نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

مفاهیم مندرج درموافقت نامه ای استراتژیک افغانستان وآمریکا

مفاهیم مندرج درموافقت نامه ای استراتژیک افغانستان وآمریکا 

 

مقامات سیاسی درکشورگفته اند که با گذشت یک سال نیم مباحثه درمورد موافقت نامه استراتژیک ،سرانجام این سند را رئسایی جمهوردوکشورافغانستان وآمریکا دردوم ماه می، سالگرد مرگ اسامه بن لادن امضا کردند.مفاهیم مندرج درسند بگونه ای تنظیم شده است که ممکن است هرحکومتی درافغانستان ویا آمریکا آن را به نفع خود توجیه وتفسیرنماید. 

چنانچه دیدیم رییس جمهوراسلامی افغانستان به دلیل اعتقاد به نظام ریاستی ومخالفت با نظام پارلمانی صدارتی،درفردای آن روز،طی یک کنفرانس خبری با صراحت اعلا م داشت که "مرکزیت نظام" درافغانستان شرط اساسی امضای سند استراتژیک بود. منظوررییس جمهورازنظام مرکزی همان نظام ریاستی متمرکزفعلی است.درحالیکه درسراسر هشت بخش ازسند مراجعه ومطالعه شود شما هیچ گاهی به عبارات که مبیین نظام متمرکزریاسی با شد، برنمی خورید. دریک مورد اشاره به نظام "یونی تری" شده است که درمقابل نظام فدرالی است.مخالفین نظام ریاستی متمرکز، هرگزبا نظام مرکزی درافغانستان مخالف نستند آنها نگفته اند که ما درافغانستان نظام فدرالی می خواهیم. 

اپوزیسیون تاکید کرده اند که ساختارسیاسی غیرمتمرکزپارلمانی باشد این فکرمی تواند عین” نظام یونی تری" نظام پارلمانی صدارتی می تواند همان نظام یونی ترال دربرابرنظام فدرال تفسیرشود.نظام ریاستی متمرکزفعلی هرگزدرسند دیده نشده است واین ازبرداشتهای رییس جمهوراست که بایک ذهنیت قبلی براحتی گفته است که شرط امضای سند با آمریکا "مرکزیت نظام درافغانستان " بود که منظورایشان ازاین عبارت همان نظام متمرکزی ریاستی است. 

ازمفاهیم دیگرمندرج درسند استراتژیک، تاکید وتکیه براصول وارزشهای مشترک بین دوکشوراست درسند اشارات خیلی صریح به حقوق شهروندی ،برابری اتباع افغانستان، تاکید زیادی به حقوق زنان کشورشده است اینها ازاصول وارزشهای جامعه ای آمریکا است که درموافقت نامه مشترک بین آمریکا وافغانستان به آن اشارات واضحی شده است.مساله دموکراسی، انتخابات شفاف،بدورازمداخلات خارجی وداخلی ازدیگرمسایل مندرج درسند استراتژیک است. 

رییس جمهورکرزی ازاین پاراگراف نیزبه نفع خود بهره گرفته است .درکنفرانس خبری خود گفت: که درجریان انتخابات به هیچ خارجی حق مداخله را نمی دهد. منظورازمداخلات خارجی وشرح که رییس جمهورداده است این است که اجازه نظارت به خارجیها درامورانتخابات داده نمی شود زیرا ایشان بوضوح می گوید که درانتخابات گذشته خارجیها، مداخله کردند.درانتخابات ریاست جمهوری سال 1388 نظارت خارجیها ازامورانتخابات بودند که باعث کشمکشهای زیادی بین رییس جمهورکرزی وناظرین بین المللی گردید.ازمسایل دیگردربخشهای ازسند،مساله ای صلح وامنیت است که هردوکشورروی آن تاکید کرده اند.  

موضوع مقابله با تروریزم که مشخصا ازالقاعده ووابستگانش نام گرفته شده است،یکی دیگرازمسایل بسیاربرجسته درموافقت نامه است هردوکشورمتعهد شده اند که مبارزات هماهنگ شان را درجنگ با القاعده ادامه دهند.آموزش نیروهای افغانستان ازبخشهای دیگری این سند است آمریکا درچندین مورد تاکید کرده است که پس ازسال دوهزارچهارده هم چنان به نیروهای افغان کمک می رساند به آنها آموزش می دهد،امورمربوط به لوجیستیک را دراختیارشان می گذارد آمریکا درکنارنیروهای افغان درجنگ با القاعده قراردارد.انتقال امورامنیتی ازدیگرموضوعات برجسته درسند است دراین سند بکرات گفته شده است که درسال دوهزارچهارده همه امورامنیتی ونظامی به نیروهای افغان واگذارمی شوند.انتقال امورامنیتی به نیروهای افغان ازموضوعا ت است که رییس جمهورآمریکا دربگرام خطاب به مردم آمریکا اعلام داشت که جنگ درافغانستان به پایان خود رسیده است وفرزندان شما به خانه های شان برمی گردد وی گفت: ما با افغانستان یک توافقنامه مهمی را با مضا رساندیم. 

درسند به مساله کشورهای همسایه اشاراتی شده است دریک مورد آمده است که : افغانستان نقطه ای آغازعملیات نظامی علیه کشورهای همسایه افغانستان نمی تواندباشد. برخی ازمفسرین سند گفته اند که این متن مفهومش این است که اگرازجای دیگری به افغانستا حمله نظامی صورت بگیرد درمراحل دومی وسومی می شود ازافغانستان به کشورمتجاوز عملیات مشترک را سازماندهی کرد.دراین خصوص درسندذکرشده است که اگرافغانستان مورد تعرض امنیتی قراربگیرد دوکشورمشترکا اقدامات دپلماسی،سیاسی،اقتصادی ونظامی درچارچوب قوانین خواهند داشت.درعرصه های غیرامنیتی نیزمسایل وموضوعات مهمی گنجانده شده است درسند آمده است که درامورتجربیات علمی بین دوکشورهمکاری همه جانبه صورت می گیرند آمریکا دراین زمینه هرنوع کمک را دراختیارافغانستان می گذارد وتبادله ای معلومات علمی بین دوکشورانجام می شود. 

درعرصه های تجارت ،زراعت،نیزتعهدات آمریکا به افغانستان کرده است که این نوع کمک ها برای افغانستان فوق العاده مهم وحیاتی است.آمریکا دراین سند گفته است که به افغانستان کمک های مالی می کند اما مقدارواندازه ای آن مشخص نشده است. درنشستهای بن دوهزاریازده ، ودرکنفرانس برکسیل آبریل دوهزاردوازده گفته شده اند که سالانه به افغانستان چهارملیارد یک صد ملیون دالرکمک می شود درنشست برکسیل آقای راسموسن اعلام داشت که این کمک ها، دربین کشورها سهمیه بندی می شوند.سهمیه آمریکا معلوم نیست درسند هم اشاره  به آن نشده است.رییس جمهورکرزی تاکید زیادی داشت که مقدارکمک آمریکا به افغانستان باید درسند، مشخص شود ولی به نظرمی رسد که به دودلیل حد حدود کمک ها مالی مشخص نشده است یکی اینکه درداخل کشوربه شدت تبلیغات راه افتاد که رییس جمهورکرزی پیمان استراتژیک امضای می کند وافغانستان را به آمریکا به این مقدارمبلغ فرخته است. 

گذشته ازاین مساله درنشست بروکسیل گفته شدکه اندازه کمک های نقدی درکنفرانس شیکاگو معین می شود ممکن است درنشست ماه می درشیکاگو مقدارکمک آمریکا پس ازسال دوهزارچهارده معلوم شود.یکی ازمسایل خیلی مهم که دربخش مرتبط به همسایه های افغانستان تذکرداده شده،مساله عدم تعرض ازخاک افغانستان است وموضوع پایگاه های دایمی نظامی آمریکا درافغانستان به شدت ازسویی رئسایی جمهوردوکشور،رد شد آقای اوباما ورییس جمهورکرزی به کشورهای همسایه اطمینان خاطردادند که آمریکا درفکرایجاد پایگاه دایمی درافغانستان نیست استدلال مرتبط به این قضیه را آمریکاییها این گونه بیان داشته اند که همسایه های افغانستان نسبت به این مساله حساس است . آمریکا درافغانستان درفکرتاسیس پایگاه نظامی نست. 

 

  رییس جمهورکرزی به همسایه های افغانستان اطمینان خاطرداد که ازخاک افغانستان به هیچ کشورهمسایه تعرضی صورت نمی گیرد البته درمتن توافقنامه آمده است که افغانستان نقطه ای آغازی برای حمله نیست اما به مساله پس ازشروع حمله، ساکت است که برداشت این است که درمراحل بعدی افغانستان می تواند مراکزعملیات وعکس العملهای شدید نظامی باشد.

درسنداستراتژیک به یک نکته ای بسیارمهمی دیگری نیزاشاره شده است که با تاسیس کمیته مشترک، مسایل امورامنیتی درطی سندهای جداگانه پس ازبحثهای طولانی حد اقل تایک سال دیگر،تنظیم وارائه می شود.امورامنیتی ونحوه ای حضورنیروهای آمریکایی پس ازسال دوهزارچهارده درافغانستان به اندازه ای که قراراست درافغانستان حد اقل درچهارپایگاه عمده ای افغانستان ،بمانند،چه گونه باشد اینها درکمیته مشترک بحث واسناد آن ترتیب می شود.درپایان توافقنامه ای مشترک واستراتژیک به مسایل دیگری نیزاشاره شده است وآن اینکه هریک ازطرفین می تواند طی یک پیشنهاد رسمی خواهان نقض وکنارگذاشتن آن شود ویا اینکه طرفین پس ازسال دوهزاربیست چهارخواهان تمدید این سند شود این ها ازمسایلی است که درسند بعنوان تسهیلات ذکرشده است که البته این گونه پیش بینیها به نفع افغانستان نیست. 

نقض سند ویاکنارگذاشتن آن سودی برای افغانستان ندارد.درمورد میکانیزهای اجرایی وعملی این موافقت نامه مجاری دپلماتیک را ذکرکرده است که خیلی شفاف نیست. دستگاه دپلماسی طرفین چه گونه می تواند میکانیزم اجرایی آن را پیش ببرد. دررسانه های غرب درمورد الزامات عملی این سند شک تردید های ذکرشده است درختم سند میکانیزم وضمانتهای اجرایی آن را محول به اقدامات دپلماتیک کرده است.با قرائت موافقت نامه استراتژیک به این مفاهیم می تواند دست یافت که اصولا همه آن مسایل مندرج درسند،به سود افغانستان است وکاستیهای اندکی دارد که نمی تواند اصل متن را خدشه دارساخت. 

تنها مساله ای که برای من بعنوان یک ناظرجستجوگرحل نشده است الزامات عملی، حقوقی وقانونی این موافقت نامه است.این سند می تواند بخوبی اجرای نشود وازمفاد آن حکومت افغانستان بخوبی نتواند استفاده نماید ویا اینکه آمریکا زیرقول قرارخود بزند وبه مفادات آن عمل نکند اینها می تواند ازنگرانیها ی مرتبط به این سند باشد.اما سند دراصل تماما به نفع افغانستان است ولی با عملی نشدن می تواند تبدیل به یک کاغذ معلق درهوا شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد