نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

دونگاه ملی وقبیله ای بمسایل افغانستان

دونگاه ملی وقبیله ای بمسایل افغانستان

 

 

آلمان درحوزه اروپا کشوری بسیارثروتمند وموفق است این کشور درمسایل بین المللی نیز سهم بسزایی دارد افغانستان یکی ازکشورهای است که درسیاست خارجی المان جایگاه ویژه ای را بازکرده .آلمان علاوه برحضور پنج هزاره نظامی شان، درعرصه های سیاست وصلح افغانستان می خواهد نقش برجسته داشته باشد.این کشورهماهنگ با آمریکا وکشورعربی قطر بیش ازده ماه است که میزبان گروه های صلح ومذاکره هستند دوکنفرانس بین المللی بن اول 2001وکنفرانس بین المللی بن دوم سال 2011 ازجمله اقدامات برجسته ای کشورالمان درمورد افغانستان است.

 

صلح با طالبان را بیشتر اقای مخایل اشتاینرنماینده آلمان درامور افغانستان دنبال کرده وتاکنون شش دورمذاکرات بین تیم ملاعمر به رهبری طیب آغا ،شهاب الدین دلاوروشیرمحمد استانکزی با آمریکاییها درالمان صورت گرفته وسازمان دهنده  اصلی آن مخایل اشتاینراست واین مذاکرات ظاهرا به نتایجی هم باید رسیده باشد که ایجاد نمایندگی برای طالبان درقطر ودرخواست آزادی رهبران طالبان، مولوی خیر الله خیرخواه، مولوی نورالدین نوری، مولوی محمد فضل، ومولوی عبد الحق وثیق ازجزیره گوانتونامو ازجمله دست آوردهای تلاش صلح المان درمورد افغانستان است گزارشهای تایید نشده ای نشان می دهد که رهبران نامبرده طالبان اززندا رها شده اند.

شکی وجود ندارد که طالبان مسئولیت تاریخی جنایت، بیرحمی،انتحاروقتلهای عام های که خود شان ضروری می دانسته ،بعهد دارد طالبان یک جریان سیاسی ایدلوژیک متحد القاعده است وبرای گرفتن قدرت هرگزازراه های مسالمت آمیز مبارزه نکرده، گرفتن قدرت با روش القاعده کارآنها بوده اند.درک این مساله اهمیت  بسیاردارد که گروه های سیاسی برای کسب قدرت چه گونه مبارزه می کند، قهرآمیز، خونین، توام با انتحار،انفجار، بیرحمی کاری که طالبان ،گروه القاعده،شبکه های تروریستی مثل لشکرجهنگوی ، لشکرطیبه ، سپاه صحابه،درپاکستان وگروه ابومصعب زرقاوی درعراق وشبکه تروریستی اولاکی دریمن وشبکه محمد الباذل درسومالیا،مرتکب می شدند تمام این گروها بخاطر کسب قدرت، می جنگند اما باروش های غیر مدنی وغیر دموکراتیک.

درکناراین گروهای تبهکار ،گروهای سیاسی دیگری هستند که باروشهای مدنی مبارزه می کنند وحاضراست کشته شوند بزندان وشکنجه ومحروم ازهمه چیز باشند ولی هرگز حاضر نیست که بخاطر گرفتن قدرت خونی ازدماغ کسی جاری شود. تفاوت حضورآن دسته  ازرهبران سیاسی افغانستان مثل ضیاء مسعود،حاجی محمد محقق،جنرال عبد الرشید دوستم ،امرالله صالح درکنفرانس آلمان که دید گاهای سیاسی خود را درچهارچوب قانون اساسی واحترام به آن اعلام داشته اند وتاکید کرده اند که درهرجای ودرهرکنفرانسی حاضر می شوند ، نظرات ومطالبات سیاسی خود را بیان می کنند.

 آنها درداخل کشورنیز مواضع خودرا بیان کردند وبمردم افغانستان گفتند که بجای نظام ریاستی ،تاکید به نظام  پارلمانی دارند وآنها ساختارغیر متمرکز را نسبت به قدرت وحشتناک متمرکز فعلی ،ترجیح می دهند.انحصارقدرت به دست یک نفرهمان دکتاتوری است.آنها درمواضع خود گفتند که درساختارنظام نقش احزاب باید برجسته باشند واحزاب درواقع قاعده دموکراسی است.درکنفرانس آلمان رهبران سیاسی نظرات خود را با جامعه بین المللی درمیان می گذارند آنها دریک قطع نامه هفت ماده ای بوضوح به مسایل انتخابات با رای تناسبی وبنقش گروهای سیاسی درساختارحکومت ، انتخاب والی ها ، اشاره کردند.آنها گفته اند که مذاکرات صلح با مشارکت ملی انجام شود واحزاب با فکرغیر طالبانی نیز باید شریک گفتگوها باشند مذاکرات نمی تواند تنها درانحصار حکومت قرار داشته باشد.رهبران جبهه ملی گفته اند که جریان مذاکرات را یک مرجع معتبر بین المللی نظارت نمایند رهبران جبهه ملی درالمان گفته اند که فداکاریهای ملت افغانستان وجامعه جهانی درحال تضییع شدن است اینها مسایلی است که رهبران معتبر سیاسی درکنفرانس المان مطرح کردند  واین حق طبیعی ومسلم آنها هستند که دیدگاهای سیاسی شان را درمورد ساختار نظام والزامات آنرا  بصورت منطقی ومسالمت آمیز مطرح نمایند .حضوررهبران شناخته شده ومعتبرکشوردرآلمان بسیار متفاوت است با حضورنمایندگان شبکه دهشت افکن که با خشونت ، عملیات انتحاری ، قدرت را درکابل مجددا بدست آورند وبرای رسیدن به  آن ، دریای خون جاری نمایند.

رسانه های خبری درافغانستان وجهان تاکنون اجلاس المان را گزارش نداده واطلاعاتی اندکی وجود دارد که دراین کنفرانس ازغربیها چه مقاماتی رسمی وغیر رسمی شرکت کرده اما افرادی دررسانه های مربوط به حکومت ،ظاهر شده واظهارات بسیارنامردانه ای درمورد رهبران سیاسی کشورداشته اند.نگاه این افراد به مسایل سیاسی کشور قومی وقبیله ای هستند آنها نمی توانند تکفیک نمایند که مبارزات سیاسی درچهارچون قانون ،مسالمت آمیز،بدور ازخشونت با مبارزات انتحاری وارتکاب جنایت فرق دارند.این رسانه ها با این افراد هرگزنگفته اند وتوضیح نداده اند که رهبران طالب وشبکه حقانی خاین وجنایت کارهستند. ولی متاسفانه آنها گفته اند که رهبران سیاسی وسرشناس کشورکه برای بیان دیدگاه های روشن شان، به المان رفته اند ، ودیدگاه ها متفاوتی نسبت به حکومت پیداکرده اند ،اینها باید بعنوان جنایت کارتجزیه طلب ،مجازات شوند.

سئوال اساسی دراین است که چرا چنین سخنی آنها درمورد رهبران شورای کویته،که استاد ربانی را ترورکرد ند نمی گویند وچرا درمورد شبکه حقانی که دها حمله انتحاری را به دوش گرفته است سکوت کرده وچیزی نمی گویند وچرا خواهان محاکمه ومجازات برای شان نستند.

دلیل مساله نوع نگاه به قضیه افغانستان است آنها نشان داد ند که نگاه ملی به سیاست ندارند قضاوت شان قومی وقبیله ای هستند رهبران جنایت کارطالبان وشبکه حقانی بدلیل انیکه متعلق به تبارشان هستند واینها نیز تحلیل گران تباری وبا نگاه قومی به مساله نگاه می کنندوهرگزراضی نمی شوند که بگویند رهبران شبکه های شورای کویته ،شبکه حقانی ،مرتکب جنایت شده اند .ملاضعیف گفته است که خشونت درزمان امارت طالبان ضروری بود. آنها درزمان امارت شان مرتکب نسل کشی شدند کشتارهای بسیارزیادی را درشمال و مرکزافغانستان راه انداختند دریکاولنگ درزمستان2000 ازکشته ها پشته ساختند کشتار باندازه گسترده وبیرحمانه گزارش شد که دبیر کل سازمان ملل خواهان تحقیق جنایت یکاولنگ شدند.

اما درمرحله دوم که طالبان قدرت را ازدست دادن می بینیم که بشترین جنایت را طالبان درمورد مردم پشتوزبانان، مرتکب شدند کشتار درکابل بانک درشهر جلال آباد مساله ای درناکی بود که مظلومیت مردم بیگناه که درکابل بانک برای گرفتن معاش شان آمده بودند کم ترازمظلومیت اهالی یکاولنگ نیست. درکابل بانک مردم بیرحمانه قتل عام می شوند درحالیکه همه ازمردم پشتوزبان ما است درجریان ده سال گذشته تمامی جنایت طالبان متمرکز بوده درمناطق شرق وجنوب افغانستان وهمه جنایت درحق مردم پشتوزبان ازطرف طالبان صورت گرفته است.

طالبان ثابت ساخته که قوم برای شان مهم نیست آنها برای گرفتن قدرت باروشهای القاعده و غیر دموکراتیک کار می کنند وباخشونت می خواهد قدرت را بگیرد وباخشونت می خواهد حکم براند.تفاوت وتمایز این گروه با دیگرگروهای سیاسی درهمین است .رهبران معتبر وشناخته شده ای که درآلمان جمع شدند هدف شان فقط بیان دیدگاه های سیاسی شان هستند.آنها مواضع خود را پیش ازسفربه آلمان درگردهماییهای مردمی ابرازداشتند شاخص ترین دید گاه های سیاسی شان ساختارنظام پارلمانی ،بجای نظام ریاستی ، قدرت غیرمتمرکز، نقش احزاب درسیاست ،انتخابات با روش تناسبی بجای رای غیرقابل انتقال و به علاوه اینکه گفتگوی صلح با طالبان ،صورت ملی داشته باشد ونه انحصاری..اعلامیه ای هفت ماده ای بلوغ سیاسی درمورد ساختار نظام را ، نشان میدهد رهبران سیاسی نگاه ملی به مساله افغانستان دارندومی خواهند درکادرقوانین ،مطالبات وخواسته های شان را با مردم وجامعه بین امللی درمیان بگذارند  شرکت درکنفرانس المان ، فلسفه ای بیان دیدگاه ها ی معتبر با جامعه بین المللی است واین مساله درشرایط حساس کشور مهم وضروری می باشد ونمی شود  گروهای مهم سیاسی ازکنارقضیه بی تفاوت بگذرد. طالبان وحکومت افغانستان جز ازمسایل افغانستان است ونه تمام آن. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد