نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

تحریکات مرزی بین افغانستان وپاکستان

 

 تحریکات مرزی بین افغانستان وپاکستان

 

تحریکات مرزی،بگونه راه افتاد که افغانستان،اقدام به "تحرکات نظامی" درمرزرا بعنوان یک گزینه،درنظرگرفت.ومساله ازسوی افغانستان،درحد جدی مطرح گردید که رییس جمهورکرزی به مراجع نظامی وامنیتی کشور،دستورهای لازم را باید صادرکرده باشد که چه باید بکنند،این مساله را لحن وزبان تند،سخن گویان،بشترنمایان می ساخت که رییس جمهورنسبت به "تحریکات مرزی" ازسوی پاکستان،به شدت نگران وناراحت است.گذشته ازاقدامات سیاسی ،نظامی وامنیتی،حکومت افغانستان، همین مساله "تحریکات مرزی" ازسوی پاکستان،منجربه تظاهرات خیابانی نیزگردید.محصلان ومردم درشهرننگرهار، دست به تظاهرات زدند وخواهان پایان دادن،تحریکات مرزی ازسوی پاکسان گردید.پاکستان درنظرداشت که بدون هماهنگی با طرف افغانی خود،اقدام به تاسیس قرارگاه های نظامی درنزدیکهای خط دیورند،داشته باشد.این مساله حساسیت افغانستان را برانگیخت ازآن بعنوان،"تحریکات مرزی" بین دوکشور،یاد کرد.

 

درکناراین مسایل اقدام دیگری که خیلی ارزشمند است،ملاقات دومقام برجسته نظامی افغانستان وپاکستان باید باشد،جنرال افغانی بنام افضل امان وجنرال مهم پاکستانی بنام اشفاق ندیم ،وارد گفتگو درموردبحران مرزی بین دوکشورگردیدند،روزنامه های پاکستان این مذاکرات را بسیار، سازنده ومفید دانسته وگفته اند که گفتگوهای طرفین به نتایجی خوبی رسیده است.براساس اخبارمنتشرشده درپاکستان،طرفین این مساله را که باعث تنش مرزی شده بودرا بخوبی حل کرده وقراراست،اعلامیه مشترک دراین خصوص،صادرنمایند ودراین اعلامیه طرفین،توافقات شان را درمورد،بحران مرزی دیورند،اعلام می دارند.خوب این خبراگردرست باشد،درذات خود خبرخوبی است درحال حاضردرپاکستان،حکومت ومراجع معتبرملکی ودپلماتیک،وجود ندارد زیرا این کشوربراساس قوانین که دارد،اداره ملکی شان را بخاطرانتخابات بسیارمهم پارلمانی، منحل کرده این مساله تاپان انتخابات پارلمانی پاکستان،به یک نحوی ادامه می یابد.

 

 ولی این مساله سبب نمی گردد که هیچ مرجعی درپاکستان پاسخ گو نباشد وهمه اموردراین کشور،تعطیل شده باشد،نه این طوری نیست مراجع نامریی تاثیرگذاری درآن سوی مرزوجود دارند که به قضایای بحران مرزی،رسیده گی نمایند.گذشته ازاین مساله مقامات نظامی پاکستان برای همیشه فعال است وهمه اعتقاد دارند که درواقع این اردو واستخبارات این کشوراست که پاکستان را اداره می کنند،بنابراین استدلال اینکه همه چیزدرپاکستان،تعطیل شده باشد،را نداریم.پاکستان مراجع فعالی برای گفتگو با افغانستان دارد ومذاکرات دوجنرال مهم افغانی وپاکستانی،درحل مناقشات مرزی ازنشانه مراجع مذاکره کننده وتصمیم گیرنده دارد.گرچه این مساله با نشست دوجنرال افضل امان واشفاق ندیم وتوافقات آنها،قابل حل نیست مشکلات مرزی بین دوکشور،خیلی عمیق تروپیچیده ترازآن چیزی است که بشود روی آن صحبت شود. هنوزمساله دیورند حل نشده است وآنچه که آمریکا گفته ویا پاکستان روی آن تاکید دارد که دیگرمساله بنام خط مرزی بنام دیورند رانداریم،این خط تمام شده است.

 

موضع آمریکا برای پاکستان درتقویت این نظریه ،خیلی کمک کرد آمریکا درسال گذشته با صراحت اعلام داشت که خط مرزی،بین دوکشورهمان،خط "دیورند" است ودراین مساله چون وچرایی وجود ندارد.این مساله ازسوی افغانستان،مورد قبول قرارنگرفت،بعد ش انگلیس آمد بصورت مبهم ومشکوکی سخن گفت وهرگزبصورت علنی اعلام نکرد که خط مرزی افغانستان وپاکستان درکجا است.آنها بازبان استعماری خاص خود شان دراین مورد گپ زدند وگفتند: که این مساله برای طرفین واطراف باید معلوم باشد که خطوط مرزی دوکشور،درکجا است ولی ضرورتی ندارد که ما آن مساله را اعلام نماییم.انگلیس برعکس آمریکا ازرسانه ای شدن خط دیورند،سرباززد.بهرصورت هرچه باشد این مساله هنوزحل شده نیست وافغانستان گفته است که زمان بحث آن حالا نیست وپاکستان گفته است که این مساله دیگرقابل بحث نیست مساله تمام شده است.البته درعمل این پاکستان است که خط مرزی دیورند را، عملا مورد استفاده قرارداده وبرای خود دربحران مرزی تعریف مشخصی دارد ومی بینیم که گاهی زیاده روی هم می کند ویک نمونه اززیاده روی وبی اعتنایی همین تاسیسات نظامی درنقاط حساس بدون مشوره با افغانستان بوده است.

 

 افغانستان اقدامات اخیرمرزی ازسوی پاکستان را "تحریکات" دانسته وآن را به زیان منافع امنیتی خود،تعبیرمی کند.اما پاکستان کارهای که درمرزانجام داده آن را" تحرکات" قانونی برای خود،تعبیرکرده واقدام به تاسیسات نظام درنزدیکی "دیورند" را داشته است.گذشته ازریشه تاریخی که بحران مرزی، ایجادکرده،این گونه رویه ها،میان دوکشور،ریشه های سیاسی هم باید داشته باشد.مناسبات دوکشوردرحال حاضر،دربدترین،حالتی خود قرارگرفته است.هردوکشورهم دیگررا متهم به مداخله وحمایت ازتروریستهای یک دیگرکرده پاکستان نیروهای ملافضل الله را درخاک افغانستان،مورد تاکید قرارداده وگفته است که ملاونیروهایش درخاک افغانستان،محل های امنی برای خود ساخته وامنیت پاکستان را تهدید می کند آنها می گویند: که افغانستان به نیروهای ملافضل الله ومولوی فقیرمحمد،هم جای داده وهم به آنها کمک می کنند وهم آنها را آموزش می دهند وشاید گفته باشد که آنها را تشویق وترغیب درامرتخریب درداخل پاکستان می کنند.

 

مولو فقیرمحمد هم که گفته می شود توسط نیروهای حکومت افغانستان،درمرزگرفتارشد،آن راباید به پاکستان،تحویل دهد ولی افغانستان این خواسته پاکستان را،گره زده به مساله مولوی ملا غنی برادر ودوستانش که درزندان کراچی زندانی هستند.افغانستان گفته است که ملافقیرمحمد را تنها درازاء ملاغنی برادرآزاد خواهد کرد.این مساله هم درذات خود گره وکلافه سردرگم باید،باشد. این معامله چه گونه صورت می گیرد؟ وملا برادررا پاکستانیها چرا آزاد نمی کنند؟.برخی گفته اند دیگرملاغنی برادردرقید حیات اصلا نیست ملاغنی برادردرزندانهای پاکستانن،جان داده ولی این حرف درحد شایعه ودلیل برتعلل پاکستان باید باشد اما بدون تردید که ملا غنی برادرمریض بوده است وهمین مریضی نسبتا جدی او، باعث این شایعات شده که گفته باشد ملابرادری دیگردرقید حیات نیست پس چگونه ملافقیرمحمد مورد معامله وداد ستد قراربگیرد.

 

نکته دیگری که افغانستان دنبال آن بوده وآن این است که پاکستان صداقت نداشته ولیست مورد نظرافغانستان که صلاح الدین ربانی با خود داشته را،آزاد نکرده است پاکستان با استفاده ازمساله مذاکره وحسن نیت،طالبانی را آزادکرده که خود شان می خواسته ونه افغانستان واین مساله نمی تواند به خواسته های افغانستان،کمک نماید.افغانستان وشورای عالی صلح همیشه گفته اند که ما ازسرنوشت طالبان که پاکستان آزاد کرده اصلا وابدا هیچ اطلاعی نداریم ونمی دانیم که آنها درکجا تشریف دارند.افغانستان مطالبات دیگری نیزمطرح کرد که با واکنش منفی پاکستان روبروگردید.رییس جمهوردرآخرین سفرخود به مقامات پاکستانی با  صراحت اعلام داشت که درپاکستان آمده وازمقامات کشوربرادرمی خواهد که طالبان را درپای میزمذاکره بنیشناند این حرف به مذاق پاکستانیها خوش نیامد وموضع گرفت که نه، ما نمی توانیم طالبان را درپای میزمذاکره حاضرنماییم. خانم کهردریک مورد عکس العمل نشان داد وگفت: ما ملاعمرنداریم که برای مذاکره حاضرنماییم.

 

 یکی ازجدی ترین مناقشات سیاسی بین افغانستان وپاکستان،همین مساله طالبان شده،طالبان که افغانستان دنبال آن است،پاکستان باآنها حساسیت دارد وطالبان که درکنترل پاکستان است،آنها با افغانستان کنارنمی یاید ونمی خواهد با افغانستان،گفتگو داشته باشند.افغانستان بسیارتلاش دارد که جدای ازپاکستان جریانی ازطالبان را سازماندهی وجریان سازی نماید واین اقدامات را افغانستان تاحدی انجام داده ومی دهد ولی اینکه آیا می تواند جریان سازی افغانستان،مانع جنگ وکشتاردرافغانستان،شود با شک وتردیدهای روبرو بوده است. کم ترکسی باورمی کند که مساله طالبان وجنگ، جدایی ازمذاکره باپاکستان، حل وفصل شود.بدنه وجریان اصلی طالبان دراختیارپاکستان واستخبارات این کشوراست،پس چگونه می توان جدایی ازپاکستان،طالبان را که جنگ می کنند وآدم می کشند را وارد،میدانهای صلح کرد.اخیرا برخی ازدپلماتهای افغانستان به اندازه ای لحن تند درمورد پاکستان داشته که گفته اند: پاکستان جزء ازمشکل افغانستان شده است.

 

 این اموردرواقع ریشه های مناقشات بین دوکشورمی تواند باشد،مساله مرزی،مساله طالبان،گروهای طالبان مستقردرخاک پاکستان، واتهامات پاکستان به افغانستان،انتخاب راه تازه وجدای ازپاکستان، مساله تجارت وترانسپورت،موضوع مهاجرین درپاکستان وده ها عامل دیگر،ریشه های بن بست دپلماسی افغانستان وپاکستان شده است."تحریکات مرزی" وموشک باران،تنها می تواند عامل تشدید بحران شود ونه اینکه مساله اصلی باشد.آنچه که درمرزوتاسیس پاسگاه مرزی ازسوی پاکستان،دراین روزها،مطرح شده ،عامل اصلی مناقشه واختلافات دوکشورنمی تواند باشد این موضوع می تواند اختلافات را شعله ورنماید.به همین دلیل است که همه می دانیم نه افغانستان مایل است با پاکستان وارد جنگ شود ونه پاکستان کارها را به آنجا ها می کشاند.نیروهای بین المللی هم درهمان نقطه های مورد مناقشه حضوردارند،جنگ به معنای واقعی وتعریف شده بین افغانستان وپاکستان صورت نمی گیرد،مناقشات مرزی بگفته افغانستان،"تحریکات مرزی" را داریم وپاکستان نمی تواند ونمی خواهد وارد جنگ خونین با افغانستان شود.

 

ولی باید قبول نماییم که همین مقدار"تحریکات مرزی" هم به زیان دوکشوراست واین درست نیست که دوکشورهمسایه به این صورت مناسبات وروابط داشته باشد.تحلیل گران به این عقیده هستند که با روی کارآمدن حکومت تازه درپاکستان،مناسبات دوکشورازسرگرفته می شود واین جدالها ورد بدل کردن اتهام ها،آن قدرجدی وویران گردرمناسبات دوکشورنمی تواند باشد وهرگزاظهارات نونهالان سیاست ،نمی تواند،شرایط جنگ تمام عیاررا دردوکشور،فراهم نماید.

غزنی،پایتخت فرهنگی جهان اسلام

 

غزنی،پایتخت فرهنگی جهان اسلام

 

دربهارسال2007 کشورلیبیا میزبان بیش از52 کشوراسلامی درطرابلس،پایتخت لیبیا بود،درکناروزراء اطلاعات وفرهنگ ممالک اسلامی،ده ها سازمان معتبربین المللی نیز،شرکت کردند،هدف ازنشست طرابلس براساس برنامه "ایسیسکو" این بود که کشوروشهربعدی،بعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام،تعیین شود.درسال 2007 پایتخت فرهنگی ازاصفهان به دیگرشهرهای کشورهای اسلامی باید منتقل می شد.گردهمایی بزرگی وزراء فرهنگ کشورهای اسلامی درطرابلس پایتخت لیبی برگزارشد.پیش ازنشست طرابلس آقای ظاهرعزیز،سفیرافغانستان دریونیسکو بمن خبرداده بود که کنفرانس وزراء این باردرلیبیا برگزارمی شود وهدف این است که پایتختهای فرهنگی جهان اسلام را ،اعلام نماید.

 

 وی گفت: ما افغانستان را درجمع کاندیدان متعدد،نامزد کرده ایم گرچه داو طلب بسیارزیاد است وشاید بیش ازچهل شهر،کاندید احرازاین سمت باشد.آقای عزیز،ضمن تشریح مسایل به این نکته نیزاشاره داشت که نظرکشورمیزبان،فوق العاده مهم است.هدف ایشان این بود که من بعنوان سفیرافغانستان درلیبیا باید با کشورمیزبان،وارد مذاکره شوم.گفتم: من این کاررا می کنم.دراین مورد پیش ازبرگزاری کنفرانس،با مقامات لیبیایی گفتگوهای مفصلی داشتم،تقریبا درمذاکرات خود آنها را متقاعد کرده بودم که ازکاندید افغانستان درمورد "پایتخت فرهنگی"حمایت نماید.گفتگوهای من با آنها به این دلیل هم خوب وثمربخش تمام می شد که مقامات وزارت خارجه لیبی ازمن خواسته بود که ریاست دوره ای شورای امنیت، برگزارمی شود ولیبیا نیزدرسال 2007 کاندید است آنها ازمن خواسته بودند که من ازکشورخودم بخواهم که ازکانداتوری لیبیا به ریاست پانزده عضوی،شورای امنیت حمایت نماید.

 

من این مساله را به وزارت خارجه منعکس کردم دیگرنمی دانستم که درشورای امنیت چه می گذرد وافغانستان ازکاندید لیبیا حمایت کرده است ویانه ؟ ولی خوشبختانه یک روزمقامی دروزارت خارجه لیبیا ازمن تشکرکرد که کشورشما ازکاندیداتوری لیبیا حمایت کرده وما رییس دوره پانزده عضوی شورا امنیت شده ایم.خوب این خبرازاین جهت دردلم،جای گرفت که من می توانم ازمقامات لیبی بخواهم که شما هم ازکاندیداتوری افغانستان،درکنفرانس حمایت نمایید.این مساله را با آنها درمیان گذاشتم وبا زبان که خود می دانستم برای شان همکاری متقابل را شرح دادم آنها مطلب مرا گرفتند وگفتند که اگرشما کاندید داشته باشید ما درکنفرانس وزراء فرهنگ ازکاندید شهرشما حمایت می کنیم.آقای ظاهرعزیز ازپاریس به طرابلس آمد،وبعد ش وزیراطلاعات وفرهنگ افغانستان آقای عبد الکریم خرم وارد لیبیا شد،آقای خرم روش بسیارخوبی درپیش گرفت وهیئت افغانستان بصورت منسجم ومنظم به کارها وتلاشهایش ادامه می داد.

 

کنفرانس برگزارشد درجریان کنفرانس معلوم شد که نزدیک به چهل کشور،داوطلب گرفتن "پایتخت فرهنگی جهان اسلام" شده است.البته دربرخی موارد هم زمان دوکشور،پاتخت فرهنگی اعلام می شد فکرمی کنم، این مساله درمورد آذربایجان،پیش آمد که سال 2009 دوکشورافتخار،پایتخت فرهنگی جهان اسلام را کسب کردند. بهرحال برای سال2013 ما کاندید خودرا مطرح کردیم.زیرا پیش ازآن امکان،تسهیلات برای افغانستان،مشکل بود.ازمیان رقابتهای شدید ما غزنی را، دررقابت نهایی رسانده بودیم،دوشهرمهم یکی غزنی ودیگری نجف اشرف درعراق،دررقابت افتاد،سرانجام ما موفق شدیم که غزنی درسال2013 رسما "پاتخت فرهنگی جهان اسلام" ،اعلام شود که شد.واین خود افتخاربزرگی برای افغانستان شمرده می شد وما خیلی ازاین بابت خرسند بودیم ومن ازحمایت لیبیا خیلی راضی بودم زیرا حمایت کشورمیزبان فوق العاده مهم است.لیبی ازغزنی ،حمایت کرد.

 

امسال که سال2013 است وزارت اطلاعات فرهنگ افغانستان،ازمهمانان خارجی وکشورهای اسلامی باید دعوت کرده باشد.امروز24 حمل 1392 درشهرغزنی باید گردهمایی وزراء کشورهای اسلامی را می داشتیم.وزارت اطلاعات فرهنگ کشور،هماهنگیهای گسترده ای با مقامات ولایت غزنی را برقرارکرده بود واین گرد همایی که نام آن را رییس جمهوردرپیام خود" جشنواره" گذاشته است،برگزارشد.دراین جشنواره ازپنجاه دو کشوراسلامی تنها وزیرفرهنگ ایران آقای حسینی،شرکت داشت ودیگرهیچ وزیری ازهیچ کشوراسلامی درغزنی،حضورنداشت.ازمیان سفراء هم باید بگویم که تعداد انگشت شمارومعدودی ازسفرا خارجی ویا نایب آنها در" جشنواره غزنی" شرکت کرده بود.فکرمی کنم سه سفیررا دیده باشم یکی سفیرکشورهند دیگری سفیرکشورمصروسومی هم گفته شد که سفیرکشوراندونزی نیزدراین جشنواره شرکت داشته است. ازترکیه نایب سفیر آقای علی اوزن حضورداشت که با هم کمی درمورد کنفرانس حرف زدیم درکناراین چند سفیر، تعداد کمی نایب سفرا در"جشنواره غزنی" امروزغزنی شرکت داشتند.

 

ازاین زاویه نمی توان گفت که کنفرانس غزنی موفق بود.زیرا منطق ورویه "ایسیسکو" این است که وزراء اطلاعات فرهنگ، تمامی کشورهای اسلامی باید درکنفرانس شرکت نمایند ودرمورد کشوروشهربعدی بعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام ،تصمیم گرفته شود ولی امروزدرغزنی این کارصورت نگرفت زیرا تنها یک وزیرازاین همه کشورهای اسلامی شرکت کرده بود.البته دست اندرکاران وزارت اطلاعات وفرهنگ،باید اشکالات جدی درکارهای شان، باشد ازسال2007 تا سال2013 زمان اندکی نبود که کارصورت نگرفته باشد. کشورهای دراین مدت، کشورشان را بازسازی می کنند،ولی ما غزنی را نتوانستیم برای چنین گردهمایی بزرگ آماده نماییم دغدغه امنیت،مشکلات زیادی را خلق کرده بود درحالیکه درعمل دیدیم وقتیکه اراده باشد ،امنیت بخوبی گرفته می شود.امروز ماشاهد بهترین امنیت درشهرغزنی بودیم.ازاین منظر که افغانستان نتوانیست مهمانان خود را ازکشورهای اسلامی درغزنی جمع نماید،ناکام بوده است.

 

اما ازچند منظردیگر،جشنواره امروز،موفق بود یکی مساله امنیت،ما اول صبح که طرف غزنی می رفتیم ،دغدغه امنیتی را دردل ودماغ مان داشتیم ولی درعمل دیدیم که تنها مشکل که نداشتیم همین موضوع امنیتی بود.حکومت تصمیم گرفته بود که باید امنیت امروزمراسم گرفته شود واین اراده را، درعمل نشان داد،یکی ازوکلاء غزنی بمن گفت: تدابیرامنیتی کنفرانس درحدی گسترده گرفته شده که مردم یک هفته است که ازاطراف درشهرنیامده ودیگر اینکه امروزکسی ازخانه های شان حق بیرون شدن را نداشته است من گفتم: پس این همه آدم که می بینیم اینها ازکجا آمده وی گفت: شهربا این بزرگی همین مقدارآدم را گلچین کرده دراینجا آورده است.این حرف درست بود، امروزگلچین شده ها آمده بودند.امنیت به دلیل اینکه تصمیم گرفته شد،به بهترین صورت گرفته شد.این می تواند سندی باشد که اگرحکومت بخواهد،درهرمناسبتی ،امنیت را بگیرد،می تواند چنانچه که امروزدرامورامنیت " جشنواره" موفق بود.

 

مساله دوم،که حکومت خیلی موفق دیده می شد،موضوع تسهیلات" جشنواره " بود ما درمیدان هوایی نظامی رفتیم ده ها هلیکوپتر،آماده پروازبه طرف غزنی و ترانسپورت هوایی بین کابل وغزنی نیز ازجالب ترین،اموری بود که ما شاهد آن بودیم ده ها هلیکوپتربا فاصله "چهل پنج دقیقه" بین غزنی وکابل درتمام روز،رفت آمد داشت.درخود غزنی هم شرایط پذیرایی،خیلی عالی درنظرگرفته شده بود،مساله سوم که برای من بسیارجالب بود،وآن این است که هرچه رییس جمهورکرزی وزیرفعال وتنبل داشت را امروزبه غزنی فرستاده بود،شما امروزدرغزنی "باشگاه" بزرگی ازوزراء واراکین حکومتی را شاهد بودید.نمی دانم که این همه وزیربا میل خود، قبول خطرکرده ،وارد غزنی شده بودند ویا اینکه رییس جمهورالزام آورده بود که حال وزراء خارجی نیامده،شما ها که هستید تنبلی وترس را بگذارید کناروبروید به غزنی که رفتند.ازاین جهت باید گفت که کنفرانس امروزغزنی،موفق باید باشد این همه وزیرواراکین دولتی را کم ترمی توان دید که باشگاه بزرگی ازگردهمایی را بوجود آورده باشند.

 

ازاینها که بگذریم درمورد سخنرانان این " جشنواره" باید گفت اغلب سخنرانان به ابعاد توصیفی وتاریخی، روی آورده بودند، هرچه می گفتند مربوط به تاریخ وافتخارات گذشته غزنی می شد،کاری را که گذشته گان کرده اند البته این گونه سخنرانی درحوزه خود،حایزاهمیت است.توصیف وتمجید ازگذشته واشاره به تاریخ پرافتخار که یک مقام بسیارعالی رتبه دولتی به وجد آمده ازفتوحات سلطان محمود درحضورسفیرهند،چنان حرف می زد که باید سفیر،دردلش به گریه افتاده باشد که ازدست این افغانها، نیاکانش چه دیده اند.خوب ما افغانها به همین مسایل دل بسته ایم که خودرا مغرور،سربلند وسرداربدانیم وخیلی خوشمان می یایند که خود هم چنین حرف بزنیم وازدیگران هم انتظارداریم که درمورد ما چنین حرف بزنند.حوزه توصیف وتاریخ درجای خود،عالی است من درباره آن حرفی ندارم ولی پردختن به مسایل حال وآینده هم باید، خوب چیزی باشد.

 

وزیرفرهنگ ایران یک پیشنهادی را به این صورت مطرح کرد که شهرغزنی را با شهرحکیم عمرخیام وعطار،خواهرخوانده اعلام نماییم زیرا وجوه مشترک بسیارزیادی این دوشهردارد.استاد محقق هم درسخنرانی خود به مساله جنگ تمدنها پرداخت وی به این مضمون گفت: که ما بجای جنگ تمدنها باید به صلح تمدنها،فکرنماییم وی گفت: اگربه صلح تمدنها به پردازیم ما می توانیم،زمین ما ن را، جنت بسازیم.دریک مورد ایشان گفت: با استفاده ازمشترکات فرهنگی وتمدنی،با ید،همیشه به فکرپیدا کردن مشترکات باشیم ایشان گفت: خدا درقرآن هم به ما گفته است که برای پیدا کردن "کلام مشترک" روی آورید وما آن زبان وکلام مشترک را داریم.مراسم جشنواره غزنی پایتخت فرهنگی جهان اسلام با این شرح بست که دادم ،امروزبخیروسلامت به پایان رسید وما همه صحیح وسالم به کابل برگشتیم.

توپ قانون، درمیدان پارلمان


توپ قانون، درمیدان پارلمان

 

این اصطلاح ورزشی درسیاست،نیزکشانده شده،توپ در"میدان پارلمان"گرفته شده ازبازی انسانی وهیجانی،فوتبال است که آقای اوباما با آنهمه زیرکی وتیزهوشی هنوزسرازفوتبال درنمی آورد،خانم مارکل درنشست گروه هشت صنعتی،جلسه را ترک وبه تماشای فوتبال  تیم کشورش،می پردازد وبه آقای اوباما می گوید: برویم فوتبال را تماشا کنیم.اوباما می گوید: تو،بروبازی را تماشا کن. من، ازفوتبال سردرنمی آورم.توپ درمیدان پارلمان افتاده کسی سردرنمی آورد که پارلمان با این توپ چه گونه بازی می کند بازی ازنوع استیضاح وزراء ویا بازی ازنوع دیگر،هنوزبدرستی کسی نمی داند که پارلمانیها با قانون انتخابات چه خواهد کرد؟.دوقانون درانتخابات لازم است یکی قانون تشکیل صلاحیتها وظایف،کمیسیونها ودیگری قانون عام انتخابات.

 

قانون تشکیل وظایف وصلاحیت کمیسیونها،هفت ماه پیش ازسوی مجلس نمایندگان به تصویب رسید ولی مجلس سنا،آن را رد کرد ورییس جمهورهم پیش ازپیش گفت: که قانون تشکیل وظایف وصلاحیتهای کمیسیونها را قبول ندارد،رییس جمهورهفت ماه پیش، استدلالش این بود که دراین قانون،حضوردونماینده ملل متحد درکمیسیون سمع شکایات،ذکرشده بنابراین این قانون را قبول ندارد.حضوردوناظرخارجی سازمان ملل متحد درامرانتخابات، حاکمیت ملی را نقض می کند،ما می خواهیم انتخابات بدون ناظران خارجی درانتخابات،صورت بگیرد.نکته دیگری که رییس جمهورهفت ما پیش با آن به مخالفت برخواست، این بود که لزومی ندارد انتخابات، "کمیسیون سمع شکایات" داشته باشد.مرجع شکایت می تواند محاکم قضایی کشور،باشد واگرلازم شد استره محکمه می تواند برای دعاوی انتخاباتی،دادگاه ویژه تشکیل دهد.بنابراین کمیسیون سمع شکایات با تحریکات فضل احمد معنوی،بکلی ازجریان انتخابات، حذف شد.تنها یک کمیسیون،امورا نتخابات را برگزارمی کند.

 

امروزرییس جمهورمی خواست نشستی با رهبران احزاب سیاسی داشته باشد.تا درمورد انتخاب رییس کمیسیون مستقل انتخابات، مشوره وتصمیم گیری صورت بگیرد."شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی" متشکل ازبیست دوجریان سیاسی،امروزنشست ارک را تحریم وطی یک کنفرانس خبری دیدگاه های شان را، درقالب یک بیانیه به نشرسپردند.تحریم نشست ارک واصراربه انتخابی بودن رییس کمیسیون مستقل انتخابات وتاکید برتنفیذ "قانون تشکیل وظایف وصلاحیتهای کمیسیونهای انتخابات" ازخواسته های اصلی شورای همکاری احزاب،شمرده می شد.احزاب به این دلیل نشست ارک را تحریم کرد وبه فراخوانی رییس جمهور،جواب رد داد که مساله کمشنرها و رییس کمیسیون مستقل انتخابات باید براساس کمیته گزینش،شناسایی وازبیست هفت نفر،چهارده نفربه رییس جمهورمعرفی ورییس جمهورنه نفررا با مواصفات برای تصدی عضویت وریاست کمیسیون مستقل انتخابات،برگزیده وازمیان چهارده نفر،نه نفررا بعنوان اعضای کمیسیون مستقل انتخابات،معرفی نماید.بنابراین ،نظرووفاق ملی درمورد کمیشنرها، تاحدی گرفته شده است.

 

نکته دوم که "شورای همکاری احزاب" روی آن تاکید دارد این است که قانون مصوب مجلس نمایندگان که هفت ماه پیش ازاین،فیصله شد، باید عملی شود ورییس جمهورآن قانون مصوب را توشیح نماید.یکی ازرهبران جبهه ملی دلیل تحریم ومخالفت با نشست ارک را به این مضمون بیان می کرد که مساله اعضای ورییس کمیسیونهای انتخابات وهمه مسایل باید درچارچوب قانون،سازماندهی شود. این حالت را با جرگه احزاب ورییس جمهور،که همان صورت وسنت ریش سفیدی بجای قانون مداری است را باید کنارگذاشت.وی می گفت: رییس جمهوربرای انتخابات قانون، نمی خواهد وی درنظردارد که ریش سفیدهای احزاب جمع شود وفیصله درمورد کمیشنرهای کمیسیون ورییس آن داشته باشد وبه این صورت،توافق بجای قانون صورت بگیرد.وی می گفت: به همین دلیل که جرگه احزاب ورییس جمهور، جای قانون را گرفته باشد را، ما قبول نداریم .نشست ارک همان جرگه است که خوب ترین تعبیرش همان "جرگه احزاب ورییس جمهور" درمورد انتخابات است واین کار،جایگاه قانون، درانتخابات را اشغال می کند.

 

وی تاکید داشت که امورانتخابات باید براساس قوانین آن عیارشود.دو قانون درمیدان پارلمان انداخته شده یکی تصویب شد ولی سنا هماهنگ با حکومت آن را درحاشیه قرارداد وهفت ماه است که سرنوشت قانون "تشکیل وظایف وصلاحیتهای کمیسیونها" نامعلوم است.گفته شده که کمیسیون مشترک دواطاق، روی آن کارمی کند دیشب دریک میزگرد تلویزیونی که همراه یکی ازاعضای هیئت اداری پارلمان روی قوانین با هم بحث می کردیم ایشان می گفت: کمیسیون مشترک هردواطاق پیشرفتهای زیادی درمورد قانون "تشکیل وظایف وصلاحیتهای کمیسیون مستقل انتخابات" داشته است اما توضیح نداد که چه پیشرفت ودرچه مواردی صورت گرفته است؟. بهرترتیب این قانون که اهمیت زیادی دارد،با گذشت هفت ماه ازتصویب آن ازسوی مجلس نمایندگان با سرنوشت نامعلومی گرفتارشده است.امروز" شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی" طی بیانیه ای، خواستارعملیاتی وتنفیذ این قانون گردید وآنها دربیانیه خود گفته اند که اعضای کمیسیون انتخابات نمی توانند، انتصابی باشند.

 

 کمیشنرها ورییس کمیسیون باید ازطریق کمیته گزینش به رییس جمهورپیشنهاد وایشان نه نفرواجد شرایط را برای کمیسیون مستقل انتخابات برگزیند.قانون دیگری که بازهم شورای همکاری احزاب وگروهای مدنی روی آن تاکید دارد قانون کلی انتخابات است که برمی گردد به نوع سیستم انتخابات.سه نوع سیستم انتخابات درقانون درنظرگرفته شده است که حکومت اصراربه سیستم اس.ان.تی .وی دارد واحزاب سیاسی وگروه های مدنی تاکید به نظام وسیستم مختلط دارند.پارلمان معلوم نیست که دراین مورد چه می کند آیا با توپ قانون، بازی حکومتی می کند ویا بازی ازنوع اپوزیسیون را،راه می انداز ویا اینکه حد وسط ومیانه را درپیش می گیرد.اینها مسایلی است که هنوزمعلوم نیست .

 

مساله استیضاح وزراء، نگرانیهای زیادی درداخل پارلمان ایجادکرده وگفته اند: که همکاران شان درداخل پارلمان درمساله استیضاح، مرتکب گناه وخطا شده اند ودرموارد اعضای پارلمان،همکاران شان را، متهم به گرفتن رشوه ازوزیران مورد استیضاح کرده اند.اتهامات اعضای پارلمان ویا تهدید به استعفا جمعی وگروهی،نشانه های ازارتکاب گناه وفسادرا نشان می دهد.گرچه اعضای پارلمان اعتراضات شان را، بصورت کلی بیان می کنند ودوستان شان را بصورت عام مورد،نقد قرارداده وهرگزگفته نتوانسته ونمی توانند بگویند که کدام وکی مرتکب جرم وفساد وگرفتن رشوه شده است.بهرصورت این گونه مسایل،اعتبارپارلمان رابسیار، تقلیل داده وآسیب پذیری پارلمان را دربرابرقدرت وامکانات وتسهیلات حکومت، نشان می دهد.

 

نگرانی به این دلیل است که پارلمان بازی حکومتی با قانون انتخابات درنهایت خواهدکرد وقانونی را به تصویب می رساند که حکومت آن را خواسته است یعنی همان نظام اس.ان.تی .وی.قانون هنوزازمباحث هجده کمیسیون،مجلس نمایندگان خارج نشده دیروزگفته می شد که قانون درکمیسیونهای هجده گانه، بحث ونهایی شده وبرای بحث درتالارپارلمان آماده شده ولی با گذشت یک ساعت بحث، معلوم شد که کارهای زیادی باقی مانده که باید انجام شود که نشده.زمان برای تصویب قانون خیلی کم باید باشد .زمان انتخابات یک سال بیش تر، نمانده دراین مدت کی وچه وقت قوانین انتخابات تصویب می شود؟.پارلمان اگرچنانچه موفق نشود که هردوقانون رابرای توشیح نهایی نماید، دراین صورت،پارلمان کوتاهی بزرگ وتاریخی درتصویب قانون انتخابات کرده است.

 

درگفتگوی تلویزیونی به این مساله توجه وانتقادات موجه صورت گرفت.عضوهیئت اداری دراین میزگرد،ظاهرا پاسخ قانع کننده نداشت ونمی توانیست بدرستی توضیح دهد که چرا این همه تاخیردرمورد قوانین انتخابات صورت گرفته است؟.براساس آیین نامه های داخلی پارلمان،هرمسوده قانونی ، درطی یک ما پس ازارسال ازسوی حکومت، باید مورد بحث قرارگیرد.مفاد آیین نامه های داخلی مجلس نمایندگان، این را نشان می دهد که مسوده درطی یک ماه، وارد اجندای بحث شود که این کارشده ولی بحث محتوایی قانون انتخابات،هنوزازشعبه های هجده گانه مجلس نمایندگان، خارج نشده وهنوزآماده برای بحث درتالارمجلس نشده است.توپ قانون درمیدان پارلمان ازخیلی زمان است که انداخته شده واین پارلمان است که با این قانون بصورت جدی،وارد بحث نشده وهنوز،فی صدی اندکی روی محتوای آن باید کارشده باشد.

 

آخرین اخبارهم این را نشان داده که رهبران عمده سیاسی نشست امروزارک را تحریم کرده اند.رسانه های کشور،نامهای رهبران سیاسی که به دعوت رییس جمهور،پاسخ مثبت نداده اند را،اعلام کرد اگراین خبرها درست باشد دراین صورت افت جدی درفراخوانی رییس جمهور،باید صورت گرفته باشد واین مساله می تواند،انگیزه باشد که حکومت به پارلمان کشورالزام وفشاروارد نماید که قوانین انتخابات را هرچه سریع تر،مورد تصویب قراردهد.دربیانیه ارک  به این مساله تاکید شده که پارلمان باید قوانین انتخابات را ، تصویب نماید. با این وضع پارلمان این قانون را باید مورد بحث قرارداده وآن را برای توشیح به رییس جمهوربفرستد وسرنوشت قانون تصویب شده هفت ما پیش را نیزروشن نماید."قانون تشکیل وظایف وصلاحیتهای کمیسیونها" اهمیتی کم ترازقانون عام انتخابات ندارد.توپ درمیدان پارلمان است وهمه منتظراند که با آن چه گونه بازی می شود وچه نوع قانونی درآینده خواهیم داشت.

مردم تان نکشید

 


مردم تان نکشید

 

رییس جمهورکرزی دربیانیه رادیویی خود به این مطلب اشاره داشت که ما زندانیان طالبان را اززندان آزاد می کنیم ولی طالبان مردم بیگناه رامی کشند.رییس جمهوراشاره به کشتارهولناک طالبان درولایت فراه را داشت دراین تبهکاری وجنایت،بیش ازصد تن زخمی وده ها تن دیگر کشته شدند.این ظلم وجنایت واقعا تکان دهنده بود.رییس جمهورکه با عصبانیت بشتری حرف می زد وازوقوع انفجارات مرگباردراین ولایت ابرازتنفرمی کرد وگفت: طالب ها ؛ ابزاردست خارجی قرارنگیرید ومردم تان رانکشید.سخنان رییس جمهورازمنبرموعظه،چه دردی دوا کرده است.این گونه موعظه ها مثل این است که "یاسین" را درگوش خرخوانده باشی تروریزم منطق موعظه را درک نمی کند،این سیاست اشتباه بوده وهست که تروریستها را نصیحت نماییم.ویا آنها حتی برادربنامیم.

 

خود رییس جمهوردرهمین پیام رادیوی خود اذعان می دارد که طالبان ابزاردست خارجی قرارگرفته وازآنها می خواهد که وسیله دست خارجی قرارنگیرید ومرد م تان نکشید.تروریستها،عملیاتی را هرسال بنام "عملیات بهاری" راه انداخته است حال همین بحث درمحافل آمریکایی نیزجریان دارد که دربهاروتابستان پیش رو طالبان چه می کنند؟ آیا آنها درمناطق که امنیت دراختیارنیروهای امنیتی قراردارد،عملیات بهاری شان را انجام می دهند که می دهند؟ منتها مقاومت وعکس العمل نیروهای امنیتی افغانستان چه گونه خواهد بود.جنرالان آمریکایی می گویند: دلیل اینکه بصورت قطع نمی شود اعلام کرد که چه تعداد نیرو درافغانستان باید بماند یکی همین نتایج "عملیات بهاری" طالبان وواکنش نیروهای افغانستان دربهاروتابستان همین سال است.

 

اگرچنانچه دیده شد که طالبان درموج انفجارات وعملیات بهاری شان ناکام است ویا اینکه می توانند،ضربه های به نیروهای افغانستان وارد نماید دراین صورت تصمیم گرفته می شود که چه عدد نیرو درافغانستان باید باقی بماند درحال حاضرشصت شش هزارنیروی آمریکایی درافغانستان حضوردارند وقراراست یک بخش بسیارعمده آنها ازافغانستان خارج شود واین خروج درسالجاری صورت می گیرد،برنامه بازگشت به اندازه برای آمریکاییها سنگین وپرهزینه گفته شده که تاحالا شش میلیارد دالرهزینه انتقال اکمالات آنها به آمریکا ویا مراکزدیگر،تخمین زده شده است.امروزبرجسته ترین مقام نظامی آمریکا وارد کابل شد وی قراراست ازمراکزنظامی آمریکا دیدن نماید ومقدمات برنامه های خروج سربازان آمریکایی را مورد ارزیابی قراردهد.

 

تلفات نیروهای آمریکایی خیلی سنگین شده .درطی همین دوسه روزشاهد هستیم که درهرجا هلیکوپترهای شان سقوط وطیاره های جنگی شان سرنگون می شود وبازهم اخباری دریافت می شود که سربازان آمریکایی درانفجارمین های کنارجاده وحملات انتحاری دیگرکشته می شوند این ها مسایل درد ناکی شده که نیروها آمریکایی هرلحظه با آن روبرو هستند.خوب تحمل این همه خسارت جانی ومالی برای آمریکا دشواراست وبه همین دلیل است که آنها برنامه بازگشت شان را ازافغانستان، بصورت جدی دنبال می کنند.رییس جمهورکرزی درهفته های آخیربه این مساله اشاره داشت که آمریکاییها ازافغانستان خارج نمی شوند بنابراین با ید با آنها چانه زنی کرد.چانه زنی روی هرنوع مسایل.یک مورد همان گرفتن زندانیان بگرام بود که سرانجام آمریکاییها این زندان را با همه محتوایش، تحویل افغانستان باید داده باشد بجزآن ششصد نفری که گفته می شود تروریستهای خطرناکی هستند که آزادی آنها تهدید بزرگ امنیتی برای جان سربازان آمریکاییها را درپی دارد.

 

امروزرییس جمهوربه این مساله اشاره کرد که ما زندانیان طالبان را اززندان رها می کنیم ولی آنها درجواب این همه خوبیها ونکیهای ما به ما ومردم ما حمله می کنند.رییس جمهوربا شبکه خبری "الجزیره" نیزدرمورد طالبان وذکرخیرازآنها کرده است ایشان گفته است: که من طالبان افغانستان را تروریست نمی دانم. سوالی که مطرح می شود این است که همزمان با این اعلان موضع با " الجزیره" که طالبان افغانستان تروریست نیست ولی با فاصله بسیاراندکی عملیات انتحاری ازسوی طالبا درولایت فراه صورت می گیرد وطالبان مسئولیت آن را بدوش می گیرد ومی گوید: که نه تن ازمجاهدین قهرمان ما عملیات فراه را انجام داده اند.مشکل اساسی دراین است که همه چیز،ارهم درهم شده نه تروریست درتعریف رییس جمهورمعلوم است ونه ضد تروریست .گرچه با شبکه خبری "الحزیره" گفته است که تروریستها خارجی هستند.ولی امروزدرسخنرانی رادیوی خود می گوید: ما زندانیان طالب را اززندان آزاد می کنیم ولی آنها عملیات ترورستی وانتحاری انجام می دهد ومردم بی گناه افغان را می کشد.

 

کسانی را که اززندان ازاد می کند بدون شک طالبان افغانی هستند که بیگناه دستگیرشده ورییس جمهوربخاطرهمین بی گناهی شان با آمریکاییها درگیرشد واداره زندان را ازآنها گرفت وحال طالبان را اززندان بگرام آزاد می کند اینها مسایلی است که هرروزآن را می بینیم.طالبان اززندان بگرام آزاد می شود ورییس جمهورنسبتی زندانیان بگرام را ، با عملیاتی انتحاری درفراه کشف باید کشف کرده باشد که می گوید: ما زندانیان شان را آزاد می کنیم ولی آنها مردم ما ،را می کشند. وبعد طالبان را موعظه می کند که نکنید این کارهارا ابزاردست خارجی قرارنگیرید ومردم تان را نکشید اینها مضمون سخنان رییس جمهورما، درپیام رادیوی شان است وآن هم صحبتهای رییس جمهوربا شبکه " الجزیره" قطری که با صراحت اعلام می دارد که "ما طالبان افغان را تروریست نمی دانیم" ویا نگفته ایم.

 

این بخش ازتلاشهای رییس جمهور،قابل درک است که ایشا سخت درتلاش است که ازگروه طالبان،یک جریانی درست نماید که ضد جنگ باشند وحاضرشوند که با حکومت افغانستان وارد گفتگوشوند.منابع وبسترسازی چنین جریانی ازطالبان که ضد جنگ وطرف دارد گفتگو با حکومت افغانستان قراربگیرند،یکی طالبان است که درپاکستان اقامت دارند وبخش ازآنها درزندان هستند وگروه اندکی نیزآزاد شده اند.همه گفته اند که بسترپاکستانی برای پیداکردن طالبان ضد جنگ وطرف دارصلح یک" توهم "است به این معنا که استخبارات پاکستان هرگزنمی گذارد که درقلم روپاکستان طالبانی سبزنمایند که بگویند: ما با حکومت افغانستان مذاکره می کنیم ما راه حل افغانستان را درجنگ نمی دانیم وماخیروصلاح افغانستان را درتوافق تفاهم ومشارکت درقدرت سیاسی می دانیم.پیداکردن طالبانی با این فکردرپاکستان ازمحالات باید باشد زیرا نمی گذارد واین دقیق است که رییس جمهور گفته است: ابزاردست قرارنگیرید.

 

آنها واقعا ابزاردست هستند وقرارگرفته اند.مگرافغانستان درسال2010 وبعد ازآن این موارد را درخاک پاکستان تجربه نکرد مگرملاغنی برادردرپاکستان با قبول این مفکوره که بادولت افغانستان مذاکره شود وبعد به آن روزسیاه درسیاه چال کشیده شد را ،مقامات افغانستان نمی دانند که می دانند.مقامات افغانستان خود به این نتیجه رسیده که درخاک پاکستان نمی شود برای پیداکردن طالبی که طرف داری صلح درافغانستان باشد، کاری انجام داد.درحال حاضرکه مناسبات دوکشوربسیارغیردوستانه شده،هرگزنمی شود طالبانی درپاکستان شناسایی کرد که طرف دار صلح وضد تروروانتحارباشد.

 

حوزه دوم برای جریان سازی طالبان شاید خود افغانستان باشد بخصوص آن گروهای که اززندان آزاد می شوند ودرخاک افغانستان هم هستند.حکومت شاید این گونه فکرنماید که ازاین مجموعه آزادشده می شود،جریان سازی طالبان طرف دارصلح را تقویه وتغذیه کرد.همه اقدامات خیرخواهانه حکومت افغانستان وجنگ دعوا با ناتو،به همین خاطرباشد که گروهی بنام طالبان ایجاد نماید که بگویند: ما بادولت افغانستان مذاکره می کنیم.تجربه درحوزه افغانی،تاکنون به آن پیمانه که خرج شده، ثمرات وبرکاتی درپی نداشته است دلایلی وجود دارد که ازهمان رها شده ها وعفو شده ها، تعدادی به صحنه های جنگ برگشته اند وبگفته استاد سیاف "جرم مکرر" انجام داده اند.

 

حوزه سوم شاید قطربرای سربازگیری باشد که تعداد ازطالبان ازپاکستان بنام صلح وارد قطرشوند وبا گذشت زمانی تغییرموضع بدهند وبگویند: که ما باحکومت افغانستان مذاکره وگفتگومی کنیم.دراین خصوص شایعاتی راه افتاد ه است که تیم ملاطیب آغا  ومولوی دلاور به همین نتیجه رسیده است یعنی اینکه ازجنس طالبان ازنوع ملاآغا معتصم درترکیه شده است.جاوید کوهستانی تحلیل گرمسایل سیاسی وامنیتی بارها گفته است که آغامعتصم ماهانه ده هزاردالرازحکومت افغانستان معاش می گیرد وهمراه چهارهمسر وفرزندانش درترکیه،زندگی می کند.حوزه قطرهم با چالشهای زیادی روبرو بایدباشد زیرا قطریها خود روابط بسیاردوستانه با پاکستان دارد تا افغانستان.سفررییس جمهوردرقطریک بخشش همین مساله مذکرات درقطربود که جزوعده های دولت قطر،شاید نتایج عملی را به این زودیها درپی نداشته باشد.

 

راه حل  دراین دانسته نشده که به طالبان گفته شود که ازخدا بترسید ابزاردست خارجی قرارنگیرید ویا آنها را موعظه ونصیحت کرد که مردم تان را نکشید ووسیله نابودی مردم تان نشوید که آنها هردوکاررا می کند هم مردم را می کشند وهم الت دست خارجی قرارمی گیرند.راه حل این باید باشد ازباب ناگزیری هم که شده بامنابع وارباب طالبان،وارد گفتگو شد واعتماد ایجاد کرد البته این کارخیلی سخت است بخصوص با این سیاستهای که ما،درپیش گرفته ایم اما شدنی هست وارزش آن را دارد که مانع ازریختن خون یک افغان ولویک افغان درافغانستان شود.

هراس ازهم دیگر

 هراس ازهم دیگر

پاکستان اجنداء دارد ومی خواهد اوضاع افغانستان را تا سال 2014 وبعد ازآن بهم بزند طالبان را برمیزمذاکره حاضرنمی کند،با جریان سیاسی افغانستان،ایجاد رابطه ودوستی برقرارکرده.پاکستان هم افغانستان را متهم کرده که صلح نمی خواهد ورییس جمهورافغانستان خود مانع درراه صلح است وبازهم گفته است که افغانستان،ازگروهای تروریستی پاکستان حمایت می کند. ملا فقیرمحمد معاون دستگیرشده طالبان پاکستانی را نمی خواهد به پاکستان برگرداند،سرزمین دراختیارشان گذاشته،وآنها را تجهیزوسازماندهی علیه منافع پاکستان می کند.

 

اینها مسایلی است که ازسوی دوکشورپاکستان وافغانستان دراین هفته های اخیر،حواله هم دیگرشده است.افغانستان هم نگرانیهای جدی خود را نسبت به موضع گیریهای پاکستان،ابرازداشته وگفته است که پاکستان هرگزتصمیم ندارد که طالبان را برمیزمذاکره حاضرنماید ودیگراینکه پاکستان نمی تواند ویا نمی خواهد ممد صلح درافغانستان باشد.وبازهم تاکیدکرده که می خواهد گزینه های جدایی ازپاکستان را درگفتگوهای صلح با طالبان، دنبال نماید ودیگربرای رسیدن به صلح،درودروازه پاکستان را نمی کوبد.

 

آقای فیضی سخنگوی رییس جمهور سه مساله مهمی پشت پرده را درروی پرده آورده وگفته است که پاکستان درمناسبات خود با افغانستان به این مسایل پافشاری دارد.بنابراین نمی شود با پاکستان با این مطالبات،کنارآمد وی گفته است: که پاکستان ازما خواسته که مناسبات وروابط خودرا باهند قطع نماییم،نکته دیگری که آقای فیضی به آن اشاره داشت این بود که پاکستان گفته است که جوانان تان را برای آموزش افسری برای ما بفرستید وما این کار را به این دلیل که ازآنها سوء استفاده امنیتی می شود را نمی کنیم.دریک مورد دیگرهم آقای فیضی گفته است که پاکستان ازما خواسته که پیمان استراتژیک با وی امضا نماییم وما این کاررا نمی توانیم  زیرا که درآن صورت ازسوی مردم افغانستان" سنگ سار" می شویم.

 

اینها تلخ ترین ادبیات و کلماتی است که درطی همین دوهفته درمناسبات دوکشورگفته شده است.البته این هراس ونگرانی ازهم دیگردریک فضای تنش آلود، قابل درک است ونگرانیهای به دنبال دارد.ولی مساله اساسی دراین است که آیا با این ادبیات می شود،راه حلی برای بحران کشور،بدست آورد.شکی وجود ندارد که پاکستان ازخود اجندا وداعیه های خاصی درمورد افغانستان دارد.ولی راه مقابله با آن دراین است که هرچه درپشت گفتگوهای دپلماتیک است آنرا بیرون دهیم وبگوییم که ایها الناس چنین اموری درگفتگوها جریان دارد.نتیجه این همه تشنج درمناسبات دوکشورچه می تواند باشد؟ دراینجا بشترین آسیب را کی خواهد دید؟.

 

استخبارات پاکستان،بن بست جنگ را قبول نکرده وهم چنان علاقمند است که ازگروهای زیرسلط خود استفاده نماید.کم نیست طالبان که با پاکستان کارمی کند متاسفانه این دسته ازطالبان مسئول خطرناکترین عملیات وکارها درافغانستان،شناخته شده است.همین دیروز آقای طاهری،سخنگوی امنیت ملی ازپروژه انهدام بند سلما درهرات پرده برداشت وی باتمام جزئیات اعلام داشت که شورای کویته طالبان مسوول این جنایت ودراین توطئه بزرگ دست داشته است.وده روزپیش ازاین هم دیدیم که کامیون پرازمواد انفجاری ازخاک پاکستان وبا مهروشرک تجارتی آن کشورتا دروازه های کابل،مواد انفجاری خود را منتقل می کند.این همه برنامه ریزی توسط طالبانی صورت می گیرد که با پاکستان کارمی کنند.

 

این دسته هرگزحاضروکوتاه نمی یایند زیرا که جنگ ازخود مراحلی پایانی وبن بستی دارد که سازمان استخبارات آن بن بست را قبول نکرده است.تازمانیکه آنها بن بست جنگ را نپیذیرد بدون شک جنگ درافغانستان،پایان نمی یابد.درعرصه دپلماتیک هم اقداماتی برای رفع نگرانیها برداشته نشده بلکه هراس ازهم دیگر،تشدید یافته است. می بینیم که اقدامات دپلماتیک ،محدود وکم اثردیده می شود.رییس جمهوردرقطررفت وبا مقامات قطری وارد گفتگودرمورد صلح ومذاکره باطالبان گردید.پیش ازآن گفته شده بود که ممکن است بازهم پاکستانی کارهای را درنظرگرفته باشد که بلحاظ دپلماتیک به زیان افغانستان باشد.

 

گرچه دوروایت درمورد پاکستان نسبت به قطرنقل شده یکی اینکه پاکستان واقعا دنبال این بوده که با مقامات قطری صحبت نماید که نمایندگی طالبان درقطردراختیارکسانی قراربگیرد که هماهنگ با پاکستان است.این مساله به این خاطر شاید مطرح شده باشد که درقطر وقتیکه قراراست نمایندگی برای طالبان بازشود حال چه نوع طالب می تواند ساکن دفتربرای گفتگو شود،طالبان ازنوع افغانی ویا طالبان که با پاکستان کارمی کنند.اخباری وجود داشت که پاکستانیها وارد یک گفتگو شده که نمایندگی قطردراختیارطالبانی قراربگیرد که مورد تایید پاکستان است ونه طالبان که افغانستان با آنها کارمی کند.

 

حرف دوم که درواقع حرف اولی را باید نقض نماید این است که پاکستان هرگزعلاقه ندارد که طالبان مطیع ومنقاد را خارج ازپاکستان،پرت پلا نماید زیرا دراین صورت این احتمال پیدا می شود که ممکن روزی همین طالبان خارج شده ازپاکستان، راه جدایی را درپیش بگیرد.چنانچه شایعاتی وجود دارد که تیم طیب آقا تغییرموضع داده وگفته است که با حکومت افغانستان باید وارد گفتگوشد وبازهم گفته شده که طالبان گروه دیگری را به قطرفرستاده وحتی برخی نام ها، هم گرفته شده. تیم تازه که بجای طیب آقا باید کارنماید نامش ملا صدرابراهیم است.چرا چنین شده است دلیلش همان است که این دسته ازقلم رووخاک پاکستان خارج شده اند وحالا دم درتله نمی دهند.

 

هردوصورت ازقضیه درمورد دفترنمایندگی قطرعنوان شده است ولی صورت اول اینکه طالبان حتما دفتری درقطرداشته باشد نزدیک به واقعیت است  زیرا که نمایندگی قطر برای گفتگو، سهولت بشتری برای دست رسی به طالبان دارد.غرب وآمریکا ونمایندگان دیگرطرفها بشمول خود دولت قطرمی تواند به آنجا گشت گذارنمایند ضمن تفریحات وگردشهای که دارند کارگفتگو را هم می تواند به پیش ببرد.

 

رییس جمهوربه قطررفت تا با مقامات قطر،نقشه راه که خود کشیده آن را به شیوخ قطرتوضیح دهد وگفته باشد که مالکیت گفتگوها ازآن افغانستان ودولت افغانستان است.این مساله به این خاطرمطرح می شود که مذاکرات صورتهای متشتت نداشته باشد گروهای دیگری غیرازحکومت افغانستان،وارد مذاکره باطالبان نشود.کارکه درفرانسه صورت گرفت درآن مذاکرات گروهای سیاسی افغانستان دعوت شده ونقش عمده ای درمذاکرات داشت.کابل نمی خواهد چنین سناریوهای که درآن احزاب سیاسی،حضورداشته باشد تکرارشود.

 

حکومت یک آدرس را برای گفتگوبرسمیت می شناسد وآن "شورای عالی صلح" است وبس.نکته دوم که درسفررییس جمهورکرزی قابل بحث است این است که به آنها گفته باشد که طالبان باید باهویت شناخته شده وقابل فهم درقطرمعرفی شود.آنها اسناد ومدارک کافی داشته باشند که می توانند ازطرف طالبان نمایندگی نمایند.تمام این نگرانیها بخاطراین است که ممکن است پاکستان، بدون درنظرگرفتن افغانستان، طالبانی را درقطربفرستد ونمایندگی قطردراخیتارطالبانی قراربگیرد که هیچ نسبت با افغانستان نداشته باشد واین موضع را ازدفترنمایندگی قطرسردهد که " ما باحکومت افغانستان مذاکره نداریم" این حرف همیشه شنیده شده وافغانستان می داند که طالبان وابسته به پاکستان چنین موضع خصمانه ای دارد.

 

 حال که درقطروآن همه تسهیلات دراختیارش گذاشته شده بازهم به ضررحکومت افغانستان دریک فضای بازحرف بزند این موضوع برای افغانستان سخت وگران تمام می شود.کابل شروطی برای ایجاد نمایندگی قطردرنظرگرفته است وآن این است که حکومت افغانستان درمذاکرات، طرف شناخته شده داشته باشد. وهیچ گروه سیاسی دیگری درمذاکرات دخالت نداشته باشد.نکته دوم این است که طالبان که درقطرساکن می شود هویت قابل قبول برای افغانستان داشته باشد ودرآنجا مخالف خوانی تازه ای علیه افغانستان راه نیاندازند وسوم اینکه افغانستان علاقمند است که طالبانی درقطرمستقرشود که به یک نحوی تمایل به سیاست گفتگو با حکومت افغانستان را داشته باشند.

 

قطردراین میان چه خواهد کرد بصورت طبیعی با این پیچیده گی که مذاکرات پیداکرده، دولت قطرتازمانیکه نظروموافقت پاکستان را نگرفته باشد بدون هماهنگی نمی خواهد نمایندگی برای طالبان درقطرگشوده شود.مقامات قطری هم درشرایط سختی باید قرارگرفته باشد که با چه نوع تمایلات، کناربیاید پاکستان راه خود را دنبال می کند وافغانستان هم سیاست های خود را درپیش گرفته است وازاقدامات پاکستان به شدت نگران است.به همین دلیل است که مذاکرات نمایندگی برای طالبان درقطرعجالتا به بن بست وتاخیرافتاده است.قطردراین صورت یا قضیه گفتگو را کنار گذاشته وازخیرآن می گذارد ویا اینکه وارد گفتگوهای جدی با پاکستان آمریکا وافغانستان برای ایجاد تفاهم ونزدیک شدن دیدگاه های شان می شود.

 

البته زمان برای صلح ومذاکره زیاد است طرفها،با صبروحوصله مندی به جنگهای شان ادامه می دهند، منتها آمریکا وغرب شتاب دارند که زمان برای ایجاد صلح مهم است صلح پیش ازخروج آنها درافغانستان انجام شود،بهتراست. با این اوضاع که پیش آمده صلح به این ساده گیها درافغانستان عملی نیست.هرطرف نگرانیهای دارد که قابل درک است درشرایط فعلی صلح افغانستان به بن بست باید رسیده باشد زیرا گامهای دراین جهت برداشته نمی شود.همه ازهم دیگردرهراس هستند.