نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

انتظارات وپیامد ها ازکنفرانس غیرمتعهد ها

محمد ناطقی

انتظارات وپیامد ها ازکنفرانس غیرمتعهد ها

 

دراوج بلوک بندی، جنگ سرد ودوقطبی شدن دنیا، باپایان جنگ جهانی دوم، چهاررهبرعمده وکاریزمای کشورهای هندوستان،اند نوزیا،یوگسلاوی ومصر،درسال1961 تصمیم گرفتند که سازمان جدیدی را با مرام مستقل ازحطیه ای نفوذ دوابرقدرت شرق وغرب،پایه گذاری نمایند.جواهرلعل نهرو رهبرهند جمال عبد الناصر رییس جمهوربسیارمحبوب مصر،جنرال سوکارنو رهبر اندوزی ومارشال تیتو پیشوای بی چون چرایی یوگسلاویا،این سازمان را درشهر...اندونوزی اعلام کردند.

 

 افغانستان دراین نشست بعنوان عضوناظرشرکت داشت.مرحوم داوود خان حامل نظرات ملت افغانستان دراین گردهمایی بود. هدف اساسی این بود که خط سومی دردسته بندیدهای سیاسی درنظام بین الملل ایجاد شود رهبران وبنیانگذاران جنبش غیرمتعهد اعلام داشتند که این حرکت ماهیت وسیاست مستقلانه، خارج ازتاثیرگزاری دوابرقدرت را درپیش می گیرند.رهبران این جنبش به لحاظ ماهیت فکری چپ وناسیونالیست بودند.علیرغم عقاید سیاسی وفکری شان جنبش غیرمتعهد ها را به این دلیل تاسیس واعلام کردند که متاثروزیرسلطه دوقدرت بزرگ جهانی درمنازعات ومناسبات بین الملل نباشند.بیش  ازشش دهه اززمان تاسیس این جنبش می گذرد تحولات بسیارمهم تاریخی روی داد اتحاد جماهیرشوروی درآغازدهه ای نود،متلاشی گردید با فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی یک ابرقدرت به تاریخ سپرده شد.جهان با سقوط شوروی تقریبان به سمت یک قطبی شدن درحرکت بود مهندسان وطراحان درفکرنظم نوین جهانی درنظام بین الملل برآمدند.

 

اکنون که درسال 2012 قرارگرفته ایم علیرغم تحولات شگرف بازهم می بینیم که جنبش غیرمتعهدها هم بلحاظ کمی وهم بدلیل نظم وانظباط های داخلی خود،توسعه ای قابل ملاحظه ای یافته است این سازمان هرسه سال رییس تازه ای برای خود انتخاب می کند واعضای آن درشرایط حاضر به 120 کشوررسیده اند.ریاست این سازمان به عهده مصربود درنشست تهران این موضوع به ایران سپرده می شود. درسه مرحله نشستهای کارشناسی،که عمدتا برنامه های کنفرانس تدوین گردید.امروزمرحله دوم ازنشستها درسطح وزرا خارجه کشورهای غیرمتعهد درتهران برگزار شد معاون وزیرخارجه مصرریاست کنفرانس را به عهده علی اکبرصالحی وزیرخارجه ایران گذاشت.ودرروزهای پنج شنبه وجمعه آقای محمد مرسی رییس جمهورمنتخب مصروارد تهران می شود وریاست جنبش غیرمتعهد ها را رسما به همتای ایرانی خود آقای احمدی نژاد واگذارمی کند.

 

آگاهان نشستهای کارشناسی ووزراء خارجه ودرنهایت نشست سران را برای جمهوری اسلامی ایران مهم دانسته اند.آنها معتقد هستند که درشرایطی کنفرانس غیرمتعهد ها درایران برگزارمی شود که این کشور،ازسوی جامعه جهانی مورد تحریم قرارگرفته است ایران دراین کنفرانس پیام خود را به همه اعضای شرکت کنند می تواند منتقل نماید که چرا وبه چه دلیل بصورت یک جانبه وظالمانه درحق شان تحریمهای بین المللی صورت گرفته است 120 کشوردرکنفرانس تهران شرکت می کنند واین رقم درمیان 293 عضومجمع عمومی رقم بسیارمهمی ازکشورها هستند که زیریک سقف جمع می شوند وایران می تواند مواضع ودیدگاها واعتراضات خود را بصورت مستقیم بگوش همتایان شان، برساند واین فرصت بسیارمهمی برای ایران دانسته شده است.براساس گزارش بی بی سی وزیرخارجه ایران با گرفتن ریاست کنفرانس،دراولین موضع گیری، دیدگاه ایران را درمورد مدیریت مشترک جهان ،به این صورت بیان داشت وی گفت: صلاحیتها واختیارات مجمع عمومی باید درمدیریت نظام بین الملل تقویت شود.

 

مفهوم این سخن این است که شورای امنیت وپنج عضودایمی آن درواقع اختیارات جهان را دردست گرفته است.این مساله بارها ازسوی برازیل،هندوستان ،ترکیه ودرسال 1999 ازسوی معمرقذافی نیزمورد اعتراض قرارگرفتند این مجموعه ازکشورها اعتراض شان درانحصارمدیریت توسط پنج عضوی دایمی بودند ولی راه حل هریک ازاین کشورها این بود که خود عضویت شورای امنیت را داشته باشد وصاحب امتیازات ازنوع حق ویتو باشند.معمرقذافی ازسوی اتحادیه آفریقا عضودایمی برای شورای امنیت را پیشنهاد کرده بود هند برازیل نیزهرکدام درفکرعضویت خود شان دراین سازمان بود.وزیرخارجه ایران مساله را ازیک زاویه دیگری مطرح کرده وگفته است: اختیارات وصلاحیت مجمع عمومی که 294 عضودارد ، افزایش یابد.ناظران کنفرانس غیرمتعهد ها گفته اند این حرف جاذبه های زیادی دارد یعنی همه اعضای درمجمع عمومی علاقمند هستند که اختیارات وصلاحیتهای شان درسازمان ملل زیاد باشند وهمه به نحوی ازاینکه پنج کشوربه گفته عوام الناس تیکه دارجهان شده اند،راضی وخرسند نیستند. بخش از صلاحیتها واختیارمحول شود به مجمع عمومی این مساله مطلوب همه می باشند.

 

احتمالا همه دراین مورد توافق خواهند داشت که مجمع عمومی صورت تشریفاتی آن تبدیل به مجمع معنی دار وموثردرمدیریت جهانی باشد.یکی ازمسایل مهم ودست آورد این کنفرانس، امنیت جهانی ومساله افغانستان است .رییس جمهورکرزی دراین کنفرانس شرکت می کند هیئت افغانستان خیلی خرسند خواهد بود که درنشست غیرمتعهد ها به مسایل افغانستان توجه شده واعمال تروریستی وکشته شدن مردم افغانستان توسط تروریستها با قاطعیت محکوم می شود البته درکنفرانس غیرمتعهد ها نامی ازطالبان شبکه حقانی گرفته نمی شود زیرا خود رییس جمهورنامی ازآنها نمی برند درکنفرانس مکه هشتاد درصد سخنان رییس جمهور، برضد تروریستها بود اما تروریستهای رییس جمهورنام نداشتند درکنفرانس غیرمتعهد ها امنیت افغانستان ومحکومیت تروریستها یکی ازدست آورد مهم برای افغانستان می باشد افغانستان بصورت قاطع درهرسه مرحله ای کارشناسی، وزراءخارجه و سران ممالک شرکت کرده است.

 

دوکشورمهم وتاثیرگذار درکنفرانس غیرمتعهد ها به احیاء مناسبات بریده شده دپلماتیک دست می یابند ایران ازسال1979 با سقوط شاه ایران روابطش با مصرقطع شد این دوکشورهرگزموفق نشدند که باهم مناسبات دوستانه برقرارنمایند ولی حالا رییس جمهورمنتخب مصر با یک هیئت عالی رتبه پس از سه

دهه قطع روابط ،وارد تهران می شود این مساله برای هردوکشوراهمیت بسیارزیادی دارند واصولا برای جهان اسلام وکاهش تنشها بسیارمهم خواهد بود. کنفرانس غیرمتعهدها با این دست آورد ها برای مصروایران رقم می خورد.رهبران دوکشوردربالاترین سطح با هم گفتگو می کنند واین مبدا ازسرگیری مناسبات دوکشورخواهد شد این درواقع دست آورد مهم جنبش غیرمتعهد ها درایران است. درکناراین مسایل مساله سوریه بسیارمهم است جنگهای ویران گر دراین کشورفاجعه ای بزرگی برای این کشورشده سوریه تبدیل به موضوع خطرناک واختلافات منطقه ای وبین المللی گردیده. تا حال سه قطع نامه درمورد سوریه ازسوی چین ورسیه ویتوشد روسها چیناییها صدورقطع نامه ها را درمورد ایران یک جانبه وغیرمنصفانه دانستند وبه دلیل اینکه بی طرفی رعایت نشد وبصورت یک جانبه رژیم بشاراسد محکوم گردید وازمخالفین حمایت می شد، آن رابا قاطعیت ویتو کردند.

 

مواضع دوطرف درسطح بین الملل درمورد سوریه تغییرناپذیروپابرجا است.همه ای قراین نشان می دهد که هیچ طرف ازموضع عقب نشینی نمی کنند.درسطح منطقه نیزاختلافات وسوء تفاهمات بزرگی ایجاد شده است.مقامات مصری طرح چهارجانبه را درمورد سوریه پیشنهاد کرده اند آنها درآستانه ای کنفرانس تهران گفته اند که چهارکشورتاثیرگزاردرمورد سوریه با ید به تفاهم برسند یک مقام مصری دیروزاعلام کرد که ایران جزء ازراه حل سوریه است ایران،عربستان سعودی، ترکیه ، ومصردرمورد سوریه به تفاهم برسند پشنهاد مصرتا کنون ازسوی ناظران استقبال شده اند وگفته اند که این چهارکشورتاثیرات شگرفی درمورد سوریه دارند.درکناراین مساله نماینده تازه ای ملل متحد اقای اخضرابراهیمی نیزکارها وماموریت خود را درادامه کار کوفی عنان آغازمی کند.درکنفرانس تهران دربادی امر اختلافات بسیارزیادی درمورد سوریه متصور است برخی ازکشورها خواهان نابودی کامل رژیم بشاراسد وبرخی دیگر ازحکومت اسد حمایت می کنند ولی درنهایت امرهمه کشورهای عضو کنفرانس غیرمتعهد ازراه حل سیاسی ونقشه راه آقای ابراهیمی حمایت خواهند کرد.

 

 آگاهان مسایل کم تراحتمال می دهند که درکنفرانس غیرمتعهدها کسی باراه حل سیاسی وماموریت ابراهیمی مخالفت نمایند وهمه اعضای درپایان نامه ای کنفرانس، به راه حل سیاسی تاکید خواهند کرد وازماموریت لخضرابراهیمی پشتیبانی می کنند این توافق دست آورد مهم کنفرانس غیرمتعهد درایران خواهد بود درکناراین مسایل قضیه دیگری مورد توافق مساله فلسطین است تنها مساله ایکه شاید روی آن توافقات صورت نگیرد موضوع انرژِ هسته ای باشد اما این مساله بدلیل اینکه ماهیت دوجانبه ایران وغرب رادارد شاید زیاد مورد مناقشه قرارنگیرد ایران نسبت به داشتن حق انرژِ هسته ای پافشاری خواهد کرد وتاکید می کند که برنامه های هسته ای ایران برای مقاصد صلح آمیز،طراحی شده وتحریمهای غرب درمورد خودش را یک جانبه وظالمانه اعلام خواهد کرد.

 

کنفرانس غیرمتعهد ها درشرایطی برگزارشده که اعضای آن با دست آوردهای مهمی ازکنفرانس بیرون می شوند رییس جمهورافغانستان با محکومیت تروریزم وایجاد صلح وثبات برمی گردد.دوکشورمهم اسلامی با هم دربالاترین سطح گفتگو می کنند ومناسبات دپلماتیک وبریده شده شان را احیا می کنند این موضوع بعلاوه اینکه برای ایران ومصرمهم است برای سایراعضای نیزاهمیت بسزای دارد.درمورد سوریه هم وحدت نظروهمه تاکید به راه حل سیاسی خواهند کرد.فلسطین نیزدرمحراق توجه قرارگرفته وهمه اعضا ازحقوق مردم فلسطین حمایت می کنند.درعرصه های فرهنگی واقتصادی مشکلات اندکی که وجود دارند، برای اعضای کنفرانس براحتی قابل حل است. این ها ازعمده ترین دست آوردها  کنفرنس غیرمتعهد ها درتهران خواهند بود.

 

طالبان چرا مسئولیتهای عملیات خونین را کم تربدوش می گیرند؟



  طالبان  چرا مسئولیتهای عملیات خونین را کم تربدوش می گیرند؟



 

بصورت محسوسی دیده شده که طالبان عملیات خونین افغانستان را دراین اواخر، کم تربدوش می گیرند این مساله درماه های اخیربخصوص با روی کارآمدن حکومت تازه درپاکستان، بخوبی نمایان شده است.کشتارها ،کاهش نیافته سال2012 ابعا تلفات مردمی خیلی بالارفته است گزارش سازمان ملل نشان می دهد که بیش ازهشتاد درصد تلفات مردمی وکشتارغیرنظامیان توسط طالبان صورت گرفته است.

 

 ملاعمردرپیام عید فطرخود اشارات به نفوذ طالبان درصفوف نیروهای نظامی وپولیس افغانستان داشت.طالبان مسئولیت کشتارها را خیلی کم تربدوش می گیرد درگذشته آنها درخیلی ازموارد مبالغه می کردند وگاهی بدروغ عملیات را بدوش می گرفتند درحالیکه حوادث توسط دوزدان ویا قطاع الطریق ها صورت گرفته بود.تحلیل گران مسایل سیاسی امنیتی کشوربه این نکات اشاره کرده ودلایلی را می خواهند برای این چرخش تبلیغاتی، شناسایی نمایند.سیرتبلیغات طالبان درسال جاری بخصوص با روی کارآمدن حکومت جدید درپاکستان پیوند داده شده است وگفته شده که سکوت طالبان درمورد کشتارها کاملا مرتبط است به سیاست های حکومت تازه درپاکستان.پاکستان بدلیل اینکه تاثیرگذاری عجیبی برحوادث افغانستان دارد بصورت طبیعی سکوت طالبان به سیاست آنها پیوند زده می شود.مثالهای زیادی وجود دارد که طالبان دربرابر کشتارهولناک درافغانستان، سکوت کرده است.درولایت هلمند ودر قریه روشن درنزدیکی موسی قلعه شب گذشته هفده انسان راطالبان سربریدند اما این جنایت فجیع درقریه ای روشن را تاکنون طالبان بدوش نگرفته اند.

 

 نوع جنایت نشان می دهد که طالبان باید این کاررا کرده باشند زیرا هفده نفرکه گفته می شود درمیان آنها سه زن نیزبوده اند همه سرهای شان بریده شده اند وگفته شده که این گروه دریک محفل رقص درقریه ای دورافتاده ای بنام روشن شرکت کرده بودند واین منطقه ازقبل درکنترل طالبان قرارداشت.دلیل این جنایت هولناک ،شرکت دریک مجلس رقص اعلام شده است.برخی گزارشها حاکی ازآن است که مساله رقصی دراین قریه تحت کنترل طالبان درکارنبوده مردم می دانستند که قریه شان درکنترل آنها هستند ومردم روستایی نمی توانستند درآنجا رقصی رابرپانمایند مردم دراین قریه ها مثل پاریس لندن به رقصهای دسته جمعی روی نمی آورند.قریه روشن وطالبان مسلط دراین قریه امکان برگزاری مجلس رقص رابرای مردم گرفته بود آنها نمی توانستند مثل پاریس لندن رقص دسته جمعی برپانمایند.ماهیت قضیه سیاسی باید باشد زیرا مردم ازجنایات طالبان بستوه آمده آنها قصد داشتند که با استفاده ازشب برنامه های قیام را علیه طالبان سازماندهی نمایند طالبان ازقضیه مطلع شده وهمه انها را بصورت وحشتناکی به قتل می رسانند وبرا توجیه جنایت شان گفته اند که مجلس لهوولعب ورقص را نابود کرده اند.

 

کشتارقریه روشن درولسوالی موسی قلعه ماهیت سیاسی وهسته های مقاومت وقیام های مردمی داشت که به این صورت دردناک پایان یافت حرف دراین است که بصورت رسمی گروه طالبان این مسئولیت را تاکنون بدوش نگرفته آنچه گفته شده تحلیل واحتمال قضیه بود که پیرامون این موضوع درمنطقه صورت گرفته است برداشتها به همین صورت است دلیل جنایت مسایل سیاسی وپایه گزاری قیام های مردمی بوده اما هواداران طالب این جنایت فجیع را رقص دسته جمعی درقریه دورافتاده روشن دانسته اند اما ازسوی سخنگویان رسمی طالبان تاکنون دراین مورد چیزی گفته نشده اند. درمورد دیگر،درولایت هلمند بیش ازبیست نفرسربازان افغان نیزامروز کشته زخمی ومفقود الاثرگردیدند ده نفردراین پسته توسط طالبان کشته شدند وتعداد هم گم شده اند این حمله ازسوی طالبان انجام شده است ومسئول این کشتاردرماموریت پولیس واردو درمنطقه ای واشر،بدون شک طالبان بوده اما بازهم تاکنون ازسوی سخن گویان طالبان دراین خصوص چیزی گفته نشده اند وآنها تا بحال دراین مورد سکوت اختیارکرده اند درحالیکه درگذشته بلافاصله حتی درحین انجام عملیات انتحاری سخنگویان طالبان،قاری یوسف احمدی ویا ذبیح الله مجاهد،مسئولیت عملیات را بدوش می گرفتند.

 

 یادمان نرفته است که درماه جون 2011 درهتل کانتی نانتال ودربیست ستامبرهمان سال درچهارراهی عبد الحق، عملیات به پایان خود نرسیده بود که سخنگویان طالبان به همه رسانه اعلام کردند که مسئولیت حملات انتحاری را بدوش می گیرند.ده سربازدرولایت هلمند منطقه ای واشر،توسط طالبان کشته می شوند وبیش ازده نفردیگرزخمی ومفقود الاثرمی گردد اما طالبان با گذشت بیست چهارساعت ازوقوع آن هم چنان سکوت کرده اند وکشتارهفده انسان درقریه روشن  موسی قلعه به جرم رقص د سته جمعی نیزازسوی طالبان مسکوت مانده است وتاکنون مسئولیت آن را بدوش نگرفته اند.کشتاربیست هفتم رمضان درزرنج را نیزطالبان بدوش نگرفتند ودرمورد جنایت قندوزهم آنها سکوت اختیارکردند درمورد مسافران میدان شهرکه سرهای شان را بریدند بازهم ازطالبان دراین مورد چیزی شنیده نشد وآنها دراین خصوص سکوت اختیارکردند.رییس جمهوربه همین دلیل است که می گوید: برادران طالب ازنام شما سوء استفاده می شود. صدای تان را بلند کنید والا نام تان بد می شود.اما طالبان صدای شان را مثل گذشته بلند نمی کنند.

 

دلایلی قطعا درمورد این سکوت نهفته است که عمده ترین آن را تغییر سیاست درپاکستان دانسته اند تحلیل گران سیاسی می گویند: پاکستان باندازه کافی ازناحیه اعمال طالبان تحت فشارقراردارد وهمه جنایتها درافغانستان انجام می شوند وطالبا با صراحت مسئولیت آن رابدوش می گیرند.دراین صورت دیگرجای انکاری باقی نمی ماند وقتیکه طالبان باصدای بلندمی گویند که:مجاهدان درحال عملیات درهتل انترکانتی نانتال ویا حمله به سفارت آمریکا درچهارراهی عبد الحق هستند وهمه تماسها با وزیرستان شمالی برقراراست دراین صورت دیگرجای انکاری باقی نمی ماند.این صدای بلند را برای قبول مسئولیتها درگذشته داشتند درحال حاضرآنها عمدتا همان گونه که اشاره کردم طالبان درموارد زیادی سکوت کرده اند و چرا؟ رییس جمهوربا دلسوزی زیادی می گوید:صدای تان را بلند کنید ازنام تان سوء استفاده می شود. هدف رییس جمهوراین است که اینبار طالبان صدای شان را بلند کنند اما نه مثل گذشته بلکه خیلی ازعملیات را با صدای بلند محکوم نمایند واین کاررابا تغییرات درسیاست پاکستان، طالبان خواهند کرد ودیگرمسئولیت آن را بدوش نمی گیرند.

 

طالبان انفجارهای مهیب درولایت زرنج را قبول نکردند رییس جمهورازطالبان همین را می خواهد که مثل حادثه زرنج موضع بگیرد وصدای شان را بلند نمایند که مسئول عملیات انتحاری نستند.گفته شده طالبا با تغییرسیاست درپاکستان ،درمرحله گذارقرارگرفته اند سکوت دربرابرجنایت درواقع گذاری است ازمرحله قبول صریح مسئولیتها، ومرحله بعدی انکاراست طالبان با تغییرسیاست درپاکستان ممکن است همه جنایت های انجام شده درکشوررا با سکوت وانکاربگذرانند ویا اصلا هیچ عملیاتی را بدوش نگیرند جالب است که درمورد کشته شدن دوسربازناتودرولایت لغمان نیزطالبان سکوت اختیارکرده اند درحالیکه براساس اعلامیه ناتوامروز یکشنبه دوسربازبین المللی هنگام خنثی کردند ماین کنارجاده توسط یک سربازافغان مورد حمله قرارمی گیرد وکشته می شوند این حادثه را نیزطالبان تاکنون بدوش نگرفته اند.داستان های عجیبی دراین کشورجریان دارد کشتارهمچنان ادامه دارد اما طالبان برخلاف گذشته قبول مسئولیت نمی کنند.سئوال که باید پاسخ داده شود این است که تغییرات درپاکستان به چه معنی است؟ وطالبان براساس تغییرات درسیاست های اسلام آباد ساکت شده اند.آیا پاکستان ازطالبان خواسته است که جنایت انجام دهید اما ساکت باشید؟.

 

منتقدان سیاست پاکستان براین باورهستند که تغییرسیاست درپاکستان به این معنی است که طالبان درموردعملیات خود محتاط باشند وشاید خیلی ازعملیات را به خصوص به سربازان ناتورا قبول نداشته باشد زیرا توافقات ومعامله بخاطرحفظ منافع وجان سربازان ناتو وبازگشت آبرومندانه آنها ازافغانستان صورت گرفته است هنگام بازگشت باید سربازان ناتو ازسوی شورشیان مورد حمایت ومستقردرپاکستان، تهدید نشوند.توافقات با غرب و آمریکا به این صورت است که پاکستان باید از تلفات جلو گیری نماید و گروهای تروریستی اقدامات ازنوع حمله به سربازان ناتورا درهیچ حال انجام ندهند.تحلیل گران معامله وتفاهم پاکستان وهمکاری این کشوررا با آیالات متحده ای آمریکا قطعی می داند اما آنچه که درمیدانهای جنگ صورت می گیرد درواقع برنامه های طراحی شده پیشین شبکه های تروریستی است که باید با همان گونه که طراحی شده انجام می شود زیرا دست رسی برای کنترل برنامه ازپیش طراحی شده امکان ندارد. اما برای بعد همکاریها ی روشنی بین پاکستان وغرب درجهت تقلیل وحتی قطع عملیات طالبان به سربازان ناتو،صورت خواهد گرفت.

 

 البته اینها مسایل طبیعی وپیامدهای اصلی توافقات وهمکاری پاکستان با ناتو می تواند باشد کشته شدن ملا دادالله دشمن قسم خورده حکومت پاکستان توسط هواپیماهای آمریکا مثال بارزتوافقات وهمکاری دانسته شده است همکاری پاکستان درمورد کشته شدن بدرالدین حقانی را نیزدلیل دیگری ازهمکاری پاکستان با آمریکا دانسته اند.سکوت طالبان درمورد کشتارهای سازمان یافته وازقبل برنامه ریزی شده درظل توافقات وتغییرات درپاکستان می تواند معنی داشته باشد.

حملات ارتش پاکستان بروزیرستان وپیامدهای احتمالی آن برای افغانست

حملات ارتش پاکستان  بروزیرستان وپیامدهای احتمالی آن برای افغانستان

 

آقای ظهیرالاسلام رییس استخبارات پاکستان دوهفته پیش سفری به آمریکا داشت گفته می شود وی دراین سفربا مقامات استخبارات آمریکا به توافقات مهمی دست یافته است.جزئیات این سفرمقام استخباراتی پاکستان معلوم نیست اما آنچه که رسانه ها اعلام کرد این بود که پاکستان متعهد شده است که به خواست آمریکا پاسخ مثبت دهد.آمریکا شبکه حقانی را پس ازالقاعده خطرناک ترین دشمن ارتش آمریکا درافغانستان دانسته ودرماه گذشته به همین دلیل نام این گروه را درلیست سیاه خود وارد کرد.

 

آمریکا همواره ازپاکستان خواسته بود که لانه های امنی شبکه حقانی باید ازوزیرستان شمالی برچیده شود این مساله را افغانستان نیزبارها ازپاکستان خواسته بود که وزیرستان شمالی تبدیل به مکان های امنی برای تروریستها شده است دروزیرستان شمالی دوگروه عمده فعالیت دارند یکی شبکه گل بهادرخان پاکستانی ودیگری گروه سراج الدین حقانی این دوگروه همکاری بسیارنزدیکی درجنگ با نیروهای بین المللی درافغانستان وسربازان افغانستان دارند هردوگروه مناسبات بسیارخوبی با استخبارات واردوی پاکستان برقرارکرده اند گروه گل بهادرخان با حکومت پروزی مشرف پیمان آتش بس وعدم تعرض درسال 2006 امضای کرد وازآن زمان تاکنون این گروه برسری پیمان خود باقی مانده است ویکی ازدلایل عمده اختلافات وی با شبکه بیت الله محسود همین مساله است .گروه مسحود به شدت درحال جنگ با ارتش پاکستان است ولی گروه گل بهادرخان با نیروهای امنیتی پاکستان همیشه همکاری داشته است این گروه با شبکه حقانی طرح های مشترک برا عملیات انتحاری درافغانستان دارند دلایلی زیادی وجود دارد که گروه گل بهادرخان برای شبکه حقانی افراد انتحاری ازاتباع پاکستانی تهیه می کرد واین افراد را دربدل پول تا سقف هشتاد هزارگلدار ردبدل می کردند.

 

این اخباری است که ازنحوه همکاری گروه گل بهادرخان با شبکه حقانی دررسانه های منتشرشد.اختلافات عمده ای گروهای پاکستانی دروزیرستان شمالی وجنوبی یکی همین تفاوت واختلاف درهمکاری ویا جنگ با اردوی پاکستان هستند گروه های زیادی ازطالبان پاکستان درسوات وبجاور با اردوی پاکستان جنگیدند وازمنطقه گریخته اند ودرمرزهای شرقی پنهان شده اند گروه ملافضل الله ، فقیرمحمد، وصوفی محمد پدرزن ملافضل الله ازمخالفین سرسخت اردوی پاکستان هستند. ملادادالله که با یازده نفرازهمراه هانش دیروزتوسط هواپیماهای آمریکایی درمرزکشته شدند ازدیگرمخالفان اردوی پاکستان بودند.گروه گل بهادرباهمه این گروه ها به مخالفت برخواست ودرکنارشبکه حقانی استاد وبا نیروهای افغان وبین المللی درطی این ده سال جنگیده اند.

 

پاکستان درزمان یوسف رضا گیلانی با قاطعیت ازاین شبکه ها حمایت می کرد وبه همین دلیل مایک مولن با عصبانیت تمام گفت که: پاکستان با ارتش آمریکا درافغانستان یک جنگ نیابتی راه انداخته است مایک مولن رییس ستاد مشترک آمریکا چند پیش ازبازنشسته گی اش درسال 2011 این سخنان مهم وتاریخی را درمورد ارتش واستخبارات پاکستان ابرازداشت.وی دلایلی زیادی برای گفته هایش داشت عملیات مرگبارماه جون 2011 درهتل انترکانتی نانتال را شبکه حقانی سازماندهی کرد وازهمه دردناک تربرای آمریکا عملیات انتحاری بیستم ستامبر2011 درچهارراهی عبدالحق وحمله به سفارت آمریکا بود وهمین طورعملیات انتحاری وانفجاری پایگاه آمریکا درمیدان وردک ازجمله مستندات آقای مایک مولن ودیگرمقامات نظامی آمریکا درمورد همکاری ارتش پاکستان با شبکه های تروریستی درزمان گیلانی می توانیست باشد. اما با کناررفتن گیلانی سیاست پاکستا با یک چرخش یک صد هشتاددرجه ای روبروشد. راه اکمالاتی بازومناسبات اسلام آباد وواشنگتن ازهرزمانی روبه بهبودی گذاشت شد.پاکستان بنا برتوصیه نخبگانش به سیاستهای سنتی گذشته خود که همواره دوستی با آمریکا باشد، روی آورد.

 

ظهیرالاسلام به آمریکا رفت وهنگام بازگشت این خبرمنتشرشد که ایشان با آمریکا به این توافق دست یافته است که دستگاه شبکه حقانی را ،ازوزیرستان شمالی جمع نمایند.گفته شده است که ارتش پاکستان می خواهد به وزیرستا شمالی حمله کند وآتش بست که با گروه گل بهادرخان داشت آن را کناربگذارد این مساله ظاهرا جدی است.امروزهزارپانصد نفر دروزیرستان شمالی ازرئسایی قبایل وریش سفیدان وزیرستان شمالی ازهمه نواحی جمع شدند آنها دراین گردهمایی خود دومساله را مطرح کردند یکی اینکه ارتش پاکستان به وزیرستان شمالی حمله نکند وآتش بست که سالها بین اردو وگروه های مستقردروزیرستان شمالی برقراربوده ،آن پیمان سری جای خود باقی بماند درگردهمایی هزارپانصدنفری تاکیدات بسیارزیادی صورت گرفت وهمه ازارتش پاکستان خواستند که وزیرستان شمالی را مورد حمله وتعرض قرارندهد.

 

خواست دوم آنها این بود که درصورتی که حملات بی پلوت بروزیرستان شمالی ادامه داشته باشد وارتش پاکستان به وزیرستانی شمالی حمله کند دراین صورت همه مردم وزیرستان شمالی طرف افغانستان کوچ می کنند زیرا آنها ترجیح می دهند که درافغانستان بروند تا ازشرحملات طیاره های بی پلوت آمریکا وتعرض ارتش پاکستان درامان باشند.هردوخواست برای افغانستان پیامد دارد. امروزمقامات افغانستان گفتند که ما:نمی گذاریم تروریستها ازخاک پاکستان وارد افغانستان شوند. سخنگوی وزارت دفاع اعلام کرد که هم نیروهای افغانستان وهم نیروهای بین المللی دربرابراین مساله می استند وهرگزاجازه نمی دهند که تروریستها ازخاک پاکستان وارد افغانستان شوند.آگاهان مسایل سیاسی درمورد نیت وتوافق پاکستان با آمریکا بسیاربد بین هستند آنها می گویند پاکستانیها درمعاملات خود به این نتایج دست یافته اند یکی اینکه  حوزه امنیتی غرب وآمریکا را ضمانت کرده مقامات استخبارات پاکستان به آمریکا تعهد سپرده اند که منافع آنها هرگزازسوی شبکه های افراطی مثل حقانی درمعرض هجوم قرارنمی گیرند. شبکه القاعده درپاکستان عملا نابود شده است.

 

معامله دومی که پاکستانیها با غرب کرده باشند شاید این باشد که شبکه های تروریستی با تضمین اینکه دیگربه منافع غرب وآمریکا صدمه ای وارد نمی کنند،آنها را درمناطقی ازخاک افغانستان جابجا نمایند این مساله را بارها مقامات امنیتی افغانستان مطرح کرده اند آنها گفته اند هدف ازبمباران مناطق شرقی افغانستان درهم کوبیدن دوولایت مرزی کنرونورستان به این منظورطراحی شده است که بخشهای بزرگ ازدوولایت ازسکنه تخلیه شوند وبجای آنها گروهای حقانی وحتی گل بهادرخان جابجا شوند.اجتماع امروزوزیرستان شمالی درواقع هواداران، همان  گروهای افراطی هستند که با صراحت اعلام داشته اند که وارد خاک افغانستان می شوند.استدلال آنها این هستند که افغانستان برای آنها مصون ترازخاک پاکستان می باشد.این گونه نقل وانتقال با این نیت برای افغانستان عواقب بسیاردردناکی می تواند داشته باشد زیرا درصورت توافق آمریکا با پاکستان واطمینان اینکه پاکستان این گروها را گرانتی وضمانت می کند ومنافع وحوزه امنیتی غرب دیگرازسوی آنها درمعرض خطرقرارنمی گیرند ودیگراین گروه ها ماوای وپناه گاهی برای القاعده نمی باشند.

 

آمریکا بااین ضمانتهای پاکستانی ممکن است دربرابرنقل وانتقال گروهای تروریستی برنامه ریزی شده ازسوی پاکستان ،عکس العمل ازخود نشان ندهد.آگاهان مسایل کشوربی تفاوتی آمریکا وناتورا درمورد حملات پاکستان به خاک افغانستان به فال بد گرفته واین بی تفاوتی را نشانه ازتفاهم ناتو با پاکستانیها می دانند.عملی شدن خواسته های امروزاجتماع وزیرستان شمالی که هواداران دوشبکه حقانی وگل بهادرخان آن را سازماندهی کرده بودند،برای افغانستان عواقب ناگواری درپی دارد.پاکستان درموردافغانستان بسیارناراحت وبد بین است زیرا این کشورافغانستان را متهم می کند که تروریستهای پاکستانی رادرخاک خود جای داده است البته افغانستان این ادعا را به شدت مردود دانسته ولی بهرحال پاکستان با این جابجای می خواهد عرصه رابرای گروهای مولوی فضل الله،فقیراحمد،وطرف داران مولوی داد الله که دیروزتوسط هواپیماهای آمریکایی کشته شد،تنگ ترنماید. پاکستان می تواند این گروها را بجان هم انداخته وزمینه بابودی آنها را توسط خود شان فراهم نمایند. زیرا نیروهای گل بهادرخان وشبکه حقانی با نیروهای مولوی فضل الله به شدت برخوردخواهند کرد این ها گروهای آشتی ناپذیری هستند که به خون هم دیگرتشنه اند ودرگذشته نیزجنگهای خونین بخاطرهمسویی ویا مخالفت با دولت مرکزی پاکستان با هم داشتند.

 

با این وضع اگراین حوادث ونقل انتقالات صورت بگیرد واینکه هواداران شبکه حقانی وگروه گل بهادرخان دراجتماع هزارپانصد نفری خود اعلام داشتند که همه به طرف افغانستان خواهند رفت.امروزآنها به حکومت پاکستان موضع خود را بیان داشتند وازطرفی هم حکومت پاکستان درنظردارد وضعیت جاری دروزیرستان شمالی را دیگرنماید وترکیب نیروهای موجود را که موجب فشارهای زیادی به پاکستان شده وپاکستان را تبدیل به آدرس ولانه تروریستهای حقانی وگل بهادرخان ساخته است. پاکستان می خواهد این وضعیت را تغییردهد.اجتماع امروزنشان می داد که حکومت مرکزی پاکستان درمورد وزیرستان تصمیم خود را گرفته است.افغانستان درآینده با پیامدها و چالشهای بزرگی ازناحیه گروهای تروریستی درخاک افغانستان روبرو شده این مساله پس ازسال دوهزارچهارده بشترخود را نشان خواهد داد.

اثیرات همکاریهای سه جانبه درشکارتروریستهای طالبان والقاعده

تاثیرات همکاریهای سه جانبه درشکارتروریستهای طالبان والقاعده

 

 

درطی این دوروز،خبرهای بسیارجالبی درمورد شکارونابودی رهبران شبکه های تروریستی منتشرشده اند .روزجمعه طیاره های بی سرنشین آمریکا مراکزشبکه تروریستی حقانی رادروزیرستان شمالی مورد حمله قرارداد ودریک مورد هجده تروریست وابسته به شبکه مخوف حقانی کشته شدند این حملات گرچه با اعتراضات مقامات پاکستانی همراه شد اما اقدامات بعدی وهماهنگی آمریکا وپاکستان درشکاررهبران تروریست، نشان می دهد که اصولا پاکستان دیگرآن پاکستان گذشته نیست وبا سیاستهای یوسف رضا گیلانی سیاست مدارمدمغ اداره نمی شود.

 

 راجا پرویزاشرف چرخش مهمی درسیاستهای خود درقبال آمریکا وغرب وافغانستان ایجاد کرده است.ظهیرالاسلام رییس استخبارات پاکستان درآخرین سفرخود به امریکا، به توافقات مهمی با آنها دسته یافته است.حملات بی سرنشین آمریکا دروزیرستان شمالی ده ها کادرشبکه حقانی را نابود کردند گفته شده است درمیان کشته شده گان بدرالدین حقانی سی ساله، که مهم ترین فرد درسازماندهی شبکه حقانی بود نیزدرمیان کشته شده گان است گرچه مرگ وی بصورت رسمی ازسوی مقامات آمریکایی تایید نشده است ولی سکوت شبکه حقانی نشان می دهد که این قضیه حقیقت دارد درمیان کشته شده گان حملات بی سرنشین بدرالدین حقانی نیزوجود دارد مرگ بد رالدین ضربه هولناکی برتشکیلات شبکه حقانی است واین گروه مشکل است فردی دیگری را بجای وی داشته باشد بعلاوه اینکه هجده نفراززبده ترین کادرشبکه حقانی والقاعده وگروه گل بهادرخان درحملات اخیرکشته شده اند. شکارچیان بی سرنشین درشکاررهبران القاعده فوق العاده تاثیرگذاربود ودرحقیقت ریشه القاعده را حملات بی سرنشین درپاکستان خشکاند وشبکه القاعده با کشته شدن ابویحیی اللیبی که مهم ترین کادرالقاعده درپاکستان بود آخرین رمق حیات خود را درپاکستان می کشید.

 

بدرالدین حقانی کسی نیست که شبکه حقانی بتواند به آسانی جای وی را پرنماید مرگ بدرالدین مرگ بخش مهم شبکه حقانی شمرده می شود.پاکستان دراین حوادث علیرغم اعتراضات سیاسی خود ، همکاریی داشته است.ظهیرالاسلام درآمریکا گفته بود که برای نابودی شبکه حقانی دروزیرستان شمالی با آمریکاییها همکاری می کند.امروزشنبه اتفاق دیگری درمرزمشترک افغانستان وپاکستان روی داد هواپیماهای آمریکایی ملادادالله رهبرطالبان پاکستان را باجمعی دیگرازهمکارانش به قتل رساند مرگ ملا دادالله وهمکارانش برای پاکستان فوق العاده اهمیت دارد امروزآمریکاییها یکی ازمخوف ترین دشمنان ارتش پاکستان را کشته است. وی ازباجاورپاکستان بود ونقش بسیارعمده ای درنبرد با نیروهای امنیتی پاکستان داشت ملا دادالله همنام با ملادادالله افغان که درسال 2007 درهلمند کشته شد،شباهتهای زیادی دربیرحمی داشت گفته می شود که ملادادالله باجاوردرماه جون 13 سربازپاکستانی را به اسارت درآورد وهفت تای آنها را سربریدند وتحویل اردوی پاکستان داد.

 

 این مساله برا پاکستان بسیارگران تمام شد وازآن زمان بصورت منظم خاک افغانستان را مورد حملات راکتی قرارداد کنریکی ازولایات شرقی افغانستان که ملادادالله امروزهمراه با همکارانش توسط طیارهای آمریکایی کشته شدند،همیشه ازسوی پاکستانیها مورد بمباران قرارداشت ملادادالله اصولا رقیب ملافقیرمحمد ازباجاوربود وی ملافقیرمحمد را متهم به سازش با ارتش پاکستان کرد وسخت با نیروهای فقیرمحمد جنگید وخصومتهای زیادی با وی داشت ملافضل الله ومولوی فقیراحمد وملادادالله ازسوی ارتش پاکستان تحت تعقیب قرارداشتند پاکستان همواره افغانستان وگاهی ناتورا متهم به سهل انگاری وحمایت ازملاهای پاکستانی می کرد پاکستان افغانستان رامتهم ساخت که آنها را درکنرونورستان جای داده افغانستان پناه گاهی امنی برای تروریستهای پاکستانی شده است به همین دلیل پاکستان هرگزقبول ندارد که خاک افغانستان را عمدا مورد تعرض قرارداده. استدلال پاکستان این است که بدنبال تروریستهای طالب پاکستانی است ومراکزآنها را شناسایی کرده مورد حمله قرارمی دهد دراین میان موشکهای پاکستان ممکن است به خاک پاکستان اصابت نماید.

 

ملادادالله امروزدراثربمباران آمریکاییها درولایت کنرکشته شد این مساله نشان می دهد که هرسه کشورهماهنگیهای برای شکاررهبران شبکه های تروریستی بوجود آورده اند همکاریهای سه جانبه با تغییرسیاست درپاکستان ایجاد شده است زیرا افغانستان وآمریکا ازاول می خواستند که بصورت هماهنگ مراکزتروریستها باید درهم کوبیده شوند ولی پاکستان درزمان گیلانی تسلیم این همکاری نشد وی صادقانه رفتارنمی کرد اما باکنارزدن وی توسط سیستم قضای پاکستان، حکومت تازه ای پاکستان چرخش آشکاری درسیاستهای خود ایجاد کرد آقای راجا پرویزاشرف زمانیکه به کابل آمد تاکید به همکاریهای همه جانبه با حکومت افغانستان داشت حکومت وی،همه راه های اکمالاتی ناتورا بازکرد وکمکهای مسدود شده  آمریکا به پاکسان ازسرگرفته شد اشرف همه این اموررا درزمان بسیارکوتاهی انجام داد. وی اخیرا رییس سازمان استخبارات کشورش آقای ظهیرالاسلام را به آمریکا فرستاد تا درامورامنیتی با مقامات آن کشوربه توافقات مهمی دست یابد.

 

 این کارظاهرا بخوبی انجام شده دوکشوردریک فضای مناسبی سیاسی قرارگرفته وپلهای ویران شده را ترمیم کرده اند.درنشست همکاریهای کشورهای اسلامی درمکه رهبران دوکشورافغانستان وپاکستان صحبتهای صریح وسودمندی داشتند رهبران دوکشورآقایان حامد کرزی رییس جمهورافغانستان وآصف علی زرداری دریک فضای بسیاردوستانه وخیلی متفاوت ازگذشته با هم صحبت کردند ودرحاشیه نشست کشورهای اسلامی دورهبربه توافق رسیدند که کمیسیونهای مشترکی رابرای پی گیری وهماهنگی مسایل مرزی موظف نمایند تا بحران حاصله درمرزرا بررسی وراه حل برای آن پیدانمایند همزمان با این قضیه آقای جان آلن فرمانده عمومی ناتو تاکیدداشت که یک مرکزمشترک درترخم بصورت سه جانبه بین افغانستان پاکستان ونماینده ناتوایجاد شود تا هماهنگی بشتری دربحران مرزی وکنترل امورمرتبط با مرزفراهم گردد.این نوع صحبتها خیلی مهم تراست ازطرح بحثهای که برخی ناسیونالیستها کم خرد افغان، ارایه می کنند آنها می گویند که با پاکستان وارد جنگ شویم مردم را بسیج نماییم برخی روزنامه کشورهم به این مسایل دامن می زند وبانوشتن مقالات میهن پرستانه می خواهد افغانستان وارد جنگ با پاکستان شود.

 

مشکل افغانستان با همسایه گانش درجنگ حل نمی شود افغانستان باید درهمه مسایل به گفتگوهای سازنده باهمسایگان خود روی آورد وموضوعات مورد منازعه را ازطریق مذاکرات دوستانه حل فصل نماید.همکاری سه جانبه افغانستان پاکستان وناتوچه تاثیرات شگرفی داشت اند درطی کم ترازدو روزباهماهنگی، بزرگترین تلفات وضربه های نظامی به شبکه های تروریستی مربوط به هردو کشوروارد شد کشته شدن بدرالدین حقانی دست آورد اندکی نیست این مرگ برای تروریستها خود قیامتی است آنها نمی توانند فردی مثل بدرالدین را دوباره جای نشین وی نمایند این ضربه مرگباری است که دیگر جبران آن برای این شبکه غیرممکن است.این موضوع اتفاقی حاصل نشده است این دست آورد همکاری مشترک سه کشوراست.

 

ملادادا لله ومعاونش با تعداد دیگراززبده ترین فرماندهان بیرحم طالبان پاکستانی درکنرکشته شدند هواپیماهای آمریکایی محل آنها را شناسایی وآنها را هدف قراردادند این اقدام آمریکا خدمت مهمی برای حکومت اسلام آباد است زیرا ملا دادالله درمخفیگاه های خود هرکاری برضد ارتش پاکستان می کرد وی دریک مورد هفت سربازپاکستانی رادرماه جون سربرید وتحویل نیروهای پاکستانی داد این دشمن بیرحم اردوی پاکستان امروزتوسط آمریکاییها کشته شد واین بالاترین میزان همکاری ودست آورد است که سه کشوردرهماهنگی وسویی درنبرد با تروریزم بدست آورده اند.اتفاقات این چند روزاخیربسیارمهم وتاثیرگذاراست ودست آورد بسیارمهمی برای همه کشورهای ذی دخل، شمرده می شود. برخی با احساسات ونفرت زیاد ازطالبان گفته اند که: مرگ بدرالدین هدیه گران بها برای خانواده های قربانیان زرنج،قندوز، ومظلومان سربریده شده میدان شهراست وآن را یک نوع انتقام الهی دانسته اند.جنگ خودازجنون ونفرت آوراست والا چرا گفته شود که مرگ بدرالدین تحفه برای قربانیان حوادث مرگبارآنها است.

 

کشته شدن ملادادالله پیروزی بزرگی برای ارتش پاکستان است وی دشمن خونخواراردوی پاکستان بود برای غرب وناتو که هرروزبا بمبهای آنها سربازان شان کشته می شود نیزدست آورد بزرگی محسوب می شود.این گونه ضربه های هولناک میزان کارایی شبکه های تروریستی را تقلیل می دهد وتوانای را ازآنها می گیرد.همکاری صادقانه سه جانبه به سود همه است افغانستان وپاکستان منافع خود را درمرگ تروریزم وصلح ثبات باید جستجو نمایند.حمایت ازتبهکاران واستفاده ابزاری ،فاجعه برای امنیت کشورهای همسایه می باشد امریکه دربسترده سال بیهوده گی وبلاهت آن برای گردانند گان  باثبات رسید.نآ  آنآن

وای بحال جامعه ایکه همه اعضای آن مشغول سیاست هستند

وای بحال جامعه ایکه همه اعضای آن مشغول سیاست هستند

 

 

این جمله منسوب است به خلیل جبران خلیل .سخنان زیادی ازاین ادیب نام آورلبنانی نقل شده است جبران خلیل جبران دربیان مسایل سیاسی،اجتماعی، ادیبی یک نام جاودانه است این جمله راکه عنوان وتیرمقاله گرفته ام ازخلیل جبران خلیل است.محتوای این کلمات ازآن نظربرای من جالب است که افغانستان را مصداق بارزآن یافته ام درکشورما کسی سنگی را ازراه کسی برنمی دارد ولی همه مشغول بکارهای سیاسی هستند.

 

سیاست همانند خیلی ازمسایل بازیچه قرارگرفته است.زیرا که خارج ازحوزه ای تخصصی خود مورد استفاده قرارگرفته است.من نمی گویم که کسی وارد سیاست نشود سیاست خود هنراست هرکسی که استعداد وپشت کاررا داشته باشد می تواند اهل سیاست شود.سیاست تنها علم نیست سیاست هنری است که علم ممد آن می تواند باشد.به نظرمن کسی می تواند وارد حوزه سیاست شود که واقعا شایسته گی آن را داشته باشد سیاست مداربه کسی اطلاق می شود که درامورسیاست صاحب نظرباشد.گرومیکو وزیرخارجه پیشین اتحاد جماهیرشوروی می گفت:من هروقت که به دفترکارم می روم وپیش ازخوردن صبحانه، تمام روزنامه های مربوط به سیاست خارجی را می خوانم وبدون مطالعه درست آنها با کسی حرف نمی زنم.گریموکو برای حرف زدن درامورسیاست ابتداء آگاهی خود را نسبت به مسایل با خواندن روزنامه ها تکمیل می کرد وسپس وارد گفتگوهای سیاست خارجی  می شد.سیاست هرچند تبدیل به یک مساله پوپلیستی شده ولی این عوام زدگی سیاست نمی تواند ماهیت آن را بعنوان یک دانش وتخصص تغییردهد.سیاست باید همانند هرموضوعی دارای خطوط قرمزباشد.هردانشی خط قرمزهای دارد عبورازخط قرمزها ،گناه واشتباه جبران ناپذیراست.

 

شما دانش طب را درنظربگیریدآیا هرکسی می تواند با شناختن چند تا دارو ویاداشتن اطلاعات عمومی ،درجای طبیب بنشیند ونسخه برای بیماربنویسد.هرگزچنین اجازه ای به چنین فردی داده نمی شود.اما درافغانستان چنین کارهای صورت می گیردهرکسی برای خودش دکترشده ونسخه می نویسد چنانچه هرکسی برای خودش سیاست مداراست واحکام سیاسی صادرمی کند.دین رادرنظربگیریم هرکسی نمی تواند دراموردیانت مردم دخالت نماید واحکام صادرکند حوزه دین ودین شناسی همانند حوزه پزشکی،نظامی ، مهندسی، و..مرزهای کانکریت شده دارد هرکسی نمی تواند وارد آن شود.حوزه ها تعریف شده است هرحوزه ازخود چهارچوب معین وتعریف شده دارد.مشکل کاردراین است که مرزهای دیانت وسیاست وطبابت گم شده باشد وهرکسی خود را طبیب، دین شناس،مهندس،وسیاست مدارد قلم داد نماید.

 

درجامعه ، ما با افرادی سروکارداریم که باداشتن ظاهروتظاهر به دین،خود را درمسند دین قرارداده اند.طالبان عمدتا اهل دیانت نستند یعنی اینکه شناخت ازدین ندارند اما بنام دین اجرای احکام دین می کنند محاکمه صحرای برای مردم تشکیل می دهند وحکم سنگ ساروتیرباران را صادرمی کنند.خود اسامه بن لادن یک مهندس باید باشد وایمن الظواهری یک پزشک مصری است ملاعمرکه بنام دین فتوای صادرمی کند،هرگزتخصص دردین ندارند وقتیکه اسامه مهندس عمران وایمن الظواهری پزشک وملا عمربی سواد،مرجع صدورفتوای قراربگیرند معلوم است که برسری دین چه می یاید.همه اعضای شبکه القاعده وگروه طالبان علاوه براینکه دراموردین دخل تصرمی کنند آنها سیاست وموضع گریهای سیاسی شان را نیزبرخواسته ازدین می دانند وکارهای نظامی شان را نیزدرقالب ایات الهی بررسی می کنند وبنام دین رسول الله آدم می کشند وآنها اسلام را بخوبی بعنوان آیین خشن دردنیا معرفی کرده اند.سخن جبران خلیل جبران کاملادرست است. بدا به حال ما وجامعه ما  که همه اعضای آن مشغول ساست شده اند درحالیکه صلاحیت وشایستگی آن را کسب نکرده اند.همه مشغول سیاست شویم وهمه بنام دین فتوای صادرکنیم وهمه دکتوروبرای مردم نسخه نویس شویم وهمه برای شهرخود مهندس باشیم ونقشه شهرتهیه نماییم،دراین صورت معلوم است که نتایج آن انتحاروکشتاردرعرصه سیاست ودیانت می شود.

 

 متصدیان امورجنایت وانتحار بنام دین درحال حاضرگروه طالبان، شبکه حقانی، وگروه القاعده هستند.درمان های عامیانه ونقشه کشیهای خود سرانه درافغانستان فرایند آن جامعه مریض وشهربی قواره کابل وده ها شهردیگردرافغانستان وگسترش انواع مرض ها دراین سرزمین شده است اینها نتایج ملموس عملیات واجرائات خارج ازتخصص است  که همه بدون داشتن شایسته گی ،مشغول آن شده اند.جبران خلیل جبران درمورد سیاست، شکایت دارد ومی گوید:وای بحال جامعه ایکه همه اعضای آن مشغول سیاست هستند.این اصل ویک قاعده است تباهی ما درافغانستان ازهمین جا ها نشات گرفته است که همه اعضای یک جامعه صنفی،بنام طالبان متخصص دین وسیاست وجنگ شده اند.این مساله درغیرطالبان نیزتسری می یابد احزاب سیاسی درافغانستان خارج ازتخصص های خود کارمی کنند وهیچ گاهی با معیارهای یک حزب سیاسی برابرنستند.وبه همین دلیل است که رشد وبالندگی ندارند وهرحزبی گرفتارمسایل خاص خود شده اند.

 

حق داشتن غیرازصلاحیت وشایستگی وشایسته سالاری است هرکسی حق دارد پزشک ،مهندس وسیاست مدارشود اما آیا واقعا می تواند گفت همه مردم افغانستان دکتر،منهدس دین شناس وسیاست مدارهستند.این امورکاملا اکتسابی می باشد آن کسی می تواند پزشک باشد که دراین رشته کسب دانش کرده باشد.حق فرد تابع کسب است اکتساب برای وی تثبیت حق می کند بدون تحصیل وکسب حق ندارد خود را پزشک ، مهندس معرفی نماید. چرا سیاست همانند دیگرامور،به ابتذال کشیده شده است دلیل مساله این است افرادی که متصدی امورسیاست شده آنها شایسته گی آن را ندارند ونمی توانند امورسیاست را به درستی رهبری نمایند آنها خارج ازقوانین سیاست رفتارمی کنند.چرا درارک ریاست جمهوری مقامات درجه اول نظام دچارمشکل شده اند آنها بجای اینکه امورکشوررا مطابق قوانین اداره نمایند بخش عمده ساعات خود را این گونه سپری می کنند که والی فلان ولایت کی وازکدام قوم ،سمت ومنطقه باشد.معیاردرگفتگوهای رییس جمهورومعاونانش که اکثرا درتقرریهای کشور،تصمیم می گیرند ودرنهایت خود رییس جمهور،هرگزقوانین نیست معیارواقعیات حاکم درجامعه است وبه همین دلیل است که واقعیات حاکم باعث بروزبی عدالتی می گردد هرکسی زوربشتری دارد او موفق است درمیان دومعاون رییس جمهور،شکایت استاد خلیلی ازهمه بلند تراست زیرا که عزل نصب ها براساس قوم قبیله وسمت صورت می گیرد استاد بدلیل اینکه ازقبیله محروم جامعه است هم چنان درتقرریها محروم مانده است.

 

 دروزارت خانه های کشورهرگزتناسب قومی رعایت نشده است دروزارت خارجه شما دودرصد نمی تواند ازمردم هزاره وازبک را داشته باشید.درجا های دیگردنیا اموراین گونه  نیست. اصل قوانین استخدام ومعیارهای حکومت داری است درقالب قوانین ازهرقومی افراد شایسته وجود دارند ومی توانند مقام دولتی را داشته باشند.تناسب قومی پس ازقوانین وامرمتاخرباید باشد. اول ارزشها وقوانین ودرچارچوب قوانین رعایت تناسب قومی صورت بگیرد.درافغانستان این طوری نیست درارک ریاست جمهوری ودرگفتگوهای رییس با معاونانش اصل وپایه قبیله است طبیعی است که دراین صورت درحق اقوام محروم ظلم می شود ودریک وزارتخانه شما حتی یک درصد ودودرصد افراد مربوط به آن قوم را نمی توانید داشته باشید.

 

ریشه مصیبتهای سیاست واداره درکلام جبران خلیل جبران نهفته است دراین کشورکسانی حکومت می کنند که شایسته گی آن را ندارند هرکسی ازهرجای آمده ومشغول سیاست شده است بدا بحال مردمی که همه اعضای آن مشغول سیاست باشند.جبران خلیل جبران می گوید:هرکس درجامعه باید سنگی را ازراه مردم بردارند.مفهوم این کلام این است که اصل برخدمت گذاری باشد خدمت را کسانی می توانند که شایسته آن باشد دکتر،مهندس عالم دین سیاست مدارکسی است که واقعا واجد مواصفات آن حوزه باشند تا مصدرخدمت شود.کسی دکتر،مهندس وعالم دین نیست نمی تواند منبع خیر،خدمت قراربگیرد چنانچه کسیکه اهل سیاست نباشد نمی تواند سیاست ومدیریت جامعه را به سمت درست هدایت نماید.حکومت داری خوب محصول ودست آورد سیاست مداران خوب است.اجتناب ازمسایل قومی وقبیله ای درجامعه متکثر القومی مثل افغانستان درصورت ممکن است که حق شهروندی درقالب رعایت قوانین مقدم برحق تباری قرار بگیرد.رییس جمهورومعاونانش بجای سروکله زدن برای تعیین یک وزیرویک سفیرویک والی، که ازکدام قبیله وقوم باشد وطبعا درنهایت امرازقوم مربوط به رییس جمهورویا معاون اول بدلیل اینکه زوردارد، برگزیده خواهد شد.آنها بجای این کار،امورکشور را محول به اجرای قوانین نافذه کشورنمایند که اصل شایسته سالاری وحقوق شهروندی تاحدودی درآن، رعایت شده است.تناسب قومی را نیزدرپرتوی شایسته سالاری حل نمایند زیرا ازهرقومی افراد شایسته درکشوروجود دارند.

 

اینکه همه چه لایق وچه نالایق بکارسیاست واداره مشغول باشیم هرگزبجای نمی رسیم. کاررا به اهل آن واگذارنماییم.این سخن حکیمانه جبران خلیل جبران را ازیاد نبریم: وای بحال جامعه ایکه سنگی را ازپیش راه مردم برنمی دارند ولی اعضای آن همه مشغول بکارسیاست هستند.