نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

اژدها،بیدارمی شود

اژدها،بیدارمی شود

 

مولانا جلال الدین بلخی،اژدهای داستانش،همان نفس اماره است که برای مدتی به دلیل شرایط سخت سرما،کرخت شده بود اما با دمیدن حرارت وگرمای آفتاب بغداد،اژدها انرژی می گیرد وازخفته گی وکرختی ناشی ازسرما،رهامی شود وآنگاه دراولین حملات ،پیرامونی خود،مالک وصاحب خود را،می بلعد والبته صد ها انسان دیگررا،نیزدرچهاراهی بغداد تکه وپاره می کند.اژدهای نفس،همیشه استعداد،زنده شدن را دارد.این تحول، با شرایط وتسهیلات،مساعد می شود.وضعیت فعلی جامعه ما،درواقع چیزی جز،سردرآوردن اژدهای نفس مارگیران،نیست.

 

امشب آقای بشردوست وکیل پارلمان کشوربه نقل ازرییس جمهورکرزی می گفت: اغلب وکلاء مقامات حکومتی وزراء کشور،آخرهفته درکشورنیستند آنها برای عیاشی وفساد به تاجیکستان ودبی می روند.حرف آقای بشردوست شاید به مبالغه اداء شده باشد اما شک نداشته باشیم که چنین،داستانهای درکشوروجود دارد مقامات حکومتی،غرق درفساد هستند.اژدهای نفس شان به چهارطرف حمله می کنند وبه همین علت است که افغانستان را درردیف فاسد ترین کشوردنیا،قرارداده است.افغانستان توسط زمامداران خود، فاسدترین کشوردرجهان،معرفی شده است چنانچه سومالی وکشورهای دیگردردنیا را،زمامداران آن درردیف،فاسدترین ممالک جهان قرارداده اند. درداستان مولانا، ما با مارگیری برمی خوریم که اژدهای خود را درچهارراهی بغداد آورده وباجارجنجال نیت خالی کردن جیب مردم را دارد. داستان مولانا ازآنجا شروع می شود که مارگیری بدنبال گرفتن مار،راهی کوهای سرد وبیابانها می شود.وی با مار، اژدها مانندی برمی خورد که ازفرط خستگی وسرما کرخت شده بود ونمی توانیست ازجایش تکان بخورد.مارگیر،با خرسندی زیادی ریسمان وجل پلاسی که با خود داشت،اژدها را درمیان جل وپلاس خود پیچیده وبا ریسمان ،محکم می بندد وآن را کشاند وبازحمت زیادی به بازاربغداد می یاورد.

 

مارگیردرچهارراهی بغداد هنگام ظهرکه مردم همه کسب کاررا رها کرده وبدنبال نماز وغذا ازدکانهای شان،بیرون شده بودند.مارگیرهمین فرصت را غنیمت را شمرده وبا سرصداهای زیادی ،هنگامه برپا کرده ومردم را دورخود جمع می کند.وی با مهارت های زیادی،اوج مارگیری ومهارت خودش رابرا ی جمع کردن مردم،بکارمی گیرد.مارگیربارجزخوانیهایش،چنان هیجان دردل مردم ایجاد می کند که هرکس تبلیغات و سرصدای مارگیررامی شنید،ناخود آگاه بسوی وی کشیده می شد وهمه دورمارگیردرچهارراهی بغداد جمع شدند.مردم می خواست بیبینند که مارگیر، چه هیولای را گرفتارکرده.مارگیرخود فریاد می زد آهای مردم؛ جمع شوید وتماشانمایید که چه اعجوبه خلقتی را وچه هیولای را،به چنگ آورده است.مردم بیایید وتماشاکنید که درجهان چه موجودات را، خداوند آفریده است. آهای ؛مردم بیایید اژدهای خفته را تماشا کنید.مردم بیایید ازاژدهای دیدن نمایید که تاکنون درعمرتان ندیده اید آهای؛ مردم بغداد بیایید تماشا کنید که من چه اژدهای بزرگی را به دام انداخته ام وبرای شما تماشا، شما اهالی بغداد آورده ام.شعارها وهیا هوی مارگیر،گوش فلک را درچهارراهی بغداد کرمی کرد. هرکسی که ازآنجامی گذشت،ناگزیرتحت تاثیر،کلمات جادوی مارگیر،قرارمی گرفت وغیرممکن بود که دراطراف وی گرد،نیاد.

 

 مارگیردرهنگامه ظهر،خودهنگامه عظیمی رابرپا داشت وهزارنفررا دورخود برای تماشای که درجل وپلاس بسته خود ،دورخود جمع کرد.هوا به شدت گرم وگرم ترمی شد.هیولای،شکارشده دروسط میدان، افتاده اما کم کم با گرمی هوا وتابیدن گرمای خورشید ودرمیان سرصداهای،مارگیروتماشای هزارنفر،هیولا نیز می جنبید گاهی سروگاهی دم را بعلامت بیدارشدن،تکان می داد هرچه زمان می گذشت،اژدهای مارگیر،با گرفتن گرما وانرژی،حرکاتش را زیاد وزیادترمی کرد ومردم بشتربه وجد می آمد که درمیان جل وپلاس مارگیر،چه اژدهای بزرگی،بسته شده است.مردم سخت علاقمند بود که مارگیر،رسمان را ازدورکمراژدها،بازنماید وجل پلاسش را ازروی اژدها،بردارد.مردم می خواست با چشم خود،تماشانمایند که درداخل جل وپلاس،مارگیرچه پیچیده شده وچه اعجوبه آفرینش را،مارگیر،شکارکرده است.مارگیردراوج شوروهیجان هزارران تماشاچی که به سخنان وی درمواصفات،اژدهای خوابیده، گوش می داد،غرق شده بود وهرگزمتوجه تکانهای شدیدی اژدهای خفته درمیان جل وپلاسش نبود.مردم هم فکرنمی کرد که چه افتاق درپیش روی خواهد بود مارگیر،ذره ای درذهنش خطورنمی کرد که لحظه بعد،اژدهای خفته ازخواب بیدارمی شود واولین طعمه اش،صیاد مارگیراست.اژدها با تکان های شدید،مارگیررا طرف خود جلب می کند ومارگیرتصمیم می گیرد که دیگربه انتظارواشتیاق مردم تماشاگر،پایان دهد وریسمان را ازکمراژدها بگشاید واورا ازمیان جل وپلاس بیرون نماید با همین نیت،طرف اژدهایش نزدیک می شود ومی خواست گره ریسمانش را ازکمر،هیولا بازنماید درهمین لحظه ها وثانیه ها است که اژدها با یک تکان شدید ریسمان وجل پلاس را،پاره کرده صاعقه وارازمیان جل وپلاس خارج می شود ودریک چشم بهم زدن،مارگیرومالکش را می بلعد وسپس با حمله های پی هم به چهارطرف،سیل جمعیت حاضررا،تکه پاره می کند دریک لحظه همانند،بمب انتحاری،موجب مرگ ده ها نفروزخمی شدن صدها نفرمی گردد به این صورت،جشن مارگیرواجتماع مردم،به ماتم بزرگ درچهارراهی بغداد،تبدیل می شود.

 

داستان مولا به این صورت الهام گرفته شد.با اعتذارازروح مولانای بزرگ درکاستی بیان،داستان زیبایش درمثنوی معنوی،می خواهم بگویم که مولانا این داستان رابه این صورت بیان داشته وهدف ایشان ازبیان این قصه دلنشین،نتیجه گیری،مولانا است که آن نتیجه رادرطبق ازجام طلا گذاشته ودراختیارجامعه انسانی می گذارد.داستان مولانا مرزندارد،این داستان همان بیداری،اژدهای نفس آدمی است که درهرجای ازدنیا ممکن است،نفس اماره،ازخواب بیدارشود ومردمی را به خاک مذلت بکشاند.داستان بدون مرزمولانا با گذشت صدها سال درجامعه امروزی ما صادق است.با شرایط تازه درافغانستان،اژدهای نفس ما،ازکرختی ورخوت ،سستی،ناگهان،رها شد.تسهیلات وشرایط سالهای 2001 وپس ازآن،بگونه ای پیش آمد که انرژی تازه ای بما وارد شد وهمین کمکها،انرژی شد که درجان ما تابید ونفس اماره ما،با گرفتن انرژی وکمکهای،حیرت انگیزشرق وغرب،ازکرختی وگرسنگی،نجات یافت.اژدهای نفس افغانی  با گرفتن انرژی ازکمکهای جهانی،باعث هلاکت مردم گردیده.دراین جا چند مقوله پی هم قابل بررسی است.مولفه اول کمکهای بین المللی به افغانستان است که این کمکها درفصل تازه دراختیارافغانستان،گذاشته می شود این کمکها،درواقع همان انژی خورشیدی است که درجسم خفته وکرخت ما،تابید ما ازگرسنگی وسختی روزگار،به ستوه آمده بودیم.نکته دوم نفس اماره ویا همان اژدهای نفس افغانی است.انرژی افتاب درظهربغداد به همه تابید.اما اژدها ودیو،درمیان جمعیت بزرگ درچهارراهی بغداد ازخواب بیدارمی شود. مساله سوم این است که اولین قربانی این حمله مالک اژدها وسپس انسانهای بیگناه دیگردرچهارراهی،بغداد می شود.

 

 

کمکهای بین المللی،به افغانستان درواقع انرژی بود که درکالبد نفس افغانی،تزریق شد.این انرژی سبب شدکه اژدهای نفس،بیدارشود وبشترین انرژی را به خود،جلب نماید.زمامداران درواقع بشترین کمکها را دریافت کردند ویا اقارب آنها درگرفتن انرژی، پول وثروت غرب،نقش داشتند.درافغانستان،اژدهای نفس کسانی بیدارمی شود که بالاترین کمک وانرژی را به خود جذب کردند.مردم افغانستان درواقع همان تماشاچیان بغدادی است که درچهارراه افغانستان نشسته تماشاگرهستند وفقط بوق وکرنایی مارگیران را می شنود.استاد محقق زمانیکه وزیرپلان درحکومت مارگیران است دریک مناقشه شدید با وزیرمالیه آقای اشرف غنی احمد زی می گوید: شما درچهارراه بین المللی استاده اید وهمه امکانات غرب را به سود خود،می چرخانید. ایشان بصورت ضمنی به نقش قطاع الطریقی، آنها اشاره می کند.کمکهای غرب،نفس اماره ویا همان اژدهای نفس را،بیدارکرد وهمین اژدها است که همه چیزرا بلعیده است.مردم افغانستان قربانیان، مارگیران واژدهای آنها شده اند.کابل بانک را چند مارگیر،غارت کردند ودراین چپاول نهصد شصت ملیون دالرازمال مردم افغانستان،دوزدیده شد.این همه پول وثروت انرژی است که  دراختیارمارگیران واژدهای آنها قرارمی گیرد.

 

مارگیران درنهایت امر،خود اولین قربانیان،اژدهای نفس شان خواهند بود.این سنت لایتغیرالهی است که پرورنده ماربقصد چال وفریب مردم وخالی کردن جیب آنها،خود نخستین قربانیان،اژدهای نفس خود می شوند. کاریکه مارگیردرچهارراهی بغداد انجام داد وی جیب مردم را خالی می کرد ولی غافل ازاینکه اولین قربانی خودش می شود.رییس جمهوردریک مورد به پاکستان گفته است : که ماررا بقصد نیش زدن همسایه تان تربیت کرده اید ولی این مار، روزی مالک خود را نیش خواهد زد.این سخن درستی است امروزخود پاکستان نیزگرفتارمارهای،تروریست درکشورخود شده است.مارگیردرچهارراهی بغداد مارواژدهایش را برا ی خالی کردن جیب مردم بغداد آورده بود وی آن همه غوغا برپاکرده بود،هدفش تنها وتنها،گرفتن پول ازمرد بغداد بود.مارگیربغداد سرانجام قربانی شد اما مردمان دیگری نیزدراین چهارراهی ،کشته شدند.مارگیران افغانستان نیز،خود قربانیان اژدهای نفس شان می شود وآن روزدورنیست که شاهد،بلعیده شدن خود آنها توسط فساد وتبهکاری شان باشیم.مافیای کابل بانک درنقش مارگیران ،آن همه بوق وکرنا کردند وازهمه ابزارهای هنری وزیباترین دختران وهنرپیشه گان،کابل بانک شان را به این درجه درذهن مردم ،تزریق کرده بودند که همه می گفتند: کابل بانک است"شعاربانک تابانک" درهمه جا دیده می شد.حال همین مارگیران،باید اولین قربانیان اژدهای نفس شان شوند.مارگیران فاسد درنظام، که کشوررا به مقام اول فساد درجهان رسانده اند،روزی خود آنها،قربانیان کردارشان خواهد بود.اژدهای نفس شان، بیدارشده وبه اندازه کافی انرژی دروجود آن،تزریق شده است واژدهای نفس مارگیران با تزریق،کمکهای غرب،بخوبی درحرکت درآمده وبزودی ازمیان جل وپلاس خود بیرون شده واولین طعمه های آن خود مارگیران خواهد بود وآن روزخیل دورنیست واین رویه الهی حاکم برطبیعت است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد