نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

مسافر حوت 9

مسافرحوت ( 9)

 

مدیریت سایت: خوب بسیار خوب شما در نشست نخبگان و علماء به مباحثی مهمی اشاره کرده اید. دو نامه مربوط به حکمتیار و دیدگاه طالبان، حکومت افغانستان و جامعه جهانی و همین گونه اشاراتی به دیدگاه سازمان ملل درمورد صلح را طرح کردید. اینها موضوعاتی تازه و مهمی است و خیلی تشکر ازاینکه سفر" مسافرحوت" درعین اشتراک به مجالس، مراسم و سمینارها و نشستها، وارد گفتگوهای جدی درمورد تحولات کشوربا دوستان و هموطنان ما شده است. البته ما درک می کنیم که بهره برداری از سالگرد شهادت رهبرشهید همین گونه باید باشد. مزاری، شهید آرمانهای ملی و سیاسی خود شد بنابراین درمراسم سالگرد ایشان باید تحولات و رویدادهای اساسی و سیاسی کشورطرح شود ازاین بابت مدیریت سایت خیلی خوشحال است که با شما " هشت بخش" از مسافرحوت را درمیان گذاشته و تمامی آن بخشها پس از نظرشما درسایت ، وبلاگ و درصفحه فیسبوک و تویترگذاشته شده است و خوانندگان زیادی داشته است. دراین بخش که احتمالا بخش پایانی باید باشد، می خواهم راجع به سه نشست و مراسم که شرکت داشته اید صحبت نماییم. سمینار دانشگاه دولتی قم که بحث دیدگاه شهید مزاری در آن طرح شد و همین گونه مراسم تهران که با حضورانبوه ازمهاجرین و مقامات جمهوری اسلامی برگزارشد و می خواهم موضوعاتی که درسخنرانی تان داشته اید را برای خوانندگان ما درمیان بگذارید و آخرین گفتگوی ما همان نشست درمنزل حاجی رضایی تاجر جوان و خیرافغانی ماست و دراین مجلس شما و آقای جوادی مشاور معاون ریاست جمهوری شرکت داشته اید و سوالات خوب و درعین جنجالی و چالشی طرح شده است را با ما درمیان بگذارید.

 

محمد ناطقی : بسیار خوب مدیریت سایت ما سوالات شان درقالب یک مقاله طرح شده است و این گونه نشان داده شده است که بحث " مسافرحوت" را درطی همین 9 قسمت تمام نماییم. بسیار خوب من همین کاررا می کنم البته خیلی سخت است که مشاهدات به این گسترده گی را درطی چند صفحه جمع بندی نمایم و لی سعی می کنم که همین کار را نمایم و ازبحث "مسافرحوت" بیرون شویم. آری همان گونه که اشاره کرده اید بعد از نشست با نخبگان، طلاب و علماء و پس ازصرف شام درمنزل آقای واعظی، کمی باهم درقالب شوخی و مزاح ازاین در و آن دربحث کردیم و سعی کردم که با گذشت یک گفتگوی سنگین و بحث جدی مصالحه و بررسی نامه های گلبدین حکمتیار و دیدگاه های حکومت افغانستان، طالبان و جامعه جهانی که در قسمت نهم " مسافرحوت" به آن پرداختیم کمی با هم شوخی داشته باشیم شوخی نمک زندگی هست. فاضل محترم آقای جویا که آیه الله باالقوه جامعه ما خواهد بود تاکید داشت که هرچیزی را که ازعلماء دریغ نمایید ولی مزاح را دریغ نباید کرد.

 

من به ایشان گفتم که ما یک گروه بنام " گروه بخمل " را درکابل تشکیل داده ایم ولی متاسفانه دو تن ازاعضای اصلی گروه آقایان علی امیری و حاجی صاحب جواد خیلی زود ازگروه ما خارج شدند و یک جریان دیگری بنام " گروه برگ" درمقابل ما تشکیل داده است ولی خوب اشکالی ندارد دموکراسی هست هرکسی می تواند حزب و گروه فرهنگی و سیاسی تشکیل دهد. بهرصورت من به آقای جویا گفتم ما درگروه مان بدنبال ولی فقیه هستیم و شما واجد شرایط ولایت درگروه " بخمل" ما می توانید باشید. و من به دوستان درشورای مرکزی گروه " بخمل" مساله ولایت فقیه بودن شما را طرح می کنم. آقای جویا "هضما لنفسه" داشت ولی نشان می داد که ولی فقیه گروه ما باشد. درهمان جلسه موافقت ایشان فی الجمله گرفته شد و بعد ما برگشتیم به خانه تاپاسی ازشب گذشته بود. خواب نداشتم و این برای من عادت شده که شبها باید یک دور منابع عمده خبری عربی و انگیسی و رویدادهای افغانستان را مرورنمایم و حالا بدنبال انترنت بودم. 


ازمحمد آقا کمک خواستم وی با کمی تلاش و دنگ پنکهای که کامپیوتر و انترنت شان داشت خلاصه موفق شد که پنجره بسوی دنیارا برایم بازنماید دراین کشور، سعی شده که سایتهای خارجی مسدود و فیلترکاری شود که کرده ولی این یک تلاش بی فایده است تکنولوژی و دانش بشری با این چیزهای که جمهوراسلامی ایران درپیش گرفته است قابل کنترل نیست. فیلترکاری نظام را فیلترشکن های متنوع، درهم می شکند و می شود وارد انترنت شد و هرچیزی مورد نظررا پیدا کرد. بیست سال پیش ازاین نیزدرنمازجمله تهران خطیب می گفت که ما جلوی ماهواره ها و دیشها را می گیریم ولی دیدیم که نه تنها که نگرفت بلکه بد از بد تر هم شد. " الانسان حریص علی ما منع" انسان گرسنه ممنوع ها است و آدم حوا هم قربانی مموعه ها شدند و حالا که نظام سخت درتلاش است که جلو انترنت و سایتهای که خوشش نمی آید را بگیرد. البته بایدگفته باشم که خسروان صلاح مملکت خویش دانند من چه می دانم شاید رهبران نظام به این جمع بندی ازجامعه و سیاست خود رسیده که سیاست گام بگام را درمورد آزادی درپیش بگیرد. جوامع که درمرحله صغارت باشد، قدر همان آزادی را هم نمی دانند.مثلا برخی کارهای که با نام آزادی در کشور ما صورت می گیرد .رهبران نظام شاید سیاست مرحله به مرحله را برای آزادی درپیش گرفته است.

 

محمد ناطقی : صبح آن روز که باید به دانشگاه دولتی قم می رفتیم، به من خبرداد که برنامه محصلان دانشگاه خیلی گسترده است و صبح آنها به چندین گروه کاری تقسیم شده اند و تاساعت دو بعد ازظهرکمیته های کاری شان کار می کنند و سمینار با مشارکت محصلان ، طلاب و علماء بعداز ظهر آغازمی شود و نیز به من گفته شد که دو برنامه دردانشگاه دولتی قم دارم یکی سخنرانی و دیگری برنامه پرسش و پاسخ مشاوران که با خود داشتم و عقل منفصل بودند، این گونه فیصله کردند که بعد ازظهر برای شرکت درسمینار و میزگفتگو برویم.

 

ظهر درخانه آقای حبیب رضایی مهمان بودیم. آقای رضایی یکی از مخلص ترین دوستان من می باشد وی حقیقتا مظهر و نماد ازخلوص و صداقت هست و خیلی زیاد دوستش دارم بلکه همه اعضای خانواده ما به آقای رضایی ارادت خاصی دارد اما اینکه برای ایشان کاری نمی توانم و نتوانسته ام همیشه شرمنده ایشان هستم. آقای رضایی به من گفت: آقای ناصری را هم خبرکرده ام ایشان هم می یاید. خیلی خوشحال شدم آقای امیرناصری را درنجف می شناختم وی فوق العاده با استعداد و انقلابی بود و شاید هم باشد ولی خوب حالا سنی ازوی گذشته است اما هم چنان با شور نشاط عراقی و عربی هست. آقای ناصری تسلط کامل به زبان عربی دارد و مطالعات بسیار خوبی از جهان عرب و جهال عرب را دارد و مدت یکی دو ساعت درخانه رضایی نشان داد که مطالعات بسیار گسترده تاریخی درمورد هزاره ها کرده و مثالهای محکمی دراین باب را داشت. آقای ناصری در واقع دوستی است که ازنجف عراق باهم آشنا بودیم با حضورایشان همه خاطرات که درنجف داشتم احیاء شد. ما درعراق درعین تحصیل، کارهای فرهنگی می کردیم. نشست های تیمی درخانه های تیمی داشتیم همه کارهای مبارزاتی ما مخفیانه صورت می گرفت از رژیم بحث عراق و از ترس برملا شدن مبارزات مان، بسیار سعی می کردیم که ذهاب و ذهب خودرا مخفی نگهداریم" استرذهبک ذهابک و مذهبک" را نصب العین خود قرارداده بودیم. تقیه درتشیع همان مخفی کاری است و این مساله عقلانی ترین موضوع دراموری هست که در آنجا مساله جان و مال و ناموس درمعرض خطر باشد. شما وقتیکه در رژیم استبدادی شناسایی شوید دیگر همه چیزتان درمعرض خطرمی باشد. ما کتابخانه سیارداشتیم و نه نفرعضو آن بودیم و کتابهای انقلابی و جزوه های سیاسی و سخنرانیهای مبارزان را ازهرجای که بدست می آوردیم را دست بدست هم می دادیم و می خواندیم و درجلسات مان روی آن بحث می کردیم. کتابخانه سیارما درعراق منبع خیر و برکات زیادی درابعاد روشنگری و روشنفکری ما شد. آقای ناصری نیزازاعضای بسیار فعال و ورزیده گروه کتابخانه و تیمهای مبارزاتی ما بود.

 

محمد ناطقی : درخانه آقای حبیب رضایی درمورد کتاب " الرد علی الدکتور الوردی" صحبت کردیم این مساله ازآنجا پیدا شد که درصفحه فیسبوک ما آقای فضل الرحمان فاضل نوشته بود که اگر امکان دارد تلفن آقای سید غلامحسین موسوی را برای شان بدهم و کتاب تجدید چاپ شود. آقای ناصری درمورد این کتاب اطلاعات زیادی داشت و چاپ آن را خطرناک برای نویسنده می دانیست البته کتاب درمورد اثبات اینکه سید جمال الدین افغانی است و نه ایرانی ، نوشته شده است آقای امیرناصری با همان ذهنیت سنتی و شاید هم درفضای ایران می گفت طرح این مساله برای نویسنده خطرآفرین می باشد من با این نظرایشان موافق نستم این یک نوع توهماتی است که وی درذهن خود داشت. آقای امیرناصری درمبالغه و بزرگ کوچک کردن یک مساله مهارت خاصی دارد و خوب استدلال هم می کند.

 

طبق وعده طرف دانشگاه دولتی قم رفتیم جمعیت بسیار زیادی گرد هم آمده بود. شعارها و پلاکاردهای منظم و سلیقه خوبی دربرپایی سمینار بکارگرفته شده بود. اصولا ایران سرزمین فرهنگ و سلیقه است گردانندگان امور به موضوعات فرهنگی اهمیت زیادی قایل هستند فضای فرهنگی علیرغم بسیار ایدلوژیک ، فضای بسیار دلپذیر می باشد. ایران دراین بخش نسبت به خیلی ازکشورهای منطقه پیشگام هست و به همین دلیل شما با بهترین تالارهای فرهنگی و سمینارها رو برو می شوید. تالار دانشگاه دولتی قم نیزچنین بود. گردانندگان برنامه و سمینارنیز بدرستی کارهای شان را انجام داده بود. حضورپرشورجوانان عالی بود. دراین سمینارمیزان مشارکت زنان و دختران دو برابر پسران دیده می شد دلیل آن سطح آگاهی و دانش دختران است. این موضوع ثابت می کرد که مهاجران افغان دردیارمهاجرت ازفرصتها بخوبی استفاده کرده اند و حالا می بینیم که بشترین جمعیت های محصلان را دختران تشکیل می دهند. ازمن خیلی زود دعوت شد که سخنرانی نمایم این برای من خیلی خوب بود ازاینکه آدم دریک سمینار معطل و منتظر بماند، خسته کننده می شود. من حدود نیم ساعت صحبت کردم موضوع بحث ما این بار غیرازآن موضوعی بود که درسمینار قبلی ارایه شد درسمینار انجمن طلاب موضوع بحث این بود که آیا ما با گذشت بیست سال به آرمان رهبرشهید نزدیک شده ایم و یا اینکه فاصله گرفته ایم. اما دراین سمینار من باید دیدگاه های رهبرشهید را درموضوعات مختلف شرح می دادم.

 

دیدگاه های رهبری شهید درساحت سیاسی، همان مشارکت عادلانه ملی درقدرت بود و بصورت مشخص تاکید داشتم روی همان طرح چهارجانبه ایشان. درمورد مسایل فرهنگی نیز دیدگاه رهبرشهید را شرح دادم و گفتم که ایشان به همان اندازه که به مسایل سیاسی اهمیت قایل بود درست به همان پیمانه موضوعات فرهنگی را دنبال می کرد هرجا مزاری بود در آنجا نشان ازکارفرهنگی و جودداشت. درهمین قم برای اولین بار موسسه علمی علامه بلخی را ایجاد کرد. برای ایجاد آن من همراه ایشان چندین در را زدیم و ازجمله استاد مزاری به ملاقات آقای شیخ حسن ابراهیمی رفت دراین ملاقات من همراه ایشان بودم یک روز صبح که چای و صبحانه درخانه آقای ابراهیمی خوردیم ، صحبتهای بسیارزیادی ازگذشته صورت گرفت.

 

آقای شیخ حسن ابراهیمی یکی از معدود ایرانیان مبارزی بود که مناسبات بسیار دوستانه ای با مبارزان افغانستان داشت وی چندین سفردرزمان شاه و درزمان داوود خان به افغانستان داشت و یک بارهم زندانی شده بود آقای ابراهیمی ازتعدادزیادی ازدوستان افغانی خود صحبت و نام گرفت ازجمله از آقای عاقلی نام گرفت استادمزاری همراه شیخ حسن ابراهیمی ازکارهای مشترک فرهنگی صحبت کرد. درپایان استاد مزاری گفت درنظردارم که یک موسسه علمی برای طلاب افغانستان درقم تاسیس نمایم طلاب احتیاج به مدرک علمی دارد فردا درافغانستان با درسهای حوزه کسی آنها را به تاسیسات دولتی راه نمی دهند ایشان از آقای ابراهیمی دو چیزرا خواست یکی اینکه پول برای تاسیس موسسه علمی کمک نماید و دیگر اینکه مجوز و ثبت موسسه علمی را دروزارت تحصیلات عالی ایران را خواستارشد. آقای ابراهیمی گفت عجالتا مبلغ دو صد هزارتومان می دهم و بعد سعی می کنم زمینی برای موسسه دراختیارتان بگذارم شما کارهای تان را شروع کنید مساله مجوز زمان گیر ولی حل شدنی است. استاد مزاری گفت : تشکر ولی این مبلغ خیلی ناچیزاست و شما کمک تان اول و آخر همین خواهد شد.

 

البته وعده گذاشته شد که زمین های را ببینیم که دیدیم ولی همان درک استاد مزاری درست بود که ما دیگر آقای ابراهیمی را پید ا نتوانستیم و تمام کمکهای اول و آخر همان شد. به هرصورت بحث از دیدگاه فرهنگی رهبرشهید است و استاد مزاری درهرجای که بوده در آنجا اثرفرهنگی را بجای گذاشته است. وی ده ها کتابخانه را تاسیس کرد عضو و بانی کتابخانه ها بود رهبرشهید درنشریات چاپی اهتمام زیادی قایل بود و برای نشریات بخصوص نشرات مرتبط به سازمان نصر افغانستان پول می داد. مجله حبل الله تا آخرین روزهای حیات ایشان چاپ و منتشرمی شد آقای بصیراحمد دولت آبادی نقش تعیین کننده در نشر و تهیه مطالب آن داشت.

 

محمد ناطقی : دیدگاه استاد شهید درمورد نقش زنان که خیلی واضح است وی معتقد بود که زنان نیمه ازپیکر جامعه است باید زنان سهم، مشارکت و فعالیتهای در همین حد را داشته باشد یعنی حقوق زنان و مردان مساوی هستند.نصف حقوق مربوط به زنان و نصف آن متعلق به مردان می باشند. درمورد نهضتهای آزادی بخش دیدگاه استادمزاری قابل طرح است و دراین مورد اشاراتی به ارتباطات رهبر شهید با رهبران آزادی بخش داشتم البته دراین مورد درمراسم مردمی تهران زیاد صحبت کردم و همین گونه درقزوین هم زیاد بحث داشتم. فکرمی کنم روایت مسافرحوت دراین بخش هم تمام نشد و احتمالا تارسیدن به مشهد و یکی دو بخش دیگررا هم خواهیم داشت. صبور و با حوصله باشید ....  ادامه دارد

بحث موافقتنامه حکومت وحدت ملی

بحث موافقتنامه حکومت وحدت ملی

مدیریت سایت:


تلویزیون 1 برنامه و میزگردی را ترتیب داده و موضوع بحث " موافقتنامه حکومت وحدت ملی " بود. استاد محمد ناطقی دراین مورد بحث همه جانبه داشت. از آنجای که ایشان درحکومت وحدت ملی رییس کمیسیون عالی نظارت ازتطبیق موافقتنامه می باشد. گفتگوی  ایشان راجع به این مساله دقیق و کارشناسانه است و اینک به متن این گفتگو به صورت آزاد توجه دوستان را جلب می نمایم.


مجری: با گذشت ششماه از اعلام حکومت وحدت ملی، چه کارهای صورت گرفته است اصولا این همه جدالها و اختلافات بخاطرچیست؟ اخیرا داکترصاحب عبدالله صریحا اعتراض داشته و گفته است که حکومت وحدت ملی " تحفه " کسی نیست و مشارکت و توزیع قدرت درحکومت وحدت ملی همان مشارکت پنجاه درصدی هست. ازسوی هم درمورد " کمیسیون خاص اصلاحات انتخاباتی" نیز مخالفتهای شدیدی نمایان شده است. دلایلی این همه جدال درکجا هست؟


محمد ناطقی : پرسشی مهمی است از عمر حکومت وحدت ملی دقیقا ششماه می گذرد پرسش اساسی این است که آیا به خواسته های مردم توجه و رسیده گی صورت گرفته است و یا نه؟ گذشته ازخواسته های مردم دیده می شود که اختلافات دردرون حکومت درمواردی زیادی دیده می شود مثلا درسیاست خارجی ، مساله " ایجاد کمیسیون خاص اصلاحات انتخاباتی" و اخیرا مساله وزارت دفاع ملی و موضوعات ازاین دست. اینها تماما درست است. من باید به این نکته پیش از توضیحات درمورد اجرایی و عملی شدن موافقتنامه اشاره نمایم. حکومت وحدت ملی براساس یک سند و توافقتنامه سیاسی ، ساخته شده است و می دانیم که درقانون اساسی ساختارنظام سیاسی ما این نیست. نظام سیاسی درقانون اساسی همان نظام ریاستی است و اشاره به مساله ازنوع ساختارفعلی را نداریم. این ساختارنو و برمبنایی یک سند مشترک و آن مصلحت ملی ساخته شده است. اشکالی که گرفته شده و می شود این است که نظام و حکومت مطابق با قانون اساسی نیست این حرف درست است ولی می دانیم که ماده های ازقانون اساسی مثل ماده های 50 و بعد آن و یا ماده های 60 اشاره به این مساله دارد که براساس مصلحت ملی رییس جمهورمی تواند نهادهای را حسب نیاز و ضرورت ایجاد نماید. ریاست اجراییه درواقع همان نهاد ضروری و نیاز مصلحت ملی است که درانتخابات 93 ایجاد شده است. ما وقتیکه این سند را تهیه می کردیم به دنبال مدرک قانونی آن بودیم زیرا می دانستیم که موافقتنامه برخلاف قانون اساسی نمی تواند تهیه شود. پس ازاین نقطه نظر نهاد ریاست اجراییه ، همان نهاد ضروری است که درقانون اساسی به آن اشاره شده است.


نکته دوم که باید به آن اشاره نمایم و آن این است که اصولا قانون اساسی هم که نوشته می شود ابتداء باید توافق سیاسی روی آن صورت بگیرد و بعد قانون اساسی نوشته شود هرقانونی نوشتنش یک امرمتاخرازتوافقات سیاسی است. مصلحت سیاسی و ملی درانتخابات 1393 این شد که دو جناح مهم انتخاباتی " اصلاحات و همگرایی" و تحول و تداوم" با هم حکوت تشکیل دهد و مصلحت ملی و خروج ازبحران ایجاب می کند که چنین کاری صورت بگیرد. و برهمین اساس هیئت های موظف گردید که روی سند کار نماید. چندین هیئت تشکیل شد ابتداء هیئت ده نفری را ایجاد کردیم و این هیئت مرکب ازده نفربود درراس هیئت تیم اصلاحات و همگرایی من قرار داشتم و رییس هیئت تیم تحول و تداوم آقای حنیف اتمربود. دراین نشست ما مواد مورد بحث را تهیه کردیم و دیگر اینکه یک هیئت چهل نفره را با ترکیب بیست نفرازهرتیم را رویش توافق کردیم و محل کنفرانس و بحث هم هوتل انترکانتینانتال بود همین هیئت چهل نفره یک هفته درهتل بحث داشت و توافق شد که سه کمیته ، تعریف ازحکومت وحدت ملی، مبانی قانونی حکومت وحدت ملی و ساختارحکومت وحدت ملی ایجاد شود. دو کمیته تعریف و مبانی درطی یک هفته بحث ، به توافق و جمع بندی دست یافتند ولی کمیته ساختار حکومت وحدت ملی موفق به جمع بندی نشد بحث دراین کمیته بسیار دشواربود. من همراه اتمر عضو همین کمیته بودیم و همین گونه دوستان دیگرازهردو جانب.


ما شانزده مورد اختلاف داشتیم و چند مورد دیگر توافق عمده ترین اختلافات ما این بود که سند که تهیه می کنیم چه باشد " توافق " و یا " تفاهم" ما طرفدار توافق بودیم و دوستان تیم مقابل اصرار به " تفاهمنامه" داشت. اختلافات بسیار جدی دیگر هم این بود که نحوه مشارکت دو تیم درقدرت چه گونه باید باشد. رییس جمهور و رییس اجرایی که دربیانیه هفده هم سرطان 93 ذکرشده حال جایگاه و تعریف آن چیست ؟ حدود صلاحیتها و اختیارات ، هم یکی از جنجالی ترین بحثهای ما بود. به هر صورت ما نتوانستیم درکمیته ساختارحکومت وحدت ملی به توافق برسیم و این شد که سطح تیم های مذاکره کننده را فشره و عمده ساختیم ابتداء دو نفری من و جناب اتمر چندین روز بحث کردیم و درهمین نشستهای دو نفری ما خیلی ازمسایل را حل کردیم و تنها مساله حضور رهبران هردوتیم درشورای امنیت و مساله جایگاه رییس اجراییه بود که حل نتوانستیم و این شد که آمریکاییها و آقای جان کری و نماینده خاص بارک اوباما طرحی را درمورد جایگاه رییس جمهور و رییس اجرایی پیشنهاد کردند و درنهایت پیشنهاد شان به همین ترتیب که رییس اجراییه ریاست شورای وزیران و رییس جمهورریاست کابینه را به عهده می گیرند و هرکدام وظایف و صلاحیتهای خاصی خود را به پیش می برد. فیصله های اساسی و استراتژیک را کابینه به ریاست  رییس جمهوری می کند و اجرائات فیصله های کابینه توسط ریاست اجرایی و شورای وزیران انجام می شود. درتوافقات سیاسی حکومت وحدت ملی گفته شده که رییس جمهور و رییس اجرایی در همه پستها و مقامات کلیدی با هم مشوره می کنند درسند آمده که ریاست اجرایی ، مجری فیصله های کابینه است.


مجری : حالا اشکالات کار درکجا هست شما می فرمایید که درتوافقتنامه وظایف و صلاحیتهای دو مقام روشن شده و تعریف شده است فیصله ها درکابینه و اجرائات توسط شورای وزیران می شود.حالا درعمل واقعا چنین چیزی هست؟ شما ازروند اوضاع کاری حکومت راضی هستید یعنی توافقنامه حکومت وحدت ملی عملی می شود و یا خیر؟


محمد ناطقی : من فکر می کنم که درعمل ما شاهد مسایل دیگری هستیم. درحال حاضراین گونه دیده می شود که کارهای اجرایی را بشتر رییس جمهورانجام می دهد و این درتوافقتنامه نیست درسند آمده که شورای اجرایی مسوول اجرایی و عملیاتی کردن فیصله های حکومت و کابینه می باشد. مشوره که درتمامی ماده های توافقتنامه روی آن تاکید شده، می بینیم که صورت نمی گیرد. مثال کمیسیون ویژه اصلاحات انتخاباتی است. درماده هفتم موافقتنامه به این صورت تصریح شده که پس از اعلام حکومت وحدت ملی بلافاصله مقامات حکومت اقدام به ایجاد کمیسیون خاص اصلاحات انتخاباتی می کند. درهمین ماده تصریح شده که تمامی کارهای کمیسیون زیرنظر ریاست اجرایی و این کمیسیون همه امور مرتبط به انتخابات را به ریاست اجراییه گزارش می دهد. حالا کمیسیون اعلام شده است می بینیم که اختلاف بین رییس جمهور و رییس اجرایی پیش آمده است. دلیل مساله هم این است که مشوره کافی درمورد ساختارکمیسیون صورت نگرفته است


. درمورد اعضای کمیسیون رایزنی صورت گرفته است من خودم عضو رایزنی همین کمیسیون بودم. درمورد سقف و عدد نیز ما بحث داشتیم در آن زمان توافق شد که عدد 9 تا باشد به این ترتیب سه نفراز طرف رییس جمهور و سه نفرازطرف رییس اجرایی و سه نفرهم ازسوی نهاد های مدنی درکمیسیون معرفی شود و حالا 15 نفر درکمیسیون معرفی شده یعنی شش نفرازسوی نهاد های حکومتی و سازمان ملل هم گویا شامل این کمیسیون شده اند. درمورد افراد فکر می کنم دو مقام با هم تفاهم رایزنی و مشوره داشته اند و درمورد عدد هم اختلافی نبوده و این مساله پیش ازسفرآمریکا تمام شده بود. همزمان با سفرآمریکا، کمیسیون خاص انتخاباتی به ریاست خانم شکریه بارکزی اعلام شد.

درآن روز من به دفتر داکترصاحبت عبدالله عبدالله بودم رییس دفترشان آقای عابد به من گفت که داکترصاحب نسبت به اعلام کمیسیون به ریاست خانم شکریه بارکزی ملاحظه دارد. وی می گفت دیشب آقای سلام رحیمی رییس اداره امور نامها را تلفنی به من داد ولی درمورد اینکه خانم بارکزی رییس کمیسیون باشد به من چیزی نگفت ولی حالا ایشان را رییس کمیسیون گرفته و داکترصاحب عبدالله نسبت به آن ملاحظه دارد و به همین دلیل تا آمدن ایشان ازسفر آمریکا کمیسیون تشکیل نمی شود که نشد. 


اشکال کار درفقدان مشوره درمورد ساختار کمیسیون هست اینکه خانم شکریه رییس کمیسیون و سایراعضای به یک نحوی وظیفه گرفته اند، مساله ای هست که بدون رایزنی و مشوره صورت گرفته است. ساختاردرحال حاضرایجاد مشکل کرده و رییس اجرایی این ساختاررا قبول ندارد و به همین علت است که کمیسیون اصلاحات انتخاباتی دچارمشکل حادی شده است بخصوص اینکه خانم شکریه بارکزی اخیرا اظهاراتی داشته که گویا وی همان اعتبارو حیثیتی را دارد که داکترصاحب عبدالله دارد یعنی به همان امضای که داکترصاحب رییس اجراییه تعیین شده به همان امضا من رییس کمیسیون خاص می باشم. درحالیکه این گونه موضع گیریها درست نیست رییس جمهور و رییس اجراییه با امضا و توافق هم رییس تعیین شده اند. آصف آشنا معاون سخنگوی رییس اجراییه گفته است که رییس جمهور با امضای و موافقت رییس اجراییه ، رییس جمهور تعیین شده است. می بینیم که وضعیت کمیسیون به اینجاها کشیده شده است. دلیل آن به نظر من فقدان مشورهای لازم درامرحکومت داری هست.


اختلافات دیگری نیز بروزکرده است در سیاست خارجی تا حالا به نظر من خوب عمل شده ولی موضع اخیر رییس جمهور در مورد یمن و اینکه خیلی شتابزده از حمله عربستان حمایت شد و بعد معلوم شد که در این مورد هم رایزنیهای لازم صورت نگرفته است و این تفاوتها نیز منشاء دارد. درمورد وزارت دفاع می بینیم که اشکالات پیش آمده است و این چالشها درحدی پیشرفته است که وزیردفاع معرفی نشده است آقای افضل لودین ازسوی رییس اجراییه مورد قبول واقع نشد. این مساله برمی گردد به نکته اصلی و آن اینکه مقامات حکومتی که بعد سیاسی دارد، میان رییس جمهورو رییس اجراییه به گونه برابر و یا برابرگونه توزیع می شود. اساس تشکیل حکومت وحدت ملی درتوزیع قدرت و پستهای سیاسی همین است. مثلا شما می بینید که

12 نامزد وزیرازسوی داکترصاحبت عبدالله معرفی و 13 نامزد وزیردیگر ازسوی رییس جمهور به پارلمان معرفی شده اند. چرا ؟ دلیل آن همان سند حکومت وحدت ملی می باشد آنها عاشق چشم و روی هم نیست آنها براساس یک سند پایه حکومت وحدت ملی تشکیل داده و باید براساس آن عمل نمایند. وزیردفاع  را رییس جمهور معرفی می کند و جزء از سهمیه شان هست اما دو کار درمورد معرفی نامزد وزیران باید صورت بگیرد یکی اینکه درمورد شان مشوره و تفاهم صورت بگیرد و دیگراینکه اگروزیرازسوی رییس جمهورمعرفی می شود درمورد لوی درستیز وزارت دفاع رییس اجراییه باید فرد کاندید مورد نظرش را معرفی نماید و درمورد وزارت دفاع ظاهرا نه مشوره روی افراد صورت گرفته است و نه اینکه رییس لوی دریستیزازسوی رییس جمهور قبول شده است. لوی درستیز را طبعا باید داکترعبدالله عبدالله رییس اجراییه معرفی نماید. زیرا توزیع قدرت به گونه برابرو برابرگونه همین معنا را تداعی می کند و این کارها طرفین نمی کنند و اختلافات پیش می آید


. جمع بندی بحث همین است که حکومت وحدت ملی یک سند پایه دارد و این سند مخالف قانون اساسی نمی باشد.نکته دوم هم این است که طرفین درتمامی پستهای اساسی و معرفی افراد با هم مشوره و تفاهم داشته باشند و سوم هم اینکه مقامات کلیدی و حکومتی که ماهیت سیاسی را دارد، بگونه برابرو برابرگونه باید توزیع شود. این ملاحظات درموارد کمیسیون خاص اصلاحات انتخاباتی، درمورد معرفی نامزد وزیردفاع و لوی دریستیز، و در مورد حمایت از حمله عربستان به یمن، صورت نگرفته است البته نکته بسیارمهم دیگراینکه کارهای اجرایی و فیصله های حکومتی هم به گونه نا منظم عملی و اجرایی می شود این موضوع هم ممکن است روزی باعث اعتراضات و مناقشات شود.

kحمایت افغانستان ازعربستان

حمایت افغانستان ازحمله عربستان 
مدیریت سایت:

سرویس خبری بی بی سی، شبکه طلوع و تلویزیون راه فردا راجع به حمله عربستان به خاک یمن و تشکیل ایتلاف ده گانه نظامی علیه حوثیها، گفتگوی های طولانی با استاد محمد ناطقی کارشناس مسایل داشت به دلیل اهمیت موضوع به عمده ترین محورهای مورد گفتگوی ایشان پرداخته می شود

خبرنگار بی بی سی: باتشکر از شرکت شما دراین گفتگوی ویژه می خواهم سوالات مان را ازرویداد های خونین یمن اغاز نمایم و درطول برنامه، شما به سوالات شنوندگان ما نیزپاسخ می دهید پرسش اساسی همین است که افغانستان به چه دلیلی ازایتلاف ده گانه حمایت کرد و دلایلی آنچه می تواند باشد؟

محمد ناطقی: با تشکر. حوادث یمن به صورت درناکی قربانیان زیادی را گرفته و می گیرد. البته ریشه مسایل یمن برمی گردد به"بهارعربی" که ازآغاز سال 2011 شروع شد. خیزشهای ملتهای عرب دردو حوزه شمال آفریقا و خاورمیانه ابعاد بسیارگسترده ای بخود گرفت. البته اصل بهارعربی به دلیل ماهیت ضد استبدادی و مبارزه برای آزادی کاردرستی بود و این قیامها ماهیت مردمی داشت و مطالبات برحق بود ولی می دانیم که قیامها ازمسیراصلی و مردمی خود خارج شد مهارو مدیریت حوادث بهار عربی به دست کشورهای خارجی افتاد دریمن این مردم یمن نبود که سرنوشت خود را تعیین می کرد بل مداخله شورای همکاری خلیج فارس مدیریت و مهاررویدادهای یمن را دراختیارگرفت. درنیمه های سال 2011 رهبران شورای هماهنگی خلیج فارس طرحی برای حکومت یمن برای برکناری حکومت علی عبدالله صالح پیشنهاد کرد.

مذاکرات خیلی طولانی بود ولی درنهایت امر آنهاموفق شد طرح خود را دریمن تطبیق نمایند و حکومت علی عبدالله صالح براساس همین نقشه راه شورای همکاری خلیج برکنارشد و قدرت به معاون وی سپرده شد. آقای عبد ربه منصورالهادی معاون علی عبدالله صالح نتوانیست اجماع ملی را ایجاد نماید مخالفتهای زیادی با حکومت وی به دلیل فساد و سوء مدیریت و انحصارطلبی صورت گرفت درصدراین مخالفتها جماعت حوثیها قرارداشت.حوثیها جمعیت درحدود چهل درصد از جمعیت 24 میلیونی یمن را تشکیل می دهند آنها به این جمع بندی رسیدند که حکومت منصورهادی برای شان حقی قایل نیست و هم چنان با فساد و انحصارطلبی خود ادامه می دهد. حوثیها قوی ترین گروه دریمن هستند و دیده شد که خیلی سریع آنها بخشهای بزرگی ازخاک یمن ازجمله صنعاء پایتخت این کشوررا به تصرف خود درآورد آنها آقای منصورالهادی را نیزگرفته بود و بعد آزاد کرد . هادی به عدن گریخت و درآنجا پایتخت حکومت خودرا اعلام داشت.
عربستان سعودی به دلیل نگرانیهای که از قدرت گرفتن حوثیها داشت و بدون اینکه محاسبه دقیقی را انجام دهد همراه متحدان خود درشورای همکاری خلیج فارس دست به اقدام حیرت انگیز نظامی زد. عملیات نظامی ده کشور، واکنشهای زیادی را درپی داشت ازجمله حکومت افغانستان دراین مورد موضع گرفت و اعلامیه سه ماده ای را صادرکرد. ماده اول اشاره دارد به دفاع ازحرمین شریفین وگفته شده که حکومت افغانستان با تمام نیرو درکنارحکومت عربستان سعودی قراردارد این نکته از اعلامیه سبب جنجالهای زیادی شده " با تمام نیرو درکنارعربستان "این گونه تلقی شده است که حکومت افغانستان ازجنگ جاری دریمن حمایت می کند و درکنارعربستان و ایتلاف ده گانه قرارگرفته است. البته دفاع ازحرمین شریفین مساله قابل چالش نیست زیرا وظیفه هرمسلمان است که ازحرمین دفاع نماید ولی می دانیم که جنگ درحرمین شریفین نیست جنگ دریمن می باشد نمی دانم چه گونه می شود مساله را به آنجابرد ماده دوم اعلامیه اشاره دارد به حمایت ازحکومت منصورالهادی و مساله سوم تاکیددارد به راه حل سیاسی بحران یمن ازطریق کنفرانس کشورهای اسلامی و یا سازمان ملل متحد.

راه فردا: می شود به دلایلی حمایت افغانستان ازجنگ عربستان اشاره نمایید و افغانستان با چه انگیزه ای این موضع را گرفته است درحالیکه درتاریخ افغانستان این نوع موضع گیری و حمایت ازیک طرف جنگ بی سابقه بوده است افغانستان همیشه موضع بی طرفی فعال را درمنازعات کشورهای بیرونی داشته است.

محمد ناطقی : شما پرسش مهمی را طرح کرده اید عین همین سوال را خبرنگار بی بی سی درآن گفتگوی ویژه داشت. من درآنجا گفتم که این مساله درتاریخ و سیاست افغانستان یک " استثناء" است . تاریخ سیاسی و سنتی افغانستان همیشه درمنازعات کشورهای بیرون همان موضع بی طرفی فعال بوده است و این یک "قاعده " بود ولی حالا حکومت افغانستان آن را تبدیل به یک " استثناء" کرده است. خبرنگار بی بی سی گفت: نه، این استثناء درزمان کرزی صورت گرفت رییس جمهورکرزی درجنگ آمریکا و پاکستان گفت که جانب پاکستان را می گیرد و علیه امریکا می جنگد. البته گفتم این حرف درعالم فرض و احتمال گفته شد این را نمی توان استثناء تعبیرکرد حرف روی واقعیت است حالا جنگ دریمن واقع شده و می بینید که ده کشورایتلاف نظامی و جنگی بسیار خطرناکی راشکل داده و شب روز علیه حوثیها و نیروهای علی عبدالله صالح می جنگد و وضعیت انسانی به بد ترین صورت ممکن رسیده است. دراین گیروداراست که حکومت افغانستان گفته است که با تمام قوای درکنارعربستان می باشد این گونه موضع گیری واقعا یک " استثناء" می باشد.

افغانستان درتاریخ خود درهیچ یک ازمناقاشات مرتبط به کشورهای دیگرمداخله نکرده و بی طرفی فعال خود را حفظ کرده است شما درجنگ جهانی دوم شاهد بی طرفی افغانستان بودید درسه جنگ هند و پاکستان افغانستان موضع بیطرفی داشت ولی حالا حکومت ما درکنارنیروهای ایتلاف به رهبری عربستان استاده ایم . تحلیگران مسایل سیاسی و جامعه مدنی و مردم افغانستان ازاین موضع گیری حکومت استقبال نکرده و آن را به ضرر و زیان مردم افغانستان می دانند. درداخل حکومت هم تفاوت نظرهای جدی دراین مورد و جود دارد. استاد محقق معاون ریاست اجراییه گفته است که درشورای امنیت مساله حمله عربستان به یمن بحث شد اما این گونه فیصله نشد که باتمام قوای درکنارعربستان باشیم. موضع افغانستان همان بی طرفی و تاکید روی حل سیاسی است. ایشان گفت این مساله ازطریق شورای امنیت و سازمان کنفرانس اسلامی بایدحل مساله یمن راه حل نظامی ندارد. استاد محقق دریک موضع گیری دیگر گفت که اقدام نظامی عربستان نقض قوانین جهانی است. البته این حرف همین امروز درشورای امنیت بحث شده است و عربستان به دنبال گرفتن مجوزازشورای امنیت می باشد.

اینکه شما از من دلایل نقض بی طرفی حکومتافغانستان را پرسیده اید من سخنگو ی حکومت نستم که به این مساله جواب بدهم ولی قدرمسلم این است که افغانستان با اعلام حمایت و اینکه با تمام قوای درکنارعربستان باشد نقض سیاست سنتی و تاریخی افغانستان هست. آقای داکتراسپنتا مشاورپیشین امنیت ملی طی یک مقاله ای به شدت به سیاست افغانستان حمله کرده و آنرا یک اشتباه دانسته و خواهان تجدید نظردراین موضع گیری شده است. آقای عبد الحی ورشان خبرنگارشناخته شده رادیو آزادی طی تماس تلفنی همین پرسش را طرح کرد که اعلام حمایت ازحمله عربستان یک نوع تقابل باجمهوری اسلامی ایران باید باشد و حمایت ازعربستان به زیان مردم مهاجر ممکن است تمام شود.

طلوع نیوز: عربستان سعودی درآخرین موضع گیری گفته است که درصورتی توافق به آتش بیست چهارساعته می کندکه شورای امنیت مجوز حمله به یمن را برای شان صادرنماید. این موضع گیری به چه معنااست آیا امکان اینکه حالا با گذشت یازده روز از حمله ایتلاف ده گانه به رهبری عربستان در یمن ، به خواست عربستان پاسخ مثبت داده شود، امکان دارد؟ ارزیابی شماچیست؟

محمد ناطقی : همان گونه که اشاره کردید بخش انسانی سازمان ملل متحد به شدت نگران اوضاع انسانی دریمن هست و خواهان آتش بس ولو برای دو ساعت درروز هم که باشد، تاکید کرده و عربستان باید موافقت نماید. درراستایی همین مطالبه انسانی و بشردوستانه است که عربستان سعودی این مساله را طرح کرده که شورای امنیت برای حمله شان " مجوز" صادرنماید. البته این خواست عربستان به نظرمن بد ترین خواستی هست که ازسوی این کشورطرح شده است معامله امر انسانی کمک به آسیب دیده گان جنگ با مساله مجوز جنگ ازسوی سازمان ملل ، بسیارغیرموجه و غیرمنطقی است اولا میدانید که یازده روزازشروع جنگ گذشته و عربستان بسیارشتابزده وارد این جنگ شدچنانچه برخی ازکشورها ازجمله افغانستان خیلی سریع از جنگ حمایت کرد. عربستان درآغاز باید فکر مجوز برای عملیات بیرحمانه نظامی را می کرد حالا با گذشت یازده روزخواهان مجوز برای اقدامات نظامی شده است و بازهم مساله کمک به قربانیان جنگ را وجه المعامله قرارداده است اینها اقدامات غیرمنطقی و ناموجه است و ازباب استیصال طرح می شود. 
من البته فکر می کنم که شورای امنیت هرگز برای حملات عربستان مجوزی را صادرنمی کند این مساله از چند جهت قابل بحث است اولا شورای امنیت در مورد حمله به عربستان یک دست نیست دو عضو صاحب و مالک رای ، چین و شوروی باحمله عربستان به یمن مخالف هستند و آنها هرگزبا صدور مجوزبرای حملات عربستان موافقت نمی کنند. درحال حاضر و همین دیروز درشورای امنیت این مساله بحث شد و همه اعضای دایمی با صدورمجوز مخالفت کردند و آمریکا نیزبا این مساله موافقت نکرد. بنا براین امکان اینکه عربستان برای حملات خود مجوز بگیرد، بسیاربعید به نظرمی رسد.

خبرنگاربی بی سی روی این مساله نیزتاکیدداشت و برخی از پرسشهای شنوندگان نیز به این موضوع تمرکزداشت و اینکه امکان دارد دلیل حمایت افغانستان ازحمله عربستان به یمن مساله صلح درافغانستان باشد توضیح مطلب به این صورت می تواند شود که افغانستان به دنبال صلح است و رییس جمهورغنی تا به حال بشترین تماسها و مسافرت ها را به عربستان داشته ا ست و بشترین بحث شان هم این بوده که عربستان به دلیل نفوذی که روی طالبان و رهبران آنها دارد و اینکه عربستان رابطه خوبی با پاکستان داردبنابراین می تواند ممد صلح درافغانستان باشد. این مساله البته غیرقابل انکاراست که عربستان به صورت مریی و نامریی روی رهبران فکری طالبان تاثیرزیادی دارد اصولااندیشه سلفی و وهابی ازعربستان برخواسته است و این جماعتها هرگز احترامی به مذاهب ندارند و برخلاف باورهای قاطع مذاهب عمل می کنند. ریشه تندرویها و خشونتهای گروهای افراطی همان قرائت و روایت سلفی و و هابی ازدین و دیانت است و رهبران فکری این جماعتها تماما درعربستان و موردحمایت این کشورمی باشد و بنیاد فکری و ایدلوژی عربستان همان قرائت سلفی و وهابی ازدین است.دراین صورت افغانستان و هرکشوردیگری حق دارد که ازعربستان برای مهارگروهای فکری وهابی و سلفی ، طالب کمک شوند. و این عربستان است که می تواند این گروها را وارد جنگ نماید و یا هم مهارکند. طالبان افغانستان ریشه های اعتقادی سلفی و وهابی را از آنجا گرفته اند و متاسفانه گروهای زیادی درپاکستان به دنبال و پی همین باورهای وهابی و سلفی شده اند. 

بنا براین کمک ازعربستان یک امر ضروری است که ازاین کشورخواسته شود که جلو صدورفتوا ها و حمایت های فکری و مالی شان را بگیرد.این صورت مساله درست است و اما اینکه افغانستان صلح را به قیمت روا داشتن جنگ بالای دیگران بخواهد این معامله غیرانسانی است و نباید چنین تصوری و جود داشته باشد. البته این پرسش طرح شده و گفته شده که افغانستان صلح را از عربستان به بهای حمایت ازجنگ دریمن، خواسته است و چنانچه همین پرسش ازسوی خبرنگاربی بی سی طرح شد.

پاسخ ما دراین با ب همین است که افغانستان ضد جنگ است و خود قربانی بی چون و چرایی جنگ می باشد و به صورت طبیعی جنگ را نه برای خود و نه برای دیگران می خواهد و این مساله باورکردنی نیست که ما صلح را به قیمت مشتعل شدن آتش جنگ درخانه و کاشانه برادران مسلمان خود دریمن بخواهیم آنها هم مسلمان و یمن یک کشوراسلامی هست و صلح افغانستان و جه المصالحه جنگ درهیچ جای نمی تواند باشد. جنگ یمن مناقشه داخلی است و باید توسط خود آنها حل می شد حمله عربستان بدون مجوزو غیرقانونی است و حالا هم کسی برا ی حملات عربستان مجوز صادر نمی کند و با ید به دنبال راه حل غیرنظامی بود.

محمد ناطقی : راه حل بحران درچیست ؟ این پرسش مشترک هرسه رسانه راه فردا، بی بی سی و طلوع نیوز بود. من البته بعنوان کسی که تحولات منطقه را به دقت دنبال می کنم به یک جمع بندی ازاین رویدادها رسیده ام این برداشت خودم هست و برخی کارشناسان هم به آن اذعان دارند. سه راه حل منطقی و یک را حل غیرمنطقی تا کنون طرح شده است اولا باید اشاره نمایم که گزینه جنگ ازسوی عربستان غیرمنطقی است و جنگ هرگزراه حل نیست و این جنگ هم برخلاف قوانین بین المللی آغازشده است و حالا عربستان به دنبال گرفتن مجوز می باشد. راه حل نظامی یک گزینه غیرمنطقی و اشتباه هست. گزینه دیگر، همین دیروز طرح شد و آن این است که مذاکرات صلح زیرنظرشورای همکاری خلیج آغازشود. شورای همکاری خلیج خودجنگ را شروع کرده و ایتلاف جنگی علیه حوثیها را تشکیل داده و حالا چه گونه می تواند امر صلح را به پیش ببرد. این همان ضرب المثل می شود که خود کوزه خود کوزه گر،خود گل کوزه، باشد. شورای همکاری خلیج فارس فاقد صلاحیت واعتبار برای صلح می باشد.

برای رسیدن به صلح باید راه های دیگری جستجو کردکه من به صورت مختصر به سه نمونه آن اشاره می کنم
الف – یکی ازراه حل می تواند تفاهم و توافق دوکشورمسلمان ایران و عربستان باشد این مساله به این دلیل می تواند حایزاهمیت باشدکه هردو کشور به یک نحوی دربحران یمن دخیل هستند. عربستان که عملا وارد جنگ شده و یک ایتلاف نظامی علیه حوثیها را بوجود آورده است درگیری و دخالت بیش ازاین را نمی توان تصورکرد و عربستان عملا وارد این مناقشه شده است و یک طرف جدی منازعه یمن می باشد.ایران هم البته گفته شده که تاثیرروی حوثیها دارد و همه رسانه های منطقه و غرب به این نکته تاکید دارند که حوثیها شیعه مذهب و طرف دار ایران می باشند البته دومساله دراین مورد طرح می شود یکی اینکه حوثیها تابع فقه حنفی هستند و ازاین نقطه نظربا اهل سنت بشترنزدیک می باشند. درزمان زید بن زین العابدین امام اعظم به زیدکمک می کرد و جهاد وی علیه ظلم را برحق می دانیست. نکته دیگر هم این است که زیدیها دوازده امام را به آن صورت که شیعیان دوازده امامی قبول دارد، ندارند حال به هرصورت تاکید می شود که آنها شیعه مذهب می باشند ازاین نقطه نظر می توان گفت که آنها ارتباطاتی به ایران دارند. به هرصورت اگرادعای عربستان درست باشد که حوثیهاوابسته به ایران هستند وخود شان هم حامی منصورالهادی و گفته است که ما مشروعیت به یمن برمی گردانیم دراین صورت منطقی است که دو کشورتاثیرگذار دربحران یمن با هم وارد گفتگو شوند و مساله را حل نمایند. گفتمان دو جانبه حل بحران یمن می تواند پایه منطقی داشته باشد.

ب - راه حل دوم که خیلی منطقی به نظرمی رسد امامتاسفانه این راه حل عملا خنثی و عقیم شده و آن تشکیل کنفرانس سازمان اسلامی است.جهان اسلام یک سازمان دارد و لی این سازمان متاسفانه درهمه مسایل مرتبط به جهان اسلام خنثی شده است اما به هرصورت این سازمان درمورد بحران ازنوع یمن باید موضع داشته باشد و برا ی خاتمه مصیبت درجهان اسلام اقدام نماید و فیصله های دراین مورد داشته باشد.

ج - راه حل سوم هم شورای امنیت است. البته فیصله های شورای امنیت ضمانتهای بین المللی و اجرایی دارد و فکر میکنم درنهایت امر بحران یمن درهمین جا کشانده شود. بحران یمن با جنگ و با حمایت های عجولانه قابل حل نیست و دیدیم که حمایت افغانستان چه جنجالهای برای افغانستان داشته است. سیاستهای که پشتوانه مردمی نداشته باشد طبیعتا موفق هم نخواهد بود.

آیا حضور داعش در افغانستان یک آوازه است؟


مدیریت سایت: 


تلویزیون خورشید دررابطه با اظهارات رییس جمهور پیشین افغانستان ، گفتگوی داشت با استاد محمد ناطقی.متن گفتگوی ایشان را در رابطه با مساله داعش و اینکه رییس جمهورکرزی با یک رسانهای آمریکایی اعلام داشته است که حضورداعش درافغانستان یک " اوازه " است را با هم می خوانیم.


مجری برنامه : اخیرارییس جمهورکرزی رییس جمهور پیشین افغانستان برخلاف همه دیدگاه های که تا کنون درمورد حضور داعش درافغانستان بیان شده است، سخنی را گفته است که با اظهارات همه کارشناسان و مقامات کشورهای اروپایی و مقامات افغانستان در تناقض می باشد اصولادلایلی این گونه اظهارات چه می تواند باشد؟


محمد ناطقی : تشکر. بله اظهارات رییس جمهور پیشین را بارسانه آمریکایی دیدم ایشان ظاهرا در سفرخارجی این اظهارات را کرده است. خوب البته رییس جمهورکرزی از مواضع اصلی و قبلی خود عدول نکرده است وی درگذشته همیشه باسیاستهای غرب درمورد طالبان مخالفت داشت و بارها تاکید می کرد که اصولادرافغانستان و درقریه های افغانستان تروریستهای طالب را نداریم لانه و کاشانه طالبان و تروریستهای طالب در آنسوی خط دیورند می باشد. درمورد عملیات نظامی ناتو و آمریکا رییس جمهور هرگز با عملیات شبانه و روزانه آنها و اینکه زندانیان طالبان دربگرامی زندانی باشند، مخالفت داشت ایشان دیدگاه خاصی خودرا در مورد طالبان داشت و اد بیات ازنوع برادران ناراضی و طالب برادر، از ویژه گیهای ادبیات زمان حکومت داری ایشان بود و حالا هم درگفتگوی شان با رسانه های غربی دقیقا همان موضع را بیان داشته است که درگذشته روی آن تاکید می کرد. البته موضوع بحث حالا داعش و حضوراین گروه درافغانستان است. رییس جمهور پیشین حضور داعش درافغانستان را درحدی یک "آوازه " و شایعه بیان داشته است. غریب بودن این مساله دراین است که برخلاف اظهارات تمامی مقامات سیاسی و کارشناسان امور افغانستان، چنین حرفی گفته شده است. 


البته آقای کرزی در چشم انداز بعدی و دورنمای مسایل، حضور داعش را به صورت یک احتمال پذیرفته و گفته است که این احتمال و جوددارد که در آینده با حمایت کشورهای، داعش درافغانستان حضور پیدا نماید. خوب این مساله هم برمی گردد به دید سیاسی رییس جمهور و آن این است که ایشان به صورت ضمنی می خواهد بگوید که حضور داعش در آینده، رابطه با کشورها دارد . منظورشان ازاین کشورها بیان نشده و لی قراین و شواهد این را نشان می دهد که هدف شان ازاین کشورهای که دلیل داعش در افغانستان باشد، پاکستان و شاید کشورهای دیگر باشد. آقای کرزی درگذشته می گفت که ما درافغانستان طالب آمریکایی طالب پاکستانی طالبان افغانی داریم طالبان یک جنس و یک نوع نیست طالبان انواع و اقسامی دارد حالا هم با استناد به همین منطق می توان فهمید که منظور ایشان ازکشورها کی خواهد بود و اگر بازار داعش درمیدان و سرزمینهای جهل و نادانی اوج بگیرد و درافغانستان حضور چشم گیری داشته باشد درآن صورت آقای کرزی خواهد گفت که قبلا گفته بودم که داعش با حمایت کشورها درافغانستان ممکن است فعال شود و حالا می بینیم که شده است.


مجری: درعین زمان معاون رییس جمهور کرزی جناب استاد خلیلی اظهاراتی داشته که با موضع و اظهارات کرزی مخالف است آقای خلیلی گفته است که حضورداعش درافغانستان تهدید بسیار جدی می باشد.شما چه فکر می کنید چرا این دو مقام پیشین درمورد داعش متناقض صحبت می کنند؟ 


محمد ناطقی : آری آقای کرزی و آقای خلیلی بسیار نظر متفاوت را درمورد حضور داعش درافغانستان را داشته اند البته این مساله طبیعی هم است درحال حاضر می دانید که گروهای ناشناسی 31 نفرمسافرمربوط به قوم هزاره را با خود برده اند و یک ماه نیم است که از سرنوشت آن مظلومان خبری نیست. اخبار زیادی و جود دارد که اسارت مسافران مظلوم توسط گروهای صورت گرفته که متمایل به داعش هستند. این موضوع می تواند دلیل اظهارات استاد خلیلی باشد. داعش هم البته درافغانستان چیزی نیست که ازکشورهای عربی و ازخاورمیانه آمده باشد.گروهای تبهکار مرتبط به طالبان گروه حقانی داعش شده اند همه براین اعتقاد هستند که آنها پرچم ها را تغییرداده اند.داعش نام دیگر از طالبان می باشد دراین صورت حق با آقای خلیلی و سایرمقامات افغانستان هست که بگویند حضور داعش درافغانستان یک تهدید و یک خطر می باشد. رییس جمهورکرزی هم درعمق دل خود به همین جمع بندی رسیده که داعش نام دیگری ازطالبان است و گروهای که بنام داعش درافغانستان اعلام موجودیت کرده اند، در واقع همان گروهای طالب و وابسته به شبکه حقانی هستند. این مساله خیلی واضح می باشد. البته بایدبگویم که اخباری نیز وجود دارد و این خبرها تایید شده است که عناصر افغانی که درجنگهای سوریه و عراق درکنار داعش و القاعده جنگیده اند، حال همانها درافغانستان پرچم داعش را بلند کرده اند البته این موضوع واقعیت دارد اما نه دراین حد که تمامیت داعش درافغانستان بازگشتیهای عراق و شام باشند.


داعش درافغانستان یک واقعیت است و دلیل آن مخالفتهای گروه طالبان با صلح است. گفته شده است که بخشهای از طالبان به شدت با جریان صلح مخالف هستند. نسل سوم آنها که به شدت افراطی و بیرحم تربیت شده با هرگونه مذاکره و گفتگو با حکومت افغانستان مخالف می باشند حالا که بقول رییس جمهورکرزی "آوازه های "  صلح بلند شده و جماعتهای زیادی از طالبان به صفوف داعش پیوسته اند و پرچم داعش را بلند کرده اند.عناصرداعشی که درافغانستان دستگیرشده گفته اند که هدف ما نابودی طالبان درافغانستان می باشد. ابو ابرهیم خراسانی مشاور آقای اکبرزاده والی ولایت غزنی که اخیرا دستگیرشد وی ازداخل زندان با رسانه ها اعلام داشت که هدف ما نابودی طالبان درافغانستان هست. ازهمین اکنون نشانه های تقابل و جنگ داعش و طالبان حد اقل درموضع گیریها، دیده شده است . درعراق و شام هم آغازدرگیریهای خونین بین جبهه النصره و داعش ابتداء با اعلام موضع گیریهای متناقض آغازگردید و این موضع گیریها برمی گردد به اصل رهبری و هژمونی. گروه داعش به هیچ وجه رهبری غیراز ابوبکر البغدادی رابه دلیل اصالت تباری و نژادی قبول ندارد درتحلیلهای درون تشکیلاتی، آنها گفته اندکه رهبری خلافت اسلامی تنها و تنها با کسی است که ازنسل و تبارقریش باشد.تحلیلگران امور گروهای تروریستی به این باور هستند که داعش به همین علت امارت امیرالمومنین ملا محمد عمر و یا ایمن الظواهری را قبول ندارد.


مجری: راستی به نکته مهمی اشاره کرده اید تا حدی زیادی دلایلی جنگهای خونین بین دو گروه القاعده و داعش و حالا طالبان واضح می شود. ریشه های جنگ بسیارعمیق و دلایلی تباری و نژادی دارد.بهرصورت حالا بحث این گروه تباهکار درافغانستان است و رییس جمهورکرزی گفته است که حضور وی درافغانستان یک "  آوازه"است. فکر می کنید این گونه موضع گیری دال برای ایجاد جریان اپوزیسیون درافغانستان باشد.


محمد ناطقی : البته اظهارات رییس جمهورپیشین افغانستان با سفر رهبران حکومت وحدت ملی درآمریکا همزمان شد. این اظهارات با سیاستهای حکومت افغانستان و مقامات آمریکا سازگاری ندارد. می دانیم که درسفر آمریکا مقامات افغانستان با آمریکا توافق کرده اند که خروج نیروهای آمریکا به صورت آهسته و بطی صورت بگیرد و این موضوع را رییس جمهور اوباما بنا بردرخواست رییس جمهورافغانستان تاییدکرده است. حال رییس جمهورکرزی به این مساله مخالفت کرده و خواهان خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان می باشد. به هرصورت رییس جمهورکرزی هرگز ازموضع گیریهای خود عدول نکرده و حالا برخلاف حکومت افغانستان درهرموردی موضع می گیرد.مخالفت با حضور نظامی آمریکا، تقلیل و شایعه دانستن حضور داعش درافغانستان و بی دستآورد بودن حضورآمریکا و غرب درافغانستان در سیزده سال گذشته همه دلایلی آشکاری است برمخالفت رییس جمهورکرزی با حکومت افغانستان. این ها به یک معنا همان موضع اپوزیسیون بودن را نشان می دهد البته کسی با ایجاد اپوزیسیون مخالف نیست نظام خوب نظامی هست که اپوزیسیون داشته باشد. اپوزیسیون قانونی درواقع ناظران ملی است و میتواند کارکردهای حکومت را به درستی نظارت ، نقد و کنترل نماید. اپوزیسیون همان حکومت ناظر درسایه است و برای سلامتی و شفافیت و پاکیزه گی نظام اهمیت زیادی دارد.


رییس جمهور پیشین افغانستان می تواند منتقد و اپوزیسیون خوبی باشد و درچارچوب قوانین نقش منتقد داخل نظام را داشته باشد. افغانستان مشکلش اپوزیسیون منتقد نیست مشکل ما مخالفان مسلح است که با اصل نظام و نابودی آن سروکار دارد و می جنگند. طالبان چنین موجوداتی هستند. بنابراین صلح برای افغنستان بسیار مهم است.درصلح بخشهای زیادی از طالبان وارد نظام سیاسی می شوند درآن صورت بحث مشارکت طالبان درنظام سیاسی مطرح می شود البته من بارها گفته ام وقتیکه طالبان نظام سیاسی مارا قبول نمایند درآن صورت حق طبیعی طالبان است که درموردجایگاه شان درنظام سیاسی بحث و گفتگو صورت بگیرد. مشارکت طالبان درنظام سیاسی افغانستان با قبول قانون اساسی و ارزشهای مدنی و آزادی بیان، حقوق بشر و حقوق زنان یک امر موجه و منطقی است گفته می شود که مذاکرات و رایزنیهای صلح به جاهای بسیارخوبی رسیده و افغانستان و پاکستان دراین مورد گامهای خوبی را بردشته و اعتماد سازی صور گرفته و می گیرد. طبیعی ترین پیامد صلح این خواهد بود که گروهای جنگ طلب ازطالبان جدا شده و به صفوف داعش بی پیوندند.


داعش درافغانستان به شدت با جریان صلح مخالف است آنها همان کارهای که درعراق شام و یا نیجریه، لیبیا و مصر انجام می دهند همان رویه ها و کارها را پیش خواهند برد. گروه داعش نسبت به گروه طالبان ازپول ثروت زیادی برخوردار می باشد. دوست من ازشمال و لایت فاریاب می گوید: که درفاصله انخوی و دولت آباد جنگلهای و جود دارد گروهای زیادی از طالبان دراین جنگل رفته و پرچم داعش را برداشته اند وی می گوید که من اطلاعاتی زیادی دارم که داعش درماه معاشات بسیار خوبی به افراد خود می دهد معاش ماهانه یک فرد درتشکیلات افغانستان داعش ازپانصد تا سه هزار دالردرماه  می باشد این مبلغ برای کسیکه درافغانستان باشد ، پولی بسیار خوبی هست. خوب این اظهارات ازمردمان محل نشان می دهد که داعش درافغانستان حضوردارد و درصدد ساختن تشکیلات و توسعه کارهای شان می باشد.


مطلب مهمی که درمورد حضورداعش درافغانستان بایدبه آن اشاره نمایم و آن این است که آیا حضورداعش درافغانستان چه پیامدهای را نسبت باطالبان و نسبت با مردم و حکومت افغانستان را درپی خواهد داشت دراین مورد بایدعرض کنم که من شخصا ازاین بابت نگران نستم ما اگر واقعا به صلح دست پیدا نماییم و بخش بزرگی از بدنه اصلی طالبان را به طرف صلح و شمولیت شان درحکومت نماییم دراین فرض شک نداشته باشیم که ماشین جنگی تروریزم شکسته شده است. البته این به این معنا نیست که جنگ درافغانستان خاتمه می یابد نه این طوری نیست صلح با طالبان معجزه نمی کند و جنگ به صورت قطع خاتمه نمی یابد. ولی صلح درحدی بسیار چشم گیری ماشین جنگی را درهم می شکند و داعیه جنگ با حکومت را ازبین می برد و گروهای طالبان را که طرف دار جنگ باشد، دچار مخمصه می کند روی آوردن  به داعش درافغانستان یک نوع استیصال و شکست طالبان و مخالفان مسلح است. با آمدن صلح یک فروپاشی و ریزیش عظیم دراردوگاه طالبان ایجاد می شود و گروهای که به داعش محلق شود هیچ اهمیتی ندارد. بدون تردید گروهای طالبان با دو نام طالب و داعش به جان میافتد نسبت میان شان همان منازعه و درگیری درونی شان خواهد بود. اما نسبت به مردم و حکومت افغانستان نیزموضوعاتی قابل بحث و جود دارد.


 جنگ درهرسطحی و درهرمقیاسی که باشد درسرزمینهای مردم به ضررمردم ماست زیرا جنگ درفضاصورت نمی گیرد جنگ درزمین واقع می شود و این زمین هم خانه کاشانه و جغرافیای سکونت مردم افغانستان است. به همین دلیل جنگهای درونی داعش و طالب و جنگهای افغانستان با این گروه تاحدی فشار روی مردم وارد می کند و ازاین جهت تعداد مردم بیدفاع و بیگناه ما کشته می شوند و یا هم به اسارت تبهکاران می افتد اینها طبعا از پیامدهای نسبت منازعات با مردم ما است  اما ازسوی هم سطح و حد منازعات به شدت پایین می یاید و این به نفع مردم است. با این تحلیل و بررسی که داشتیم می توانیم بگوییم که متاسفانه با رییس جمهور پیشین موافق نستیم یعنی اینکه داعش درافغانستان یک آوازه نه بلکه یک واقعیت هست. اما این حرف استاد خلیلی که داعش خطر و تهدید جدی برای افغانستان باشد را نیز جدی نمی دانیم. داعش با آمدن صلح درافغانستان خطرجدی برای نابودی نظام نیست بلکه پیش ازاینکه داعش تهدید و خطر برای مردم و حکومت باشد بلکه خطر و تهدید برای نابودی خود شان می باشد داعش نظام سیاسی مارا س

مسافر حوت (8 )

مسافر حوت (8 )


محمد ناطقی: همانگونه که درمورد نامه حکمتیار درمورد جایگاه شان درنظام سیاسی افغانستان و موقعیتهای که برای حزب شان خواسته است و تعهدات که حکمتیار به حکومت می دهد را اشاره کردم.حال به موضوع صلح و جمع بندی که دراین مورد صورت گرفته است را برای تان توضیح میدهم. می دانید که مساله صلح جدی ترین موضوع برای حکومت وحدت ملی است. گذشته ازحکومت افغانستان کشورهای همسایه ، سازمان ملل متحد، پاکستان، طالبان هرکدام دیدگاه های دارد که روزی میزگفتگوها گذاشته می شود. دراین باب ابتداء باید به دیدگاه حکومت افغانستان پرداخت و تفاوت نظرحکومت با طالبان روشن شود. و همینگونه دیدگاه جامعه جهانی نیزاهمیت بسزایی دارد و سازمان ملل هم که احتمالا نقش واسطه گفتگوهای صلح را خواهد داشت را نیز باید مورد بحث قرارداد.


در نشست که با نخبگان داشتیم ، تمامی این موضوعات را طرح کردیم دریک مورد گفتم که بالای 21 موضوع درگفتگوهای صلح قابل بحث است که البته عمده ترین آن موضوعات را به بحث می گیریم و می خواهیم تفاوت دیدگاه ها را پیش از گفتگوهای صلح بدست آوریم.


مدیریت سایت: موضوعاتی که احتمالا روی میزبرای بحث گذاشته شود چیست؟ تفاوت دیدگاه حکومت و طالبان درمورد آن موضوعات چه می تواند باشد و اینکه روی همین موضوعات جامعه جهانی چه نظردارد می خواهم این مساله را بپرسم که اصولا دیدگاه چه قدر با هم دور و یا نزدیک است. شما گفته اید  که روی این موضوعات همه جهت ها دیدگاه دارند ابتداء طرح هرمساله مهم است و سپس دانستن دیدگاه در مورد همان مساله. 


محمد ناطقی : پرسش مهمی را طرح کرده اید دوستان روی همین موضوع تمرکزداشتند. می خواهم ابتداء از اصل مساله که نظام سیاسی باشد شروع نمایم.نظامی سیاسی افغانستان و دست آورد های سیزده ساله روی میز گذاشته می شود و یا نه. مساله را به این خاطر طرح می کنم که طالبان درطی این سیزده سال که با ما جنگید و قبلش هم برای سرنگونی دولت استاد ربانی جنگ می کرد و آن همه خسارات به مردم افغانستان را وارد ساخت این جنگ دقیقا ازسال 1994 آغاز شد و تاکنون هم به نام طالبان ادامه داشته است و دراین جنگ دو طرف طالبا و حکومت افغانستان تنها نبودند.کشورهای زیادی دراین ماجرای دخالت داشتند. ازجمله کشور همسایه ما پاکستان دراین منازعات خونین نقش اساسی داشته است این همه نزاع برای تثبیت و استقرار نظام بوده است طالبان داعیه تشکیل امارت اسلامی را دارد و می دانیم که تا کنون هم بنام امارت اسلامی شان می جنگند. پس بحث دو نظام فکری و سیاسی طرح است. نظام سیاسی ما که جمهوری اسلامی افغانستان هست با امارت طالبان هم به دلیل ایدلوژیک و هم به دلیل ساختاری متفاوت است و دست آوردهای سیزده ساله نیز به این نظام علاوه شده است. پس ما و طالبان به دنبال دو نظام متفاوت و متضاد بوده ایم و برای آن کشتارهای بیرحمانه ای صورت گرفته است. درمیزمذاکره بحث نظام ها طرح می شود و یانه؟ این پرسش بایدجواب داده شود و دیدگاه های حکومت افغانستان ، جامعه جهانی و طالبان دراین موردباید شفاف باشد.


خوشبختانه باید بگویم تدابیربگونه ای هست و درگفتگوی صلح با طالبان مساله نظام سیاسی را نداریم و طالبان دراین مورد باید دست ازنظام مورد نظرشان که استقرار امارت اسلامی و تطبیق شریعت غرایی محمدی باشد بردارد در مذاکرات فکرنمی کنم کسی حتا طالبان بیاید صحبت از امارت اسلامی خود را طرح نماید این مساله یک دست آورد و به سود حکومت افغانستان می باشد. دیدگاه حکومت افغانستان این است که به هیچ صورت روی میزگفتگوهای بحث تغییرنظام مطرح نیست و کسی با طالبان نظام سیاسی را معامله نمی کند. دراین مورد جامعه جهانی نیزازموضع افغانستان حمایت می کند و طالبان دراین مورد دیدگاه شفافی ندارد و بگونه متفاوت نظرداده است صحبت اینکه آنها شریک قدرت شود و درحکومت وحدت ملی سهم چند وزارت خانه را داشته باشد و یا اینکه با فرمول مشارکت درانتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی و انتخابات شوراهای ولایتی و شورای های ولسوالی، شرکت نمایند و ازاین طریق وارد حکومت افغانستان و شامل سازکارهای سیاسی شود، و طالبان بعنوان یک حزب سیاسی ثبت و راجسترشود تمام این مسایل دال مرکزی است که طالبان دیگر نباید بحث امارت اسلامی شان را درگفتگوی های صلح مطرح نماید نمونه های که به آن اشاره کردم ، این دید گاه را تایید می کند که طالبان نظام سیاسی افغانستان را قبول کرده و سپس بحث تدابیرمشارکت شان با دو صورت گرفتن سهم در وزارت خانه ها و یا شرکت درانتخابات و بارای مردم وارد نظام سیاسی افغانستان شود. هردو صورت تدبیرمشارکت یک معنی را نشان می دهد که درمیزمذاکرات بحث نظام و امارت موازی طالبان با نظام سیاسی افغانستان مطرح نمی باشد.


دراین مورد دید گاه افغانستان و جامعه جهانی یکسان است و بعبارت دیگر جامعه جهانی از حکومت افغانستان حمایت می کند و طالبان هم دراین مورد مبهم و گنگ حرف زده است. مساله دیگری که روی آن باید درگفتگوهای صلح روی آن بحث شود، مساله آتش بس است صلح باید از یک نقطه ای آغاز شود و برای رسیدن به یک راهکار از یک جای باید شروع شود فکر می کنم اساسی ترین مساله در شروع صلح همین مسله آتش بس با طالبان باشد این موضوع ازسوی حکومت افغانستان دراولویت قاطع قراردارد اما دیدگاه طالبان دراین مورد چندان روشن نیست جامعه جهانی هم ازاین مساله حمایت می کند دراین مورد طالبان حرف روشنی ندارد و تنها گفته است که تیمهای گفتگو کننده شان با حکومت افغانستان مذاکره می کنند و دراعلامیه منسوب به ملاعمرنیز به این مساله اشاره شده که گفته است با حکومت افغانستان وارد مذاکرات صلح میشود. البته همان گونه که درمباحث قبلی با دوستان اشاره کردم  این حرف واقعا تازه است و برای اولین باری هست که طالبان گفته است که با حکومت وارد مذاکرات می شود درگذشته طالبان این موضع رانداشت و همیشه تاکید داشت که طرف گفتگوی شان آمریکا می باشد و با حکومت افغانستان به دلیل اینکه وابسته است هرگز گفتگوی ندارد ولی دراعلامیه امسال شان تصریح شده که با حکومت افغانستان وارد گفتگوی صلح می شود.


محمد ناطقی : گذشته از دو مساله نظام سیاسی و مساله آتش بس، موضوعات دیگری نیز درگفتگوهای صلح روی میز گذاشته می شود و تدابیری دراین موردهم باید گرفته شود. مساله مشارکت طالبان درحکومت موضوعی است که چندین بعد دارد یکی همان بعدی سیاسی قضیه است که باید حل شود یعنی طالبان نظام سیاسی را قبول نماید و بعد درمورد مشارکت طالبان درقدرت . در فرض اول که برای طالبان درحکومت سهم مشخص داده شود دراین  صورت دو بعد مشارکت سیاسی و امنیتی طرح می شود در بعد سیاسی چند وزارت خانه به طالبان داده شود و چه وزارتخانه هایی؟ این مساله طبعا روی میزگفتگوها قرار می گیرد و حکومت افغانستان دراین مورد خو ا هان مشارکت عاقلانه و منطقی طالبان درحکومت افغانستان هست زیرا هدف اساسی برای همه صلح است و این صلح با مشارکت درقدرت معنی پیدا می کند. مشارکت سیاسی طالبان درقدرت روی میزگفتگوها قرار می گیرد دراین مورد فکر می کنم جامعه جهانی هم خواهان مشارک طالبان در حکومت است و از آن حمایت می کند اما اینکه چه گونه بایدطالبان شریک درحکومت شود و چند وزارت خانه را داشته باشد را باید خود افغانهادرمیز گفتگوها حل نماید. درکنارمشارکت سیاسی ، مساله شرکت درساختارامنیتی هست طالبان تاکید دارد که نیروهای شان درساختارامنیتی باید دخیل باشد همان گونه که حزب اسلامی خواهان تدابیردراین مورد شده است و علاوه برمطالبه وزارت خانه های کلیدی ،حضوردربدنه امنیتی را نیزطرح کرده بود. حال طالبان که وارد گفتگوهای صلح می شود و این گفتگوها بجای مطلوبی برسد دراین صورت یکی ازمسایل جابجای و تدبیرحضور نیروهای طالبان در ساختاراردو و پولیس است  این مساله البته دقت زیادی لازم دارد و یک امر ساده ای نیست که تنها با طرح آن بتوان موضوع را خاتمه یافته دانیست.


نگرانی این مساله از آنجای آغاز می شود که درگذشته حملات بسیار مرگباری طالبان با همین نیروهای نفوذی خود درصفوف اردوی و پولیس افغانستان را داشته اند. و همین گونه حملات نفوذی طالبان در ارتش و پولیس سبب مرگ تعداد زیادی ازنیروهای بین المللی هم شد. حملات" سبز بر آبی" یکی ازرویدادهای تکان دهنده درجنگ افغانستان بود که آن رویداد ها تکرار می شود و باید تدابیری سنجیده شود که از وقوع چنین رویدادهای جلوگیری شود. البته این مسایل درحال حا حاضر درحد تدابیر و سوالات احتمالی طرح می شود زیرا تا کنون صلحی درکار نیست و اصلا شروع نشده است و لی اگر روزی به این مرحله برسیم که همه می گویند تلاشها مارا به نشستن روی میز مذاکرات با طالبان نزدیک کرده است و رسانه های داخلی و خارجی دراین مورد باید مطالب زیادی نوشته اند. صلح و گفتگوهای صلح بنابراظهارات مقامات حکومتی باید نزدیک باشد درصورت وقوع این رویداد مهم ، موضوعاتی که به آن اشاره کردم موردبحث و گفتگو خواهد بود.


وقتی بحث مشارکت طالبان درحکومت با گرفتن سهم طرح می شود این مشارکت همه عرصه های سیاسی و امنیتی را دربرمی گیرد عرصه های امنیتی آن بسیار جدی است و ازاین مساله نیروهای طالبان چه گونه و چطور وارد  ساختارنظام سیاسی می شود و تجربه های تلخ گذشته ازنوع حملات سبز برآبی تکرار نمی شود، از موضوعاتی قابل بحث است. این مساله را رسانه هابه این دلیل مطرح کرده که خواسته های مخالفین درگفتگوهای صلح تاحدی بیرون داده شده است. یکی از مسایل که روی آن صحبت شده و رسانه های کشور به آن پرداخته است مساله مکان مذاکره است. رییس جمهور غنی درگفتگو و مشوره با نهادهای مدنی، احزاب سیاسی ،رهبران جهادی جامعه زنان و... درمورد صلح صحبت داشت ایشان در نظرخواهی از گروهای که به آن اشاره کردم ، مساله مکان مذاکره بود .


درمورد محل گفتگوها کابل، اسلام آباد، امارات و چین پیشنهاد شده است. این مساله را ریس جمهور هم با گروهای که باآنها ملاقات داشت نیزطرح کرد و ایشان می خواست که همه دراین مورد نظرشان دراین مورد بدهند. آقای وثیق مسوول احزاب سیاسی درنهاد ریاست جمهور گفته است که مشوره کافی احزاب را دراین  مورد گرفته است برای حکومت افغانستان ترجیحات برگزاری مذاکره، کابل هست ولی این مساله در آغاز گفتگوهادرکابل امکان ندارد و دراسلام آباد هم مشکل به نظر می رسد می ماند دو کشور آمارات و چین و برخی هم گفته است قطر هم بعنوان سابقه و پیشه خود دراین مورد می تواندگزینه باشد ولی صحبت قطر خیلی کم مطرح می شو دلیل آن را نمی دانیم شاید علت انصراف خود قطریها باشد زیرا قطر در گفتگوهای صلح ناخنش سوخته است. و شاید هم مخالفت طالبان باشد زیرا آنها بارها گفته اند که در قطر تحقیر شد و دفترشان درطی 24 ساعت باز و بسته شد و گفته شده که طالبان با نمایندگان درقطر به شدت مخالف هستند و آنهارا ازخود نمی دانند. امارات متحده عربی، محلی است که به صورت جدی موضوع اولین نشستهای صلح درنظرگرفته شده است و چین هم البته نیز دراین آواخر بسیار فعال شده و احتمالا پکن هم می تواند محل اولین نشست صلح افغانستان شود.


محمد ناطقی : دوستا عزیز بحث صلح به درازای جنگ گسترده است و شاید دراین نشست شما را خسته کرده باشم و لی بهرحال مساله سرنوشت ما گره به صلح خورده و افغانستان طولانی ترین جنگ را درتاریخ همه جنگها تجربه می کند و می دانید که چهاردهه و نزدیک به نیم قرن جنگ، دمار ازروزگار مردم ما برآورده است و ما باید به صلح برسیم و حالا زمزمه های صلح بخوبی بلند شده است شرایط ازهرزمانی برای گفتگوهای صلح مساعد دیده می شود. حکومت درسیاست خارجی خود گامهای خوبی را برداشته است و اعتمادسازی و تنش زدایی بین کابل و اسلام آباد کم کم صورت می گیرد. برای رسیدن به صلح تدابیرلازم است و این تدابیر باید بگونه مشترک و هماهنگ درعرصه ملی و هم درعرصه منطقه ای و جهانی باشد. یکی از تدابیر همین تعریف دیدگاه ها در مورد موضوعات مهم است. تا بحال به چندین موضوع اساسی در مورد گفتگوهای صلح را طرح کردم مساله نظام سیاسی ، آتش بس، مشارکت سیاسی و امنیتی طالبان درساختار نظام ، محل گفتگوها. تفاوت نظر میان دیدگاه های حکومت افغانستان، طالبان و جامعه جهانی درموضوعات صلح دانسته شود، مهم است.


درمورد نظام و ارزشهای آن همین چند روز پیش درکمپ دوید بحث میان رهبران حکومت وحدت ملی و مقامات آمریکایی صورت گرفت. آقای جان کری وزیرخارجه آمریکا درباب صلح گفت ما از نظام سیاسی افغانستان، قانون اساسی وارزشها و دست آوردها حمایت می کنیم و درگفتگوهای صلح این چیزها ازبین نمی رود. یکی از موضوعات قابل بحث مساله حذف نام طالبان ازلیست سیاه است دراین مورد طالبان به شدت خواهان لغو نام شان از لیست تحریمهای سازمان ملل و آزادی زندانیان شان از زندان گوانتو ناما هستند البته مساله زندانیان گوانتوناما درچهارچوب سیاست اوباما رییس جمهورآمریکا، تاحدی زیادی حل شده است اما مساله برداشتن نام طالبان ا زلیست تحریمها درمواردی حل شده زیرا مقامات طالبان به راحتی برای گفتگوها درهرجای که لازم است رفته و می روند. ولی این مساله بصورت قطع نام طالبان به صورت کامل ازلیست تحریمها برداشته نشده است و طالبان خواهان حذف نام شان از فهرست تحریمها می باشند. حکومت افغانستان مبناء بااین مساله مخالفتی نشان نداده ولی خوب حکومت افغانستان بدنبال نتیجه است و اگر طالبان واقعا روی به صلح بیاورند و دست ازجنگ بردارند دراین صورت برای افغانستان مشکلی نیست که با لغو تحریمها موافق باشد امااینکه آنها صلح نکنند و با حکومت افغانستان به جنگند در این صورت لغو نام شان ازفهرست تحریمها چه کمکی برای مردم افغانستان و برا ی صلح می کند.


مدیریت سایت: با سپاس فراوان درباب صلح صحبت های زیادی شد و شما با فرهیخته گان درنشست دوستانه به آن مسایل اشاره کرده اید . فکر می کنم دراین مورد بحث ما کافی باشد حال بفرمایید دیگرچه برنامه های داشتید و ازنشست های بعدی تان در دانشگاه دولتی و سمینارهای مرتبط به اندیشه ها و دیدگاه های رهبر شهید ، صحبت نمایید.

محمد ناطقی : بسیار خوب البته باید بگویم که صحبت ما ، درمنزل آقای واعظ زاده بسیار طولانی بود ولی خوب عمده ترین نکاتی که با هم درموردصلح بحث کردیم همان موضوعاتی بود که دربخش "هشتم" به آن اشاره کردم دربخش نهم ، "مسافرحوت"به موضوعاتی دیگری می پردازد و آن دیدگاه رهبر شهید درعرصه ها و ساحتهای مختلف است....ادامه دارد