نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

پایان جنگ با دو برداشت:

پایان جنگ با دو برداشت:

                                                                              

برداشت اول

 

رییس جمهور آمریکا آقای بارک اوباما، سال2014 را پایان جنگ درافغانستان اعلام کرده است.وی درآخرین اظهارات شان درمورد افغانستان و حضورسربازان آمریکا یی به این مساله اشاره کرده است که دسامبر2014 درواقع پایان جنگ درافغانستان می باشد. رییس جمهور اوباما دراین خصوص به مساله عراق نیزاشاره کرده وگفته است: که همان گونه که درعراق پایان جنگ را اعلام کرده ایم درافغانستان هم، جنگ به پایان خود رسیده است.حرف مبهم و چند پهلوی اوباما، می تواند باعث پرسش های شود. اولین سوال به این گونه مطرح می شود که سال 2014 پایان جنگ به چه معنا است؟ اولین درک این است که براساس موافقت نامه لیسبون درسال2011 درپایتخت پارتقال جدول زمانی برای پایان حضورنیروی های آمریکایی و ایساف درافغانستان نوشته شد دراین متن تصریح شده که حضورنیروهای بین المللی درافغانستان در دسامبر2014 به پایان می رسد.به دنبال این سند درهمه نشست های بعدی آنها روی همین موضوعات تاکید داشتند که درختم 2014 ازافغانستان بیرون می شوند درکنفرانس های بروگسیل و شیکاگو براساس همین جدول خروجی شان ازافغانستان ،آنها برای پس از سال دوهزارچهارده، طرح ها و برنامه حضورشان را درچوکات دیگری،تعریف کردند و برای نیروهای باقی مانده درافغانستان تعاریف متفاوت و دیگری را روی دست گرفتند.عمده ترین اصول همکاری غرب درافغانستان پس ازسال 2014 درسه حوزه آموزش، تجهیز و مشوره دهی، اعلام شده است. حال این سه اصل درصورت عملی می شود که حضور جامعه جهانی درافغانستان تثبیت گردد.پایان جنگ ازنظرآمریکا به معنای پایان حضورنظامی و جنگی درافغانستان باشد ومسوولیت ها به دوش نیروهای افغانستان گذاشته شود.این برداشت را ازسخنان آقای اوباما می تواند داشت. اما این مساله برداشت دیگری نیزبا خود دارد که به آن به این صورت می پردازیم

 

پیش ازپرداخت به برداشت دو، باید دربرداشت اول به این مساله تاکید نمایم که خروج نیروهای بین المللی از افغانستان به معنی پایان جنگ رسمی و تعریف شده است اما این مساله به این معنی نباید تلقی شود که پایان جنگ اوباما به معنی گزینه صفر وخروج کامل نیروهای بین المللی ازافغانستان باید باشد.البته مساله ای  پایان جنگ رییس جمهوراوباما و یاکامیابی و افتخار که آقای کامرون درهلمند درجمع سربازان شان به آن اشاره کرده، می تواند شامل هردو معنا و برداشت شود یعنی اینکه نیروهای بین المللی جنگ شان به صورت تعریف شده خاتمه می یابند و فازدیگری درحضورشان درافغانستان درچوکات تازه با مقرارات نو،آغازمی شود. مقامات ناتو اصول همکاری و حضورشان را پس ازسال 2014 همان گونه که اشاره کردم ، درسه اصل خلاصه کرده اند: اصل مشوره دهی، اصل آموزش و اصل تجهیز و تقویه نیروهای افغانستان از عمده ترین برنامه اعلام شده ناتو درافغانستان پس ازسال 2014 می باشد.بدون شک، تمامی این حرف ها درصورت عملی است که موافقت نامه همکاری به یک نحوی بین افغانستان و آمریکا به امضا برسد. سند، قاعده اصول همکاری جامعه جهانی را با افغانستان ترسیم می کند دراین صورت" پایان جنگ" آقای اوباما به معنای قطع همکاری با افغانستان نمی باشد. صورت و نوعیت همکاری تغییرمی کند.اما برداشت دوم از"پایان جنگ" که آقای اوباما اعلام کرده و آن را به عراق تشبیه کرده، واقعا خطرناک می تواند باشد.

 

برداشت دو:

 

برداشت دوم ازسخنان آقای اوباما رییس جمهورآمریکا،می تواند متفاوت ازبرداشت اولی باشد.به خصوص اینکه وی به این مساله نیزاشاره کرده و خطاب به مردم و رسانه ها گفته است که ما دو جنگ را به پایان برده  ایم.ایشان مشخصا به جنگ عراق اشاره می کند و می گوید: همان گونه که جنگ عراق پایان یافت، جنگ افغانستان نیزدرسال 2014 به پایان خود می رسد.نقطه نگرانی دراین می تواند باشد که سند همکاری بین افغانستان و آمریکا به امضا نرسد دراین صورت مقامات آمریکایی و ناتو، گزینه صفررا عملی نماید.درگوشه های ازشهرکابل نوشته شده است که آمریکا درافغانستان شکست خورده است و می خواهد  ازافغانستان خارج شود.سند همکاری بهانه ای بیش نیست.البته این منطق درحدی محدودی درمحافل افغانستان مطرح شده که آمریکا درجنگ خود با شکست مواجه شده و به هیچ یک ازاهدا ف خود نرسیده و حالا می خواهد ازافغانستان خارج شود.سند همکاری، مناسبت ترین بهانه خروج شان ازافغانستان می باشد.طالبان و حزب  اسلامی هم دراعلامیه های شان به این مساله اشاره کرده اند آنها با صراحت به دو نکته پرداخته اند یکی  اینکه آمریکا و غرب درافغانستان ناکام مانده اند و می خواهند ازافغانستان بیرون شوند و دیگراینکه هردو جریان طالب و حزب اسلامی به این مساله اشاره کرده اند که رییس جمهورکرزی موافقت نامه همکاری امنیتی و دفاعی را امضا نکند.

 

البته این منطق تا حدی زیادی ازموضع نفرت و دشمنی با آمریکا وغرب بیان شده است و خیلی با واقعیت برنامه و سیاست آمریکا هم خوانی ندارد این مساله دلایلی زیادی دارد.مثال عراق دلیل برشکست آمریکا نیست آنها به این علت خاک عراق را ترک نکردند که شکست خورده باشند.آمریکا درعراق خطرناک ترین و قوی ترین رژیم عربی را نابودکرد.شکست ،دستگیری و تحقیرصدام امری نبود که گفته شود آمریکا درعراق شکست خورده باشد.خروج کامل و گزینه صفرازعراق دلایلی دیگری داشت و آن مساله عدم توافق روی سند همکاری و امنیتی بود. عراقیها یک اشتباه بزرگی را مرتکب شدند و آن اینکه با مصونیت قضایی به مخالفت برخواستند.دلیل رد مصونیت قضایی، غرورناموجه عراقیها برای اداره کشورشان با خروج نیروها آمریکایی بود. آنها فکرمی کردند که می توانند کشورشان را درتمام عرصه ها اداره نمایند. پول به اندازه کافی دارند حال لزومی ندارد که آمریکا درعراق بماند.اشتباه که مالکی درسفری به آمریکا می خواست آن را جبران نماید که نتوانیست. آمریکادرمورد بازگشت قطعات نظامی و استخباراتی به عراق، به مالکی جواب رد داد و هرگزاین خواست مالکی را قبول نکرد و حال مالکی است که کشورش را روی دریای خونی که تروریست ها راه انداخته اند را، اداره می کند.گزینه صفردرعراق دلایلی غیراستیصال و شکست را داشت و حال این برداشت هم جدی است که آمریکا گزینه صفررا درافغانستان، انتخاب نماید.

 

درحال حاضرهمه مقامات آمریکا ازهردوگزینه حضور و خروج صحبت می کنند.گزینه صفر، همان خروج مطلق است.درست کاریکه درعراق صورت گرفت.برداشت اینکه آمریکا به گزینه صفربرسد و سخنان آقای اوباما که گفت: درسال2014 پایان جنگ درافغانستان را اعلام می کند و سربازان شان با عزت به آمریکا برمی گردند و شبیه همین اظهارات را آقای کامرون هم درهلمند داشت و با عزت و افتخارازبازگشت سربازان به انگلستان خبرداد.

هردو برداشت درمتن اظهارات آقای اوباما منتفی نیست.آنها می توانند درسال2014 پایان جنگ را به هردو صورت اعلام نمایند. خروج کامل، گزینه صفر و تکرارتجربه عراق.این برداشت نفی شده درسیاست آمریکا نیست.دراین صورت عواقب درد ناک و نامعلومی درپیش روی افغانستان را خواهیم داشت همه نگرانی ها ازهمین جا سرچشمه خواهد گرفت.

 

تجربه عراق بد ترین تجربه  است با این تفاوت که عراق به دلیل بی نیازی و داشتن ثروت نفت، سری پای خود استاده ولی ما حتا تحمل یک روز قطع شدن سوخت نیروهای مان را نداریم. جنرال امرخیل کارشناس امورنظامی به این موضوع اشاره کرده است که نیروهای ما هیچ گونه ذخیرگاه نفتی دراین مدت برای خود نساخته و نداشته با قطع شدن سوخت و نداشتن ذخیره، شما اصلا نیروی هوایی ندارید.با گزینه صفر،شک، نداشته باشیم بدیلی مناسبی پیدا نمی شود و این واقعیت است که مردم با گرفتاریهای زیادی روبرو خواهند شد.اما گزینه دیگر" پایان جنگ" آقای اوباما می تواند همان روال طبیعی همکاری غرب و آمریکا با ا فغانستان باشد.تمامی این مسایل به یک امر، گره خورده و آن امضای سند همکاریهای امنیتی و دفاعی است.برداشت اول و دوم درمفهوم سخنان اوباما مستترمی باشد.پایان جنگ را درهردوصورتش و با هردو برداشت باید مطالعه کرد. "خروج مطلق و یا بقاء محدود" هردو صورت درمورد پایان جنگ درسال 2014 متصوراست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد