نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

دعوت به دیکتاتوری


دعوت به دیکتاتوری

 

 

این عنوان را به این خاطر،طرح کرده ام که درجامعه ما،درسطوح مختلف این دعوتها،وجود دارد.دعوت به دکتاتوری درافغانستان درسه خط، چپ وراست وحتی میانه، جاذبه دارد شما دراین نوشته خواهید دید که به چه مطالبی اشاره می شود.طالبان وهمه رسانهای مرتبط به این گروه،پیامهای خودکامگی را،منتشرمی کند آنها با مایه های اعتقادی، همه مسایل را بررسی کرده واین خط را دنبال می کنند که هرکه غیرازآنها فکرمی کنند،کافر،مرتد وزندیق است.طالبان مردم را دعوت به دکتاتوری طالبانی می کنند وبه همه الزام می آورند که ایدلوژی طالبان را قبول نمایند. درنشست پاریس،آنها نظرات شان رادرقالب بیانیه که داشت، بخوبی توضیح دادند.آنها امارت اسلامی وتطبیق شریعت را خواسته بود،طالبان درنشست پاریس،نظام سیاسی افغانستان را قبول نداشتند.حضورنیروهای بین المللی درافغانستان را،اشغال می دانستند.آنها حکومت رییس جمهورکرزی را،طرف مذاکره خود قبول نداشتند.

 

کسی بنام حبیبی امروز درروزنامه هشت صبح، مطلبی را نوشته است که گویا اپوزیسیون سیاسی حکومت،با مخالفان مسلح دریک صف قرارداشتند البته مضمون گفته های ایشان وتترزدن وبرجسته کردن روزنامه هشت صبح،مزید برغفلت ونا آگاهی ازجریان شانتی یی بود وحقیقتا چیزی دیگری به معلومات ما نیا فزود.اپوزیسیون سیاسی وجامعه مدنی به اضافه ای نمایندگان زنان درکنفرانس پاریس به اصول وشروطی تاکید داشتند که دست آوردهای ده ساله نظام سیاسی درافغانستان است.دریک مورد هماهنگی بین نمایندگان شورای عالی صلح وطالبان،پیش آمد که ازسوی نادرنادری،نماینده جامعه مدنی رد گردید رهبران احزاب سیاسی دراین مناقشه ازموقف نمایندگان جامعه مدنی حمایت کردند. هماهنگی به این صورت پیش آمد که نمایندگان طالبان ونمایندگان شورای عالی صلح،حضورنیروهای بین المللی را درافغانستان،اشغال تعریف کردند وهردوطرف خوا هان خروج سریع نیروها ازافغانستان شدند.آقای حبیبی درمقاله اش با لفاظیهای بی مورد این هماهنگیها را ندیده ولی به این مضمون سخن گفته است که: اپوزیسیون سیاسی به دلیل قدرت طلبی شان،با مخالفان مسلح وطالبان هماهنگ بوده است.ایشان با آرم شورای عالی صلح،مطالبش را نوشته است.درحالیکه ازنادرنادری اگر به پرسید که چه جدال سختی با نمایندگان شورای عالی صلح ونمایندگان طالبان برسری کلمه "اشغال" را داشت.وی خواهد گفت که ماجرای همسوی نمایندگان شورای عالی صلح وطالبان چه گونه ودرچه مورد،بود.

 

آقای حبیبی شاید نتواند وجرات اینکه ازآقایان معصوم استانکزی، حاجی صاحب دین محمد،بی پرسد که چرا وچگونه بین شما وطالبان هماهنگی وموضع گیری واحدی درمورد حضورنیروهای بین المللی،وجود داشت وشما حضورآنها را درافغانستان "اشغال" وخود آنها را اشغال گرگفته اید.درحالیکه اپوزیسیون سیاسی هرگزودرهیچ جاهی نگفته است که نیروهای بین المللی، اشغالگرهستند اما جناب حبیبی این هماهنگی بین نمایندگان طالبان وشورای عالی صلح که شما زیرلوای آن قلم فرسایی کرده اید درکنفرانس پاریس،وجود داشت. پس لطفا آنچه راکه کرده اید به گردن دیگران نیاندازید.البته درموارد دیگر،مثل قانون اساسی،نظام جمهوری،دست آوردهای ده ساله،اپوزیسیون سیاسی،جامعه مدنی ونمایندگان شورای عالی صلح دریک جهت ونمایندگان طالبان وتاحدی حزب اسلامی درجهت مخالف،حرف می زدند.طالبان قانون اساسی را قبول نداشت وبجای آن، تاکید به قانون شریعت شان داشت ونظام "امارت" را بجای نظام "جمهوریت"مطرح می کردند.تنها درمورد دست آوردها،حرفهای گنگی ازطالبان شنیده می شد که گویا برخی ازدست آوردها را قبول دارد اما کدام یک ازآنها را، دیگرآن را توضیح نمی دادند.هماهنگی اپوزیسیون سیاسی با طالبان بخاطرقدرت ازتوهمات واختراعات آقای حبیبی است وجالب است که روزنامه هشت صبح این بخش ازصحبتهای آقای حبیبی را،های لایت کرده وبا استفاده ازخطی که درنشرات روزنامه، دنبال می کند،این گونه مسایل وهمی وخیالی افراد را عمده می کند.درنشست پاریس درهیچ موردی هماهنگی وهمسوی بین اپوزیسیون سیاسی،جامعه مدنی ونمایندگان زنان وگروه طالبان وجود نداشته است.همسوی به جزدرمورد اشغالگری،دردیگرموارد بین نمایندگان شورای عالی واحزاب سیاسی جامعه مدنی درحدی بسیارزیادی،دیده شد. این مسایل واقعی کنفرانس" شانتی یی"بود .یکی ازهمکارانم سخنرانی استاد محقق را گوش داده واین گونه برداشت کرده بود که درنشست پاریس گویا رهبران اپوزیسیون، جامعه مدنی با نمایندگان شورای عالی صلح دریک موضع دفاع ازنظام وقانون اساسی ودست آوردهای ده ساله، قرار داشته اند.

 

دیروزنیزیک مقاله ای ازسرورآزادی درروزنامه هشت صبح را، خواندم وبا خود فکرکردم که این روزنامه را چه شده که این همه برضد اپوزیسیون شرکت کننده درنشست پاریس حرف می زند؟ اپوزیسیون چه هیزم تری برای این روزنامه فروخته است.نوشته آقای سرورآزادی ،همان دعوت صریح به دکتاتوری بود.وی به شدت به این مساله پرداخته وگفته است که این گونه رهبران که درمذاکرات ازنوع پاریس شرکت کرده باید درچهارچوب قوانین کشور،مجازات شوند. مضمون سخنان آقای آزادی دردوبخش که من نسبت به آن توجه کرده ام این است. وی به این مضمون سخن می گوید که می شود درچهارچوب ملی ودرحوزه داخلی، احزاب سیاسی،جامعه مدنی و..درمورد ساختارنظام، قانون اساسی،مصالحه ودیگرموضوعات نظرات خودرا مطرح نمایند اما درمساله صلح با طالبان هیچ کسی جزحکومت کسی دیگری نمی تواند،وارد گفتگوشود وی ادامه می دهد که این گونه جریانات سیاسی، باید درچهارچوب قوانین بعنوان خاین،مجازات شود. آقای آزادی تنها دریک مورد اجازه می دهد که احزاب سیاسی باید حرف بزند وآن مسایلی چون ساختارنظام، انتخابات،قانون اساسی ودیگرموضوعات.آقای آزادی سطح احزاب سیاسی کشورش را درسطح افراد عادی ،تقلیل داده.

 

آقای سرورآزادی این که گفتن ندارد که هرشهروند عادی کشورمی تواند درهرموردی اظهارنظرنماید این کاررا آقای سرورآزادی وهرکسی دیگری می تواند داشته باشد، این کشف تازه ای نیست.ولی آقای آزادی هرگزاجازه نمی دهد که احزاب سیاسی کشورش با طالبان وارد گفتگوشود واگراین کاررا نمایند،خاین است.درحالیکه احزاب سیاسی وظایف ومکلفیتهای دارد که باید با لاترازسطح یک شهروند عادی،نظرات ومطالبات شان را با همه درمیان بگذارد. شما درآلمان بروید وبه انگلیستان مراجعه نمایید احزاب مخالف واپوزیسیون به راحتی نظرات شان را درمورد مسایل ملی وبین المللی با شما درمیان می گذارد وراه حلهای متفاوت ازحکومت را درهرجای منتشرمی کنند.کی گفته که احزاب سیاسی نمی توانند دیدگاه های شان را درکنفرانس ازنوع پاریس ،درمیان بگذارند. آقای آزادی شاید منظورش ازطرح مجازات براساس قوانین، این باشد که این احزاب درچوکات حکومت، نظرات شان را مطرح نمایند.امریکه همه احزاب سیاسی وگروهای مدنی چهارسال است که ازحکومت می خواهد که به نظرات شان گوش دهد ودرامرصلح به یک گفتمان ووفاق ملی روی آورد زنان بارها گفته اند که صلح مجهول برای ما خطرناک است وما بعنوان قشرآسیب پذیرجامعه باید بدانیم که برما درمذاکرات با طالبان چه می گذرد.ولی حکومت فکرمی کنید به این حرف ها گوش داد هیچ ازیک احزاب سیاسی وجامعه مدنی ،روند مذاکرات به این صورت که شورای عالی صلح پیش برده است را قبول ندارد.آنها برای خود حق می دهند که درهرجای که فرصت مساعد شود،باید نظرات شان را مطرح نماید.

 

شانتهی پاریس فرصتی بود که همه زیریک سقف نظرات شان را مطرح کردند واین یکی ازبهترین کارهای بود که درامرگفتگوهای صلح صورت گرفته است.سزای این کاراین نیست که آقای آزادی برای آن مجازات درنظربگیرد وازحکومت بخواهد که این گروها را مجازات نماید این همان "دعوت به دکتاتوری" است.چیزی را که من ازنوشته آقای آزادی درروزنامه هشت صبح همین دیروزخواندم وبرداشت کردم،همان دعوت به دکتاتوری بود.صورت قضیه هرگزماهیت مساله را تغییرنمی دهد دعوت به استبداد وتشویق نظام درامراستفاده ازقدرت برای سرکوب جریانهای سیاسی که خوش مان نیاید،با کاریکه طالبان نسبت به گروهایکه خوش شان نمی یاید، یکی هست.نوشته آقای آزادی نشان می دهد که اگرخودشان صلاحیت وقدرت می داشت، نسبت به کاریکه احزاب سیاسی کشورش وگروهای مدنی،درپاریس داشت را، به شدت مجازات می کرد.منتها خود، این امکانات را ندارد حال ازحکومت می خواهد دربرابراین نوع کارها بی تفاوت نباشد.آقای سرورآزادی نوشته شما با بیانیه های ملا عمروگروه های افراطی دیگرچه فرق دارد؟ همه به یک نحوی دعوت به دکتاتوری است.طالبان می توانند استبداد بیرحمانه شان را درمورد احزاب وافرادبه دلیل اینکه برخلاف قوانین شریعت شان عمل شده،مجازات نمایند وشما ازحکومت می خواهید که این اقدامات را داشته باشد.شاید خیلی برای شما لذت بخش باشد که روزی کسانیکه درنشست پاریس شرکت کرده،مجازات شوند.تمام این مسایل برمی گردد به همان تعلقات ایدلوژیک وفرمانهای ذهن.فرق نمی کند که وابسته به چه ایدلوژی باشی شریعمتداری ازنوع طالبان،ریوزینیست ازنوع مائو ستونگ،پرولتاریایی ازنوع استالین ودیگرمرده شورهای دیگردرعالم که هنوززنگارهای آن درمغزودل مان،زنده است.دعوت به دکتاتوری تنها بریک قاعده استواراست ویک اصل را می شناسد وآن "ایده لوژیهای چپ وراست"است.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد