نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

کودتا ویا انقلاب

کودتا ویا انقلاب

 

شکی نیست که رویداد مصروسرنگونی حکومت منتخب آقای مرسی،توسط ارتش با نقشه راهی که کشیده بود،انجام شد این درواقع کودتای سیاسی بود که ارتش مصر با زیرکی خاصی راه انداخت وعوامل بومی وخارجی دراین تحولات،نقش زیادی داشته است.اولین کشورهای که اقدامات ارتش مصر را ستایش کرد کشورهای عربستان،قطر وامارات وحکومت سوریه بود.

رویدادهای جهان عرب با نام " بهارعربی" چهاررژیم را درشمال آفریقا وخاورمیانه به تاریخ سپرد.حکومت سی سه ساله حسنی مبارک، با تظاهرات عظیم مردمی درمیدان تحریر،سرنگون گردید،رژیم زین العابدین بن علی درتونس نابود شد وحکومت معمرقذافی با گذشت چهل دوسال به کام مرگ فرستاده شد وآقای قذافی به بد ترین صورت ممکن،کشته شد.حکومت علی عبد الله صالح دریمن به شکل متفاوتی، ساقط گردید ودرسوریه وضعیت بهارعربی ،تبدیل به خونین ترین فصول گردید.سه سال خونین ریزیهای مستمروجنگ نیابتی شرق وغرب ومتحدان منطقه ای شان دراین سرزمین، ادامه دارد رژیم اسد ازطریق نظامی ظاهرا سرنگون شدنی نیست ولی ابعاد وبیرحمی جنگ،بسیارزجردهنده وضد انسانی شده است.

 

تونس،لیبیان ویمن با حکومتهای تازه با داشتن ثبات نسبی بکارشان ادامه دادند ولی درمصرتحولاتی درطی سه روز گذشته پیش آمد که واقعا گیج کننده بود.دریک اقدام بی سابقه محمد مرسی رییس جمهورمنتخب مصر،ازقدرت کنارزده شد وارتش با تشکیل اداره موقت زمام اموررا دردست گرفت.گرچه گفته شده که کمیته آشتی ملی درمصربا مشارکت همه طرفهای سیاسی ومذهبی توافق کرده اند که اداره موقت به ریاست عدلی منصور رییس دیوان قانون اساسی برای مدتی نه ماه نقشه راه را درمصرتطبیق نماید.ارتش گفته است که تحولات مصرکودتایی نظامی نیست بلکه خواست مردم مصروجنبش نافرمانی مدنی وبیست دوملیون امضای مردم است.استدلا نظامیان ورهبران مخالف رییس جمهورمنتخب این است که اراده وخواست مردم همان گونه که به حکومت حسنی مبارک پایان داد،همان اراده درسرنگونی حکومت محمد مرسی دخالت داشته است.

 

 ازاین منظر،رویدادهای مصرکودتا نه بلکه انقلاب درانقلا ب است.طرف داران آقای مرسی رویدادهای مصر،را کودتای نظامی می دانند که بصورت ظالمانه طراحی واجرا گردید.پرسش اساسی دراین است که عوامل وریشه های تحولات را چه گونه باید شناسایی کرد؟ وچرا آقای مرسی رهبراخوان المسلمین ورییس جمهورمنتخب درمدت یک سال به این روزافتاد؟فکرمی کنم به چند مولفه اساسی لازم است دراین مورد اشاره شود:

 

ریشه های بحران:

 

اولین عنصر،نحوه حکومت داری آقای مرسی ومدیریت وی درجامعه مصراست ایشان می دانیست که درانتخابات سال گذشته با تفاوت اندکی به پیروزی رسید. احزاب سیاسی ورهبران شناخته شده مثل عمرموسی،محمد البرادعی،حمدین صبحی رهبرکاریزمای چپ گرا،طرف داران حسنی مبارک ازحزب دموکراتیک ملی سیکولارها،جوانان ششم ابریل، واخیرا جنبش " تمرد" ازمخالفان ودشمنان قسم خورده ای آقای مرسی،گردهم آمدند. درکنارجنبش نافرمانی مدنی واحزاب سیاسی که درقالب" جبهه نجات ملی " وارد میدان شدند،ارتش مصرهم با اخوان المسلمین مناسبات خوبی نداشت.ارتش لیبرال وجنرالهای سیکولار هرگزآقای محمد مرسی را قبول نداشتند.مخالفان آقای مرسی ،رییس جمهورمنتخب می گویند که آقای مرسی پس ازانتخابات رویه حاکمیت ومدیریت تک حزبی درپیش گرفت وهرگزدرساختارحکومت خود توجه به خواسته های مخالفان خود نداشت وی می توانیست با ساختارحکومت مشارکتی رهبران قدرت طلب مثل عمرموسی ودیگررهبران تاثیرگزار مثل حمدین صبحی وهمین طورازجوانان میدان تحریر را،وارد مدیریت سیاسی وساختارحکومتی مصرنماید.

 

مخالفان آقای مرسی بارها گفته بودند که حکومت ازآن محمد مرسی واخوان المسلمین است وایشا بصورت انحصارطلبانه وتمامیت خواه،قدرت را دراختیارخود گرفته است ومدیریت حزبی خود را می خواهد درکل جامعه مصر، تسری وتعمیم دهد واین مساله برای ما قابل قبول نیست سه روزپیش مردمی که درمیدان تحریرجمع شده بودند به همین مساله اشاره داشت که آقای مرسی رییس جمهورتمام مردم نیست وی برخلاف اولین بیانیه خود که گفته بود رییس جمهورتمام ملت مصراست را کنارگذاشته وتنها به فکرجناح وحزب سیاسی خود می باشد وقدرت را دراختیارخود درآورده است.آنها می گفتند که آقای مرسی خیلی زود تبدیل به یک دکتاتور ومستبد ایدلوژیک شده وما نمی توانیم حکومت ومدیریت وی را قبول نماییم.مخالفان آقای مرسی مدعی هستند که دلایلی زیادی وجود دارد که آقای مرسی درجابجای مهره های حکومت با سلیقه وعقیده خود عمل می کرد.

 

آقای الخیاط را والی درایالتی تعیین کرد که شهرهای توریستی داشت ویکی ازاقلام عمده درامد مصر وزندگی مردم فقیر،عواید گردشگری بود.الخیاط کسی است که چند سال پیش، متهم به کشتارتوریست ها گردید با تقررالخیاط مردم معترض بودند که آقای مرسی یک تروریست را استاندار شهرما تعیین کرده که توریست را بکشد واین کاربرای ما قابل قبول نیست ما نمی خواهیم تروریست برامرتوریست نظارت ومدیریت نماید.امریکه حکومت آقای مرسی قبول نداشت حکومت می گفت: این حق وصلاحیت شان است که برای مدتی که  انتخاب شده چه گونه مدیریت نماید وهرکه را مناسب تشخیص داد اورا درجای مقررمی کند ازجمله آقای الخیاط را.

 

تحلیلگران امورمصرگفته اند ریشه اعتراضات ازهمین نقطه آغازوبه سرعت توسعه یافت درحدی اعتراضات گسترده شد که گفته شده جنبش نا فرمانی مدنی 22 ملیون امضا برای برکناری آقای مرسی،جمع کرد واین آماربیش ازآن آ رای بود که مردم درهنگام انتخابات به رییس جمهورمرسی داده بود وبه این صورت می گفتند که مارای خودرا پس گرفتیم وآقای مرسی را نمی خواهیم.البته برخی گفته اند که امضا دراین حد دقیق نست واین ماشین تبلیغات ومخالفان آقای مرسی رییس جمهورمنتخب بود که چنین فضای را خلق کرد.

 

عنصردوم درامرسقوط،مساله فقروفساد است.مصردرشمال آفریقا علی رغم تنوع وغنای فرهنگی وجامعه باسواد ولی ازفقروفساد به شدت رنج می برد.دربهارعربی ازمیان سه عنصر،فقر،استبداد وفساد،عنصرفقر،نقش اساسی را داشت مردم ازفقروتنگ دستی وهمین طورفساد حاکم درجامعه به ستوه آمده بودند وعلت اصلی فقررا درحکومت های شان می دانستند مردم هم آنها را فاسد وهم عامل فقروگرسنگی می شناختند.آقای مرسی دراولین خطابه خود به مردم مصرقول داد که درمدت صد روز،فقروفساد را ریشه کن می کند وجامعه را به سمت رفاه وایجاد مشاغل ورفاه سوق می دهد آقای مرسی درجریان عمل درفقرزدایی ایجادکار ومشاغل موفق نبود.مخالفان آقای مرسی می گفتند: که درطی یک سال مردم شدیدترین مشکلات اقتصادی را داشتند وحکومت هیچ کاری برای فقرزدایی وتسهیلات کاروبرنامه برای تامین زندگی مردم نداشت.

 

آنها می گویند: درطی سال یک از حکومت آقای مرسی، بد ترین وضعیت اقتصادی پیش آمده وشاخص پول مصردرنازلترین حد خود سقوط کرد وبازارسهام درمصرازرونق افتاد وخوابید.آنها می گفتند: آقای مرسی جزوعده چیزی برای ما نداده است وهرچه زمان بگذرد وضعیت مصرخیلی بد ترازاین خواهد شد.مردم با گذشت یک سال ازحکومت آقای مرسی نا امید گردید وبه این بی باوری رسیدند که آقای مرسی وحزب اخوان المسلمین نمی تواند مشکل شان را حل نماید.البته که بی حوصله گی وتوقعات مردم بسیاربالا بوده وازسوی هم مخالفان آقای مرسی بشمول ارتش می خواستند رییس جمهوردرتنگناهای بزرگ سیاسی واجتماعی قراربگیرد واین حکومت را سرنگون نمایند ودرنهایت دیدیم که کارشان را کردند وفرصتی برای مرسی داده نشد وبا گذشت یک سال به عمرحکومت وی  پایان داد.

 

عنصرسوم،درفروپاشی، احزاب سیاسی وارتش بود که تسهیلات سرنگونی رژیم آقای مرسی رافراهم و نقش مهمی را بازی کرد ودرکنارمسایل داخلی وبومی ،عامل خارجی هم می تواند،تاثیرگذاردرتحولات مصرباشد.این درست که آقای مرسی تغییرات عمده ای درسیاست خارجی خود ایجاد نکرد وی موافقت نامه کمپ دوید 1979 با اسرایل را برسمیت شناخت وبا غرب هم مناسبات حسنه داشت وبا کشورهای منطقه هم سعی داشت که روابط خوبی داشته باشد ولی اینها مسایلی نبود که مشکل جامعه مصروگرفتاریهای آقای مرسی را برطرف نماید. همان گونه که احزاب سیاسی درداخل مصربه شدت علیه حکومت منتخب آقای مرسی مبارزه می کردند وازسوی هم حزب دموکراتیک ملی آقای حسنی مبارک هم بصورت فعالی درمبارزه شرکت داشت وگفته شده که جنبش تمرد را آنها رهبری وتمویل می کرد.

 

کشورهای منطقه وجامعه بین المللی ازآقای مرسی وحکومت اخوان المسلمین خوش شان نمی می آمدند.کشورهای عربی، نظربسیاربد بینانه به اخوان دارند ومی گویند مادرشبکه های تروریستی اخوان المسلمین است.درتحولات چند روز گذشته ما شاهد هستیم که همکاری با احزاب مخالف آقای مرسی نسبت به دولت آقای مرسی خیلی زیاد تراست این حرف رهبران اخوان درست هستند که می گفتند: عامل شورشها وتمرد کشورهای غربی ومنطقه هستند.بی جهت نیست که با اقدامات ارتش وسرنگونی حکومت آقای مرسی ،اولین کشوری که ازارتش مصرحمایت کرد عربستان سعودی وکشورهای حوزه خلیج فارس بود.این عربستان سعودی وامارات است که حتی پیش ترازحکومت آقای اسد،اقدامات ارتش درسرنگونی حکومت آقای مرسی را حمایت کردند وحزب النوربا گرایشات سلفی ازکودتای ارتش حمایت کرد.

 

آقای مرسی قدرت احزاب سیاسی را جدی نگرفت وهمین احزاب ورهبران سیاسی مصر، بشترین حمایتها وارتباطات را با کشورهای خارجی داشته اند.درکناراین مسایل ارتش همان گونه که گفتم نمی توانست، دوست حکومت اخوان المسلمین باشد،دومرکزبزرگ دینی یکی جامعه الازهر ودیگری رهبرمسیحیان مصربود که هردومرجع بزرگ دینی اسلام ومسیحیت درکنارارتش استاد وازحکومت آقای مرسی روی گردان.حالا که حکومت آقای مرسی با اقدامات ارتش مثل حکومت آقای حسنی مبارک سرنگون شد وهمه رهبران اخوان المسلمین وابسته به حزب آزادی وعدالت دستگیرشده وخود آقای مرسی هم به زندان که حسنی مبارک زندانی است منتقل شده وفهرستی ازاتهامات علیه وی را نیزتنظیم کرده است.با این وضع آینده مصرچه خواهد شد وچشم اندازبعدی مصررا چه گونه می شود بررسی کرد.

 

دورنمایی جامعه مصر

 

جامعه مصربا یک انقطاب هولناکی روبروشده است.صفحه جدید قدرت با صفحه پیشین درتقابل هم قرارگرفته است.اخوان المسلمین هرگزقبول نکرده است که قدرت را ازدست داده است آنها تاکید برمشروعیت شان دارند.آقای مرسی درآخرین اظهارات شان گفته است که رییس جمهورمنتخب مصراست وکودتای ارتش را برسمیت نمی شناسد آقای مرسی ازهوادارانش خواسته است که ازخشونت اجتناب نمایند.ایشان با تاکید به این مساله که کماکان رییس جمهورمصراست گفته است که حاضراست با مخالفان برسریک دولت ایتلافی گفتگونماید کاری که باید می کرد که نکرد بهرحال کارازکارگذشته اشت آقای مرسی قدرت را ازدست داده واداره جدید ممکن است وی را محاکمه نماید این مساله که وی رییس جمهورمنتخب است دیگرمشکلی را حل نمی کند مخالفان دیگربا آقای مرسی اداره ایتلافی تشکیل نمی دهند.

 

ارتش همراه مخالفان تا بحال برای براندازی حکومت آقای مرسی چند کارمهم را انجام داده است ارتش مصر بسیارسیاسی ازنوع اردوی پاکستان است.شکی وجود ندارد تحولات سه روزگذشته به مهندسی ارتش اما با مهارت خاصی، سازماندهی گردید ویک حکومت منتخب را سرنگون کرد اولین اقدام ارتش ایجاد یک کمیته تفاهم ویا آتشتی ملی بود دراین کمیته همه رهبران سیاسی ومذهبی مصرگرد هم آمدند رییس الازهرآقای طیب ورییس مسیحیان مصربشمول همه رهبران سیاسی بجزحزب اخوان،توافق روی کمیته آشتی ملی کردند ومتن اعلامیه عزل آقای مرسی درهمین کمیته نوشته ومورد تایید قرارگرفت. دومین اقدام، تشکیل اداره موقت بود که قدرت را تحویل بگیرد واین کارهم صورت گرفت رییس دیوان قانون اساسی آقای عدلی منصوررسما بعنوان رییس اداره موقت،قدرت سیاسی را دردست گرفت وجانشین آقای مرسی شد.

 

سومین اقدام درنقشه راه  ارتش این است که قانون اساسی جدید نوشته شود وقانون اساسی که درزمان مرسی نوشته شده بود را لغو کرد چهارمین برنامه ارتش درنقشه راه، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی است وخطرناک ترین اقدام هم این است که تا دیروزسیصد نفرازرهبران وفعالان اخوان المسلمین را دست گیرکردند.حال با این وضع آینده مصربستگی دارد به نوع سیاست که جنبش اخوان المسلمین درپیش می گیرد.جنبش می تواند راه مسالمت آمیز را درپیش بگیرد ودرهمه اموردرنقشه راه شرکت می کند درانتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی شرکت می کند ودرتدوین قانون اساسی سهم می گیردودردیگربرنامه های که اداره موقت درخلال نه اعلام کرده ومی خواهد عملی واجرایی نماید.

 

دراین صورت جامعه مصربا چشم اندازروشن اما دشواری، راه خودرا درپیش می گیرد البته دراین صورت نباید فراموش کرد که جناحهای ازحزب عدالت وآزادی ودیگراخوان المسلمین،این استراتژی را قبول نمی کنند وآن را تعبیربه استراتژی ذلت خواهد کرد ولی بهرحال بدنه اخوان که راه مبارزات سیاسی ومسالمت آمیزرا درپیش بگیرد،تاثیران نظامی آن کمترخواهد بود.

 

راه دوم که همان راه تقابل با اداره موقت است دراین صورت ممکن است ما شاهد جنگهای خونین درجامعه مصرباشیم که عواقب وپیامدهای آن غیرقابل پیش بینی است.ارتش با خشونت وبیرحمی زیادی برخورد خواهدکرد.ممکن است اعدامهای زیادی درپیش روی باشد دراین صورت مصرتبدیل به افغانستان عراق ویا سوریه خواهد شد.کودتا ویا انقلاب درمصربا چنین چشم اندازهای هول انگیزی مطالعه  می شود.واقعا که اوضاع مصرنگران کننده وترسناک شده است.

 

این مهم نیست که ما رویداد سه روزگذشته درمصررا چه بنامیم انقلاب ویا کودتای نظامی قدرمسلم این است که یک حکومت منتخب با اعتراضات مردم ونقشه راه ارتش سرنگون شده است طرف داران آقای مرسی آن را کود تای نظامی نامیده است اما ارتش ومخالفان آقای مرسی واخوان گفته اند که انقلاب درانقلاب صورت گرفته است هردوطرف دلایلی خاصی خود را دارد ولی مهم این است که رویداد های بعدی مصرچه گونه رقم می خورد خونین ویا سیاسی ومسالمت آمیز؟هردو مساله بستگی دارد به استراتژی اخوان المسلمین وحزب آزادی وعدالت.حضورگسترده هواداران محمد مرسی درخیابان ها نشان ازبازگشت رییس جمهورمنتخب ویا انقلاب سومی را،نشان نمی دهد.دورنمایی بعدی همان دوصورت خونین ومسالمت آمیزاست که هردوحالت بستگی به استراتژی اخوان المسلمین دارد.همین.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد