نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

دلایل غیبت نامزدان دراولین روزهای ثبت نام


دلایل غیبت نامزدان دراولین روزهای ثبت نام

 

امروزمطابق قانون انتخابات ،ثبت نام رسمی نامزدان ریاست جمهوری سال 93 ونمایندگان شوراهای ولایتی،آغازگردید.هم اکنون دفاترکمیسیون مستقل انتخابات برای ثبت نام بازشده است.اما ازنامزدان ریاست جمهوری اصلا وابدا خبری نیست وچرا؟ این پرسشی است که پاسخ دادن به آن را زمان روشن می کند.مهلت یک ماهه ای درنظرگرفته شده است.نامزدان دوحوزه شوراهای ولایتی وریاست جمهوری تا یک ماه دیگروقت دارند که برای ثبت نام دردفاتر کمیسیون حاضرشوند وبا تکمیل کردن شروط نامزدی،خود شان را ثبت نام نمایند.دومشکل اساسی درپیش روی نامزدان باید باشد یکی تخنیکی ودیگری سیاسی.مشکل تخنیکی را به این صورت باید شرح داد.مطابق آیین نامه ها ولوایح کمیسیون هرنامزد باید صد هزارکارت موقع ثبت نام ارایه نماید.کاندید ریاست جمهوری صد هزارکارت درروز ثبت نام ازهواداران خود را باید داشته باشند.این مساله درذات خود کمی سخت است بخصوص اینکه هنوزبافت تکتهای انتخاباتی نامزدان به دلایلی مختلف عرضه نشده معلوم نیست کی برای  کی کارت جمع کند.

 

گذشته ازمسایل تخنیکی صدهزارکارت ازسراسرولایات که واقعا تهیه آن، بدون جعل تقلب،کاری سختی باید باشد.آگاهان امورانتخابات ازهم اکنون تردید کرده که گروها وافراد نامزد معلوم نیست که بتوانند کارتهای واقعی صد هزارنفر را تهیه نمایند.درگذشته که ده هزارکارت شرط ثبت نام بود،دیده شد که همان ده هزارکارت خالی ازغل وغش نبوده است.کاندیدی با داشتن ده هزارکارت ثبت نام کرد ولی وقتی که رای وی درانتخابات ریاست جمهوری خوانده شد،تنها این مظلوم دوهزاررای ازصندوقش بیرون آمد وقتیکه ازوی پرسیده شد،پس آن هشت هزارنفربقیه چه شد وی گفت: انها را بردند.ثبت نام بدون حضورنامزدان امروزآغازگردید پرسشی که باید پاسخ گفته شود این است که چرا امروزدفاترکمیسیون مستقل انتخابات خالی ازکاندیدان ریاست جمهورسال93 است؟ دراین نوشته سعی می شود که دلایلی وعواملی این غیبت را بررسی نماییم.

 

دلایلی غیبت نامزدان درچیست؟:

همان گونه که اشاره شد ،عواملی تخنیکی دراین غیبت بی تاثیرنبوده تهیه صد هزارکارت فرصت وانرژی می خواهد،درکناراین مساله دلایلی سیاسی بسیارمهم است.نامزدان که عمدتا درقالب اتحادیه ها داخل شده ومی شوند،هنوزنتوانسته بافت قابل اطمینانی را برای تصمیمات نهایی بوجود آورند.سردرگمی ریشه اش،بحران اعتماد باید باشد.دراین کشوربه دلیل اینکه حزب سیاسی فراگیروتعریف شده ای نداریم،که نامزد ازهمان اول ازنظرحزب روشن باشند.وقتیکه احزاب نیست درغیبت احزاب،افراد وایتلافهای ناپا یه دارتصمیم گیری می کنند.افراد وایتلافها بصورمقطعی بخاطرمنافع خود جمع شده وبرای منافع خود درانتخابات شرکت می کنند،افراد سخت نگران این مساله هستند که مبادا تکت های که بسته می شود آنها رادروسط راه تنها بگذارند ورفیق نیمه راه شوند. این حرف برخواسته ازیک ذهنیت نیست بلکه واقعیت تجربه شده درجامعه سیاسی افغانی بوده است.

 

درانتخابات88 گل آقای شیرزوی کاندید ریاست جمهوری بود وی صحبت مفصلی دراین خصوص با حزب ما هم داشت دریک نشست من هم بودم این گونه نشان می داد که تصمیم قاطعی برای انتخابات دارد وی می گفت: رییس جمهوراوباما وی را دیده وبا اقاربش، رابطه دوستی داشته آقای گل آغا نشان می داد که کاندید وبرنده هم است اری کسی که رفیقش رییس جمهورمحبوب آمریکا درسال88 باشد دیگرکسی درمورد موفقیت وی تردید نمی توانیست داشته باشد.سه روزبعد دیدیم گل آغا ازکابل رفت به جلال آباد دریک کنفرانس خبری اعلام داشت که به نفع رییس جمهورکرزی کناررفته است.درهمان لحظه یکی ازدوستان آقای انوری یک روزپیش ازآن معاونت را به ایشان تبریک گفته بود،با اعلام انصراف گل آغا با آقای انوری تماس گرفته شد ایشان گفت: گل آغا اصلا وابدا ما را درجریان انصراف خود نگذاشته است. درموارد دیگرهم تکتهای بسته شده بهم خورد افراد درروزهای نزدیک به پایان ثبت نام،به نفع دیگری کناررفتند حتی دراین معاملات شان دوستان شان را مطلع هم نکردند.

 

این واقعیت جامعه سیاسی ما است بحران اعتماد وجود دارد کسی نمی تواند ازهمان آغازبازی،کارهایش را با اطمینان شروع نماید.گفتگوها بسیارزیاد جدی وفشرده است من دیروزفیس بوک صفحه استاد محقق که دراین روزها خیلی خبرسازشده،مراجعه کردم یک روز پیش از شروع ثبت نام ،ملاقات های پشت سرهم با چهره های سیاسی کشورداشته است ولی این ملاقاتها به معنی شروع بازی نیست همه تا دقیقه نود، سیاست صبروانتظار را درپیش گرفته ودرهمان دقایق پایانی که وقت اضافی هم ندارد،تصمیم شان را اعلا م می کنند وتکتها بسته می شود.دیروزکسی به من می گفت بی اعتمادی درحدی سایه افگنده که درهمان ساعات پیش ازثبت نام ممکن تکت ازهم بی پاشد این مساله درمورد خود ما درانتخابات 88 تجربه شد ما با متحد خود می رفتیم که ازکاندیداتوری داکترعبدالله حمایت نماییم وبرای ثبت نام آماده گی گرفته بودیم ولی درمسیرراه رفتن به سوی دفترکمیسیون مستقل انتخابات،تکت مورد نظرما شکسته شد ونتوانستیم برای ثبت برویم وازنیمه راه برگشتیم.

 

شک نداشته باشیم که بحران بی اعتباری واقعا درنخبگان سیاست افغانستان،یکی ازچالش برانگیزترین بحرانهای جامعه ما است.این مساله ازخود دلیل دارد که مهم ترین آن عامل فرد گرایی واندیوالیزم است.تقدم وترجیح فرد ومنافع فرد برتشکل وجمع،سبب این ویران گری وتشتت سیاسی شده است.این مساله درهیچ جامعه ای که احزاب نقش اساسی دارد پیش نمی یاید درامریکا یگانه مساله ای ساده همین است که با طی مراحل مناقشات وجدالهای درونی دوحزب جمهوری خواه ودموکرات،نامزد ریاست جمهوری با تکت که ساخته بدون کدام تشویش می رود ثبت نام می کنند.ممکن است ازخیلی چیزها نگران باشد ازپیروزی ازشکست حرف بزند اما اینکه تکت که ساخته سقوط ومعامله کند را دیگربحث نمی کند.حزب درانتخابات شرکت می کند وکاندیدش برای ثبت نام با اطمینان خاطرمی رود وثبت نام می کند ولی درافغانستان امروزخالی ترین دفتر،کمیسیون مستقل انتخابات برای ثبت نام کاندیدان ریاست جمهوری است.

 

عامل ثبات سیاسی وشرکت مطمین درپروسه های ملی، تقویت احزاب سیاسی است:

 

 درافغانستان ،احزاب سیاسی را بی اعتبار وبی پایگاه کرده ایم حال درآتش بی اعتباری آن می سوزیم.ما درعصرمدرن زندگی می کنیم ولی مدیریت سیاسی درجامعه ما صورت ما قبل مدرن را دارد.رییس جمهورما،مدرن ترین آدم است اما درعمل رییس جمهورکرزی کم ترین بها را به مدیریت مدرن داده است .دوره حکومت چهارده ساله ایشان ،یکی ازپربارترین دوره های "لویه جرگه ها" بود.این همه لویه جرگه را افغانستان دردوره حکومت های پیشین نداشته است اما دردموکراسی نوین وحکومت رییس کرزی، داشته ایم.نتیجه قابل درک مدیریت سنتی وعنعنوی،تضعیف احزاب سیاسی است.این درست که درافغانستان منع فعالیت گروه وحزب وجود ندارد درقانون اساسی هم برای احزاب جایگاهی درنظرگرفته شده است.اما سیاست حکومت،ضدحزبی است اصلا حکومت رییس جمهورحزبیها را هم، تبدیل به آنتی تزاحزاب ساخته است.

 

ما ازخود گپ می زنیم درپارلمان افغانستان درانتخابات گذشته ما چه قدرهزینه کردیم وموسسه ان.دی.آی که تحقیقی درمورد نمایندگان احزاب درپارلما کرده بود می گفت:حزب وحدت مردم افغانستان شانزده نمایند دارد ودرجه سوم را درپارلمان دارد این موسسه درست گفته بود ولی حالا ازشانزده نفرما، شاید شش نفرمتعهد حزبی درپارلمان داشته باشیم بقیه حزبیهای ما همه ضد حزبی شده اند.این مورد را همه احزاب دارد دلیل مساله برمی گردد به سیاست نظام.حکومت ما سیاست اعمالی نه تبلیغاتی ضد احزاب را درپیش گرفته واهمیتی به احزاب سیاسی ونها دهای قانونی نمی دهد به همین دلیل است که هم احزاب رشد نایافته داریم وهم نهادهای قانونی تضعیف شده. این حرف بارها ازسوی نهادهای مدنی ومردم افغانستان به رییس جمهورکرزی رسانده شده که با داشتن پارلمان، تشکیل لویه جرگه درمسایل چون موافقتنامه های استراتژیک چی معنی دارد ویا درمورد صلح بجای مراجعه ،چرا لویه جرگه های حکومتی ،تشکیل می شود ودرآنجا فیصله های عریض وطویل 76 ماده ای را درمورد همه مسایل ازجمله مصالحه صادر می کند.این مساله درذات خود تاثیرات منفی دارد نهادهای قانونی را سست می کند.

 

قوانین انتخابات که حالا امروزاولین روزثبت نام افراد است را نگاه کنیم این قوانین تماما به ضرراحزاب سیاسی کشورساخته شده است وحزب سیاسی با این قوانین نمی تواند نقش اساسی را درانتخابات داشته باشد بالای پنجاه درصد رای احزاب می سوزد.با این وضع جامعه سیاسی ما دچارمشکل شده کسی با کسی براساس اصول حزبی به تفاهم نمی رسد بجای اصول ،منافع اصالت پیدا می کند حال افراد بخاطرمنافع خود می خواهد درانتخابات شرکت نمایند همین منافع غیراصولی افراد سبب شده که کم ترافراد با هم اعتماد داشته باشند زیرا هرجا منافع شخصی شان فربه ترشود ،به همانجا کشیده می شود وبراحتی دوستان خود را درنیمه راه ،رها می کند.زیرا تکت برمبنای منافع غیرحزبی وتشکیلاتی ساخته شده.

 

 کجا درافغانستان،پروسه های مهم با قدرت احزاب هدایت شده احزاب وحق آنها را ازش گرفته است.حال این نخبگان است که درفضای بی اعتمادی با هم گفتگو می کنند وبا مهارت هم بحث می کنند اما هرگزبا هم نمی توانند اعتماد داشته باشند.نخبگان سیاسی درجامعه ما بخاطراحزاب سیاسی شان دورهم جمع نشده انتخابات است وثبت نام شروع شده،نامزد است احتیاج به بانک رای دارد باهم گفتگو می کنند اگرمنافع شان تامین شد خوب با هم یکجا ظاهرمی شوند واگرنشد درجای دیگری منافع بشتری وجود داشت،دوستانش را ترک می گویند.این واقعیت جامعه سیاسی غیرحزبی افراد ونخبگان سیاسی هستند.تجمع براساس اصول وقواعد حزبی وتشکیلاتی ومنافع حزبی نیست ایتلافها بخاطرکسب امتیازومنافع بهتروبشترساخته شده این منافع تعریف مشخصی ومحدودی ندارد وخیلی سریع، سیلان پیدا می کند.نامزدی با یک گوسفند وحضوریک کودک ازانتخابات ریاست جمهوری صرف نظروتکتش را به زباله دان می اندازد، بدون اینکه حتی دوستانش را خبرکرده باشد.غیبت امروزنامزدان بخاطرثبت نام این دلایل را دارد واین واقعیت جامعه سیاسی ماست.نخبگان سیاست، احزاب قوی ندارند بجای اصول مرامی حزبی،بخاطرمنافع شان تکت می سازند پاره می کنند ویا هم تا به آخرادامه می دهند .همین.  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد