نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

قرضاوی وفضل الرحمن

قرضاوی وفضل الرحمن 

 

شیخ یوسف قرضاوی شناخته شده ترین عالم دینی درقطر،با مولانا فضل الرحمان پاکستانی،گفتگو داشته اند.موضوع گفتگوی شان مساله مصالحه افغانستان اعلام شده اند.دراین مذاکرات تیم طیب آغا مذاکره کننده اصلی طالبان درسراسرسال2011با مامورین آمریکا، 

 

 

 نیزحضورداشته است.نامهای ازطالبان که درمذاکرات فضل الرحمان وقرضاوی شرکت کرده،نیزگرفته شده است که شناخته شده ترین آن طیب آغا،مولوی دلاورودوملایی دیگرازطالبان درگفتگوهای سه جانبه،مطرح شده است.ملاهای پاکستانی،عربی وافغانی درنشست قطربه موضوعات می دازند که طالبان را ازگرفتاری احتمالی می خواهد نجات دهند. 

 

درمذکرات قرضاوی وفضل الرحمان ،دومساله اساسی بصورت جدی می تواند قابل بحث باشد با ملاحظه این دوعامل می توان گفت: گفتگوهای ملاها درقطرازاهمیت زیادی برخوردارد باید باشد.اولین مساله این است که قراربود علماء جهان اسلام بشمول علماء  

افغانستان وپاکستان،دریک کنفرانس علمی مساله انتحاررا ازدیدگاه اسلام مورد بررسی قراردهند وازقبل این نتیجه اعلام شده بود که درکنفرانس علماء بصورت قطع عملیات انتحاری دراسلام محکوم وحرمت آن ازنظراسلام،بیان می شود وطبعا کسانیکه دست به  

 

عملیات انتحاری می زنند،آنها جایگاه شان جهنم هستند و انتحاری جای جزجهنم جای دیگری ندارد.این مساله برای افغانستان،اهمیت زیادی داشت که موجهای انتحاری وعاملان انفجاروتبهکاری که طالبان وشبکه حقانی هستند درکنفرانس علماءاسلام،محکوم شوند.

شرایط چنین گفتگوی فراهم شده بود ومقدمات کنفرانس تحریم انتحاردراسلام باید،فراهم می گردید. 

 

این مساله سبب گردیده که ملا فضل الله پدرمعنوی طالبان وارد قطر شود وبا برجسته ترین روحانی مسلمان شیخ یوسف قرضاوی،وارد گفتگوشود.نشست سه جانبه قطر،دقیقا خنثی کردن کنفرانس علماء جهان اسلام درمورد تحریم انتحارباید باشد ونه چیزی دیگر.گرچه  

 

جزئیات مساله معلوم نیست اما بصورت قطع گفتگوهای قطربا ترکیبی ازملاهای پاکستانی وعربی وتیم طیب آغا به سود طالبان افغانستان است.شکی وجود ندارد که قرضاوی روابط بسیارخوبی با طالبان افغانستان وپاکستان دارد وملا فضل الرحمان خود پدرمعنوی طالبان  

 

است مذاکرات با این وضع به نفع طالبان تمام می شود وتاثیرات کنفرانس علماء اسلام را خنثی خواهد کرد.مشکل اساسی دراین است که پاکستان به همان پیمانه که نظامیانش درمساله افغانستان تاثیرگذاراست ومدیریت جنگ طالبان را درطول بیش ازیک دهه به عهده

گرفته است وجنگ نیابتی را درافغانستان رهبری می کند به همان پیمانه نیروهای امنیتی واستخبارات پاکستان،درمسایل افغانستان دخالت دارد. 

 

هرکسی می داند که جنگ درافغانستان ماهیت استخباراتی دارد وسازمان امنیت آن کشور،نقش اساسی را درهدایت ورهبری جنگ افغانستان به دوش گرفته است درکناردومساله اردو واستخبارات عامل سوم نقش علماء وملاهای پاکستانی هستند شبکه  

 

های مدارس درپاکستان زیرنظرملا فضل الرحمان،قاضی حسین احمد ومولانا سمیع الحق وده ها ملادیگری، نقش اعتقادی جنگ را به عهده گرفته اند.شبکه مدارس درپاکستا زیرنظررهبران مذهبی پاکستان،منابع تغذیه فکری واعتقادی طالبان را تشکیل می دهد این  

 

مدارس دوکاراساسی وخطرناکی درامرحمایت ازطالبان انجام می دهند اول این که سربازان طالب وانتحاریون عمدتا درشبکه مدارس،تربیت شده وآموزشهای اعتقادی خودرا درآن مدارس می بینند.نکته دومی که خیل خطرناک است که ازشبکه مدارس پاکستان هزاران سرباز وانتحاری، بیرون داده می شوند، درجریان ده سال گذشته ،هزاران داوطلب جنگ وانتحاری ازهمین مدارس به میدانهای جنگ افغانستان،سرازیر شده اند. 

 

این دوموضوع "آموزشهای اعتقادی واعزام انتحاری " ازعمده ترین کارهای مدارس مولانا فضل الرحمان وسمیع الحق ودیگران بوده است.حال با این وضع بصورت قطع آنها نمی گذارند که کنفرانس ازعلماء جهان اسلام دایرشود که درآن گروهای طالبان وشبکه حقانی که  

 

مرتکب عملیات انتحاری می شوند را محکوم نمایند وبگویند که انتحاری دراسلام جایش جهنم است.درکناراین مساله،نشست قطرمی تواند به عواملی دیگری نیزاشاره داشته باشد.افغانستان درموردگفتگوهای قطر،اظهاربی اطلاعی کرده وگفته است که هیچ اطلاعی ازسفروبرنامه های مولوی فضل الرحمان ندارد.مقامات افغانستان گفته اند که درمورد  

 

دفترنمایندگی قطرافغانستان ملاحظات واصول خاصی خودرا دنبال می کند که اصلی ترین آن این است که طالبان که درقطرنمایندگی بازمی کنند با هویتش تعریف شده باشند وگاهی به این مساله اشاره کرده که آنها باید تایید نامه ازسوی مرکزیت ورهبری خود داشته باشند

مقامات به این مساله هم پرداخته اند که آن دسته ازطالبانی می توانند درقطرنمایندگی داشته باشند که روابط ومناسبات خودرا با القاعده قطع کرده باشند. 

 

این گونه موضع گیریها، نشان می دهد که افغانستان دراین خصوص با آمریکاییها بشترهماهنگی نشان می دهد تا پاکستان،مولانا فضل الرحمان درقطربه این موضوع نیزخواهد پرداخت که طالبان همه فرزندان شان می باشند وهیچ فرقی بین طالبان وشبکه 

 

 

حقانی نیست بنابراین درنمایندگی قطرمی با ایست،نمایندگی متعلق به همه طالبان باشد ونه به یک گروه خاصی که مورد نظرآمریکا وافغانستان هستند.آنچه که درقطرازسوی مولانا فضل الرحمان روی آن تاکید خواهد شد ،یک پارچه گی طالبان درمذاکرات صلح است 

 

 

امریکه آمریکا وافغانستان آن را قبول ندارند آمریکا نسبت به گروه حقانی به شدت مظنون است ونمی خواهد که درگفتگوهای صلح کسی ازگروه حقانی نمایندگی نماید مولا نا فضل الرحمان به این نکته توجه دارد که غرب وشایدهم مقامات قطربه دلیل فشارهای  

 

آمریکا،کسی را به نمایندگی ازشبکه حقانی قبول نداشته باشد.این مساله ای است که ملافضل الرحمان ازشیخ یوسف قرضاوی خواهد خواست که درمذاکرات صلح باید یک پارچه گی طالبان درنظرگرفته شود.قرضاوی می تواند دراین خصوص با مقامات کشورقطر،گفتگوهای را داشته باشد اما اینکه چه اندازه تاثیرگذاراست هنوزمعلوم نیست. 

 

هدف ازسفرمولانا فضل الرحمان درقطر،بردومحوراساسی متمرکزشده یکی اینکه با همکاری شیخ یوسف قرضاوی،تاثیرکنفرانس علماء افغانستان وپاکستان ودیگرجهان اسلام را درمورد تحریم انتحار واینکه انتحاری جایش جهنم است ،را برطرف نماید.وی مطمئن  

 

است که این خدمت را بعنوان پدردرحق این گروه انجام دهد.نکته دومیکه فضل الرحمان روی آن تاکید خواهد داشت، این است که طالبان بصورت یک دست بشمول گروه حقانی دردفترقطرنماینده داشته باشد.امریکه تاکنون مقامات آمریکا باآن مخالفت کرده وگروه حقانی را درلیست سیاه خود قرارداده است وزیرخاجه افغانستان هم دراظهارات خود به این مساله  

 

اشاره کرده وگفته است که نمایندگان طالب با دوخصوصیت باید ظاهرشوند یکی اینکه ازمراجع اصلی خود تاییده باشند ودیگراینکه نمایندگی ازگروهای داشته باشند که رسما انفصال خودرا ازالقاعده اعلام کرده باشند. 

 

دراینجا باید یک تفاوت نظربین آمریکا وپاکستان ایجاد شده باشد وآن این است که پاکستان اصراردارد که شبکه حقانی درمذاکرات صلح ونمایندگی قطر،حضورداشته باشد.مولوی فضل الرحمان دراین خصوص می خواهد ازشیخ یوسف قرضاوی کمک بگیرد اما آمریکا  

 

وافغانستان تاکید دارند که طالبان باید تایید شده باشد وانفکاک خودرا ازالقاعده اعلام کرده باشد.درمذاکرات لندن نشان داده شد که پاکستان با مقامات انگلیس درمورد طالبان کلام واحدی را ردبدل کرده واما افغانستان با نظرات پاکستان وانگلیس درمورد طالبان موافق نبوده است.طالبان واقعا داستان عجیبی شده وهرکس بعنوان ابزارازاین گروه استفاده می  

 

کند.مولوی فضل الرحمان درواقع باسیاست استخبارات کشورش هماهنگ شده ونمی گذارد که طالبان درکنفرانس علماء اسلام بعنوان گروهی که انتحاریونش درجهنم است را،معرفی شود ودیگراینکه درمورد نمایندگی طالبان این رایزنی را انجام دهد که طالبان یک گروه ویک دست است وهیچ تفاوتی بین شبکه حقانی وشورای کویته نیست.  

 

دراین میان مولانا فضل الرحمان درقطرمتوسل به شیخ یوسف قرضاوی شده تا بصورت مشترک اهدافی را که دنبال می کند به آن برسند.نشانه های وجود دارد که ممکن است کنفرانس ضدانتحارعلماء اسلام ازسوی پاکستان، با چالش روبروشود واین نشست اصلا

برگزارنشود واگرهم برگزارشود دراجنداء آن دخل تصرف صورت بگیرد ونگذارد که فت 

 

 

وای تحریم علیه انتحاروعاملان آن صادرشود.گردهمایی دوشیخ عرب وپاکستانی با مشارکت تیم طالبان باید دراین حوزه ها مورد مطالعه وبررسی قراربگیرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد