نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

جاوید خمار جنگهای داخلی دهه ای ۱۳۷۰ بخش اول

پاسخ به در خواست جناب جاوید خمارجنگهای داخلی دهه ای ۱۳۷۰


جناب آقای جاوید تمامی صحبتهای شما متمرکز برچند موضوع است یکی اینکه ازخود دفاع نمایید به این معنا که به هیچ وجهی درجنگهای داخلی نقش نداشته اید وهرجنگی که درافغانستان صورت گرفته تمامی خلق عالم درآن شریک بوده اما جاوید درآن حضورنداشته است درنوشته های تان بارها تاکید کرده اید که ازجنگ فرارکرده اید مثلا در جای به این مضمون گفته اید: که به دلیل مرض« بواسیر »از جنگ غرب کابل گرختم. یعنی اینکه مرد شماره ۲ حرکت در جنگ نبود ولی حزبش جنگ کرد و بعد نامش را گذاشته اید دفاع. اگر شما که بنیادی ترین عضو دولت بودید و در حدی قدرتمند که، آمر مسعود، را در حضور آمریکاییها در پشت در اطاق انتظار، منتظر شانده اید. به نظر تان فرار ازجنگ بعلت « بواسیر»  و نگهداشتن مسعود در پس در وازه چه قدر باور کردنی است!! به نظر من اینها افسانه باشد که برای مخاطب کم سواد و بی مطالعه تان راه انداخته اید. جناب جاوید در همین روایت افسانه ای مدعی است که مهمان آمریکایش از جاوید می پرسد: که کدام مسعود در اطاق انتظار هست؟ بعد آقای جاوید به آمریکایی می گوید: مگر ما چند مسعود داریم ؟ یک آ مر مسعود در افغانستان است.


این گونه برائت به نظر بسیارغیرمنطقی است که شما ،لالک، کل کده باشید. جاوید رهبرحزب حرکت پس از آیه الله محسنی و دومین مقام درحرکت اسلامی است و بگفته خودش درحدی توانا بوده که آمرصاحب مسعود می یامده و پشت دروازه اش انتظارمی کشیده این انتظار همانگونه که اشاره کردم درحدی بوده که آمریکاییها را بحیرت انداخته و گفته اند که آمر مسعود آمده و شما درپشت در منتظرش گذاشته اید. این گونه ادعاها به نظرجاوید منطقی و درست است.


اما حرفهای استاد مزاری مظلوم که رهبرعظیم ترین تشکیلات سیاسی است بی اساس و بی پایه است استاد مزاری در یک سخنرانی بسیار صریح و بی پرده در باره شخص جاوید سخن گفته است در این سخنرانی استاد مزاری به نقل از سیرت طالقانی می گوید: که جاوید گفته اینها، هزاره ها اولاد ،چنگیز، اند و اگر مجتهد شوند ما از اینها تقلید نمی کنیم.  جناب جاوید همین نکته را در خاطرت خود نوشته است و گفته است: که مزاری حرف سیرت را که در گوشش کدام چیزی گفته باشد دلیل آ ورده که من هزاره را ازنسل چنگیز گفته ام که اگر مرجع هم شود ما از اینها تقلید نمی کنیم. جناب جاوید این حرف استاد مزاری به نقل از سیرت را هرگز  قبول ندارد حال ماچه گونه حرف آ قای جاوید را قبول داشته باشیم که شبیه به افسانه سرای می باشد. مزاری به نقل از طالقانی این نسبت را داده و شما چه گونه ثابت می کنید که هزاره را اولاد چنگیز نگفته اید؟ شما ادعا دارید که این حرف دروغ است اما دلیل و شاهد ندارید. استاد مزاری شاهد دارد و این حرف سیرت طالقانی را سند قومگرایی تان و بدترش همان فاشیست بودن است که از مجتهد هزاره تقلید نمی کنید این همان اشرافیت تباری است که استاد مزاری گفت: ما به این می گوییم نژاد پرستی. 


 تکرار می کنم تا اینجا که در مورد نوشته تان مکث کردیم که از هزاره تقلید نمی کنید طبعا به هزاره دختر هم نمی دهید چون شهید مزاری مستند گفته است که نژاد پرست هستید. پرسش این است که آیا ممکن کسی ولی نعمه خود یعنی آمرصاحب مسعود را درپشت در، برای ملاقاتش منتظر بگذارد؟ آنهم درحضورآمریکاییها فکر می کنم این حرف را که شما در خاطرات تان نوشته اید دروغ بدون سند و مدرک است و حرف مزاری منطقی و موجه به نقل از سیرت طالقانی چهره سر شناس و مومن افغانستان. شما تماما بقول هزاره گی اوسانه گویی کرده اید و این افسانه های است که ساخته اید.


 جناب جاوید فکر می کنید مردم گوساله است و استحاله درامرپیرمریدی تان شده که هرچه بگویید حرف تان را قبول دارد اما گفته های مزاری غیرمنطقی و بی دلیل بوده است و مزاری بی دلیل درسخنرانی احیای هویت حرف زده است.


 آقای جاوید در خاطرات خود نوشته و می گوید: که درتشکیلات حزب حرکت  هیچ هزاره باوی مخالف نبوده است. و این سخن را بارها تکرار کرده و در رد سخنان داکتر حسنی که عضو حرکت اسلامی و دست رسی به خصوصیات مرد شماره ۲ حرکت جناب جاوید داشته است این را به این خاطر می گویم که داکتر حسنی مدعی است که همسر دومش نامزد کسی دیگری بود اما ایشان عاشق می شود و یا آ ن کس که مقاله ،ایدز، را نوشته و گفته است که جاوید گرفتار مرض، ایدز، شده است وی خودش در همین چند دقیقه پیش شکایت کرده و گفته است: که به من نسبت ایدز، زنکه بازی و... را داده است. من البته با نسبتهای دروغ اصلا مخالف هستم و متاسفانه این گونه کارها و نسبتها و افسانه هارا خود جاوید شروع کرده کرده است«  که کلوخ انداز را پاداش سنگ است» همین نوشته ، ایدز، را نسبت به من داده  و من هم گفتم که این، نسبت، است من دید گاهم را در باره جاوید و حرکت  اسلامی در ، حدیث خاطرات، که شامل ۵۰۰ صفحه می شود را نوشته ام ولی خوب مقاله ، ایدز، حالا منسوب به من شده است. 


آ قای جاوید هم در خاطرا تش و هم در رد داکتر حسنی تاکید دارد که: در تشکیلات حرکت اسلامی هزاره ای مخالف نداشته است  و تمامی مخالفانش سادات درتشکیلات حرکت بوده اند و ی به همین مضمون ادامه دهد که رهبری مستمر و دوامدارش را در حرکت اسلامی را مدیون هزارهای حرکت اسلامی می داند.  فکر می کنید آقای جاوید آن قدرمخلص هزاره ها بوده که سا دات باوی مخالفت داشته ولی هزاره همیشه درحرکت اسلامی حامی شان بوده است. این مساله  به این صورت مطرح است که هزاره درتشکیلا حرکت اسلامی نقش بزغاله ای را نداشته است البته داکتر حسنی عضو پیشین حرکت اسلامی که حال قرار شده دلایل بیرون شدنش را از حرکت در قالب کتابی بنام « چرا ازحرکت بیرون شدم ؟» را بنویسد البته شنیده ام که این کتاب حاوی نکات تکان دهنده است آ قای حسنی گفته است که : که از هم اکنون تهدید شده است. ولی حسنی گفته است: که بکارم ادامه می دهم و هیچ کسی نمی تواند جلو مرا بگیرد. این مفهوم نوشته جناب حسنی است که از حرکت خارج شده و یک مطلب خوبی در این مورد نوشته است که با واکنش شدید آ قای جاوید روبرو شد ایشان  همه حرفهای حسنی همکار حزبی خودرا دروغ خواند و گفته است: شیخ حرکتی ثم نصری و ثم سیکولار..


 آقای جاوید خیلی کم حوصله می باشد و همانگونه که در خاطراتش افسانه و تناقض گفته است درجای می گوی: حرکت در هیچ جنگی دخالت نداشته و درجای دیگر از خاطراتش اذعان به گرفتن اسکاد از حزب اسلامی را در جنگ می کند و باز می گوید: که مجاهدان حرکت در غرب کابل به نفع  مزاری هم جنگ کرده اند. آ دم با این تناقضات بقول رفیق نیچه بیخی« قیج» )٫ می ماند و حالا در باره داکتر حسنی همکار قبلی خود می گوید : سیکولار یعنی بی دین در حالیکه حسنی به حدی به عنعنات دینی متصلب است که استاد دانشگاه است ولی باهمان لباس روحانی خود به دانشگاه می رود و درس می دهد حالا وی از نظر جناب جاوید ، سیکولار، شده است.


همانگونه که جناب حسنی گفته و من هم بشدت با ان موافق هستم. عمده ترین فرماندهان هزاره درحرکت مثل مشتاق و استاد مبشر و...به دلایلی کشته می شوند. درشورای مرکزی هیچ هزاره عضو شورای مرکزی ادعای رهبری سطح دو را نتوانیسته است. درطی این همه سالها رهبری سطح یک و دوی، حرکت چه درحال انشعاب و یا درحرکت اصلی، تغییرنخورده است؟ شما تا دم مرگ رهبرحزب تان هستید.

 

 شما نشان دهید که درشورای رهبری حرکت کدام هزاره جرات داشت که با وجود شما آقایان  آیه الله محسنی سید علی جاوید، سید حسین انوری، سید هادی و.. رهبران ابدی حرکت اسلامی ادعای  حتا مقامی  درسطح دوی حرکت اسلامی را داشته باشد . این حرف استاد مزاری دقیق است که شما مخالف بزرگ شدن هزاره درتشکیلات تان بوده اید. و برای آنها وقعی نمی گذاشته اید آنها ازبدی روزگاردرحزب تان دچارسوء تغذیه شده بودند شما می توانید بگویید و نشان دهید که درحزب تان کدام هزاره به جای رسیده باشد که ما خبرنداشته باشیم آنچه که شما علم می کنید قومندانهای مطیع هزاره تان بود که خوب برای شما شمشیرمی زدند و اگر مشکوک می زد بعد حسابش با کرام الکاتبین می شد.


 شاید بگویید داکتر مدبر!. صادق مدبر درحرکت هرگز روز گارخوبی نداشت واز گرفتاری زمانه به کانادا رفته بود اما اینکه حالا شخصیت شده این بخاطر رییس جمهوکرزی است. اما شماها بنام همان مردم ازچهارطرف می گرفتید مبالغی که استاد مزاری اشاره کرده است درست است  اما شما گیله و یا دلیل بی منطقی مزاری گرفته اید که مبالغ دریافتی خیلی بشترازاین ها بود اما مزاری به آن اشاره نکرده است جناب جاوید در خاطرات خود می نویسد که : مزاری به مبلغی اشاره کرده که معادل ۲۰۰  ویا ۲۵۰ دالر در ماه می شد در حالیکه تنها مصارف سالانه حرکت اسلامی و همین گونه ماهانه و روزانه در کل به هزاران برابر مبلغ مورد نظر مزاری می شد.


 هدف جناب جاوید از این مفاهیم که اشاره کردم این است که مزاری خبر نداشت و هزینه های واقعی که دریافت مکردیم این بود. در حالیکه شهید مزاری می خواست ثابت کند که پول اقایان مرتب به ایشان می رسد و جاوید می گوید : که استاد مزاری اطلاعات ازمیزان درامدهای شان نداشت البته اینکه  استاد مزاری مبلغ در یافتی را  بگفته جاوید ناچیز گفته باشد، دلیل نمی شود که بد کرده و مبالغ اصلی را که تنها یک موردش را درسخنرانی احیای هویت شهید سید محمد سجادی نوشته است را کافی نیست.


 جناب جاویدشما گفته اید:  که مزاری از امضای توافقنامه با حکومت مجددی سرباززد و باعث جنگ وتباهی شد. این حرف بسیارغیرمنطقی است استاد مزاری هیچ مشکلی با حکومت مجددی نداشت و اتفاقا آقای مجددی مزاری را بهترین دوست و یا ورحکومت خود می دانیست. مجددی بارها دراوج جنگهای که علیه مزاری راه انداخته بودید به دیدن مزاری آمد و ازوی احوال گرفته و جنگهای تحمیلی شما را محکوم می کرد و شما یکی ازارکان حرب و نظریه پرداز جنگ علیه مزاری بودید آقای انوری که من با ایشان یازده ماه درطالقان کار کردم ازمزاری به نیکی یاد می کرد و می گفت: خوب این اختلافات رهبران ماست ما و شما عسکرشان هستیم هرچه امر کنند ما انجام می دهیم.  ولی شما می گویید که مزاری دشمن است. همانگونه که اشاره کردم مجددی دربد ترین شرایط ازپاکستان برای نجات مزاری رفت. جناب جاوید شما تاکید دارید که اگر مزاری : توافقنامه با مجددیرا امضا می کرد ما ۹ وزیر از ۳۰ را داشتیم و هیچ مشکلی پییش نمی امد. این مضمون سخن ایشان خیلی بی بنیاد است به دلیل که صحبت از دورژیم و حکو مت است.  حال با مجددی در مدت سه ماه حکومت موقت ایشان توافقنامه امضا شد و یانه ولی باید اعتراف نمایید که روابط حزب وحدت و شهید مزاری با حکومت مجددی خراب نشد. دلیلش این بود که مجددی خیلی واقع بینانه  سیاست می کرد بقول شما شاید همان ترکیب مزاری را راضی ساخته بود که هیچ مشکلی با وی پیدا نشد


 اما شما در حکومت دوم بعداز مجددی اصرار داشتید که مزاری خلع سلاح شود مستندات شما سند، جبل السراج، بود و بعد با اهانت می گفتید خوب کدام چیزی می دهیم شما بارها بعنوان تیوریسن و نظر پرداز بخش جامعه شیعی این حرفهارا بخورد حاکمان دادید و ذهنیتها را بین مزاری و مسعود منفی ونتیجه این شد که دریای خون جاری شود.


 شاید این ادعای درست باشد برای دادن تیوری نفاق و توطیه مهمان تان را پشت در نشانده باشید. شما تاکید روی خلع سلاح داشتید اما شهید مزاری تا کید روی جایگاه مردم در ساختار نظام سیاسی و تامین عدالت.  بفرمایید کی گناهکار است مزاری و یا شما فکر کردید مزاری مثل شما رفتار می کرد  خوب بود؟

 

 

 مشکل با دولت شما پیش آمد و شما بودید که گفته بودید یا ما و یا مزاری مثل بوش که گفته بود دنیا یا با ماست و یا ضد ما . شما حتا سید مصطفی کاظمی را تحریک کردید که ازمزاری جدا شود سید مصطفی کاظمی نماینده ویژه مزاری درنزد دولت معرفی شد یک وقت خود کاظمی می گفت: که برادران مخصوصا ازشما نام گرفت که مزاری دیوانه است با حکمتیار رفته ولش کنید بیایید با دولت کارکنیم حق حقوق مان را می دهد این شما بودید که به استاد اکبری گفته بودید: که حکمتیارگرگ و استاد ... روباه است آقای اکبری می گفت: گرگ خطرناک است آدم را می خورد اما روباه ممکن است آدم را بازی بدهد و لی نمی خورد اقای اکبری بارها با خودم گفت: اشتباه استاد مزاری این بود که با گرگ یعنی حکمتیار رفیق شد.. جناب جاوید شما درعداوت با مزاری چنین راه های درپیش گرفته بودید شما پدرکشته مزاری بودید خود تان درنوشته تان اذعان داشته اید:  که یکی از دلایلی دشمنی ما کشتن پدرمزاری درسال 1361 است. جناب جاوید شما ممکن این حرفهای مرا رد کنید و بگویید: . ما الدلیل؟ .من دقیقا به هما منطق خود شما متوسل می شوم که در آ خرین تحلیل تان در جمهوری خراسان نوشته اید که مستندات حرف تان شاهدان زنده و مرده هستند  منم شاهد برای گفته هایم دارم .

 

مزاری شما را می شناخت و با شناخت کامل هرآنچه درباره شما گفته درست گفته است. درتمام نوشته های تان چرا مسوولیت پذیرنستید پول حکومت  را که می گرفتید و به گفته خود تان خرج حرکت اسلامی درسال درماه و درهفته و درروز چه قدرمی شد؟  و به مزاری شهید خورده گرفته اید که خیلی کم گفته است این پولها را ازکجا می کردید؟ درخو شبینانه ترین نظراینکه دولت برای تان می داد بگفته آیه الله صالحی عالم شوخ مشرب که بعد از ۲۳ سنبله که اوج خیانت به وحدت، مردم و انشعاب حزبی و هدف و حاصل کار تان بود وقتی از کابل برگشت به من گفت: انشعابیون با همکاری رهبران حرکت بخوبی اعاشه اباطه می شود  و دیگری اش را وی می گفت اما من نمی گویم.


 این هزینه با خیانت 23 سنبله چندین برابرخیانت افشاربالا رفت  با این تصویرشما پول و هزینه جنگ و خیانت به مزاری وحزب وحدت را می خوردید. شما اعتراف دارید که قومندانها را برای فروش به دولت می بردید یک مورد به قومندان شفیع اشاره کرده اید که بله : قومندان شفیع معروف به دیوانه را نزد آ مر صاحب بردم اما گفتید :  که مسعود اعتنانکرد . خوب خانه امر صاحب آباد که اعتنا نکرد شما که برای فتنه و جنگها و نفاق و خون ریزی بشتر این کارها کردید. شما خود اعتراف دارید و گفته اید و این مساله را بارها در خاطرات تان یا داور شده اید که : درامرانتخابات و تعیینات حزب وحدت از جناح اکبری حمایت می کردیم و پول برایشان تهیه کردیم. یعنی اینکه در امور داخلی حزب رقیب تان  مداخله داشته اید و برای انشعابیون پول داده اید تمامی این حرفها دال مرکزی خیانت شما درغرب کابل است باز می گویید که ما هیچ دخالتی درجنگ نداشته ایم دولت عاشق چشم ابروی تان بود که این همه کمک ها حیرت انگیز را به شما می کرد مگر بشما جزضربه زدن و خیانت به مزاری غرب کابل چه چیز را دیده بود؟. پولهای هنگفت را به چه دلیل می گرفتید؟ و آن همه خانه های تیمی و غیرتیمی را برای چه منظوری بشما کرایه کرده بود؟.

 

همه قراین نشان می دهد که مانع اصلی نزدیک شدن مزاری و درهم شکستن پروسه گفتگو توسط شهید کاظمی را شما خراب کردید و نقش داشته اید می دانیم شما دلایل واضحی برای این کارداشتید که باحضور و مشارکت حزب وحدت برای شما جایگاه نمی ماند این البته یک توهم شیطانی بود دامن حکومت بلند و برای همه جای بود ولی به دلیل دشمنی و حسادت، حقارت، مانع شدید و آقای کاظمی و به تبع آن استاد اکبری و... را باخود بردید. من شخصا باور دارم که شما رهبر با استعداد حرکت بودید و  هستید نقش شما درتمامی این بدبختیها محوری بنیادی است زیرا خود تان به همه این امور اعتراف کرده اید:


. دشمن مزاری، دخالت درامرانتخابات داخلی حزب وحدت ، انصراف شهید کاظمی ازانجام ماموریت صلح و مذاکره، بی اعتنایی و تمسخر به اعضای هزاره گی حزب تان، تهمت های ناروا به مزاری، کشتن پدرایشان در ثور ۱۳۶۱ به آن وضع هولناک، ازجمله کارهای تان بوده است. این ها یافته های است از نوشته های خود شما  که به گفته رفیق نیچه بد رقم اعتراف کرده اید. شما با این کارهای که کرده اید فکر می کنید منبع شرو فجایع هولناک و مصیبت بارنیستید ومزاری مظلوم مسبب فجایع است.

 

تا بحال فکر کرده اید که مزاری چه می خواست؟ ایشان مشارکت عادلانه و منطقی را می خواست گفته اید که نه وزارت از سی وزارت را می داد کو کجا؟ مگراستاد مزاری آقای خلیلی جنرال خداداد و.. چند نفردیگر را نه فرستاد که فرستاد بروید از خداداد مارکسیست به قول شما وازاستادخلیلی پرسان کنید چه حرمتی برای مشارکت می گذاشتید؟ و چه کارهای که برای به هم زدن مشارکت نداشته اید. مزاری بارها  به همه و به چنگیزپهلون حامی بی چون و چرای حکومت کابل مگر نگفت که: خدا می داند ما اصل قدرت را نمی خواهیم ما مشارکت را می خواهیم. و جواب این مطالبه برحق این شد که سه سال غرب کابل بمباران شود و به تمسخر بگویید که مزاری وزارت خانه کلیدی می خواهد.

 

 ما به این جمع بندی ازحوادث آن زمان دست یافته ایم که مانع و رادع اصلی بدبختی جنگ و مصیبت توطیه  و نفاق شما بوده اید دراین میان شما جناب جاوید همان گونه که همه چیزرا اعتراف کرده اید این را نیزقبول داشته باشید که بالاترازهررهبرشیعه دراین لجنکاری نقش داشته اید .نتیجه اینکه منبع شرفساد و کشتارو بدبختی هولناک شما هستید و نه مزاری مظلوم که فقط  داعیه حق و مشارکت عادلانه را درنظام سیاسی را داشت .ف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد