نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

گل آلود کردن سیاست درافغانستان

گل آلود کردن سیاست درافغانستان

 

سیاست درافغانستان واقعا گل آلود شده است. فکر می کنم انگلیس درایجاد این گل آلودگی نقش اول را باید داشته باشد.یک وقت وزیردفاع انگلیس گفته بود که این مردم مرتبط است به قرن سیزده هم.مفهوم سخنان وزیردفاع انگلیس درسال2011درچند جهت تفسیروتعبیرگردید.اول اینکه وی به مردم افغانستان توهین کرده واین مردم  اززمان عقب مانده،دانسته شده است.

 

حال قرن بیست یک وهزاره سوم اززمان است ولی وزیردفاع انگلیس، جایگاه زمانی افغانستان را درقرن سیزه دهم،تعریف کرده است ویک عده این را توهین ازسوی یک مقام نظامی،به مردم افغانستان،تلقی کردند وبه شدت نسبت به این اظهارات،خشم گین گردیدند.نکته دوم که ازسخنان وی برداشت شد این بود که انگلیس دموکراسی را شایسته مردم افغانستان نمی داند.مردم قرن سیزده ،چه نسبت می تواند با دموکراسی داشته باشد.دموکراسی حاصل رنسانس ودرگیری شدید، متفکران با ارباب کلیسا بود این امربرمی گردد به قرن شانزده وبعد ازآن.مردم افغانستان درقرن سیزده زندگی می کنند بنابراین هیچ نسبتی بین این مردم ودمواکراسی نمی تواند،وجود داشته باشد.

 

نکته سوم که ازسخنان جناب وزیراستنباط گردید این بود که انگلیس به یک نحوی سیاست را گل آلود کرده وآن را ارجاع به سلطه طالبان داده است.مناسب ترین نظام برای مردم قرن سیزده، همان نظام طالبانی باید باشد که با همه مظاهرعلم ودانش دشمنی می ورزد.هدف ازیک چنین اظهارات، گل آلودکردن سیاست است وانگلیس دراین کارنقش اول را داشته است.حرفهای زیادی وجود دارد که حضورانگلیسیها درهلمند،با دوویژه گی، همراه بوده است یکی اینکه هرگزمبارزه جدی با طالبان نداشته امریکه آمریکاییها ازآن گاها پرده برداشته وکارانگلیس را درامرمبارزه با طالبان درولایت هلمند، خیلی مثبت ارزیابی نکرده اند.

 

اخباری وجود دارد که آمریکا وانگلیس راجع به اداره جنگ درولایت هلمند، دچاراختلاف شده وبخشهای زیادی ازولایت هلمند را آمریکاییها دردست گرفتند.پایگاه "بیسشن" که یکی ازعمده ترین پایگاه آمریکا درولایت است وبه همین خاطر،تاسیس شده است.این پایگاه درسال2012 مورد یک حمله بیرحمانه ازسوی طالبان قرارگرفت وطالبان ازهمه تجهیزات حیرت انگیزامنیتی آن عبورکروچرا؟ این سئوالی است که هنوزبی پاسخ مانده وبرخی هم این گونه پیچیده گیها را درمناسبات پیچیده آمریکا وانگلیس درولایت هلمند دانسته اند.نکته دوم که بارها رییس جمهورافغانستان به آن اشاره کرده این بوده که تولید تریاک ومواد مخدرهرگزدراین ولایت هلمند، با حضورنیروهای انگلیسی کاهش نداشته وچرا؟ بازهم این سوالی است که برمی گردد به نیروهای انگلیسی درولایت هلمند.

 

 البته شکی وجود ندارد که درولایت هلمند جنگ با طالبان را عمدتا آمریکاییها دردست دارد این مساله با یک جدال ومناقشه بین آمریکا وانگلیس توام بوده است.مایکل سمپل هم که ازافغانستان،طرد می شود،ریشه درهمین عوامل باید داشته باشد.مقامات افغانستان وی را فردی مشکوک ونامطلوب تشخیص داده بودند وشاید برجسته ترین نکته غیرمطلوب بودن ایشان،همان ارتباطات باطالبان باشد.بهرصورت مایکل سمپل دراین ارتباط با همین زدوبندها،ازافغانستان،طرد می شود.انگلیس تا هنوزنتوانسته ثابت نماید که درمورد طالبان ومواد مخدردرولایت هلمند درطی یک دهه ،درست وصادقانه عمل کرده باشد.هردو مساله را درمیدان ودرحوزه قلم روحضورانگلیسها،شاهد هستیم. ازهلمند هرچه ریشه کن شده باشد ولی دومساله سرجای خود باقی است یکی طالب ودیگری مواد مخدر.

 

گرچه گفته شده آمریکاییها تاحدی زیادی درجنگ با طالبان درولایت هلمند ازخود قاطعیت نشان داده روایت آمریکاییها این است که طالبان درحد بسیاربالای درولایت هلمند ضربه دیده ولی خطربازگشت آنها هرگزمنتفی نیست.اثبات دیگری نیزوجود دارد که انگلیس درحال حاضر، با یک تحلیل علمی واکادمیک می خواهد آب را درسیاست افغانستان، گل آلود نماید.درقلم رودرونی وزارت دفاع انگلیس، دربخش مباحث اکادمیک، همین دیروز،مسایل بحث وبیرون داده شد که واقعا تکان دهنده بود. دراین بخش تحقیقی گفته شده که غرب وشوروی درمورد افغانستان،اشتباهات مشابه را مرتکب شده اند.

 

 

وضعیت حاضردرافغانستان شباهت های تردید ناپذیری را با آخردهه هشتاد هویدا می کند.یعنی اینکه یک روی داد، ویک اشتباه دردوزمان متفاوت،انجام  شده است .نکته ای دوم که درتحلیل شان ذکرشده این است که غرب وشوروی دوایدلوژِی را، به مردم افغانستان،تحمیل کردند که مردم دربرابرآن واکنش نشان داد.تحلیل گران انگلیسی،درمباحث اکادمیک خود به این مساله اشاره می کنند که مارکسیزم ودموکراسی،دوایدلوژی است که درسال 1979 شوروی خواست مارکسیزم را به مردم افغانستان،تحمیل نماید وغرب هم عین همان کاررا درسال 2001 پس ازیازده سپتامبر،باید انجام داده باشد.دموکراسی ازسوی غرب به مردم افغانستان یک مساله تحمیلی است.

 

نکته ای پایانی درواقع نتیجه گیری وهدف ازاین لا طایلات باید باشد وآن این است که غرب اشتباه خود راهمراه ایدلوژی شان پس بگیرد.یعنی هم ازافغانستان خارج شود زیرا که جنگ افغانستان راه حل نظامی ندارد وغرب شکست نظامی خود را قبول نماید وباید ازاین جنگ پای خود را پس بکشد. ونکته دوم اینکه ایدلوژی  را که غرب برمردم افغانستان تحمیل کرده باید ازآن دست بردارد چیزی را که مردم افغانستان نمی خواهد،باید روی آن بی جهت اصرارنداشته باشد. تحلیلگران انگلیسی روشن ساخته که دموکراسی برمردم افغانستان تحمیل شده است واین مردم دموکراسی که ما برآنها تحمیل کرده ایم،را قبول ندارد.این مساله البته گاه گاهی درافغانستان زمزمه شده که دموکراسی تحمیلی غرب درافغانستان،قابل قبول نیست.

 

 خوب برمبنای این تحلیل نیروهای بین المللی مثل نیروهای اتحاد جماهیر،بایدازافغانستان خارج شود که می شوند زیرا که این مساله یک شباهت وتکرارتاریخی است.ایدلوژی که برمردم افغانستان تحمیل شده باید کنارگذاشته شود.همان گونه که مارکسیزم ازافغانستان کنارزده شد وباید به همان صورت دموکراسی ازافغانستان کنارگذاشته شود.دموکراسی یک پدید غربی است ومردم افغانستان آن را قبول ندارد واین مساله را ما برآنها تحمیل کرده ایم پس باید دموکراسی دیگردرافغانستان مطرح نشود.جنگ با تروریزم یک اشتباه بود چنانچه تجاوزشوروی درافغانستان یک خبط تاریخی ودرنهایت تبدیل به زخم چرکین گردید،یک اشتباه بود.تحلیل گران انگلیس این نتیجه را می گیرد که باطالبان باید مذاکره شود ودرنهایت امرباکنارگذاشتن دموکراسی وخروج ازافغانستان،همان امارت طالبانی،جای گزین آن خواهد شد.

 

مجموع سه حوزه گفتگو، درسیاست انگلیس را اگرکنارهم بگذاریم ،این نتیجه بدست می یاید که درآینده افغانستان مردم این کشورباید امارت طالبانی را قبول نماید این گونه بحثها است که واقعا انسان را به حیرت می اندازد که این کشورچه بلای برسرمردم افغانستان خواهد آورد.سه حوزه گفتگودرسیاست انگلیس را به این ترتیب درکنارهم قراردهید.اظهارات وزیردفاع انگلیس که گفته بود مردم افغانستان درقرن سیزده زندگی می کند وهیچ نسبتی با دموکراسی ندارد.حوزه دوم همین بحث اکادمیک دیروز، درحوزه اردوی انگلیس است که گفته است: شباهت واشتباه تاریخی روی داد. اشغال افغانستان وحضورنیروهای بین المللی درافغانستان یکی است وبا ید نیروها، ازافغانستان بیرون شوند ودیگراینکه همان گونه تحمیل مارکسیزم به مردم افغانستان،اشتباه بود تحمیل دموکراسی درافغانستان  نیزیک اشتباه است.

 

 مردم دموکراسی را قبول ندارد مگرزوراست.افغانستان راه حل نظامی ندارد وباید مساله درمذاکره وگفتگوبه گونه ای که دموکراسی ونیروهای خارجی ازافغانستان،کنارگذاشته شود،ادامه داشته باشد وحوزه سوم، هم درگل آلود کردن سیاست درافغانستان،اصراروحمایت بیش ازحد انگلیستان ازسیاست پاکستان است.آقای کامرون می گوید: افغانستان باید با پاکستان ، پیمان استراتژیک امضا نماید. صلح درافغانستان بدون دخالت پاکستان امکان ندارد وپاکستان یگانه راه حل مساله افغانستان باید باشد ودیگراینکه درمذاکرات صلح تمامی طرفهای طالب شرکت داشته باشند.

 

هرکدام ازاین سه مولفه را، درسیاست انگلیس بررسی نماییم این نتیجه را می گیریم که انگلیس درصدد بهم زدن اوضاع ونفی دموکراسی درافغانستان وبازگشت طالبان درافغانستان باید باشد.اظهارات گروه تحقیقاتی دروزارت دفاع بسیارزجردهنده است.درکناراین مسایل،موضع گیریهای رییس جمهورکرزی، هم مزید برعلت شده وی هرروز،فصل وباب تازه ای، را درمناقشات خود با آمریکا،بازکرده ونگرانیهای زیادی را دربین مردم ایجاد کرده است.اینها همه درجهت گل آلود کردن سیاست درافغانستان باید باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد