نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

حکومت افغانستان درتنگنایی مذاکرات آمریکا وطالبان

حکومت افغانستان درتنگنایی مذاکرات آمریکا وطالبان

 

 

به حاشیه راندن حکومت افغانستان ازجریان گفتگوهای صلح با طالبان ،مساله عمدی وطراحی شده است .طالبان به این دلیل که دولت افغانستان را تحقیر وکوچک نماید وخود را برتروبالاتر ازحکومت افغانستان نشان دهد به شدت با حضورافغانستان درمذاکرات ،مخالفت کرده وگفته است که موضوع مذاکرات ربطی به حکومت ندارد.ملاعمر درآخرین اظهارنظری، منسوب به وی، گفته است که با آمریکا با دوشرط وارد گفتگوها می شود ودفترطالبان نیز باید به همین منظوردرقطر گشوده شود.نکته اول مورد نظر ملاعمر رهبریک چشم طالبان ازمذاکرات این است که نیروهای بین المللی خاک افغانستان را ترک نماید ومساله دومی که ایشان مطرح کرده این است که زندانیان طالبان ازجزیره گوانتونامو رها شود .

روزنامه انگلییس زبان پاکستان "دان" آخرین دیدگاهای ملاعمررا درمورد گفتگو ودفترقطر به همان صورت نقل کرده است دوشرط اساسی، خروج نیروهای بین المللی ازافغانستان وآزادی زندانیان ازخواسته ها وشروط اصلی ملاعمر درمذاکرات باآمریکا می باشد. ازطرف دیگر ملاعمررهبر متواری طالبان درآخرین اقدام خود، خواهان وحدت ویک پارچه گی طالبان ومتمرکز شدن شان درجنگ با نیروهای خارجی درافغانستان شده وازمتحدان پاکستانی خود خواسته که مردم را باتهام وابسته به نیروهای امنیتی پاکستان نکشند وبجای آن با برداران افغانی درجنگ بانیروهای خارجی به پاخیزند وبراساس خواست ملاعمر طالبان پاکستانی وافغانی شامل گروهای بیت الله مسحود، گروه ملا نذیر، وگروه گل بهادرخان وشبکه حقانی ،شورای رابنام شورای مراقبه تشکیل دادند وازطرف هم ابویحیی اللیبی رهبرعمده القاعده درپاکستان درگرهمایی طالبان پاکستانی وافغانی در دره ای اسماعیل خیل درماه دسامبر2011 ،خواهان کمک وجنگ بانیروهای خارجی دربهار سال آینده شد ومشخصا ابویحیی اللیبی ماه مارچ را زمان حضورنیروهای طالبان پاکستانی درجنگ با نیروهای بین المللی تعیین کرد.

بدون تردید پیام ملا عمر، مربوط است به سیاست های استخبارات پاکستان زیرا درپیام خواسته شده که طالبان پاکستانی با مردم بظن ارتباط با اردو ی پاکستان جنگ نکند ملاعمر اخطار داده درصورت که این کار رامی کنید، دیگرمرارهبر خود خطاب نکنید .مولوی فقیر محمد در منطقه باجاور درماه دسامبر اعلام کرد که ما نمی خواهیم با اردوی خود درپاکستان بجنگیم وعلاقمند نستیم که پاکستان را خراب نماییم .این موضع گیریهای وبخصوص پیام ملاعمر نشان میدهد که خواست وی درواقع خواست استخبارات پاکستان است واینکه مساله جنگ بانیروهای بین المللی درافغانستان شدت وحدت پیدانماید وخارجیها هرچه سریع تر ازافغانستان بیرون شوند،مطلب اصلی پاکستان است زیرا پاکستان مناسبات خود را درحد بسیارخطرناکی با غرب وآمریکا تنزل داده وبجای غرب دنبال الترناتیف چینی است .

درطی ماه های اخیر مقامات پاکستان چندین بار به چین رفتند وهم اکنون اشفاق پرویزکیانی رییس ستاد مشترک اردو  وجنرال قدرتمند پاکستان، سرگرم دیدار ازچین است وی ملاقاتهای بسیار زیادی با مقامات سیاسی ونظامی چین داشت وازجمله مذاکرات جدی، با نخست وزیر چین بود دراین ملاقات ها بوضوح ازهمکاریهای بسیارگسترده وبی سابقه درعرصه های سیاسی ونظامی بین دوکشور،سخن گفته شده واین نوع روابط ،انتخاب الترناتیف چینایی بجای آمریکایی را نشان می دهد وپاکستان باولع زیاد این کاررا انجام می دهد که دیگرمتحد سابق ووفادارآمریکا نباشد وپاکستان بسیارخرسند است که نیروهای آمریکایی ازافغانستان شکست خورده خارج شوند.

باتمام مسایل که پیش آمده این مساله روشن نشده که مدیریت طالبان ازدست پاکستان واستخبارات آن، خارج شده  وبدست آمریکا قرارگرفته باشد زیرا ملاعمر رهبرکاریزمای طالبان درکنارپاکستان وباسیاستهای استخبارات آن کشورهماهنگ است ودفترقطر هم بیرون ازمدیریت وکنترل پاکستان نیست .

دراین میان نگرانی افغانستان درچیست؟ رسانه های پاکستان باصراحت به نگرانی وتشویش دولت کابل اشاره کرده وگفته است که کابل ازاین جهت آشفته خاطراست که مبادا آمریکاییها باطالبان وارد معامله جداگانه وخطرناک وغیر قابل پیشبینی شود.مفهوم این دلهره گی این خواهد بود که دولت افغانستان درکشتی نرمی که اعلام کرده بود شکست بخورد زیرا دولت افغانستان بزرگترین اشکالش درسیاست خارجی این بوده که نتوانسته اعتماد لازم را بوجود آورد حکومت بخوبی میزان این بی اعتمادی را درک می کند ومی داند که اکثر پلهای را درمناسباتش با جامعه جهانی ویران ساخته واین خرابی درحد ممکن است رسیده باشد که برای آمریکا، ملاعمر وحامد کرزی بعنوان برادران دوقلو نگریسته شود وهیچ فرقی باهم نداشته باشد که کدام یکی درکابل حاکم می شود مهم منافع آمریکا است که دولت حامد کرزی نیزبه منافع آمریکا اهمیت نداده وتضمین وگرانتی ازطرف ازدولت افغانستان وجود نداشته.

دولت افغانستان میزان خرابی ارتباطاتش را با واشنگتن درک می کند وبه همین دلیل نگران است که آمریکا وارد معامله ای جداگانه ای شود که دولت افغانستان ازآن بیخبر باشد وغافل گیر شود.آمریکا درمذاکراتش قطعا نخواسته که دولت افغانستان باید درجریان گفتگوها، حضور داشته باشد واصرار به شرکت  نمایندگان افغانستان نداشته است. ازطرفی هم طالبان تاکنون معترف به برسمیت شناختن حکومت کابل نیست ویکی ازدلایلی که افغانستان درجریان گفتگوهای صلح آمریکا با طالبان نیست ،موضع گیری سرسختانه ومخالفت طالبان با حضورحکومت افغانستان درهرنوع مذاکرات بوده. طالبان شروط مذاکرات خود را اعلام کرده که خواست شان ازاین مذاکرات بیرون شدن نیروهای خارجی وآزادشدن زندانیان سیاسی شان است.

بنابراین ملاحظه می گردد که درمذاکرات جاری دولت افغانستان هم ازطرف آمریکا وهم ازسوی طالبان مورد بی مهری قرارگرفته ودوطرف مذاکره کنند حکومت کابل را درتنگناه قرارداده واهمیتی برای افغانستان قایل نشده اند. دلیل قهر وناراحتی حکومت افغانستان قابل درک است ومی باایست دربرابر این تنگنای طراحی شده ازخود عکس العمل نشان دهد.

عکس العمل افغانستان متناقض وآشفته بود وتاکنون موضع تاثیر گزار نداشته مخالفتهایش را یکی پس ازدیگری کنارگذاشته ومی خواهد به یک نحوی خودرا هماهنگ با جریان گفتگو ها نماید ولی بعید بنظر می رسد که خواست افغانستان مبنی بررهبری جریان مذاکرات درنظرگرفته شود زیراطالبان بارهبری حکومت افغانستان موافق نیست ونمی خواهد که درمذاکرات حضورداشته باشد که دولت افغانستان آنراهدایت نماید.

 این مخالفت هم دلیل تشکیلاتی وهم دلیل خارجی دارد دلیل داخلی ودرون تشکیلاتی اش این است که طالبان درتحلیل درونی سازمانی خود براین باوراست که حکومت افغانستان دست نشانده کافران وغرب است وبادولتی دارای این خصوصیت نمی شود، مذاکره کرد وازلحاظ شریعت حرام است حرمت نشستن با دولت افغانستان مصرف درون تشکیلاتی دارد زیراطالبان به مسایلی شریعت بسیاراستناد می کند وسعی دارد درداخل تشکیلات تمامی کارشان را منسوب به شریعت نماید بعبارت دیگرایدلوژِی درداخل تشکیلات برای طالبان بسیارمهم است زیرا با ایجاد باورهای اعتقادی آنها توانسته هزاران انتحاری را تربیت نمایند وبرای کشتن مردم افغانستان آماده سازند وبفرستند.

ولی درخارج ازتشکیلات استدلال طالبان ، استدلال استخباراتی است وگفته است که دولت افغانستان دست نشانده آمریکا است پس بهتر است با خود آمریکا مذاکره کرد .این مساله را مجاهدین نیز درسالهای هشتاد ونود دنبال می کرد ومی گفتند که بادولت کابل که غلام مسکو است مذاکره ندارند ومی خواهند باخود روسها گفتگو داشته باشند.استدلال رهبران مجاهدین درآن زمان برخواسته ازیک مساله بیرونی بود ودولتهای پاکستان، منطقه ، کشورهای عربی ،آمریکا وغرب این استدلال رابخورد آنها داده بودند.

حرف طالبان ازنفی حکومت افغانستان وانتخاب مذاکره با آمریکا، حرف خود شان نیست واین مساله دیکته شده ازطرف استخبارات پاکستان است.بااین وضع گفتگوهای پنهان وآشکار با طالبان ادامه می یابد وافغانستان هم چنان درحاشیه خواهد بود واین تنگنا هارا برای حکومت افغانستان عمدا ساخته است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد