نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

افغانستان تاسال 2014 . دلائل شکست مذاکرات...

افغانستان تا سال 2014  

 

درقریه ای دور افتاده " حسن خیل وزرین زری " درتنگی سیدآباد ولایت وردک، فاجعه وتراژیدی خونینی برای آمریکا ییها پیش آمد . هلیکوپترکبرای چنوک ازنوع سی.اچ 47 که با آر.پی.جی. ملا محب الله درساعت ده پنجا دقیقه شب شب شنبه  ششم اگوست 2011 سرنگون شد، یکی ازخونین ترین حادثه، هوایی جنگ ده ساله" نا تو" درافغانستان قلم داد شد. سی یک نفرکه بیست دونفر آنها از" تیم ششم عملیات ویژه" اردوی آمریکابود که درجریان کشتن اسامه بن لادن دردوم می 2011 درهیبت آباد اسلام شرکت داشتند،درواقع از همین تیم ششم بود البته گفته شده است که افرادکشته شده همان افرادی نبود ند که اسامه را کشتند بلکه کشته شده های سقوط هلیکوپتر چنوک ازهمان واحد کماندوی بود. بهر صورت این همه کماندوی ورزیده آمریکایی به اضافه مترجم رهنما وسگ جستجوگر وهفت کماندوی افغانی ، حقیقتا ضربه گیج کننده برای مقامات سیاسی ونظامی " ناتو" وآمریکا محسوب می گردد. عبدالرزاق فرمانده نظامی درمنطقه سیدآباد ، شهید الله شهید سخن گویی والی میدان. محمد صابر شاهد محل و ساکن سیدآباد همه گفتند که هلیکوپتر باشلیک آر.پی.جی. سقوط کرد. بدنبال همین حادثه درفردای آن بازهم هلیکوپتر دیگری ازنوع چنوک سی.اچ 47 در شرق کشور ولایت پکتیکا فرود اضطراری یعنی سقوط کرد . سایت بی.بی.سی. این آمار را درموردتلفات وسقوط هواپیما های نا تو درافغانستان ثبت کرده است.

" در ابریل 2005 سقوط چنوک درولایت غزنی منجربه کشته شدن پانزده نفر کماندو گردید.درجون 2005 درولایت کنرهلیکوپترچنوک سقوط کرد وشانزده نظامی کشته شدند . درسال 2006 درشرق کابل هلیکوپترچنوک سرنگون شد وده نفر تلفات برجای گذاشت. دراگوست 2008 باسقوط هلیکوپتر، ده نفر ازکماندوهای فرانسوی کشته شد. درستامبر 2006 دراثرسانحه هوایی یازده نفر بریتانیایی جان خودرا ازدست دادند ودر اگوست 2006 درنزدیکی شهر هرات هفده سرباز اسپانیایی با سقوط هلیکوپتر،جان باختند0 "

 اینها اماروارقام هلیکوپتر های " ناتو" وایساف است که  سرنگون شده وتلفات بسیار ویرانگری درپی داشته است دها نفر ازنیرهای زبده نظامی کشته وخسارات مالی وتخنیکی هنگفتی را به بار آورده برخی امار نشان می دهد که ازسال2001 تاکنون که اگوست 2011 است. دها، هواپیمای نظامی " ناتو" وایساف در افغانستان سقوط کرده که عمده ارقام ازهواپیماهای بدون سر نشین می باشد. درکناراین ضایعات سنگین هوایی جنگ افغانستان ، خسارات نیروهای زمینی نیز کم نبوده، تلفات نیروی انسانی تا پنجم اگوست 2011 ، دوهزارششصد پنجا پنچ نفر ذکرشده که تنها سیصد هفتاد چهارنفر مربوط سال جاری است. وخسارات بزرگ لوجستکی هرکدام به نوبه خود بسیار وحشتناک ودردآوربرای جامعه جهانی می باشد به آتش کشیده شدن صدها تانکر سوخت درخاک افغانستان وپاکستان چیزی ساده ای نیست که آن رامورد محاسبه ومطالعه قرار نداد واز آن بی تفاوت گذشت . من معتقدم که جامعه جهانی تمامی این اتفاقات درخاک افغانستان برای افغانستان را بررسی ومطالعه می کنند وآن را بامیزان دست آوردهای سیاسی ، حقوق بشر ، دموکراسی، وارزشهای مدنی وحکومت داری خوب درافغانستان سنجش خواهد کرد ودرقبال آن تصمیم گیری می کنند .  خرج ملیاردها وملیارد ها دالر که دست رنج ومالیات شهروندان شان می باشد بخاطر چشم وابروی آقای رییس جمهور کرزی وحکومت مافیایی وفاسد اونیست.بلکه نیت ها ومقاصد دیگری دراین کشور وجود داشته که برای تحقق آن این سرمایه گذاری سنگین صورت گرفته است انچه را که ما میفهمیم عمده این اهداف بامردم افغانستان مشترک است یعنی خواست جامعه جهانی ومردم افغانستان یکی بوده .مبارزه باتروریزم ، دموکراسی ، حقوق بشر، آزادیهای مدنی، حقوق اقلیتها، حقوق زنان و.. درواقع مطالبات وخواست مشترک مردم افغانستان وجامعه جهانی بود که به خاطراو قربانی صورت گرفته است حال اگرنظام  سیاسی درافغانستان دراین تعهدات خود صادق نباشد ورژیم کابل تبدیل به یک حکومت بی بند بار غیر متعهد شود که دوستان، متحدانش تبدیل به دشمن ودشمنان مردم افغانستان برادران ودوستانش باشد دراین صورت جامعه جهانی که براساس فیصله های قانونی وارد افغانستان شده ، بدون شک برخواهد گشت که این بازگشت هم اکنون آغاز شده وسیمای افغانستان بعد از2014 ازهم اکنون روشن می باشد.

روند کنونی نشان می دهد که جامعه جهانی درافغانستان متحد قابل اعتمادی ندارد وهمه سرمایه گزاری دراین کشور به باد هوا رفته است فکر نمی کنم که دیگر آنها دراین کشور دلی خوشی داشته باشند رییس جمهوری آمریکا درمراسم خروج نیروهایش که ازبیست جولای 2011آغاز گردید گفت که استراتژی خروج ازافغانستان مطابق جدول وبرنامه به پیش می رود وهیچ  تغییری در آن رو نما نمی شود وی اضافه کرد که " سربازان ما پولیس افغانستان نیست که امنیت شهرها ی افغا نستان رابه عهده بگیرد. آقای اوباما درمورد مصارف هنگفت درافغانستان گفت ” که ما این پولها را درخود آمریکا وبرای پروژهای داخل آمریکا باید بمصرف برسانیم. بنابراین تا ختم سال جاری ده هزار نیروی آمریکایی خاک افغانستان را ترک وتانیمه سال 2012 حدود سی سه هزار سرباز،ازافغانستان خارج خواهد شد وبقیه نیروها تا سال 2014  مسئولیهای امنیتی را تماما به نیروی های افغان واگذار می کنند.

 غرب جامعه واقع گرا ورئالیست است کاریرا که می خواهد انجام دهد اما اگر بابن بست درانجام کار مواجه شود بدون تردید دراد امه آن تجدید نظر ومطالعه بیشتری می کند وچه بسا بطورکلی آن پروژه را کنار می گذارد . درسال 1993 آمریکائیها تصمیم گرفت که در"موگادیشو" پایه تخت سومالی عملیات کند وبا هلیکوپترهای توپ دار به قصد نابودی گروهای مسلح وشورشی ، حمله کرد اما حملات ناکام ماند وهلیکوپترها سرنگون شد وسربازان آمریکایی کشته وجنازه های شان درخیابان ها، مورد اهانت قرارگرفتند با پیش آمد این حوادث بدون اینکه به غرور ابرقدرت بودن شان لطمه ای واردشود ودچار سرشکستگی گردد .عملیات را برای همیشه متوقف کرد .درسال 1980 برای نجات جان گروگانهای خود درتهران می خواست عملیات نظامی انجام دهد که هلیکوپترهای شان درشرق ایران درصحرای طبس باطوفان  شدید شین مواجه شد وعملیات با شکست روبروگردید ودیگر به صورت کلی از ادامه چنین کاری صرف نظر کرد.

درجنگ ویتنام نیز چنین شد شرایط به گونه ای پیش آمد که دیگر آمریکائیها نمی توانیست جنگ ویتنام را، به پیش ببرد وآن را اداره کند ویتنام شمالی درتصرف کمونیستهای وابسته به مسکو بود آمریکائیها درویتنام جنوبی بود وقتی تصمیم گرفتند که خارج شوند، شبیه همین حرف های که الان درافغانستان می گوید، همین صحبتها را میکرد که ما مردم ویتنام را تنها نخواهیم گذاشت وازآنها دربرابر کمونیزم حمایت می کنیم اما دیدیم وقتی که ازویتنام برون شد حتی پشت سر خود نگاه هم نکرد بدین سان ویتنام تماما درکام کمونیستها سقوط کرد . بنا براین تکرار تاریخ ممکن است واین خود آمریکائیها است که اعتراف می کند که باخروج نیروهای روسی ازافغانستان درآخر دهه هشتاد افغانستان را تنها گذاشت که بدنبال آن" القاعده، طالبان" این سرزمین را گرفت وعلیه آمریکائیها عملیات انتحاری را آغاز کرد وفاجعه یازدهم ستامبر2001 را برای شان خلق کرد . گرچه صورت ظاهر قضایا این است که غرب پس ازسال 2014 به یک نحوی در افغانستان می ماند اما قراین نشان می دهد که آمریکائیها تحمل این همه خسارات مالی را ندارد وازجانب دیگرحکومت کابل، متحد صادق برای غرب نیست.مصارف مالی درجوار تلفات نظامی بسیارسنگین است . سال یکصد بیست ملیارد دالر مصارف نظامی آمریکا درافغانستان براورد شده است .ازسال 2001 تاکنون کل مصارف نطامی آمریکا درعراق وافغانستان به یگ تریلیون رسیده . ازجانب دیگر بدیهای آمریکا به ارقام نجومی صعود کرده وامریکا یکی ازمقروض ترین کشورهای دنیا است که بدیهای خودرابه موقع پرداخت نکرده چیزی درحدود چهارتریلیون دالر آمریکا قرض دار است واین نکته را نیز باید بدانیم که افغانستان دردایره سیاست های خارجی دموکراتها قرارگرفته وپس ازسال 2014 به احتمال زیاد درهمین دایره خواهد بود زیرا اوباما دردور دوم شانس پیروزی بشتری نسبت به جمهوری خواهان دارد .سیاست خارجی دموکراتها با جمهوری خواهان متفاوت است  دموکراتها سیاست تهاجمی ندارد  بیش ترمی خواهد به مسایل داخلی آمریکا پرداخته شود . اینها همه تاثیرات خود را پس ازسال 2014 روی افغانستان می گذارد . خوشبینانه ترین حالت این خواهد بود که تعداد ازنیروهای آمریکایی درجاهای معینی درافغانستان بماند امابدون کم ترین ماموریت نظامی ، سایر نیروها باتمام سازبرک های خود خارج شوند . کنگره آمریکا درجون 2011 پیامدهای خروج نیروها را پس ازسال 2014 ببرسی گرفتند وازعواقب مالی آن برای مردم افغانستان، به شدت ابراز نگرانی کرد وگفت" که بیرون شدن نیروها تاثیرات مالی ناگواری برزندگی مردم افغانستان می گذارد.

عمده ترین وظیفه جامعه جهانی چنین تشخیص داده شده که یکصد سی سه هزار پولیس ویکصد هفتاد دوهزار سرباز اردو برای افغا نستان تربیت کرده وآموزش دهند.امااین اردو وپولیس به لحاظ کمی وکیفی چهره روشنی ندارد که مطمئنا روی آن فکرکرد.معاش وتجهیزات آن چه گونه تهیه وتدارک خواهد شد . ازمجموع بررسیها چنین استنباط می گردد که افغانستان پس ازسال 2014 با بحرانهای متعددی مواجه است بحران سیاسی، بحران مالی، بحران نظامی، بحران وچالشهای بزرگ امنیتی مداخلات همسایه ها بخصوص پاکستان درامور کشور و..ازجمله مسایل وموضوعات دشواری است. که سیمای پس از2014 افغانستان را، نشان می دهد البته طالبان دراین کشور حکومت نمی تواند اما جنگ ومصیبت دراشکال مختلف ادامه می یابد . 

 

دلائل بن بست مذاکرات آمریکا- طالبان درآلمان

 

درماه های مارچ واپریل سال جاری سه دور مذاکرات صلح بین طالبان وامریکا صورت گرفت دور اول گفتگوها درقطر انجام شد ودودوربعدی مذاکرات درالمان صورت گرفت . نمایده ویژه ملا عمرشخصی بنام طیب آقا درهرسه دور ازمذاکرات شرکت کرد . ملاعبدالحکیم مجاهد مقام پیشین طالبان وعضوشورای عالی صلح رییس جمهور کرزی گفته است که طیب آقا ، نزدیک ترین فرد به آخوند ملا محمد عمر می باشد وی می گوید گفتگوهای صلح با او بسیار مفید وثمر بخش خواهد بود اقای مجاهد بارسانه های غربی درماه جون سال جاری گفته است که طیب آقا منشی مخصوص ملامحمد عمراست وی می تواند به درستی جریان گفتگوها را به آخوند ملا محمدعمر منتقل نماید. طیب آقا باشروطی که ازجانب رهبری طالبان داشت درقطر ودرالمان وارد گفتگوهای صلح شد وی درآلمان با دومقام آمریکایی که یکی ازوزارت امورخارجه آمریکا ودیگری از استخبارات آمریکا. سی.آی.ای.بود شرکت کرد . ترتیب دهنده مذاکرات، آقای میخایل اشتای نیر نماینده آلمان درامور افغانستان وپاکستان بود .وی مسئول برگزاری کنفرانس بن دوم در د سامبر 2011 نیز می باشد . شروط مذاکره ، محرمانه بودن آن بود . هنوز گفتگوها، صورت ابتدایی داشت وبه جای نرسیده بود که جزئیات آن در دونشریه معتبر المانی وامریکایی ، منتشر شد ابتدا روزنامه واشنگتن پست گفتگوهارا به نقل ازیک مقام مطلع دولت افغانستان نشر کرد وسپس دیراشپگل محتوای مذاکرات را چاپ کرد هردو نشریه طیب آقا را به عنوان نماینده ملا عمر افشاکرد  با انتشار گفتگوهای محرمانه آمریکا وطالبان، مذاکرات قطع شد وطیب آقا ازادامه گفتگوها خودرا بیرون کشید ومفقود الاثر شد . دپلماتهای آمریکا ازطریق واسطه های خود درکویته پاکستان ودرپشاور بسیار تلاش کردند که طیب آقا را دوباره پیدا کند اما معلوم شد که وی صحنه مذاکرات را بکلی ترک گفته وازمنطقه خارج شده است. آقای مایکل سمپل معاون پیشین نماینده گی اتحادیه اروپا درافغانستان معتقد است که شروط محرمانه بودن مذاکرات بسیار مهم بوده زیرا طالبان به شدت نگران این موضوع است که مباداگفتگوها ی شان با امریکا افشا شود به اعتقاد این کار شناس ارشد درامور طالبان که می گوید : طالبان همواره براین موضوع تاکید داشته که هیچ گونه مذاکره با خارجیها درکار نیست آنها باید خاک افغانستان راترک کنند . افشامذاکرات المان طبعا گفتگوهای طرفین را به بن بست کشاند . ازجانب دیگر طا لبان به این موضوع حساس است زیرا فکر می کندکه آمریکا ئیها می خواهد با پیش کشیدن مذاکرات درصفوف آنها شکاف ایجاد کند وحدت ویک پارچه گی شان را درجنگ با نا تو درهم بشکند .

 دلیل عمده بن بست مذاکرات را انتشار وچاپ آن درواشنگتن پست واشپگل ذکرکرده که پای یک مقام دولتی افغانستان که ازاو نام گرفته نشده است در درز این خبر به خارج دخیل بوده است. بعید نیست که این خبررا این مقام محترم دربرابرهرچه که می خواسته بیرون داده باشد زیرا وقتیکه برخی مقامات حکومتی افغانستان  درامورداخلی کشورازخود این ضعف وبی تعهدی را نشان داده که دربرابر خارجیها به حکومت خود وفادار نبوده وحتی به رییس جمهور کشور بد گفته اند همه شاهد بودیم که رسانه های داخلی وخارجی سخنان آقای حضرت زاخیل وال وزیرمالیه ، آقای عمرداودزی سفیرکبیر افغانستان درپاکستان وآقای جارالله منصور را، منتشر ساختند که مستقیما به رییس جمهورکرزی تعرض داشته اند وی را رییس جمهور غیر قانونی ،ضعیف و.. قلم داد کرده اند .درماجرای بن بست مذاکرات آمریکا – طالبان درالمان ، ممکن است که محتویات آن را مقام حکومتی که مطلع ازروند مذاکرات بوده به روزنامه های خارجی داده باشد.

اما نکته اساسی دیگری در اینجا وجود دارد که سبب اصلی بن بست گفتگوها به نظر می رسد آن ،باشد . ازمجموع سه دور مذاکرات طیب آقا با امریکائیها درقطر و درالمان چنین معلوم می شود که پاکستانیها دراین مذاکرات حضورنداشته . وی بدون حضور مقامات پاکستان دراین مذاکرات شرکت داشته . این گفتگوها درشرایط انجام می شده که مناسبات پاکستان باآمریکا به تیره گی گراییده این درست که گفتگوها درماهای مارچ واپریل یعنی قبل از کشته شدن اسامه بن لادن صورت گرفته است زیرا اسامه دردوم ماه می سال جاری  طی یک عملیات شبانه درشهرک( ایبت آباد) توسط نیروها آمریکایی کشته شد . اماچالش دررابط دوکشور پیش ازاین نیز وجود داشت . عمده ترین اعتراض پاکستان ،بر حملات هواپیماهای بدون سرنشین درمناطق قبایلی وزیرستان شمالی وجنوبی بوده البته حملات طیاره های بدون سرنشین براساس قرارداد درسال 2003با حکومت جنرال پرویز مشرف انجام می شود. آمریکا تشخیص داده که این نوع بمبارانها یگانه وسیله موثر برای شکار اعضای القاعده وگروه حقانی است جمع بندی آمریکا ازاین گونه حملات بسیار مثبت وسازنده درمبارزه باتروریزم ارزیابی شده درحالیکه پاکستان ارزیابی بسیار منفی ازحملات هواپیماهای بدون سرنشین دارد وازاینکه این بمبارانها گروه تروریستی حقانی وگروه حفیظ گل بهادر خان را هدف قرارمی دهد به شدت ناراحت ومعترض است. گل بهادر رهبر طالبان پاکستانی متمایل به آی.اس.آی وهمکاربا شبکه سراج الدین حقانی می باشد که مقر آن دروزیرستان شمالی است. پاکستانیها اصولا با کشته شدن افراد شبکه حقانی مخالف است .درنوزدهم اگوست سال جاری یک مقام بلند پایه نظامی دراردوی پاکستان اعلان کر د که آنها می تواند گروه حقانی را پای میز مذاکره بیاورد . خبر گزاری اسوشتید پرس این خبر راطی یک تفسیری بیان داشت واین موضوع نشان می دهد که پاکستانیها درمذاکرات صلح طالبان وگروه حقانی، می خواهد دخالت داشته باشد . ظاهرا تفاوت دیدگاه بین آمریکائیها وپاکستانیها درمورد مذاکره بسیار زیاد می باشد زیرا آمریکا ئیها اصولا نمی خواهد با شبکه حقانی وارد گفتگو شود. ازنظر آمریکا ئیها بدترین شبکه تروریستی همین گروه سراج الدین حقانی است که در خونین ترین وخطرناک ترین عملیات دست داشته. ماجرای کشته شدن  نه نفر از زبده ترین آدم های سی.آی.ای در پایگاه شان توسط یک جاسوس دوجانبه اردونی ، آمریکا ئیها را تکان داد این جاسوس عربی ازطریق شبکه حقانی وارد عمل شد . اما پاکستانیها برعکس آمریکائیها نظر بسیار مثبت به این گروه دارد . آگاه  هان مسایل سیاسی اعتقاد دارند که آمریکائیها بسیار کوشش کرد که مقامات پاکستان را تشویق کنند که شبکه حقانی وحفیظ گل بهادر خان را دروزیر شمالی بمباران نماید اما پاکستانیها تن به این خواسته ها ندادن وهیچ گاهی شنیده نشد که اردوی پاکستان عملیات موثر دروزیرستان شمالی داشته باشد درحال که ارتش پاکستان گروه بیت الله محسود را به شدت دروزیرستان جنوبی بمباران کرد. دوگروه پاکستانی وافغانی ( گروه حفیظ گل بهادرخان وشبکه حقانی) به همان پیمانه که منفورآمریکا است ، این دوگروه به همان اندازه محبوب پا کستانیها می باشد. گروه گل بهادرخان درسال 2006 با دولت توافق نامه ای را امضاء کرد که براساس آن، این گروه متعهد شده که باحکومت مرکزی همکاری نماید وتمام گروپ های چیچینی، ازبکی ،عرب، ضد حکومت را ازقلم روخود بیرون نماید.

امریکائیها هرگز نمی خواهد باشبکه حقانی مذاکره نماید تصمیم شان این است که فقط هواپیماهای بدون سرنشین پاسخ گروه سراج الدین حقانی است .آقای اسماعیل قاسم یار یکی ازاعضای شورای صلح رییس جمهور کرزی گفته است که هیچ گونه امتیازی به گروه حقانی درمذاکرات صلح داده نمی شود. این که امریکائیها سه دورگفتگو با طیب آقا داشت ، نشان دهنده این است که آنها به این جمع بندی رسیده که تفاوت بین طالبان به رهبری ملا عمر وشبکه حقانی وجود دارد ودولت افغانستان نیز به همین باور است که گروه ملا عمر درواقع برادران ناراضی می باشد. اما پاکستانیها باسلطه نامحدودی که برطالبان دارد هر گز اجازه نمی دهد که آنها مستقلانه عمل نماید .حکومت افغانستان هوس مذاکره باطالبان راجدایی ازپاکستان دا شت وباتیم ملا برادرازشورای کویته دراوایل1389واردگفتگوهای صلح شد اما استخبارات پا کستان به این تیم برخورد کرد ملابرادر وهمکارانش را که جداگانه وارد مذاکره شده بود ، دست گیر وزندانی کردند. جالب است که بدانیم درسال 2001 پس از اینکه رژیم طالبان توسط نیروهای بین المللی ونیروهای جهادی سرنگون شد شورای طالبان درپاکستان تشکیل جلسه داد ودرآن جلسه فیصله شد که دیگر دست ازجنگ بردارد .یک مقام برجسته طا لبان که درحال حاضر درکابل زند گی می کند می گوید: استخبارات پاکستان به شورای طالبان که همه خانواده های شان درپا کستان بودند گفت: که شما بین دومساله مخیر هستید اول اینکه با اداره موقت افغانستان ونیروهای بین المللی که کشورشمارا اشغال کرده باید به جنگید وامکانات جنگ را مابرای شما فراهم می کنیم دوم اینکه اگر نمی خواهید جنگ کنید ما همه شمارا به (گوانتونما) می فرستیم . جنگ طالبان وموج کشتاربزرگ وبیرحمانه درسراسر افغانستان تابع سیاست استخبارات پاکستان می باشد وطالبان ابزار ووسیله این جنایتهای شیطانی شده است . بنا براین صلح وگفتگوی مستقلانه با طا لبان ثمر بخش نیست. فردآگاه که زمان زیادی را با طالبان گذرانده ودرامارت طالبان دارای مقام حکومتی بود به من گفت: که مذاکره با طالبان هرگز امکان پذیر نیست هرکسی ازموضع طالبان شاید گپ بزند اما سخن اصلی ونیت اصلی طالبان را درکابل فقط ملا ضعیف سفیر پیشین طالبان درپاکستان می داند وبس. ازمجموع خط تحلیل دراین مقاله به این نتیجه می رسیم که مذاکره با طالبان جدای از سیاست پاکستان امکان ندارد تلاش آمریکائیها درسه دور مذاکره بی فائده بود ودیده شد که تلاش مشترک المان وآمریکا به بن بست رسید.طیب آقا را پاکستانیها ازمذاکره بازداشت واینکه الان مفقود الاثر است بازهم بد ست پاکستان است .