نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

چاک هیگل وجان کری


چاک هیگل وجان کری

 

امروزوزیردفاع آمریکا،بصورت غیرمنتظره ای، وارد کابل گردید.هم زمان باورود ایشان درکابل،انتحاری بای سیکل سوار،مواد انفجاری خودرا درنزدیکهای وزارات دفاع  منفجروسیزده انسان مظلوم را کشت ونه تن دیگر را،راهی شفاخانه کرد.ارتباط انفجار با آمدن هیگل،کمی سخت است به این معنی که هم زمان با ورود ایشان این را کارکرده باشد.

 

ولی بصورت قطع برای وزیردفاع تازه آمریکا،می تواند پیامی برای تفسیر،ماموریت آمریکا درافغانستان،دانسته شود.آقای هیگل با شنیدن صدای انفجار،باید تکان خورده باشد که دراین کشورچه می گذرد؟ وحاصل یازده سال حضورشان درافغانستان،چه بوده است؟ ودرآینده چه خواهد شد؟.انفجارامروز همان گونه ،که عده ازمردم را به قبرستان وجمعی را به بیمارستان فرستاد،قطعا برای هیگل،می تواند منبع ازیک مطالعه درمورد وضعیت امنیتی افغانستان نیزشمرده شود.

 

نظامیان آمریکا،نظرشان درمورد آینده افغانستان نسبت به مقامات سیاسی،کمی متفاوت است.مقامات سیاسی درکاخ سفید، اعتقاد دارند که داستان افغانستان،باید خاتمه یابد.چهارما پیش ازیک منبع معتبراین حرف را شنیدم که مقامات سیاسی درکاخ سفید حضوربیش ازپنج سال درافغانستان را قبول ندارند آنها تاکید دارند که برای جمع جورکردن وریخت پاشهای گذشته شان،همان پنج سال اقامت درافغانستان کافی است البته این حرف مربوط می شود به چند ما پیش ازاین.

 

 درآن موقع مساله پایگاه دایمی برای آمریکا درافغانستان،مطرح شده بود.مقامات پنتاگون با این نظرموافق نیست آنها اعتقاد دارند که مساله افغانستان راه درازی درپیش دارد وحد اقل باید نیروها، تا سال هزاربیست چهاردرافغانستان، حضورداشته باشند.گذشته ازمساله زمان حضورنیروها درافغانستان وتفاوت نظردراین مورد این نکته نیزقابل بررسی است که تعداد نیروها درافغانستان چه مقدارباشند.دراین مورد هم گفته شده که سیاست مداران درکاخ سفید با مقامات پنتاگون متفاوت حرف می زنند.رهبران سیاسی آمریکا به نظر می رسد گزینه شش هزارنفر،را ترجیح می دهند واگرخیلی نگران باشند،گزینه، نه هزاررا تایید خواهند کرد .

 

اما مقامات نظامی حرف دیگری دارند آنها،پیشنهادشان خیلی بشترازاین رقم ها باید باشد.دوروز پیش، جنرال متیودرواشنگتن اعلا داشت که لازم است بیست هزارنیرو درافغانستان داشته باشیم.البته این حرفها نهایی نیست ولی حداقل بیان گرتفاوت نظردرمورد حضورشان درافغانستان وتعداد سربازان شان می تواند باشد.دومقام تازه درآمریکا آقایان جان کری وزیرخارجه وچاک هیگل دروزارت دفاع ممکن است تغییرات درسیاست ایجاد نمایند.جان کری که شناخت خوبی ازمسایل افغانستان دارد ودرمورد انتخابات گذشته، بامهارت ودخالت خاصی،مساله را حل کرد وازبرگزاری انتخابات دردوردوم جلوگیری کرد.

 

این بارآقای جان کری گفته است که دیگرآن تجربه را تکرارنمی کند، افغانستان باید درسال 2014 انتخابات شفافی داشته باشد.ازآقای چاک هیگل درمورد افغانستان، چیزی شنیده نشده ایشان درمورد افغانستان،چه موضعی خواهد داشت ازدوگزینه وتفاوت سیاست مداران ونظامیان چه ترجیحات را خواهد داشت این معلوم نیست.انفجارامروز،باید تکانی باشد که ایشان مطالعه بشتری درمورد امنیت افغانستان پس ازسال دوهزارچهارده داشته باشد.البته هیگل وزیردفاع آمریکا است وطبیعتا نمی تواند گزارشهای میدانی جنرالان خودرا کتمان ونادیده بگیرد.

 

 ولی دومشکل فراروی ایشان باید باشد یکی اینکه درنهایت حرف اصلی را سیاست مداران آمریکا وآقای اوباما رییس جمهورآمریکا می زند،نظامیان ازخود حد وحدودی دارند که اگرازآن تجاوزنمایند،با سرنوشت میک کرستال روبرو خواهند شد.کرستال گناهی نداشت جزاینکه مقامات کاخ سفید وسیاست مداران کشوررا به سخیریه گرفته بود ودیدیم که بصورت بیرحمانه ای، ازکاربرکنارومورد،غضب سیاست مداران وآقای اوباما قرارگرفت وازکارشان سبک دوش گردید.

 

 

چالش دومی که جلوروی هیگل باید باشد مساله،نفرت ازجنگ افغانستان است مردم امریکا ازادامه جنگ وحضورشان وحتی سربازان شان درافغانستان،ناراضی هستند.چالش سوم که درادامه ماموریت نظامیان درافغانستان،این است که هزینه های جنگی درافغانستان،سرسام آوراست.ولی باتمام این مسایل بازهم مساله افغانستان،دراولویت کارهای آقای چاک هیگل باید قرارداشته باشد.امنیت ونابود شدن دست آوردها،قبول کردنش باید خیلی سخت باشد.انفجارامروزعملا زنگ خطررا باید به صدا درآورده باشد که آقای هیگل ازموضع نظامیان دربرابرسیاست مداران دفاع نماید.

 

درکناراین مساله، اخطارهای رییس جمهورهم اگر،جدی باشد ودرآن غل غشی درکارنباشد،هم واقعا خسته کننده شده.فرمانهای ازاین دست که نظامیان آمریکا درظرف دوهفته باید،ولایت وردک را ترک نمایند اینکه نیروهای افغانستان درجنگ شان ازنیروهای ناتو،کمک هوایی نخواهند وناتو،بایدعملیات هوایی شان را بصورت جدی،قطع نمایند.این گونه تهدیدها،قطعا روند همکاری را مختل می کند.نکته دیگراینکه فرمان ازاین دست غیرعملی است واین به سود اعتبار،رییس جمهورکرزی نیست.فردا ضرب الاجل به پایان می رسد اجرا وتطبیق آن فرمان،تقریبا غیرعملی دیده می شود.

 

امروزکارشناسان به رییس جمهورانتقاد داشتند که صدورفرمانهای غیرعملی کاردرستی نیست.آنها می گفتند که تنها جمع کردن سازبرگهای نیروهای آمریکا وناتو ازافغانستان،زمان درحد سه وتا پنج ماه را لازم دارد.چاک هیگل درگفتگوبا مقامات افغانستان دراین مورد،صحبت خواهد کرد.وی برای اولین باراست که وارد افغانستان می شود زیراهمین دو،روزپیش به عنوان وزیردفاع برگزیده شد.نکته دوم این است که وی باید ازسربازان آمریکایی درافغانستان که سخت ترین ماموریت شان رامی گذرانند ،دیدن نماید.

 

درگذشته هم وزراء دفاع، ده ها بارازافغانستان وازسربازان دیدن کردند وآقای هیگل هم باید این کار را نماید ومساله سوم هم گفتگو با مقامات افغانستان وتصمیمات که گرفته می شود را مورد بحث قراردهد ایشان بارییس جمهورکرزی درموارد زیادی باید حرف بزند.درکناراین مسایل،مطالبات افغانستان درمورد ابزاروامکانات،باقی مانده ازسازمان ناتو ومساله پایگاه ها وتسهیلات آن، ازجمله موضوعات قابل بحث دانسته شده است.شاید آقای هیگل، مساله مذاکره با طالبان وگروهای مسلح را نیزمورد گفتگو قراردهد زیرا مقامات غرب سخت علاقمند اند که مساله افغانستان ازطریق گفتگوحل وفصل شود.

 

این سیاست مشترک اعضای سازمان ناتواست که پروسه گفتگوباید سرعت وشتاب داشته باشد.دیروزآقای کامرون صدراعظم بریتانیا طی تماس تلفنی با رییس جمهور،روی دومساله تاکید داشت اول موضوع مصالحه بود وی تاکید داشت که گفتگوهای صلح باید،بصورت جدی،پی گیری شود.نکته دومی که خیلی حایزاهمیت دانسته شده این بود که درامرگفتگووحل مساله افغانستان،پاکستان نقش تعیین کننده دارد.آقای کامرون به صراحت به رییس جمهورکرزی باید گفته باشد که بدون هماهنگی وموافقت پاکستان،صلح درافغانستان امکان ندارد.

 

برخی گفته اند تماس تلفنی آقای کامرون، به نقش پاکستان برمی گردد وبه مساله تنش وچالشی که درمناسبات کابل واسلام آباد پیش آمده است.درماه های اخیر،بوضوح مناسبات کابل واسلام آباد دچارتنش شده است.حکومت افغانستان بی پرده ازهرزمانی گفته است که پاکستان درامورافغانستان،مداخله می کند.این مساله ازوقتی دامن زده شد که یک ملای پاکستانی بنام طاهراشرفی رییس شورای علمای پاکستان،فتوا ومجوزانتحاردرافغانستان را صادرکرد ودیگراینکه گفته بود کنفرانس علما درمورد فتوای انتحاررا،تحریم می کند وسوم اینکه گفته بود درهرکنفرانسی باید طالبان حضورداشته باشد.

 

 این موضع گیریها افغانستان را برافروخته ساخته وآن را یک نوع دخالت آشکاردرمورد افغانستان دانسته است.آقایان نبیل واسپنتا خواهان این مساله گردیدند که سازمان استخبارات پاکستان،باید درلیست سیاه قراربگیرد.آقای کامرون نسبت به این روی دادها،نگران تیره شدن،مناسبات کابل واسلام آباد بایدباشد.کامرون می خواهد که افغانستان وپاکستان، روابط شان را درحدی امضای توافقنامه استراتژیک باید پیش ببرند.آ

 

 

قای هیگل وزیردفاع آمریکا درکنارمسایل نظامی که وظیفه اصلی شان است، به مساله روند مذاکرات نیزخواهد پرداخت.انفجارامروزهم می تواند پیامی برای جان هیگل باشد که مساله امنیت درافغانستان درحال حاضروپس ازسال دوهزارچهارده یکی ازجدی ترین،مسایل مشترک افغانستان وآمریکا خواهد بود.

 

دومقام تازه آمریکا آقایان جان کری وچاک هیگل،دراداره اوباما باید مطالعات جدی وتصمیمات موثردرامرحضورنیروها،وتعداد آنها درافغانستان گرفته باشند ودررفع اختلافات محتمل با کابل اگرتاکتیکی نباشد ،باید پی گیروجدی باشند ،همین طوردرمورد گفتگو با مخالفان مسلح ومساله انتخابات،درافغانستان راهکارهای مشترک را ،گرفته باشند. مساله، منافع مشترک دوکشوراست که باید به یک نحوی این منافع درافغانستان،حفظ شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد