نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

این را می توانید،توضیح دهید؟

این را می توانید،توضیح دهید؟

 

دپلمات شکست خورده امپراطوری اتحاد جماهیرشورو،با احتیاط درسال2001 می گفت:شما  ببرک کارمل ومارا متهم کرده اید که دوکارضد ملی درافغانستان،انجام شده است.یکی انیکه کارمل درششم جدی 1358 قدرت سیاسی را همراه با ارتش سرخ افغانستان،بدست گرفت دوم اینکه اتحاد جماهیرشوروی ،رسما افغانستان را به اشغال خود،درآورد.عدد سربازان روس اشغالگر،عین همان عددی است که نیروهای ناتودرافغانستان دارد.130 هزارنیروی بین المللی درافغانستان،موازی است با مجموع نیروهای اشغالگرروس درافغانستان.اشغال وانتقال قدرت درششم جدی1358 صورت گرفت.سه روز بعد، سالگرد اشغال افغانستان توسط نیروهای ارتش سرخ است.سئوال دپلمات روس این بود که می خواست،کسی آن را برایش توضیح دهد که : چه فرق است بین ببرک کارمل،نیروهای اتحاد جماهیرشوروی ازیک طرف وانتقال قدرت درکابل به رییس جمهورکرزی همراه با حضورنیروهای  ناتوودیگردولتهای عضوایساف درافغانستان؟ .

 

وی می خواست،این نکته برایش روشن شود که انتقال درکابل در دسامبر2001 به رییس جمهورکرزی ،همراه بود با اشغال وحضورنیروهای بین المللی درافغانستان.دپلمات روس علیرغم اینکه درکنفرانس بن شرکت کرده بود،اما درتهی دلش با یک سئوال لاینحل،کلانجار،داشت ومی خواست کسی درآنجا توضیح دهد که چه تفاوت است بین دو،روی داد،سال 1979 که ببرک کارمل همراه بانیروهای اتحاد جماهیرشوروی،قدرت سیاسی درافغانستان را گرفت وکاریکه ما دراجلاس بن کرده ایم وانتقال قدرت درکابل که درسال2001 صورت گرفت.استاد ربانی قدرت سیاسی را به رییس اداره موقت،تحویل داد حکومت رییس جمهور،همراه شد با حمایت وحضورنیروهای بین المللی درافغانستان.امروزسالگرد،انتقال قدرت به رییس جمهورکرزی است. براساس فیصله بن این انتقال باید انجام می شد.درششم جدی 1358 انتقال قدرت درکابل به ببرک کارمل صورت گرفت.ببرک با کمک نیروهای شوروی قدرت را به دست گرفت وده سال از1979 تا1989 ،سربازان روس درافغانستان،با جنگ خونریزی به کارزارشان ادامه داد وسرانجام ازافغانستان خارج شد.حرف رییس جمهورکرزی بصورت ناخود آگاه،تاییدی است برماهیت مشترک حوادث وروی داد 1979 وروی داد2001. دراین دومقطع  ازتاریخ،نیروهای خارجی وارد افغانستان شد ودراین تاریخ ها، دوسیاست مدار،کارحکومت داری شان را با حمایت نیروها خارجی،آغازکردند.سئوالیکه درسال2001 دپلمات روس می خواست جوابش را  درآن زمان ازما گرفته باشد که هیچ فرقی بین دو،روی داد نیست.

 

بعدها شنیدم که درنشریات روسیه،تحلیلها بگونه ای ارایه می شد که نشان دهد که درافغانستان،تاریخ تکرارشده ماهیت روی داد ها،یکی است افغانستان درهرحال اشغال شده است وهیچ تفاوت بین کارمل وحامد کرزی نیست.البته این منطق روسها،شبیه همان استدلال طالبان است.روسها وتروریستها بریک قاعده استدلال می کنند.طالبان می گویند: افغانستان توسط نیروهای بین المللی اشغال شده وحکومت افغانستان،وابسته به غرب وآمریکا است بنابراین ما،با حکومت افغانستان،هرگزمذاکره نمی کنیم.البته حرف طالبان هم ازنوع حرفهای است که همه می گویند.رییس جمهورکرزی با دونماینده سازمان ملل درامرانتخابات،تنها یک استدلال دارد وآن اینکه حاکمت ملی توسط خارجیها،نقض می شود.اما به این سئوال دپلمات روس کسی ازمقامات افغانستان وما درنشست بن 2001 پاسخ ندادیم وازآن بی اعتنا گذاشتیم درحالیکه سئوال هم جدی و هم منطقی بود.طالبان می گویند: ما با دولت افغانستان ،مذاکره ای نداریم دلیل هم این است که این دولت توسط اشغالگران غربی،روی کارآمده وحکومت درکابل،وابسته است ازنظرطالبان،هیچ فرقی بین حکومت افغانستان با حکومت ببرک کارمل نیست این تیوری طالبان نسبت به حکومت افغانستان است واین مساله را بارها،اعلام کرده اند.اما همین طالبا همین لحظه که این متن را می نویسم با مقامات برجسته حکومت افغانستان درشورای عالی صلح،دریک کنفرانسی درحومه پاریس،نشسته گفتگو دارند ویا بگفته خود طالبان نظرات شان را درنشست علمی شانتهی سه، درپاریس،بیان می کند.نشست پاریس یک نشستی است فراگیر که با حضورهمه نیروهای درگیردربحران افغانستان،دایرشده است وطالبا هم بصورت جدی دراین مذاکرات،شرکت کرده.

 

ظاهرا همه می خواهند  حرفی را  که خودشان خوش، شان می آیند،بزنند.سیاست مداران فکرمی کنند که می شود با افکارجامعه،بازی کرد وفکرمی کنند که مردم عوام کالانعام است وهرچه بگویند را مردم می پذیرند وبا همین دید به مردم است که این تناقض گوی ودورویی درگفته های شان دیده می شوند.رییس جمهورتاکید دارد که من دوخارجی را ازکمیسیون سمع شکایات،بیرون می کنم زیراکه منافی با حاکمیت ملی است درحالیکه دپلمات روس ازما، درهمان آغازنشست بن 2001 می پرسید که توضیح دهید: چه تفاوت بین نیروهای ما  واشغال نیروهای بین المللی درافغانستان،وجود دارد؟ وی درنشست بن وبعده ها،مطبوعات روس همزمان با انتقال قدرت درکابل،می گوید هیچ فرقی بین ببرک کارمل ورییس جمهورکرزی نیست کارمل را ما باخون خود حمایت کردیم وبا جان ومال وبا چنگ دندان ازوی،پشتیبانی کردیم.حال رییس جمهورافغانستان،توسط نیروهای بین المللی،درافغانستان کارش را شروع کرده است.طالبان هم با همین منطق مذاکرات را با حکومت افغانستان ،رد می کنند ولی مولوی نعیم وردک نماینده خاص ملاعمرهمراه با مولوی شهاب الدین دلاور،زیریک سقف درشانتهی پاریس نشسته با مقامات افغانستان ودیگران،بحث گفتگودارند.حال نیروهای بین المللی ازافغانستان،خارج می شوند آیا طالبان با خروج آنها دست ازجنگ برمی دارند؟.این مساله را نیزحکومت افغانستان درقالب یک طرحی،راه حل برایش درنظرگرفته است.طرح که ازآن جسته وگریخته دررسانه ها به آن اشاره شده این است که درمرحله اول بخشهای ازجنوب وشرق افغانستان دراختیارطالبان،گذاشته شود این مساله تازمانی ادامه می یابد که طالبان وحزب اسلامی،آمادگی برای ورود درحکومت کابل را داشته باشند.

 

فازاول تا زمانی ادامه می یابد تا آنها آماده شوند که درانتخابات شرکت نمایند، سلاحهای شان را به زمین بگذارند ودرنهایت اینکه درحکومت افغانستان شرکت نمایند.این طرح درنشست انقره نیزمطرح شد وبه مقامات پاکستان نیزاین طرح،رسانده شده است.طالبا درمورد این طرح چیزی نگفته است برخی معتقد هستند که طالبان بصورت تاکتیکی با حمایت ومشوره پاکستان،نسبت به محتوای طرح بصوت نانوشته ونا اعلام شده،موافق است واین را کاری درستی می دانند. طالبان بخشهای ازافغانستان را که درکنترل خود داشته باشند وشریعت اسلامی شان را به مردم بیچاره که هیچ گناهی جز،مظلومیت ندارند را تحمیل نمایند.مردم،شاهد سربریدن،دست پا قطع کردن وکیبل کاری طالبان درمناطق شان باشند.طالبان دراین مناطق براساس طرح حکومت که دراختیارشان گذاشته می شود ،هرگزبیکارنمی نشینند آنها درکنار،اجرای شریعت درمحاکم شان،اقدامات دیگری را نیز،روی دست خواهند گرفت.این طرح ازهم اکنون،با حساسیتها وپیامدهای زیادی روبروشده است سایرمناطق وحتی مردمی که  قراراست مناطق شان  دراختیارطالبان گذاشته شود،با این طرح مخالف هستند.احزاب وگروهای سیاسی وگروهای مدنی ،هرکدام با دلایلی با این طرح خود مختاری وتجزیه طلبانه ،مخالف می کنند واین مساله هرگزبرای شان قابل درک نیست که طالبان چرابه این امتیازات مهم وخطرناک،دست پیدا نمایند؟.طرح شورای عالی صلح اگرآنگونه که رسانه ها، به آن اشاره کرده،مورد قبول نیست.بخشهای ازجنوب وشرق دراختیارطالبان گذاشته شود یعنی چه؟ واینکه آنها بعد ازعملی واجرایی شدن فازاول ،به فازدوم که ترتیبات مشارکت درحکومت است را ،بدست آورد ،هرگزخوانا وقابل قبول نیست.

 

این مساله ازنوع همان سئوالی است که دپلمات روس ازما دربن وبعد درمراسم انتقال قدرت درکابل داشت.ما درآن زمان هرگزتوضیحی برای این سئوال  نداشتیم ویا اینکه به یک نحوی که نفرت ازروسها وکارهای شان درافغانستان، باشد را،به طرح سئوال منطقی شان ،پاسخ ندادیم حالا بصورت کم رنگی ازدومنبع طالبان وخود حکومت افغانستان می فهمیم که افغانستان ،حاکمت ملی اش  با روی داد بن2001 وانتقال قدرت درکابل نقض شده است. رییس جمهورکرزی ،نسبت به حضورخارجیها،گاه گاهی واکنش نشان می دهد که حاکمیت ملی واستقلال توسط خارجیها،نقض می شود ومن نمی گذارم که این کارصورت بگیرد امریکه دپلمات شکست خورده امپراطورروس درسال 2001  به آن اشاره داشت  وآن را درقابل پرسشی که چه فرق است بین حضورنیروها ما، وحضورنیروها ی نیروها بین المللی درافغانستان؟ وسئوال دوم شان این بود که چه فرق است بین حکومت که ما با جان ومال خود ازاو حمایت کردیم وحکومتی که شما دربن ساخته اید ودرکابل آن را منتقل  کرده اید.دپلمات روس با احتیاط می گفت هردونقض حاکمیت ملی واستقلال افغانستان، باید باشد.وی می خواست این توضیح را ما ، به ایشان درآن زمان بدهیم که ندادیم اما حال رییس جمهوروطالبان به سئوال دپلمات روس به یک نحوی پاسخ می گویند که هیچ تفاوتی بین دو،روی داد1979 وروی داد 2001 نیست درهردومقطع تاریخ، افغانستان اشغال وحکومتها،با نیروی خارجی به کارشان،ادامه دادند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد