ابتدا فرا رسیدن عید اضحی را به دوستان تبریک می گویم خرسند م که عده ای ازهموطنان درکنار ملیونها مسلمان درسرزمین محمد – ص- پیامبر خدا ،مراسم حج را انجام می دهند. حج مجموعه اعمال معنی داراست که رابط انسان را با خدا تنظیم می کند وهررکن آن بر اساس فلسفه خاصی استوارشده .مرحوم شریعتی درکتاب حج خود سعی کرده به صورت زیبایی هررکن ازارکان مراسم حج ابراهیمی را تحلیل وتفسیر نماید .کتاب حج شریعتی محصول زیبایی از یک سیر وسفر معنوی زیارت خدا وخانه ای اوست .
کتاب دیگر ازمرحوم جلال آل احمد بنام" خسی درمیقات " چاپ شده که شاهکار ادبیات فارسی وی درعرصه دیانت است وی توانسته خسی درمیقاتش را بگونه ای فوق العاده زیبایی ارائه نماید .جلال آل احمد مثل شریعتی هرآنچه گفته ،خالی از ریا وغش است زیرا وی پس سی سال کنار گذاشتن دین از زندگی شخصی خود ،دوباره به عرصه های دیانت برمی گردد ونصوح زمانه خود می شود وبرای اولین بارپس ازسی سال، نمازش را درمیدان هوایی مهر آباد هنگام عزیمت به خانه خدا ،ادا می نماید خسی درمیقات آن چنان قوی عرضه شده که شخصیتی مثل مرحوم شریعتی را تحت تاثیر قرارداده وبارها ازاین اثر جاویدانه درموردحج، یاد کرده است .
درمراسم حج ودر صحرایی منی براسا س یک روی داد تاریخی ودینی اعمالی قربانی انجام می شود.ریشه ای تاریخی آن درادیان ابراهیمی بر می گردد به داستان ذبح عظیم که حضرت ابراهیم –ع- درآن روزگار انجام داد وی درابتدا اسماعیلش را می خواست قربانی نماید واین عمل را تا مرحله کشیدن کارد به گلویی اسماعیل به پیش برد اما کارد وی گلویی اسماعل را نبرید وی درحالیکه هیجانات این لحظه تمام وجودش را فراگرفته بود وبرای رضای خدا می خواست قربانیش را انجام دهد اما ذبح بزرگ وی با تغییراز انسان ، به حیوان مبدل می شود.درهمین میدان دو گوسفند دربرابروی ظاهر می شود وخدایی ابراهیم –ع- ازاین لحظه ذبح انسان را با عرضه گوسفند ،ممنوع قرار می دهد .اسماعیل پاک ترین قربانی در راه خدا جایش را به حکم پروردگار تبدیل می کند این تغییر مفهومش این است که دیگر ذبح انسان وبریدن سر وی ولو درراه خدا ،ممنوع وحرام است .کسیکه به آیین ابراهیم –ع-اعتقاد دارد وتابع ملت وی باشد حق ندارد انسان را سرببرد .
ذبح انسان وسنگ سار،وی درقرآن مجید به قوم یهود نسبت داده شده. آنها قدسین شان را سنگ سار می کردند عمل سنگ سارمجازات قرن حجری انسان است.درقرآن مجید آمده است که فرعون طاغوت زمان مخالفان خود را ذبح می کرد ودرتمدن مایه ها درآمریکایی جنوبی هر ساله به خاطر بقاء تمدن وعنعنات خود ،جوانان مردم را به حکم قرعه انتخاب و ذبح می کردند وخون آنها را به طرف آسمان می پاشیدن وگفته شده که اعمال شنیع آنها وسنت های قبیله ای وباورهای آنها سبب انقراض تمدن آنها شده است کریستفند کلمب که فیلش خواب هندوستان را دیده بود ،اما به حکم، اراده ومشیت الهی، وارد عرصه تمدن مایه ها می شود وباعث انقراض ابدی آنها می گردد.فرعون چنانچه داستانش درقرآن مجید به وضوح وتفصیل بیان شده است ، فرزندان جامعه اش را ذبح می کرد اما زنان ودختران را زنده نگه می داشت .هردورفتار، ذبح مردان وزنده گذاشتن دختران را بر اسا س یک جنایت طراحی کرده بود. مردان جامعه را به دلیل قوای واعتراضات مردمی، نابود می کردند زیرا این مردان جامعه بود که خطر اول اعتراضات ضد نظام فرعونی را فراهم می کردند ومی بایست این قوای سرکوب وبه شد ترین وجهی مجازات شود. بریدن سردرواقع، شدید ترین وبی رحمانه ترین مجازات بود که درمورد مخالفین نظام فرعونی درآن زمان وامارت طالبانی دراین زمان صورت می گرفت امازنده نگهداشتن دختران جامعه نیز براساس نیت شیطانی فرعون بود زیرا ازآنها به مثابه ابزار های جنسی کار گرفته می شد ودختران جامعه را وقف سربازان خود می کردند تا ازآنها دراشباع غریزه های جنسی سر بازان خود استفاده نماید .
در تاریخ ادیان الهی وبخصوص آیین ابراهیمی شما نمی بینید و نمی توانید نشان دهید که پیام بر الهی ونبی خداوند کسی را سنگ سار ویا سر بریده باشد اما براساس روایت قرآن هرآنچه درمورد سنگ سار ورجم بحث شده تماما این عمل مرتبط شده به قوم بنی اسرائیل که پاکان خود را سنگ سار می کردند خیلی ساده است شماره بروید درقرآن مجید کلمه "رجم " را پیدا کنید وبعد بخوانید می بینید که رجم ویا سنگ سار یک عمل بنی اسرائیلی است بحث ما از شناسایی این کلمه درقرآن مجید است و نه روایت های اسلامی .بحث روایی نداریم سخن ازمراجعه به قرآن این کتاب آسمانی در مورد تعریف وشناسایی کلمه رجم است .اما درمورد ذبح انسان وبریدن سر وی به خاطر مجازات بازهم درقرآن مجید به و ضوح ملاحظه می گردد که ذبح انسان را حضرت ابراهیم-ع- نه بلکه فرعون انجام داده است حضرت ابراهیم-ع- از این عمل بر حذر داشته شد ودر راه خدا به جای انسان ،حیوان را ذبح کرد . ذبح ورجم دو عمل ضد انسانی درقرآن مجید به اقوام یهود وفرعون نسبت داده شده ودرقرآن مجید وداستان زیبایش درمورد حضرت ابراهیم واسماعیل –ع- ذبح انسان ممنوع اعلام شده است
بنابراین ما درزمانه خود مخیر هستیم که رفتارابراهیمی داشته باشیم وازبریدن سر انسان اجتناب ورزیم ومخالفان سیاسی واعتقادی خود را مثل فرعون ذبح ننمایم ویا اینکه رفتار فرعونی را با مردم پیشه نماییم و درراه فرعون وقوم یهود گام برداریم انسانها را به جرم مخالفت با نظام وامارت خود سر ببریم کار که طالبان درافغانستان وپاکستان والقاعده درعراق انجام می دهند. عمل سربرید ن به هردلیل یک عمل فرعونی است.درملت ابراهیم –ع- ذبح انسان منع شده است عمل ابراهیم درصحرایی منی درس دینی وسبق اعتقادی ما است وبریدن گردن انسان دراین مکتب ممنوع شده است .
امنیت افغانستان، قلب آسیا درکنفرانس استانبول
کنفرانس استانبول با شرکت بیست هفت هیئت سیاسی ازکشورهای آسیایی ،اروپایی، وممالک عربی امروز به کار خود پایان داد .داود اغلو وزیرخارجه ترکیه در کنفرانس خبری اعلام داشت که سیزده کشور شرکت کننده سندی را امضاء کرده اند وسیزده هیئت دیگر به عنوان ناظر ،فیصله های اجلاس را مورد تایید قرارداده اند داود اغلو گفت همکاری کشورهای همسایه درمسائل امنیتی افغانستان مورد تاکید قرارگرفته است ودرعرصه های بازسازی ،صحت ،مبارزه بامواد مخدر،امور تجارت اعضای شرکت کننده باهم دیگر وبا افغانستان همکاری می کنند. درابتدا اعلام شده بود که رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان درکنار رؤسای جمهور ترکیه، افغانستان، پاکستان درکنفرانس حضور دارند که ظاهرا به جای آنها وزراء خارجه شان شرکت کردند .خانم کلینتون به دلیل فوت مادر نود دو ساله اش از شرکت درکنفرانس بازماند .
دراجلاس امنیت افغانستان، قلب آسیا ،رییس جمهور کرزی در یک بیانیه طولانی ،دیدگاه ومواضع خودرا درمورد استقرار امنیت درافغانستان بیان داشت این بار رییس جمهور کشور با صراحت تمام ازحضور گروهای دهشت افکن درخاک پاکستان سخن گفت وی در بیانیه خود اعلام داشت که ملاعمر درخاک پاکستان است وگروه حقانی درآنجا مکان امنی دارد . رییس جمهور کرزی گفت که برای بحران امنیتی افغانستان بابرادران پاکستانی خود صحبت می کنیم وی دربیانیه اش افزود که امنیت افغانستان بدون همکاری کشورهای همسایه امکان پذیر نیست .
سخنرانی رییس جمهور با اشاره به اینکه پاکستان مکان امن برای گروهای حقانی و شورای کویته است وملا محمد عمر رهبر گروه طالبان درخاک پاکستان بسر می برد رییس جمهور گفنه است که مذاکرات بابردران پاکستانی ما صورت خواهد گرفت وصلح امنیت بدون همکاری پاکستان وکشور های همسایه درافغانستان تامین نمی شود،این موضوعات نشان میدهد که افغانستان ،شناسایی مکانهای امن تروریستان را درخاک پاکستان پی گیری می کند. ونکته حائز اهمیت ، توافق پاکستان درمورد ترور استاد ربانی است زیرا مقامات افغانستان بارها گفته اند که شورای کویته مسئول ترور استاد ربانی است امریکه پاکستان تاکنون ازقبول آن سر باز زده اما دراجلاس استانبول آقای زرداری پذیرفت که این تحقیقات درمورد ترور برهان الدین ربانی، با ید انجام شود.
شناسایی وتعریف مکانهای امن برای تروریستها درخاک پاکستان وتمکین آن کشور درمورد بررسی قتل استاد ربانی در واقع دستاوردهای مهمی برای افغانستان بوده به علا وه اینکه کنفرانس استانبول می تواند مقدمه خوبی برا ی کنفرانس بن دوم باشد افغانستان ظاهرا با چالش عمده ای مواجه نخواهد شد وکشورها منطقه عمدتا ازموضع افغانستان دراجلاس بن حمایت خواهند کرد.پاکستان از نتایج اجلاس استانبول راضی نیست .خانم حناربانی کهر وزیر خارجه پا کستان گفت که دو کشور پاکستان وافغانستان دوتایی باهم بنشینند ومسائل مورد علاقه شان را مورد بحث قراردهند. موضع این کشور با حضور هیئت پاکستانی به ریاست آصف علی زرداری ضعیف جلو ه کرد زیرا زر داری اصولا مقام ضعیفی درمذاکرات سیاسی است ازجانب دیگر گفته شده که عبد الله گل درمیان جگری افغانستان وپاکستان درحل بحران ، موفق نبود تنشها هم چنان باقی ودرموارد شدید تر هم شد.
سخنان آصف علی زرداری رییس جمهور پاکستان دریک کنفرانس خبری درمورد حضور جامعه جهانی درافغانستان با لحن کوبنده تر ازایران ادا شد وی گفته است که افغانستان درتاریخ خود، قبرستان امپریالیستها بوده مفهوم این سخن این است که افغانستان برای جامعه جهانی وامریکاییها گورستان خواهد شد.وزیر خارجه ایران اقای صالحی گفت که امنیت افغانستان درجریان ده سال بدتر شده حضور ناتو نتوانسته امنیت را درافغانستان تامین نماید اوضاع امنیتی خراب تر شده است .
هند کشوری دیگر واثر گذار نیزدر اجلاس شرکت داشت وزیر خارجه هند آقای ام اس کریشنا تا کید براین مساله داشت که تروریستها نباید پناه گا های امنی درمنطقه داشته با شد. هدف ایشان بوضوح پاکستان است که گروهای تروریستی درآن کشور، مستقر شده اند. موضع هند نزدیک با سخنان رییس جمهور کرزی بود اما اظهارات رییس جمهور بسیار صریح وبی پرده بیان شد. آقای صالحی وزیر خارجه ایران که دیدگاه های کشورش را بیان می کرد خیلی نزدیک با دیدگاهای پاکستان وهم خوانی با آن کشورداشت. زیرا هر دوکشور حضور نیروها ی بین المللی را برای امنیت افغانستان مفید ارز یابی نکردند .زرداری گفت افغانستان قبرستان ابرقدرتها بوده واقای صالحی گفته است که حضورجامعه جهانی اوضاع افغانستان را بدتر کرده است .نتیجه این خواهد بود که هردو کشور خواهان خروج نیروهای بین المللی ازافغانستان هستند.
امریکا از تمامیت ارضی افغانستان سخن گفته است .پیش از برگزاری اجلاس استانبول خانم کلینتون گفته بود که تمامیت ارضی افغانستان وحاکمیت ملی آن کشور نباید مورد تهدید قرار بگیرد . وزیر خارجه آمریکا به دو کشور پاکستان وایران درمورد مسائل امنیتی افغانستان اشاره داشت که آنها به شورشیان نباید کمک کنند.پاکستان بارهاوبارها ازسوی آمریکا وافغانستان متهم شده که به گروهایی حقانی وملاعمر کمک رسانده وبرای آنها مکان های امن فراهم کرده. خانم کلینتون درسفر ماه اکتوبر خود به پاکستان به وضوح از مقامات آن کشور خواست که شبکه حقانی را ازمکانها ی که در پاکستان دارد بیرون کند ویا اینکه با خطر یک جانبه حملات آمریکا ییها مواجه خواهد شد.وخواست دیگر خانم کلینتون ازمقامات پاکستان این بود که آنها ازنفوذ خود استفاده کرده وگروهای شورشی را وادار به گفتگو با افغانستان نماید. سه اصل معروف خانم کلینتون درمورد طالبان با ید عملی شود اصل مذاکره اصل جنگ با طالبان واصل سازند گی افغانستان.
دراجلاس استانبول پاکستان با فشارهای زیادی روبرو شد گرچه آگا هان براین باور هستند که پاکستان از مواضع خود عقب نشینی نمی کند زیرا آنها باور دارد که در اصل جنگ درنهایت طالبان پس ازسال دوهزارچهارده، پیروز خواهد شد ودراصل گفتگو هم بدون قید وشرط می خواهد طالبان را وارد گفتگوهای صلح نماید .بنابراین نتایج اجلاس استانبول علیرغم پیروزی دپلماتیک افغانستان ،درعمل هیچ نتیجه ملموسی درپی ندارد .آقای جاوید لودین معاون وزارت خارجه افغانستان، به ابعاد عملی فیصله نامه اشاره داشت و ی نگران این مساله است که مفاد قطع نامه ازسوی پاکستان عملی نشود. تجربه نشان داده که استخبارات پاکستان بدون اعتنا به فشارهای سیاسی به کارهای خود ادامه می دهد زیرا آنها آن چنان احساس تنهایی نمی کند گروه شانگهای را باخود دارد .خانم ربانی کهر وزیر خارجه پاکستان پیش از تدویر کنفرانس استانبول، ازنقش شانگهای درامنیت افغانستان سخن گفت ومیکانیز دیگری را درمورد افغانستان رد کرد .
زمزمه های وجوددارد که پس ازسال دوهزار چهارده نیروهای متشکل از کشورهای مالیزی ،بنگلادش، امارات عربی وچند کشوردیگر ،وارد افغانستان شوند وزیر نظر شورای امنیت درافغانستان عمل کنند خانم ربانی کهر درآستانه نشست استانبول تلویحا ایجاد یک چنین گروهی را رد کرده است.بررسی امنیت افغانستان، قلب آسیا دراجلاس استانبول به لحاظ سیاسی ودپلماتیک به نفع افغانستان تمام شد اما درعمل برای افغانستان، تاثیر قابل ملاحظه ای به دلیل سماجت ومخالفت پاکستان ندارد.
درکنفرانس نیمه بین المللی استانبول چه خواهد گذشت؟
کنغرانس استانبول باحضوررهبران کشور های منطقه ونمایندگان ازممالک اروپایی ،عربی آسیایی درسوم ماه نوامبر دایر می شود. رییس جمهور کرزی ،اصف علی زرداری رییس جمهور پا کستان ،آقای احمدی نژاد رییس جمهور ایران ،امام علی رحمانوف رییس جمهور تا جیکستان وزرا خارجه ازکشورهای عربی واروپایی در اجلاس فردا حضور خواهند داشت خانم هلاری کلینتون قرار بود که دراین نشست شرکت نماید ولی به دلیل مریضی مادرش نمی تواند در کنفرانس استانبول شرکت کند.درابتدا گفته می شد چهارده کشور در اجلاس استانبول شرکت می کنند ولی حالا معلوم شده است که بیش ازبیست پنج کشور دراجلاس ترکیه نماینده دارند.
قبل از شروع کنفرانس بین المللی ،رییس جمهور ترکیه آقای عبد الله گل میزبان دو رییس جمهور پاکستان وافغانستان بود گفته شده است که هدف عبدالله گل از این میزبانی این بوده که تنشهای احتمالی بین دو رییس جمهور پاکستان وافغانستان را کاهش دهد زیرا پس ازترور استاد ربانی دربیستم سپتامبر سال جاری توسط طالبان ،اتهامات سنگینی بر پا کستان ازناحیه ای افغانستان، وارد آمده استخبارات آن کشور در قتل ها و انفجارات خونین درافغانستان دست داشته وگروه حقانی را به مثابه بازویی نظامی بکارگرفته شبکه حقانی مستقر درپا کستان ومورد حمایت آی.اس.آی پاکستان است. آقای عبد الله گل درنشست امروز ازنفوذ خود بهره گرفته وطرفین افغانستان وپاکستان را درمیز مذاکره تفاهم ودوستی نشانده البته این برای ترکیه بسیار مهم است که فضایی کنفرانس استانبول عادی وبدور از تشنج با شد.دپلماسی افغانستان وپاکستان نشان داده که رویایی دورهبر حامد کرزی وآصف علی زرداری ،درنهایت به نفع افغانستان خاتمه یافته زیرا زرداری غیر ازگیلانی است وی چندان قدرت تبارز در برابر رییس جمهو افغانستان را ندارد و شخص بسیار ضعیف است .افغانستان می تواند به خوبی درکنفرانس مانوردهد زیرا که شرایط برای افغانستان بسیار بهتر از پا کستان است .آنها متهم به حمایت از تروریزم است امنیت افغانستان را بهم زده و حمایت از شبکه های تروریستی درنهایت امنیت منطقه را نیز به مخاطره می اندازد برای پا کستان بسیار سخت است که درکنفرانس استانبول به سوالات اساسی پا سخ داشته با شد.
خانم ربانی کهر وزیر خارجه پا کستان گفته است که کشور های هم جوار از پروسه صلح وامنیت درافغانستان حمایت می کنند البته گفتگوهای صلح مورد نظر پا کستان ،مشارکت چشم گیر شبکه حقانی وگروه ملاعمر بدون قید وشرط در سیاست افغانستان است ما هرگز از پا کستانیهای نشنیده ایم که گفته باشد شروط الحاق ووصل طالبان به مذاکرات صلح قبول قانون اساسی ،کنارگذاشتن اسلحه احترام به حقوق وآزادیهای مدنی حقوق زنها حقوق اقلیتهای قومی است نه هرگز چنین مفاهمی درمذاکرات صلح برای پاکستانیها تاکنون مطرح نبوده ودرآینده هم از جانب شان عنوان نخواهد شد. نکته دیگری که در صحبتهای خانم حنا ربانی کهر وجود داشت این بود که میکانیزم منطقه ای برای نظارت به امور صلح وامنیت افغانستان کافی است وباید ازمیکانیزمهای مثل گروه شانگهایی ،سارک و او.آی .سی استفاده شود. مفهوم اشاره به گروه شانگهایی ودیگر گروپ های منطقه ای درواقع نفی وکم اعتبار ساختن ، نقش جامعه جهانی درافغانستان است .پاکستان امور افغانستان را به منطقه ارجاع داده ودر نهایت وحقیقت سرنوشت افغانستان را به پاکستان حواله کرده ودوسیه افغانستان را خود می خواهد دراختیارداشته باشد.
درحالیکه خانم کلینتون پیش از اجلاس استانبول گفته است که تمامیت ارضی افغانستان را کشورها همسایه آن حرمت بگذارد. استقرار گروهای تروریستی درخاک پا کستان وحملا سازمان یافته به افغانستان ،نقض وتعرض به تمامیت ارضی افغانستان است خانم کلینتون هر دو کشور پاکستان وایران را نامبرده است که با حمایت از گروهای تروریستی حاکمیت ملی افغانستان را خدشه دار کرده اند وبه تمامیت ارضی آن ازناحیه دو کشور همجوار،تعرض صورت گرفته است. تاکید حناربانی کهر بر منطقه ای شدن امنیت افغانستان واصرار بانو کلینتون بر حفظ وحرمت تمامیت ارضی افغانستان ،دوسیاست متناقض را درمورد افغانستان نشان می دهد.موازنه منفی سیاست خارجی افغانستان به سمت منطقه ،گروه شانگهایی مطلوب پا کستان است اما خانم کلینتون این موازنه را بهم خوردن تعادل دانسته وزمینه مداخلات همسایه ها را در امورداخلی افغانستان فراهم می سازند.
کنفرانس استانبول به یک معنا مقدمه اجلاس بن است درپنجم دسامبر سال جاری اجلاس مهم بن ثانی دایر می شود افغانستان نهایت سعی خود را دارد که دراجلاس بن ثانی حمایت تمام همسایه های خود را داشته با شد وبادست پر وارد کنفرانس شود و آن را اداره کند این برای افغانستان بسیار مهم خواهد بود که ممالک همجوار از موضع افغانستان دراجلاس حمایت نمایند.دراین صورت درعرصه دپلماسی کاری بزرگی برای دولت حامد کرزی صورت گرفته است. رییس جمهور کرزی دراجلاس استانبول موضوع مصالحه با مخالفان و موضوع انتقال مسئولیتهای امنیتی را اعلام خواهد کرد ودیگر اینکه تا کید به تبادل امور تجارت وتوسعه های امور فرهنگی در میان کشورها می شود البته این گونه مسائل زیاد قابل مناقشه نیست مهم، مساله مصالحه با طالبان است که پا کستان با افغانستان برداشت بسیار متفاوتی دارد افغانستان و جامعه جهانی صلح مشروط را می خواهد اما پا کستان درهیچ جای اشاره به مصالحه مشروط نداشته. پاکستان درصدد گرفتن امتیاز بدو ن تاکید به موضوعات ملی افغانستان دارد رعایت قانون اساسی افغانستان، قبول حقوق اقلیتهای قومی، جامعه مدنی،و حقوق زنان،کنارگذاشتن اسلحه وجدا شدن از القاعده، برای پا کستانیها تعریف ناشده است .درمذاکرات بیستم اکتوبر دراسلام آباد مقامات پاکستان به خانم کلینتون وهیئت همراه شان گفتند که خلع سلاح شبکه حقانی وگروه ملاعمر ناممکن است زیرا آنها افغان هستند واسلحه برای افغانها حکم ناموس را دارد گرفتن اسلحه ازآنها غیر ممکن ودشواراست .
فضایی کنفرانس استانبول با طرح موضوعات به نفع افغانستان است زیرا کسی دراین کنفرانس با دهشت افگنان ابراز همدردی ندارند همه تروریزم را محکوم می کنند وگناه داشتن تروریزم را قبول ندارد سخنان امروز یوسف رضا گیلانی صدر اعظم پاکستان درمذمت تروریزم وتبرئه پا کستان بود. گیلانی در استرالیا در جمع کشورها ی مشترک المنافع ،دید گاهای پا کستان را درمورد شبکه های تروریستی بیان کرد.پاکستانیها هیچ گاهی قبول ندارند که مبارزه باتروریزم نداشته انها همواره گفته اند که سی هزارقربانی درجنگ با تروریزم داده انها می گویند خاک افغانستان پناه گاه امن دهشت افگنان پا کستانی است ملا فضل الله مولوی فقیر محمد ازمنطقه سوهات پاکستان، با تمام افراد مسلح خود درخاک افغانستان جا گرفته اند .پاکستانیها در کنفرانس استانبول وهم دراجلاس بن دوم ، پنا ه گاهای امن برای تروریستان را مطرح کرده و پیش ازافغانستان سخن از جغرافیایی امن تروریستان درخاک ما گفته و افغانستان را متهم ،ملامت و سرزنش می کنند .
واینکه درکنفرانسها، پاکستان به شدت متهم می شود ودراجلا استانبول نیز ازآنها مکانهای امن شبکه حقانی وملاعمر درخاک پا کستان سئوال خواهد شد دلیل آن برمی گردد به جامعه جهانی وآمریکا زیرا آنها هر روزتلفات نیروهای خود درافغانستان را می بینند که بد ست تروریستان ازآن طرف مرز وازخاک پا کستان ،کشته می شوند ودرواقع پاکستانیهارا، واقعیتها ی جنگ، خلع سلاح کرده اند. دراجلاس استانبول نیز این حقایق گفته خواهد شد. ومطمئنا کنفرانس استانبول نتایج خوبی در پی خواهد داشت .حداقل نتیجه قابل پیش بینی این است که فشار برپا کستان زیاد وارد می شود واین منطق که خاک پاکستان لانه های امنی برای تروریستان شده دراجلاس استانبول به کرسی می نشیند.
امروز پایان ماموریت جنگی ناتو درلیبیا اعلام شد
امروز سی ام اکتوبر 2011 ماموریت جنگی ناتو در لیبیا رسما پایان یافت .آقای راسمو سن دبیر کل پیمان نظامی ناتو ماموریت نظامی بیست هشت کشور عضو ناتو درلیبیا را تاریخی ،بی نظیر وا فتخار آمیز اعلام کرد آنها معتقد اند که نیروهای بین المللی در لیبیا باعث نجات یک ملت گردید. سرهنگ قذافی پس از هفده هم فیبریوری تصمیم به نابودی وقتل عام مردم شهرهای شرقی لیبیا را گرفته بود شهر بنغازی مرکز شورشهای ضد حکومت قذافی هدف اصلی نیروهای امنیتی پولیس وارتش لیبیا بود معمر قذافی فرمان داده بود که مخالفان را خانه به خانه ،کوچه به کوچه باید تعقیب کرد وآنها را که موشهای صحرایی بیش نیست باید کشت.
شورایی امنیت در آغاز سال جاری درصدد نجات مردم معترض برامد اما ابتداء پیش ازهر اقدامی باید اتحادیه بیست دوعضوی جامعه عرب با فیصله های شورای امنیت موافقت می کرد.جامعه عرب درنشست قاهره دراوائل ماه مارچ سال جاری پس از برسی اوضاع خطر ناک لیبیا ،طی قطع نامه ای موافقه خود را با اقدامات شورای امنیت درمورد حکومت معمر قذافی اعلام داشت .شورای امنیت با تشکیل جلسات فوق العاده درمورد لیبیا دوموضوع اساسی را به تصویب رساند . اول فضاء لیبیا پرواز ممنوع شد ودوم اینکه ناتو اجازه داشت سایت های نظامی ،مراکز و تاسیسات حکومت لیبیا را بمباران نماید قطع نامه 1973 شورای امنیت علیرغم مخالفت های روسیه وچین صادر شد ونیروهای ناتو اجازه داشت که فراز لیبیا را درکنترل خود درآورده وپایگاهای نظامی را مورد حمله قرار دهند. ناتو از نوزدهم ماه مارچ 2011بمباران وموشک باران لیبیا را آغاز کرد ازآن تاریخ تا امروز سی ام اکتوبر دوهزار یازده، بیست شش هزار سوتی پرواز داشت وده هزار نقطه را بمباران کرد وبیش ازهزار تانک را منهدم ساخت تلفات نظامیان معلوم نیست اما امار تلفات مردم در بمبارانهای ناتو بسیار اندک ذکرشده .رهبران ناتو این را یکی ازبزرگترین افتخارات خود دانسته اند.
البته این را باید بدانیم که همکاری واحساس مسئولیت نیروهای شورای ملی وانتقالی دلائل اساسی درناچیز بودن تلفات ملکی بمباران ناتو، درلیبیا است رهبران شورای به صورت کم نظیری از قوای بین المللی در رسیدن به اهداف خود بهره گرفتند هردو طرف می دانستند که برای چه درلیبیا می جنگند ناتو وشورای ملی انتقالی ،نابودی نظام معمر قذافی را می خواستند این هدف استراتژیک دو طرف درجنگ با معمر قذافی بود. نه ماه جنگ درلیبیا بهایی بسیار سنگینی ازطرف نیروهای جنگی قذافی به خصوص فرقه سی دو به فرماندهی خمیس فرزند اقای قذافی برای مردم در پی داشت. امار کشته شده ها توسط نیروهای معمر قذافی بین سی هزار تا پنجاه هزار نفر ذکرشده وخسارات بسیار هنگفتی مالی به مردم وارد شده است.
پایان ماموریت نظامی پس از ده روز از کشته شدن معمر قذافی وفرزندش معتصم و وزیر دفاع ابوبکر یونس جابر در شهر سرت امروز ،اعلام شد . اما لیبیا پس ازقذافی با چالشهای خاصی خود روبرو است اولین مشکل متلاشی شدن اردوی لیبیا است کاریکه درعراق وافغانستان با سقوط رژیم ها دراین دوکشور، روی داد. رژِیم صدام حسین سرنگون شد اما ارتش آن کشور که یک اردوی ایدلوژیک به حساب می آمد نیز متلاشی شد .درافغانستان هم با سقوط حکومت نجیب الله درابتداء دهه نود ،اردوی افغانستان منهدم شد.لیبیا به همین سرنوشت مبتلا شده است این کشور ها، رژیم های دکتاتوری را با ارتش یک جا ازدست دادند. تمام چالش از خلاء ونبود اردو دراین سه کشور بوجود آمده است .امادرتونس ومصر این اتفاق رخ نداد نظامهای سیاسی زین العابدین بن علی پس ازسی سال وحکومت حسنی مبارک بعد از سی سه سال با قیام های مردم سرنگون شد اما سازمان ارتش دراین دوکشور، پا برجا ماند امروز اردوی مصر وتونس مایه عزت وسربلندی انقلاب مصر وتونس شمرده می شوند وحافظ منافع امنیت وافتخار مردم خود هستند مردم درسایه ارتش خود احساس امنیت می کنند .
فقدان امنیت درعراق وافغانستان به دلیل ازبین رفتن و نابودی ارتش دراین دو کشور است امروز بزگترین چالش پیش روی دولت ومردم افغانستان ،تشکیل اردوی جدید شده است .عراق به دلیل اینکه کشور ثروتمند است می تواند هزینه های تاسیس اردوی تازه را به پردازد ولی افغانستان سالهای سال قادر به تامین وپرداخت هزینه های اردوی خود نیست . درشرایط فعلی حتی نمی تواند معاش ارتش را از عوائد داخلی به پردازد اردوی افغانستان متکی به کمک های خارجی هستند.درلیبیا مثل عراق وابستگیهای مالی به خارج وجود ندارد تاسیس ارتش تازه بار دوش ناتو وغرب نیست.اما چالشهای دیگر قویا موجود است اشوبهای خونین، انتقام گیریهای بی مورد، تبدیل شدن دسته های نظامی انقلاب به گروهای مافیایی وجنگ سالاران محلی ومنطقه ایُ، از بدیهی ترین فرایند های جامعه پس ازانقلاب است این امور دغدغه های کلانی را برای شورای ملی انتقالی لیبیا ایجاد کرده است .
ناتو ماموریتش به پایان رسید اما کشور لیبی با معضل خلع سلاح انقلابیون روبرو است امروز درلیبیا ارتش وجود ندارد سراسر خاک لیبیا را نیروها مسلح وانقلابی پر ساخته اند دربرخی موارد تجاوزات آشکار ،نقض حقوق بشر وکشتارهای غیر مسئولانه صورت گرفته است .به عنوان نمونه اهالی تاورغان شهریکه تا آخرین روزها به قذافی وفادار ماند امروز اخبار دردناک انتقام گیری ازاین شهر به گوش می رسد گروهای مسلح انقلابی درصدد انتقام گیری برامده اند وتعداد ازمردم را کشته اند واموال شان را غارت کرده اند.دقیقا اتفاقات که درافغانستان پس از سقوط حکومت کابل درابتداء دهه نود پیش آمد. درعراق نیز همین فجایع تکرار شد با سقوط صدام حسین در سال دوهزار سه نصف شهر بغداد تاراج شد اثار عتیقه عراق که یکی بی نظیر ترین گنجینه های خارور میانه بود، توسط افراد غیر مسئول ومسلح دوزدیده وغارت شد.
مردم لیبیا می دانند که ناتو نمی تواند برای آنها اردو وپولیس تاسیس نماید ناتو نمی تواند اسلحه ها را ازمردم بگیرد کاریکه درافغانستان کردند پدیده ای به نام دی.دی.آر ازطرف ناتو درلیبیا ،متصورنیست پس این مسئولیت خود مردم وحکومت جدید درلیبیا هستند که با ختم ماموریت های جنگی ناتو ،مرحله دوم از کارهای خانه گی خود را به درستی انجام دهند اولین مساله ایجاد اداره موقت به جایی شورای ملی انتقالی است دیگر دنیا نمی تواند با یک شورای دوران جنگ و اضطرار کار نماید لیبیا باید اداره موقت به مثابه یک دولت تشکیل دهد واین خواست دنیا وجامعه جهانی است .مساله دوم ایجارد اردو وپولیس ملی با امکانات وثروت لیبی است زیرا دنیا به مردم لیبی کمک مالی نمی کنند تازه یک ملیارد یورو که درجنگ نه ماهه لیبی مصرف شده ازمردم ودولت نگیرد، کاربزرگی برای مردم لیبیا کرده است .شورا ی ملی انتقالی اگرپروسه اداره موقت را با مشارکت تمام طرف ها، اقوام ،مناطق ،حل کرد وهمینطور اسلحه را به مراکز معین نظامی با تاسیس اردوی جدید ،گرد آورد. این یک گذار موفق ازبحران به سمت ثبات سیاسی ونظامی است .در این صورت مراحل پسین که عبارت از تشکیل مجلس موسسان ،تصویب قانون اساسی، برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری لیبیا با شد امردشواری نخواهد بود البته بر اساس برنامه های اعلام شده موضوعات ذکرشده درمدت زمانی هجده ماه باید تکمیل شود ولیبیای جدید، شاهد نظام سیاسی منتخب پس ازقذافی وپایان ماموریت جنگی باشد.
لوی جرگه رییس جمهور کرزی با لوی جرگه های ا مراء وسلاطین پیشین چه فرقی دارد؟
تابلوهای بزرگ وچشم گیر شهر کابل، با شعار های رنگارنگ" لوی جرگه عنعنوی " مزین شده است .رییس جمهو کرزی تصمیم گرفته است که در آخر این ماه لوی جرگه عنعنوی خود را برگزار نماید .برنامه این نشست ظاهرا مساله پیمان استراتژیک با آمریکا ونحوه گفتگوهای صلح بامخالفان، عنوان شده است .برخی رسانه ها به نکته ای دیگری نیز اشاره می کند که هدف رییس جمهور دست اندازی و تغییر دربرخی مواد قانو اساسی است که در دور بعدی، ریاست جمهوری وی تمدید ویا یکی از اقارب وفرد مورد نظر رییس جمهور تایید شود .دپلمات غربی درکابل به نقل از صبغه الله مجددی که ریا ست جرگه را به عهده خواهد داشت گفته است که حضرت صاحب قصد دارد تغییرات دربرخی مواد قانون اساسی به وجود آورد. دپلمات اروپایی این موضوع را از من پرسید که آیا یک چنین مساله ای ممکن است .گفتم تغییر واصلاحات درقانون اساسی وتصویب آن ،ازخود لوی جرگه خاصی به نام لوی جرگه قانون اساسی دارد .اما در کشوریکه رییس جمهور آن همه کاره باشد ،هر کاری را که بخواهد می تواند انجام دهد.پس ممکن است در لوی جرگه پیش روی، تغییرات واصلاحاتی را به نفع ادامه وتمدید حکومت خود بوجود آورد .
دلیل مساله درمتن لوی جرگه نهفته است زیرا درتاریخ افغانستان جریان تشکیل آن، مبنایی دموکراتیک نداشته .لوی جرگه ها بلا استثناء تابع اراده ونظر امیر ،سلطان دراین کشور بوده لوی جرگه ابعاد ملی نداشته بلکه فرمایشی وسفارشی بوده وتمام برنامه های آن ازقبل دکته می شده ، امیر ،سلطان ،ورییس جمهور در افغانستان مرام وهدف سیاسی را درنظر گرفته وبرای توجیه و مشروعیت مرام سیاسی خود لوی جرگه دائر می کرد. فیصله های مجلس ابزار استبداد وخود کامه گی ،سلطان مستبد ورییس جمهور دکتاتور وخو کامه بوده است.
شاه امان الله درتاریخ افغانستان بدعت گزاریهای زیادی داشت ویکی ازروشن فکرترین ونادر ترین امیر افغانستان بود وی درسال 1928 لوی جرگه پغمان را دائر کرد اراده شاه متجدد وروشن فکر این بود که اعضای لوی جرگه زن ومرد با لباس اروپایی وارد مجلس شود .مرام شاه اما ن الله اجبار والزام پوشیدن لباس غربی بود.درعمل لوی جرگه پغمان افراط گراییهای بی شماری داشت زنان حجاب خود را کنار گذاشتند مردان لباس غربی درتن کرده بودند زیرا که شاه آن را می خواست اما این رفتار درتضاد با تمایلات جامعه سنتی قرارگرفت سر انجام تمام برنامه ها، با شکست مواجه شد وشاه را بسیار دیروقت وادار به توبه وانابه کرد.
لوی جرگه های سالهای دوران محمد هاشم خان وشاه محمود خان وصدارت سردار محمد داوود خان وهمینطور لوی جرگه دهه قانون اساسی ازسال 1963 تا سال 1973 بدون استثنا مطابق مرام واراده شاه وصدر اعظم افغانستان ،دائر شد وفیصله های آن درواقع ، موضوعات سیاسی مورد علاقه شاهان کشوربود. کسی نمی تواند نشان دهد که لوی جرگه های زمان محمد هاشم وشاه محمود در سالهای 1933 تا سا لهای 1953 فیصله های داشته که با اراده آنها در تضاد بوده .لوی جرگه زمان صدارت داود خان در سالهای 1953 تا سال های 1963 درچهار جوپ خواسته ها وبرنامه های سردار محمد داود خان تنظیم شده ویک مورد خارج از مرام وی به تصویب نرسیده .لوی جرگه داود خان درزمان ریاست وی در سالهای 1973 تا سال های 1978 زمان مرگش برهمین منوال دائر شد.
در د هه اشغال افغانستان کمونستهای دوآتشه کشور به تقلید وتبعیت از اتحاد جماهیر شوروی ،پروسه سنتی لوی جرگه را کنار گذاشتند وآن را یک موضوع کهنه وارتجاعی می دانستند ولی درآخر دهه اشغال رهبران کمونیست نتوانیست مقاومت کنند داکتر نجیب الله، ظاهرا یک نوع بازگشت و رجعت به لوی جرگه های عنعنوی را برخلاف اعتقادات خود، اجبارا به نمایش گذاشت.اما کار ازکا ر گذشته بود.
رییس جمهور کرزی تفته جدا بافته ازاین سنت وتاریخ نیست ونمی تواند باشد وی نه تجدد طلبی شاه اما ن الله را به ارث برده است ونه هم نشانه از غرور داود در وی دیده می شود .یکی از رهبران سیاسی در کشور درمورد رییس جمهور کرزی گفته است
که حامد کرزی نماد ازسنت وارتجاع درمتن تجدد وتمدن است . این سخن زیاد دور از شخصیت ومنش وی نیست وی فرزند معروف ترین ومعتبر ترین خان قبیله ،شهید عبد الاحد خان کرزی است.مدیریت وی بسیار شباهت به عنعنات قبیله ای دارد به گفته آگا هان ،کرزی خوشش می یاید که با بزرگان جامعه بنیشیند پیرامون موضوعات کشوری با آنها مشوره نماید واین ازخصوصیات وویژه گیهای شخصیت ایشان است .
رییس جمهورکرزی به نهاد های مدنی وقانونی کشور کم تر اهمیت قائل است رشد احزاب وشکوفایی آنها در مبارزات سیاسی ورقابت در تمرین وتکوین دموکراسی درافغانستان درحکومت وی کم ترین منزلت را داشته است دهه کرزی بد ترین دهه در مورد احزاب سیاسی کشور بود.دموکراسی ونظام مردم سالاری بدون توسعه وشکوفایی احزاب ممکن نیست زیرا پایه های دموکراسی درجوامع نه قبیله است ونه هم بر اساس اعتقادات وایدلوژی خاص دموکراسی ،سبز وشکوفا شده است پایه ومبنایی دموکراسی احزاب سیاسی درجامعه است امریکه دهه حامد کرزی دهه مرگ احزاب سیاسی ،شناخته شده. جرگه های رییس جمهورحامد کرزی به همین دلیل است که با جرگه های محمد هاشم خان ،شاه محمودخان ،سردار محمد داود خان و بابایی ملت فرقی ندارد .جرگه بر اساس میل رییس جمهور دائر می شود فیصله های آن هم مطابق خواست ایشان می باشد.میکانیزم تدویر همان میکانیزم سنتی وکهنه تاریخی است کسانیکه دراین اجتماع گرد هم می یا یند همه ازمقامات حکومت ،ارکان نظام هستند اعضای دو مجلس نمایندگان والیهای کشور اعضای شوراهای ولایتی وتعداد ملاها وریش سفیدان ومتنفذین مورد نظر رییس جمهور ،دراین جرگه عنعنوی جمع می شوند.
احزاب سیاسی که برنامه دارند اصولا جایی دراین اجتماعات ندارند وحکومت هیچ کسی را به عنوان حزب سیاسی دعوت نمی کند. جرگه آخر ماه عقرب با جمعیت دوهزار نفری دائر می شود .طالبان ازهمین الان حکم مرگ اعضای شرکت کننده را صادر کرده.دولت به رجز خوانیهای طالبان وقعی قائل نیست مقامات دولتی حرف خود را می خواهد به کرسی بنشاند حتی اگر مخالفت های از درون نظام با لوی جرگه صورت بگیرد مثلا بخش ازاعضای پارلمان تحریم کنند باز هم لوی جرگه عنعنوی ،برگزار می شود زیرا که خواست رییس جمهور است دیگر استدلا ل اینکه با وجود نهاد قانونی درکشور، لوی جرگه جایگاهی ندارد ویا تشکیل لوی جرگه باعث تضعیف پارلمان کشور می شود. وجود پا رلمان یگانه مرجع موجه وقانونی برای موضوعات چون پیمان استراتژیک وغیره است دلیلی برای تدویر لوی جرگه نیست .این گونه سخنان را کسی درحکومت گوش نمی کند ویا گوشش بدهکار این گونه اعتراضات نیست.لوی جرگه عنعنوی به ریاست مجددی تشکیل می شود و این مجلس به لحاظ ما هیت ومیکانیزم، هیچ فرقی با لوی جرگه های گذ شته درتاریخ افغانستان ندارد این یک نوع دکتاتوری است که با پنبه سر را می برد ولی درگذشته با شمشیر اما وجه مشترک گذشته وحال یکی وآن قطع کردن سر است.