نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

معامله 5 به ازاء 1 گفتگوی با محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی دربرنامه ای ویژه ای تلویزیون 1

معامله 5 به ازاء 1  

گفتگوی با محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی دربرنامه ای ویژه ای تلویزیون 1( 5 )

خبر نگار تلویزیون 1 اجازه دهید اولین پرسش را ازشما آغاز کنیم. جریان از چه قرار است؟ این اقدام امریکا با داعیه و اعتراض به حکومت افغانستان که چرا زندانیان خطرناک را از زندان بگرام آزاد می کنید؟ چه اندازه ساز گاری دارد. این همان سیاست یک بام دو هوا نیست؟

محمد ناطقی: این پرسش باید به این گونه شر ح داده شود. برای آمریکا حیات یک شهروند و یک تبعه شان اهمیت زیادی دارد. مذاکرات با طالبان از ابتداء سال 2011 آغاز شد. در تمام سالهای گفتگو از سوی طالبان نام پنج نفر روی میز گذاشته شده بود. ملا خیرالله خیر خواه مقام سیاسی. ملا وثیق مقام امنیتی و عضو رابط با شبکه القاعده. ملا نورالله نوری و ملا فضل فرمانده بیرحم طالبان نامهای بودند که ازسوی طالبان در برلین و در قطر اجندا گفتگوهای طرفین بود.آمریکا نسبت به آزادی انها تعلل داشت و کسی بخوبی درک نمی کرد که چرا؟ ولی حالا روشن شده است که این پنج نفر سرنوشت شان به رهایی "بویی برگدال" گره خورده بود.نامهای که گرفته شد تنها نام محمد نبی عمری تازه است و حالا این پنج تن با میان جگری قطر از زندان گوانتوناما آزاد و مراسم تحویل دهی و معامله تا ساعات بعد به نمایش گذاشته می شود.
شمااین پرسش را طرح کرده اید که رهایی مقامات طالبان که در جنگهای خونین گذشته دست داشته و آنها به دلیل ارتکاب جنایت دستگیر شده اند. تبهکار باید محاکمه شود سرنوشت تبهکار با حکم دادگاه تعیین می شود شک نداشته باشیم که این پنج نفر جرم سیاسی نداشتند. آمریکا حق ندارد کسی را به دلیل سیاسی دست گیر نماید. اتهام زندانیان گوانتوناما قطعا تبهکاری و کشتار جنایت است ولی حالا در واقع تبهکاران با برگدال افسر جوان معامله شده اند. در اینجا شرح داده شده است که امریکا از مقامات دولت قطر تعهد گرفته است که این پنج نفر به میدانهای جنگ بر نمی گردند و امنیت سر بازان آمریکا را تهدید نمی کنند. قطعا چنین تعهداتی را دولت قطر داده است. حکومت قطر یکی از بد ترین حامیان تروریستها و گروهای افراطی در منطقه است و رابطه بسیار نزدیک با طالبان و شبکه حقانی دارد. قطر همان گونه که نقش حامی و ارباب طالبان را بازی می کند درست مورد اعتماد آمریکا و شریک مطمین منطقه ای آمریکا هم می باشد.
خبر نگار: دولت قطر به آمریکا تعهد داده و این عناصر منافع آنهارا آسیب نمی رساند اما منافع افغانستان چی؟ جنگ در افغانستان جریان دارد برای افغانستان چه ضمانتهای داده شده است؟
محمد ناطقی: افغانستان و شورای عالی صلح همیشه در حاشیه قرار داشته است. مذاکرات هرگز بین افغانستان و طالبان به صورت رو در رو صورت نگرفته است. این مساله ازخود دلیل دارد. طالبان هیچ گاهی حاضر نشد که با شورای عالی صلح و نمایندگان حکومت افغانستان گفتگو داشته باشند.طالبان این مساله را مخفی نکرده اند و همیشه گفته اند که حکومت افغانستان را به رسمیت نمی شناسند و نمی خواهند با دولت افغانستان گفتگو داشته باشند و این مساله درست است.

برای طالبان در قطر دفتر افتتاح شد حکومت افغانستان در جریان دقیق قرار نداشت صحبتهای که به افغانستان شده بود اما در عمل چیز دیگری نشان داده شد.دفتر طالبان در قطر نمایندگی و حکم یک سفارت را داشت و به همین دلیل با واکنش سختی حکومت افغانستان روبرو شد و در نتیجه نمایندگی سیاسی طالبان بسته شد. درماجرای رهایی پنج مقام امنیتی طالب از زندان گوانتوناما حکومت و شورای عالی صلح در جریان نیست و نمی شود گفت که آنها به حکومت افغانستان تعهد داده باشند. اصلا طرح این سوال خارج از موضوع می باشد هیچ ضمانتی به حکومت افغانستان داده نشده است. البته امکان دارد که حکومت قطر ضمانت کرده باشد که این پنج نفر به میدانهای جنگ بر نمی گردند و یا اصلا در خاک قطر برای شان اقامت داده می شوند. هرچه باشد ولی مساله ای بنام تعهد به حکومت افغانستان در کار نیست.
خبرنگار: با این توضیحات که داده اید افغانستان در کجای کار استاده است؟ و مساله بر می گردد به امور امنیتی ولی حکومت افغانستان در جریان نباشد و دیگران تصمیم بیگرند و چرا باید چنین باشد؟
محمد ناطقی: واقعا موضوع درد ناکی است. همانگونه که پرسیده اید این موضوع تماما بر می گردد به امور امنیتی و جنگ و صلح در افغانستان اما حکومت افغانستان عملا در حاشیه باشد. البته آنچه را که وزیر دفاع آمریکا گفته است که ما حکومت را در جریان گذاشته ایم به نظر من تعارفی بیش نیست آنها حکومت را دربرابر عمل انجام شده قرار داده و کار خود شان را کرده اند و می کنند این مساله تنها یک دلیل دارد آن بحران دپلماسی است.

افغانستان هم با جامعه جهانی و هم با متحدان خود مشکل دپلماسی دارد. ما در سیاست خارجی خود موفق عمل نکرده ایم. آنچه که رویداده در واقع معامله سه کشور پاکستان، آمریکا و قطر بوده است و افغانستان در حاشیه قرار دارد. بهر صورت آنچه که روی داده است به نفع هرکی باشد اما به نفع سیاست و حکومت افغانستان نیست و این مساله در نوع خود تقلیل دادن افغانستان می باشد. آگاهان می گویند طالبان بشترین سود را برده و آنهارا تشویق می کنند که در آینده دست به چنین کارهای بزنند و نتایج و هدف مورد نظر شان را بگیرند

خبرنگار: تا بحال واکنشها در مورد معامله 5  دربرابر 1 چه بوده است؟

محمد ناطقی: واکنشها تا کنون به این صورت اظهار شده است. رییس جمهور آمریکا اولین مقامی است که از رهای رابرت برگدال به نیکی یاد و آن را نشانه از تعهد آمریکا در برابر جان سربازان شان دانیست. وی تاکید داشت که حیات سربازان آنها و نجات شان در درجه اول قرار دارد و هرگز نمی گذارد که آنها را درمیدان رها نماید. آقای اوباما با خانواده برگدال در کاخ سفید ملاقات کرد و موج بزرگی ازتبلیغاتی رسانه ای در آمریکا درستایش از رهایی بویی برگدال راه افتاده است. واکنش دوم از سوی طالبان و شخص ملا عمر بوده است این رهبر مستتر و راز آلود و گروگان گرفته شده استخبارات، نیز دریک اعلامیه ای، رهایی پنج تن ازمقامات امنیتی سیاسی و جنگی طالبان را پیروزی برای طالبان خوانده است در اعلامیه گفته شده است که طالبان پیروز و خارجیها شکست خورده است. سومین واکنش از سوی حکومت افغانستان است. همان گونه  که اشاره کردم حکومت افغانستان و شورای عالی صلح مطلقا در جریان معامله قرارنداشته است. کاری است که درواقع استخبارات آمریکا و پاکستان با وساطت مقامات قطری صورت گرفته و انجام داده است و حکومت افغانستان ازماجرا به دور بوده است. واکنش حکومت افغانستان به این صورت بیان شد لحن بیانیه حکومت اعتراض و انتقاد شدید از معامله بوده است منطق اعتراض این است که حکومت آمریکا برخلاف پروتکلهای امضا شده عمل کرده است. آنها نباید زندانیان را تحویل کشور ثالث یعنی قطر تحویل می دادند حرف اساسی این است که آمریکا باید مقامات طالبان را به کشور افغانستان می سپرد که نسپرده است. پنج مقام طالب به کشور قطر تحویل داده می شود و قراراست که برای یک سال آنها ازاین کشور بیرون نشوند.

این معامله باعث ناراحتی حکومت افغانستان شده است. شورای عالی صلح هم گفته است که این شورا مطلقا در جریان نبود و اما ازکاریکه صورت گرفته است ابراز رضایت کرده است. تحلیلگران به گونه های متفاوت در رسانه ها ظاهر و ابراز نظرکرده اند برخی گفته اند این کار طالبان را جری و جرئت می دهند و آنها برای بعد تشویق می شود که گروگان و بعد امتیاز بگیرند و این مساله هیچ کمکی به جریان صلح نمی کند. برخی گفته اند که این کار اقدام مثبتی است و به پروسه صلح و اعتماد سازی کمک می کند. آمریکا ییها هم پرسشهای که شده است به گونه ای جواب داده است که آزادی پنج مقام طالب کمکی به صلح می کند و جریان معامله درکار نبوده است. اینها واکنشهای بوده است که تا بحال صورت گرفته است. البته باید گفته باشم اعلام جدول زمانی برای خروج نیروهای بین المللی و رهایی پنج مقام امنیتی و سیاسی و نظامی طالبان، به لحاظ روانی به نفع طالبان می باشد. طالبان به این گونه مورالها نیاز دارد ولی تاثیری برای تقویت طالبان در میدانها عمل فکر نمی کنم داشته باشد طالبان در میدان جنگ، به شدت تضعیف شده است و هچ کاری را در مقابل نیروهای امنیتی ما نمی توانند انجام دهند. اگر افغانستان با دیپلماسی فعال متحدان خود را داشته باشد و سند همکاری را امضا نماید و نیروهای امنیتی خود را تقویت نماید درآن صورت هیچ نگرانی درکارنیست.

 http://nateqi.me/index.php/politic/233-2014-05-26-1
5-49-57
http://nateqi.blogsky.com/1393/03/05/post-918/
https://www.facebook.com/mohammadnateqi.nateqi/notes

پایان سالهای 2014 و2016 گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی( بخش چهارم)

گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی( بخش چهارم)

پایان سالهای 2014 و 2016

خبرنگار خورشید: با تشکر از شما رییس جمهور اوباما پس از بازگشت از افغانستان، با فاصله زمانی کوتاهی، جدول زمانی حضورنیروهای شان را اعلام کرد پایان سال 2014 را سال خروج کامل نیروهای بین المللی از افغانستان و پایان سال2016 جدول زمانی خروج نیروهای شان از افغانستان را درنظرگرفته است شما درمورد اعلام این جدول و تاریخ چه فکر می کنید؟ این کار به نفع مردم افغانستان است و یا به ضرر مردم؟

محمد ناطقی: این پرسش مهمی است. البته باید گفته باشم که جدول زمانی 2014 در نشست لیسبون در پایتخت پرتقال درسال 2011 تصویب گردید. سران ناتو دراین نشست بحث کردند که ما برای ابد نمی توانیم در افغانستان بمانیم باید جدول زمانی برای خروج نیروها، تعیین شود و 28 کشور عضو ناتو پنجم دسامبر2014 را زمان قعطی خروج نیروهای بین المللی در نظرگرفت. پایان 2014 در واقع جدول تصویب شده و یک مساله تازه ای نیست اما پایان 2016 واقعا یک مساله تازه و پرسش برانگیز است. آقای اوباما در هفته گذشته به افغانستان آمد و بدون اینکه با رییس جمهورکرزی دیداری داشته باشد، برگشت. این رفتار در نوع خود بی سابقه و اوج تیره گی مناسبات کابل و واشنگتن را نشان می دهد. حاصل دپلماسی غیردوستانه وغیرشفاف و پراز تناقض و نوسان نتیجه اش همین است که در سفر آقای اوباما دیده شد.

رییس جمهور اوباما درآخرهفته گذشته درکاخ سفید، جدول زمانی 2016 را تعیین کرد وی گفت: در پایان 2014 بخش بزرگی از نیروهای آمریکایی به خانه های شان برمی گردند و ده هزار نیرو درافغانستان تا پایان 2016 باقی می ماند. البته یک تاریخ دیگری نیز درنظرگرفته شده است و آن پایان 2015 است که از همین ده هزار نیرو یک بخش مهمی آن دراین تاریخ خارج می شود و تنها  بالای یک نیم هزار نیرو آنهم به خاطر سفارت شان در افغانستان می مانند در مورد پایگاه ها گفته شده که آنها تنها دریک پایگاه حضور شان را حفظ خواهند کرد و آن پایگاه بگرام است. قبلا گفته شده بود که آمریکا و ناتو پس از سال 2014 در 9 پایگاه باقی می مانند ولی حالا شده است پایگاه بگرام. بهرصورت این ها رویدادهای هست که درهمین چند روز پیش آمد.

خبرنگار: حال این پرسش مطرح است که این جدولهای زمانی که اشاره کرده اید آیا تغییرات احتمالی دراین جدولها امکان دارد و یانه نکته دیگر این است که جدول زمانی با مندرجات سندهمکاریهای دفاعی و امنیتی در تناقض هست و یانه؟

" تغییر چارچوب و مفردات موافقت نامه"

محمد ناطقی : از مجموع اظهارات مقاما آمریکایی این نکته روشن شده است که آنها در ارتباط با موقف رییس جمهور اوباما، واکنشهای متفاوتی ازسوی شان صورت گرفته است. جمهوری خواها عمدتا به این جدول زمانی اعتراض کرده اند و گفته اند که اعلام جدول زمانی به ضرر منافع امنیتی آمریکا و به نفع تروریستها و القاعده است و آقای اوباما نباید تاریخ و زمان خروج را اعلام می کرد. گذشته ازاین مساله مقامات آمریکایی این موضوع را روشن کرده اند که هیچ تغییر درچهار چوب موافقت نامه ایجاد نمی شود چهار نکته اساسی را می توان دراین مورد یاد داشت کرد:

1 – اولین نکته را که آنها روشن کرده این است که چارچوب موافقت نامه امنیتی و دفاعی به هیچ صورت و تحت هیچ شرایطی تغییر نمی کند. چارچوب همان چیزی است که مذاکرات 19 ماهه روی آن صورت گرفته است. فصلهای طرح شده جابجا نمی شود و چیزی تغییر نمی کند و چهار چوب سند همان گونه که توافق و تدوین شده حفظ می شود.

2- نکته دوم مفردات و مندرجات موافقت نامه است. ماده های زیادی دراین سند نوشته و توافق شده است. 19 ماه گفتگو بین تیمهای طرفین صورت گرفت و سند به گونه دقیق تهیه و تدوین شده است. مقامات آمریکایی گفته اند که دیگر هیچ مذاکره ای روی مفردات و ماده های توافق نامه صورت نمی گیرد. این نکته را آنها بارها اعلام داشته اند و به همین دلیل شروط رییس جمهور کرزی را قبول نکردند زیرا قبولی شروط به معنی جابجای در مندرجات موافقت نامه امنیتی و دفاعی تلقی می شد. حالا هم این منطق به جای خود باقی است رییس جمهور منتخب نمی تواند روی ماده های موافقت نامه تجدید نظر و اصلاحات به وجود آورد. سند به همان گونه ای که تهیه شده باید امضا شود و محتویات آن قابل بحث نیست.

3- موضوع سومی که از اظهارات مقامات آمریکایی به دست می آید و آن این است که جدولهای اعلام شده برای خروج نیروهای آمریکایی تغییر نا پذیر است و نیروها در پایان 2014 و 2016 خارج می شوند. اما این مساله را آنها هم روشن ساخته است که مربیان آمریکایی هرگز رابطه شان را با نیروهای افغانستان قطع نمی کنند این مساله کماکان برحسب ضرورت ونیاز دوام پیدا می کند ازاین بابت نشان داده شده است که جای هیچ گونه نگرانی نیست. البته این مساله به یک معنا نشان می دهد که نیروهای آمریکایی به خاطر ضرورت و نیاز نیروهای افغانستان می توانند کم و یا زیاد شوند و این مساله هم روشن شده است که اتحادیه اروپا متحدان آمریکا و اعضای سازمان ناتو هم تعداد نیروی شان را در افغانستان باقی می گذارد. بنابراین نیروهای بین المللی در افغانستان می مانند و نوع ماموریت شان که همان آموزش، تجهیز، و مشوره دهی باشد را ادامه می دهند.

4- نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره شود و آن این است که جدول زمانی اعلام شده ازسوی اوباما مصرف داخلی هم دارد. وی به مردم آمریکا قول داده بود که به دو جنگ در افغانستان و عراق پایان می دهد حالا با اعلام خروج نیروها می خواهد به مردم ثابت نماید که رییس جمهور متعهد و مسوول است و هرآنچه گفته است را عملی کرده است. در آمریکا انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود، مردم آمریکا تمایلات زیادی دارند که سربازان شان ازافغانستان خارج شوند. اقدامات ازاین دست که آقای اوباما روی دست گرفته است تاحد بسیار بالای مصرف داخلی انتخابات را دارد این درست که آقای اوباما رییس جمهور نیست اما حزبش می خواهد برنده انتخابات در دور بعدی باشد.

5- مساله پنجم و آخری هم این است که خود افغانها هم باید به خود تکان دهند و سختیهای را تحمل نمایند و نیروهای افغانستان بدون نیروهای خارجی باید بتوانند امنیت کشورشان را بگیرند. جهان برای ابد متعهد نیست که امنیت ما را بگیرد. این گونه اقدامات در عین حال اینکه معنی بی نیازی افغانستان با جامعه جهانی را ندارد ولی معنی خود کفا شدن و سرپای خود استاده شدن را باید داشته باشد. انتخابات نشان داد که نیروهای امنیتی ظرفیت های بالای را دارند و می توانند اصلی ترین کارها را بدون مشارکت نیروهای خارجی انجام دهند کاری که شعار نبود و عملا آن را ثابت کردند.

خبرنگار: شما به پنج نکته ای بسیار مهمی اشاره کرده اید. چهار چوب غیرقابل تغییر است. مفردات و ماده ها قابل بحث نیست. مربیان آمریکایی و غربی کماکان رابطه شان با نیروهای افغان، باقی می مانند. و اینکه گفته اید اعلام جدول مصرف داخلی در انتخابات آمریکا دارد، و آخر اینکه نیروهای امنیتی افغانستان باید یاد بگیرد که بدون سربازان خارجی می توانند، امینت کشورو مردم شان را بگیرند کاریکه در انتخابات صورت گرفت ازصحبتهای شما این نکات را یاد داشت کردم حال آخرین پرسش این است که این موضع گیری چه قدر به سود مخالفان مسلح و طالبان تمام شده است؟

محمد ناطقی: همان گونه که  اشاره کردم مخالفان آقای اوباما جدول اعلام نتایج را به ضرر منافع امنیتی آمریکا دانسته  و آن را نادرست گفته اند. البته این حرف تا حدی زیادی  قابل درک است که طالبان مسلح ممکن این گونه برداشت نمایند و تبلیغات داشته باشند که ما نیروهای خارجی را شکست مفتضحانه داده ایم و حال می خواهند شکست شان را توجیه نمایند این مساله را آنها بارها اعلام هم کرده اند اما من فکرمی کنم این گونه برداشتها درحد شعار وحرف برای طالبان باقی می ماند آنها درشرایط نستند که مدعی پیروزی شوند طالبان وضعیت نامناسبی نسبت به هرزمانی دیگری دارند. طالبان شکست خورده و بسیار اختلافات شدید در صفوف شان ایجاد شده است.و لی با همه این مسایل قبول دارم که چنین اعلاناتی به سود تبلیغات طالبان و تروریستها تمام می شود. با همه این حرفها، صورت مساله، ماهیت مساله را تغییر نمی دهد ماهیت همان است که در پنج مورد برشمردیم و شما هم به درستی جمع بندی کرده اید. برای حکومت آینده زیاد جای نگرانی نیست تنها کار مهم همین است که سند همکاریهای امنیتی و دفاعی باید هرچه زود تر امضا شود کاریکه خوشبختانه هردو نامزد پیشتاز قول آن را داده اند. ادامه دارد....

شیوه های پیکار دو نامزد در دوم انتخابات گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی" بخش سوم"

گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی

قسمت سوم

 

شیوه های پیکار دو نامزد در دوم انتخابات

 

خبرنگار خورشید: با تشکر از شما چه تفاوتهای در رقابتهای انتخاباتی بین دو نامزد در دور دوم دیده می شود شیوه هاکه طرفین اتخاذکرده است چه گونه بررسی می کنید؟

( برنامه های ملی نامزدان)

محمد ناطقی: دور اول و دوم بدون تردید تفاوتهای زیادی دارد در اول در دو حوزه رقابتهای انتخاباتی را داشتیم حوزه شوراهای ولایتی و حوزه ریاست جمهوری. در دور اول هشت نامزد با هم رقابت و پیکارهای انتخاباتی داشتند اما در دور دوم ، تنها دو نامزد باهم درگیر پیکارهای انتخاباتی شده اند. از اینها که بگذریم. در دور دوم گسستها و پیوستنهای مهمی داشتیم. گل آغا شیرزوی و داکتر زلمی رسول به تیم اصلاحات و همگرایی پیوستن و همین گونه آمرالله صالح که در دور اول بی طرف بود و لی در این دور به تیم اصلاحات و همگرایی پیوستن. تیم ها بخصوص تیم اصلاحات استراتژی تبلیغاتی خود را به گونه عیار ساخت که برنامه های خودرا به به مردم تشریح نمایید. اگر اشتباه نکنیم دور دوم به یک معنا دور برنامه ها است. تیم اصلاحات در همان دور اول دو سمینار عمده ای در مورد تشریح برنامه های خود را داشت یکی برنامه اقتصادی که در پارک صنعتی پل چرخی برگزار شد تاجران و صنعت کاران و ارباب صنعت و تجارت دراین سمینار اقتصادی شرکت داشتند و به صورت مفصل برنامه های اقتصادی تشریح گردید و نسخه های از برنامه اقتصادی در اختیار رسانه ها نیز گذاشته شد من دراین کنفرانس شرکت داشتم به نظرم برنامه بسیار جالب و فراگیر در عرصه اقتصاد تهیه شده است.

کنفرانس دیگری در مورد "صحت" بود در این نشست هم بالای دو هزار داکتر و نرس از جامعه پزشکان شرکت داشتند در این نشست که در کابل برگزار گردید، مسایلی زیادی در مورد نظام پزشکی طرح شد. این طرح هم در نوع خود بی نظیر و بی سابقه است برنامه صحت در دولت ا صلاحات و همگرایی یکی از خوب ترین و جذاب ترین برنامه ها است که تیم اصلاحات آن را تهیه کرده و با جامعه پزشکان آن هم به همت خود شان در میان گذاشته است. قرار بود که درعرصه سیاست داخلی و خارجی نیز برنامه های ملی تشریح شود ولی به دلیل تراکم مناظره ها و سفرهای ولایتی تیم اصلاحات موفق به برگزاری سمینار علمی در این ساحت ها نشد. تمام آنچه که گفته شد در همان دور اول انتخابات بود و تیم اشرف غنی هرگز چنین برنامه های را نداشت و این بلوف و شایعه پراکنی  است که ما برنامه داریم که ندارد به عنوان نمونه یک فهرستی در مورد اقتصاد تهیه کرده و آدرس داده وقتی به صفحه و صفحات مراجعه می کنیم می بینیم که صفحه های سفیدی بدون مطلب دیده می شود یعنی اینکه اصلا برنامه ای درکار نیست تنها شعار آن داده شده است.  اما در دور دوم تیم اصلاحات سیاست تشریح برنامه های خودرا در لایات و سفرهای ولایتی طرح کرده است به این معنا به جای نشستن در کابل و رفع خستگی باید در ولایات رفت و برنامه هارا با مردم درمیان گذاشت. تیم احمدزی استراتژی مناظره را طرح کرد یکی از سخنگویانش اعلام داشت که که داکتر احمد زی آماده گی 90 مناظره را دارد این هم فکر می کنم زیاده روی باشد در از ا ول جوزا تا 22 جوزا 90 مناظره عملی نیست این هم از نوع همان برنامه اقتصادی با صفحات خالی باید باشد. ولی حالا معلوم می شود که تیم آقای احمدزی حرف خود را پس گرفته است و سفرهای ولایتی را کم کم شروع کرده است دیروز درهرات رفت و دریک گرد همایی با هوادارانش دریک هتل سخنرانی داشت..

 

خبرنګار: گذشته ازاین تفاوتها و برنامه های که تیم اصلاحات در سمینارهای علمی طرح کرده است و مدعی هستید که تیم رقیب اصلا چین چیزی نداشت و صفحات برنامه های اقتصادی شان سفید است و استراتژی مناظره را به جای همایشهای ولایتی در نظر گرفته است اما تیم آقای احمد زی نیز اقدامات عمده ای داشت مثلا آقای مجددی از ایشان حمایت کرد و مساله استخاره را که شنیده اید که برای ایشان گرفته است فکر می کنید اینها کارها ناچیزی باشد؟

(نقطه های ضعف و پاشنه آشیل آقای احمد زی)

محمد ناطقی: شما به نکته ای درستی اشاره کرده اید آقای مجددی در تیم داکتر اشرف غنی رفت و گفت: که شبها فکر کردم و بارها استخاره کردم و سرانجام استخاره من این شد که آقای احمد زی را تایید نمایم که تایید هم کرد. این نوع مسایل برمی گردد به آسیب پذیری. یک کسی ویا نامزدی نقطه های ضعف دارد و همان نقطه های ضعف پاشنه آشیل برای شان می شود و باید بگونه برنامه ریزی کند که نقطه های مشکوک و موارد آسیب پذیر تبدیل به پاشنه آشیل برا شان نشود. نقطه ضعف و آسیب پذیری را آقای احمد زی دراین تشخیص داده که عده از علماء روی مسلمان بودن شان تردید کرده اند البته این مساله می تواند دلایلی خاصی خود را داشته باشد. من در نشریه معتبر غربی این مطلب را دیدم که اگر آقای احمدزی برنده شود بانوی اول افغانستان یک خانم مسیحی خواهد بود همین مساله باعث پریشانی علماء و جامعه به شدت سنتی شده است اینکه آقای احمدزی اشاره به شب نامه ها داشت این هم درست دراین شب نامه ها مسلمانی شان به شدت زیر سوال رفته است. نکته مهم این است که آقای احمد زی این گونه شب نامه ها را خیلی جدی گرفته است گو اینکه ایشان دانسته که رقباء پاشنه آشیل شان را شناسایی کرده اند. حال برای اینکه این موارد را رفع و دفع نماید یگانه راه آن توسل به ظواهر اسلامی است. ایشان در دور دوم عجیب غریب حرفهای گفته است که تمامی آن برمی گردد به همین آسیب پذیری و نقطه ضعف آقای احمدزی. ایشان این اشتباه را کرده است که شب نامه هارا نسبت به تیم رقیب خود داده و گفته است که ما برنامه داریم و نه شب نامه درحالیک این مساله عاری از صحت است. شب نامه ها علیه اشرف غنی و مساله مسلمانی شان هیچ ربطی به تیم اصلاحات و همگرایی ندارد این مشکلی است که بین آقای احمد زی و علماء پیداشده است.

نکته دیگر هم این  است که آقای غنی دراین دور از انتخابات بسیار عصابی و بر افروخته است در آغاز کمپین دور دوم حملات تندی نسبت به آقای عطا استاد محقق و گل آغا شیر زوی داشت و خیلی برآشفته خطاب به محقق گفت: شما در زمان وزارت تان چه کرده اید برای دشت برچی ، سرک گردن دیوال، برای میدان هوایی بامیان و.. چه کرده اید وی گفت: آنها الف بای مدیریت نخوانده اند داکتر غنی  مسایل از این دست را طرح کرده است. آقای مجددی هم بارها استخاره گرفته است و سرانجام استخاره ایشان برابرشده که داکتر احمدزی باید رییس جمهور آینده افغانستان باشد. این مساله مرا به یاد داروغه محلم انداخت داروغه نیت کرده بود که کاری را انجام دهد ملا را طلب کرد که استخاره بگیر. ملا استخاره گرفت و گفت داروغه صاحب خوب نیامد. وی گفت نه نمی شود باز استخاره بگیر دفعه سوم و چهارم و به این ترتیب بارها استخاره گرفت تا اینکه با نیت داروغه برابر شد. استخاره حضرت  هم عین همان استخاره ملای محل من شده است ایشان می گوید شب ها فکر کردم و بارها استخاره گرفتم تا اینکه استخاره برابر شد و آقای اشرف غنی را تایید کرد.

مشکل اساسی دراین است که پناه بردن به استخاره به دعا و سجاده ای نماز و .. کارهای که تیم تحول در پیش گرفته است البته هرکسی که نقطه های ضعف و آسیب پذیری خود را شناسایی کند حق شان است که پاشنه آشیل شان را بپوشاند. شما به عکسهای آقای اشرف غنی و پوسترهای که منتشر کرده نگاه کنید، تماما حکایت از همین مساله را دارد ما بی جهت آقای احمدی نژاد رییس جمهور ایران را ملامت می کردیم که گفته بود خودرا درمیان "هاله از نور" دیده است آقای احمدی نژاد این تصورات و اوهام را داشت دلیل آن همان پایگاه اعتقادی و آموزشهای وی بوده است اما برای آقای احمدزی موجه نیست که چنین ریا کاری نماید. عکسهای که گرفته ایشان را در میان هاله از نور نشان می دهد. پوسترهای آقای اشرف غنی به گونه ای طراحی شده  که نقش قدیسان مذهبی را دارد. در اطراف سر ایشان "هاله از نو ر" کشیده شده است. در یک پوستر عین لباس پیشوای فرقه احمدیه پاکستان را پوشیده لباس سفید با لنگوته بسیار سفید و شکلک برافراشته شده. البته این لباس خیلی خطرناک است زیرا فرقه قادیانی پاکستانی ضاله معرفی شده است.

نخبگان و مبلغان تیم تحول سخت به این نکته حمله می کنند که گویا داکتر عبدالله استخاره حضرت را فال گفته است درحالیکه ایشان نگفت که حضرت فال گرفته بل  گفت سرنوشت انتخابات را  رای مردم تعیین می کند و نه فال و استخاره. استخاره حضرت برای تقویه روحی آقای اشرف غنی بوده است. استخاره یک مساله شرعی است اما نه اینکه از آن یک وسیله تبلیغاتی و باز رگانی ساخته شود.مدیر یک رسانه به من تماس گرفت که تیم تحول استخاره حضرت را کلیب تبلیغاتی ساخته و برای ما فرستاده است و بعد از سخنرانی حضرت در مورد استخاره نوشته است آنچه را که دیده اید یک پیام بازرگانی بود. این اهانت بزرگی برای خود حضرت هم است که استخاره شان را تیم تحول تبدیل به پیام بازرگانی ساخته باشد و دراین حد استخاره حضرت را تقلیل داده است که آنچه را که دیدید نه مساله شرعی بلکه یک پیام بازرگانی بود

اینها رویداد های انتخابات دور دوم است.  تیم تحول دراین مرحله سخت تظاهر به دین داری می کند موجی بزرگی از علماء شیعه و سنی را اجیرکرده که در رسانه ها برای شان آیه و روایت تلاوت کند آقای حسنی در همین گفتگو دعای اول سال را  در شان تیم تحول می خواند اینها سوء استفاده های است که درمورد امور قدسی در مساله انتخابات صورت گرفته است. ادامه دارد... 

 

گفتگو با محمدناطقی بخش دوم" فساد مزدوج"

گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی( بخش دوم)

 مبارزه با فساد

دراین بخش و در بخشهای بعدی، مسایلی چون " مبارزه با فساد" و شیوه برخورد" نامزدان" در دور دوم انتخابات را، در قسمتهای بعدی از گفتگوی مان، پی می گیریم.

مبارزه با فساد اداری:

خبرنگار : یکی ازمسایلی بسیار درد ناک همین " فساد اداری و مبارزه با فساد است" افغانستان به صورت مستمردر فهرست فاسد ترین کشورهای فاسد دنیا قرارگرفته است. تیم اصلاحات دراین خصوص چه برنامه ای دارد؟ و راهکارهای عملی آن چه گونه طرح شده است؟

(صورتهای متنوع بحث و مساله فساد)

محمد ناطقی : این پرسش اهمیت زیادی دارد و این واقعا بسیار تلخ و درد ناک است که افغانستان در دهه جدید، و هزاره سوم، در فهرست فاسد ترین کشورهای دنیا قرار بگیرد. مقام، ما در فساد در ردیف سومالیا قرارگرفته است  و چوکی ما با سومالیا درکنارهم گذاشته شده است و این مساله برای مردم افغانستان ناگوار و برای دولت مردان ما ننگ و عار باید باشد. افغانستان درطی 13 سالی که گذشت درچند عرصه مهم اقداماتی داشته است درعرصه امنیت ، سیاست، و مبارزه با فساد کارنامه مثبت و سیاه دارد. درعرصه امنیت کارما خوب بوده است نیروهای امنیتی درحدی بسیاربالا و خوبی دارای ظرفیت شده است. البته توانایی نیروهای امنیتی سکه یک رویه نیست یک طرف قضیه دراین موفقیت، حضور جامعه جهانی وحمایت نیروهای بین المللی از نیروهای افغانستان بوده است. درحال حاضر نیروهای ما تماما به کمکهای جامعه جهانی وابسته است.اگر سند همکاریهای امنیتی امضا نشود، این امکان وجود دارد که این سرمایه ازدست ما برود و نیروهای ما با ضعف روبرو شود.رییس جمهورکرزی با رد امضای موافقت نامه، کار درستی را نکرده است وی باید بخاطر نیروها امنیتی این سند را هرچه زود تر امضا می کرد که نکرد. درعرصه سیاست خارجی افت و خیزداشته ایم سیاست ما همیشه در نوسان قرارداشت دپلماسی مبهم را پیش بردیم باالاخره نه ما ونه دنیا هرگز نفهمید که ما دوستانی داریم و آنها کی ها هستند. همه می گوییم جامعه جهانی متحدان افغانستان می باشند اما رفتار با متحد این گونه نیست که ما درسیاست خارجی خود داشته ایم.

خبرنگار طلوع: بخشهای که اشاره کرده اید درست است اما در خصوص عرصه فساد چه فکر می کنید؟

"سه نوع فساد"

اما درعرصه مبارزه با فساد که بحث میز شما به آن اختصاص دارد، ابتداء ماباید فساد را در دو حوزه تقسیم نماییم ابتداء فساد شناسی داشته باشیم و تعریف روشنی از مساله فساد را داشته باشیم فساد درچه عرصه ها بوده است و چرا؟ حوزه دوم راه حل است ما چه گونه مبارزه با فساد را پیش ببریم؟ درمورد فساد شناسی به این نکته باید توجه داشت که فساد در هرکشوری صورتهای گوناگون دارد فسادی که مربوط می شود به بخشهای خصوصی و غیردولتی دراین گونه فساد اصولا حکومت و دولت نقشی ندارد فساد از آن مافیا و بخشهای مافیایی می باشد. حکومت می خواهد با آن مبارزه نماید اما نمی تواند دلیل آن ضعف سیستمهای قضایی ضعف نهادهای اجرایی و میکانیزهای ناتوان است. بخشهای خصوصی و مافیایی هرچه بخواهند انجام می دهند مثالهای آن را در آمریکا لاتین می توان یافت و شناسایی کرد. نوع دوم ازفساد، و ارتکاب آن فساد حکومتی است. عوامل قدرت و حکومت به صورت کامل و با دست باز فساد می کند و هیچ قدرتی نمی تواند مانع کارهای آنها شود. فاسد ترین مردم دراین بخش همان ماموران و مقامات حکومتی ودولتی اند. این گونه فساد درنظام های توتالیتر و خود کامه صورت می گیرد مثالهای آن دولتهای سلطنتی خاورمیانه آفریقا هست. بخش سوم از ارتکاب فساد و غارت اموال و سرمایه مردم، برمی گردد به فساد مزدوج و مختلط. توضیح مساله به این  صورت است که نهادها و مقامهای حکومتی با بخشهای خصوصی، به خاطر منافع حرام شان باهم کنار می یایند و یک نوع فساد گسترده و مشترکی را راه می اندازند این بخش از فساد خطرناک ترین، نوع آن است زیرا غارت گران بخش خصوصی با چپاولگران دولتی و حکومتی یک دست شده و به صورت مشترک و مزدوج فساد را رهبری می کند.

خبرنگار: بااین تصویر و سیمای که ازصورتهای سه گانه فساد را شرح دادید که درنوع خود جالب است حال پرسش این است که  درافغانستان ما چه نوع فساد را پیش می بریم؟

( فساد مزدوج ومختلط)

محمد ناطقی: متاسفانه باید بگویم که فساد حاکم در افغانستان ازنوع سوم و بسیار خطرناک است دراینجا هم مقامات و ماموران حکومتی درفساد دست دارد و هم بخشهای خصوصی. خبرنگار طلوع نمونه آن کابل بانک باید باشد. بله درست است کابل بانک یک نمونه افشاشده آن می باشد. ده ها نمونه مخفی و مستترداریم که درافغانستان صورت گرفته است و به همین دلیل است که فاسد ترین کشوردنیا قرار گرفته ایم. مقامات حکومتی و ماموران که عمدتا خویشاوندان و خویش خوری راه انداخته اند. یک وقت رییس جمهورگفته بود مقامات حکومت و اقارب آنها در فساد دست و دخالت دارند.و به این نکته باید اشاره نمایم که درفساد مختلط و مزدوج مقامات حکومتی و وزراء نقش برجسته دارند کابل بانک بخش خصوصی بود که فساد گسترده در آن صورت گرفت و960 میلیون دالر ثروت و اموال مردم به یغما رفت دراین فساد مستقیما وزیر و زارت خانه در آن دست دارد. کابل بانک زیرمجموعه یک وزارت خانه مخصوصا وزارت مالیه می باشد بنابراین شک نداشته باشیم که وزیر مالیه در آن دست دارد. نخبگان تجارت و مالیه که حالا همه درتیم تحول جمع شده اند درطی 13 سال گذشته، بد ترین مدیریت را درعرصه اقتصاد داشته اند. همان گونه که اشاره کردم در فساد مختلط دو نیروی غارت گر در برابر هم قرار نگرفته اند بلکه نیروهای غارتگر دست به دست هم داده اند تا بهترین طراحی در مورد چپاول مشترک شان را داشته باشد و همان گونه که گفتم این گونه فساد بسیار خطرناک و غیر قابل کنترل است. مردم افغانستان قربانی این نوع فساد شده اند هر آنچه دربستر 13 سال روی داده به صورت مشترک انجام شده است.

مصیبت مردم درحد دردناک است که هم اکنون بانکهای در آستانه تحریم به دلیل پول شویی قرار گرفته است پارلمان افغانستان مدعی است که سه سال پیش قانون پول شویی را تصویب و در اختیار حکومت گذاشته ولی حکومت این قانون را زیرزده است . وزراء سکتوری این قانون را به ضرر شان تشخیص داده و نگذاشته است که به منصه اجرا و تطبیق در آید. حالا بانکهای ما درلیست سیاه برابرشده است و اگر چنانچه در مهلت تعیین شده قانون پاس نشود دراین صورت تمامی معاملات بانکی ما با جهان خارج بسته می شود و بزرگترین گرفتاری برای مردم پیش خواهد آمد از هم اکنون روشن شده است که تحریم و لیست سیاه تاثیرات ناگواری روی زندگی مردم گذاشته است قیمتها بالا رفته سرای شاهزاده کار نقل و انتقال پول را به عهده گرفته است و ده ها مصیبت از این دست. یگانه دلیل آن همان دست به دست دادن مافیای خصوصی با مقامات حکومتی است که باهم سیستم فساد مختلط و مزدوج را خلق کرده اند.

خبرنگار برای بیرون رفت از آن را چه گونه طرح کرده اید؟

(راه حل بحران فساد)

محمد ناطقی: راه حل بیرون رفت ازاین معضل خیلی گسترده وخلق یک نظام درستی مالی واداری است. اداره وفساد رابطه ارگانیک دارد. در ادارات حکومتی باید ضابطه به جای رابطه ایجاد شود تقرریهای تلفنی و خویش خوری ریشه کن شود رابطه مقامات با بخش خصوصی از طریق قانون و دستگاه قضایی ما کنترل و مدیریت شود. در خود سیستم عدلی و قضایی باید تغییرات گسترده ای صورت بگیرد. حکومت قانون داشته باشیم و اصلاحات گسترده ای باید انجام شود. جابجای مقامات و ماموران به گونه دوام دار، انجام شود قدرت فساد می آورد. یک مامور و یک مقام درصورت طولانی در مرکز قدرت،  هرچند صالح هم باشد تبدیل به عنصر فاسد خواهد شد. تبدیلیهای پی هم باید صورت بگیرد. طالبان در امرمبارزه با فساد همین کاررا می کرد مقامات حکومتی خود را درفاصله های بسیار کوتاهی تبدیل می کرد. معیار برای گزینش خویش خوری، تقرر تلفنی نباشد بل باید قانونی صورت بگیرد. تیم اصلاحات در هجده مورد، بهبود وضع مدیریت و مبارزه با فساد را در طرح ملی خود گنجانده است. که می توان به صورت فهرست واربه آن اشاره داشت. حکومت قانون به جای حکومت واسطه، جابجای و تبدیلی افراد و مقامات حکومتی و دولتی، شناسایی افراد شایسته به لحاظ دانش و تعهد و اخلاق، نظام مکافات و مجازات، بهره مندی ازدانش و تکنولوژی درمدیریت، بهبود وضع نظام عدلی و قضایی، تطبیق قانون بدون استثناء، تفکیک و تعریف بخش خصوصی و دولتی، مجازات های سنگین برای خاطیان و گناهکاران، اصلاحات گسترده درنظام مدیریتی، سیستم تفتیش و حساب رسی دقیق و.. ادامه دارد

قسمت سوم گفتگوی ما اختصاص دارد به شیوه پیکارو رقابت نامزدان در فاز دوم انتخابات93 .....

 

 

 

"شناساسی حوزه ها مصالحه" گفتگو با محمدناطقی دپلمات و کارشناس مسایلی سیاسی" بخش اول"

شناساسی حوزه ها مصالحه

برنامه های دو تیم  درمورد مصالحه  فساد عنوان اصلی  مباحثات تلویزیونی در طی دو شب گذشته بود. در هر دو بحث شرکت داشتم. خبرنگاران دو شبکه خبری تلویزیون 1 و طلوع نیوز برسشهای اصلی شان متمرکز روی دو محور اصلی " مصالحه و فساداداری" بود. دراین نوشته  پرسشهای خبرنگاران را به صورت گفتگوطرح و به هردو موضوع در دو بخش پاسخ گفته شده است حالا با هم بخش اول از گفتگورا می خوانیم:

خبرنگار تلویزیون 1 تیم اصلاحات و همگرایی درصورت پیروزی چه برنامه های برای مصالحه دارد و راهکار عملی  رسیدن به صلح راچه گونه ارزیابی می کنید؟

" گفتگوهای چریکی"

محمد ناطقی: سلام خدمت بینندگان عزیز . البته مساله مصالحه  ابعاد ملی بین المللی و منطقه ای دارد ما برای رسیدن به صلح چندین مولفه اساسی را باید درنظر داشته باشیم. حوزه های رسیدن و نیل به صلح بسیار متفاوت و متنوع است. در ساحت ملی اولین کاری که باید صورت بگیرداین است که نهاد ملی و فراگیر باید ساخته شود. آنچه در گذشته با عنوان "شورای عالی صلح " داشتیم این شورا به دلیل بافت ناقص وگزینشی خود قادر به جواب نیست و دیدیم که کارکرد شورای عالی صلح فاقد دست آورهای روشنی بوده است و در مواردی با چالشهای بسیار تلخ و درد ناکی روبرو شدیم. سه عیب اساسی در ترکیب شورای عالی صلح دیده می شود یکی بافت آن و دیگری گزینشی بودن آن و سوم فقدان برنامه و استراتژی روشن برای رسیدن به صلح. در مورد بافت عرض کنم که بافت ناقص بود نیروهای مدنی  جامعه زنان دراین ترکیب شرکت ندارد زنان بخش بزرگی جامعه است و دیگر اینکه بزرگترین ظلم درحق زنان ازسوی طالبان صورت گرفته است. زنان قربانیان اصلی سیاست طالبان بوده است نگاه طالبان همان نگاه "بکو حرامهای" نجیریه  باید باشد. درترکیب شورای عالی صلح این ملاحظات در نظرگرفته نشده است و به همین دلیل ناقص و نا مناسب برای صلح می باشد. تیم اصلاحات و همگرایی در صورتی پیروزی برای صلح می خواهد یک فرمول و ترکیب جامعی را طرح نماید ترکیب جامع همان مشارکت و حضور زنان، جامعه مدنی و نیروهای تاثیرگذار در جریان صلح است. احزاب سیاسی هم باید در جریان صلح  نقش اساسی داشته باشد.

نکته دوم ، فاز سیاسی و دپلماسی مصالحه است. دپلماسی صلح بسیار نوسان داشت و حکومت افغانستان درمورد دپلماسی موفق عمل نکرد. برای رسیدن به صلح مساله مناسبات و دپلماسی اهمیت بسیار زیادی دارد. زیرا جنگ افغانستان یک جنگ نیابتی و ریشه در پایتخت کشورهای منطقه و جهان را دارد. جنگ با تعریف دو ماهیت استخباراتی و نیابتی ادامه دارد شما این جنگ را تنها با جنگ نمی توانید حل نمایید. نقش دپلماسی اهمیت بسیار زیادی دارد بدون دپلماسی فعال و استوار ما نمی توانیم به پدیده جنگ فایق آییم. کاریکه متاسفانه در گذشته و تا بحال دپلماسی دولتی آن را نداشته است.وقتیکه بی پذیریم که جنگ افغانستان ماهیت و تعریف استخباراتی و ماهیت نیابتی دارد، راه حل این مشکل دپلماسی دو جانبه و چند جانبه است. مناسبات دو جانبه افغاانستان و پاکستان اهمیت زیادی دارد. حکومت رییس جمهور در بستر13 سال دپلماسی خود بی ثبات و دچار نوسان دپلماسی با کشور پاکستان بوده است. هیچ فهمیده نشد که افغانستان دنبال چه چیزی است. گاهی مسایل تاریخی را جدی گرفت و خط دیورند را محور مناسبات دو جانبه تعریف کرد این مساله گاهی در حد نظر خواهی بین المللی پیش رفت آمریکا و متحدانش خط دیورند را خط بین المللی اعلام داشت.

افغانستان گاهی مصالحه را در سیمایی رهایی ملاغنی برادر روی میز گذاشت از بیست مسافرت رییس جمهورافغانستان به پاکستان حد اقل در پانزده سفر، موضوع روی میزگفتگو، بحث مساله رهایی ملاغنی برادر شد زمانی هم افغانستان جدای از پاکستان مذاکرات چریکی را با بخشهای ناراضی طالبان شروع کرد دراین مذاکرات چریکی نه تنها ما به هدف مان دست پیدا نکردیم بلکه هم خود افغانستان آسیب پذیرشد و هم طالبان طرف مذاکره را قربانی کردیم روزگار ملاغنی برادر را نگاه کنید آقا معتصم به چه سرنوشتی گرفتار شد و دیگر مقامات طالب که گفتگوهای محرمانه شان بیرون کشیده شد ، از سوی استخبارات سربه نیست گردید.

خبرنگار "یک" با این وضع طرح شما دراین خصوص چه هست؟ و برای بیرون رفت در بحران چه راه هکارهای عملی و اجرایی را دارید؟

" چهار حوزه صلح"

محمد ناطقی : آری این پرسش مهمی است وقتیکه ما در چهارحوزه مصالحه دشواری و چالش داشتیم و حالا باید برای بیرون رفت رفت از آن باید راه حل را نیز ارایه کرد. چهار حوزه مرتبط به صلح ، ساختارنهاد ملی و فراگیر، دپلماسی فعال دو جانبه و چند جانبه، شناسایی عوامل اصلی جنگ و طالبان اصلی و اجتناب از روی آوردن به فرعیات و ریزشیهای طالب، حفظ دست آوردهای نظام سیاسی و ارزشها. گرچه تا به حال به دو مولفه ترکیب ملی نهاد صلح و دپلماسی اشاراتی داشتم ولی درمورد طالبان اصلی و حفظ دست آوردها هم باید اشاراتی داشته باشم. طرح تیم اصلاحات این را نشان می دهد که برای هریک از چهار عنصر، راه حل منطقی را پیش پای حکومت اصلاحات و همگرایی گذاشته است. ترکیب ملی نهاد صلح مهم است دراین ترکیب باید جامعه مدنی زنان افغانستان واحزاب سیاسی باید حضور داشته باشد. ترکیب کامل بجای ترکیب ناقص موجود، راه حل منطقی نهاد صلح است. دپلماسی را هم که گفتم حکومت اصلاحات ، بشترین وقت را صرف گفتگوهای دو جانبه و چند جانبه خواهد کرد و مهم تر از همه اینکه موارد توافق شده برای ایجاد حس اعتماد به اجرای گذاشته شود و افغانستان دراین خصوص باید پیشگام باشد دلیل آن آسیب پذیری ما هست؟ مساله طالبان اصلی بجای روی آوردن به فرعیات و شاخه های طالب و عوامل ریزیشی، باید طالبان اصلی را پیدا کرد البته طالبان اصلی پیدا کردنش بسیار سخت است پیش از آن باید ازعنصردپلماسی کار گرفت طالبان اصلی در جنگ در اختیار استخبارات و اسیر پایتختهای کشورهای منطقه و فرا منطقه است تنها، با دپلماسی فعال می توان تسهیلات را برای پیداکردن طالبان اصلی فراهم کرد و اینکه برای مذاکره با دکان دار صحبت شد و عامل صلح تبدیل به قاتل شد و همیشه بازی خوردیم،دلیل آن این است که دپلماسی ما خراب شد اعتمادی درکار نبود و به همین دلیل استخبارات، جریان صلح را به مسخره گرفت.

 نکته بسیار مهم دیگر هم حفظ نظام سیاسی است. برخی فکرمی کند که مذاکره با طالبان به معنی گذشت از ارزشها باید باشد یعنی شما قانون اساسی تان را معامله کنید نظام سیاسی را تغییردهید  دموکراسی آزادی بیان، حقوق شهروندی و حقوق زنان رازیر پانمایید چون طالبان با آنها مخالف هستند. معامله و فروش ارزشها خیانت است و در مذاکرات خطوط قرمزی درکار هست و نباید هیچ چیزی قربانی و در پیش پای طالبان ذبح شود.

خبرنگا جناب استاد ناطقی این مقوله راکمی باز کنید و بشکافید مساله بسیار مهممی است که تعریف گنگی دراین مورد تا بحال شده است طالبان را چه گونه تفکیک نماییم؟

" محرم و نامحرم"

محمد ناطقی : پرسش خیلی مهم است این مساله را کسی به دقت نتوانسته تعریف درستی نماید. نامزدان هم به صورت کلی سخن گفته اند حکومت افغانستان که اصلا تعریف و تفسیرروشنی از ما جرا نداشته است شورای عالی صلح هم چهار اسپه به طرف طالبان دویده و هیچ معیاری برای صلح ندارد برخی شان بجای دفاع از حکومت ، قانون اساسی و مردم افغانستان به حمایت از طالبان سخن گفته است شما به اظهارات مولوی شاهد سخنگوی شورای عالی صلح نگاه کنید چه گفته است. تصویر که من از این ماجرا دارم این است این مساله الهام گرفته شده از طرح تیم اصلاحات و همگرایی در مورد صلح است. در مذاکرات صلح ابتدا ما باید مرزی ملی و یا حریم ملی مان را تعریف نماییم. هرکشوری ازخود حریم ملی دارد کسی در خارج از این حریم بسرمی برد و یا به حریم ملی تجاوز می کند آنها دشمن مردم ، استقلال، نظام سیاسی است. به عبارت دیگر آنها نامحرمان می باشند کسانیکه داخل حریم ملی ومرزملی نیست قطعا ابزار دست دشمن است برای اهداف آنها می جنگند و به خاطر نیت کشورهای خارجی اولاد مردم را می کشند به زن و مرد و کوچک  و بزرگ  مردم رحم نمی کنند. تروریستها از همین قماش می باشند آنها برای مردم حرمت و حرمت ملی را قبول ندارند و مردم مارا مورد تجاوز قرارداده است.

اینها دشمان مردم می باشند اما طالبانی که نظام سیاسی را قبول می کنند و به مردم خود حرمت قایل می شوند اما دیدگاه سیاسی دارد و می خواهند دیدگاه سیاسی شان در همه عرصه ها، مد نظرگرفته شود و می خواهند شریک قدرت وحاکمیت باشند این دسته از طالبان را اگر داشته باشیم قدمهای شان روی چشم و حکومت افغانستان باید شرایط هرگونه گفتگو برای قبول دیدگاه شان را فراهم نماید. اشکالی که به رییس جمهورکرزی گرفته شده است و یا اینکه بعد از هرانفجار و انتحار روی جنازه قربانیان رفته و طالبان را برادر خطاب کرده است خوب این طبیعی است که این سوء تفاهم را به وجودمی آورد که رییس جمهور تعریفی از دوست و دشمن ندارد برای ایشان تروریست قاتل با طالبان اصلی که هدف سیاسی دارد، هیچ فرقی ندارد. این اشکال درست گرفته شده است که حکومت افغانستان و نهاد شورای عالی صلح تعریف درستی از دوست و دشمن ندارند خندق را پرکرده است. در گفتگوهای صلح درکناراینکه به نیروها ی امنیتی باید اهمیت زیادی داد زیرا یگانه نیروی که می تواند حافظ ارزشهای ملی باشد، همین نیروهای امنیتی است انتخابات یک ارزش ملی است و با نیروی امنیتی آن را برگزار کردیم. باید خطوط قرمز راهم تعریف نماییم محرم و نامحرم باید داشته باشیم مردم افغانستان نمی توانند با نامحرم رفیق و دوست باشد. تیم تحول هم همین گرفتاری دارد هیچ مرزی بین محرم و نامحرم ندارد بگذریم ازاینکه گفته شده زمانی داکتر اشرف غنی حامی درجه یک طالبان و امارت اسلامی شان درخارج بوده است. بحث فساد اداری ادامه دارد...