نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

دست آورد های سفر هندوستان

دست آورد های سفر هندوستان

 

رییس جمهور مشکلات را می پذیرد ایشان با روزنامه های هندی به این مساله اشاره کرده است که خروج نیروهای بین المللی می تواند باعث بروزمشکلاتی درافغانستان شود.درحال حاضر،رییس جمهوردرهندوستان است.چهارروز نسبتا سفری طولانی برای رییس جمهور دریک کشورخارجی است.این مساله ازخود می تواند دلایلی داشته باشد.درمنطق دپلماسی این گونه زمان ها معنی دارد.سفرنیم روزه،سفریک روزه و سفرهای دو روزه و شاید طولانی ترین آن همین سفرچهارروزه باشد.رییس جمهورکرزی درطی مدت یک ماه، میزبان نوازشریف صدراعظم پاکستان و بعد درهشتم دسامبر سفر رسمی درتهران داشت.اقامت رییس جمهوردرتهران یک روزه و سفر صدراعظم پاکستان هم یک روزه درنظرگرفته شد.درمورد هردو سفر اسلام آباد و تهران ، روایت های متفاوتی از اهمیت وعدم اهمیت هردو سفرداشتیم.اقامت یک روزه نوازشریف درکابل به دو دلیل اهمیت داشت یکی اینکه پاسخی به دعوت افغانستان و سفررییس جمهورکرزی به پاکستان بود. نکته دوم هم این است که مناسبات افغانستان و پاکستان دراین یک سال اخیر به تیره گی گراییده و سفرهای سطح اول درترمیم مناسبات لازم است. اینکه رییس جمهورازکشورپاکستان دیدن داشت و بعدش نوازشریف به کابل آمد ، این مساله حقیقتا کمک بزرگی است درمناسبات دوکشورهمسایه.

 

محتوای گفتگوهای مقامات دو کشورالبته که اهمیت زیادی دارد به خصوص اینکه رهبران هردو کشورتاکیدات زیادی روی مساله صلح داشتند و درکنارآن به مسایلی دیگری درروابط شان تاکید داشتند. تمامی این موضوعات درذات خود امرمثبت است. برخی سفرنوازشریف درکابل را بلحاظ صوری و شکلی مهم دانسته اند و گفته اند مباحث محتوایی آن اهمیتی نداشته است.پایه این منطق این است که هردو کشورهمیشه چنین حرف های غیرعملی رد بدل کرده اند و مساله تازه ای در کارنبوده است.یگانه دلیل بد گمانی، عدم صداقت درمناسبات دو کشوردانسته شده است.البته این منطق را نمی توان به آسانی رد کرد و این حرف کاملا درست است که دو کشورافغانستان و پاکستان هیچ گاه نتوانسته باهم روابط دوستانه ای داشته باشند.سفر رییس جمهوردرایران هم درتوسعه مناسبات دو کشور،دارای اهمیت زیادی می باشد به خصوص اینکه گفته شده است مقامات هردو کشور روی همکاری های بلند مدت به توافقات دست یافته اند.شک نداشته باشیم که افغانستان درتوسعه مناسبات منطقه ای، باید تلاشهای زیادی داشته باشد.منافع ملی کشورایجاب می که چنین روابطی را با همه کشورهای همسایه داشته باشیم.

 

سفررییس جمهوردرهند در دو مرحله، با مطالبات مشخصی ازسوی افغانستان انجام می شود.درسفرقبلی گفته شد که رییس جمهور فهرستی ازمطالبات نظامی را به مقامات هند، ارایه داده است.تجهیزات نظامی دراشکال متنوع، شامل سازبرگ های سبک و سنگین دراین فهرست و جود داشته است.دراین سفرنیز گفته شده است که رییس جمهورروی مطالبات قبلی تاکیددارد و ازمقامات هند خواهان عملی شدن خواسته های افغانستان درعرصه همکاریهای نظامی واسلحه می شود. البته درمورد مطالبات قبلی رییس جمهور،دو نوع دیدگاه درخود هندوستان، مطرح شد. یک نظراین بود که باید به خواسته های افغانستان پاسخ مثبت داد شود و مطالبات و فهرست نظامی که ازسوی افغانستان ارایه شده به آنها جواب درست و جامه عمل پوشانده شود. اما مقامات رسمی کشورهند نظری متفاوت و دیگری را داشت مقامات رسمی با لحن محتاطانه با خواست رییس جمهورافغانستان برخورد کردند.

 

درهمان زمان تحلیل می شد که علت این مساله برمی گردد به ملاحظات و نگرانیهای پاکستان. مقامات هندی سیاست های عملی و پراگماتیزم دارد. برای آنها منافع ملی شان درمناسبات خارجی و روابط با افغانستان هرگزجدای ازحساسیت پاکستان قابل تفسیرنیست این درست که هند با پاکستان خصومت تاریخی و فعلی را دارد اما این مساله به این معنا نیست که همه معادلات را صرف به دلیل اینکه افغانستان دوست قابل اعتماد شان می باشد و پیمان استراتژیک با افغانستان دارد، حال باید همه مطالبات افغانستان را باید قبول کرد نه این گونه تفسیر و تعبیردرسیاست عمل گرایی هند،جای ندارد.یگانه دلیل منطق احتیاط هند درمطالبات افغانستان درسفرقبلی، مساله پاکستان بود.دراین سفرهم عین مطالبات با همان احتیاط کاری ازسوی هند احتمالا مطرح خواهد شد گرچه اظهارات طرفین، گویای توافقات درعرصه های نظامی و امنیتی و اسلحه را نیزشامل می شود .با این وضع  سوالی که پیش می یاید این است که دست آوردهای احتمالی رییس جمهورکرزی ازسفربه هند چه می تواند باشد؟

 

دست آورد های سفر رییس جمهورکرزی درهند چه می تواند باشد؟

 

دراین مورد دید گاه های متفاوتی مطرح شده برخی گفته اند رییس جمهورکرزی دراین مورد با دست پربرمی گردد.هند با خواسته های افغانستان درعرصه های نظامی، امنیتی، آموزشی و مبارزه باتروریزم همکاری می کند و دراین مورد اسنادی بین دو کشوردرچهارچوب موافقت نامه استراتژیک که قبلا امضا شده بود را، این بار به امضا می رسانند.اما برخی دیگرباوردارند که مقامات هندی  همان لحن محتاطانه قبلی شان را تغییر نمی دهند و خواسته های افغانستان را درحد مطالبات گسترده ای که افغانستان دارد را نمی توانند قبول نمایند.این دسته رد نمی کند که مقامات هندی می خواهند درعرصه های امنیتی و مبارزه با تروریزم سهم بگیرند. همان گونه که گفته شده درزمینه نظامی و آموزش افسران نظامی افغانستان و حتی درمورد تجهیزات نظامی هم با افغانستان همکاری خواهند کرد. ولی نکته اساسی دراین است که این همه کمک ها درحدی نیست و نمی تواند جانشین کمک ها ی غرب و آمریکا باشد.این واقعیت است که میزان کمک های غرب و آمریکا براساس مصوبه های بروگسیل و شیکاگو درعرصه نظامی درسال چهارمیلیارد و یک صد میلیون دالرمی باشد و درنشست توکیو هم تعهدات جامعه جهانی به افغانستان درعرصه ملکی به میلیارد ها دالرمی رسد. این مبلغ را هیچ کشوری حتا گروه شانگهای هم نمی تواند، آن را تامین نماید.

 

 بنابراین رییس جمهوردراین سفرمی تواند دست آورد داشته باشد. همان گونه که اعلام شده است هند تعهد کرده که به نیروهای افغانستان آموزش دهد و درمبارزه با تروریزم درکنارافغانستان باشد و اقتصاد افغانستان را تقویه  نماید همه این حرف ها درست است ولی این گونه تعهدات خیلی محدود و با چالش های هم روبرو است.نکته جالب همان گونه که پیش بینی می شد دراین سفرمقامات هندی به رییس جمهورکرزی گفته اند که امضای سند همکاری های امنیتی و دفاعی به سود افغانستان است.خوب همه این مسایل نشان می دهد که سفررییس جمهورکرزی درهند با دست آورد های محدودی همراه می باشد.

 

البته این مساله خیلی منطقی است که افغانستان درتوسعه مناسبات منطقه ای خود باید تلاش نماید زیرا حضورجامعه جهانی برای همیشه درافغانستان نمی تواند گرانتی شده باشد اما همسایه ها درکنارافغانستان ابدی اند.ازسوی هم علیرغم اینکه رییس جمهور توافقات مهمی با دولت هند درعرصه های آموزشی، نظامی، امنیتی اقتصادی و تجاری خواهد داشت ولی این مساله نمی تواند جانشین کمک های متحدان غربی افغانستان شود.درسیاست خارجی افغانستان، دوحوزه منطقه ای و بین المللی اهمیت دارد اما حوزه منطقه ای نمی تواند آلترناتیف حوزه بین المللی شود.وزیرمالیه درمجلس نمایندگان می گوید: اقتصادافغانستان صددرصد وابسته به غرب وآمریکا است.بودجه سال93 همین را نشان می دهد.از444 میلیارد افغانی تنها 132 میلیارد آن گفته شده ازعواید داخلی می باشد اما مابقی آن منابع خارجی دارد.

 

رییس جمهوردراین سفر، با رسانه های هندی گفته است که با خروج نیروهای بین المللی ما دچارمشکل می شویم و چالشهای زیادی پیش روی افغانستان قرارمی گیرد ایشان قبول کرده است که وابستگی های زیادی با غرب و آمریکا دارد اما به همه این مسایل ایشان گفته است که سند همکاری با قبول شروط افغانستان امضا می شود. ازسوی هم مقامات آمریکا گفته اند که سند همکاری بین دو کشورنهایی شده و دیگردرمورد محتوای آن بحثی باقی نمانده است.امروز وزیرمالیه برخلاف روند فعلی اوضاع، اظهاراتی داشته است وی به این نکته اشاره کرد که سند همکاری با آمریکا به بن بست نخورده و درپشت پرده گفتگوها درمورد سند جریان دارد.البته گفته آقای زاخیل می تواند واقعیت داشته باشد که کسی خبرندارد و هم می تواند ناشی ازنوع تمایلات ایشان دراین مورد باشد.بهرصورت مساله امضای سند همکاری های امنیتی و دفاعی، تا هنوزحل نشده رییس جمهوردرآخرین اظهارات خود درهند به شروط خود تاکید کرده است.مقامات هندی هم مثل مقامات چین،روسیه و پاکستان به ایشان گفته اند که امضای سند به نفع افغانستان است.هند درعین زمان قول همکاری به افغانستان را درعرصه های امنیتی،نظامی، آموزشی و اقتصادی داده است. این تعهدات می تواند همکاری های لازم و دست آورد سفررییس جمهور به هندوستان باشد اما هرگزکافی نیست درحال حاضر، همکاری ها درحد کفایت تنها و تنها با امضای سند امنیتی ممکن می باشد که رییس جمهورتا کنون ازآن ابا ورزیده است.

مطالبه ملی، بین المللی و جهانی

مطالبه ملی،منطقه ای و بین المللی

 

امضای سند تبدیل به خواست ملی، منطقه ای و بین المللی شده ورییس جمهور تا به حال با امضای آن موافقت نکرده است با این وضع چه باید کرد؟ پرسشی که دراین روزها درخیابان های شهرمطرح شده است. مردم می پرسند که رییس جمهوردرمقابل خواست لویه جرگه مشورتی، استاده و نظر هیچ کسی را تا به حال درمورد امضای موافقت نامه امینی و دفاعی قبول نکرده است.رییس جمهوردرگذشته بارها اعلام کرده بود که سند همکاریهای امنیتی را درصورت امضا می کند که مردم افغانستان آن را تایید نماید.ازنظررییس جمهور تبلورخواست مردم همان لویه جرگه مشورتی است که دایرشد. احزاب سیاسی و گروهای مدنی با تدویرلویه جرگه مشورتی مخالفت داشتند. پارلمان هم درحدی تحریم لویه جرگه مشورتی، پیش رفت ولی خوب رییس جمهوردرنظام ریاستی متمرکز با لاترین قدرت را دارد.ایشان بخوبی درطی این مدت، اقتدارنظام متمرکز وریاستی را نشان داد.دوستی می گفت همه مردم، گروهای مدنی ، احزاب سیاسی، پارلمان و دولت دریک سو، استاده و رییس جمهوردرطرف دیگرقضیه موضع گرفته است. مثل اینکه یک سراز ریسمان قدرت به دست رییس جمهورو سردیگر،ریسمان به دست همه خلایق باشد و هردوطرف می خواهند دراین کشاکش برنده شوند. حال دراین کشاکش این رییس جمهوراست که ریسمان قدرت را درست گرفته و طرف دیگرزورش نمی رسد که رییس جمهوررا طرف خود شان بکشانند.

 

پرسش اساسی این است  که با این وضع چه باید کرد؟ امضای توافق نامه درحال حاضرتبدیل به خواست ملی شده است اما رییس جمهور به این مطالبه ملی پاسخ مثبت نمی دهد اخیرا درخط مناقشات برخی ازسخنگویان حکومت زبان و ادبیات خود را تغییرداده اند البته تغییرادبیات درمناقشه، مشکلی را حل نمی کند.آنها به این صورت استدلا ل را شروع کرده اند که رییس جمهوردرامضای موافقت نامه امنیتی تاکید به خواسته های مردم درلویه جرگه دارد. موقف رییس جمهورهمان موضع مردم است. ولی واقعیت مساله این است که این نوع استدلال، همان مصادره به مطلوب باید باشد. لویه جرگه درقطع نامه خود به دو امرروشن اشاره کرده است یکی اینکه مندرجات سند را مورد تایید قرارداد.نکته دوم هم اعضای لویه جرگه درقطع نامه خود به ضرب الاجل نیزاشاره کرده است. اعضای مجلس مشورتی خواسته اند که این سند باید درسقف زمانی یک ماهه به امضا برسد.

 

رییس جمهوراین حرف را قبول ندارد.ایشان درهمان مجلس مشورتی هم با صراحت اعلام داشت. چیزی را که شما تایید کرده اید من قبول دارم ولی مشروط به این که آمریکا خواسته های ما را قبول نماید و سربازان شان خانه های مشکوک را تفتیش نکنند. شرایط گفتگو با طالبان را فراهم، زندانیان گوانتوناما را آزاد و شفافیت انتخابات را گرانتی نماید.امضای سند بدون شک درشرایط حاضرتبدیل به یک خواست ملی شده است یکی می گفت: چه گونه به خواست ملی مبدل شده است. گفتم خواست و مطالبه ملی نه شاخ دارد ونه هم دم.اینکه لویه جرگه مشورتی، آن را تایید کرده و گفته است که درمدت یک ماه امضا شود، خوب این همان مطالبه ملی است.پارلمان افغانستان، گروهای مدنی، احزاب سیاسی و اعضای حکومت، خواهان امضای پیمان امنیتی می باشند این ها همه انعکاس دهنده خواست مردم است.طیف های گسترده لایه های اجتماعی و سیاسی مندرجات سند را تایید کرده و آن را به نفع مردم افغانستان دانسته این همان مطالبه ملی است.سند امنیتی بصورت متوازن و متعادل نوشته شده است وبه نفع مردم افغانستان است وهمه خواهان امضای آن می باشند.

 

خواست منطقه ای و بین المللی درمورد امضای موافقت نامه دفاعی و امنیتی :

 

آقای جیمزدابنزنماینده ویژه آمریکا درامورافغانستان، دریک سخنرانی خود به سنا آمریکا به این مساله اشاره داشت که امضای سند را رهبران منطقه نیزمورد تایید قرارداده وی درپاسخ به سوالات اعضای سنا گفت: ولادیمرپوتین رییس جمهورروسیه ازرییس جمهورکرزی خواسته است که سند همکاری امنیتی را امضا نماید وی هم چنین گفت: رییس جمهورکشورچین هم خواهان امضای سند ازسوی رییس جمهورکرزی می باشد.آقای دابنزمی گوید: آقای نوازشریف صدراعظم پاکستان نیزبه رییس جمهوکرزی گفته است که سند همکاریهای امنیتی را امضا نماید.حال که رییس جمهورسفرچهارروزه به هند را دارد آقای دابنزبا قاطعیت می گوید: که مقامات هندی هم ازرییس جمهورکرزی می خواهند که سند همکاری را امضا نماید وی درسخنرانی خود با شرح دید گاه های مقامات کشورهای منطقه این نتیجه را می گیرد که تمامی کشورهای منطقه خواهان امضای سند همکاری بین افغانستان و آمریکا هستند بنابراین رییس جمهورکرزی این سند را امضا می کند.

 

 البته خود رییس جمهوردرسخنرانی که درلویه جرگه داشت به این مسایل به صورت مبسوطی پرداخت و گفت که همه کشورهای همسایه با امضای این سند موافق است تنها ایران با آن موافقت ندارد وی دلیل آن را ناشی ازاختلافات ایران و آمریکا برشمرد و اظهارامید واری کرد که مناسبات ایران و آمریکا بهبود پیدا نماید تا این مسایل حل شود. اخبارموثقی وجود دارد که رییس جمهورکرزی درسفری که به ایران داشت، مقامات ایران با امضای سند همکاری مخالفتی نداشته است و این خبرکه رییس جمهورایران آقای دکترحسن روحانی با آن مخالفت کرده باشد، عاری ازصحت می باشد. رییس جمهورهمان گونه که اشاره کردم درسخنرانی لویه جرگه ای خود به این موضوعات اشاره داشت و گفت: که مقامات سعودی کشورهای عربی، مقامات پاکستان و خلاصه اینکه همه رهبران کشورهای منطقه با امضای این سند،موافق هستند و ازما خواسته اند که این سند را امضا نماییم حال این سند دراختیارشما است و به دقت آن را مطالعه نمایید و مشوره دهید و من هیچ دخالتی درکارشما ندارم.اینها مضمون سخنان رییس جمهورکرزی درنشست لویه جرگه مشورتی بود.

 

 حال اگرازخواست منطقه ای درمورد امضای سند همکاری بگذریم، امضای سند همکاری بین افغانستان و آمریکا تبدیل به خواست بین المللی هم شده است. مقامات غرب مطلقا ازافغانستان خواسته اند که سند همکاری امنیتی و دفاعی را باید آمریکا و افغانستان امضا نمایند آنها این گونه استدلال کرده اند که اگراین سند بین افغانستان و امریکا امضا نشود درآن صورت ما هم پس ازسال 2014 درافغانستان نستیم آنها گفته اند همان گونه که ما یک جا وارد افغانستان شده ایم،بدون تردید یک جا ازافغانستان خارج می شویم. مبنایی استدلال آنها این است که ما برای حضورمان درافغانستان باید برنامه ریزی نماییم و باید بدانیم که درافغانستان می مانیم و یانه هردوصورت آن مستلزم برنامه ریزی و کاراست.مقامات آمریکا گرچه خیلی متفاوت و متنوع دراین مورد سخن گفته اند ولی تمامی گفته های شان بریک اصل و محورچرخیده اند که این سند باید بین افغانستان و آمریکا امضا شود زیرا نیروهای آمریکا نمی توانند بدون تعریف مشخص قانونی درافغانستان بمانند.

 

مقامات آمریکایی گفته اند دیگردرمورد محتوای سند با افغانستان بحثی ندارد هدف شان ازاین گفته این است که شروط تازه رییس جمهورقابل بحث درسند نیست. ازنظرآمریکا موافقت نامه امنیتی بحث محتوای آن تمام شده است دیگرهیچ مساله ای قابل بحث درمورد سند نداریم این سند آماده امضا است. برخی ازمقامات آمریکا مثل آقای چک هیگل گفته است که اگراین سند امضا نشود درآن صورت ما افغانستان را ترک می کنیم و متحدان ما دیگردرافغانستان حضورندارند وی تصریح کرده است که افغانستان با رد امضای سند همکاری پس ازسال 2014 تنها می ماند و این مساله واقعا برای مردم افغانستان ترسناک است.وحشت ازبازگشت به دهه نود است. مردم ازتصوردهه نود و جنگ ها داخلی درهراس هستند.گاهی ادبیات تهدید آمیزمقامات آمریکایی درحد غیرمتعارف بکارگرفته شده است که دریک مورد همین جناب جیمزدابنز ظاهرا گفته است که اگرسند درموقع و زمانش به امضا نرسد ما روابط مان را با افغانستان قطع می کنیم سفارت ما درکابل بسته می شود و آفغانستان به طرف جنگ های داخلی سوق داده خواهد شد.

 

این حرف بسیارتیز و تلخ و غیرمسولانه باید باشد که آقای دابنزگفته است گرچی درسخنرانی سنا، نرمش آشکاری درگفته های دابنزدیده می شد.رییس جمهورهم با روزنامه فرانسوی نیززبان تلخی را بکارگرفت و آمریکا را به عنوان کشوراستعمارگرمطرح کرد. و لی حالا کمی احساس می شود که درموضع گیریها، نرمش و انعطاف دیده می شود البته این نرمش به معنی شکست یکی و پیروزی دیگری نیست این نرمش و چرخش خردمندانه و براساس مصالح ملی مردمان هردو کشورمی باشد. چه باید کرد یگانه جوابش همان است که انعطاف و نرمش درموضع گیریها، صورت بگیرد. چه باید کرد یعنی اینکه ازموضع گیری های پایین بیایید و ازادبیات غیردوستانه پرهیزنمایید.افغانستان به شدت به متحدانش نیازدارد و غرب هم نباید درفکر تنها گذاشتن افغانستان و بازگشت دشمنان مشترک شان درافغانستان باشد. تنها گذاشتن یعنی تسلیم شدن درمقابل تروریزم و بازگشت آنها درافغانستان و تکرارگذشته های ترسناک.با نرمش می توان دست آورد ها را حفظ و به مردم آرامش خاطرایجاد کرد.چه باید کرد یعنی اینکه  این کارها را باید کرد.

 

شناسایی بدیل


شناسایی بدیل            

 

اگر اظهارات مقامات آمریکایی را تهدید جدی بدانیم، دراین صورت افغانستان باید، بدیلی را شناسایی نماید. گزینه صفری نیروهای بین المللی بدون بدیل امکان ندارد.قطع کمک های غرب و آمریکا به افغانستان،  کنارگذاشته شدن تعهدات توکیو و شیکاگودرعرصه های نظامی و امنیتی و همینگونه درزمینه های ملکی، ازپیامد های ناسازگاری کابل با آمریکا باید دانسته شود. همه این حرف حدیث ها پیرامون یک محور می چرخد و آن اینکه موافقت نامه امنیتی بین افغانستان و آمریکا امضا نشود ویا اینکه آمریکا ازسقف زمانی ،صرف نظر نکند. دراین صورت، گزینه صفرمطرح می شود. چاک هیگل هم که به کابل آمده بود و درواقع سومین مقام تاثیرگذارآمریکایی است که درطی کم تر از دو هفته به افغانستان آمده اند. دومقام پیشین خانم سوزان رایس مشاورامنیت ملی آمریکا و آقای جیمزدابنز، نماینده آمریکا درامورافغانستان و پاکستان به کابل آمدند و با رییس جمهورکرزی ملاقات و گفتگوهای بی حاصلی را پشت سرگذاشتند.دوروز پیش آقای چاک هیگل وارد کابل شد وی دراین سفر،برخلاف سفرهای گذشته شان،برنامه ای با رییس جمهورکرزی نداشت.وقتی که خبرنگاران ازوی می پرسد که چرا ملاقات با رییس جمهورکزی نداشته اید وی می گوید: ملاقات با رییس جمهورکرزی را دراین سفردربرنامه خود نداشتم وی اضافه می کند که گفتگو با رییس جمهوردرمورد قرارداد همکاری های امنیتی و دفاعی بی فایده است و به همین دلیل هم برنامه ای با ایشان گذاشته نشد.

 

سخنگویان حکومت روایت دیگری دارند و گفته اند که قراربود آقای چاک هیگل وزیردفاع، در هشتم دسامبر با رییس جمهورملاقات داشته باشد ولی دراین روز سفر رییس جمهور به تهران برنامه ریزی شد و نمی شد که با آقای چاک هیگل وزیردفاع آمریکا برنامه ملاقات گذاشته شود. دراین روز رییس جمهوربه تهران رفت و با آقای حسن روحانی رییس جمهورایران دیدار و گفتگو داشت. نتیجه مذاکرات توافق روی برنامه همکاری های بلند مدت کابل و تهران بود. هم زمان با برگشت رییس جمهوربه کابل خبری منتشرشد که گویا ایران با امضای موافقت نامه همکاری نظری مثبتی نداشته است ولی اخبارموثقی و جود دارد که ایران درمورد موافقت نامه همکاری افغانستان و آمریکا، نظر مخالف نداشته است یعنی می شود گفت نظر جمهوری اسلامی ایران همان نظری بوده که سفیرجمهوری اسلامی ایران درکابل با خبرگزاریها مطرح کرد. آقای بهرامی سفیرتام الاختیار جمهوری اسلامی ایران درکابل به خبرنگاران گفته بود که این حق مسلم افغانستان است که با هرکشوری که بخواهد براساس منافع ملی خود موافقت نامه داشته باشد.

 

همه کشورها با امضای سند همکاری امنیتی بین افغانستان و آمریکا موافق هستند:                                                                                          

 

این سخن را رییس جمهور درسخنرانی خود درلویه جرگه مشورتی اعلام داشت که همه کشورهای اروپایی با امضای این سند موافق هستند ایشان به این مساله هم اشاره داشت که اگراین سند مورد تایید قرارنگیرد، آن وقت تمامی چهل هشت کشورعضوایساف و ناتو، با افغانستان همکاری ندارند.این مساله را بارهان مقامات اروپایی اعلام داشته اند که همکاری ما منوط می شود به امضای سند همکاری بین افغانستان و امریکا.یعنی اینکه اگراین سند امضا نشود درآن صورت همه هکاری های با افغانستان با خطرروبرو می شود. یک مقام اروپایی به من می گفت: ما همان گونه که یک جا آمده ایم و یک جا هم خواهیم رفت.رییس جمهور درنشست لویه جرگه به همین مساله اشاره داشت که همه کشورهای اروپایی ازسند حمایت می کنند و اگراین سند مورد تایید قرارنگیرد آن وقت همه شان یک جا تصمیم می گیرند. رییس جمهور به این موضوع نیزاشاره داشت که کشورهای اسلامی هم با این سند موافق هستند وی ازچندین کشوراسلامی نام گرفت رییس جمهور مشخصا ازعربستان سعودی ترکیه و پاکستان درمورد امضای سند نام گرفت. رییس جمهوردرسخنرانی لویه جرگه مشورتی ازایران هم نام گرفت وی گفت: که کشور ایران با این سند موافق نیست ایشان تاکید کرد که مناسبات ایران و امریکا خوب نیست و به همین دلیل است که با سند موافقت ندارد رییس جمهوردرادامه صحبت هایش گفت که امیدوار است که مناسبات ایران و آمریکا خوب شود.

 

حال که رییس جمهورازایران برگشته است و این خبرتایید شده که جمهوری اسلامی ایران مخالفتی با موافقت نامه امنیتی نداشته است دقیقا همان حرفی به رییس جمهورگفته شده که سفیرایران درکابل اعلام کرده بود.سوال اساسی که حالا مطرح است این است که آیا رییس جمهورکرزی این سند را امضا می کند و یانه ظن غالب این است که ایشان این سند را امضا می کند چنانچه سرپرست وزارت خارجه آقای ضراراحمد مقبل در بروگسیل با مقامات ناتو به این مساله اشاره داشت و گفت که سند بین افغانستان و آمریکا امضا می شود. وزیردفاع افغانستان هم با آقای چاک هیگل گفته است که این سند بین افغانستان و آمریکا درزمان مناسب به امضا می رسد و این اختلاف سرلحاف ملا نصرالدین برطرف می شود وی خطاب با جنرالان وزیردفاع می گوید:بروید کارهای تان شروع کنید. آقای محمدی در همین نشست به این مساله نیزاشاره داشت که با امضا نشدن سند همکاری،مشکلات زیادی درقراردادهای وزیردفاع با آمریکا پیش آمده است. و پیش از آن درشورای امنیت ملی گفته شد که نیروهای آمریکایی سوخت و دیگرکمک های لوجستکی به نیروهای افغانستان را قطع کرده و به همین دلیل پروازهای وزارت دفاع با اختلالات جدی روبرو شده است البته بلافاصله  این خبرازسوی نیروهای بین المللی تکذیب شد و گفت که ما هم چنان به همکار های خود به نیروهای افغانستان ادامه می دهیم چنین خبری را تکذیب کرد.

 

شکی وجو ندارد که نیروهای افغانستان وابستگی زیادی به نیروهای بین المللی دارد جنرالان بازنشسته افغانی درمورد ذخایرسوخت نیروهای افغانستان به این مساله اشاره می کنند که متاسفانه درطی این یازده سال نیروهای افغانستان هیچ گونه ذخایرسوختی ندارد و اگریک روز هم سوخت به آنها نرسند دیگرشما، نیروی هوایی ندارید. آقای زاخیلوال در مجلس نمایندگان هنگام ارایه برنامه های خود درمورد بودجه سال 93 به این مساله اشاره می کند که اقتصاد افغانستان صد درصد وابسته به خارج است. این همه وابستگی شدید درتمامی عرصه ها ،چه گونه  حل خواهد شد؟.برخی گفته اند رییس جمهور به دنبال بدیل ناتو و ایساف باید باشد آنها برای اثبات گفته های شان به مساله سفرهای رییس جمهورکرزی اشاره می کنند. سفری به ایران و گفتگوهای دو طرف درمورد امضای سند همکاری های همه جانبه و سفررییس جمهوربه هندوستان و شرکت فعال درنشست گروه شانگهای، همه می تواند به خاطرشناسایی بدیل باشد ولی این فکر و منطق اولا مطرح نیست زیرا رییس جمهورازهرکسی دیگر آشنا به مسایل کشور است و میزان وابستگی افغانستان را به غرب و آمریکا بخوبی درک می کند. گرچه خود ایشان گاهگاهی به این موضوعات اشاره کرده که اگرآمریکا نیروهای افغانستان را تجهیز نمی کند ما ازجای دیگری نیروی افغانستان را مجهزخواهیم کرد. با تمام این مسایل واقعیت این است که هیچ کشوری و حتا گروه شانگهای قادرنیست بدیلی برای غرب و آمریکا پس ازسال 2014 درافغانستان شود.

امری که حتا تصورش ترسناک است

امری که حتا تصورش ترسناک است

 

دیدارهای متوالی مقامات آمریکا از افغانستان نشان می دهد که بن بست پیش آمده درمور امضای سند همکاری های امنیتی، کما کان به قوت خود باقی است. درموارد گفته شده که اگراین سند امضا نشود احتمال و قوع جنگ های داخلی و بازگشت به دهه نود متصورمی باشد امری که حتا تصورش واقعا ترسناک است. پس ازبرگذاری لویه جرگه  و تایید قرارداد امنیتی ازسوی مجلس مشورتی، تا حالا سه مقام برجسته آمریکایی از افغانستان دیدن کرده اند.خانم سوزان رایس یکی ازمقامات برجسته امنیتی و  مشاور امنیت ملی آمریکا، وارد افغانستان شد و دریک ملاقات با رییس جمهورکرزی روی موافقت نامه همکاری های امنیتی گفتگوی نسبتا طولانی داشت. خانم رایس دیدگاه مقامات کشورشان را درمورد سند همکاری های امنیتی با رییس جمهورکرزی درمیان گذاشت .خانم رایس به این نکته تاکید داشت که مردم افغانستان سند همکاریهای امنیتی را تایید کرده و خواهان این مساله هم شده اند که این سند هرچه زود تر در مدت یک ماه به امضا برسد. این ها مضمون اظهارات مشاورامنیت ملی آمریکا است.

 

 رییس جمهورکرزی دراین گفتگو اشاراتی داشت به شروط افغانستان. عمدتا ازسوی رییس جمهورچهارشرط اساسی درمورد امضای سند همکاری مطرح شده است.اولین شرط این است که حکومت آمریکا باید شرایط گفتگوها بین طالبان و حکومت افغانستان را فراهم نماید.ایشان این مساله را درلویه جرگه مشورتی نیزاعلام داشت که دو کشوردرصلح افغانستان نقش اساسی دارند آمریکا و پاکستان. رییس جمهورگفت دلایلی زیادی دراختیاردارد که این دوکشور می توانند صلح را درافغانستان بیاورند. ایشان درگفتگو با خانم رایس به همین مساله تاکید داشت که دولت آمریکا باید صلح را درافغانستان گرانتی نماید. گفته های خانم رایس دراین مورد به دوصورت بیان شد اول اینکه گفت: ما صلح افغانستان را گرانتی نمی توانیم ولی ممد صلح درافغانستان هستیم و سعی می کنیم که به مردم افغانستان کمک نماییم تاصلح درافغانستان برقرارشود نکته دوم که خانم رایس روی آن تاکید داشت این بود که مساله صلح یک موضوع بلند مدت است و زمان زیادی دربرمی گیرد و ما عصای جادویی نداریم که صلح را به صورت عاجل درافغانستان برقرارنماییم این مساله احتیاج به زمان دارد.

 

شرط دوم رییس جمهورهم همان برگذاری شفاف انتخابات درافغانستان است رییس جمهور به این مساله نیزاشاره داشت که کشورهای خارجی درانتخابات افغانستان مداخله نداشته باشند و آمریکا انتخابات شفاف را درافغانستان تضمین نماید شرط سوم وچهارم هم آزادی زندانیان طالب از گوانتوناما و عدم بازرسی خانه های مشکوک و مضمون درافغانستان ازسوی نیروهای آمریکایی بود که ایشان با خانم رایس مطرح کرد.

 

به د نبال سفرخانم رایس آقای جیمزدابنز نماینده آمریکا درامورافغانستان وارد افغانستان شد وی دوروزپیش با رییس جمهورکرزی ملاقات داشت.خبرگزاری شین هوا به نقل ازیک مقام حکومتی که نخواست نامش گرفته شود ولی جریان دقیق مذاکرات جیمزدابنز با رییس جمهورکرزی را با این خبرگزاری درمیان گذاشته است.وی گفته است  که آقای دابنز به رییس جمهورکرزی گفت: شما دوراه بشترندارید یا سند همکاری را امضا می کنید دراین صورت نیروهای بین المللی درچهارچوب همکاری های امنیتی درافغانستان می مانند و روند مناسبات به روال عادی خود ادامه می یابد و مردم افغانستان ازکمک های مالی آمریکا و حضورشان درافغانستان بهره مند خواهند شد.راه دوم هم این است که این سند امضا نمی شود دراین صورت گزینه صفرو یا همان تجربه عراق مطرح می شود دراین صورت احتمال اینکه افغانستان گرفتارمشکلات داخلی و یا حتا جنگ های داخلی شود نیزوجود دارد.

 

اقای دابنز درپایان گفتگوهای شان با رییس جمهوربه این مساله اشاره داشت که مذاکرات ما هرگز نتیجه بخش نبود وی گفته است که ما حرف های خودرا گفتیم و ریس جمهورکرزی هم روی سخنان خود تاکید داشت بنابراین ما گفتگوی ثمربخشی نداشته ایم.

 

آیا این سند درموقع و زمانش امضا می شود و یا اینکه آمریکا  تاخیر درامضای سند را قبول می کند؟

 

خانم سوزان رایس و آقای جیمزدابنز، دو مقام برجسته آمریکایی رفته اند و حالا آقای چاک هیگل وارد افغانستان شده است. آقای هیگل وزیردفاع آمریکا حوزه های ملاقات و گفتگوهایش به دوبخش تقسیم می شد یکی بازدید ازنیروها آمریکایی است. مقامات غربی درآستانه سال جدید معمولا به افغانستان می یایند و با سربازان شان، ازنزدیک گفتگومی کنند و این کارهمیشه گی آنها درافغانستان درطی این یازده سال بوده اند آقای هیگل همین کاررا کرده و ازنیروهای آمریکایی درافغانستان دیدن می کند. اما دربخش دیگرازصحبت هایش این باربرخلاف گذاشته دیگربرنامه ملاقات با رییس جمهورکرزی نداشت وی گفته است که گفتگو با رییس جمهوربی فایده است این البته درست است. زیرا رییس جمهوربا خانم رایس و آقای جیمزدابنزبا صراحت تاکید روی شروط خود داشته است و این بارآقای هیگل هم باید همان حرف ها را می شنید و نه چیزدیگررا.

 

 وی گفته است که به همین دلیل ملاقاتی با رییس جمهورکرزی نداشته است و به گفته خود شان که برنامه ملاقات با رییس جمهورکرزی دربرنامه شان نبوده است. آقای هیگل با مقامات امنیتی و نظامی افغانستان گفتگوهای مفصلی داشت و ازنتایج مذاکراتش با مقامات نظامی و امنیتی افغانستان راضی به نظرمی رسید به نقل ازوی گفته شده است که وزیردفاع و مقامات بلند پایه امنیتی به وی گفته اند که سند بین افغانستان و آمریکا امضا می شود.حال نکته اساسی درزمان آن است.قبلا تاکید آمریکا این بود که این سند باید درسطح روسایی جمهوردو کشوردرزمان و موقعش امضا شود. آقای جان کری مطلب تازه ای مطرح کرد که این سند را می تواند مقاما ت درسطح وزرا خارجه و یا دفاع امضا نمایند. و آخرین حرف ازسوی کارل لیوین عنوان شده است که این سند باشد برای بعد یعنی رییس جمهوربعدی ومنتخب افغانستان آن را امضا کند.

 

مطلب تازه و شاید مورد توافق و تایید شده، هم همین باشد که رییس جمهوربعدی افغانستان بعد ازانتخابات سند همکاری های امنیتی را امضا نماید.پرسش اساسی دراین است که این سند درحال حاضر، به لحاظ مندرجات و محتوای مورد مناقشه نیست متن نوشته شده متوازن به نفع منافع هردو کشورتهیه شده است. لویه جرگه مشورتی هم بحث محتوایی نداشت و درنهایت آعضای مجلس سند را به همان گونه که نوشته شده است را تایید کردند دو مساله اساسی دیگر درمورد سند قابل بحث است یکی زمان و دیگری قبول شرایط. قبول شرایط به دلیل اینکه مستلزم زمان است و نمی شود مثلا صلح را دریک شب درافغانستان برقرارکرد و یا تضمین شفافیت انتخابات ازسوی آمریکا و عدم مداخله درامور انتخابات و یا زندانیان گوانتوناما، این ها موضوعاتی است که درذات خود زمان براست و نمی شود به زودی روی آن تصمیم گرفت. تنها مساله ای که می ماند زمان امضای سند است تا حالا نظرمقامات امریکا این بود که این سند باید پیش ازحلول سال جاری امضا شود.رییس جمهورموضع شان این است که هیچ شتابی درکارنیست و معاون سخنگوی رییس جمهورگفته است که هیچ گونه شرط و تحمیل را نمی تواند قبول نماید.

 

حال نامه آقای کارل لیوین رییس امور تدارکات نظامی سنا، به رییس جمهوراوبا ما،مطرح شده است اگررییس جمهوراین نامه را تایید نماید دراین صورت مساله زمان حل می شود یعنی اینکه این سند با رییس جمهوربعدی و منتخب به امضا می رسد. این مساله درست است و می تواند ازباب ناگزیری، راه حل شمرده شود ولی همه براین نظر است که این کاررا رییس جمهورکرزی انجام دهد خیلی بهتردرمناسبات دو کشورخواهد بود. نگاه وسوالات تاریخی هم با تایید لویه جرگه باید حل شده باشد.نتیجه اینکه سفرهای پی هم اگربه این نتیجه منتهی شود که امضای سند به تاخیرانداخته شود، بازهم می توان گفت یک دست آورد و بهتراز"گزینه صفری" است که مقامات آمریکا آن را مطرح کرده اند. گزینه صفر، درواقع ضریب تهدیدات وخطررا چند برابرخواهد کرد و اینکه تجربه عراق تکرارشود و افغانستان به دهه نود برگردد این مساله واقعا حتا تصورش ترسناک است.

موضوع اصلی فراموش نشود


موضوع اصلی فراموش نشود

 

انتخابات مساله اصلی مردم افغانستان است. حالا با عمده و جدی شدن سند همکاری های امنیتی بین افغانستان و آمریکا، کسی درمورد انتخابات وچالش های پیش حرف نمی زند. البته این سند چنانچه گفته شده، به هرترتیب امضا می شود حال رییس جمهورکرزی آن را امضا می کند و یا یکی ازوزرا محترم کابینه و یا اینکه مساله به رییس جمهوری منتخب محول می شود. همه می دانیم که عمده شدن و حیثیتی کردن سند همکاری، اصولا کاری درستی نبود زیرا همان گونه که حضرت مجددی گفته است امور امنیتی به صورت کلی در پیمان استراتژیک گنجانده و این پیمان هم درسال گذشته بین افغانستان و آمریکا امضا شده است. ایشان تاکید داشت که برگزاری لویه جرگه کاری درستی دراین مورد نبود خوب حالا خواست رییس جمهورکشور این شد که این سند باید ازسوی لویه جرگه، تایید شود که شد. رییس جمهورکرزی شروطی را وضع کرده است که اگر روی آن پافشاری نماید معنی آن این است که ایشان این سند را امضا نمی کند.آقای کارل لیوین رییس کمیته تدارکات نظامی سنا طی یک نامه ازرییس جمهورآمریکا خواسته است که این سند را رییس جمهوربعدی افغانستان امضا نماید.

 

 براساس گزارش خبرگزاریها وی گفته است که رییس جمهوری بعدی از اعتبارو صلاحیت بهتری برخوردار می باشد. این گونه ادبیات نشان دهنده این است که مناسبات رییس جمهور کرزی با متحد اصلی آن آمریکا باید بخوبی شکر آب شده باشد. این مساله هم خیلی جالب است که برای اولین بار گروه طالبان و مهندس حکمتیار، ازموقف رییس جمهورپشتیبانی کرده اند بیانیه حزب اسلامی حکمتیار و گروه طالبان این را نشان می دهند که ازموقف رییس جمهوردراین خصوص پشتیبانی کرده اند. اگررییس جمهورآمریکا به نامه کارل لیوین رییس کمیته امورتدارکاتی و دفاعی سنا آمریکا پاسخ مثبت دهد دراین صورت  بصورت طبیعی مساله امضای سند همکاری به تاخیرمی افتد و رییس جمهورمنتخب حال هرکه باشد، این سند را امضا می کند.

 

انتخابات مساله اصلی مردم افغانستان است و نباید فراموش شود:

 

این حرف به این دلیل مطرح می شود که دراین روزها کم تر به مساله انتخابات پرداخته می شود.درحالیکه جدی ترین مساله برای مردم افغانستان، قضیه انتخابات سال93 باید باشد این موضوع، مباحث زیادی دارد و چالش های متعددی درمسیرانتخابات،وجود دارد. مردم ، احزاب سیاسی، نامزدان ریاست جمهوری، گروهای مدنی و جامعه جهانی خواهان برگذاری انتخابات شفاف درافغانستان می باشند. حال این سوال مطرح می شود که چه گونه می توان به این هدف ملی دست یافت و انتخابات شفاف را درافغانستان برگذارکرد. همان گونه که بارها بحث کرده ایم انتخابات سه فاز مهمی دارد.فاز اول آن ساخت تکت ها و تیم ها بود که واقعا یک مرحله بسیار دشوار و پیچیده ای بود که درنهایت امر به این صورت که می بینیم به میدان آمد. تیم ها، ساختارهای بسیار متفاوتی دارد درمواردی هم بگونه سوال برانگیزی ساخته شده است. اشرف غنی احمد زی با جنرال صاحب دوستم و آقای دانش تیم انتخاباتی ، ساخته است. احمد ضیا مسعود که زمانی رهبر جبهه ملی بود، با تیم ارگ رفت و همراه داکترزلمی رسول تیم انتخاباتی ساخته است. تکت داکتررسول با احمد ضیا مسعود و خانم حبیبه سرابی ساخته شده است.

 

داکترعبدالله هم با محمد خان و استاد محقق تیم انتخاباتی ساخته است. و همین گونه یازده نامزد ریاست جمهوری هرکدام با توجه به حساسیت و بافت جوامع و رعایت ترکیب ملی، تیم های شان را عرضه کرده اند. دریک نشست خبری ازسوی کمیسیون مستقل انتخابات، جالب بود که موقعیت نامزدان را براساس شماره تعیین می کرد، دراین نشست خبری، داکترعبدالله عبد الله نامزد شماره 1 انتخابات 93 به قید قرعه برگزیده شد.این مساله مایه خرسندی زیادی برای تیم شان گردید. زیرا نامزد شماره 1 تا نامزد شماره 11 به لحاظ تبلیغاتی و روانی تاثیرات زیادی دارد و می دانیم یک بخش بزرگی از انتخابات را، بدون تردید تبلیغات تشکیل می دهد و این برای تیم داکترعبد الله باید جالب باشد که نامزد شان فرد شماره یک موقعیتش تعیین می شود.

 

واقعا باید قبول کرد که انتخابات مساله اصلی مردم افغانستان است و نباید آن را فراموش کرد و باید به چالش های آن پرداخت هدف این است که درفازسوم که اعلام نتایج است، یک انتخابات قابل قبول برای همه را داشته باشیم انتخابات چیزی است و لی قبول نتیجه آن امر دیگری می باشد.مهم نتیجه انتخابات است که همه باید صحت و سلامتی آن را تایید نمایند.این مساله مستلزم این است که مقدمات انتخابات باید به دقت و درستی انجام شود تا ثمره مطلوب را به دست آوریم.حال ما درفاز دوم از انتخابات 93 قرار گرفته ایم که چه گونه برگزاری انتخابات است. این مرحله ما را به فازسوم می رساند که اعلام نتایج شفاف انتخابات می باشد.فازدوم نقش مقدماتی را دربرگزاری انتخابات دارد که اگرمقدمه  ای درستی داشته باشیم، طبعا ذی المقدمه خوبی را که شفافیت وسلامت انتخابات باشد را به دست خواهیم آورد.

 

چالش های انتخابات درچیست؟

 

چالش های انتخابات را درچند حوزه می توان دسته بندی کرد. اولین حوزه گرفتاری انتخابات "شرایط اقلیمی" است. براساس جدول زمانی که ازطرف کمیسیون مستقل  انتخابات اعلام شده و اینکه درقانون اساسی نیزمیعاد برگزاری انتخابات شانزدهم حمل سال انتخابات ذکرشده است. خوب انتخابات باید درموقع و زمان خودش برگزارشود. شانزده حمل 93 درخیلی از ولایات افغانستان، زمستان و توام با برف باریهای زیاد و درمواردی برف کوچ و باران همراه خواهد بود. ولایات مرکزی غور، بامیان، دایکندی، میدان وبهسود و بخش های از ولایت غزنی با سرمای طاقت فرسایی روبرومی باشد. عین همین مشکلات را درولایت بدخشان داریم و دربرخی ولایات ازشمال هم همین چالش های اقلیمی را خواهیم داشت. بنابراین مردم علاقمند درانتخابات به سختی خواهند توانیست درانتخابات شرکت نمایند. ساکنان این ولایات درانتخابات گذشته به صورتی پرشوری درانتخابات شرکت کردند و درانتخابات بعدی هم یکی ازعمده ترین منابع رای همین ولایات می باشند ازهمین حالا گزارشهای که ما داریم مردم نسبت به وضعیت دشوار اقلیمی شکایت دارند.

 

خواست مردم این است که انتخابات باید کمی به تاخیرانداخته شود. استدلال مردم این ولایات درمراجعات شان به ما همین است که مردم دراین فصل اززمان با سرما و برف باران و گل لای مواجه می شوند و نمی توانند درپای صندوق های رای حاضر شوند.آنها به صورت مکرر از کمیسیون مستقل انتخابات و ازنامزدان خواستارهمین مساله شده که انتخابات به دلیل شرایط اقلیمی به تاخیرانداخته شود.استدلال دیگر مردم که حرف شان را منطقی و موجه می سازد این است که درسال 88 انتخابات به تاخیرانداخته شد و عمده ترین دلیل آن همان شرایط اقلیمی دراین مناطق بود. رییس کمیسیون مستقل انتخابات به نقل ازرییس جمهور دریک مورد به این مساله اشاره داشت که رییس جمهور خواهان تاخیرانتخابات شده است ولی درست با گذشت بیست چهارساعت این مساله ازسوی سخنگوی رییس جمهورظاهرا تکذیب شد.یعنی اینکه ایشان هرگز چنین حرفی را نگفته است و انتخابات باید درموقع و زمانش برگزارشود.

 

برخی به این عقیده هستند که کمیسیون به دستورحکومت این کار را نمی کند زیرا این مساله ازخود دلیل دارد و آن این  است که بشترین اراء مخالفین و با نک رای شان درولایات در همین حوزه ها می باشند.بنابراین دریک شرایط سهله اقلیمی بخش بزرگ ازمردم به نامزدان مخالف حکومت رای می دهند و این طبعا مورد قناعت و رضایت حکومت نمی تواند باشد.بهرحال حکومت مطابق قانون باید انتخابات را درموقع وزمانش برگذارنماید اما مصلحت مردم این است که انتخابات به خاطرمشکلات اقلیمی به تاخیرانداخته شود.

 

چالش عمده دیگر درانتخابات و شفافیت آن بی طرفی کمیسیون مستقل انتخابات و سمع شکایات است. البته اعضای کمیسیون بارها تاکید داشته اند که بی طرفی خودرا درامر انتخابات به تمام معنا،حفظ خواهند کرد و به هیچ عامل قدرت داخلی و خارجی اجازه نمی دهد که درمساله انتخابات دخالت نماید. شکی و جود ندارد که عنصردخالت درمساله انتخابات جدی است. رییس جمهوریکی ازشروط شان این است که خارجی ها درامر انتخابات دخالت نداشته باشد و آمریکا انتخابات شفاف را درافغانستان تضمین نماید. اما ازسوی هم تحلیلگران جامعه افغانی حرف دیگری دارند و ان این است که حکومت و نهادهای اجرایی و قانونی،مسول برگزاری انتخابات می باشند شفافیت انتخابات و سلامتی آن هیچ ربطی به عواملی خارجی ندارد این حکومت افغانستان است که باید انتخابات پیش رورا بصورت شفاف عادلانه و منصفانه برگزار نماید و بهانه را به دوش خارجی ها نیاندازد.

 

مسول برگذاری انتخابات حکومت افغانستان می باشد عواقب و پیامد های آن را هیچ کشورخارجی به دوش نمی گیرد و حکومت افغانستان و نها های امنیتی و قانونی، مکلفیت برگذاری انتخابات 93 را به دوش دارد. درگذشته دونفرازسازمان ملل متحد درکمیسیون سمع شکایات حضورداشتند ولی دراین مرحله حضور آنها منتفی شده اند. البته باید گفته باشم که بحث چالش های انتخابات بسیارگسترده است مادراین جا تنها به دوحوزه " شرایط اقلیمی" و میکانیزم های اجرایی اشاره کردم. کمیسیون مستقل انتخابات، کمیسیون سمع شکایات، وزارت داخله، وزارت دفاع، نیروهای امنیتی نهاد های ولایتی و ولسوالی و.. و دیگر عوامل اجرایی و عملیاتی می توانند انتخابات را به صورت درست و یا نادرست برگذارنمایند. حوزه نامزدان، احزاب سیاسی، گروهای مدنی و جامعه بین المللی را می گذاریم برای مباحث بعدی ازگفتمان انتخاباتی.