نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

راسموسن درکابل

راسموسن درکابل

 

 

دبیرکل ناتووارد کابل شد.آقای راسموسن دریک درگفتگوی خبری،به چهارمساله مهم درمورد آینده افغانستان،اشاره داشت.اولین مساله مورد بحث شان، مساله پس ازسال دوهزارچهارده بود،ایشان مثل همیشه تاکید داشت که جامعه جهانی پس ازسال دوهزارچهارده هرگزافغانستان را تنها نمی گذارد.

 

 

وی با قاطعیت ازتعهدات جامعه جهانی دردهه تحول سخن گفت.البته آقای راسمون همیشه این موضع را درهمه نشستهای ناتوداشته است این سیاست مدار،دانمارکی که حالا چندین سال است،دبیرکل سازمان ناتو،تعیین شده،چهره بسیارزیرک وتاثیرگذاردرسازمان ناتو دانسته شده است سخنان ایشان به هردلیلی،درمورد دهه تحول،مفید است.

 

 

 این موضوع،پریشانیهای روانی جنگ رابرطرف می کند وبرای مردم انگیزه کاروتلاش را،ایجاد می کند البته مردم افغانستان درهرشرایطی باید دراین آب وخاک زندگی نمایند ولی تاثیرات متقابل زندگی مردم درعصر،تکنولوژی انکارناپذیراست اگرآقای راسموسن موضع غیرازآن چیزی که دیروزگرفت،می گرفت،طبعا با واکنشهای دیگری،روبرو می گردید.

 

 

تعهدات آقای راسموسن درده تحول،با واکنشهای مثبت مواجه گردیده است.نکته دومیکه آقای راسموسن روی آن تاکید داشت مساله آموزش نیروهای افغانستان بود وی این مساله را علیرغم حمله های سبزبرآبی،مورد تاکید قرارداد درسال2012 بیش ازپنجاه سربازومربی خارجی،توسط حمله های سبزبرآبی،کشته شدند البته این مساله باتدابیری که گرفته شده ،درحال حاضربه مرحله صفررسیده است.

 

 

 نکته دیگری که درمساله آموزش مهم است این است که یک بخش ازپایگاهای امریکایی وناتوباید دراختیارنیروهای افغانستان پس ازسال دوهزارچهارده گذاشته شود آموزش استفاده، ازابزاروتسهیلات دانش امنیتی،ضروری است.افغانستان تاکید دارد که ناتو،پایگاه های نظامی شان را دراختیارنیروهای افغانستان قراردهد.

 

 

این موضوع به دوصورت،هدایت وجهت داده می شود. یک بخش ازپایگاه را ناتو ویران می کند زیرا مورد استفاده های خاصی امنیتی شان بوده است. که اختصاص به خود آنها داشت وسازمان ناتو،مالک ودانش آن را ازآن خود می داند وطبعا با رفتن شان این دسته ازپایگاه ها نیزازدست خواهد رفت.  اما همان دسته که لازم است دراختیارنیروهای افغانستان گذاشته شود این مساله بازهم احتیاج به آموزش دارد.

 

 

نکته دومیکه درگفتگوی های راسموسن، عنوان شد، مساله ،تجهیزنیروهای افغانستان است.مطالبات  افغانستان، دراین مورد همیشه مورد تاکید قرارگرفته ومقامات ناتو گفته است که نیروهای افغانستان را تجهیزمی کند ویکی ازعمده ترین مسئولیتهای ناتو،تجهیزنیروهای ناتودرافغانستان می باشد ومساله دیگر،مشوره دهی به نیروهای افغان است که آقای راسموسن به این مساله هم اشاره داشت وگفت: مشوردهی ما به نیروهای افغانستان،ادامه دارد.

 

 

وی درمورد نیرهای افغانستان با لحن بسیارستایش آمیزی سخن گفت وازاینکه نیروهای افغانستان با این کمیت رسیده،خود قابل تمجید بایدباشد.نکته ای دیگریکه درگفتگوهای راسموسن باید به ان اشاره شده باشد وبرخی خبرگزاریها به درستی به ان پرداخته وآن مساله هزینه های مالی نیروهای افغانستان پس ازسال 2014 است.

 

 

مجموع هزینه های مصوب درکنفرانس شیکاگووپیش ازآن دربروکسیل وپیش ترازآن درلیسبون،روی آن تاکید صورت گرفت این بود که سالانه مبلغ چهارمیلیارد ویک صد ملیون دالرباید به صندوق نیروهای افغانستان،واریزشود.این مبلغ را عمدتا باید آمریکا به پردازد. مجموع سهمیه بندی وتعهدات اعضا سازمان ناتو این را نشان می دهد که آنها شاید چیزی درحدود دومیلیارد درسال بشتر،به صندوق امنیتی ونظامی افغانستان،تحویل ندهد.

 

 

 واین آمریکا  است که باید بشترین هزینه را به صندوق  افغانستان کمک نماید خود افغانستان درسال پانصد میلیون دالر،تعهد سپرده که درصندوق نظامی شان،پول واریزنماید.درگفتگوهای آقای راسموسن به هزینه مالی جنگ پس ازسال دوهزارچهارده نیزاشاره شده.

 

ازاین مسایل که بگذریم، دومساله سیاسی بسیارمهم دیگر،نیزدراظهارات آقای راسمون،نشان داده شد.ایشان یک مقام نظامی وامنیتی  است ولی درعین حال به مسایل سیاسی نیزتوجه خاصی را،داشته است.وی گفت: جامعه جهانی درسال دوهزارچهارده خواهان یک انتخابات شفاف وعادلانه درافغانستان می باشد وازاین مساله حمایت می کند.مساله انتخابات شفاف عادلانه ایکه که آقای رسموسن روی آن تاکید داشت،با نگرانیهای،درداخل کشور،روبرو شده است.

 

 

این حقیقت دارد  که انتخابات سال دوهزارچهارده، چالشهای خاص وجدی خود را دارد.احزاب وایتلافهای سیاسی،گروهای مدنی دریک سو،حکومت افغانستان دریک صف دیگراستاده اند وهرکدام برای برگزاری انتخابات شفاف وعادلانه تعاریف خود را ارایه کرده اند.این اختلافات با عث نگرانیهای زیادی شده.درمساله انتخابات که مقامات غربی روی آن تاکید دارد ودرسطح ملی هم این مساله با جدیت ووسواسی زیادی،پی گیری می شود.

 

 

دومشکل اساسی قوانین انتخابات ومیکا نیزمهای اجرایی است درمورد قوانین،انتخابات افغانستان، دو نوع قانون را،لازم دارد یکی قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها که دراین قانون اصول کاری وتشکیل کمیسیونهای انتخابات وشکایات ،مورد بحث قرارگرفته است. تشکیل کمیسیونها،وصلاحیتهای کاری شان مساله نظارت ملی وبین المللی ازانتخابات، همه ازمسایلی است که دراین قانون گنجانده شده است.

 

 

 این قانون ابتداء ازسوی مجلس سنا به چالش کشیده شد.فیصله مجلس نمایندگان را مجلس سنا واطاق دوم قبول نکرد وبعد حکومت هم تصمیم گرفت که اصلا این قانون باید،کنارگذاشته شود.درکناراین قانون،قوانین عام انتخابات است که درآن سیستم ها ونظامهای انتخاباتی،مورد بحث قرارگرفته.حکومت در قانون انتخابات،تاکید روی نظام اس.ان.تی .وی را دارد که احزاب دراین سیستم حقوق شان تضییع می شود.

 

 

رای واحدی غیرقابل انتقال به ضرراحزاب است.ودرنظام مورد نظراحزاب سیاسی وگروهای مدنی، روی نظام مختلط، تاکید صورت گرفته است که دراین نظام سعی شده که هم حقوق افراد وهم حقوق احزاب سیاسی،رعایت شود.درحال حاضراین قانون درمجلس نمایند گان برا بحث منتقل شده معلوم نیست که با چه سرنوشتی گرفتارخواهد شد.

 

 

 درکناراین مسایل،تذکره برقی،کارتهای رای دهی سابق ثبت وراجسترکردن واجدین شرایط ازعمده ترین چالشهای انتخابات است که نگرانی درمورد شفافیت آن ایجاد شده است این نگرانی تنها درسطح ملی نیست این نگرانی درسطح بین المللی مطرح  شده آقای راسموسن دبیرکل ناتو،درگفتگوهای شان درکابل به مساله انتخابات وشفافیت آن تاکید دارد.

 

 

 یک ماه پیش ازاین اتحادیه اروپا اعلام داشت که اگرشفافیت وعادلانه بودن انتخابات،درافغانستان گرانتی نشود دراین صورت افغانستان با دوچالش عمده درسطح بین المللی روبرو خواهد شد، یکی اینکه جامعه جهانی افغانستان را تنها می گذرد ودیگراینکه کارکردن با یک حکومت برخواسته ازانتخابات غیرشفاف سخت است وبا این وضع افغانستان،درانزوا قرار می گیرد.آقای راسموسن اظهاراتش درمورد انتخابات شفاف وعادلانه درسال 2014 به همین سیاست کلان جامعه جهانی مرتبط می شود.

 

 

مساله چهارم که آقای راسموسن درکنارموضوعات چون تعهد بعد ازسال دوهزارچهارده،آموزش،تجهیز ومشوره دهی به نیروهای بین المللی ومساله انتخابات،مطرح کرد،نقش پاکستان بود.ایشان گفت: پاکستان باید درامرثبات با افغانستان همکاری نماید وی گفت: ثبات درافغانستان بمعنی ثبات درپاکستان هم است.طاهراشرفی رییس شورای علما پاکستان اخیرا گفته بود که انتحاردرسه کشورافغانستان،هند وفلسطین،جایزاست گرچه وی بعدا این حرف خودرا درمورد افغانستان باید پس گرفته باشد ولی بهرصورت تحریم کنفرانس علما درکابل،فتوای وجوازانتحاردرافغانستان،ادامه عملیات بیرحمانه ومستمردرافغانستان،همه مایه  این نگرانیها شده که پاکستان علاقمند،صلح وثبات درافغانستان نمی باشد.

 

 

آقای راسموسن به این نکته اشاره کرده وگفته است که پاکستان درامرصلح باید افغانستان را کمک نماید. مقامات افغانستان هم خواستارگنجاندن،سازمان استخبارات پاکستان،درلیست سیاه حکومت آمریکا وشورای امنیت وهم چنین خواستار،متحد شدن همه نیروهای سیاسی،برضد مداخلات خارجی شده است.این ها موضوعاتی است که صلح وثبات درافغانستان را به خطرانداخته وچالشهای جدی درمسیراستقراروامنیت وبرگزاری انتخابات عادلانه را درافغانستان،ایجاد کرده است.

اعلان رسمی جوازانتحاردرافغانستان

اعلان رسمی جوازانتحاردرافغانستان

 

سخن استاد سیاف درمراسم سالگرد آمرشهید احمد شاه مسعود،هرگزازیادم نمی رود وی دراین مراسم به این مضمون گفت: اینهایکه فتوا وجوازانتحار را صادر می کنند به خدا قسم که خود شان به آن اعتقاد ندارند.

 

این سخن را باسیما وصورت ملا طاهراشرفی رییس شورای علماء ودوستان شان، مقایسه نمایید،به این نتیجه خواهید رسید که واقعا علامه اشرفی،هرگزخودش باوربه انتحار نباید داشته باشد.گفته شده مولوی اشرفی درمیان علماء پاکستان ازچنان زندگی،شکوهمندی برخورداراست که کم ترمقامات پاکستانی ازآن نعمات مادی برخوردارمی باشند.

 

زندگی اشرافی وی ودوستانش ،هیچ نسبتی به قبول مرگ ندارد.خود سیمای مولوی، نشان می دهد که زندگی و وجود وی هیچ رابطه ای با فقرومحرومیت ندارد عین این چهره را "ملک اسحاق" رهبرگروه جهنگوی ازخود، نشان داده است.آیا شما دروجود وهیکل پرازگوشت وی، نشانه ای ازمحرومیت وگرسنگی را می بینید؟

 

 خصوصا آن تصویریکه روی قالین های رنگارنگ خوابیده وپاهایش رابه اسمان بلند کرده، وبه این صورت تلاوت قرآن کرده وبا مسخره گی واهانت قرآن، می خواند.این دوچهره « ملک اسحاق وطاهراشرفی » به هرچه باورداشته باشند ولی وجود پرازگوشت آنها ،با وزن اضافی شان ازفرط پرخوری، دلیل است که هرگزبه مرگ برا ی خود شان ،باورندارند واین است که حرف استاد سیاف راباید،جدی گرفت که آنها اعتقاد به انتحارندارد.

 

ایشان درادامه صحبت هایش به این نکته هم اشاره داشت که هیچ یک ازاقارب آنها درعملیات انتحاری شرکت نکرده اند ونمی تواند نشان دهند وکسی هم نشنیده است که مفتی های که فتوا ومجوزانتحاردرافغانستان را صادرکرده،یک نفرازنزدیکان آنها درعملیات انتحاری شرکت کرده باشد.

 

اسامه رهبرالقاعده ازپربارترین خانواده ای است که عدد ورقم آنها به صدها نفرمی رسند تنها مجموعه ای ازفرزندان خود اسامه به دها نفرمی رسند اما کسی شنیده که ازاقارب رهبرالقاعده، فردی درعملیات انتحاری جان داده باشد.

 

 

من تصاویری ازفرزندان اسامه دیده ام که آنهارا دراوج رفاه ونعمت درکشورهای اروپایی بخصوص لندن را نشان می دهند.اینها همه نشانه ،همان سخن است که مفتیها، خود شان اعتقاد به انتحارندارند آنها واقارب شان اعتقاد به زندگی وخوش گذارانی دارند.

 

نکته دیگریکه درمورد فتوای طاهراشرفی،رییس علماء پاکستان ،مطرح است وآن اینکه ایشان سه کشوررا،سرزمینهای انتحار،اعلام کرده است. وبرای هرکدام دلایلی را نیزذکرکرده است.فلسطین،افغانستان وکشمیر.

 

اشرفی فتوا داده که درفلسطین عملیات انتحاری جایزاست زیرا که دراشغال اسراییل قراردارد درافغانستان به دلیل اینکه آمریکاییها آن را اشغال کرده اند وکشمیربه خاطراینکه دراشغال هندوستان قرارگرفته است.دراین سه کشور،عملیات انتحاری جایزاست.

 

انتحاریون شان درافغانستان بجای اینکه خارجیها را کشته باشند،بشترین قربانیانش ازمردم افغانستان بوده اند.انتحاری که بافتوای علماء پاکستان درافغانستا عملیات انتحاری داشته،یا درمساجد وزیارتگاها ویادرکوچه ها وجاده ها ویا درفروش گاه ها وبانکهای کشورویا درشفاخانه خانه ها صورت گرفته .

 

مورد انتحار«شهرزرنج» درجلوشفاخانه انجام شد. مسجد عیدگاه درفراه وزیارتگاه ابوالفضل درکابل ،مراکزمقدس مسلمانان است که انتحاری عملیاتش دراین مکانهای پاکیزه انجام داده است.

 

نود درصد کشتاردرافغانستان، توسط طالبان اعلام شده است وتنها ده درصد راگفته اند که نیروهای افغانستان ونیرهای ناتو،ازمردم ملکی کشته اند.ملااشرفی چه گونه می گوید: که درافغانستان خارجیها کشته شده.

 

نود درصد که خارجی نبوده اند وهمه زنان ومردان وبی گناه هان بوده که باعملیات انتحاری وبمبهای کنارجاده کشته شده اند.علما افغانستان این موضع گیری را رد کرده وگفته اند: که فتوای اشرفی وهمکاران شان ،برخلاف اسلام وشریعت می باشند.آقای اشرفی به این مساله نیزاشاره کرده که ما بمب اتم نداریم وبجای آن ازعملیات انتحاری،استفاده می کنیم امریکه علماء افغانستان به طعنه گفته اند که پاکستان بمب اتم دارد پس چرا آقای اشرفی بجای بمب اتم ،مجوزعملیات انتحاری را صادرکرده است.

 

مساله دیگری که آقای اشرفی به آن اشاره کرده این است که درکنفرانس علما درکابل شرکت نمی کند رییس شورای علماء پاکستان چند شرط را برای شرکت شان درنشست علما اسلام درکابل،اعلام داشته .

 

اولین شرط این است که درنشست کابل فتوای برای تحریم انتحارصادرنباید شود وما گفته ایم که انتحاردراین سه کشورباید انجام شود. بنابراین انتحاروانفجاردراسلام امرجایزی است ونمی شود درکنفرانس علما درکابل آن را تحریم کرد.

 

نشست کنفرانس علما اسلام درتوافقات وزراء خارجه افغانستان وپاکستان،عنوان شده بود وبراساس موافقت نامه دوکشور این نشست دردهم ماه مارچ2013 درکابل باید برگزارمی شد ولی حالا اقای طاهراشرفی، رییس شورای علما پاکستان، آن را تحریم کرده.

 

دلیل دومیکه آنها برای تحریم شان ذکر کرده این است که ازطالبان وشبکه حقانی درنشست کابل باید دعوت شوند .طالبان باید درکنفرانس علما درکابل شرکت نمایند.هدف که درگفتگوی دوکشوردرنظرگرفته شده بود این بود که کنفرانس علما درکابل باید انفجار وانتحاردراسلام را محکوم نمایند.

 

این هدف حالا باچالش تحریم ازسوی شورای علما پاکستان روبروشده.آقای اشرفی با صراحت،هدف کنفرانس که حرمت انتحارباشد را تحریم کرده وبا آن به مخالفت برخواسته وگفته است که کشورهای اسلامی بمب اتم ندارد بنابراین باید ازانتحاری ،کارگرفته شود.

 

اخباری نیز،منتشرشده که مکان کنفرانس شاید تغییرنماید.توافق اصلی این بود که کنفرانس دردهم ماه مارچ 2013 باید درکابل برگزارشود حال این موضوع با چالش جدی روبروشده،زمزمه های وجود دارد که مکان کنفرا نس تغییرمی کند .

 

ریاض وقاهره دوکشوری است که گفته شده کنفرانس درآنجا برگزارخواهد شد البته این مساله هنوزروشن نیست ولی ازهم اکنون چند مساله مشخص شده.شورای علما پاکستان ،بدترین موضع گیری را درمورد کنفرانس کابل وعلما افغانستان وشورای عالی صلح گرفته اند.

 

آنها علما افغانستان را متهم کرده که هیچ برنامه ای برای گفتگو ندارد.علما پاکستان اصول پنج ماده ای را برای گفتگو تهیه کرده البته آن اصول، هنوزاعلام نشده ولی ازفتوای علامه طاهراشرفی رییس شورا علما پاکستان،نکاتی ازاصول مورد نظرآنها باید بدست آمده باشد.

 

اولین مساله این است که انتحاردراسلام حرام نیست ودرحال حاضردرسه کشورباید عملیات انتحاری ادامه داشته باشد عملیات انتحاری همان بمب اتم مسلمانها است.اصل دیگراینکه بحث صلح ومذاکره با طالبان درنشست کابل مطرح می شود،بنابراین درهرکنفرانس، مربوط به صلح وتحریم انتحار،طالبان باید شرکت نمایند.

 

 بهرترتیب شورای علما پاکستان ازقبل اعلام داشته که باعلما افغانستان،هیچ بحثی ندارد زیرا که آنها برنامه ای برای کارهای شان ندارند.درمورد شورای عالی صلح،هم گفته که این شورای نمی تواند مرجع خوبی برای مذاکرات باشد وبحث سوم شان هم این است که درکنفرانس کابل شرکت نمی کند زیرا این کنفرانس مشکوک است واجندای کنفرانس کابل را قبول ندارد.

 

تحریم انتحارازعمده ترین اجندای کنفرانس کابل باید باشد.انتحاردراسلام حرام وانتحاری جایش جنهم است.این مساله درکنفرانس مطرح می شود علما پاکستان هرگزآن را قبول ندارند ودیگراینکه دراجندایی نشست کابل،حضورطالبان، نفی شده بنابراین نمی تواند درکنفرانس علما، درکابل شرکت داشته باشد.

 

البته این حرف آقای اشرفی،حرف درستی نیست که علما افغانستان،قاعده ومبنایی برای مذاکره ندارند وخود شان اصول پنج گانه ای رابرای گفتگو،تهیه کرده درحالیکه،شفاف ترین مساله ،همان مساله حرمت انتحاردراسلام وصدورفتوای برضدآن است واینکه تاکید شود که انتحاری جایش جنهم می باشد درواقع، روح کنفرانس درکابل را تشکیل می هد .

 

این واضح ترین اجندا نشست کابل است دراین مورد گفتگوهای صورت گرفته بود.حال این علما پاکستان است که موضوعات چالش برانگیز،مبهم ومشکوکی را برای گفتگو می خواهد،عنوان نمایند.

 

 

آنها می دانند که کنفرانس علما به ضررآنها است وعلما پاکستان وعلامه اشرفی نمی تواند کارهای شان را،توجیه نماید.دراسلام انتحارهزگزثابت شده نی نیست آنها با طرح این مساله آبروی شان را برده اند.

 

 طاهراشرفی ودوستان وی درکنفرانس علما اسلام درکابل شکست شان را باید امضا نمایند.علما پاکستان واقعا وجدان انسانی واسلامی شان مرده اند حمایت ازتبهکاری وانتحاردراین حد،باورکردنی نبود ولی حالا آنها با اعلام این مساله،ماهیت شان رادردنیا،اعلام کردند.

 

دوهفته پیش هم مولانا فضل الرحمان درقطررفته بودوبا دکتریوسف قرضاوی درمورد طالبان وکنفرانس علما درکابل تبادل نظرکرد.همه تلاشهای علما پاکستان این است که عملیات انتحاری درافغانستان،تحریم نشود.کنفرانس علما درکابل برای شان خیلی خطرناک است وبه همین علت است که ان را تحریم کرده اند.

 

البته همه می دانیم که حامی انتحاریون درافغانستان وشبکه های انتحاروترور،ریشه درخارج دارند.علما پاکستان،به تروریستها،درس انتحاروانفجارووعده دخول به جنت را داده وفرزندان مظلون افغان را شستشوی مغزی داده وآنها را آماده مرگ وکشتن مردم بیگناه می کنند.

 

آقای طاهراشرفی ودوستانش درشورای علما پاکستان،سخت گناه کارهستند ودست شان بخون مردم افغانستان،آلوده اند.آنها پیش ازآمدن خارجیها درافغانستان، هفت سال مردم افغانستان را کشتند درحالیکه یک خارجی درافغانستان،حضورنداشت.هزاران طالب نوجوان افغانستان درمدارس علما پاکستان، چیزی جزانتحاروانفجاریاد نگرفته اند این مساله را ،اکنون آشکاررا اعلام کرده که درافغانستان عملیات انتحاری،جایزاست.

هجدهمین سالگرد شهادت استاد مزاری درکابل، به این صورت برگزارشد

 

 هجدهمین سالگرد شهادت استاد مزاری درکابل، به این صورت برگزارشد

 

امسال مراسم هجدهمین سالگرد استادمزاری،درمصلی بزرگ،به این صورت برگزارشد.فکرمی کنم درسالهای گذشته که من درکابل نبودم تنها دریک سال، مراسم بصورت جداگانه برپا شده بود ولی درتمام سالهای گذشته،مراسم تجلیل از22 حوت یک جدا برگزارمی شد.

 

یکجایی به این صورت که هم احزاب اپوزیسیون درمراسم شرکت می کردند وهم رییس جمهورپیام می داد ومقامات حکومتی درمراسم شرکت وسخنرانی می کردند ورهبرحزب وحدت مردم افغانستان استادمحقق ورهبرحزب وحدت اسلامی،استاد خلیلی،دریک تریبون، سخنرانی می کردند.

 

طبعا خط سخنرانی دردوجهت حمایت ازسیاست حکومت ونقد ازکارکردهای حکومت،هدایت می شد زیرا مقامات ورهبران شرکت کننده وابسته به دوطیف سیاسی بودند وهرکس حرف خود را می زدند.امریکه مردم به آن عادت کرده ومساله را درطبیعت نوپایی دموکراسی افغانستان قبول کرده بودند.

 

شکی وجودندارد که رهبران شرکت کننده حکومتی وغیرحکومتی،بخاطرسالگرد شهید مزاری،ملاحظات وانتقادات شان را درچارچوب قاعده واحترام متقابل،انجام می شد وهمه مردم ازاین جهت خوشحال بودند.ولی امسال سیاست تغییرکرد وازسوی استاد خلیلی اعلام شد که مراسم سالگرد استاد مزاری،جدا برگزارشود بهتراست.چاره ای هم نبود ،مراسم باید برگزار می شد.درمورد زمان مراسم هم توافقات صورت گرفت وقرارشد که حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان درتاریخ یازدهم حوت ،مراسم را درمصلی شهید مزاری برگزارنماید.

 

امروزاین روی داد شکوهمند،حماسه حضور،گردهمایی ده ها هزارنفری درمصلی بزرگ شهید مزاری برگزارشد.سیلی عظیمی جمعیت،حقیقتا حیرت انگیزبود ازهمان ساعات اولیه صبح،تمامی مصلی مملوازجمعیت شد امریکه باورکردنش،خیلی سخت بود.مردم درآن هوایی سرد زمستانی دراندک ترین ساعات، تمامی فضا ومحوطه را به تصرف خود درآورد.

 

جمعیت مردم درحدی،گسترده وفشرده بود که حتی جای برای سوزان انداختن هم نبود. من رازاین قضیه بزرگ مشارکت را که درچه نهفته بود حالا بحث نمی کنم وباید این حضوردرروزهای آینده، تجزیه وتحلیل شود که چه دلایلی دراین مشارکت بزرگ،وجود داشته است.چهارسال است که بصورت مرتب توفیق حضوردرسالگرد شهادت استاد مزاری را درکابل دارم اما امسال با اینکه تغییرات عمده ای ایجاد شده بود ولی مشارکت مردم درمصلی، وصف ناپذیربود.

 

ما درکم ترسالها ،مراسم گردهمایی درسطح پنجاه وشصت هزارنفری را نداشتیم ولی امسال این گردهمایی درمصلی بزرگ شهید مزاری،انجام شد استاد محقق، حضورجمعیت را پنجاه هزارنفراعلام کرد.تغییرات را که می دانید،مراسم بصورت جداگانه برپا گردید به این معنا که این مراسم ازسوی حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به رهبری استاد محقق،برگزاشده بود.

 

نکته دوم اینکه حزب وحدت اسلامی بصورت جداگانه درزمان دیگری مراسم شان را برگزارمی کند.سومین تغییرهم این بود که دوخط حکومت واپوزیسیون درمراسم سالگرد استادمزاری ازهم جدا شدند.درگردهمایی امروز ازهمه دعوت شده بود ولی عمدتا رهبران سیاسی مخالف حکومت ،درمراسم شرکت کردند،رییس شورای ملی آقای عبدالرووف ابراهیمی ورییس مجلس سنا آقای مسلمیاردرمراسم شرکت کردند وهردو مقام درمراسم استادمزاری سخنرانیهای خوبی درمورد هجده همین سالگرد  سالگرداشتند.

 

استاد محقق درهنگام سخنرانی خود گفت: من شخصا با رییس جمهوردرمورد سالگرد، تلفنی حرف زدم وازایشان خواستم که درمراسم شرکت نماید واگرمسایل امنیتی دارد برای مراسم ،پیام شان را بفرستد ولی رییس جمهور،هیچ یک ازدوخواسته مرا قبول نکرد ایشان نه پیام فرستاد ونه خودشان شرکت کرد.

 

استاد محقق به شدت به حکومت ورییس جمهور،به این مضمون انتقاد کرد: حکوم فکرنکند که رییس جمهوربا دادن پیام به مراسم وتجلیل استادمزاری،مشروعیت می دهد نه،این طوری نیست این مردم وشهید مزاری است که به حکومت رییس جمهورکرزی مشروعیت داده . یکی ازممیزه های جدایی مراسم ،هم شاید این بود که اپوزیسیون بی پرده وبا صراحت لهجه بشتری،نظرات ودیدگاهای شان را گفتند .

 

واگرمراسم یک جا، برگزارمی شد من با تجربه ایکه ازسالهای گذتشه دارم،استاد محقق ودیگررهبران سیاسی مثل احمد ضیا مسعود رییس جبهه ملی وداکترعبد الله رهبرایتلاف ملی هرگزبا این صراحت موضع گیری نمی کرد وتاحدی زیادی ملاحظه هم دیگررا می کردند.

 

 بخصوص استاد محقق با لحن که امروزحرف زد وانتقادات بسیارسختی ازحکومت داشت وی سخنرانی بسیارقوی ای را درمراسم،ارایه کرد.استاد محقق درتجمع دها هزارنفری  دردوبخش، صحبتهایش را تنظیم کرده بود.

 

بخشی مربوط به شخصیت وزمان استادمزاری وبخش دوم ازصحبتهایش تماما اختصاص یافته به دومساله اساسی انتخابات ومصالحه.ایشان درمورد گفتگوبا طالبان به این نکته اشاره کرد که: صلح را همه قبول دارند ودرقرآن مجید آمده« الصلح خیر» مصالحه امرخیری است وی اضافه کرد که مصالحه دوجانبه که حکومت افغانستان وطالبان بنشینند وباهم به توافقات دست یابند که کسی اصلا درجریان نباشد،

 

 مردم افغانستان واحزاب سیاسی،گروهای مدنی،جامعه زنان،هرگزچنین گفتگوی دوجانبه را قبول ندارند. مرد م می خواهند بدانند که سرنوشت شان چه می شود.ایشان درضمن سخنرانی چهل دقیقه ای خود درمورد مصالحه به مساله نروژ اشاره داشت وبه این مضمون اعلام داشت که دراسلو گویا حکومت افغانستان مذاکراتی داشته وازسوی حکومت به طالبان سه نهاد قضایی وامنیتی پیشنهاد شده که طالبان این سه نهاد را قبول نمایند وبه حکومت،ملحق شود.

 

آن سه نهاد حکومتی یکی وزارت عدلیه،دومی استره محکمه وسوم سارنوالی باید باشد.ایشان اضافه کرد اگر چنین مساله درست باشد،حکومت افغانستان اختیارات جان ومال مردم را به طالبان سپرده است ویک چنین مساله ای هرگزبرای ما قابل قبول نیست.

 

مفاهیم سخنان رهبرحزب وحدت مردم افغانستان،خیلی جدی بی پرده بیان شد.ایشان درمورد مساله انتخابات چهارمساله را درواقع، شروط انتخابات سال2014 اعلام کرد .اولین مساله همان تصویب ،دوقانون،تعیین صلاحیتهای کمیسیون انتخابات وسمع شکایات وقانون انتخابات است که اولی درمجلس نمایندگان تصویب گردید ولی ازسوی مجلس سنا رد شد ودومین قانون،موضوع قانون انتخابات است که ازسوی «شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی وگروهای مدنی» به حکومت پیشنهاد شده ولی تا هنوزسرنوشت آن معلوم نیست .

 

ودومین مساله درانتخابات را، تامین امنیت اعلام داشت و گفت: حکومت افغانستان،نیروهای بین المللی را جواب داده ومی گوید هرچه زودترازافغانستان بیرون شوید درمیدان وردک گفته که نیروهای بین المللی باید درمدت دوهفته این ولایت را ترک نمایند حال سئوال این است که آیا خود حکومت با  این کارها می تواند امنیت را تامین نماید ویانه؟.

 

ایشان اظهارتردید کرد که مشکل است حکومت با این کارهای خود بتواند امنیت انتخابات را تامین نماید.نکته سومیکه ایشان درمورد انتخابات به آن اشاره داشت،مساله کارتهای رای دهی بود.استاد محقق دراین مورد گفت: حکومت اگرمی تواند تذکره الکترونیک صادرنماید ومردم دارای تذکره الکترنیک شود این مساله می تواند مانع ازجعل وتقلب شود.

 

 اما اگرنمی تواند باید واجدین شرایط را ثبت نام وکارت جدید غیرازآن کارتهای قبلی به مردم صادرنماید ومساله چهارم وآخری ایشان هم این بود که درانتخابات، باید کمیسیون مستقل باشد وی گفت: کمیسیون درحال حاضر،دست نشانده است.

 

استاد محقق رییس کمیسیون عدلی وقضایی مجلس نمایند گان تاکید داشت که درامرانتخابات این چهاراصل درنظرگرفته شود درغیرآن صورت انتخابات شفاف،عادلانه درافغانستان نخواهیم داشت.ایشان دراین مورد ازمردم نظرخواهی کرد که درصورت که انتخابات با کارت کهنه وقدیمی انجام شود،شما درانتخابات شرکت می کنید ویانه، مردم با فریاد های بلند شان گفتند: نه.

 

ایشان دراین سخنرانی، درمورد مصالحه که فراگیرباشد ودرمورد انتخابات که اصول وشروط آن رعایت شود درواقع ازمردم نظرخواهی کرد ومردم یک پارچه نظرات وپیشنهادات ایشان را تایید کردند.رهبرحزب وحدت مردم افغانستان درپایان سخنرانی خود ازتعهدات وموافقتنامه های که درانتخابات پیشین با رییس جمهورکرزی داشت، نیزپرده برداشت وگفت: موافقتنامه با نمایندگان طرفهای مذاکره کننده،امضا شده ایشان به نام افراد که اسناد را امضا کرده نیزاشاره کرد وگفت: رییس جمهوربه هیچ یک ازتعهداتش عمل نکرده است.

 

احمد ضیاء مسعود رهبرجبهه ملی ودکترعبدالله رهبرایتلاف ملی هم با سخنرانیهای شان انتقادات بسیارسختی به حکومت داشت. احمد ضیا مسعود دریک مورد گفت: دموکراسی افغانستان تقلبی است.وی درمورد فساد وامنیت وانتخابات نیزاشاراتی مهمی داشت که حکومت را متهم کرد که نمی خواهد انتخابات شفاف وعادلانه برگزارشود.

 

دکترعبدالله هم به مساله انتقال سیاسی درسال دوهزارچهارده به موضوعات چون،امنیت انتخابات،جلوگیری ازجعل وتقلب،قوانین ومقرارات انتقال امورسیاسی،اشاره کرد ودریک بخش احمد ضیا مسعود ودکترعبدالله ، به مساله تغییرلهجه درافغانستان اشاراتی داشتند.این موضوع ازآنجا سرچشمه گرفته که گویا درکابینه افغانستان فیصله شده که لهجه های افغانستان باید ثابت بماند.

 

منظورازتغییرلهجه این است که حکومت مانع ازبکارگیری کلمات تازه درادبیات فارسی است.احمد ضیا مسعود رییس جبهه ملی گفت: درزبان وادبیات فارسی بین افغانستان وایران هیچ فرقی نیست. وی اضافه کرد باید زبان به تناسب زمان ،متحول شود.

 

فیصله شورای، مانع این تحول درادبیات وزبان فارسی باید باشد.دکترعبدالله هم به شدت نسبت به این مساله اعتراض داشت وباطعنه گفت که: حکومت گویا تمام کارهایش را بدرستی انجام داده وحالا تنها تغییرواصلاح لهجه مانده که باید آن را تغییردهد.

 

وی دراین مورد نمونه های زیادی ازناکارامدی حکومت را برشمرد ودرپایان به این فیصله ومصوبه حکومت،حمله ورشد وگفت: مه این حرفها را گفتم، گرچه می دانم برخی دوستانم درکابینه ازاین سخنان من خوشان نمی یاید.دکترعبدالله رهبرایتلاف ملی با این مضمون به سخنان خود پایان داد.

 

ازسخنرانان دیگرمحفل بزرگ امروزاستاد عرفانی،نماینده مردم درپارلمان افغانستان بود ایشان به خاطرات جالبی درزمان حضورشان درغرب کابل داشت ودرمراسم پیام استرجنرال عبد الرشید دوستم توسط آقای کارگر،رییس شورای اجرایی حزب جنبش ملی واسلامی،خوانده شده دراین پیام جنرال دوستم ازاستاد مزاری بسیاربه نیکی یاد کرد. سرودهای زیبا ودکلمه پرشوروسوزناک سحرریحانی،ازدیگرجلوها وزیباییهای مراسم بود.

 

مراسم امسال تریبون استواری شد برای اپوزیسیون که موضع گیریها وانتقادات شان را بی پرده وعریان،بیان نمایند واین چانس را آنها دربرگزاری مراسم دریازدهم حوت 1391 درکابل، بدست آوردند امریکه هرگزنمی توانستند درمراسم مختلط به آن دست یابند براستی این چانس خیل بزرگی برای رهبران سیاسی مخالف حکومت بود که توانستند درجمع ده ها هزارنفر،نظرات ودید گاهای شان را، با آن صراحت وقاطعیت بیان نمایند.

 

ازاین نقطه نظرمراسم امسال به زیان حکومت باید تمام شده باشد درسالهای گذشته درمراسم مختلط هرگزچنین انتقادات وحملات به حکومت صورت نمی گرفت اما امسال، مافوق تصوراین اعتراضات وانتقادات،انجام شد فکرنمی کنم دولتیهای ما، ازسیاست مراسم مجزا ازهم،سودی برده باشد واین محاسبه وتحلیل درست نبوده که با جدا شدن مراسم،گردهمایی به سود حکومت تمام می شود.نظم وامنیت وحضوربی سابقه مردم وبیان دیدگاهای شفاف وصریح ازدست آورد های مهم هجده همین سالگرد استاد مزاری ،دانسته شده است .

پیامدهای اخطار

پیامدهای اخطار


 

اولین پیامد اخطاراین است که طالبان فوق العاده ازاین مساله خرسند وخوشحال خواهدشد.نیروهای بین المللی درطی دوهفته ولایت ورد ک را ترک نمایند زیرا آنها وهمکاران افغانی شان، مردم را شکنجه کرده ودرمواردی افراد، مفقودالاثرشده وحتی دریک مورد گفته شده که دانشجوی را متحدان افغانی نیروهای بین المللی،سربریده وچشمانش را کشیده،عین همان کاریکه طالبان انجام داده این نوع کشتن ازانحصارات طالبان بود وحال براساس اتهمات که به نیروهای آمریکایی وارد شده، آنها هم این نوع کشتار را،یاد گرفته اند.

 

حال که رییس جمهور،فرمان صادرکرده که نیروهای بین المللی درطی دوهفته باید ازولایت میدان خارج شوند،این مساله درخانه طالبان وشبکه های تروریستی که احمد زی ازآنها نام گرفته است،سروروشادمانی،برپاکرده است امروز،روزنامه خارجی وداخلی به این مساله اشاره داشتند که اولین پیامد این فرمان،سود طالبان است.

 

آنها حالا می توانند با خیال راحت به دروازه های کابل نزدیک شوند وبا داتسونهای شان پیش بیایند زیرا که عملیات هوایی هم ازسوی رییس جمهور،ده روزپیش ممنوع اعلام شده است.یک مورد آن قضیه را، درکجران شاهد هستیم که نیروهای طالب با داتسونهای شان ازکوتل خونی تا مرزکجران مرکزی،مربوط ولایت دایکندی،پیش روی داشته اند وهم اکنون هم درست دراطراف ولسوالی،منتظرفرصت هستند.پیامد اخطاروخروج دوهفته ای نیروهای آمریکایی ازولایت وردک،به سود طالبان تمام می شود.

 

دومین پیامد اخطارتا حالا،این بوده که جدال رسانه ای شدیدی بین مقامات ناتووحکومت افغانستان باید برپاشده باشد،آنچه را ایمل فیضی سخنگوی رییس جمهوراعلام داشته است را سخنگویان ومقامات ناتودرافغانستان قبول ندارند آنها گفته که دلیلی وجود ندارد که نیروهای بین المللی وهمکاران افغانی شان، دست به چنین کاری زده باشند،محصل را گرفته وگردنش زده وسپس چشمانش را ازحدقه بیرون انداخته باشند.

 

این مساله ثبوت می خواهد وناتو ومتحدانش مرتکب چنین کاری درولایت «وردک» نشده. درعین زمان می بینیم که خود نیروهای افغانستان درولایت هلمند،متهم به شکنجه بد، رفتاری وتجاوزبه کودکان می شوند امروزرسانه ها، مطالب زیادی با صدا وتصویردراین مورد نوشته پخش کرده اند که نیروهای افغانستان درولایت هلمند مرتکب جنایت،سوء استفاده فساد ورشوه شده .ودریک مورد نیروهای افغانستان درولایت هلمند متهم به تجاوزات جنسی به کودکان شده اند.

 

 

البته این مساله را یکی ازفرماندهان پولیس درهلمند به این صورت تایید می کند که آن بچه ها خودشان خواسته که درقرارگاهای پولیس بمانند.اخطاربه نیروهای بین المللی یگانه دلیلی که برایش گفته شده،همان بد، رفتاری،شکنجه وکشتارافراد بی گناه ودستگیری شان بوده امریکه هم طالبان وهم نیروهای افغانستان،دراین خصوص متهم دانسته شده است.

 

 درماه گذشته بازهم این مساله مطرح گردید که درزندانهای افغانستان،زندانیان شکنجه شده ومقامات ناتویکی ازدلایلی را که آورده همین  است که درزندانهای افغانستان، زندانیان شکنجه می شود وما نمی خواهیم زندانیان را تحویل دهیم این مساله ازسوی مقامات افغانستان تکذیب گردید وگفته شد که گزارش نمایندگی سازمان ملل، حقیقت ندارد ولی هیئت حقیقت یاب رفت وگفت که شکنجه وبد رفتاری درزندانهای افغانستان،حقیقت دارد.

 

این داستان شگفتی است که مقامات افغانستان،نیروهای بین المللی را متهم به شکنجه وبد رفتاری می کنند ورییس جمهورهم اخطارداده که درطی دوهفته باید،ولایت «ورد ک »را ترک نمایند اما ازجانبی،خود نیروهای افغانستان درطی همین یک ماه متهم به شکنجه بدرفتاری وآزارجنسی کودکان درولایت هلمند شده اند.این مساله که سخنگوی ناتو،هرگونه بد،رفتاری را درولایت وردک، تکذیب کرده باشد،درواقع دومین پیامد سخنان رییس جمهورکشوردانسته شده.

 

سومین پیامد هم این است که این موضوع درمحافل اروپایی وآمریکایی نیزکشانده شده امروزآقای جان کیری،ادعاهای مقامات افغانستان را قبول نکرده وی گفته است این مساله باید تحقیق شود که قضیه ازچه قراربوده.وی دراین مورد گفت: که سخنان رییس جمهورکرزی را شنیده است اما این موضوع باید چک وتحقیق،شود.معنای این سخن این است که جان کیری وزیرخارجه آمریکا،سخنان رییس جمهور را قبول نکرده وخواستارپی گیری مساله شده است.

 

برخی هم به این باوراند که چنین اظهاراتی که نیروهای آمریکایی باید ازقریه های افغانستان،خارج واینکه گفته شود باید ولایت «ورد ک» را درطی دوهفته ترک نمایند واینکه آنها حق ندارند دیگرعملیات هوایی داشته باشد ونیروهای افغانستان هم حق ندارند ازآنها کمک بخواهند که درعملیات آنها را کمک نمایند ونیروهای ناتو درافغانستان عملیات شبانه وروزانه نداشته باشند وخلاصه کلام آنها ازافغانستان خارج شوند وهرچه زودتر، بهتروسال دوهزارچهارده بهارونوروزافغانستان می باشد،همه این حرفها برای آمریکا،تلخ وسخت نه بلکه خیلی شیرین ودلنشین هم می تواند باشد.

 

حرفهای رییس جمهور،بهترین مستمسک ومجوز،خروج آنها ازافغانستان می توان،شمرده شود.حکومت منتخب ومشروع مارا نخواست وما ازافغانستان خارج شدیم.این گونه حرفها برای غرب درحال حاضر که بصورت جد، می خواهند ازافغانستان خارج شود،هرگززجردهنده نیست.

 

وچهارمین پیامد، خروج نیروهای ناتوازولایت قرمزوخطرناک «وردک» این است که امنیت کابل درمخاطره شدید قرارمی گیرد.این حقیقت دارد ومردم درپایتخت سخت،نگران امنیت شان باید باشند.ولایت «وردک» به لحاظ استراتژیک،عمده ترین ولایت است که اگرطالبان،گروه حقانی وشبکه القاعده وحزب اسلامی،درآن مسلط شوند ونیروهای افغانستان،نتوانند جای گزین شوند دراین صورت این گروها، هرگزبی کارنمی شود واولین اقدامات شان این خواهد بود که درکابل نفوذ نمایند وامنیت پایتخت را درمعرض تهدید قراردهند.

 

 امریکه ازهم اکنون آقای اشرف غنی احمد زی به آن اشاره کرده وگفته است: کابل نا امن ترین پایتخت درعالم است این حرف بسیارتکان دهنده باید باشد ایشان به چه دلیل این حرف راگفته است.وی بصورت مشخص ازگروهای که کابل را تهدید می کنند را نام برده است.

 

شبکه حقانی،گروه القاعده،طالبان وحزب اسلامی، نامهای هستند که رییس اداره انتقال امورامنیتی به آن اشاره کرده است.

 

به هرصورت اینکه نیروهای بین المللی به فرمان رییس جمهور،ولایت «وردک» را ترک نمایند طالبان ودیگر،گروهای تروریستی به یک نحوی مسلط شوند این طبیعی است که امنیت کابل درمعرض خطرقرارمی گیرد.

 

دیگردراین صورت شک نداشته باشیم که گفته های احمدزی تنها،هزینه های سیاسی نداشته واین حرف که منظورشان این است که انتخابات سال2014 با این وضع برگزارنمی شود را،نباید مطرح کرد البته پیامد تهدید کابل این هم می تواندباشد که انتخابات برگزارنشود واین پروسه با مشکل روبروشود.

 

 نکته ای که آقای معنوی نیزبه آن پرداخته وگفته است : درجاییکه امنیت نباشد درآنجا انتخابات برگزارنمی شود.امنیت کابل ازجدی ترین نتایج خروج نیروهای بین المللی ازولایت وردک خواهد بود.

 

گرچه حکومت گفته است که نیروهای افغانستان می توانند،امنیت ولایت را بخوبی بگیرد وهیچ جای نگرانی وجود ندارد.اما مردم می گویند: نگرانی امنیت کابل پایتخت جدی است ونمی شود آن را نادیده گرفت.

 

وپنجمین پیامد اخطاراین دانسته شده که چهارولایت مرکزی افغانستان،بشترین تردد شان ازولایت« وردک» به طرف کابل صورت می گیرند.درماه های گذشته ده ها نفرازمردم توسط طالبان درولایت « وردک» منطقه ای « جللیز» دست گیردرفاصله های اندکی با پاسگاهای پولیس،گردن زده شدند حال اگراین ولایت بدست نیروهای تروریستی قراربگیرد دراین صورت اختلالات بزرگی درامنیت راه ها،به وجود خواهد آمد.

 

مردم این مناطق به شدت نگران رفت آمد شان به کابل وبرگشت شان به مناطق مرکزی می باشند.این مساله تجربه شد که طالبان ودیگرگروهای تروریستی، هیچ رحمی به مردم ومسافران نکردند ودرماه مبارک رمضان به فاصله کم تر، ازدو هفته تنها بیست سه را سربریدن.

 

مردم این جنایتها را فراموش نکرده اند.حکومت وقتیکه این گونه موضع گیری دارد باید دربرابر امنیت مردمش احساس مسولیت نماید وامنیت آنها را بگیرد.درهمین منطقه « جللیز» درنزدیکی پوسته های پولیس،کشتارصورت گرفت ولی مامورین پوسته های کاری نکرد آنها استدلال شان این بود که ما امرحمله را نداریم ما تنها درصورت حمله ازخود دفاع می کنیم .

 

بیست سه مسافردراین منطقه گردن زده شد ولی کسی به داد شان نرسید.مردم این چهارولایت، آسیب پذیرهستند ودررفت آمد شان به کابل سخت با مشکل روبرو خواهند شد.

 

درنهایت سخن اینکه پیامده های خروج نیروها بین المللی ناتوازولایت « وردک» با این چالشها روبرومی شود،طالبان وگروهای تروریستی دیگر،ازترک منطقه بهره مند می شوند،جدال شدیدی رسانه ای بین حکومت افغانستان ومقامات ناتو،ایجاد شده.مقامات غرب وآمریکا خواهان تحقیق قضیه هستند،امنیت کابل وامنیت مسافران چهارولایت مرکزی،بامیان،دایکندی،غوروخود ولایت « وردک» مورد تهدید قرارمی گیرد اینها ملموس ترین پیامدهای اخطار است که می توان، مورد بحث  قرارداد.

 

اخطاربه نیروهای بین المللی

اخطاربه نیروهای بین المللی

 

 

اخطاربه نیروهای بین المللی،مساله ای ا ست که این روزها مطرح شده.رییس جمهورافغانستان به نیروهای آمریکا درولایت وردک، ضرب الاجل صادر کرده که درخلال، دوهفته باید نیروهای بین المللی ازولایت وردک خارج شوند.این تهدید وضرب الاجل درحال حاضربرای آمریکا مهم دانسته نشده زیرا آنها ازخدای شان است که هرچه زود تر ازافغانستان خارج شوند،

 

مساله خروج نیروها، درحد خروج سربازان شوروی ازافغانستان،جدی است.وقتیکه گورباچف تصمیم گرفت که ما ازافغانستان خارج می شویم واین زخم چرکین را، می خواهیم درمان نماییم آیا کسی می توانیست، جلو این تصمیم را بگیرد وبگوید که نه ازافغانستان خارج نشوید.

 

نیروهای بین المللی ازافغانستان خارج می شوند،این مساله انکارناپذیراست وهیچ عاملی درجهان نمی تواند این مساله را، تغییردهد اگرکسی باورداشته باشد که آنها درخروج شان ،تجدید نظر می کند این ناشی ازبی توجهی به مسایل استراتژیک وسیاسی می باشد.

 

رییس جمهوربه عمق مساله رسیده ومی داند که گفتن چنین حرفی که نیروهای ناتو هرچه زودتر،ازافغانستان خارج شود،احلی من العسل، است.سخنان رییس جمهورمی تواند مستمسک خوبی برای توجیه وبرخی سئوالات که مردم می کند،نیزبوده باشد سئوال، خیلی ساده مطرح شده: ماموریت شان را درافغانستان ناتمام گذاشته ازافغانستان خارج ویا سئوال تلخ ترازاین که آنها درافغانستان مثل نیروهای شوروی شکست خورده وحالا خروج نه بلکه فرارمی کنند، موضوعی که درحوزه گروهای تروریستی به آن اشاره شده.

 

سخنان رییس جمهوردراین مورد می تواند،مستمسک قراربگیرد که این خواست بسیار جدی وقاطع حکومت افغانستان است که ما ازافغانستان همین فردا خارج شویم. امریکه بعد  ازاظهارات سخنگوی رییس جمهمور،دربرخی ازرسانه های غرب به آن پرداخته شده است که حکومت افغانستان خواهان خروج خیلی سریع وبا شتاب نیروهای خارجی ازافغانستان می باشد.

 

برخی هم گفته اند که این گونه موضع گیری به مذاق غرب وآمریکا خیلی خوش می یاید.رییس جمهورهرچه ازاین حرفها بگوید غرب وناتوازآن قلبا،استقبال می کنند.زیرا که رییس جمهوریک کشور،بصورت رسمی خواهان خروج نیروها،  ازولایات کشورازدهات وقریه ها،ازولایت وردک شده است.

 

تحلیلگران به این نکته اشاره کرده که رییس جمهور،سخنانش مصرف خوبی خارجی دارد واین گونه موقف گیریها،به سود آمریکا وناتو است وشاید این گونه تحلیلها وموضع گیریها،هماهنگ هم شده باشد.

 

نکته دومیکه ازموضع گیری رییس جمهوراستنباط می شود مصرف داخلی این گونه اظهارات است محافل خبری وتحلیلی تا حالابه دودسته تحلیل های شان ارایه کرده اند.

 

 گروهی اول، ازسخنان رییس جمهورناراحت است وگفته است که این گونه اظهارات مناسبات دوکشورویا مناسبات افغانستان را با متحدین غربی شان،خدشه دار می کند خوب این نگاه جدای ازبحث جدی وباطنی وپشت پرده حرف منطقی است.

 

حاملان این فکرصادقانه باوردارند که افغانستان ازخود منافعی دارد که درمناسبات تعریف شده اش با غرب وبخصوص آمریکا نباید صدمه بیبینند این گروه همه اقدامات وموضع گیرهای رییس جمهوررا درتفاوت با آنچه که انجام می دهد را می دانند مثلا درمورد عملیات شبانه نا تو این اعتراض رابه شدت مطرح کردند وگفتند که عملیات شبانه ناتوبه نفع مردم افغانسان بود ومردم خواستاراین است که گروهای تروریستی باید شر،شان ازجامعه کم شود.

 

 وعملیات شبانه به اعتراف همه،سخت ترین ضربات را آنها متحمل شدند وبشترین زندانیان،بگرام درواقع همان تروریستهای هستند که درعملیات شبانه ناتو دستگیرشده اند واین موضع رییس جمهورهرگزآنها را متقاعد نساخت که عملیات شبانه وانتقال زندانیان بگرام،تعریف حاکمیت ملی واستقلال را دارد.

 

درمورد اخطاررییس جمهورکه نیروهای بین المللی درخلال دوهفته باید منطقه ورد دک را ترک نماید ،نیزاین موضع گیررا،درست ندانسته وگفته اند که منافع ملی دراین نوع تهدیدات نیست ومناسبات غرب وآمریکا را با افغانستان،ویران می کند چنانچه پدیده های دیگری است که روابط افغانستان وغرب را با افغانستان خراب کرده ومی کند.

 

فساد،نداشتن حکومت داری خوب درافغانستان واینکه افغانستان درصدرفهرست کشورهای فاسد دنیا قرارگرفته است،ازموضوعاتی است که مناسبات افغانستان وغرب را به چالش می کشاند.اینکه استدلال شده که نیروهای بین المللی وعوامل بومی آن، مردم را دستگیرکرده آنها را، شکنجه نموده وخودسرانه به خانه های مردم رفته اند وافرادی را بازداشت کرده وازسرنوشت آنها خبری نیست این ها دلایلی عمده اخطاردانسته شده.

 

این گروه اعتقاد دارد که این گونه اتهامات به نیروهای بین المللی،هنوزثابت نشده.مقامات ناتووآمریکا می گویند: که ما هرگزبه خانه های مردم نرفته ایم واین خود افغانهای منطقه هستند که باید مراکز مشکوک را شناسایی نمایند وافراد مشکوک گرفتارشوند.

 

این مطلب می تواند مستند به خواسته های حکومت افغانستان نیزباشد زیرا این مساله همیشه ازسوی افغانستان،عنوان شده بود که برای تلاشی وجستجوی خانه های مردم،نباید خارجیها برود دراین گونه موارد مشکوک باید ازخود نیروهای افغانستان وعوامل بومی استفاده شود کاریکه در"ورد ک" باید جریان داشته باشد.

 

سخنگوی رییس جمهوربه نکات اشاره کرده که نشان می دهد که بشترین شکایت ازنیروهای بومی شده ایمل فیضی دراظهارات خود به این نکته تصریح داشت که نیروهای افغانی که با نیروهای بین المللی کار می کنند، مرتکب دستگیریها شده اند.

 

این گونه مسایل بهانه ای بیش نیست وهدف چیزی دیگری است.افغانستان می خواهد دیگرآن مناسبات دوستانه را با نیروهای بین المللی نداشته باشد.مساله ایکه مایه نگرانی مردم شده این است که فرمانهای ازاین دست به ضررمردم درولایت نا امن وقرمزاست.اشرف غنی احمد زی خود، ولایت ورد ک را جولانگاه شبکه های تروریستی القاعده،گروه حقانی وطالبان اعلام داشته وگفته است که : کابل ناامن ترین پایتخت درعالم است.

 

ولایات دیگری مثل لوگر،کا پیسا،پروان ازجمله ولایاتی است که ازسوی ایشان بعنوان مراکزفعالیت تروریستها،اعلام شده است.دراین ولایتها مردم بسیارآسیب پذیردانسته شده است.

 

درولایت ناآرام وردک،بشترین قربانیان حادثه،مسافران ولایات مرکزی درطی سالجاری بود تنها درماه مبارک رمضان درفاصله دوهفته ،بیش ازبیست سه نفر، ازمردم توسط طالبان درمنطقه ای جلیز،دستگیروعمدتا گردن زده شد ند،اینها مسایلی درد ناکی است که درماه های گذشته روی داد.

 

حال با رفتن نیروهای بین المللی وعواملی بومی آنها که برای شناسایی،شبکه های تروریستی همکاری داشتند،مردم مناطق وساحات باید به شدت نگران باشند.حقیقتا این تناقضات گفتاری ورفتاری مقامات حکومتی همه را گیج ساخته است که قضیه  ازچه قرارباید باشد.اشرف غنی احمد زی رییس اداره انتقال امورامنیتی،کابل را به دلیل حضور،شبکه های تروریستی، ناامن ترین پایتخت اعلام می دارد وازطرفی هم رییس جمهوردستورمی دهد که نیروهای بین المللی ازولایت وردک وعوامل منطقه ای آنها درظرف دوهفته باید خارج شوند.

 

همان گونه که نظر دسته اول را برشمردیم وبه نگرانیهای آنها، درمورد اقدامات رییس جمهور،درمناسباتش با نیروهای بین المللی اشاره داشتیم،نظرگروه دوم قابل بررسی است.این دسته .

 

همان گونه دراول اشاره کردم به این باوراست که هرآنچه رییس جمهورانجام می دهد وموضع می گیرد،درواقع براساس یک تفاهم نوشته ناشده صورت می گیرد وخیلی ازموضع گیرهای رییس جمهوربه سود،نیروهای غرب ومساله خروج شان ازافغانستان است همین موضع گیریها است که به بهترین صورت خروج نیروهای بین المللی را ازافغانستان توجیه می کند.

 

مستند خروج،مخالفت یک دولت قانونی ومنتخب دانسته وتفسیر می شود ونه ادعاهای که ،آنها درافغانستان توسط گروهای تروریستی شکست خورده وازافغانستان،خارج نه بلکه می گریزند. کاری که درمورد خروج نیروهای شوروی ازافغانستان تجربه وتفسیرگردید.

 

خلاصه کلام اینکه رییس جمهورموضع گیریهایش چه هماهنگ با نیروهای بین المللی باشد ویا اینکه برخلاف هماهنگی با غرب وآمریکا صورت گرفته باشد،ماهیت این حقیقت را نمی تواند،تغییردهد که مردم ازامنیت خود به شدت نگران هستند بخصوص ولایات مرکزی افغانستان ومردم ولایت وردک ازکشتاروبیرحمیهای آنها،بستوه آمده اند.