نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

مسافر حوت (6)


گزارش تفصیلی ازبیستمین سالگرد رهبرشهید


محمد ناطقی : همانگونه که اشاره کردم دراین نشست دو موضوع را به عهده من گذاشته بود یکی سخنرانی و دیگری پاسخ به پرسشها. درمورد سخنرانی که اشاره کردم که حرف را بایک پرسش آغاز کردم و آن اینکه آیا ما به اهداف رهبرشهید نزدیک می شویم و یا اینکه فاصله می گیریم دراین مورد هردو نظریه را برشمردم حال نوبت پاسخ دادن به پرسشها بود.دراین نشست واضح شد که ما به یک جمع بندی متفاوت دست یافتیم. یک فکر اینکه مافاصله گرفته ایم و فکر دیگر اینکه ما به آرمانهای رهبرشهید نزدیک شده ایم. آقای دکتورحجت الاسلام حیات الله رسولی درسخنرانی خود به یک مساله اشاره داشت که باعث حیرت من شد البته گفته باشم که ایشان طرف دار این منطق بود که آرمانهای شهید مزاری چیزی بود و ما دنبال چیزی دیگری روان هستیم یعنی اینکه فاصله گرفته ایم. ولی اینکه به صورت بسیار بیرحمانه ای موضوعات چون حقوق شهروندی، دموکراسی ، حقوق بشر و.. را موردحمله قرارداد واقعا مرا حیرت زده کرد وی دراین سخنرانی گفت: دموکراسی، حقوق شهروندی و....مزخرفات بیش نیست و مزاری دنبال این چیزها نبود اصل گپ تنها یک چیز است و آن عدالت اجتماعی است.

موقعیکه درکابل بودم اعلامیه از سوی طالبان منتشرشد البته این بیانیه درسایت این گروه انداخته شده بود درپایان آن نام ملا عمرنوشته شده و گو اینکه این بیانیه سه صفحه ای ازسوی ایشان منتشرشده است . طالبان هرسال در آستانه سال جدید اعلامیه فرمان جنگ شان را صادر می کنند و سخن از شدت جنگ دربهار و درسال جدیدرا طرح می کرد اما اعلامیه امسال طالبان متفاوت ازسالهای گذشته نوشته شده بود.دراین اعلامیه طالبان حکومت افغانستان را مورد تعرض قرارداده و با بد ترین الفاظ حکومت را بعنوان دست نشانده و غلام کوبیده است ولی با همه این موضع گیریها گفته است که می خواهد با این حکومت صلح نماید اما برای صلح پیش شرط های را طرح کرده بودکه گویا حکومت افغانستان دو دسته نظام سیاسی را تحویل شان دهد تاصلح بر قرار شود بهاء صلح را تسلیم دهی نظام سیاسی مد نظر گرفته اند طالبان دراعلامیه خود به این موضوعات اشاره کرده که حقوق زن، دموکراسی آزادی بیان همه مزخرفات غربی است ما اگر به قدرت برسیم همه این مزخرفات را دورانداخته و بجای آن شریعت غرایی محمدی را تطبیق می کنیم. من این اعلامیه را خوانده بودم و اینکه مفاهیم دموکراسی ،حقوق بشر و حقوق زنان و آزادی بیان را مزخرفات گفته بود را درذهن خود داشتم. 

حال درپای سخنرانی آقای رسولی هستیم ایشان هم دموکراسی و حقوق شهروند ی را" مزخرفات" گفت. این حرف به دو دلیل برای من گران تمام شد یکی اینکه ما به این مفاهیم باورداریم و این مسایل را جزء ارزشهای نظام سیاسی افغانستان می دانیم مردم ما برای حفظ آن فداکاری کرده و حالا هم شرط اساسی گفتگو با طالبان قبول همین ارزشها می باشد دموکراسی که همان ترجمه مردم سالاری است برای مردم افغانستان تبدیل به یک ارزش شده است و طالبان بخاطر آن سربریده و انگشت مردمان را قطع کرده اند چگونه می شود آن را "مزخرف" گفت. مساله دیگری که باعث نگرانی و ناراحتی می شود که درمراکز علمی و تحقیقی چرا چنین افکاری آن هم درسطح نخبه گان جامعه طرح می شود این مساله نشان می دهد که آدمی مثل ابوابراهیم عبدالله رهبر" گروه داعش" که اکنون لقب ابوبکر البغدادی الحسینی را به خود گرفته ، نیز درمراکز علمی و تحقیقاتی درس خواند و گفته شده است که همین آدم تاسطح دکترا در رشته علوم اسلامی درسهای شان را ادا مه داده و لی می بینیم که ازوی چه تبهکاری ساخته شده است. این مایه تعجب و حیرت آدمی می شود که درسطح نخبگان جامعه مفاهیم دموکراسی و حقوق شهروندی مزخرفات گفته شود.

نکته دیگری که قابل تامل است که چرا و چگونه دیدگاه ها با طالبان و محتوای اعلامیه آنها این قدر نزدیک باشد. چه فرق است بین اینکه من ارزشهای حاصله درافغانستان را مزخرفات بنامم و با ملاعمر که دراعلامیه خود با صراحت گفته است که این مفاهیم غربی و مزخرفات می باشد و ما آن را قبول نداریم و اگر ما به قدرت برسیم همه آنها را کنار می زنیم و بجای آن شریعت غرایی محمدی را پیاده می کنیم. 
محمد ناطقی : دراین میز گفتگو این تفاوت بو جود آمد گرچه جناب داکتر دربخش پاسخ به سوالات موضع شان را تغییر و ترمیم کرد و گفت: نه ما نوکر دموکراسی هستیم. به هرتقدیر کسانیکه این برنامه را دیده و یا آنجا حضورداشتند، درصفحات شان به این بحث و تفاوت نظراشاره کرده اند. من البته در همان اول بحث گفته ام که دید دوم که به آرمانهای رهبرشهید نزدیک نشده ایم و فاصله گرفته ایم، یک دیدی است که منطق استوار خود را دارد و دربخش گذشته سعی کردم که آن را درکنار دیدگاه خودم بخوبی شرح دهم دراین جهت هیچ انتقادی به جناب داکتر رسولی و دیگر دوستان وارد نیست اماانتقاد دقیقا درجای است که دید گاه افراطی ترین گروه و خونریزترین ، با دیدگاه نخبگان جامعه ما تلاقی داشته باشد و چیزی است که من دیدم و شنیدم . خوب یادم هست وقتیکه طالبان درسال 1994 دراسپون بلدک ظاهرشد و بعد با سرعت غیرقابل انتظارشهرقندهار راگرفت و به طرف غنی درحرکت می کرد. 

اخبار شبانه بی بی سی لحظه به لحظه پیشرویهای طالبان را گزارش می داد و واقعا سرعت عملیات نظامی شان حیرت انگیز بود.در آن زمان با یکی از دوستان روحانی این موضوع را بحث کردیم و یکی از افراد درجلسه از این روحانی ... معظم ما پرسید که رمز و راز سرعت پیروزی سربازان طالبان درچیست؟ وی خیلی راحت بما گفت: اینها سربازان امام زمان (ع) هستند.

من در آن زمان به این روحانی معظم به شدت اعتراض کردم و گفتم که شما چرا چنین حرفی می گویید وی می گفت اعتقاد من همین است. بحث مادراین نشست به نظرم بحث بسیار خوبی بود و دوستان زیادی طی پیامهای شان ازموفقیت جلسه به ما پیامک داده اند. با ختم گفتگوها، تعداد زیادی ازدوستان را که سالها ندیده بودم دراین جمع دیدم زمان با آدمها چه قدر بازی می کند چهره ها کاملا تغییرکرده جوانان آن زمان پیره مردان امروزشده اند و این حالت برای من نیز بوضوح دیده می شود خیلی از دوستان از سرعت پیری و اینکه پیری و موی سفید چه قدر زود بسراغ ما آمده است را می پرسید. در همین نشست جماعتی از کاشان آمده بودند و آنهابه شدت اصرارداشت که درکاشان بروم و درمراسم شان صحبت نمایم. آقای حبیب رضایی که یکی از صادق ترین دوستان من هست را دیدم و جناب آقای واعظ زاده و دیگردوستان که ما را دعوت به خانه شان می کرد را دیدیم با جناب رضایی و واعظ زاده دربین راه مشوره کردم که طرف کاشان برویم و یانه آنها گفتند که رفتن کاشان جزء برنامه سفرتان هست و یانه گفتم نه ، برنامه ما این بود که سه نفر ازکابل بیاییم جناب داکترعارفی شیرازبرنامه دارد و آقای عیسی رحیمی نمی دانم کجا برنامه دارد من هم برنامه هایم تهران، قم و قزوین و احیانا درمشهد می باشد. آقای رضایی و و اعظ زاده گفتند وقتی که جزءبرنامه های تان نباشد لزومی ندارد که خارج از برنامه سفر داشته باشید.

محمد ناطقی : شب درخانه محمد آقا رفتیم و تا پاسی ازشب بیداربودم. رفتم به سراغ صفحات اجتماعی و صفحه خودم را دید زدم کامنتهای زیادی داشتم و دربخش پیام چندین کامنت را داشتم. واقعا نظرات دوستان را به دقت می خوانم شاید یکی از کسانی باشم که تمامی کامنتها را می خوانم و به همه سوالات پاسخ می دهم یک بخش از گفتگوهای حضوری را با فیسبوک و بخش پیام حل می کنم کسی عاشق چشم و گوش کسی نیست ارتباط آدمی بخاطر مسایلی مبتلاء به هم دیگر می باشد و این مسایل باید درگفتگوحل شود درگذشته حل مشکلات آدمی درگفتگوهای رو در رو صورت می گرفت و حالا یک بخش بزرگی این گفتمان توسط صفحات اجتماعی حل می شود. به همین خاطر سعی می کنم به سوالات دوستان جواب بدهم فکرنمی کنم پیام کسی را بدون جواب گذاشته باشم. یک روز بادوستان درمورد صفحات اجتماعی حرف می زدم و من گفتم همه پیامها را می خوانم و به همه سوالات جواب می دهم دوستم با تعجب و حیرت می گفت واقعا دراین سن سال این همه حوصله حیرت انگیز است به شوخی گفتم مثل اینکه تاریخ مصرف مرا تمام شده گرفته اید نه ، هنوز وقتی زیادی دارم و حاضرم با جوانان اهل قلم و کلام مسابقه بگذارم. 

آنهاگفتند که ما از همین لحظه تسلیم هستیم ما درماه یک مقاله سیاسی نوشته نمی کنیم و شما هرروز مقاله تان نوشته و چاپ می شود ازطرفی هم این همه بحثهای تلویزیونی را پیش می برید و ازطرفی هم به کارهای اداری تان می رسید درجلسات بحث هرگز غیبت ندارید این کاری هست که کسی کم تر به انجام آن موفقیت دارد. البته ازدوستان تشکر می کنم حرف آنها باعث دلگرمی من شده و می شود.

سعی کردم که گزارش کارهای روزنانه را برای دوستان بنویسم دیدم که این مساله به صورت تفصیلی بدون همکاری مدیریت سایت من امکان ندارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم که کامنتهای کوتاه فیسبوکی را برای اطلاع دوستان بنویسم. برخی اعتقاد دارد فیسبوک تنها و تنها برای اطلاع رسانی است ولی من با این فکر چندان موافق نستم در فیسبوک شما می توانید دید گاه تان را به صورت تفصیلی و کوتاه بنویسید. درفیسبوک ظرفیتهای وجوددارد که می توانید طولانی ترین متنهای تان رابگذارید به همین علت است که مطالبم را در فیسبوک ، تویتر، وبلاگ و وبسایت گذاشته ام مرتبا و دقیقا همین کاررا می کنم درحال حاضر وبلاگ ، وبسایت ، تویتر و فیسبوک دارم و همه را خودم اداره می کنم البته شما دوستان درمدیریت سایت و بلاگ همکاران جدی من هستید مدیریت سایتهای مجازی تنها تهیه مطلب نیست بخشهای تخنیکی آن نیز اهمیت بسزای دارد.

محمد ناطقی : شب درخانه محمد آقا تصمیم گرفتم که گزارشهای کوتاه و کوتاه را با عنوان گزارش 1 – 2 -3 ....برای خوانندگان بنویسم. گزارشهادرسفر حوت برای مسافرحوت ، طرفداران زیادی دارد زیرا رهبرشهید از محبوبیت عظیمی درجامعه افغانستان برخودار می باشد حالا مراسم شهید مزاری درهمه جا به صورت یک دهه برگزار می شود دهه شهید مزاری با گذشت بیست سال واقعا حیرت انگیز است. دوستان بسیارعلاقمنداست که رویدادهای 22 حوت را درصفحات فیسبوک شان بخوانند من هم گزارشهای مراسم ، سمینار و کنفرانس مربوط به شهید مزاری را می نوشتم و حالا سه گزارش را نوشته ام.

مدیریت سایت:درگزارشهای شما عنوان" مراجع " را دیدیم و در آن نوشته بودید که مراجع عظام را دیده اید آنها کی هستند و چه جایگاه درجامعه ما دارد و اگر امکان داشته باشد بحثی درمورد مراجع دینی داشته باشیم.

محمد ناطقی: بسیار خوب این بحث را ادامه می دهیم اتفاقاپرسش بسیارخوبی را طرح کرده اید. مراجع درادبیات مذهبی و دینی شیعیان ، اشاره به یک بعد بزرگ اعتقادی دارد. مرجعیت در آیین تشیع همان تسلسل رسالت نبوی و امامت علوی است. در تاریخ تشیع آدرس مرجعیت در عراق نجف اشرف و قم بوده است نجف سابقه هزار ساله دارد ولی قدامت قم را نمی دانم در عصر حاضر قم در موازی با نجف اعلام مرجعیت داشته است البته برخی تحلیل می کند که از ادرسها بوی سیاست و رقابت میان دوکشور متخاصم استشمام می شده است ایران و عراق هرگز سابقه خوب تاریخی نداشته است این دو کشور رقیب همیشه و در تخاصم بوده و جنگ بسیار ویرانگر هشت ساله را پشت سر گذاشته است. رهبران ناسیونالیست عرب بار ها آمریکا را متهم به حمایت از رهبران جمهوری اسلامی کرده اند و دلیل آن نابودی رژیم صدام به نفع ایران را می دانند البته حمله آمریکا در زمان جمهوری خواهان دلایلی خاص خود را دارد اما نتیجه آن به نفع ایران بوده است. در حال حاضر بالا ترین روابط بین تهران و بغداد بر قرار هست و هردو کشور جبهه واحدی پایه داری علیه گروه تبهکار داعش را ایجاد کرده اند.

اگر رقابت و خصومت را مبنای حضور مرجعیت در دو کشور را بدانیم و این گونه تفسیر شود که سیاست عراق علیرغم تفاوت مذهبی این بوده که دستگاه مرجعیت را در سرزمین خود حفظ نماید خوب بالطبع می توان همین فرضیه را در سیاست ایران هم داشت البته از زمانیکه مذهب تشیع در ایران رسمیت یافت بطور طبیعی مرجعیت در این سرزمین بوجود آمده است و ظهور مرجعیت در ایران و عراق درتاریخ دو کشور ریشه های اعتقادی داشته باشد تا عوامل سیاسی. اما علیرغم بعد اعتقادی که مرجعیت در تداوم امامت طرح می شود ولی نقش و تاثیر سیاست کم رنگ بخصوص در سالهای اخیر بین دو کشور نبوده است. من البته بومی سازی مرجعیت را برمی گردانم به داده های عقیدتی و مذهبی به این معنا که هرجا شما با انبوه پیروان یک مذهب رو برو می شوید نیاز و الزامات آن خود بخود بومی سازی را موجه می سازد در مرجعیت شروط مکانی و زمانی مجتهد ندارد شروط مرجعیت همان اعلم ، افقه و اعدل هست بنابر این در هرجای از جغرافیای ، عالمی با این شروط و مواصفات دیده شد مردم ازوی تقلید می کنند.

مدیریت سایت: در مورد مرجعیت افغانستان چه می گویید و این موضوع چه وقت پیدا شد؟ در گذشته با پدیده مر جعیت افغانی رو برو نبودیم و این خیلی تازه است می شود به دلایل آن اشاره نمایید.
محمد ناطقی : بله پرسش مهمی را طرح کرده اید سعی می کنم در گزارش بعدی به آن اشاره نمایم ....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد