نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

گره زدن منافع ملی به القاعده وطالبان

گره زدن منافع ملی به القاعده وطالبان

 

دوفکرمتفاوت درتعریف منافع ملی بین آمریکا وافغانستان ایجاد شده است.درموافقتنامه امنیتی وبحث محتوای آن، این دونگاه بصورت جدی باید مطرح باشد.آمریکا، منافع ملی خود را درزدن القاعده تعریف کرده  وافغانستان منافع ملی وامنیتی خود را به طالبان گره کرده است.رییس جمهوراوباما بزرگترین دست آورد خود درجنگ با القاعده،کشته شدن اسامه را به زبان آورده است.وی با کشته شدن اسامه دردوم می 2011 بگونه ای حرف می زد گو اینکه درجنگ با تروریزم،پیروزی کاملی را بدست آورده است.این البته درست که منافع امنیتی وملی آمریکا به رهبران القاعده گره خورده است.زیرا این تشکیلات القاعده باید باشد که مسبب ایجاد یازدهم سپتامبر2001 باشد.القاعده درآمریکا کشتاری راه انداخت که این کشوردرتاریخ خود هرگزشاهد چنین رویدادی نبوده است.سه هزارانسان درانهدام برجهای دوقلو،نابود می شوند.اینکه درایبت آباد پاکستان اسامه بن لادن درمی 2011 کشته می شود،بدون شک، دست آورد بزرگی برای آمریکا است.این حرف زیاد غیرمنطقی نیست که سیاست مداران آمریکا ورییس جمهوراوباما روی آن تاکید نمایند وازکشته شدن رهبرالقاعده خرسند وشاد مان گردد.این موضوعات قابل درک است.پس اشکال کاردرکجا باید باشد.

 

 اشکال کاردرکجا است

 

موضع گیری آمریکا علیه سازمان القاعده قابل فهم است واستراتژی که این کشوردرمورد سازمان القاعده ترسیم واعلام داشته مورد قبول است.استراتژی که درزمان جورج بوش اعلام گردید یا آمریکا ویا القاعده.وی پس ازروی داد یازده سپتامبر اصلا جهان را به دودسته سیاه وسفید تقسیم کرد.آقای بوش گفت:پس ازاین رویداد، جهان یا با ما است ویا علیه ما.خوب تمام این مسایل قابل درک است.آقای اوباما ازحزب دموکرات هم اگرتاکید به ادامه راه بوش جمهوری خواه دارد،دلیل آن همان منافع ملی است.ولی اشکال کاردراین است که آمریکا درمورد طالبان،تعریف دیگری ازمنافع ملی وامنیتی خود داده است.آمریکا گفته است که طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست.یعنی اینکه منافع امنیتی آمریکا درمورد افغانستان بصورت متفاوت تفسیرمی شود.مردم افغانستان طالبان وآن بخش خشونت طلب که شامل شبکه حقانی وشورای کویته می شود را الزاما دشمن خود می پندارد زیرا این بخش ازطالبان نه قانون اساسی افغانستان ونه نظام سیاسی را قبول دارد.

 

نکته دیگردر تفاوت نظر، این است که این گروه هرگزدست ا زسلاح برنداشته کماکان مردم افغانستان توسط طالبان کشته می شوند.بنابراین مردم، حوزه امنیتی خود را به این صورت تعریف کرده که طالبان الزاما دشمن ما باید باشند.مردم،گروهای مدنی واحزاب سیاسی،جامعه زنان کشور، تعریفی که ازطالبان جنگ طلب دارند همین است که آنها با بیرحمی وقبول نداشتن نظام،بمثابه دشمن مردم  افغانستان عمل می کنند وبرخلاف آقای جوب آیدین گفته اند که طالبان الزاما دشمن مردم افغانستان هستند.اشکال کاردراین است که تعریف منافع ملی وامنیتی افغانستان وآمریکا درمورد طالبان،ازهم جدا شده است.حکومت افغانستان درموضع گیریهای تازه ای خود حال با چه دلایلی،درموقف سرسختانه ای قرارگرفته است.حکومت  افغانستان ،دفترقطر را به آن صوت که اعلام شد را قبول ندارد ونه هم با پاکستان درمورد طالبان ودیگرمسایل به مذاکرات صلح علاقمندی دارد.انتقاد که به حکومت افغانستان شده که این حکومت فرصتها وچالشها را  ازدست داده است.

 

آقای اسپنتا باید به این ضیاع وقت یازده ساله وفرصت هم باید اشاره می کرد واینکه ایشان تنها به تفاوت فکرآمریکا وافغانستان بسنده نماید وبعد این نتیجه را بگیرد که به دلیل همین تعریف متفاوت ازمنافع ملی – امنیتی، امضای قرارداد امنیتی با آمریکا به مشکل روبرو شده است.درحال حاضرموضع گیریها، به همین صورت رقم خورده است که آمریکا منافع ملی خود را تنها وتنها ازسوی القاعده درمعرض خطر،تعریف کرده است واستراتژی کشتن رهبران القاعده را درهرجای بدون ملاحضات حاکمیت کشورها،با طیاره های بی سرنشین می کشند.پاکستان بارها نسبت به حملات بی سرنشین آمریکا اعتراض داشته وآن را نقض حاکمیت ملی خود دانسته وبه شدت به آمریکاییها اعتراض کرده اما گوش شنوایی فکر می کنید درآمریکا بوده که نه بوده دلیل آن درهمان استراتژی آمریکا درمورد القاعده نهفته است " یا آمریکا ویا القاعده" شک نداشته باشیم که آمریکا مثل پاکستان راه خود را درمورد طالبان ازما جدا کرده است.

 

آنها خیلی وقت اعلام کرده بود که طالبان دشمن آمریکا نیست.رسانه های غرب پس ازسال2004 ادبیات شان را درمورد طالبان عوض کرد وقبلا ازطالبان بعنوان تروریست نام می گرفت ولی ازاین سالها ببعد عبارات دیگری را بکارگرفتند گروهای شورشی رایج ترین تعبیری بود که ازسوی مطبوعات غرب درمورد طالبان بکارگرفته شد."شورشی" هرگز،تعریف وبار تروریستی را ندارد.گروهی است که به دلایلی سیاسی علیه حکومت شورش کرده وخواسته های دارد که باید ازسوی حکومت لیبیک گفته شود.موقف پاکستان را هم که می دانیم. طالبان ازنظرپاکستان سرمایه است وهرگزنمی خواهد این سرمایه را به آسانی ازدست بدهد.اشکال کاردرمورد تفاوت موضع گیری آمریکا وافغانستان درمورد طالبان است.آمریکا تهدیدات منافع ملی خود را به القاعده گره زده وافغانستان عمده ترین تهدیدات را ازسوی طالبان وحامیان آن داشته ودارد.

 

منافع ملی وامنیتی افغانستان

 

منافع ملی وامنیتی افغانستان به چند مولفه داخلی وبیرون گره خورده است که بصورت ذیل به آن اشاره می کنیم:

 

اول- انتخابات

 

انتخابات عمده ترین مولفه درکناردومولفه دیگر "انتقال امور امنیتی ومصالحه" است.درسال 2014 افغانستان برای حفظ منافع ملی خود، توجه عمیق وبنیادی به مساله انتخابات باید داشته باشد.همه مسایل زندگی مردم افغانستان به انتخابات گره خورده است.دومولفه مصالحه وامورامنیتی بازهم به یک نحوی ارتباط می گیرد به موضوع انتخابات.البته شکی وجود ندارد که انتخابات نباید بدیلی برایش جستجو گردد زمزمه های ازنوع اداره انتقالی وموقت،تمدید کاررییس جمهورکرزی،تدویرلوی جرگه اضطراری، دست برد به قانون اساسی،مفاهیم غیرقابل درک با مسایل ملی وامنیتی می باشد.اینها هرگزنباید بدیل انتخابات شود رییس جمهورکشور به هیچ قیمتی نباید به این گونه مسایل دل ببندد واگرچنین زمزمه های باشد این خود مقام ریاست جمهوری است که باید با قاطعیت دربرابرآن باستد.انتخابات شفاف وعادلانه،پیوند ارگانیک با مسایل منافع ملی ماباید داشته باشد.اهمیت برگزاری انتخابات،مولفه مادری ومحوری برای منافع ملی افغانستان درنظرگرفته شود دومساله دیگر امورامنیتی که درحال حاضربدست نیروهای افغان قرارگرفته ومساله مصالحه با طالبان،مولفه های بعدی وپس ازانتخابات مد نظرباید باشد.

 

دو- موافقت نامه امنیتی

 

اینکه جناب اسپنتا تاکید دارد که موافقت نامه امنیتی،با متحد اصلی ما آمریکا به این دلیل،به تاخیرانداخته شده که آمریکا خطروتهدید طالبان را، ازمنافع ملی وامنیتی خود خارج ساخته والقاعده را موضوع  اصلی درتهدید امنیت ملی خود تعریف کرده است.مضمون سخنان آقای اسپنتا همان تاکیدات رییس جمهور است.ایشان همواره تاکید داشته که آمریکا درامرامنیتی ضمانتهای را باید به افغانستان بدهد توضیح سخنان رییس جمهوربه این صورت می توان باشد که آمریکا باید دوکاراساسی رابا افغانستان داشته باشد یکی  اینکه نیروهای افغانستان را به حد لازم تجهیزنماید ونکته دوم اینکه آمریکا باید مراکزکه افغانستان ازآنجا تهدید می شود را درهم بکوبد.ایشان تصریح کرده که مقرتروریستها درخاک پاکستان قراردارد وآمریکا بعنوان متحد استراتژیک باید این مراکزرا درهم بکوبد.

 

 آمریکا درمورد تجهیزات نیروهای امنیتی افغانستان،اقداماتی را کرده وبراساس تعهدات شیکاگو وبرکسیل سالانه باید چهارمیلیارد ویک صد میلیون دالر به نیروهای امنیتی افغانستان اختصاص داده شود درکناراین مساله بازهم جامعه جهانی تعهدات مالی مشروطی را براساس فیصله های توکیو به افغانستان داده است وهمین دیروزنشست مهمی دروزارت خارجه افغانستان درادامه کنفرانس توکیوبود که تعهدات دوجانبه افغانستان وجامعه جهانی مورد بحث قرارگرفت.افغانستان التزام به حکومت داری خوب،مبارزه با فساد ومواد مخدر،انتخابات شفاف وتغییرات درقوانین ومیکانیزمهای اجرایی را به جامعه جهانی داده بود.موافقت نامه امنیتی که نقش اساسی درمنافع ملی افغانستان دارد را رییس جمهور،به اموری پیوند زده .گرانتیهای جامعه جهانی، مقابله وحمله بالای تروریستها در خاک پاکستان وتامین امنیت افغانستان ازسوی آمریکا.اینها شروط وملاحظاتی است که درامضای موافقت نامه امنیتی درنظرگرفته است.

 

آقای اسپنتا هم می گوید:صلح با تضرع ممکن نیست ما دریک دست زیتون ودردست دیگرسلاح داشته باشیم.آمریکا منافع خود را درجنگ با القاعده تعریف کرده وافغانستان بزرگترین مشکلش طالبان مسلح است.وی تاکید می کند این تفاوت نظری است که بین ما ودوستان ما پیدا شده است وبه همین خاطرموافقت نامه امنیتی با چالش روبروشده است.اینها مضمون سخنان جناب اسپنتا مشاور امنیت ملی افغانستان است.البته اینکه موافقت نامه امنیتی به چنین مسایل دشواری گره بزنیم،کاری سختی است.ازآمریکا خواسته شود که آمریکا باید خاک پاکستان ومراکزتروریستها را درآن سوی مرزبمباران نماید را شرط امضا بدانیم کاربی نهایت دشوار خواهد بود مشکل دراین است  که بازافغانستان حملات بی سرنشینهای آمریکایی درخاک پاکستان را محکوم کرده است.واقعا که داستانهای عجیبی است.موضوع تجهیزات اردو وضمانتهای مالی به افغانستان، مطالبات خوب ومنطقی است.وموافقت نامه امنیتی با آمریکا به سود منافع ملی افغانستان است.

 

زیتون وسلاح

 

افغانستان درطی یازده سال گذشته نه ازبرگه زیتون خوب استفاده کرد ونه هم ازسلاح.غرب باسلاح خود آمده بود که دشمنان خود ومردم افغانستان را ازبین ببرد آنها پس ازرویداد یازده سپتامبر، فکرمی کرد که طالبان والقاعده یکی است.سلاحها ومرمیهای شان را، برای کشتن هردو تقسیم کرده بودند ولی این افغانستان بود که ازسلاح آنها بخوبی نتوانست استفاده نماید ودرمواردی به مقابله برخواست. عملیات شبانه،بمباران هوایی ناتو را افغانستان منع کرد درمورد آزادی زندانیان طالب، حکومت افغانستان تامرزتهدید غرب جلو رفت.غرب وآمریکا درحال حاضر که خط خود را جدا کرده ،براساس دلایلی بوده.آقای دکتربه این دلایل  اشاره نمی کند.درمقابله با دشمنان مردم وبرای حفظ منافع ملی وامنیتی خود واقعا افغانستان توانسته است درطی این ده سال بدرستی استفاده نماید که نتوانسته است.برگه زیتون تبدیل به خنجرگردید وسلاحهای که علیه دشمنان مردم  افغانستان بکارگرفته می شد را عقیم ساختیم.زیتون وسلاح را داشته باشیم ولی درکنارآن باید سعی شود که انتخابات خوب،موافقت نامه امنیتی وگفتگو را بصورت قوی نیزداشته باشیم تمامی اینها ازالزامات منافع ملی وامنیتی افغانستان است.اگرامریکا منافع خود را درخصومت با القاعده گره زده، افغانستان هم ازهمه امکانات استفاده کرده وبرای منافع ملی وامنیتی خود ازهمه  ابزاربهره بگیرد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد