نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

نگاه درونی و بیرونی -۱۳-

نگاه درونی و بیرونی -۱۳-


پیامد دیوانگی


یک لمپن دیوانه بنام عمر متین کاری کرد که صد عاقل گرفتار آن شده اند. عقلا و سیاست مداران آمریکا به دنبال حمله مرگبار همجنسگرای داعش، بجان هم افتاده اند. ترامپ نامزد جمهوری خواه رییس اوباما را محکوم و خواهان استعفای وی شده و بگونه گپ می زند گو اینکه اوباما جز از رادیکالیزم اسلامی باشد هیلاری را هم درگیر ساخته. عمر متین به دلیل اینکه اصالت افغانی دارد، بین هشتاد تا سیصد هزار مهاجران افغانستان مقیم آمریکا را بشدت متاثر ساخته اند. نگاه های عام جامعه آمریکا دچار تغییر و دیگرگونی و بسوی غیریت سازی با مهاجران سوق داده می شود. شما درباره پیامد دیوانگی عمر متین لمپن آمریکایی افغانی الاصل چه نظر دارید؟ و چه عواقبی را برای حال و آینده مهاجران پیش بینی می کنید و چه نظر دارید ؟ نکات جالب و مهمی از کار لمپن عمر متین استخراج شده است. همین جوابهای رد بدل شده بسیار سخت و تلخی که بین دو نامزد خانم هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ راه افتاده است نشانه از یک چرخش و تغییر دیدگاه هست. ترامپ موضع سختی اتخاذ کرده و عمل عمر متین تروریست همجنسگرای داعش موقف ترامپ را قوی تر ساخته است. ترامپ در باره مهاجرین مسلمان و دیگرا مهاجران این موضع را قبلا اعلام کرده بود از ورود مسلمانان جلوگیری شود و بین آمریکا و میکزیک دیوار ساخته شود دیوار امریکا و میکزیک و مهاجران غیر قانونی اخراج شوند و امشب هم گفت که برای مهاجران یک زون در داخل آمریکا در نظر گرفته شود وی خانم کلینتون را متهم کرد که زبانش گیر می کند از اینکه تروریستهای رادیکال مسلمان بگوید. ترامپ خواهان استعفای اوباما هم شده است و به یک نحوی گفته است که سیاست اوباما آمریکای بزرگ را کوچک و ضعیف کرده و ما آمریکای بزرگ و آمریکای شماره یک می خواهیم. ترامپ پس از واقعه فلوریدا اوباما را متهم کرد که به یک نحوی از تروریستهای رادیکال اسلامی حمایت می کند امریکه اوباما بشدت آن رارد کرد و خانم کلینتون هم گفت که با منع ورود مسلمانان و با ایجاد دیوار ما نمی توانیم جلوی رویداد از اورلاندو فلوریدا را بگیریم. واقعا بین رهبران دو حزب دموکرات و جمهوری خواه جنگ است درست از نوع جنگ جنبش روشنایی و جنبش فحاشی. از این ماجرا که بگذریم تاثیر این رویداد روی مهاجران مسلمان بخصوص افغانها هم قابل درک است. متاسفانه این اولین بار هست که یک لمپن هم جنسگرای افغانی الاصل دست به چنین کشتاری در امریکا می زند این درست که عمر متین متولد آمریکا هست و هیچ ربطی به افغانستان ندارد اما این بی ربطی نمی تواند ریشه وی را با اصالتش قطع نماید. پدر عمر متین همین تا دیروز خودرا رییس جمهور افغانستان در عالم وهم خیال می خواند. مهاجران افغانستان نگرانی شان بی جهت نیستند و اگر جناب ترامپ روی کار بیاید وی سیاست خود را روی مهاجران تطبیق می کند و افغانها به گزارش خبر گزاری فرانسه از هشتاد هزار مهاجر تا سیصد هزار در آمریکای شمالی آمار دارند. مهاجران افغانستان می ترسند و ترس شان مبتنی بر این قاعده است که نگاه جامعه آمریکا نسبت به آنها بیگانه و بیرونی و غیر شود و این بسیار هولناک و ترسناک خواهد بود که نگاه به مهاجران خصمانه باشد. افغان هراسی، مهاجر ستیزی آسیب پذیریهای زیادی را بوجود می آورد و عمل وحشینانه عمرمتین بستر چنین دیدگاه بیرونی را می تواند خلق نماید. ترامپ نمادی از یک تفکر و مهاجر ستیزی هست وی تنها نیست. دیدگاه نژاد پرستانه، غیریت سازی ترسناکی را خلق می کند. راسیسم و نژاد پرستی نژادی فرقه ای نگاه بیرونی و غیرت را با غیر خود دارد. من بارها گفته ام که فاشیزم مذهبی و فرقه ای همین خط کشی را دارد از دید گاه طالب و داعش و القاعده همه مخالفانش غیر، بیگانه، دشمن و مستحق زندگی نیستند. فاشیزم و راسیزم به هر صورت و شکلش فاجعه هست آمریکاییهای ارزشگرا بشدت از ترامپ هراس دارند و همه سعی دارند که مانع از روی کار آمدن وی در صحنه سیاست آمریکا شود امروز خانم کلینتون با رقیب خود سناتور ساندرز کنار آمد و هردو تعهد سپردند که مانع از روی کار آمدن دونالد ترامپ شوند و عین این نظریه در اردوگاه جمهوریخواهان هم هست که ترامپ را خطر برای ارزشهای حقوق بشری امریکا می داند. مهاجران عموما و گروهای مهاجر مسلمان خصوصا بشدت دچار گرفتاریهای نژاد پرستانه خواهند شد و استدلال برای سرکوبی برای فشار و برای تفکیک و ایجاد زون، انهدام برجهای دو قلو و پنتاگون درسپتامبر  ۲۰۰۱ و حملات مستمر تروریستهای داعش و القاعده در سراسر اروپا می تواند باشد. جنایتهای از نوع عمر متین و روی کار آمدن سیاست مداران از نوع ترامپ نگاه ها را نسبت به مسلمانان تغییر می دهند و غیریت سازی و انفکاک اجتماعی صورت می گیرد.


اینها مخالفان اصلاحات انتخاباتی اند


بخش کلان پارلمانی ۱۲۴ نماینده عنصر اول در ضدیت و  تخریب اصلاحات انتخاباتی شناخته شده است. عنصر دوم مثلث، اعضای دو کمیسیون انتخابات و شکایات گفته شده است و اما حلقه سوم ضد اصلاحات در داخل حکومت می باشد که با رفورم اصلاحات انتخاباتی و با فرمان تقنینی رییس جمهور مخالفت دارد گرچه بصورت مشخص از عوامل درون حکومتی نام گرفته نشده ولی گروه ناظر بر انتخابات و آقای جانداد اسپنغر به جد از حلقه درون حکومتی ضد فرمان تقنینی سخن گفته است.برخی این گونه اتهام وارد کرده که اصولا ارگ ریاست جمهوری و خود رییس جمهور عزمی برای انتخابات را ندارد و برخی دیروز در یک بحث می گفت که ریاست اجراییه هم سکوت کرده و این دلیل تبانی و توافق هردو داکتر می باشند البته این سخن با موضع گیریهای رسمی که خود رییس جمهور و ریاست اجراییه دارند، یک نوع تیوری توطیه هست ما می خوانیم که رییس جمهور پس از رد فرمان تقنینی و رد اصلاحات انتخاباتی ، واکنش سختی نشان داد و از رد فرمان تقنینی اظهار تاسف کرد و آنرا یک عقب گرد در باره انتخابات خواند. رییس جمهور دربیانیه خود بازهم تاکید داشت که امر برگزاری و اصلاح نظام انتخاباتی را بهر قیمتی و با مشوره احزاب سیاسی با جامعه حقوق دانان با جدیت دنبال می کند و انتخابات باید برگزار شود. ارگ ریاست جمهوری برای برگزاری انتخابات اقدامات عملی کرده و چندین کمیته ساخته که برای انتخابات پل تهیه نمایند و امنیت انتخابات را بگیرد و برای دبیر کل سازمان ملل نامه فرستاده و در مساله انتخابات کمک خواسته همه این امور از ادرس ارگ و ریاست جمهوری در باره بر گزاری انتخابات بیرون داده شده با این همه یک عده قبول ندارد و می گویند که خود ارگ نمی خواهد که انتخابات بر گزار شود و ارگ نمی خواهد که کمیشنرها تغییر کنند و خود ارگ مخالف اصلاح نظام انتخاباتی هست و آنچه که در پارلمان روی داد کار خود ارگ بوده است و همین عده به ریاست اجراییه نیز معترض و منتقد هستند که واکنشی نداشته و سکوت کرده است.بهر صورت معیار قضاوت برای من در این تحلیل دید گاه، مواضع و نقطه نظرات صریح رییس جمهور و رییس اجراییه در باب انتخابات هستند که می بینیم اظهار تاسف کرده و حالا در پی راهکارهای قانونی هستند که چگونه امر اصلاحات و انتخابات را سرعت بخشید. نگاه رییس جمهور و ارگ و دیگاه قصر سپیدار در مورد اصلاحات و بر گزاری انتخابات مثبت و درونی هست و انتخابات را رکن اساسی و مشروعیت ساختار درونی حکومت و نظام می داند. 

اما در باره ۱۲۴ نماینده پارلمان که علیه فرمان موضع گرفتند و اصلاحات و انتخابات را رد کردند باید اذعان داشت که این جمع نگاه شان با انتخابات غیر و بیگانه شده اند مخالفت با اصلاحات و مخالفت با انتخابات به یک معنا مخالفت و ضدیت با نظام سیاسی هست. نمایندگان هم بلحاظ اخلاقی درخارج و بیرون از قوانین کار می کنند و معاش می گیرند و کار دربیرون از قوانین هم شرمندگی اخلاقی و وجدانی دارد و هم این نوع عمل در حوزه درونی ساختار و نظام جای ندارد. کار هر سه قوه در صورتی مفید و مثمر بحال نظام و دولت هست که کارها در داخل قوانین و داخلی و درونی باشد . کار فراقانونی و بیرونی به زیان نظام سیاسی افغانستان هست و این فراقانونی و بیرونی کار کردن پارلمان جریان دارد و رد نظام اصلاحات انتخاباتی و فرمان تقنینی رییس جمهور امر خلافکاری و خلاف ورزی و فراقانونی را مضاعف ساخته است دلیل این عمل و رفتار فراقانونی تنها منافع شخصی است و مخالفت با امر انتخابات و اصلاحات دلیلی ندارد. استدلال ۱۲۴ نماینده را شنیدیم آنها استلال نداشتند آنها توجیهات کارهای بیرونی و فراقانونی خودرا داشتند انها واقعا مخالف بر گزاری انتخابات و اصلاحات هستند. و اما گروه سوم که ضد انتخابات و اصلاحات می باشد، دو کمیسیون انتخابات و شکایات هستند نورستانی رییس شان بود که استعفا داد زیرا نام و وجود وی دیگر قابل تحمل نبود و خیلی نفرت و حساسیت خلق کرده بود اما بقیه اعضای دو کمیسیون کار می کنند و واقعا این دو کمیسیون مخالف اصلاحات می باشند.تطبیق اصلاحات معنایش همین است که اعضای هردو کمیسیون باید دفاتر شان را ترک کنند و افراد نو و کمشنرهای نو جای گزین شان شوند دلیل این کار تنها یک چیز است و آن آوردن اصلاحات و بر کناری اعضای متهم به تقلب و خیانت انتخاباتی. جامعه جهانی، مردم افغانستان اصلاحات در ساختار انتخاباتی را می خواهندو اما دو کمیسیون بر ضد اصلاحات تلاش می کنند اعضای مجلس طرفدار اصلاحات انتخاباتی به کار شکنی هر دو کمیسیون اذعان دارند و سخن از تبانی و توافق پشت پرده میان دو کمیسیون و اعضای مجلس نمایندگان را طرح کرده اند که ما  در کمیسیونها انتخابات و شکایات  می مانیم و شما هم در پارلمان می مانید. دو کمیسیون از مخالفان انکار ناپذیر  اصلاح نظام انتخاباتی هستند دلیل شان برای مخالفت دو چیز یکی اینکه قانون برای شان اجازه ادامه کار را داده است و دیگری منافع شان همین است که بمانند و سوی استفاده های شان را داشته باشند. اینها یعنی همین سه گروه ۱۲۴ نماینده عناصر درون حکومتی و کمیشنرهای دو کمیسیون، مخالفان اصلاحات و انتخابات می باشند.


طالبان شکست خورده و این کارهارا می کنند


یک وقت آقای علومی وزیر داخله وقت بمن گفت که طالبان در جنگ بسیار تلفات می دهند و ازپای می افتد و حالا برای اینکه شکست خورده حد اقل به این شیوه ها روی آورده اند. طالبان قطاع الطریق راه گیر و مسافرربایی راه انداخته اند که دلیل نامردی ناکامی و شکست هست و گروه جنگی موفق و پیروزهرگز این کارهارا نمی کند. طالبان در حملات درونی علیه قرارگاه ها ازشیوه های ضد انسانی بردگی جنسی بچه ها استفاده می کنند اما این گزارش ازسوی مقامات رد شده است. طالبان مردم بیگناه را سپر انسانی درست می کنند کاریکه داعش در فلوجه عراق انجام می دهند و طالبان از جنگ رو در رو فرار و به جنگ پارتزانی و گورلایی روی آورده اند. کارشناسان این همه را دلیل شکست طالبان می دانند. گزارشهای در حملات سبز بر آبی در سالهای ۲۰۱۲ تا۲۰۱۴ و تا پایان خروج سربازان خارجی داشتیم که سربازان خارجی در جنگ قربانی فیلمهای پورن زنان و دختران بی نهایت زیبا می شدند. محققان استرالیایی این گونه استنتاج کرده بودند که شبکه های فعال شده و زنان و دختران زیبارا وارد صفحات انترنیتی سربازان در افغانستان می کنند و این زنان دراوج هیجانات جنسی از سربازان، محل کار و وظیفه و دیگر اطلاعات را گرد آوری می کردند و این اطلاعات در اختیار شبکه های تروریستی گذاشته می شد و تروریستها بخوبی می دانیستند که در قرارگاه ها چه می گذرد و سربازان در چه وقتهای سرگرم چت هستند و به این طریق تروریستها توسط عوامل خود حملات سبز بر آبی را انجام می دادند و بسیار موفق هم بودند. طالبان هم گفته شده که همین رذالتها را می کنند و بردگان جنسی از بچه ها درست کرده و در مراکز نظامی می فرستند این گزارشهارا البته مقامات امنیتی تایید نمی کنند اما انکار صد در صد هم نکرده اند. طالبان پابند ضوابط اخلاقی و انسانی نیستند و داعش مگر با افتخار نگفت که عمر متین  سربازخلیفه در آمریکا بود و عمرمتین همجنسگرا درست در هنگام حمله اعلام داشت که به داعش عراق پیوسته و بیعت کرده است. نکته دیگری که در جنگ تبهکاران قابل ذکر است و آن این هست که این گونه اعمال و رفتارها را در قلمرو امورداخلی و درونی خود دانسته و آن را مجاز می دانند بردگی جنسی بچه ها و استفاده پورن در حملات سبز بر آبی موضوعات مجاز امنیتی و داخلی و درون تشکیلاتی شان شمرده می شوند و از آن استفاده می کنند.دزدیدن مسافران بیگناه و کشتن آنها از نظر طالبان امر مشروع و مجاز می باشند و آن را بخشی از برنامه های روزانه و روز مره خود گرفته اند و جز ازاسرار درونی و داخلی و تشکیلاتی شان می باشد. مجموعه رفتارهای اخیر طالبان نشان از یک تغییر بنیادی در تاکتیکهای جنگی شان را نشان می دهد. طالبان اقدام به راه زنی و آدم ربایی کرده کاری که در گذشته کم تر داشت و این سوال دارد که چرا؟ دلیل این اقدام به نظر من یک نوع شکست هست زیرا همانگونه که اشاره کردم یک گروه جنگی پیروز و موفق دست به این گونه رفتارها نمی زند وقتی از جنگ مستاصل شد و شکست خورد عقده هایش را به این صورت بیرون می دهد راه می گیرد قطاع الطریق می شود دیدگاه خودرا تغییر می دهد نگاه طالبان و معطوف شدن به امر آدم ربایی و رذیلتهای اخلاقی بردگی جنسی دلیل پیروزی نمی تواند باشد و این نشانه شکست شان هست. استفاده از بردگی جنسی ، اقدام به راه گیری و دزدیدن مسافران اقدام به سپر انسانی و اقدام به حملات پارتیزانی و فرار از جنگ رو در رو دلایلی خاصی خود را می طلبد و تحلیلگران امنیتی این گونه اعمال و رفتار طالبان را دلیل استیصال و در ماندگی شان در جنگ می دانند. نگاه طالبان و تاکتیک و شیوه های جنگی شان تغییر کرده اند و اموری را داخل برنامه های درونی و داخلی و تشکیلاتی خود کرده اند که در گذشته کمتر دیده می شد و این امور کمی نو و تازه بنظر می رسد. نگاه طالبان و داعش به بردگی جنسی و همجنسگرایی درجنگ کشیده شده اند و طالبان راهگیری را بخشی از استراتژی داخلی خود قرار داده و طالبان مردم را سپر دفاعی خود مثل داعش درعراق گرفته اند همینگونه از جنگ رویا رویی فرار و اجتناب و به یک نوع جنگ پارتیزانی و گوریلایی کشیده شده اند اینها دلیل و برهان شکست طالبان هست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد