نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

سناریوهای احتمالی انتخابات

سناریوهای احتمالی انتخابات

 

حداقل ازمجموع تحولات می توان،سه سناریوی احتمالی را درمورد انتخابات 93 استخراج کرد.ازمیان این سه گزینه ما به سناریوی سوم اعتقاد داریم ودوگزینه اول ودوم را برخلاف مصالح ملی افغانستان می دانیم .سناریوی اول که برخی مقاماتی حکومتی به آن اشاره دارند وخیلی بد بینانه با آن برخورد می کند ودرمواردی این خط را جدی گرفته اند وآن گزینه "اداره موقت" است.این فکررا دربرخی رسانه ها دیده ایم وبرخی سیاست مداران روی آن تاکید دارند.نامه ای دراین خصوص آقای عبد الستارسیرت نوشته وی دراعلام خطوط سیاسی مورد نظرش به" اداره موقت" اشاره کرده  است."اداره موقت" مورد نظراین عده خیلی روشن نیست اما برخی افرادی وابسته به حکومت گفته اند که پاکستان اجندایی دارد وهدف شان این است که ترکیبی ازطالبان،احزاب سیاسی وجناحهای ازداخل حکومت، حزب اسلامی حکمتیار،توافق روی یک اداره موقت داشته باشند.فکر اداره موقت با این خصوصیات را حزب اسلامی حکمیتار هم نیزگاهی مطرح کرده است.اداره موقت درواقع شروع کردن همه امورازاول باید باشد دراین اداره همه چیزمی تواند قابل بحث باشد.

 

قانون اساسی،نوع نظام سیاسی، مشارکت نیروها درحکومت درسناریوی اول می توان مورد گفتگو باشد این گفتمان را، راه حل بحران افغانستان دانسته اند.برخی ازمقامات حکومتی  که نمی خواهند نامی ازآنها گرفته شوند،اذعان دارند که دراین مساله آمریکا وپاکستان نقش عمده وجدی دارند آنها نسبت به سیاست های آمریکا وپاکستان خیلی بد بینانه برخورد می کنند.دفترقطر را نشانه ای ازاین اجندای مشترک برای رسیدن به اداره موقت وتحقق این گزینه تعبیرکرده است.این شبهه، ازآن جا تقویت شده که مناسبات کابل واسلام آباد وروابط کابل با آمریکا،روبه تیره گی گذاشته شده است.این خرابی مناسبات سبب گردیده که چنین برداشتی بوجود آید ونسبت به سیاست های آمریکا وپاکستان چنین برداشتی صورت گرفته باشد.آنها تاکید می کنند یکی ازراه های حل قضیه افغانستان ومشارکت طالبان درقدرت همین گزینه وسناریو اداره موقت است.دراین گزینه همه چیز ازنو قابل بحث است وهمه می توانند نظرات شان را وارد اجندا نظام سیاسی نمایند.دراین سناریو اولین قربانی آن نظام سیاسی افغانستان ودست آورد ها ده ساله باید باشد.این گزینه وسناریو،تمامی تمرکزش تغییر ساختارنظام سیاسی درکشوراست.گزینه اداره موقت درواقع پیام نو سازی نظام را دارد وهمه چیزازصفرباید شروع شود.

 

چرا این گزینه مطرح شده است؟ وچرا برخی ازدوستان حکومتی نسبت به آن بصورت جدی صحبت می کنند؟ البته این "اداره موقت" به زعم یک عده ازمقامات حکومتی، اجندای مخفی پاکستان با حمایت آمریکا،است که رسانه ای نشده ولی درمحافل شان،چنین برداشتهای را کرده اند.ریشه مهندسی شده آن را پاکستان دانسته است وگفته اند که آمریکا هم به دلیل اینکه بشترمستمع پاکستان است این فکررا تایید می کند.ایجاد دفترنمایندگی برای طالبان بنام امارت اسلامی وبرافراشته شدن بیرق طالبان برفرازساختمان آن دلیلی برمساله می تواند باشد.هدف این است که فشارها برافغانستان وارد ودرنهایت تسلیم این سناریو شود.برخی رسانه های کشورنزدیک به ارک هم، مخالفان سیاسی حکومت را متهم می کنند که ارتباطات با طالبان برقرارکرده ومی خواهند به چنین هدفی دست یافته باشند.دلایلی که این سناریورا مطرح کرده یکی طرح این مساله ازسوی برخی سیاست مداران مثل آقای عبد الستارسیرت واحزاب مثل حزب اسلامی وتاکید طالبان برتغییرات درقانون اساسی وتاکید برنظام ازنوع امارت اسلامی بوده است.طالبان امارت اسلامی شان را دریک مورد می خواست درقطرنشان دهد ودرداخل کشورهم تمامی تشکیلات شان را بنام امارت  اسلامی سازماندهی کرده است.ازاین گذشته این گونه اقدامات را منتسب به عوامل بیرونی وبخصوص پاکستان دانسته است وازجانب دیگر هم آمریکا  به دلیل اینکه مناسبات خوبی با رییس جمهوکرزی ندارد آنها، این نتیجه را گرفته اند که آمریکا هم بطبع پاکستان وانتقام گیری از کرزی،این گزینه را مورد تایید قرارداده است آنها می گویند اپوزیسیون حکومتی هم دراین جمع می پیوند ند وتا کنون ملاقات های را باهم داشته اند.رسانه های وابسته به مقامات نزدیک به ارگ،چنین تبلیغات وسناریوی را تبلیغ کرده اند.

 

سناریو دوم

 

سناریوی دوم که مورد بحث قرارگرفته این است است که اصولا نیتی برای  برگزاری انتخابات وجود ندارد.منتقدان  وآنهای که بشد ت به سیاست حکومت ورییس جمهورکرزی بد بین هستند این خط را مطرح کرده اند وگفته اند که حکومت تمامی اقداماتش درجهت برگزاری یک انتخابات قابل قبول نیست.آنها می گویند قوانین انتخابات را حکومت بگونه تنظیم کرده اند که یا این قوانین اصلا تصویب نشود واگرتصویب شود آنهم مطلقا درجهت منافع حکومت باشد.درمورد میکانیزمهای اجرایی هم اقدامات حکومت، انتخابات شفاف وعادلانه را تقویت نمی کند.کارتهای رای دهی،مسایل امنیتی، فقدان نظارت بین المللی وتذ کره الکترونیکی وده ها نمونه که نشان می دهد که حکومت نیت برای برگزاری یک انتخابات شفاف را ندارد.انتخابات اگر به این صورت برگزارشود، نمی تواند مورد قبول همه طرفها قراربگیرد درنتیجه بحران سیاسی درکشور،شدت می بخشد وجامعه جهانی هم ازاین روند متاثرخواهد شد تا ازمساله افغانستان فاصله بگیرد واین موضع بسیارخطرناک خواهد بود که پس ازبرگزاری انتخابات،شاهد بحران شدید داخلی باشیم وجامعه بین المللی هم افغانستان را تنها بگذارد. اتحادیه اروپا درمواردی اعلام داشته است که اگرانتخابات شفاف برگزار نشود ونتایج آن قابل قبول نباشد دراین صورت  اتحادیه اروپا درمورد کمکهایش به افغانستان ،تجدید نظرمی کند.

 

 این مساله را سفیراتحادیه درکابل مطرح کرده ودربروکسیل هم  بارها به این نکته اشاره شده است که اگرانتخابات شفاف ونتیجه آن قابل قبول نباشد دراین صورت ما ازچنین حکومتی که براساس انتخابات غیرمنصفانه تشکیل شده باشد آن را حمایت نمی کنیم .این بزرگترین چالش وبحران باید باشد که انتخابات بصورت غیرشفاف برگزار شود ونتایج آن برای مردم وجامعه جهانی قابل قبول نباشد.منتقدان می گویند حکومت افغانستان دوگزینه ای متفاوت را برای بقاء وتمدید حکومت رییس جمهورکرزی طراحی کرده است صورت اول همان است که اشاره شد انتخابات برگزارمی شود ولی مطابق میل حکومت ونتیجه آن ادامه  کارتیم مورد حمایت حکومت باشد.

 

صورت دوم قضیه که بسیارخطرناک ترازصورت اول دانسته شده را به این گونه باید برنامه ریزی کرده باشد که انتخابات اصلا برگزارنشود دلیل آن شدت بحران  ونا امنی درسراسر کشورذکرشده دراین صورت بحران وتشنج درشمال کشور وجریان که درشهرشیرغان پیش آمده دراین تشنج واختلافات رهبران جبهه ملی وخود جنرال دوستم وحزب جنبش ملی اسلامی،تماما والی حکومت را متهم می کنند.آنها گفته اند که والی حکومت قصدا درگیری سه روزپیش را طراحی کرده است وجنرال هرگزچنین نیتی نداشته است.حمله به جان استاد محقق را طالبان طی بیانیه ای رد کرده وگفته است که هرگزمسولیت آن را قبول ندارد.طالبان دراعلامیه که درسایت وابسته به خود گذاشته ، گفته اند که هدف ازحمله به جان استاد محقق در28 جوزا، بهم زدن نمایندگی طالبان درقطربوده است بهرصورت حمله ناجوانمردانه ازسوی هرکسی باشد ولی یک پیام را دارد که اوضاع کشورآشفته شود وفضای بسیارتاریکی درآستانه انتخابات داشته باشیم بگونه ای که کسی مایل نباشد که درپای صندوقهای رای حاضرشود.ناامنی وتهدید درهمه جا سایه افگنده دراین صورت پروسه انتخابات باید مختل شود ونتیجه اینکه، حالت اضطراراعلام شده وحکومت برای  زمان نامعلومی تمدید شود.

 

نشانه های چنین مطالباتی درگوشه وکنارکشوردیده شده عده ای خواسته های بیرون ازقانون را مطرح کرده وگفته اند که ماده های ازقانون اساسی باید برداشته شود وبجای آن ماده های آورده شود که ریاست جمهوری را تمدید نماید.البته این کار ازطریق لوی جرگه  ممکن است وحکومت با تشدید بحران ،این لوی جرگه را دایرمی کند وچنین فیصله های خواهد داشت البته این سناریو خیلی بد بینانه  درموردحکومت مطرح شده ولی بهرصورت یک خطی است که درجامعه وجود دارد وچنین خواسته های که حکومت تمدید شود را داشته ایم ونا امنی روزبروزبد تر هم شده است.

 

سناریوی سوم

 

این سناریو درواقع منطقی ترین گزینه است که تاکنون همه روی آن تاکید کرده اند خود حکومت هم روی آن پافشاری دارد وآن این است که انتخابات 93 برگزار می شود وهیچ بدیلی انتخابات ندارد.این مساله درقانون اساسی افغانستان صراحت دارد ویکی ازجدی ترین ماده های قانون اساسی کشوراست.گذشته ازصراحت قانون اساسی ،انتخابات 93،خواست مردم است.مردم افغانستان مهم ترین دست آورد سیاسی شان را برگزاری انتخابات می داند وانتخابات وبعد ش حکومت منتخب،ازخواسته های اساسی مردم افغانستان است انتخابات سرمایه سیاسی مردم است ونمی خواهند این سرمایه  را ازدست دهند .قانون اساسی،خواست مردم افغانستان دومولفه زیربنایی برگزاری انتخابات می تواند باشد.درکناراین مساله ما نباید نقش ا حزاب وگروهای مدنی را فراموش نماییم.گروهای مدنی وسیاسی،بزرگترین آروزوی شان در سال 93، همان بهار انتخابات است که باید داشته باشد.درشانزدهم حمل 1393 فصل تازه زندگی سیاسی مردم افغانستان شروع  می شود.

 

احزاب سیاسی وگروها مدنی این فصل نوین را دردهه تحول گرامی می دارند.این ها عواملی مهمی برای شکل دهی سناریوی سوم می تواند باشد.درکناراین فاکتورها باید نقش وخواست جامعه جهانی را هم باید درنظرگرفت.جامعه بین المللی با توجه به آن همه هزینه های که کرده ا ند،ازانتخابات 2014 نمی گذرد.آقای یان کوبیش درگفتگوی که هفته گذشته با رهبران شورای همکاری احزاب داشت،به این نکته با صراحت تام اشاره داشت که انتخابات افغانستان بدیل دیگری ندارد.تاکیدات آقای یان نمایند ملل متحد درواقع نفی دوسناریوی دیگربود.اینکه انتخابات نداشته باشیم اداره موقت تشکیل شود، ویا ایجاد بحرانهای تصنعی نماییم ودرنهایت تمدید دوره ریاست جمهوری را برخلاف قانون اساسی نماییم ولوی جرگه اضطراری برگزارشود را باید بکلی منتفی دانست.گزینه سوم، خط بطلان دوگزینه پیشین را دارد.البته این مساله ازخود دلایلی دارد که عمده ترین آن را می توان به این صورخلاصه کرد.اراده مردم،حکم قانون اساسی،خواست احزاب وگروهای مدنی ودرنهایت خواست جامعه جهانی، درواقع زیرساخت های سناریوی سوم را تشکیل می دهد. همه امید واراند که حکومت همگام با مردم ،احزاب وگروهای مدنی ،درچهارچوب قوانین، انتخابات 93 را برگزارنمایند دراین صورت افغانستان ازدوهمسایه شرقی وغربی خود کم وکوتاه نیاید.

حداقل ازمجموع تحولات می توان،سه سناریوی احتمالی را درمورد انتخابات 93 استخراج کرد.ازمیان این سه گزینه ما به سناریوی سوم اعتقاد داریم ودوگزینه اول ودوم را برخلاف مصالح ملی افغانستان می دانیم .سناریوی اول که برخی مقاماتی حکومتی به آن اشاره دارند وخیلی بد بینانه با آن برخورد می کند ودرمواردی این خط را جدی گرفته اند وآن گزینه "اداره موقت" است.این فکررا دربرخی رسانه ها دیده ایم وبرخی سیاست مداران روی آن تاکید دارند.نامه ای دراین خصوص آقای عبد الستارسیرت نوشته وی دراعلام خطوط سیاسی مورد نظرش به" اداره موقت" اشاره کرده  است."اداره موقت" مورد نظراین عده خیلی روشن نیست اما برخی افرادی وابسته به حکومت گفته اند که پاکستان اجندایی دارد وهدف شان این است که ترکیبی ازطالبان،احزاب سیاسی وجناحهای ازداخل حکومت، حزب اسلامی حکمتیار،توافق روی یک اداره موقت داشته باشند.فکر اداره موقت با این خصوصیات را حزب اسلامی حکمیتار هم نیزگاهی مطرح کرده است.اداره موقت درواقع شروع کردن همه امورازاول باید باشد دراین اداره همه چیزمی تواند قابل بحث باشد.

 

قانون اساسی،نوع نظام سیاسی، مشارکت نیروها درحکومت درسناریوی اول می توان مورد گفتگو باشد این گفتمان را، راه حل بحران افغانستان دانسته اند.برخی ازمقامات حکومتی  که نمی خواهند نامی ازآنها گرفته شوند،اذعان دارند که دراین مساله آمریکا وپاکستان نقش عمده وجدی دارند آنها نسبت به سیاست های آمریکا وپاکستان خیلی بد بینانه برخورد می کنند.دفترقطر را نشانه ای ازاین اجندای مشترک برای رسیدن به اداره موقت وتحقق این گزینه تعبیرکرده است.این شبهه، ازآن جا تقویت شده که مناسبات کابل واسلام آباد وروابط کابل با آمریکا،روبه تیره گی گذاشته شده است.این خرابی مناسبات سبب گردیده که چنین برداشتی بوجود آید ونسبت به سیاست های آمریکا وپاکستان چنین برداشتی صورت گرفته باشد.آنها تاکید می کنند یکی ازراه های حل قضیه افغانستان ومشارکت طالبان درقدرت همین گزینه وسناریو اداره موقت است.دراین گزینه همه چیز ازنو قابل بحث است وهمه می توانند نظرات شان را وارد اجندا نظام سیاسی نمایند.دراین سناریو اولین قربانی آن نظام سیاسی افغانستان ودست آورد ها ده ساله باید باشد.این گزینه وسناریو،تمامی تمرکزش تغییر ساختارنظام سیاسی درکشوراست.گزینه اداره موقت درواقع پیام نو سازی نظام را دارد وهمه چیزازصفرباید شروع شود.

 

چرا این گزینه مطرح شده است؟ وچرا برخی ازدوستان حکومتی نسبت به آن بصورت جدی صحبت می کنند؟ البته این "اداره موقت" به زعم یک عده ازمقامات حکومتی، اجندای مخفی پاکستان با حمایت آمریکا،است که رسانه ای نشده ولی درمحافل شان،چنین برداشتهای را کرده اند.ریشه مهندسی شده آن را پاکستان دانسته است وگفته اند که آمریکا هم به دلیل اینکه بشترمستمع پاکستان است این فکررا تایید می کند.ایجاد دفترنمایندگی برای طالبان بنام امارت اسلامی وبرافراشته شدن بیرق طالبان برفرازساختمان آن دلیلی برمساله می تواند باشد.هدف این است که فشارها برافغانستان وارد ودرنهایت تسلیم این سناریو شود.برخی رسانه های کشورنزدیک به ارک هم، مخالفان سیاسی حکومت را متهم می کنند که ارتباطات با طالبان برقرارکرده ومی خواهند به چنین هدفی دست یافته باشند.دلایلی که این سناریورا مطرح کرده یکی طرح این مساله ازسوی برخی سیاست مداران مثل آقای عبد الستارسیرت واحزاب مثل حزب اسلامی وتاکید طالبان برتغییرات درقانون اساسی وتاکید برنظام ازنوع امارت اسلامی بوده است.طالبان امارت اسلامی شان را دریک مورد می خواست درقطرنشان دهد ودرداخل کشورهم تمامی تشکیلات شان را بنام امارت  اسلامی سازماندهی کرده است.ازاین گذشته این گونه اقدامات را منتسب به عوامل بیرونی وبخصوص پاکستان دانسته است وازجانب دیگر هم آمریکا  به دلیل اینکه مناسبات خوبی با رییس جمهوکرزی ندارد آنها، این نتیجه را گرفته اند که آمریکا هم بطبع پاکستان وانتقام گیری از کرزی،این گزینه را مورد تایید قرارداده است آنها می گویند اپوزیسیون حکومتی هم دراین جمع می پیوند ند وتا کنون ملاقات های را باهم داشته اند.رسانه های وابسته به مقامات نزدیک به ارگ،چنین تبلیغات وسناریوی را تبلیغ کرده اند.

 

سناریو دوم

 

سناریوی دوم که مورد بحث قرارگرفته این است است که اصولا نیتی برای  برگزاری انتخابات وجود ندارد.منتقدان  وآنهای که بشد ت به سیاست حکومت ورییس جمهورکرزی بد بین هستند این خط را مطرح کرده اند وگفته اند که حکومت تمامی اقداماتش درجهت برگزاری یک انتخابات قابل قبول نیست.آنها می گویند قوانین انتخابات را حکومت بگونه تنظیم کرده اند که یا این قوانین اصلا تصویب نشود واگرتصویب شود آنهم مطلقا درجهت منافع حکومت باشد.درمورد میکانیزمهای اجرایی هم اقدامات حکومت، انتخابات شفاف وعادلانه را تقویت نمی کند.کارتهای رای دهی،مسایل امنیتی، فقدان نظارت بین المللی وتذ کره الکترونیکی وده ها نمونه که نشان می دهد که حکومت نیت برای برگزاری یک انتخابات شفاف را ندارد.انتخابات اگر به این صورت برگزارشود، نمی تواند مورد قبول همه طرفها قراربگیرد درنتیجه بحران سیاسی درکشور،شدت می بخشد وجامعه جهانی هم ازاین روند متاثرخواهد شد تا ازمساله افغانستان فاصله بگیرد واین موضع بسیارخطرناک خواهد بود که پس ازبرگزاری انتخابات،شاهد بحران شدید داخلی باشیم وجامعه بین المللی هم افغانستان را تنها بگذارد. اتحادیه اروپا درمواردی اعلام داشته است که اگرانتخابات شفاف برگزار نشود ونتایج آن قابل قبول نباشد دراین صورت  اتحادیه اروپا درمورد کمکهایش به افغانستان ،تجدید نظرمی کند.

 

 این مساله را سفیراتحادیه درکابل مطرح کرده ودربروکسیل هم  بارها به این نکته اشاره شده است که اگرانتخابات شفاف ونتیجه آن قابل قبول نباشد دراین صورت ما ازچنین حکومتی که براساس انتخابات غیرمنصفانه تشکیل شده باشد آن را حمایت نمی کنیم .این بزرگترین چالش وبحران باید باشد که انتخابات بصورت غیرشفاف برگزار شود ونتایج آن برای مردم وجامعه جهانی قابل قبول نباشد.منتقدان می گویند حکومت افغانستان دوگزینه ای متفاوت را برای بقاء وتمدید حکومت رییس جمهورکرزی طراحی کرده است صورت اول همان است که اشاره شد انتخابات برگزارمی شود ولی مطابق میل حکومت ونتیجه آن ادامه  کارتیم مورد حمایت حکومت باشد.

 

صورت دوم قضیه که بسیارخطرناک ترازصورت اول دانسته شده را به این گونه باید برنامه ریزی کرده باشد که انتخابات اصلا برگزارنشود دلیل آن شدت بحران  ونا امنی درسراسر کشورذکرشده دراین صورت بحران وتشنج درشمال کشور وجریان که درشهرشیرغان پیش آمده دراین تشنج واختلافات رهبران جبهه ملی وخود جنرال دوستم وحزب جنبش ملی اسلامی،تماما والی حکومت را متهم می کنند.آنها گفته اند که والی حکومت قصدا درگیری سه روزپیش را طراحی کرده است وجنرال هرگزچنین نیتی نداشته است.حمله به جان استاد محقق را طالبان طی بیانیه ای رد کرده وگفته است که هرگزمسولیت آن را قبول ندارد.طالبان دراعلامیه که درسایت وابسته به خود گذاشته ، گفته اند که هدف ازحمله به جان استاد محقق در28 جوزا، بهم زدن نمایندگی طالبان درقطربوده است بهرصورت حمله ناجوانمردانه ازسوی هرکسی باشد ولی یک پیام را دارد که اوضاع کشورآشفته شود وفضای بسیارتاریکی درآستانه انتخابات داشته باشیم بگونه ای که کسی مایل نباشد که درپای صندوقهای رای حاضرشود.ناامنی وتهدید درهمه جا سایه افگنده دراین صورت پروسه انتخابات باید مختل شود ونتیجه اینکه، حالت اضطراراعلام شده وحکومت برای  زمان نامعلومی تمدید شود.

 

نشانه های چنین مطالباتی درگوشه وکنارکشوردیده شده عده ای خواسته های بیرون ازقانون را مطرح کرده وگفته اند که ماده های ازقانون اساسی باید برداشته شود وبجای آن ماده های آورده شود که ریاست جمهوری را تمدید نماید.البته این کار ازطریق لوی جرگه  ممکن است وحکومت با تشدید بحران ،این لوی جرگه را دایرمی کند وچنین فیصله های خواهد داشت البته این سناریو خیلی بد بینانه  درموردحکومت مطرح شده ولی بهرصورت یک خطی است که درجامعه وجود دارد وچنین خواسته های که حکومت تمدید شود را داشته ایم ونا امنی روزبروزبد تر هم شده است.

 

سناریوی سوم

 

این سناریو درواقع منطقی ترین گزینه است که تاکنون همه روی آن تاکید کرده اند خود حکومت هم روی آن پافشاری دارد وآن این است که انتخابات 93 برگزار می شود وهیچ بدیلی انتخابات ندارد.این مساله درقانون اساسی افغانستان صراحت دارد ویکی ازجدی ترین ماده های قانون اساسی کشوراست.گذشته ازصراحت قانون اساسی ،انتخابات 93،خواست مردم است.مردم افغانستان مهم ترین دست آورد سیاسی شان را برگزاری انتخابات می داند وانتخابات وبعد ش حکومت منتخب،ازخواسته های اساسی مردم افغانستان است انتخابات سرمایه سیاسی مردم است ونمی خواهند این سرمایه  را ازدست دهند .قانون اساسی،خواست مردم افغانستان دومولفه زیربنایی برگزاری انتخابات می تواند باشد.درکناراین مساله ما نباید نقش ا حزاب وگروهای مدنی را فراموش نماییم.گروهای مدنی وسیاسی،بزرگترین آروزوی شان در سال 93، همان بهار انتخابات است که باید داشته باشد.درشانزدهم حمل 1393 فصل تازه زندگی سیاسی مردم افغانستان شروع  می شود.

 

احزاب سیاسی وگروها مدنی این فصل نوین را دردهه تحول گرامی می دارند.این ها عواملی مهمی برای شکل دهی سناریوی سوم می تواند باشد.درکناراین فاکتورها باید نقش وخواست جامعه جهانی را هم باید درنظرگرفت.جامعه بین المللی با توجه به آن همه هزینه های که کرده ا ند،ازانتخابات 2014 نمی گذرد.آقای یان کوبیش درگفتگوی که هفته گذشته با رهبران شورای همکاری احزاب داشت،به این نکته با صراحت تام اشاره داشت که انتخابات افغانستان بدیل دیگری ندارد.تاکیدات آقای یان نمایند ملل متحد درواقع نفی دوسناریوی دیگربود.اینکه انتخابات نداشته باشیم اداره موقت تشکیل شود، ویا ایجاد بحرانهای تصنعی نماییم ودرنهایت تمدید دوره ریاست جمهوری را برخلاف قانون اساسی نماییم ولوی جرگه اضطراری برگزارشود را باید بکلی منتفی دانست.گزینه سوم، خط بطلان دوگزینه پیشین را دارد.البته این مساله ازخود دلایلی دارد که عمده ترین آن را می توان به این صورخلاصه کرد.اراده مردم،حکم قانون اساسی،خواست احزاب وگروهای مدنی ودرنهایت خواست جامعه جهانی، درواقع زیرساخت های سناریوی سوم را تشکیل می دهد. همه امید واراند که حکومت همگام با مردم ،احزاب وگروهای مدنی ،درچهارچوب قوانین، انتخابات 93 را برگزارنمایند دراین صورت افغانستان ازدوهمسایه شرقی وغربی خود کم وکوتاه نیاید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد