نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

بهاء دموکراسی در افغانستان

بهاء دموکراسی در افغانستان


هزینه دموکراسی در هرجای زیاد ولی در افغانستان بسیار سنگین بوده است. دیروز با پایان انتخابات، یازده نفر از هموطنان ما هنگام بازگشت به خانه های شان، توسط طالبان در هرات منطقه ای کشک، دستگیر و انگشتان شان را با بیرحمی تمام قطع می کنند. این تبهکاران با چاقوی های کندی به جان یازده نفر حمله ور می شوند تا رای دهنده به شدت عذاب بکشد، اقدام به قطع انگشت هموطنان مظلوم ما می کنند. "بوکوحرامهای افغان" با بیشرمی تمام پس از بریدن انگشت رای دهنده گان، ناخنهای بریده شان را به آنها می دهند و می گویند: بروید به کسیکه رای داده اید برای تان انگشت تان را پس دهد. این جنایت در نوع خود بی نظیر و استثنایی است. این هزینه ای است که مردم مظلوم و شجاع افغانستان به دموکراسی پرداخته و می پردازد. این خبر بسیار تکان دهنده و ترسناک بود با شنیدن این خبر، شب کابوس می دیدم. این رویداد عرصه های مسوولیت رییس جمهور منتخب را بسیار سنگین ساخته است. رییس جمهور آینده هر امری را می تواند اغماض نماید اما نسبت به عاملان این جنایت نمی تواند بی تفاوت باشد این تبهکاران، برادر مردم افغانستان نیستند.

این جماعت اولا در حق انسان بی گناه ظلم کرده و باید به سزای اعمال خود برسد درثانی رفتار این گروه اهانت و تجاوز به حریم ملی و ارزشهای ملی مردم افغانستان است. این نامحرمان به دلیل اینکه به حریم ملی ما تجاوز کرده اند و ازسوی شان به پروسه ملی تجاوزصورت گرفته است،  باید به سزای اعمال خود برسند. بوکوحرامهای افغانستان در دور پیشین نیز چنین جنایتها را مرتکب شدند و انگشت تعداد از هموطنان ما را بریدند ولی می دانیم که برخورد رییس جمهورکرزی با آنها، مناسب نبود. رییس جمهور انگشت مردم را که بگذاریم بل روی جنازه قربانیان طالبان و در حضور خانواده های شان و مردم شریف افغانستان، بوکوحرامهای افغان را برادر خطاب کرد. رییس جمهوری که این قدر نسبت به سرنوشت مردم شان بی تفاوت باشد دیگر چه انتظاری می توان از وی داشت. مهربانی و روحیه تلطیف امردرستی است و لی وقتیکه پای حق مظلوم در میان باشد و یا تعرض به حریم ملی وارزشهای ملی صورت بگیرد، دراین صورت مهربانی و ترحم به ظالم و پایمال شدن حق مظلوم است. "ترحم برپلنگ تیز دندان، ستمکاری بود برگوسفندان."

تفاوت های دوردوم انتخابات و میزان مشارکت مرد

درکنار جنایت طالبان و بریدن انگشت هموطنان، مساله ای دیگری که طرح شده این است که میزان مشارکت مردم درانتخابات 93 چه گونه بود؟ این مساله در فضای جمعی بسیار جدی مطرح شده است.امروز هم رسانه های کشور و رسانه های بین المللی مطالبی زیادی دراین خصوص نوشته اند. روزنامه های کشور، عموما مشارکت مردم را کم رنگ نسبت به دور قبلی بررسی کرده اند و هرکدام هم،  دلایلی را برای کمرنگ بودن دور دوم ، ذکرکرده است. و لی واقعیت این است که میزان مشارکت نسبت به دور قبلی نباید تفاوت عمده ای داشته باشد. زیرا دراین دور رای گیری،  برای دو نامزد داکترعبدالله و اشرف غنی احمد زی بود و خیلی سریع جریان رای دهی تمام می شد و به این دلیل کسی در صف انتظار نمی کشید شاید از وقت ورود به محل تا انداختن برگه در داخل صندوق بین 15 و تا 20 ثانیه زمان در برنمی گرفت. در دور قبلی ما هشت نامزد ریاست جمهوری داشتیم درکنارآن هزاران وکیل شورای ولایتی طبعا پیدا کردن نامزد مورد نظروقت می گرفت. نکته دیگری که روی روند و زمان تاثیرگذار بود مساله ازدیاد چهار هزار محل در این دور بود. در دوراول 21 هزار ششصد محل رای دهی در سراسر کشور درنظر گرفته شد و لی دراین دور بالای 23 هزار محل رای دهی درنظرگرفته شد. این مساله نیز تاثیرروی روند انتخابات داشته است.

کمیسیون مستقل انتخابات میزان مشارکت مردم را بالای هفت میلیون ذکر کرده و کمیسیون گفته است که میزان دست برد و تقلب دراین دور محدود بوده است. کمیسیون منطق و  استدلال روشنی برای اظهارات شان ارایه نکرده است. برخی هم نسبت به موضع کمیسیون به دیده شک نگریسته و آن را نشانه ای از توجیه تقلبات دانسته اند. این دست اعتقاد دارد که میزان مشارکت کم تر ازدوراول است ولی تقلب های گسترده ای صورت گرفته و برای توجیه آن و صندوقهای تقلبی، باید گفته شود که میزان مشارکت مردم بالای هفت میلیون بوده است. این دسته که نسبت به کارکردهای کمیسیون و پیش داوری آنها، بد بین هستند می گویند که تقلب ازسوی بالاترین مقامات کمیسیون صورت گرفته است. مثال آن دستگیری عاملان انتقال اوراق و اسناد حساسی است که در روز انتخابات توسط پولیس به دست آمده است. آقای ضیاء الحق امرخیل خود درانتقال این مواد حساس مستقیما دخالت داشته و در ماشیهای ا نتقال مواد حساس، حضور داشته است. درحال حاضر جنجال بزرگی بین پولیس و آقای امرخیل رییس دارالانشاء کمیسیون درجریان است.پولیس مدعی است که انتقال مواد حساس بدون هماهنگی نیروهای امنیتی غیرممکن است و این توافق ما و  کمیسیون است که مواد حساس انتخابات با هماهنگی پولیس و نیروهای امنیتی باید صورت بگیرد دلیل آن با خود آن است زیرا که حساس  است  و امنیت و حفاظت آن به عهده پولیس می باشد اما آقای امرخیل گفته است که درمواردی ما بدون همکاری  و هماهنگی مواد حساس را منتقل می کنیم. در هرصورت رویداد دستگیری عاملان انتقال مواد حساس انتخابات امری مشکوک و قابل تحقیق وبررسی شده است و این مساله ضربه سختی به حیثیت کمیسیون مستقل انتخابات و شخص آقای امرخیل وارد ساخته است.

انتخابات استثنایی

انتخابات افغانستان در عرصه ها و ساحه های خود، استثنایی است . اولین عرصه آن "زمان" است. انتخابات از ماه دلو92 شروع و و قرار است که در 31 سرطان 93 اعلام نتایج نهایی انتخابات اعلام شود. این فاصله زمانی، در یک کشوری که جمعیت آن سی میلیون نفر باشد و میزان مشارکت مرد به هفت میلیون برسد. این جمعیت اندک در درد موکراسی هند، شاید جمعیت یک علاقه داری هند باشد. ولی می بینیم که درافغانستان انتخابات به چنین روزی کشیده شده است. ششماه پیکارهای انتخاباتی ششماه رقابت و کمپین در هیچ جای عالم تکرارنشده است اما در افغانستان مردم این گرفتاری را دارد. زمان طولانی انتخابات ، تاثیرات بدی روی زندگی مردم گذاشته  است البته انتخابات خوب است ولی این همه کشمکش و گرفتاری و سرگردانی واقعا غیرقابل تحمل شده و تاثیرات منفی روی زندگی مردم گذاشته است. زمان یکی از استثنائات انتخابات افغانستان می باشد.

دومین عرصه که انتخابات افغانستان را مزمن ساخته مساله " تقلب" است. این مرض در تمام انتخابات افغانستان در دهه کرزی، صورت گرفته است. تقلب و جعل، مصیبتی بزرگی برای مردم افغانستان و انتخابات کشور شده است. تقلب انتخاباتی در هیچ کشوری به پیمانه افغانستان صورت نمی گیرد در کشورهای که انتخابات برگزارمی شود، مساله تقلب حل شده است شما به انتخابات پاکستان نگاه کنید و همین گونه انتخابات ایران و اخیرا انتخابات در عراق و در هرجای دیگررا نگاه کنید می بینید که کم ترین شکایت ازتقلب صورت گرفته است اما در افغانستان بالاترین درد سر انتخابات ،  تقلب و جعل بوده است. عوامل جعل و تقلب انتخاباتی بسیار گسترده نشان داده شده  است. در انتخابات افغانستان دو کمیسیون انتخابات شفاف عمل نمی کنند اشکالاتی زیادی به کارکرد آنها صورت گرفته است. کمیسیون مستقل انتخابات دراین مرحله اعلام داشته که بالای پنج هزار کار مند متقلب داشته است. در دور قبلی،  انتخابات ریاست جمهوری با تقلبهای بسیار گسترده ای روبرو شد ولی در نهایت امر با یک میلیون رای متقلب انتخابات 88 صورت گرفت دراین دور انتخابات هم انتخابات با گرفتاریها و تقلبها روبرو شد. حالا که دور دوم انتخابات برگزار شد،  عمده ترین نگرانی مساله تقلب انتخابات دانسته شده است. جامعه جهانی سازمان ملل در پیامهای خود به گونه مکرر به این مساله اشاره کرده اند.

عرصه سوم که انتخابات افغانستان را ازسایر انتخابات جدا ساخته است مساله " امنیت" است. مردم افغانستان خود استثناء شده در شرایط دشوار و چالشهای عظیم امنیتی ، مردم افغانستان حماسه خلق کردند. مردم به پای صندوقهای رفتنند و تهیدات  امنیتی را نادیده گرفته اند. مردم بالاترین قربانی را در  انتخابات داده و در روزهای انتخابات گرفتاریهای امنیتی زیادی داشتند. همان گونه که اشاره کردم در ولایت هرات یازده انسان بی گناه دستگیر و انگشت شان را طالبان قطع کردند در ولایت سمنگان کارمندان کمیسیون مستقل انتخابات هنگام بازگشت به خانه های شان مورد حمله قرار می گیرد. ماشین شان با مین کنار جاده اصابت و همه سرنشینان آن در جا کشته می شوند. حادثه سمنگان، هرات حملات راکتی روی صندوقهای رای گیری و حمله به مردم درصف های رای دهی از جمله مواردی استثنایی انتخابات افغانستان می باشد. درکنار این مساله ده ها نمونه دیگر ازتفاوتهای انتخابات افغانستان با سایر انتخابات در دنیا را داریم. و این موارد، انتخابات افغانستان را ازسایر انتخابات دیگر، استثناء کرده است. دریک کلام انتخابات افغانستان ارزش بسیار زیادی دارد مردم سالاری نهادینه می شود و مردم به درستی و علیرغم گرفتاریها، تمرین دموکراسی شان را می کنند. دموکراسی افغانستان بهاء سنگینی داشته است.

بحث نظارت انتخابات 93 در گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کارشناس مسایل سیاسی( 8)

بحث نظارت انتخابات 93 در گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کارشناس مسایل سیاسی( 8)

مجری برنامه تلویزیون خورشید: تشکر جناب ناطقی اولین سوال ازشما این است که باتوجه به تجربه دور اول انتخابات، در دور دوم وضعیت نظارت انتخابات را چه گونه بررسی می کنید؟

محمد ناطقی: اجازه دهید وضعیت نظارت انتخابات را در چند حوزه نظارتی مورد تاکید قراردهیم. تفاوت نظارت در دور اول و دوم انتخابات دراین است که در دور اول انتخابات گذشته از ناظران تیم های انتخاباتی، احزاب و گروهای سیاسی هم حق داشتند که از جریان انتخابات 93 نظارت داشته باشد و به همین دلیل تیم اصلاحات بالای 35 هزار ناظر را در 21 هزار ششصد محل در سراسر افغانستان، معرفی کرد اما در دور دوم این گونه نیست دراین دور احزاب سیاسی ناظر ندارند تنها دو تیم می توانند ناظران شان را در محلات رای دهی، داشته باشند و دراین دور هم برای یک محل ما دو ناظر را معرفی کرده ایم اگر مجموع محلات رای دهی 23 هزارباشد 46 هزار ناظر ازسوی تیم اصلاحات معرفی شده است. درکنار نظارت تیمها از انتخابات، دو حوزه نظارتی نیزداریم که بی نهایت اهمیت دارد. حوزه نظارت جامعه مدنی و ناظران بی طرف جامعه بین المللی که دو حوزه نظارتی دیگری را شکل داده که اهمیت بسیار زیادی دارد. دلیل مساله دراین است که آنها درکل بی طرف هستند بنابراین منطق و دیدگاه آنها در امر نظارات خیلی اهمیت دارند. بنابراین در این مرحله از انتخابات ما این منظومه از نظارت را در مساله انتخابات را داریم.

نکته بسیار مهم در مساله انتخابات نظارت است ولی مساله که در دور اول به آن بی اعتنایی گردید و اصولا به ضرر و اعتبار کمیسیون مستقل انتخابات تمام شد. ما در دور اول همان گونه که اشاره کردیم بالای 35 هزا ناظرداشتیم و تیمهای دیگر هم ناظر داشتند، درکناراینها ناظران بی طرف ملی و بین المللی را نیز داشتیم ولی کسی به حرف آنها گوش نکرد.در دور اول کمیسیون نه تنها به اسناد که تیم ها تهیه کرده بود، اهمیت داد بل همان اسنادی را که ازسایت خود کمیسیون استخراج گردید را نیز مشمول زمان کرد و به آن توجه نکرد. فلسفه نظارت شفافیت و سلامت انتخابات است. این اسناد را تیم ها و ناظران جامعه مدنی داشتند. کمیسیون به آن اهمیتی قایل نشد. تیم  اصلاحات و همگرایی مجبورگردید که اسناد خود کمیسیون را استخراج و در اختیارشان بگذارد.

مجری: شما چه اسنادی را از سایت کمیسیون بیرون کردید و در اختیار شان گذاشته اید و چه تناقضات و اشکالاتی در اسناد کمیسیون دیده می شد؟

محمد ناطقی: شما به نکته مهمی اشاره کرده اید. در دور اول تیم اصلاحات 1433 فورمه تقلبی و جعلی وساختگی را از سایت کمیسیون بیرون کرد. این اسناد به صورت بسیار وحشتناکی دست کاری شده و جعلی بود و به سود نامزدی و به ضرر نامزد دیگری دست کاری گردید. فورمه های قلم خورده، فومه های با ارقام متناقض، فورمه های غیر استاندارد و.. مجموعا چیزی در حدود 900000هزار رای مورد دست برد قرار گرفت دراین محاسبه ما به این نتیجه رسیدیم که 460 هزار رای از داکترعبدالله ضایع شده و به همین پیمانه رای برای نامزد رقیب ساخته شده است و به این دلیل انتخابات دور اول را بی نتیجه ساخت. در دور دوم امکان دارد با این چالش روبروشویم. کمسییون گفته است که چیزی در حدود سه هزار ششصد محل را  این بار اضافه کرده است. کمیسیون به گونه آمار وارقام می دهد که کسی نمی تواند درک نماید که این محلات درکجا اضافه شده و دلایلی آن در چه بوده است. ابهامات زیادی در کار کمیسیون وجود دارد. در همین لحظه به سایت کمیسیون مراجعه کردیم و می بینیم که 22 هزار چندصد محل سایت های است که گفته است در روز انتخابات باز است. این رقم با آن چیزی که اعلام کرده بود متفاوت است اگر سه هزار ششصد محل اضافه شده باشد این رقم را با 21 هزار سایت قبلی بگذاریم بشتر از 22 هزار می شود به هرصورت کسی نمی داند که محلات نهایی در  انتخابات چند محل است. اشکال دیگر هم این است که به درستی توضیح داده نشده که در کجا این محلات اضافه شده و دلایلی آن درچه هست؟. این مجمل کاریها سبب گردیده که تیم ها نسبت به کار کرد کمیسیون مستقل انتخابات و آقای آمرخیل، اعتراض داشته باشند.

گذشته ازاین گرفتاریهای که داریم مساله مهم دیگر گلوگاه ها است. ببینید کمیسیون اعلام کرده است که فورمه های نتیجه که ازتمامی ولایات در آمار ملی گرد آوری می شود کمیسیون برای ورود اوراق و داخل کردن نتیجه نهایی در سیستم شمارش، هفت مرحله را در نظرگرفته است. حال دراین گذرگاه ها باید ناظران تیم و ناظران جامعه جهانی حضور داشته باشند و از نزدیک شاهد و ناظر باشند که چه گونه اوراق وارد سیستم شمارش می شود. در مرحله قبلی ناظران و مشاهدان در فاصله چند متری استاده بودند و می دیدند که آدمها در یک گوشه ای رفت آمد دارند و کار می کنند اما اینکه چه کار می کنند را کسی نمی داند. این بار ما، از کمیسیون مستقل انتخابات خواسته ایم که که ناظران ما دراین هفت گذرگاه باید حضور داشته باشند که گفته است درست است ما ترتیب این کار را می دهیم. این مساله به این دلیل حساسیت برانگیزشده است که در دوراول کمیسیون اعلام کرده بود که سیستم ما، جعل ناپذیراست ولی واقعا ما از خود سیستم ، 1433 فورمه تقلبی و جعلی و ساختگی را از خود سیستم شمارش بیرون کردیم و اگراین فورمه ها بررسی می گردید، انتخابات در دور اول نتیجه اش را داده بود.

مجری تلویزیون: شما این موارد را نوشته و اعتراضات تان را به کمیسیون سمع شکایات کرده اید و با توجه به این نکات که اشاره کرده اید چه گونه می شود به این کمیسیونها اعتماد کرد؟

محمد ناطقی: همان گونه که اشاره کردم ما به عمق اشکالات کار کمیسیون از همان اول پی برده بودیم و به همین دلیل وقتی زیادی گذاشته شد که اسناد از سیستم شمارش کمیسیون کشیده شود که تیم فنی ما همین کار را کرده است.1433 فورمه مشکوک و سوال برانگیز را بیرون کردیم و متاسفانه این کمیسیون سمع شکایات بود که آن را بی جهت مشمول زمان کرد و در گوشه ای گذاشت. در دور اول انتخابات، کمیسیون سمع شکایت کار مستقلی را انجام نداد. به عنوان مثال 525 محل را کمیسیون مستقل انتخابات در دور اول بی اعتبار ساخت و کمیسیون سمع شکایات بدون اینکه حتا یک مورد آن را سوال نماید را باطل اعلام کرد. کارکرد هردو کمیسیون به گونه ای است که گویان زیرنظریک مهندس کار می کند درواقع ما یک کمیسیون داریم و با دو نام کارمی کند. درحالیکه هردو کمیسیون وظایف مستقل و قوانین مستقل و کارهای مستقل دارد و لی در مرحله اول ثابت شد که دو کمیسیون کاریک کمیسیون را انجام داد.

نکته اساسی این است که برخی می پرسند که با این وضع چه باید کرد؟ جواب این مساله خیلی روشن است. ما انتخابات داریم و قوانین انتخابات و قانون اساسی ما را ملزم می سازد که انتخابات باید برگزار شود. در قانون اساسی و قانون انتخابات مراجع برگزارکننده انتخابات هم روشن شده است دو مرجع تصمیم گیرنده همین دو کمیسیون می باشد. اینکه ما این همه تاکید و اصرار داریم به همین دلیل است که انتخابات باید به صورت شفاف برگزار شود نتیجه انتخابات مورد تایید مردم، جامعه جهانی،احزاب سیاسی گروهای مدنی باشند. تیم بازنده هم باید شکست خودرا قبول نماید تمامی این مسایل برمی گردد به این اصل که انتخابات باید بی طرفانه و منصفانه برگزار شود. دراین میان نقش دو کمیسیون به خصوص کمیسیون مستقل انتخابات اهمیت زیادی دارد. مسوولیت مراجع برگزارکننده بی نهایت مهم است. مردم درانتخابات 93 حماسه خلق کردند نهادهای امنیتی به وظایف خود خوب عمل کردند و مقامات حکومتی هم دخالتهای ویران گر نداشتند. تیم ها هم رقابتها و پیکارهای شان درست بودند تنها اشکالی که وارد شده برکارکرد دو کمیسیون بوده است. دوردوم اهمیتش بالاتر ازدور اول است زیرا دور دوم دیگر تکراری ندارد به همین اساس است که تاکید داریم که دو کمیسیون صادقانه شفاف و با دقت فراوان کار نمایند.

 

بحث امنیت و تجاوزات مرزی پاکستان درگفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کارشناس مسایل سیاسی ( 7)

بحث امنیت و تجاوزات مرزی پاکستان درگفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کارشناس مسایل سیاسی ( 7)


خبرنگارنور: وضعیت مرزی و تجاوزات پاکستان به صورت بی سابقه ای گسترش یافته  است ریاست جمهوری طی بیانیه ای گفته  است که هدف ازاین راکت بارانها، اخلال در مساله انتخابات می باشد شما رویداد های آخیر را چه گونه ارزیابی می کنید و ارتباط آن به مساله انتخابات تا حد جدی است؟

محمد ناطقی: البته این احتمال است که چنین ارتباطی را پیدا کرد و می دانیم که پاکستان در امنیت افغانستان صداقت ندارد این مساله از خود دلیل دارد. عمده ترین دلیل آن بحران دپلماسی بین کابل و اسلام آباد است. امنیت پیش ازخود یک اصلی دیگری را دارد و آن مناسبات سیاسی  است وقتی که سیاست بهم بخورد به صورت طبیعی پیامدهای بعدی و امنیتی را درپی دارد. گفته باشیم که حملات مرزی یک امر تازه ای نیست نزدیک به چهارسال است که این حملات گاه گاهی ادامه یافته است. فکر می کنم درسال 2013 هشت ماه این بمباران و راکت باران ادامه یافت. بنابراین ارتباط راکت باران با مساله انتخابات را نمی توان رد و هم نمی توان دلیل اصلی دانیست زیرا این مساله سابقه دارد. نکته دومی که باید به آن اشاره کرد وآن این است که حکومت افغانستان در برابر این حملات نباید بی تفاوت باشد. این مساله روشن است که جنگ بین افغانستان و پاکستان، هرگز تبدیل به جنگ تمام عیار نمی شود این حملات مرزی را همیشه پاکستان با هند داشته است این کشور عادت دارد که هرازچند گاهی این گونه حملات را با همسایگان خود داشته باشد.

 باهند این گونه عمل کرده تفاوت که هند با افغانستان دارد این است که هند دربرابر این گونه تعرضات و مزاحمتها، پاسخ می دهد البته پاسخ به مثل در حدی همان راکت باران های مرزی و نه چیزی بشتر از آن. افغانستان باید بی تفاوت نباشد اینکه تنها شعاردهد و احضارات دهد کافی نیست. در همین لحظه که ما باهم گپ می زنیم وزیر دفاع اعلام داشته  است که رییس جمهورکرزی فرمان احضارات به وزیر دفاع داده است در حال حاضر نیروهای وزارت دفاع در همه جا به حال آماده باش می باشند. این ها البته کاری درستی است و یک وظیفه ملی می باشد. اما باید گفته باشم که حکومت افغانستان اقدامات به مثل نداشته است امریکه نیروهای پاکستان به خوبی روان شناسی ما را درک کرده است و می داند که افغانستان اقدام به تعرض موردی هم نمی کند درحالیکه این حق طبیعی افغانستان است که ازخاک خود دفاع نماید.

مجری برنامه: با این وضع که افغانستان پاسخ  نمی دهد و ازسوی هم کماکان حملات راکتی پاکستان همان گونه که اشاره کرده اید، نزدیک به چهار سال است که ادامه دارد بنابراین چه راه حل و راهکار مشخصی می تواند حکومت افغانستان در نظربگیرد و این که هم چنان دست بسته و تماشاگر حملات پاکستان باشد، نیز قابل قبو نیست. ازسوی هم حملات راکتی مرزی همزما شده است با انتخابات 93 شک نداشته باشیم که روی انتخابات هم این گونه حملات تاثیردارد. به صورت مشخص افغانستان چه باید بکند؟

محمد ناطقی: همان گونه که اشاره کردم حملات راکتی نباید بدون پاسخ بماند درست در همان حدی که طرف اقدام کرده است. البته استدلال پاکستان که گروهای شورشی و تروریستهای پاکستانی در خاک افغانستان پناه گرفته و هر ازچند گاهی وارد خاک پاکستان می شوند و سربازان پاکستانی را می کشند و بعد به طرف خاک افغانستان برمی گردند و نیروهای پاکستانی آنها را تا خاک افغانستان تعقیب می کنند و چیزی بشتر ازاین نیست. البته این حرف پاکستان موجه نیست. زیرا همان گونه که بارها گفته شده است که نیروهای تروریستی افغانستان در خاک پاکستان پناه گاه دارند و مراکز عمده ای درخاک آن کشور دارند و جنگ نیابتی را در افغانستان راه انداخته اند اما افغانستان هیچ گاهی به  این دلایلی که پاکستان برای توجیه حملات خود یاد داشت کرده ، روی نیاورده است. کسی خبر ندارد که افغانستان تروریستهای شبکه حقانی را تا داخل خاک پاکستان تعقیب کرده باشد اما پاکستان یگانه دلیلش این است که ما تروریستهای پاکستانی را دنبال می کنیم و موشکهای که در خاک افغانستان اصابت  کرده به همین دلیل بوده است. جواب درست و منطقی همان است که اشاره کردم خاموشی و بی تفاوتی نیست. پاسخ درحدی که لازم باشد، ضروری است.

اما راه حل مساله هرگز جنگ و حملات راکتی به خاک هم دیگر نمی باشد.افغانستان دو  کشورهمسایه است و باید روابط و گرفتاریهای که در مناسبات دو کشور سایه انداخته باید آنها را برطرف کرد. افغانستان با پاکستان مسایل تاریخی دارد، مسایل مرزی و تجاری دارد خصومت هند و پاکستان نیز در مناسبات دو کشور تاثیرگذاشته است. تروریستهای دو کشور از پردرد سرترین گرفتاری برای دو کشورشده اند وده ها مسایل ازاین دست در روابط دو کشور مشکل خلق کرده است. این مسایل را نمی شود با جنگ حل کرد و یا تروریستها را ابزار دست قرارداد و از آنها به عنوان ابزار تصفیه حساب، کار گرفت. تمامی این مسایل قابل گفتگو و بحث است و هردو کشور باید به حل دپلماسی اهمیت قایل شوند کاریکه نه ما کرده ایم و نه هم پاکستان به آن اهمیت قایل است.

مجری برنامه تلویزیون: شما به صورت مشخص  بفرمایید که حکومت افغانستان دربرابراین حملات چه باید بکند و چه اولویتهای از نظرشما مهم  است که باید آن را عملی نماید؟

محمد ناطقی: چند نکته اساسی به عنوان اولویتهای افغانستان ضروری است. اولین مساله تقویت نیروهای امنیتی افغانستان می باشد افغانستان هم برای امنیت داخلی خود و هم در مقابل تجاوزات خارخی به نیروهای امنیتی و نظامی ورزیده احتیاج دارد. درحال حاضر352 هزار نیرو نظامی را داریم این نیرو به لحاظ کمیت مناسب افغانستان می باشد اما این عدد کافی نیست نیروهای نظامی کشور باید تقویت و تجهیز شود. به همین دلیل است که موافقت نامه ا منیتی باید امضا می شد که نشده است اولین کاری رییس جمهوربعدی، امضای سند همکاریهای امنیتی است در چارچوب این سند جامعه جهانی ملزم می شود که به نیروهای افغانستان کمک نماید. اولین اولویت برای مقابله ، تقویت و تجهیز نیروهای امنیتی افغانستان هست اینکه گفته می شود نیروهای ناتو به نفع افغانستان باید وارد جنگ با پاکستان شوند این حرف توهمی بیش نیست آنها هیچ دلیلی برای خود نمی بینند که بخاطر افغانستان با پاکستان وارد جنگ شوند. اینها توقعات بی جای باید باشد این خود افغانستان است که باید از مرزهای خود دفاع نماید و  امنیت خودرا تامین نماید مسولیتها به دوش خود افغانها گذاشته می شود همین که جامعه جهانی به نیروهای افغانستان کمک نماید و درامر آموزش و تجهیز آنها بکوشد جای قدر دانی است.

نکته دوم عنصر دپلماسی است افغانستان همان گونه که عرض کردم باید مسایل محل نزاع را روی میز بگذارد با پاکستان وارد گفتگو شود. هرچه دارد آنها را با طرف مقابل خود طرح نماید. مساله تروریزم ریشه درهمین فقدان اعتماد دارد دو کشور باهم اعتماد ندارند و می خواهند مسایل شان را در قالب مزاحمتها علیه هم دیگر پیش ببرند.  از تروریزم به عنوان ابزار استفاده نمایند. کاریکه طرف پاکستانی به خوبی انجام می دهد. همین دیروزتصاویری در ولایت کنرپخش گردید که نشان دهنده اوج جنایت و بیرحمی را نشان می داد کسی جزئیات مساله را نمی داند ولی گفته شده است که بالای صد نفراز اعضای لشکر طیبه پاکستان وارد کوهای ولایت کنر شده و ده ها طالب مسلح را دستگیر و به جوخه اعدام فرستاده اند. تصاویر نشان می دهد که مردان نقاب پوش آدمهای را به نام طالب دستگیر و پای تیره آهن می  برند و ریسمانهای پلاستیکی را به گردن شان می اندازند این نوع جنایت در گوشه ای از خاک کشورما انجام می شود.لشکرطیبه، همان گروهای وابسته به استخبارات است که در هرجا آدم می کشند و حالا وارد خاک افغانستان شده و طالبان که به درستی نتوانسته امر انتخابات را اخلال نمایند را این گونه اعدام می کنند.

استفاده ابزاری از تروریستها برای ایجاد بی نظمی در افغانستان کار استخبارات است. حمله انتحاری به کاروان داکتر عبدالله و سوء قصد به جان ایشان و معاونان شان کارهای استخباراتی است. ما همه این رویدادهارا داریم و هرروز آن را با گوشت و پوست خود لمس می کنیم و واقعا برای ما بسیار تلخ و ناگوار است اما یگانه راه حل آن دپلماسی است. هر آنچه می بینیم در غیبت دپلماسی و در فضای مصیبت بار مناسبات سیاسی صورت می گیرد. عنصر دپلماسی بی نهایت مهم است. نکته سوم هم این است که حکومت افغانستان در سیاست خارجی خود تعریف و دسته بندیهای متحدان خود را داشته باشد. ما روابط بسیار نا مناسب با دوستان خود داریم و آنها در حالات و شرایط سخت ما را تنها می گذارند دلیل آن همین بی ثباتی و بی نظمی در سیاست خارجی ما هست و نه چیزی دیگر. درطی 13 سال گذشته ما می توانستیم از تسهیلات متحدان خود در همه عرصه ها کمک بگیریم که نگرفتیم درحال حاضر این پاکستان است که با جامعه جهانی یک دست شده و به خود و به ضرر ما کار می کند. از این مسایل که بگذریم وحدت ملی و یک پارچگی ما خیلی مهم است از تفرقه های اجتماعی و سیاسی ما مخالفان ما سودی زیادی می برند ما باید خلاء های تفرقه را که اقامت گاه شیطان است را پر نماییم. اینها در واقع کارهای مهمی است که ماباید انجام دهیم. تقویت نیروها امنیتی با امضای موافقتهای امنیتی، راه حل دپلماسی و طرح موضوعات مهم روی میز مذاکره، اعتماد سازی در مناسبات و و حدت ملی از جمله کارها و اولویتهای است که باید انجام دهیم. درکناراین مسایل پاسخهای مقابله به مثل را درحد ضرورت نباید فراموش نماییم.

تشکر فروان

 

 

جواب انتحار

جواب انتحار

امروز شانزدهم جوزای 93 رویداد خونینی درکوته سنگی هتل آریانا، صورت گرفت. تروریستهای دیوانه مقامات تیم اصلاحات و همگرایی را هدف آماج انتحاری قرار دادند. داکتر عبدالله و همراه هان و معاونان شان هنگام خروج از هتل آریانا و حرکت به طرف هتل کانتیننتال، مورد حمله یک موترسراچه انتحاری قرارگرفت و بعد با فاصله اندکی حمله دوم که گفته شده بمب مغناطیسی بود، صورت گرفت. دراین رویداد تروریستی، موترهای زره داکترعبدالله ازکارافتاد و موتر محمد خان هم درجای خود متوقف و بسیار صدمه دید. موتر استاد محقق هم خسارات جدی برداشته است. هدف از انتحار از بین بردن مقامات تیم اصلاحات بود و با مهارت زیادی طراحی شده به گونه ای که هرسه مقام را مورد حمله قرارداد. همان گونه که اشاره شد در حمله اول موترداکترعبدالله و معاون ایشان انجینیر محمد خان آسیب جدی می بیند و درحمله دوم موتر استاد محقق مورد حمله قرار می گیرد و صدمات سختی به ماشین می رسد. من ازنزدیک موترهای زره محمد خان و داکترعبدالله و استاد محقق را دیدم . نجات آنها شبیه به یک معجزه می ماند. دراین حمله سه نفراز بادی گاردها و محافظان داکترعبدالله به شهادت می رسند و 22 نفر مردم که درکنارجاده دست فروشی و کارمی کردند زخمی و سه نفرا زمردم بیگناه و مظلوم نیز به شهادت رسیده اند. این حمله درنوع خود ترسناک بود و هدف به گونه مشخص ازبین بردن رهبران تیم اصلاحات بوده است.

البته گفته باشم این چندمین حمله ای است که  به تیم اصلاحات و همگری صورت گرفته است. در جریان پیکارهای انتخاباتی ده هاتن ازحامیان و ماموران ستاد انتخاباتی داکتر عبدالله به شهادت رسیده است تا حالا گزارش شده است که سه بار به جان داکترعبدالله سوء قصد صورت گرفته است. اولین سوء قصد در سروبی هنگام باز گشت ازننگرهار در دور اول انتخابات بود، دومین حمله هم درولایت غزنی صورت گرفت و آخرین حمله انتحاری همین انفجارهولناک امروز بوده است. البته تیمهای رقیب  و تیم داکتر اشرف غنی احمد زی شاهد حملاتی ازسوی دشمنان مردم افغانستان نبوده است. امروز داکتر اشرف غنی حمله به کاروان تیم اصلاحات و همگرایی را محکوم کرد ولی متاسفانه درسایتهای مرتبط به آقای احمدزی و هواداران شان تاجای که توانستند، سمپاشی و جو سازی نامردانه ای راه انداختند و تمامی حرف شان این بود که حملات امروز ساختگی و ازسوی خود تیم اصلاحات برنامه ریزی شده است. این گونه برداشت ناشی از ذهن مریض آدمهای هستند که دراطراف این تیم جمع شده اند. حال پرسش اساسی این است که راه حل و جواب انتحار چیست؟ و چه گونه  باید به این پدیده شوم پاسخ داده شود من دراین نوشته به چند پاسخ اساسی به این پرسش که جواب انتحارچیست را، اشاره می کنم:

الف –  مقابله نیروهای امنیتی و جواب دندان شکن به تروریستها

این مساله ناشی ازاین می شود که تروریزم هیچ زبانی را به رسمیت نمی شناسد جواب تروریست بیرحم و مسلح مقابله دندان شکن است. برای کوبیدن تروریزم باید نیروهای امنیتی تقویت شود و همه امکانات و تجهیزات به این صورت برنامه ریزی شود که تروریریستهارا باید در جا خفه کرد. تقویت نیروهای امنیتی یگانه راه حل معضل تروریستها و نامحرمان می باشد. البته این منطق به این صورت قابل طرح است که تیم رقیب به این اعتقاد نیست و حکومت ما هم تعریف روشنی از تروریزم نداشته است رییس جمهورکرزی روی جنازه قربانیان رویدادهای تروریستی حاضر و عاملان انفجار و انتحار را برادر خطاب کرده این مساله را رییس جمهور بارها و بارها تکرارکرده است. تیم تحول هم سیاست روشنی دربرابرتروریزم ندارد وگفته است که راه حل تنها و تنها گوش دادن به حرف تروریستها می باشد یکی از سخنگویان تیم تحول می گفت: اصلا طالبان تروریست نیست آنها اصولا جریان نظامی نیستند آنها گروه سیاسی می باشند که برای هدف خود اسلحه گرفته اند و باید به خواست سیاسی آنها جواب مثبت داد. برداشت و روایت تیم تحول نسبت به طالبان بسیار مبهم و مشکوک به نظرمی رسد این تیم اگر به قدرت برسد به گفته آقای احدی قدرت را با آنها تقسیم می کند و یا اداره موقت با آنها می سازد. تقویت نیروهای امنیتی در حقیقت پاسخی است به این دیدگاه. تروریزم نامحرم است و برای مردم افغانستان حرمتی قایل نیست به جان و مال مردم حمله کرده و می کنند. حمله امروز به تیم اصلاحات و همگرایی نمونه از این بی حرمتی به ارزشهای ملی و دموکراسی است گرچه تاکنون به دلیل شنیع بودن آن کسی مسوولیت آن را به دوش نگرفته است ولی شک نداشته باشیم که حمله امروز کار کسانی است که برای ما حریم ملی قایل نیست و به ارزشهای ملی ما و به جان، مال مردم حمله می کنند. جواب برای آن، مقابله به مثل، جدی و بیرحمانه ازسوی نیروهای امنیتی می باشد.

ب -  تقسیم قدرت مطابق میل دشمنان و کنار گذاشتن بخشهای ازارزشهای نظام

این مساله درعالم خیال و تیوری و امر ذهنی نیست آقای احدی عضو فعال وبرجسته تیم تحول این مساله را همین اخیرا طرح کرده است وی معتقد است که باید قدرت را با طالبان تقسیم کرد. آقای احدی گفته است ما همین کار را خواهیم کرد وقتی خبرنگار از آقای نویان یکی از سخنگویان تیم تحول می پرسد که شما گفته اید که می خواهید قدرت را باطالبان شریک نمایید طالبان که نظام سیاسی افغانستان را قبول ندارد و گفته شده است که آقای احدی گفته است حتا حاضراست اداره موقت تشکیل شود. آقای نویان در پاسخ به این مساله می گوید: نه ما این کار را نمی کنیم و ما براساس طرحی مصالحه ای که داریم می خواهیم با طالبان و مخالفان مسلح صلح نماییم. البته طرح شان معلوم نیست که چه هست آقای نویان می گوید: آقای احدی یک فرد است که به تیم ما پیوسته است هرآنچه گفته است مربو ط  خود شان می شود ایشان تاکید می کند که تیم ما یک تیم بزرگی هست هرکس از هرجای آمده و اظهار نظر می کند که حق شان است ولی موضع تیم تحول نیست. موضع همان چیزی است که درطرح نوشته شده است. از مفاهیم و مضمون سخنان آقای احدی این گونه برداشت شده است که قدرت را با مخالفان مسلح باید تقسیم کرد و حتا اداره موقت باآنها ساخت.

آقای محمدی در گفتگوی و بحث مصالحه با من می گفت ما برای ابد جنگ نداریم هرجنگی باید به صلح برسد چنانچه جنگهای خونین احزاب سیاسی به صلح رسید وی می گفت مخالفان مسلح هم مسلمان است و هم افغان و ماباید مشکل را با آنها حل نماییم آقای زهیر سخنگوی دیگر تیم تحول طالبان را یک جریان سیاسی تعریف می کند اینها حرفهای است که آنها هرشب با رسانه ها درمیان گذاشته و می گذارد. فهم ودرک مشترک این است که تیم تحول می خواهد بخشهای از قدرت را با مخالفان مسلح که هرروز آدم می کشند و دست به ترور می زند، باید تقسیم کرد تا مساله تروریزم خاتمه یابد.

ج – بکار گیری دیپلماسی فعال برای پایان دادن به جنگ نیابتی و استخباراتی

این منطق ناشی از این می شود که اصولا تروریزم درافغانستان یک پدیده استخباراتی است و ریشه در پایتختهای کشورهای منطقه دارد بنابراین برای اینکه تروریزم افغانی ریشه کن شود ما باید دپلماسی فعالی در پیش بگیریم و اعتماد سازی نماییم با دپلماسی به کشورهای که تروریزیم در سرزمین و جغرفیای آنها لانه های وحشت درست کرده است را برطرف نماییم تروریزم بدون پشتوانه استخباراتی نیست جنگ افغانستان صورت نیابتی خصومت های کشورهای منطقه را دارد. این استدلال به این دلیل اهمیت دارد که اگر کشورهای منطقه و فرامنطقه به صورت صادقانه باهم همکاری داشته باشند و با هم اعتماد نمایند دراین صورت مساله تروریزم حل خواهد شد. طرف داران این منطق می گویند حرف آقای مایک مولن درست است که گفته بود جنگ تروریستها در افغانستان علیه نیروهای افغان و علیه نیروهای بین المللی ، جنگ نیابتی است وی به صورت مشخص اردو و حکومت پاکستان را متهم کرد که این جنگ را علیه ما راه انداخته اند. راه حل مساله در جنگ استخباراتی و نیابتی، دیپلماسی فعال با خیزشهای تروریزم است افغانستان باید مسایل مورد نزاع را با کشورهای همسایه به خصوص پاکستان حل نماید افغانستان و پاکستان اختلافات زیاد تاریخی، مرزی ، تجاری امنیتی و رقابتهای هند و پاکستان را دارد برای حل این مساله باید با پاکستان وارد گفتگوی معنی دارشد و هرآنچه که مورد نزاع طرفین است را روی میز گذاشت و مذاکره کرد شاید نتایج آنی را به دست ندهد ولی در بلند مدت تاثیرگذار هست.

 و همین گونه باید ظرفیتهای دپلماسی کلان را درسطح منطقه و جهان به وجود آورد در طی سیزده سال گذشته شرایط و تسهیلات زیادی برای افغانستان پیش آمد افغانستان با احساس مسوولیت باید ازاین امکانات استفاده می کرد که نکرد حکومت آینده باید تواناییها وظرفیتهای شان را بالا ببرد و مساله تروریزم را که ریشه در پایتخت کشورهای منطقه دارد را با دپلماسی حل نماید.

د -  حضور درپای صندوقهای رای در24 جوزای 93

این مساله اهمیت زیادی دارد زیرا تعریف متضاد با هدف تروریزم داشته است. تروریزم همان گونه که اعلام کرده است دشمن انتخابات 93 است. گروهای مسلح و طالبان اعلامیه داده که با تمام نیرو انتخابات 93 را برهم خواهم زد طالبان در بیانیه خود به مردم اخطارداده که در انتخابات شرکت نکنند درگذشته هم آنها ناخنهای مردم را قطع کردند و حالا هم بیانیه صادرکرده که درپای صندوقهای رای کسی نرود طالبان به صورت جنون آمیزی تا به حال آدم کشته گروه سیاسی نیست گروه بیرحم نظامی می باشد جنگ بهاری دارد جنگ علیه انتخابات را اعلام کرده وگفته است که انتخابات را به هم می زند حمله امروز به نامزد پیشتازانتخابات مصداق بارزی بهم زدن انتخابات بود آنها اگر مو فق می شد و به هدف خود می رسید، واقعا به هدف اصلی خود رسیده بود دیگر ما انتخابات نداشتیم و دشواریهای زیادی برای مردم خلق شده بود. حال برای اینکه هدف طالبان را نابود و خنثا کرد باید به پای صندوقهای رای رفت. صندوق و رای، هدف متضاد مردم با طالبان می باشد. و باید با حضور درپای صندوقهای را جواب انتحاررا داد. این منطق در ذات خود بسیار قوی است. داکترعبدالله بخوبی آگاه هست که مردم با مشارکت پرشورخود تمامی توطیه های دشمن را خنثا می کند در 24جوزا به همان پیمانه که مردم شرکت داشته باشند، حکومت برخواسته ازآن قوی و توانا خواهد بود وقتی حکومت با رای مردم انتخاب شود این حکومت می تواند همه کارهای دیگری که در جنگ با تروریزم ضروری است را به جای می آورد. با حکومت مردمی، مشروع و منتخب می توان ظرفیتهای امنیتی، دپلماسی فعال و ابزارهای دیگر زندگی را تامین کرد. پاسخ و یگانه پاسخ به تروریزم ، حضور درپای صندوهای در 24 جوزای 93 است.

بحث مواد مخدر در: گفتگوی و یژه ای انتخاباتی طلوع نیوز با محمد ناطقی دیپلمات و کار شناس مسایل سیاسی( 6)

بحث مواد مخدر در:

گفتگوی و یژه ای انتخاباتی طلوع نیوز با محمد ناطقی دیپلمات و کار شناس مسایل سیاسی( 6)

مجری طلوع نیوز: با تشکر جناب آقای ناطقی بحث را با شما شروع می کنیم در مورد مواد مخدر چه برنامه ای دارید؟ و چه گونه می خواهید آن را ریشه کن نمایید؟

محمد ناطقی: سلام خدمت بینندگان عزیز. بحث مبارزه با مواد مخدر سه حوزه بنیادی و اساسی دارد برنامه باید برای همه این ساحتها نوشته شود دولت اصلاحات و همگرایی درمنشور ملی و انتخاباتی خود، طرح جامع و فراگیری را درمبارزه با مواد مخدر ساخته است. ما ابتداء باید تعریفی از مواد مخدر داشته باشیم و حوزه گسترش این پدیده شوم را مورد بررسی قرار بدهیم. ما در طرح به این نکته اشاره کرده ایم و روی آن تاکید زیادی داریم که مواد مخدر ریشه ای همه فساد ها و گرفتاریهای مردم افغانستان می باشد. ما درحال حاضر یک میلیون ششصد هزار معتاد داریم و این خود مصیبتی بزرگی برای مردم افغانستان است. جمعیت ما اگر سی میلیون باشد حالا یک میلیون ششصد هزار آن معتاد شده است. درکناراین مساله می بینیم که که یک میلیون هفتصد هزار دهقان و زارع ما مشغول تولید مواد مخدر هستند. افغانستان بالای نود درصد مواد مخدر دنیا را تولید می کند. درامد های نامشروع آن بالای هفتاد میلیارد دالردر سال می شود. چیزی در حدود دومیلیارد آن برای دهاقین افغان و ما بقی آن به کیسه قاچاق بران و مافیای مواد مخدر می رود.

حال برای ریشه کن کردن مواد مخدر ما باید عرصه ملی آن را جدی بگیریم. عزم ملی برای ریشه کن کردن مواد مخدر لازم است. به مردم باید آگاهی داده شود واز نظرشرعی هم باید مضرات آن به مردم گفته شود از همه مهم تراینکه برای دهقانان باید معیشت بدیل درنظر گرفته شود و دهاقین آسیب پذیر مورد حمایت قرار بگیرد همه این مسایل در طرح تیم اصلاحات و همگرایی ذکرشده است. درکناراین مساله ما باید اصلاحات و تغییرات عمده درقوانین مبارزه با مواد مخدررا به وجود بیاوریم. درکناراصلاحات در قانون باید نهاد ها و میکانیزم های عملیاتی و اجرایی توانا و دانا را سازمان دهی نماییم مساله مبارزه تنها درگرو وزارت مبارزه با مواد مخدر نمی تواند شود باید چندین وزارت درامر مبارزه با مواد مخدر سهم بگیرد وزارت سرحدات، وزارت داخله ریاست امنیت ملی وزارت خارجه که امور دیپلماتیک مبارزه را دنبال می کنند. مشارکت این همه وزارت خانه ها مستلزم ایجاد یک نهاد مشترک و قوی است این کاری است که ما درنظر داریم اینکه می گوییم تغییرات اصلاحات به وجو آید مشعر به همین مسایل است شما باید قوانین داشته باشید که پاسخ گوی این نهاد ملی مبارزه با مواد مخدر باشد.

ازاینها که بگذریم دستگاه قضایی ما باید اصلاح شود. در افغانستان این مقامات و افراد است که سوار برقانون است قانون بالای آنها تطبیق نمی شود و قانون حاکم  روی افراد زورمند نیست و اجرا نمی شود در طرح، ما این گونه برنامه ریزی کرده ایم که در مبارزه با مواد مخدر باید قانون را بدون چون و چرا تطبیق نماییم ولو اینکه شامل نزدیک ترین مقام حکومتی باشد مثلا برادر من باشد.

مجری تلویزیون: شما در اول سه حوزه در امر مبارزه با مواد مخدر را طرح کردید حالا به دو حوزه مردمی و و دولتی اشاره کردید و گفته اید که نهاد فراگیرملی شامل چندین وزارت خانه باید ساخته شود و اینکه قوانین اصلاح شود و تطبیق قانون را برای محو مواد مخدر در درجه اول برنامه های تان شمرده اید حال حوزه سوم مبارزه با مواد مخدر چه هست؟

محمد ناطقی: این پرسش مهمی است ما همان گونه که به چند ساحت ملی اشاره کردم ولی این ساحتها کافی نیست حوزه بسیارمهمی دیگری هم داریم که اگر آن را درمبارزه با مواد مخدر در نظر نگیریم ما هرگز قادر به محو مواد مخدر درکشور نستیم. این حوزه سومی ساحت بیرونی و بین المللی مبارزه با مواد مخدر است. ما در مبارزه با مواد مخدر "پکت پاریس" را داریم بیش از 50 کشور در پاریس یک سند را امضا کرده اند و همه این کشورها متعهد شده اند که درامر مبارزه با مواد مخدردرکنار مردم افغانستان باشند. تعهدات دو جانبه و چند جانبه افغانستان و تعهدات جامعه جهانی براساس معاهدات مبارزه با مواد مخدر، از جدی ترین خواسته های ما در طرح و منشور اصلاحات و همگرایی می باشد. جامعه جهانی به این دلیل باید درکنار مردم افغانستان باشد. آنها درسال 2001 در نشست بن به این مساله نیز تعهد داده بودند که درکنار مبارزه با تروریزم، مبارزه با تریاک  نیز جزء از برنامه های آنها بوده است. همان گونه که مواد مخدر جان میلیونها هم وطن ما را به خطر انداخته وهمان گونه که اشاره کردم بالای یک میلیون ششصد هزار انسان معتاد داریم و یک میلیون هفصد هزار دهقان تریاک .

می دانیم که افغانستان، نود درصد مصرف استفاده از مواد مخدررا تامین کرده است. رشد و توسعه مواد مخدر دال مرکزی بازار مصرف را هم دارد. تقاضای گسترده در جهان و جود دارد که در افغانستان مواد مخدر تولید می شود. مافیای مواد مخدر هم با کمکهای عوامل حکومتی خود آن را درسطح دنیا منتقل می کند. یک وقت معاون دوم ریاست جمهوری می گفت: اگر عوامل حکومتی کمک نکند هرگز مواد مخدر به این پیمانه به خارج صادر نمی شود. راه حل این است که جامعه جهانی باید به تعهدات امضا شده شان وفادار باشد و کمکهای را که می کند هماهنگ با حکومت افغانستان انجام دهد.

مجری تلویزیون: شما برای مبارزه با مواد مخدرتا به حال به سه حوزه اشاره کردید. حوزه مردمی مبارزه با مواد مخدر، ساحت حکومتی و دولتی تطبیق قانون اصلاحات و تغییرات در قانون و مدیریت بالا بردن ظرفیها در قالب یک نهاد منسجم از چندین وزارت و همین گونه به عرصه بین المللی و تعهدات مشترک افغانستان با جامعه جهانی اشاره کرده اید.حال بفرمایید غیر ازاین موارد که برشمرده اید، عواملی دیگری هم هست که به آن اشاره نکرده اید؟ یعنی دیگر چه ابزاری درطرح تان هست که با استفاده از آن بتوانید مساله مواد مخدر را ریشه کن ساخت؟

محمد ناطقی: بله مسایلی زیادی است که درطرح به صورت جزیی به آن پرداخته شده است. ما برای ریشه کن کردن مواد مخدر به حوزه امنیتی باید اهمیت زیادی قایل شویم. مطالعات میدانی نشان داده است که کشتزارهای مواد مخدر عمدتا در ساحات نا آمن می باشد این مساله از خود دلیل دارد جنگ و تریاک رابطه ارگانیک دارد. مافیای مواد مخدر در نا امنی می تواند موفق به تولید و قاچاق مواد مخدر شود. جغرافیایی تریاک و تروریزم باید درقلم رو حکومت وقانون قرار بگیرد. تروریزم عمده ترین درامد آن مواد مخدراست مافیای مواد مخدر به دست مافیا است و آنها هستند که به جنگ دامن می زنند. طالبان منابع مالی شان در جنگ گذشته از حوزه های خلیج فارس و کشورهای عربی ثروتمند، تولید مواد مخدر شناسایی شده است. طالبان سه منبع مالی در طی سیزده سال گذشته داشته است. قطاع طریقی  وراه گیری و اخاذی از مردم البته تاحدی جمع کردن عشر ذکات، دومین منبع مالی و مهم ترین آن قاچاق مواد مخدر بوده است طالبان زارعین را وادار به کشت تریاک کرده و از محصولات آن عشر ذکات گرفته است و بازهم طالبان در قاچاق آن نقش اساسی داشته اند. همین پنج طالبی که از زندان گوانتوناما آزاد شده اند چند تای شان از عمده ترین قاچاق بران مواد مخد ر بوده اند و سومین منبع را که اشاره کردم ارسال پول به طالبان از کشورهای خلیج. دولت اصلاحات و همگرایی با تمام قدرت قلمرو تریاک و تروریزم را تحت حاکمیت خود در می آورد ما همان گونه که نگران امنیت مردم خود هستیم نگران این مساله به شدت هستیم و به آن اهتمام زیادی قایل هستیم که منابع مالی نامشروع طالبان را باید خشکاند.

مجری برنامه: شما درتیم تان قاچاق بران مخدر را دارید و یانه؟

محمد ناطقی: البته که نداریم ولی این مساله طرحش دراینجا نیست بحث ما دراین جا بحث از قانون ، تطبیق قانون درامرمبارزه با مواد مخدراست را که داریم. نهاد قوی و تاثیرگزاربرای مبارزه با مواد مخدر و قاچاق بران را باید داشته باشیم آن گاه هرکی و لوی خودم و یا برادرم باشد باید روی آن قانون را اجرا کرد.

طاهرزهیر: عضو تیم تحول به سوال این گونه جواب داد که ما با عوامل مواد مخدر مبارزه می کنیم اما درتیم اصلاحات و همگرایی یک مجموعه ازعوامل فساد جمع شده اند و آنها تا به حال شصت وزارت خانه را بین شان تقسیم کرده اتد وی همین گونه اشاره به کابل بانک کرد.

 مجری برنامه: شما چه می گویید؟

محمد ناطقی: گرچه نمی خواستم وارد این بحث شویم ولی باید بگویم که تفاوت تیم ما با تیم تحول دراین است که آنها همه امور زندگی مردم را به یک فرد گره زده است تیم تحول نه برنامه دارد و نه هیچی تمام گپ آنها خلاصه شده است به یک نفر این همان توتالیتر و خود کامگی است. اما تیم ما تیم ، برنامه محور قانون محور و نهاد محور است برای اداره حکومت ما به قانون تکیه داریم و نه یک فرد. آقای احمد زی کارنامه خیلی بدی دارد. داکتر عبدالله در مان تصدی وزارت خارجه ازسال 2001 تا 2004 درخشان ترین سیاست خارجی و دپلماسی را پیش برد افغانستان ، ثبات دپلماسی را درزمان داکترعبدالله داشته است اما آقای اشرف غنی زمانی شاهراه بین المللی را گرفته بود و همه کمکهای دنیا را می گرفت وی خودرا رییس کمهای انسجام بین المللی ساخته بود. استاد محقق به همین دلیل ازوزارت پلان استعفاءداد و گفت: آقای احمدزی چهارراه بین المللی را گرفته و همه کمکها را برای انسجام کمکهای بین المللی خود جمع می کند و به هیچ کس پاسخ گو نیست بعد که وزیرمالیه شد و حالا که رفقا و اعضای تیم شان قدرت مالیه افغانستان را دراختیاردارند با مدیریت مافیایی خود کابل بانک را به وجود آورد کابل بانک، مربو به مدیریت وزارت مالیه و وزیر می شود.ادامه دارد...