پارلمانی که حرف می زند اما قدرتی ندارد
پارلمان افغانستان مثال بارز اعتراضات وانتقادات به قوه اجرائیه است اما تاثیرات مشخصی دربهبود اوضاع ندارد. پارلما به مسایل فساد درحکومت به شدت معترض است اما نمی تواند نشان دهد که گامهای درمحو فساد برداشته است.امروزمساله امنیت درنشست پارلمان حادترین مساله گفتگوها قرارگرفت اما این درحد حرف وحدیث های تلخ وداغ باقی می ماند پارلمان کشور،مقامات امنیتی را احضارمی کند و چند تا سئوالی ازآنها می خواهد داشته باشد.
آنها هم طبق معمول به سخنان پارلمانیها گوش می دهند وهرکدام ازخود دفاع می کنند ودرموارد، خلط مبحث کرده مسئولیتهای خود را بدوش دیگران می گذارند ودرمواردهم مسئولیتها را بدوش می گیرند ودرجاهای هم به روشهای مرموزی دیگری متوسل می شوند.خلاصه اینکه پارلمان هرگزموفق نمی شود وزیری را ازمقامش عزل نماید ویا استیضاح درد ناکی ازوزیرداشته باشد درمواردهم پارلمانیها فیصله کردند وازوزیرمورد نظر، سلب مسئولیت نمودند ولی درعمل حکومت کارخود را همان گونه که خواست پیش برد واهمیتی برای فیصله های پارلمان نگذاشت.این روزها مساله امنیت درپارلمان بصورت جدی مورد بحث قرار می گیرد دلیل تندی مساله هم واضح است. احمد خان سمنگانی وکیل سرشناس دریک حادثه ای غمباروتراژدیک درمراسم عروسی دخترش همراه با ده ها نفردیگرتکه تکه شدند مجلس عروسی وکیل پارلمان تبدیل به ماتم گردید.
درکناراین مسایل حوادث دیگری نیزروی داد درقلعه فتوح دارالامان خود پولیس به امرشاروالی مرتکب قتل وسرکوب شد.اینها ازمسایل امنیتی است که پارلمان نسبت به آن اعتراض دارد.اعضای پارلمان مقامات اجرایی وامنیتی را به مجلس فرامی خوانند وازآنها سئولاتی را می کنند چنانچه پیش ازتعطیلات درمورد بودجه حرفهای زیاد درمورد وزیرمالیه داشتند ولی اعتراضات وکلا ملت منجربه تنبیه مقامی ازحکومت نشده است. اگرقضیه حضرت عمرزاخیل وال وزیرمالیه به سلب صلاحیت ازنوع اسپنتا می انجامید بازهم بدون شک وزیرمالیه به امررییس جمهوربجای خود باقی می ماند وپارلمان هیچ کاری نمی توانیست انجام دهد.
مقامات امنیتی را پارلمان فرامی خواند وداستانهای دردناک سربریدن پنج نفرانسان بیگناه درراه میدان منطقه ای جلیز را،سئوال می کند همین طور ماجرای انفجارمرگ بار،سمنگان را نیزبه شدت ازمقامات امنیتی می پرسد ودرمورد عملیات خود سرانه پولیس دردشت فتوح نیزازمقامات امنیتی سئوالاتی می شوند اما نتیجه این همه اعتراضات چه خواهد شد این مساله مربوط می شود به تصمیم قوه اجرائیه واراده شخص رییس جمهور.
پارلمان نیزبه خوبی واقف است که اعتراضاتش درامورکشوربجای نمی رسد.اراده قوه ای اجرائیه، مافوق اراده وفیصله پارلمان است.درخود پارلمان هم دلایلی زیادی وجود دارد که ناتوانی آن را شدت بخشیده است اعضای پارلمان به لحاظ اینکه عمدتا منفرد ویا مستقل هستند طبیعتا برنامه های درحد فرد دارند آنها ازجانب احزاب وارد پارلمان نشده اند تعداد اندکی ارمانهای جمعی وسیاسی وحزبی دارند اکثریت ارمانهای فردی ومنافع فردی وسلیقه ای برای شان مهم اند.پارلمان غیرحزبی اشکالش همین است که اعضای آن بشتربه منافع فردی وشخصی خود می اندیشند تا برنامه های جمعی. پارلمان های سیاسی که ازطرف احزاب معرفی ومردم آنها را انتخاب کرده اند ،به مسایل جمعی وبرنامه های سیاسی بشتراهمیت می دهند زیرا آنها نمی توانند اجندایی شخصی داشته باشند ازطرف حزب سیاسی به پارلمان راه یافته اند درپارلمان به فکربرنامه ها وطرحهای حزبی شان برای حل مشکلات جامعه، هستند.
و به همین دلیل است که رقابت درون پارلمان، فوق العاده مهم است درپارلمانهای حزبی همه تلاش شان برای پیش برد طرح وپیروزی آن است.درپارلمان افغانستان به دلیل ماهیت غیرحزبی، برنامه های سازنده وجمعی وجود ندارد فضای پارلمان را بصورت سیال موضوعات غیرملی گاهی اشغال می کند وکلا بدلیل اینکه برنامه های جمعی وسیاسی ندارند تحت تاثیرفضا های غیرملی قرارمی گیرند دریک مورد دیده شد که بصورت کتله ای بدلیل مسایل قومی وزیران مربوط به یک قوم را رد کردند دردوره ای پیشین پارلمان این کارصورت گرفت رد وزرا ازقوم خاص بازتاب منفی ایجادکرد واین احساس به وجود آمد که درپارلمان، اصل تمایلات قومی سمتی بجای تعلقات ملی قرارگرفته است.چرا چنین شد این مساله دلیلی واضحی دارد وکلاء، غیرحزبی است احزاب هرچه بد باشند ولی هرگزبرنامه های غیرملی رادنبال نمی توانند.
یک حزب سیاسی به مسایل قومی مذهبی،سمتی فکرنمی کند حزب سیاسی می خواهد درسطح ملی برنامه هایش را عرضه نماید.اعضای پارلمان بدلیل اینکه وابستگی حزبی ندارند بصورت ناخود آگاه به مسایل قومی سمتی کشانده می شوند فضای ذهن یک وکیل منفرد را موضوعات قومی وقبیله ای اشغال می کند.درکناراین مشکل که اعضای پارلمان منفرد به مسایل ملی نمی توانند فکرکنند وبه مسایل شخصی وتمایلات فردی خود ترجیحات قایل هستند،مساله درد ناک دیگری برای شان مطرح می شود اعضای پارلمان می دانند که هیچ تاثیری درتصمیم گیریهای اجرایی وعملیاتی ندارند واگرفیصله ای نمایند وزیری راسلب صلا حیت نمایند اما هیچ ضمانت وجود ندارد که وزیرسلب صلاحیت شده بکارخود ادامه ندهد.
این باوربه اعضای پارلمان این انگیزه را ایجاد می کنند که چرا خود را با مقامات اجرایی درگیرنمایند درگیری که هیچ حاصلی ندارد.به همین دلیل است که گفته شده است برخی اعضای پارلمان به فکرمعاملات پنهانی با مقامات اجرایی کشانده می شود امروز روزنامه های کشوربه شدت به این مساله پرداخته بودند.آنها البته وکلا را متهم کردند که اعضای پارلمان درشرایط حاد که پای مقامات اجرایی ووزیران درمیان است.وزیران هم بخاطرمقام خود درفکررفت آمد به خانه های وکلاء می شوند روزنامه های کشورمنشاء ومنابع فساد ومعامله وکارهای پنهانی را درهمین جاه ها شناسایی کرده اند.البته من با این نظررسانه ها بصورت عام موافق نستم زیرا وکلاء مردم ولواینکه حزبی نستند وبرنامه های جمعی ندارند اما وجدان ملی دارند آنها انسانهای شریفی هستند که بخاطرمنافع شخصی خود وارد معاملات پنهانی وفساد نمی شود.
ولی برخی ممکن است دست به این گونه کارها بزنند وازشرایط به نفع شخصی خود استفاده نمایند. البته این کاردرذات خود برای یک وکیل پسندیده نیست.گرچه عواملی یاس وناامیدی وجود دارد یاس به این معنی که وکیل مردم درپارلمان به ناتوانی خود پی برده است آنها به تجربه دریافته اند که مقاومت شان بی فایده اند حتی فیصله های شان بجای نمی رسند پس بهتراست بخاطرمنافع شخصی ویا اجرایی کاری برای مناطق حوزه انتخابی خود کاری نماید تابرای دوربعدی درانتخاب مجدد ازمردم رای گرفته باشند. دلایلی زیادی وجود دارد که اعضای پارلمان رابه یاس کشانده ودست قوه اجرائیه درامورکشوربی نهایت بازاست.رییس جمهورکشورکه اصلا دربرابرپارلمان پاسخ گوی نیست وزرا هم اگرتوسط پارلمان به استیضاح وسلب صلاحیت کشانده شود بازهم فیصله پارلمان گرانتی شده نیست.
تصمیم گیریهای پارلمان نقض می شود وکارپارلمان بجای نمی رسد درافغانستان قدرت به دست حکومت است پارلمان کشورنقش درقدرت ندارد .این مساله درکشورلیبیا مورد بحث قرارگرفت نخبگان سیاست درلیبی به این نتیجه رسیدند که قدرت ومنبع قدرت باید پارلمان باشد درغیرآن صورت لیبیا به چند بخش شرق،غرب وجنوب تقسیم می شود آنها برنامه ریزی کردند که قدرت بدست پارلمان باشد تا همه مردم لیبی احساس کنند که درقدرت شریک وسهیم هستند به همین دلیل نظام لیبی پارلمانی شد پارلمان منبع قدرت واقتداردرلیبیا است پارلمان درحد قدرت دارد که هم قانون اساسی را می نویسد وهم حکومت را تشکیل می دهد وهم صدراعظم را انتخاب می کند.مردم لیبی به خاطرنظام پارلمانی احساس مشارکت درقدرت سیاسی واجرایی کشوردارند.افغانستان به دلیل تنوعات قومی شباهت زیادی به کشورلیبی دارد نظام ریاستی مورد قبول نیست نظام پارلمانی تاحدی زیادی می تواند پاسخ گویی نیازهای سیاسی جامعه باشد. نظام پارلمانی با مشارکت احزاب سیاسی، نمونه موفق درساختارهای پارلمانی است. پارلمان افغانستان با دلایلی که به آن اشاره شد تبدیل به پارلمان ضعیف شده که حرف می زند ولی قدرتی ندارد.