نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

بگیر که نگیرد

بگیر که نگیرد


 

شاید کسی ازاین جمله به دلیل خیلی عامیانه بودن،خوشش نیاید ولی فکرمی کنم درمتن همین جمله های عامیانه درگویش روزمره ای مردم، مفاهیم جدی وکلانی نهفته است.آقای فقیریار معاون پیشین سارنوالی با شکایت دکتراسپنتا،به پانزده هزار افغانی درمحمکه ابتدایی  محکوم می شود.فقیریار این حکم را قبول نمی کند.آقای اسپنتا زمانیکه وزیرخارجه بود متهم شد که مبلغ پانصد هزاردالربابت مساله انتقال حجاج به مکه ، به مردم افغانستان ،خساره وارد کرده است.

 

فقیریارمتهم است که این مبلغ را دکتراسپنتا باید ازشرکت خارجی به خزانه ای افغانستان برمی گردان اما این کاررا علیرغم تعهد ،نکرد.پول را شرکت حمل نقل خارجی خورد.این مساله برای دکتوراسپنتا گران تمام شد.وی ازفقیریارشکایت کرد که وی را متهم به فسادمالی کرده است وبه یک نحوی درخورد ذی نفع وبا آن شرکت حمل نقل خارجی دست داشته است.فقیریارمعاون پیشین سارنوالی درمحکمه ابتدایی به جزایی پانزده هزارافغانی محکوم می شود.فقیریارخود را حق به جانب می داند واین مبلغ را قبول نکرد وگفت درمحکمه استناف برائت می گیرد.برخی دکتراسپنتا را ملامت کرده که دریک مساله به این کوچکی فقیریار را بازنشسته را، به دادگاه کشانده درحالیکه همکاران داکتردرنظام حکومتی متهم به اختلاس ملیونها دالرمی باشند.مورد زاخیل وال هنوزحل ناشده است.زاخیل وزیرمالیه نظام وازهمکاران داکتراسپنتا،در دستگاه حکومت است.کابل بانک ماجرای غم انگیزی دارد نهصد شست ملیون دالرازپول مردم توسط سهام داران کابل بانک بغارت رفت وزارت مالیه، کابل بانک تخلیه شده را با پول مردم ازوزارت مالیه پرمی کند اما تاهنوزسهام داران کابل بانک بدیهای شان را نداده .دوروزپیش مقامات قضایی حکومت گفتند که محمود کرزی وحسن فهیم هیچ کدام بدیهای شان را به کابل بانک برنگردانده اند.

 

مسئولین جدید "نوی کابل بانک" نیزمتهم اند که صورت حسابهای کابل بانک را بدرستی به مراجع قانونی برای بررسی ومطالعه ارائه نکرده اند.موارد وحشتناک دیگری فساد واختلاس درحکومت که داکتراسپنتا رییس امنیت ملی آن است،روی داده،ولی کسی ازمقامات برجسته وعدالت خواه نظام توجه ندارند.اما فقیریاربیچاره را که بازنشسته شده وگفته است که پانصد هزاردالررا شرکت خارجی خورده،به ریش سبیل دکتوربرخورده وی را به دادگاه کشانده است.این مساله ازباب همان جمله ای مردم است که " بگیرتانگیرد"فقیریارباید گرفته شود وپانزده هزارافغانی محکوم گردد اما کسانی دیگری ملیونها دالرراغارت کنند ولی هیچ کسی پاسخ گو نباشد البته این مساله درکلیت نظام ومقامات برجسته آن برمی گردد.سیاست " بگیرتانگیرد" ازمشخصه های بارزحکومت رییس جمهورکرزی است.ایشان درمجمع عمومی براحتی منکروجود وریشه طالبان تروریست درافغانستان می شود ودربیانیه ای خود به ساده گی اعلام می کند که تروریست ریشه درافغانستان ندارد وبرای سرکوب تروریستها مردم افغانستان را درقریه های افغانستان نکشید.تروریست ها درآن طرف مرزلانه های امنی دارد.این همان داستان "بگیرکه نگیرد" است.

 

رییس جمهورمنکرتروریست درقریه های افغانستان است وهمه این کشتارها ،حمله های انتحاری،تهاجم سبزها برآبی ها،گردن زدن اطفال،وسربریدن مسافران درمسیرراه کابل وبامیان، حمله به مراکزدرمانی، عملیات انتحاری دربازار،ریشه درافغانستان ندارد همه اینها ازآن طرف مرزمی یایند.رییس جمهورطالبان را اصلا دشمن مردم افغانستان نمی داند آنها برادران رییس جمهورکرزی هستند اما ناراضی شده اند.آصف علی زرداری درعکس العمل به سخنان رییس جمهورکرزی بیانیه ای ایراد می کند که کشورش را قربانیان تروریزم می داند زرداری رییس جمهورپاکستان به شدت به این مساله حمله ورمی شود که تروریستها،درخاک پاکستان ومورد حمایت پاکستان می باشد وی درسخنرانی خود این مساله را قابل قبول نمی داند که پاکستان منبع وریشه تروریستها باشد.وی اشاراتی به خسارات وتلفات درکشورش ازسوی تروریستها،می کند.خانم کهرنیزگفته است که پاکستان درجنگ با تروریزم چهل هزارازمردم پاکستان را ازدست داده  وقربانیان زیادی را درجنگ با تروریستها  متحمل شده است خانم کهرمی گوید:خسارات مالی جنگ با تروریزم تا حال بیش ازیک ملیارد دالربراورد شده است.چهل هزارنیرو وملیاردها دالر،هزینه های بوده که درجنگ با تروریزم پرداخته شده است.

 

آقای زرداری سخنانی تندی درمجمع عمومی داشت ونشان می داد که گفته های رییس جمهورکرزی را قبول ندارد.رییس جمهورکرزی گفته است که تروریستها ریشه دروراء خاک افغانستان دارد.این همان داستان " بگیرتانگیرد" افغانستان وپاکستان شده هردوکشوراتهامات سنگینی رابه طرف مقابل خود حواله می دهند.این مساله یک نوع جدال خطرناک است.سیاست بگیرتانگیرد،درواقع زیربارنرفتن مسئولیت است وقتیکه افغانستان می گوید : درقریه های افغانستان مردم را نکشید وبدنبال تروریستها درآن طرف خاک افغانستا بروید.مفهوم این حرف این است که افغانستان جغرافیایی تروریستها نیست.تروریست منشاء پاکستانی دارد.یعنی اینکه درجنگ با تروریست یخن پاکستان را بگیرید ونه دامن افغانستان را .اینکه رییس جمهورکشورمنکروجود وحضورتروریستها درافغانستان شود وطالبان را برادربخواند،کارافغانستان با پاکستان را مشکل می سازد ازآن طرف پاکستان هرگزاین مساله را قبول ندارد بل خود شان را ازناحیه ای تروریستها،قربانی می دانند.اینها ازموضوعات درد ناک دوکشورشمرده می شود. با این وضع تروریستها درهردوکشور،جایگاه امنی خواهند داشت.

 

اتهامات کوچک وچسپیدن به مسایل ریزوشکایت علیه فقیریار،به یک معنی فراموش کردن مسایل کلانتراست اشکال کاربه همین جاها برمی گردد والا هیچ اعتراضی نیست که مسایل ازطریق مجرای قانونی رسیده گی شود.فساد های ازنوع کابل بانک،فسادهای که جامعه جهانی را حیرا ن ساخته که پولها را به کی تحویل دهد وزیرمالیه خود متهم به فساد شده است.این گونه مسایل درد ناک تعقیب نمی شود اما درمحاکم کشورفقیریاربه محاکمه کشانده می شود وپانزده هزارافغانی جریمه می شود.محاکمه مقامات نورستان ووالی پیشین آن اقای بدرالدین ازهمین قبیل است مجموع فساد واختلاس ودوزدی منتسب به آنها یک صد هشتاد دالرذکرشده است درحالیکه اختلاس های ملیاردی درافغانستان صورت گرفته است اما کسی ازآن خبرندارد.افغانستان دومین ویاسومین کشورفاسد دنیا شناخته شده.مجموع کشورهای یک صد نود چهارکشوراست که گفته شده افغانستان سومین کشورفاسد ازسوی سازمان ملل اعلام شده است.داکتراسپنتا ،فقیریاررا به محکمه آورد. رییس جمهورامروزدرمجمع عمومی سازمان ملل،پاکستان را منبع تروریستها اعلام کرد وازطرفی هم رییس جمهورپاکستان کشورش را مبرای ازحمایت تروریستها دانست وپاکستان را قربانی تروریستها ،اعلام کرداین همان مساله "بگیرتانگیردُ" می باشد. داکتراسپنتا فقیریار را گرفتارمی کند وجمعی والی نورستان ودوستانش را به چنگ قانون می اندازد،تا دوزدان اصلی وحرفه ای ومفسدان درجه یک که دولت افغانستان را،تبدیل به سومین کشورفاسد دنیا،کرده اند،گرفتارنشوند.

 

رییس جمهور درکنفرانس وید یویی با اوباما وهمینطور درمجمع عمومی می گوید: تروریستها درآن سوی مرزلانه کاشانه دارند.یعنی اینکه آنجاها را بکوبید افغانستان تروریستی ندارد قریه های افغانستان پاکیزه ازوجود تروریستها می باشند.آصف علی زرداری می گوید: پاکستان قربانی تروریست شده چهل هزارنفرتلفات داده ودرجنگ با تروریستها،میلیاردها دالر به پاکستان خساره مالی وارد شده است یعنی اینکه تروریستها درجای دیگری مخفی شده آنها را بگیرید ومارا نگیرید،بااین وضع وبا تعقیب سیاست"بگیرتانگیرد" نه مبارزه اصلی با تروریزم انجام می شود ونه فساد ازجامعه ریشه کن می گردد.این نوع بی مسئولیتی وقبول نداشتن گناه ویا انداختن گناه را به دوش دگران،معنی اش این است که افغانستان،اصولا تروریستی ندارد،وازمنظرمقامات پاکستان هم این کشورقربانیان تروریستهای مهاجم وسازمان یافته ازبیرون گردیده ودرپاکستان تروریستی وجود ندارد.

 

نتیجه این گونه سیاست ها این است که این همه تروریست درهردوکشور،به کارهای شان ادامه دهند.مخالفان حکومت می گویند : افغانستان خیلی موفق بود که نگذارد تروریستها درعملیات شبانه وروزانه ازبین بروند.افغانستان با گرفتن دوزدان ومتهمان با گناه وبی گناه که جرم شان  پانزده هزارافغانی اعلام شده است،درواقع مساله اصلی مبارزه را بافساد را گم کرده است.امروز کسی باورندارد که درافغانستان نهادی ومرجعی با فساد مبارزه می کند منتقدان می گویند:"اداره عالی مبارزه بافساد" ازجمله شوخیهای نظام با چند نفربود که دیگراین شوخیهای بی مزه صورت نمی گیرد.واین نهاد هیچ کاری را درجنگ با مفسدان اصلی دنبال نمی کند.تحلیل گران اذعان داشته اند: که فقیریاروبد رالدین وچند مقام پیشین ازولایت نورستان،به این دلیل گرفتارشده که عاملان اصلی فساد درکشورگرفتارنشود این یعنی همان سیاست که مردم آن را به این جمله بیان کرده اند:بگیرتانگیره دت.

سه فکرسیاسی

 سه فکرسیاسی


 

فضای فکری وسیاسی افغانستان درحال حاضر با سه فکر اشغال شده است.افکاردیگردرمقایسه با این سه اندیشه سیاسی ،ناچیز،ندک وغیرقابل درک دانسته شده.فکراول نظام ریاستی ،فکردوم نظام پارلمانی وفکرسوم نظام امارت طالبانی هست.هریک ازاین سه اندیشه طرف دارانی دارند.طرفدارانیکه تا مرزنابودی گام برمی دارند. فکرطالبانی برای مقاصد فکری وسیاسی خود ازهیچ کاری زشتی ابا ندارند آنها همه کارهای شان را بنام اسلام وشریعت انجام می دهند.طالبان درحدی افراط کرده که حتی کودک دوازه ساله را سربریده وگفته اند که برادروی درپولیس حکومت بود وما بخاطرآن وی این گونه گردن زده ایم.

 

طالبان درماه مبارک رمضان بد ترین کشتاررا ،راه اندازی کردند.ده ها مسافررا  درمسیرمیدان وبامیان ازماشین پیاده کردند وآنها را بصورت فجیعی کشتند اجساد جوانانکه سرهای شان را بریدند وطالبان آنها را گردن زدند،غیرقابل رویت است.انسان نمی تواند به آن نگاه نماید.طالب این همه جنایت برای استقراراندیشه ای طالبانی انجام می دهند.آنها خود را مالک اندیشه ای می دانند که بخاطرآن آدم می کشند وکشته می شوند.طالبان باکی ازاین ندارند که با پوشیدن وسکتهای انتحاری،خود را منفجرنمایند.آنها هزاران نمونه ازعملیات انتحاری را درافغانستان مرتکب شده اند ومسئولیت آن کردارها ی پلید را به دوش گرفته اند.طالبان برطبل اندیشه سیاه خود برای استقرارنظام طالبانی مبارزه می کنند وهرگزناامید نستند وازکارهای بیرحمانه شان پیشمانی ندارند.تلاش برای نظام امارت یک فکرسیاسی وبا، بارسنگین اید لوژیک همراه شده وطالبان خود را مالک آن می دانند وبرای آن آدم ها را می کشند.

 

فکردوم اندیشه ای سیاسی با پیشینه ای تاریخی است .نظام متمرکزریاستی وسلطتنی که مبدآء تاریخی آن اززمان امیربی رحم افغان امیرعبد الرحمان خان،گرفته شده است.البته پیش ازعبد الرحمان،تلاشهای برای امارت متمرکزنیزبود ولی پدرنظام امارت متمرکزوسلطتنی،بدون شک امیرعبدالرحمان می باشد.ناسیونالیستهای افراطی درکشور،وی را امیرنام دار وتاج داری می دانند که توانستند نظام متمرکزسلطتنی را ایجاد نماید ازنظرآنها کشتارگسترده ای مردم،امری توجیه شده است.نظام ریاستی قاعده های خونینی دارد واین ساختاربراساس یک تاریخ آلوده به قتل عام ها،استوارشده برخی امیرعبدالرحمان را جانی وبرخی هم وی را ناجی می دانند.مبنای این اندیشه تباردانسته شده نظام متمرکزچه سلطنتی وچه ریاستی یک نوع محرومیت ملی ایجا می کند.شاخصه این نظام مرگ دموکراسی است زیرا دموکراسی براساس قبیله ، سمت،زبان ،نژاد، ومذهب ساخته نمی شود دموکراسی درجوامع انسانی، ازیک مادرمتولد شده وآن احزاب سیاسی است به همین دلیل احزاب سیاسی غیرمسلح مادر،قاعده واساس دموکراسی دانسته شده.شکست دموکراسی درحال حاضردرافغانستان ناشی ازساختارسیاسی می باشد.ساختارکنونی،براساس سلطه وغلبه ای نخبگان بصورت یک تیم،طراحی شده ودراین تیم حق تباری ترجیحات وتقدم براصول شهروندی دارد.عیب دیگراین ساختاراین است که یک نوع محرومیت ملی را بوجود می آورد.

 

درجامعه افغانستان ،مشارکت ملی وحدت ملی،مفاهیمی بی مصداقی درجامعه افغانستان است.مخالفان این نظرمعتقد هستند که نظام ریاستی قدرت را دریک نقطه متمرکزساخته وآن نقطه هم به دلایلی تاریخی دراختیارقبیله وتبارحاکم قراردارد به همین دلیل است که ناسیونالیستهای افغان،زمان امیرحبیب الله خان 1929 را انقطاع تاریخی غیرقابل تحمل می دانند.آنها با حکومت استاد ربانی هم همین رفتاررا داشتند وهرگزباحکومت ایشان ،همکاری نداشتند.حکمتیارصدراعظم دولت مجاهدین درپیشاورتعیین شد اما یک روزبا حکومت ربانی همکاری نداشت وجنگهای ویران گری را برضد دولت استاد ربانی راه انداخت.  جبهه ملی افغانستان درسال 2011 دربن یک منشوری را به امضای رساند البته نظرات سیاسی آنها مورد تایید چند سناتورآمریکایی نیزقرارگرفتند.روهیرا باکرمسئول کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا منشوربرلین را تایید کرد دیدیم که درافغانستان چه قیامتی برپا شد روهیرا باکرازسوی رییس جمهورکرزی ممنوع الدخول اعلام شد.تفسیرمالکان ساختارنظام ریاستی این است که افغانستان با نظام های پارلمانی تجزیه می شود آنها دچارتوهم وحشتناکی دراین مورد هستند وباوردارند که نظام ریاستی مایه استقلال افغانستان است.هرنوع نگرشی سیاسی غیرمتمرکز،پارلمانی،ازسوی طرف داران نظام ریاستی،حمل برتوطئه وتجزیه تفسیرشده اند.

 

فکرسوم درافغانستان ساختارغیرمتمرکز،پارلمانی ، وصدارتی است این طرزتفکربما می گوید که نظام ریاستی مایه بدبختی افغانستان درتاریخ شده است نظام ریاستی،تبدیل به استبداد،دکتاتوری وتوتا لیتراقتداردرجامعه بوده دراین فکرسیاسی وحدت ملی ومشارکت ملی دروغ بیش نیست زیرا غیرازتبارحاکم بقیه ایتنیکها خودرا درسالن وپس دروازه قدرت وتصمیم گیری،احساس می کنند واین احساس یک واقعیت است.نظام پارلمانی وصدارتی مشارکت ملی ووحدت ملی را بوجود می آورد همه احساس می کنند که ازطریق نمایندگان شان درقدرت سیاسی وتصمیم گیری، شریک هستند.لیبیا مثال خوب وقابل درک است با سقوط معمرقذافی درسال2011 این کشوربه سه بخش غرب،شرق،وجنوب تقسیم گردید.نخبگان سیاست درلیبیا این ازخود بیگانه گی را ناشی ازساختارمتمرکزوریاستی معمر قذافی دانسته اند وهمه به این نتیجه رسیدن راه نجات لیبیا ازخطرتجزیه، نظام پارلمانی می باشد که همه مردم ازطریق نمایندگان شان احساس مشارکت درقدرت را داشته باشد.نظام پارلمانی درلیبیا مایه نجات این کشورشد درحال حاضراین نمایندگان سه ناحیه ای شرق،غرب وجنوب هستند که تمامیت ووحدت واستقلال لیبیا را حفظ کرده اند آنها درمرکزقدرت قراردارند قانون اساسی،صدراعظم،قوه ای مجریه ،تصمیم گیری درمسایل ملی را ازآن خود می دانند وبه همین دلیل استقلا ل لیبیا، توسط نمایندگان مردم درپارلمان تضمین شده است.

 

نمایندگان مردم درهرکشوری همانند نخ تسبیح است که دانه های متعدد ومتفاوت را با هم وصل ونگاه می دارند.فکرسوم درافغانستان دنبال یک چنین چیزی است نظام پارلمانی درافغانستان،تکثرها وکتله های اجتماعی را وصل به قدرت می کند نمایندگان مردم ازسراسرکشورزیریک سقف گردهم می یایند آنها،بصوت خط محکم،همه مردم را متحد ویک پارچه نگه می دارند زیرا دلیلی ندارد که احساس بیگانه گی کنند.249 نماینده  دراطاق پارلمان به اضافه مجلس سنا،اطاق دیگرمجلس، درصورت که احساس نمایند درتصمیم گیریهای اساسی کشورسهم دارند وقوه مجریه را درکنترل خود دارند،دراین فرض کسی احساس نمی کند که درپشت دروازه های قدرت وتصمیم گیری قرارگرفته است.فکرسوم برای نجات افغانستان واقتداراین کشورمهم است.این طرزتفکردربرابردواندیشه دیگر،به شدت مورد حمله ای طرفداران فکراول ودوم قرار گرفته است فکراول با فکردوم دریک مورد که حاکمیت تباری باشد،مشترک هست هردوفکراصراردارند که تیم حاکم ازتبارحاکم باید باشد.تفاوت آنها درسیاسی وایدلوژی بود شان هستند.فکرطالبانی امارت اسلامی را توسط تبارخود به اجرای می گذارند آنها درحد متعصب ومتصلب اند که حتی به زبان فارسی حرف نمی زنند.فکردوم درحال حاضر، امارت اسلامی نمی خواهد این فکراصولا قالب برای شان مهم  است قالب همان ساختارنظام ریاستی ومتمرکزاست.محتوای آن می تواند هرچه باشد.

 

به همین دلیل است که روشنفکران زیادی ازتبارحاکم ازجنبش طالبان حمایت کرده اند ودرآینده هم ازطالبان صرف به دلیل تباری پشتیبانی می کنند.این درست است که درمغزاشرف غنی تحصیل کرده ای غرب غیرازآن چیزی اندوخته شده که درمغزملای عمرجای گرفته است اما یک امرآنها را پیوند داده وآن زعامت تباری است.به همین دلیل حمایت حرکت طالبان ازسوی اشرف غنی احمد زی درآخردهه ای نود قابل توجیه است.فکرسوم می گوید نظام را پارلمانی بسازید تا احساس حقارت ازجامعه گم شود زیرا بزرگترین تهدید درجامعه، تبعیض،بی عدالتی ،استبداد،ونظام متمرکزسیاسی وریاستی می باشد.دلیل مساله همان احساس بیگانه گی وتبعیض حقوق شهروندی درساختارسیاسی است.نظام پارلمانی به دلیل مشارکت ملی درقدرت توسط نمایندگان، این ذهنیت را ازبین می برد وهمه درقدرت سیاسی احساس مشارکت دارند.سه فکردرحال حاضرفضای جامعه مارا پرکرده وهرکدام طرفداران دارند که برای تحقق آن جان می دهند.فکرسوم نسبت به دوفکردیگرغریب وتنها به نظرمی رسد اما الزامات جامعه این اندیشه ومالکان آن را به زود ترین فرصت بالا می برند.البته اندیشه سوم هزینه های بسیارزیادی باید به پردازد.زیرا مخالفت فکراول ودوم با فکرسوم بسیارجدی است.

 

خط سوم برنده انتخابات

خط سوم برنده انتخابات


 

حکومت رییس جمهورکرزی به نگرانیهای انتخابات دامن می زند.مارشال فهیم درهجده سنبله با سخنرانی درمراسم سالگرد شهادت احمد شاه مسعود،گفت: اوضاع امنیتی خوب نیست ممکن است انتخابات برگزارنشود.تحلیل گران مسایل افغانستان سخنان مارشال فهیم معاون نمبریک ریاست جمهوری را مایه نگرانی دانسته اند.مرد شماره دو نظام سیاسی افغانستان حرفی راکه گفته است ناشی ازنظرشخصی وی نیست بلکه جمع بندی ازیک سیاست طراحی شده تیم حاکم دانسته شده است.

 

شایعات دیگری را نیزرسانه ها به نقل ازمنابع حکومتی منتشرساخته است.تلویزیون یک دوروزپیش دربخش خبری مهم ساعت شش خود به نقل ازمنابع حکومتی که نخواست نام شان فاش شود این خبررا منتشرکرد که : پیش ازبرگزاری انتخابات سال2014 ،رییس جمهورلوی جرگه اضطراری را دایرمی کند ودرآن موضوعات تغییرنظام ، خط دیورند،وتمدید حکومت رییس جمهورکرزی را به دلیل شرایط امنیتی مورد بحث قرار می دهد. نکته مهم همان تمدید ریاست جمهوری است که با تشکیل لوی جرگه اضطراری،مورد بحث قرارمی گیرد.لوی جرگه های حکومتی عادتا اجندای حکومت را به تصویب می رساند.این خبرمنتسب به منابع حکومتی ،منبع نگرانی دربرگزاری انتخابات می تواند باشد.ضمیمه ای دوخبرکه منبع بزرگ نگرانی می تواند شود.اظهارات مارشال فهیم که اوضاع امنیتی ممکن است مانع برگزاری انتخابات شود ومساله تشکیل لوی جرگه اضطراری با موضوعات تغییرنظام وتمدید قدرت،درواقع پایه های نگرانی درمورد برگزاری انتخابات را تشکیل می دهد.درکناراین مساله اظهارات معاون دوم رییس جمهوردرجمع مردم درقصرصدارت نیزمی تواند منبع سومی نگرانی دانسته شود ایشان درجمع مرد م غرب کابل به این مضمون گفت: حکومت بدیل وآلترناتیف ندارد.کو شما نشان دهید کی می تواند بدیل حکومت باشد.

 

مفهوم سخنان محمد کریم خلیلی معاون رییس جمهوراین است که حکومت افغانستان جانشین وآلترناتیف ندارد بنابراین باید این حکومت بی بدیل به کارخود ادامه دهد.اظهارات استاد خلیلی درکنارگفته های مارشال فهیم وشایعات تشکیل لوی جرگه منابع مهم نگرانی درمحافل سیاسی شده است.تجمع احزاب وایتلافهای سیاسی افغانستان درگردهمایی هتل انترکانتیننتال،درواقع پاسخی بود به همین نگرانیها. بیست حزب سیاسی درگردهمایی با انتشارمنشوردموکراسی ، تاکیدات شان را دربرگزاری انتخابات اعلام داشتند آنها دراین منشوربه شدت نگران برگزاری انتخابات بصورت شفاف می باشند.دربیانیه ای بنام منشوردموکراسی شش ماده را اختصاص به مساله انتخابات داده اند. دراین قطع نامه اشارات به قوانین انتخابات واصلاحات عمیق درمیکانیزم های اجرایی انتخابات کرده اند. مساله بی طرفی کمیشنرها وکمیسیون مستقل انتخابات وشکایات ازدیگرمطالبات احزاب وایتلافهای سیاسی می باشد. شورای همکای احزاب وایتلافهای سیاسی به مساله توزیع کارت الترونیک برای اتباع کشورنیزاشاره کرده است.نظارت ملی وبین المللی ازدیگرخواسته های احزاب وایتلافهای سیاسی می باشد.

 

تجمع فوق العاده مهم احزاب وایتلافهای سیاسی،بخاطرابرازنگرانیهای شان درمورد انتخابات است. احزاب درون وبیرون حکومتی متفقا عقاید شان را درمورد انتخابات بیان داشته اند وباتفاق ارای گفته اند که انتخابات باید درموقع وزمانش برگزارشود.آنها با تغییرزمان انتخابات مخالفت کرده اند.نگرانیها را درشرایط حاضرحکومت ومقامات دولتی دامن می زنند آنها هستند که می گویند: شرایط امنیتی ممکن است مانع ازبرگزاری انتخابات شود.مساله لوی جرگه نیزازسوی مقامات حکومتی شایع شده است واینکه حکومت آلترناتیف ندارد بنابراین باید تیم حاکم بکارهای شان ادامه دهند.مخالفان حکومت می گویند: مقامات حکومتی با طرح چنین مسایلی بزرگترین جنگ روانی ومنبع نگرانی را ایجاد کرده اند.آنها می خواهند فضای را به وجود آورند که انتخابات برگزارنشوند به همین دلیل، بصورت بدبینانه ای گفته اند که :ریگ درکفش حکومت است.دلایلی زیادی وجود دارند که حکومت به نگرانیها دامن زده است.درهجده سنبله غوغا وآشوب درغرب کابل را نیز به عوامل حکومت نسبت داده است دلیل آن این است که حاجی بری ده ها موتوروماشین را درخیابان های غرب کابل بعنوان مارش عزای برای آمرصاحب ،راه انداخته بود .حاجی بری وابسته به یکی ازمقامات مهم کشوراست وبعد شعارهای زنده باد ومرده باد درمصلی شهید مزاری را نیزطرف داران حکومت سازماندهی کردند.

 

مخالفان گفتند که هدف حکومت ازاین کارها ایجاد آشوب وفتنه به خاطر بحرانی کردن اوضاع امنیتی بود امریکه البته حکومتیها آن را بعهده نگرفته است.استادخلیلی شورشهای غرب کابل را ازسوی حکومت ندانسته وآن را محکوم کرد.حکومت اگرطرف دار برگزاری انتخابات نباشد بنابراین دلایلی کافی برای آن داشته باشد انتخابات یک امر ملی است درقانون اساسی تاکیدات زیادی برای برگزاری آن شده است. جامعه جهانی نیزبه این مساله اهتمام زیادی دارد.انتخابات یک مساله ملی که دلایلی بسیاربسیاربالایی بخاطربرگزارنشدنش باشد یعنی اوضاع درحدی بحرانی شود که همه مردم به لحاظ ذهنی متقاعد شوند که برگزاری انتخابات ممکن نیست درحالیکه همه شرایط هم بلحاظ قانونی وهم به لحاظ میکانیزهای اجرایی برای انتخابات سال2014 فراهم است.درزمان انتخابات سال2014 افغانستان 352 هزار نیروی امنیتی دارد درکناراین رقم بزرگ، نیروهای بین المللی نیزحاضرهستند. هزینه های انتخابات نیزتامین شده است.احزاب وجریانات سیاسی وایتلافهای ملی ،جامعه مدنی وجامعه زنان وهمه طیفهای اجتماعی، حامی انتخابات می باشند.هیچ کسی را نمی توان درجامعه افغانستان پیداکرد که با انتخابات مخالف باشند.جامعه ای بین المللی ازانتخابا افغانستان حمایت می کنند.مشروعیت نظام وابسته به انتخابات است.هیچ مانعی درمسیربرگزاری انتخابات نیست با این وضع حکومت باید انتخابات را برگزارنماید.

 

تعلل های حکومت درمورد برگزاری انتخابات یکی همان امنیت است مارشال فهیم درسخنرانی خود به آن اشاره داشت.امنیت با 352 هزارنیروی ارتش ،پولیس ونیروهای امنیتی درکنارنیروهای بین المللی،گرانتی شده است.طالبان دشمن مردم افغانستان دربرابراین همه نیروبا حمایت مردم ،هیچ کاری نمی توانند.اخلال گری طالبان درحدی نیست که پروسه انتخابات را به مخاطره اندازد آگاهان امورامنیتی با صراحت می گویند: اصولا طالبان گروه قابل بازگشت به افغانستان نستند آنها به لحاظ سیاسی مرده اند آنها نمی توانند پروسه های ملی که مردم وجامعه جهانی پشت سری آن قرارگرفته اند را اخلال نمایند.احزاب سیاسی جامعه مدنی،ایتلافهای ملی جامعه زنان ومردم افغانستان همه طرفدارانتخابات وحامی آن می باشند گردهمایی دوروزپیش شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی افغانستان،نشان دهنده اراده آنها درمورد انتخابات را نشان می داد.با این وضع هیچ کسی نمی تواند این پروسه ملی را به چالش بکشد.سوالی اساسی که درمحافل خبری وتحلیلی مطرح می شود این است که اگرحکومت انتخابات را برگزارنکند چنانچه اظهارات مارشال فهیم مشعربه این مساله است دراین صورت چه خواهد شد؟ این سئوال پاسخ روشنی دارد حکومت اگرانتخابات را برگزارنکند دراین صورت با بحران مشروعیت روبرو می شود حکومت که مشروعیتش زیرسئوال رفته  باشد دیگران حکومت نیست مشروعیت ملی وبین المللی حکومت بسته گی به همین انتخابات سال 2014 دارد.

 

 این نکته ای است که حکومت خود به آن واقف است. بنابراین انتخابات برگزارمی شود حکومت نمی تواند مانع آن شود.پخش نگرانیها ازسوی حکومت کاردرستی نیست.سخنان مارشال فهیم بدترین انعکاس را دربین مردم داشت زیرا همه را نسبت به برگزاری انتخابات دچارشک وتردید ساختند.این سخن که ممکن است انتخابات به دلیل امنیتی برگزارنشود،منبع نگرانی ازسوی حکومت دانسته شده است حکومت نباید به مسایل ضد امنیتی، ونگرانی دامن بزند مقامات حکومتی باید دانسته باشد که برگزارنشدن انتخابات مرگ دموکراسی درافغانستان است.حکومت بدون انتخابات هرگزمشروعیت ندارد واین خود سقوط درباتلاق است.نگاهی به اظهارات مقامات حکومتی نشان می دهد که آنها منبع نگرانی احزاب وجامعه ومردم شده اند.سخنان استاد خلیلی نیزازسوی مفسران تفسیرمثبتی نداشته اند اینکه دراجتماع مردم گفته است حکومت بدیلی ندارد شما نشان دهید کی بدیل حکومت می تواند باشد.مفهوم سخنان معاون دوم این است که مردم بین بد وبد ترباید یکی را انتخاب کنند دیگرراه سومی نیست درحالیکه همه می دانند درافغانستان تنها تیم حاکم وطالبان دوقدرت بد وبدترنیست .

 

بلکه جریان سومی نیزوجود دارد که بهترین است "شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی"قدرت سومی است که ریاست جمهورآینده افغانستان توسط این خط سوم تعیین می شود این شورا هرکاندیدی را تایید نماید آن فرد رییس جمهورمنتخب مردم افغانستان درسال 2014 است.مقامات حکومتی این قدرت سوم را نمی تواند نادیده بگیرند.جامعه دوقدرت بد وبدتر ندارد که دوستان حکومتی مردم را می ترسانند که اگرما نباشیم  قدرت سیا ه طالبانی می یایند.هرگزچنین نیست احزاب وایتلافهای سیاسی قدرت سفیدی است که مردم آن را ازمیان دوقدرت بد وبد تربرگزیده اند.اینکه مقامات حکومتی منبع نگرانی شده وبه تشویشهای جامعه دامن می زنند دلیلی جزاین ندارند که برای خود بدیلی جزطالبان را نمی بینند آنها به مردم می گویند شما مخیربین انتخاب بد وبد ترهستید پس یکی را انتخاب نمایید.یعنی انتخابات نداشته باشیم،تیم حاکم قدرتش تمدید شود.ولی مردم باوردارند که درکناردوقدرت بد وبدتر، خط سومی بنام قدرت سفید نیز وجود دارد این خط سوم برنده انتخابات سال 2014 است.

خط ثالث

 

                                             

خط ثالث

 

 

خط ثالث به این دلیل گفته ام که باخط سوم شمس تبریزی قاطی نشود.خط ثالث یک بحث تماما سیاسی است ومرتبط با مسایل روزجامعه ای افغانستان."شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی افغانستان" همین خط ثالثی است که درموازی با دوخط تیم حاکم وگروه طالبان،مطرح می شود این خط یگانه مرجع سیاسی است که رییس جمهورآینده با تایید وحمایت آنها روی کارمی یاید هیچ شبه ای دراین مساله نیست. مقامات تیم حاکم قبول ندارند که خط سومی درسیاست افغانستان نیزهست.آنها درسخنرانیهای خود این گونه وانمود می کنند که اگرتیم حاکم نباشد،بما نشان دهید که کی می تواند،آلترناتیف باشد.ازنظرمقامات تیم حاکم جامعه افغانستان زیرسیطره ای دوگروه می تواند قراربگیرد،طالبان وحکومت رییس جمهورکرزی.

 

وبصورت طبیعی دنبال  این نتیجه است وآن را به این گونه اعلام می کند که تیم حاکم علیرغم مشکلات،فساد،بی کاره گی ،نسبت به گروه تروریستی طالبان،بهتراست وبه مردم می گویند که شما مخیردرانتخاب دوگروه قدرت( طالبان ، وتیم حاکم) قراردارید.اینها اصلا گروه سوم را نمی بینند وبا صراحت مردم را مخاطب قرارمی دهند که بما نشان دهید کی آلترناتیف حکومت رییس جمهورکرزی است؟درحالیکه " یک آگاه مسایل سیاسی براحتی می تواند بگوید: بیست حزب وایتلافهای سیاسی افغانستان می توان،جانشینی تیم حاکم باشد.یاد مان نرود ما درنشست بن پس ازشکست کاندیداتوری عبدالستارسیرت،با پدیده ای بنام حامد کرزی روبروشدیم تیم حاکم ناراحت نشود حامد کرزی را اغلب اعضای شرکت کننده درنشست بن نمی شناختند یکی می گفت: ایشان مترجم نشستهای سیاسی رهبران جهادی درپاکستان بود برخی می گفتند: حامد کرزی رییس دفترحضرت صبغت الله مجددی ویکی ازاعضای جبهه نجات ملی افغانستان است وگروه می گفتند آقای حامد کرزی را درمقام معین وزارت خارجه می شناسند وعده ای می گفتند: ایشان درپاکستان کلاس زبان انگلیسی داشت ومعلم توانا درزبان انگلیسی است.

 

آقای قانونی وقت زیادی رابرای معرفی حامد کرزی برای همکارانش گذاشت وی گفت: حامد کرزی یک شخصیت خوب دریک حزب جهادی کارکرده ومی تواند حافظ دست آوردهای جهاد مردم افغانستان باشد.اطلاعات جامع را آقای لخضر ابراهیمی داشت ایشا ن ازمنابع متعددی اطلاعات درمورد حامد کرزی را گردآوردی کرده بود وخود سازمان ملل، معلومات کافی دراخیتارلخضرابراهیمی گذاشته بود.تیم حاکم حافظ تاریخی خود را ازدست ندهد ونگوید که حامد کرزی جانشین وآلترناتیف ندارد.البته درپشت این منطق قحط الرجالی یک مساله سیاسی وروانی نهفته است وآن اینکه به مردم براحتی بگویند که هیچ آلترناتیفی رییس جمهورکرزی ندارد حتی گفته اند که مارا نشان دهید کی می تواند جانشین رییس جمهورکرزی باشد مفهوم این سخن این است که دورسوم قدرت وانتخابات را نیزبا تیم حاکم ادامه دهیم زیرا کسی نیست اگرتیم حاکم کناربرود،آلترناتیف آن تروریستهای طالب است.مارشال فهیم نیزدرمراسم سالگرد شهاد قهرمان ملی با شک وتردید حتی ازبرگزاری انتخابات صحبت کرد.شایعاتی نیزقوت گرفته است که تیم حاکم پیش ازبرگزاری انتخابات،لوی جرگه اضطراری دایرمی کند که درآن مساله تمدید قدرت وریاست جمهوری رییس جمهورکرزی مطرح می شود.

 

بازگشت تروریستهای طالب،عمده ترین ابزارجنگ روانی برای بقاء قدرت می تواند باشد. تیم حاکم منافعی دراین کشوردارند که فکرمی کنند با انتخابات ممکن است ،منافع شان ازدست برود زیرا باتغییرحکومت، تیم حاکم متضررمی شود.به همین دلیل است که می گویند : برای جلوگیری ازبازگشت طالبان،باید تیم حاکم را نگهه داشت آنها خط ثالث را منکرهستند.بیست حزب وایتلاف سیاسی،را نمی بینند ومی گویند درافغانستان یا تیم حاکم ویا طالبان.درحالیکه تجربه ای تاریخی بما نشان داده که حامد کرزی دربن 2001 به حیث رییس اداره موقت،انتقالی،ومنتخب،تعیین شد وتوانیست نظام سیاسی افغانستان را رهبری نماید.ایشان درآن زمان چهره ای شناخته شده ای نبود.مساله اصلی حفظ منافع است که متاسفانه گروه حاکم آن را دربقاء تمدید قدرت وشک تردید دربرگزاری انتخابات ،تفسیروتاویل می کند ومی گویند: بدیلی برای تیم حاکم وجود ندارد وما نمی بینیم واگرهست بما نشان دهید.دوخط قدرت درجامعه ما نیست انحصاروتفسیراینکه درافغانستان جمعیت حاکم ویاطالبان، دیگرجریان خط سومی نیست،امری غلط ومغالطه سیاسی است درحالیکه شک نداشته باشیم رییس جمهورآینده تنها با تایید وحمایت خط ثالث روی کارمی یاید.طالبان منفورترین گروه تروریستی درافغانستان وجهان شناخته شده است مردم افغانستان هزاربارمردن را ترجیح می دهند تا پذیرایی قدرت طالبان باشد.

 

 طالبان ازهم اکنون ازسوی مردم افغانستان جواب داده شده است این گروه به لحاظ سیاسی مرده است .همه می گویند: طالبان نمی توانند ازطریق جنگ به اوضاع مسلط شوند وامارت اسلامی تشکیل دهند. استاد خلیلی معاون رییس جمهورنیزبه این مساله درسالگرد شهادت استاد مزاری اشاره داشت که طالبان با کیبل نمی تواند برگردد.پس چرا گفته می شود که تیم حاکم آلترناتیف ندارد.جامعه جهانی نیزهرگزقدرتی درافغانستان بنام تروریزم طالبانی را به رسمیت نمی شناسند.ازطالبان که بگذریم،تیم حاکم نیزهرگزمحبوبیت لازم را دربین مردم ندارد دلایلی زیادی برای سلب محبوبیت گروه حاکم لیست شده هست.مردم واکثریت خاموش درک می کنند که حکومت افغانستان با تروریستها،مبارزه نکرد حتی جامعه جهانی را نگذاشت که تروریستهای طالب درافغانستان نابود شود.امریکه بزرگانی ازتیم حاکم با قاطعیت وصراحت وبا استدلالهای قرآنی می گویند: طالبان باید کوفته شوند وپنج تای آنها درپنج دروازه کابل به دارآویخته شوند تا طالبان صلح را قبول نمایند استاد سیاف گفته است : صلح گدایی نمی شود.

 

منتقدان دولت می گویند : حکومت افغانستان همه امکانات را درطی ده سال هدرداد فساد درافغانستان به اوج خود رسیده است.ازمنابع مالی که دراختیاردولت افغانستان گذاشته شد،سوء استفاده های وحشتناکی صورت گرفته است.کابل بانگ هنوزداستانش حل نشده است 960 میلیون دالر،پول مردم دراین بانک ازبین رفته است پول را مقامات ومدیران کابل بانک دوزدی کردند وزارت مالیه ازپول مردم بانک تخلیه شده را پرکرد."کابل بانک نو" نیز،خود مشکل دیگری شده است.مقامات قضایی کشوراعلام داشته اند که مقامات جدید کابل بانک باقی مانده پولهای کابل بانک را گزارش نمی دهند.مقامات قضایی گفته اند که مدیران پیشین کابل بانک تاهنوزبدیهای خود را پرداخت نکرده اند.اینها ازمظاهرفسادی است که محبوبیت تیم حاکم را به نهایت درجه تقلیل داده است.امروزحکومت افغانستان هیچ جاذبه ای دربین مردم ندارد وجامعه جهانی نیزآن چنان اهمیت اعتباری برای حکومت افغانستان قایل نیست یک مقام ناتوکه نمی خواست نامش گرفته شود گفته بود: که ما ازافغانستا بیرون می شویم دلیل آن نه طالبان بلکه خلاص شدن ازدست حکومت رییس جمهورکرزی است.این نهایت بی اعتمادی وبی باوری جامعه جهانی را نسبت به حکومت رییس جممهورکرزی است.

 

با این وضع نگویید که حکومت افغانستان آلترناتیف ندارد.خط ثالث می تواند درانتخابات شرکت نماید ومردم رییس جمهوری را برگزینند که مصدرخدمت برای شان باشد ومورد اعتماد جامعه جهانی. حکومت افغانستان با چالش مشروعیت ملی وبی اعتمادی جامعه جهانی روبروشده است کسی اکنون به حکومت اعتماد ندارد زیراکه شعارها وحرفهای خود را عملی نمی کند. حکومت درکجا مبارزه با فساد داشته  است تا مردم وجامعه بین المللی قبول نمایند؟ حکومت درمورد تروریستهای چه کرده است؟البته هیچ تردید نداشته باشیم که انتخابات درافغانستان دایرمی شود وهیچ کسی نمی تواند مانع انتخابات شود.تیم حاکم آلترناتیف دارد که با برگزاری انتخابات نشان داده می شود.شک تردید درمورد انتخابات بی معنی است واینکه گفته شود درافغانستان جریان سومی نیست،امری غلطی است. دوگروه (تیم حاکم وطالبان) تنها قدرتهای تثبیت شده جامعه ای افغانستان نیست.طالبان تروریست است وتیم حاکم مشروعیت ملی وبین المللی را ازدست داده است.خط ثالث را انکارنکنید این خط بسیارتوانا وقوی درسیاست افغانستان است."شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی افغانستان"مرجع مهم درسیاست افغانستان است ریاست جمهوری به همین محوریت سیاسی رقم زده خواهد شد هرکاندیدی را که این مرجع سیاسی تایید نماید شک نداشته باشید که برنده وآلترناتیف تیم حاکم است.  

سفرمحرمانه ای مقام چینی برای امضای سند همکاری

 

                                   

سفرمحرمانه ای مقام چینی برای امضای سند همکاری

 

 

 

درگزارشهای خبری آمده است که یک مقام بلند پایه نظامی وامنیتی چین بصورت مخفیانه وارد افغانستان شده وبا حکومت افغانستان یک سند استراتژیک درعرصه های امنیتی ،سیاسی ،تجارتی واقتصادی با مضاء رسانده است.گفته شده است این مقام امنیتی پس ازپنجاه است که وارد افغانستان می شود .درسال1966 چنین اتفاق مشابه روی داد ویک مقام بلند پایه نظامی وامنیتی چین درآن سال وارد افغانستان گردید وبا حکومت وقت افغانستان پروتکلهای را امضای کرد.حال با گذشت پنجاه سال این دومین روی داد درمناسبات افغانستان وچین دانسته شده است.

 

البته چین درعرصه های استخراج معادن، تجارت ، بازسازی ،دست همه را درافغانستان بسته کرده است شرکتهای چینی بدلیل،سهولتها وشرایط خوب د رقراردادها واشتراک درمناقصه های اقتصادی فوق العاده موفق عمل کرده اند.یک مقام بلند پایه امریکا گفته بود که : درافغانستان خون مارا می دهیم وسربازان ما درافغانستان کشته می شوند ولی سود آن را چین می برد.چین ده ها قرارداد درعرصه های مختلف اقتصادی استخراج معادن با افغانستان امضا کرده است.میس عینک درلوگر،یکی ازمهم ترین معادن دردنیا شناخته شده وچین این معدن را استخراج می کند.درتجارت نیزچین دنیارا به تسخیرخود درآورده است.کاریکارتوریک روزنامه عربی را هیچ گاهی فراموش نمی کنم.کاریکاتوربه این صورت کشیده شده که هواپیماهای ازخاک چین به قصد بمباران آمریکا پروازمی کنند کاریکاتوریست می نویسد آمریکا توسط چین، بمباران اتمی می شود.هواپیماهای چین  وارد خاک وفضای آمریکا می گردد تا آن کشور را بمباران اتمی نمایند.دراین لحظه پنجره های زیرین طیاره بازمی شود ودریک لحظه تمامی آسمان آمریکارا عرسکهای چینی اسباب بازیها،انواع واقسام تولیدات ومحصولات چین ،می پوشاند.کاریکاتورتمامی زمین وآسمان آمریکا را دراشغال کالاهای چینی نشان می دهد.

 

چین بازارهای دنیا را تسخیرکرده وبه همین دلیل است که تبدیل به ثروتمند ترین کشوردنیا شده است.درافغانستان نگرانی مقامات آمریکایی قابل درک است زیرا خسارات آمریکا دراین کشورغیرقابل تحمل است اما برای چه این همه تلفات را متحمل شده است.550 میلیارد دالرپول خرج کرده وهزاران سربازرا ازدست داده اند ولی این چین است که سود آن را می برد.حال مقامات برجسته امنیتی وارد افغانستان می شوند وبا حکومت رییس جمهورکرزی پیمانهای امنیتی امضای می کنند.امریکه باعث نگرانی زیادی درمحافل تحلیل گران امنیتی ونظامی کشور شده است.آنهامی گویند اولین عارضه انعقاد اسناد امنیتی با کشورهای متخاصم ،عقیم ساختن اسناد است.آنها مثال آورده اند اگرپیمان استراتژیک امنیتی بین هند وپاکستان امضای شود دوکشوریکه باهم دشمن هستند.نتیجه آن خنثی شدن هردوسند درعمل خواهد بود.گرچه با هند پیمان استراتژیک بامضای رسیده است اما با پاکستان نه این مثال قضیه است.غرب درنشست شیکاگوبه افغانستان تعهد سپرده است که سالانه چهارمیلیارد ویک صد ملیون دالربه افغانستان کمکهای امنیتی داشته باشد.ولی حالا حکومت افغانستان بصورت مخفیانه پیمانی را به امضا می رساند که چین به نیروهای امنیتی افغانستان کمک نماید گرچه جزئیات این سند آشکارنیست اما واضح است که این سوال باید پاسخ داده شود که امضای سند امنیتی با چین باچه محتوای تنظیم شده است.

 

آگاهان اموربه وضوح گفته اند که امضای چنین اسنادی با کشورهای متخاصم به ضررافغانستان است.زیرای پیمان  امنیتی با کشورهای مختلف ،یا این اسناد را بی اعتباروخنثی می کند ویا اینکه پس ازسال 2014 افغانستان را غرق درباتلاق جنگ استخباراتی غیرقابل کنترل می نماید.مثال هند وپاکستان خیلی شفاف است افغانستا باهردوکشورسند امنیتی امضا نماید وازهردوکشورمتخاصم بخواهد که نیروهای امنیتی افغانستان را تجهیز،تعلیم وآمزش دهند.دراین صورت ممکن است هیچ یک ازخواسته ها صورت نگیرد.زیرا اعتباری دربین نیست ویا ممکن است هردوکشورمتخاصم وارد افغانستان شوند وهردودریک نبرد استخباراتی گسترده درخاک افغانستان درگیری ایجاد نمایند.با امضای پیمان امنیتی با چین، غرب وآمریکا می تواند به افغانستان بگویند که ازکمکهای چهارمیلیارد ویک صد میلیون  دولاری دیگر خبری نیست شما با چین سندهمکاریهای امنیتی امضا کرده اید،بروید ازآنها کمک بگیرید.صورت دیگرقضیه این می شود چین وآمریکا وارد کشمکشهای استخباراتی غیرقابل کنترل درافغانستان شود.دراین فرض کشورآباد نمی شود که هیچ بلکه افغانستان به تخته خیزجنگ های استخباراتی چین آمریکا ، مبدل می شود.این مساله خیلی خطرناک است.

 

ژاپن کره وآلمان پس ازجنگ جهانی دوم وارد چنین پیمانهای گردید اما می دانیم طرفهای قضیه خیلی روشن است. ژاپن وکره با آمریکا وغرب پیمان امنیتی دارند ولی هرگزبا کشورهای متخاصم با غرب سند همکاری امنیتی موازی را امضا نمی کنند زیرا به سود منافع شان نمی باشند.کسی نمی تواند، ثابت نماید که پس ازجنگ جهانی دوم ژاپن با اتحاد جماهیرشوروی پیمان استراتژیک امضا کرده باشد ویا حتی با یک کشوروابسته ومتحد روسیه کمونیست.منافع افغانستان دراین گونه اسناد تضمین نمی شود زیرا که درصف بندی نظام بین الملل افغانستان تعریف مشخصی ندارد.امضای پیمان های امنیتی با چندین کشور که با هم مشکل دارند ،گرفتاریهای افغانستان را درآینده زیاد ترمی کند.افغانستان نمی تواند درعین زمان چند خربوزه را دردست بگیرد.این خطروجود دارد که درعرصه های عمل وتعهدات عملی افغانستان ازهمه امتیازات پیمانهای استراتژیک با ممالک رقیب،محروم گردد.داستان ملایی سرگردنه شباهت به کارهای ما دارد ملا درگردنه شاهد دومفحل متضاد است محفل عروسی وعزا دردوطرف گردنه وی با شک وتردید می افتد که درکدام مجلس شرکت نماید تا شکمش چرب ترشود ملای برای مدتی زیادی سرگردان ورفت آمد به هردوسوی گردنه می ماند نمی تواند بین دومحفل متفاوت، یکی را برگزیند سرانجام هردومجلس ختم می شود ملا هم چنان گرسنه می ماند.

 

محافل ومراکزمتضاد قدرت برای ماخیلی سخت وخطرناک است ممکن است ازهمه مراکزقدرت وکشورهای توانا دوربمانیم .مخالفان حکومت رییس جمهورکرزی می گویند: مانباید ملت را قربانی ندانم کاریهای خود نماییم.انتخاب مشخص درپیمانهای امنیتی داشته باشیم.امضای سند ا منیتی با مقام بلند پایه چینی ،مشکل مارا حل نمی کند.پیامد های قابل درک چنین اسناد با کشورهای متخاصم ، افغانستان را درمیدان نبرد استخباراتی آنها می اندازد ویا اینکه درنزد همه بی اعتبارمی شویم.غرب تعهد کرده که چهارمیلیارد ویک صد ملیون دالربه امورامنیتی افغانستان کمک می کند. حال این نگرانی وجود دارد که همین کمکها با چنین کاریهای نیزازدست برود.