نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

ادامه بن بست انتخاباتی

ادامه بن بست انتخاباتی

در بن بست سیاسی انتخاباتی تحولی پیش نیامده است مذاکرات  میان رهبران ادامه داشت ولی نتیجه ملموسی تا کنون بدست نیامده است. مذاکرات از لحظه خراب شد که تیمهای انتخاباتی ، مسیر مذاکرات را تغییر داد و نتوانیستند و یا هم نخواستند که آن را به درستی هدایت نمایند. درحال حاضر تیم های مذاکره کننده خود در گرداب سلایق و تناقضات دیدگاه دوستان شان گیرمانده است. مذاکره درهرجای از خود اصولی دارد که باید رعایت می شد. مذاکرات گاهی است که اوج محرمیت دارد و نباید جزئیات گفتگوها پیش از رسیدن به نتیجه دراختیارعموم گذاشته شود. برخی می گویند مردم باید بدانند که چه می گذرد این منطق درست است ولی مردم دنبال نتیجه است و کاری به گفتگوهای خسته کننده ندارد و گفتگوها برای گروهای مذاکره کننده اهمیت دارد. در مذاکرات دو تیم این مساله در این آواخر رعایت نشد ماده های بسیار خام موافقتنامه دراختیار همه و درصفحات اجتماعی فیسبوک و در روزنامه ها کشانده شد و یک نوع دخالت غیرضروری در امر مذاکرات و محورهای قابل گفتگو صورت گرفت. همه می دانند که محتویات سند در اختیاردشمنان مردم نیزقرارگرفته است گرچه این محتویات نهایی و قطعی نیست ولی خو ب می تواند تاحدی زیادی جوهرگفتگوهارا بدست دهد. درحال حاضرهرکسی درمورد آن حرف می زند و اغراض و سلایقی بی شماری درآن دخالت کرده است. برخی از آن حمایت می کنند و برخی دیگر هم حرکت در این جهت را خیانت تعبیرکرده اند و این کاردرستی نیست. تیمهای انتخاباتی با این شیوه درد سرهای زیادی برای خود و برای مردم و برای گروهای مذاکره کننده شان بوجود آورده اند و کسی نمی داند که اصل حرف درکجا است؟ و باالاخره چه می شود؟ واین مذاکرات به کجا منتهی می شود؟.

گذشته از اینکه محتوای خام موافقتنامه دراختیار همه قرارگرفت و حالا هرکسی به خود حق می دهد درمورد آن تبصره داشته باشد و افرادی هم به شدت به آن تاخته اند و کسانی هم آن را تایید می کنند درحالیکه همه این کارها غیرضروری و پیش از وقت است کودک اصولا به دنیا نیامده همه درباره آن حرف حدیث دارند ولباس برای وی درنظرگرفته اند. عمومی و پوپلستی شدن محتوای گفتگوها خود درد سری بزرگی برای تیمها شده اند، مشکلی دیگری که در گفتگوها پیش آمد و آن این است که تسلسل مذاکرات رعایت نشد. مذاکرات مثل هرامری باید یک مبداء و یک مخرج داشته باشد. این اصل درگفتگوها رعایت نشد تاحالا ده ها متن و نسخه روی میز گذاشته شده است کسی نمی داند که نسخه های توافق شده چه بود و مذاکرات به کجا رسیده است و ما حالا از کجا باید شروع نماییم.

دلایلی که گفتگو ها را به بن بست کشاند

همه می دانیم وقتیکه محتوای گفتگوها عمومی می شود، اولین پیامد آن اعمال و دخالت سلیقه ها در محتوای آن می باشد. همان گونه که  اشاره کردم موافقتنامه ساختارحکومت وحدت ملی با شدید ترین دخالتهای سلایق رو برو شده است و هرکسی با خواندن آن می خواهد سلیقه آن در بحث محتوای آن گنجانده شود و اگر نشود آن سند را باطل و خیانت می خواند جمع کردن این همه سلیقه ها کارآسانی نیست فردا این مساله بزرگترین چالش برای خود رهبران دو تیم نیز خواهد بود آنها نمی توانند هواداران شان را توجیه نماید زیرا برخی نقطه نظر آنها در سند نیامده و یا حذف شده است. این دلیل جدی است. نکته دیگر که می تواند دلیل بن بست باشد مساله تسلسل و یا انقطاع تسلسل در سیرگفتگوها است. مذاکرات از کانتیننتال آغاز شد و برای مذاکرات سه مبنایی اساسی درنظرگرفته شد یکی قانون اساسی دیگری توافقات و چارچوب سیاسی 21 سرطان و بعد هم موافقتنامه مشترک و امضا شده 17 اسد. تهیه سند براساس این سه مبنا کاری درستی بود.

اما درتداوم گفتگوها این اصل رعایت نشد مذاکرات درحال حاضر بجای رسیده است که در هرمتنی که می خوانیم چندین "آبشن" در هرموضوعی ذکرشده است. این گزینه هارا هم تیم ها اضافه می کنند و هم واسطه ها. بعنوان نمونه متنی که دیروز دیدم پراز " آبشن " و گزینه بود و این کار مذاکره سیاسی را بسیار سخت کرده است. موضوعات قابل بحث با پینه ها و پیوندهای زیادی وصله زده شده به گونه ای که اصل قضیه را گم ساخته است. بعنوان مثال رییس اجرایی که در ساختار حکومت وحدت ملی در نظرگرفته شده است این مساله در همان روزهای اول طرح شد و نشان داده شد که هیچ تناقضی با قانون اساسی ندارد ماده پنجاه قانون اساسی به رییس جمهور اجازه می دهد که براساس ضرورت و نیاز می تواند چنین نهادی را ایجاد نماید حال افغانستان ضرورت داشته و در حکومت وحدت ملی، رییس اجرایی با وظایف صدر اعظم اجرایی ایجاد می شود. بحثی که داشتیم و خیلی سخت هم بود، این بود که رییس اجرایی می تواند رییس کابینه باشد و یانه؟ سرانجام واسطه ها دو عنوان را برای حل قضیه پیشنهاد کردند یکی شورای وزیران و دیگری کابینه  و گفته شده است که  رییس جمهور ریاست کابینه را درهرماه رهبری می کند و موضوعات که در کابینه بحث می شود شامل مباحث کلان ا ستراتژیک، پالیسی، بودجه و تخصیص منابع و.. می شود اما رییس اجرایی رییس شورای وزیران می شود که وظیفه آن تطبیق فیصله های کابینه اموراجرایی حکومتی است.این مساله در واقع حل شده است ولی این موضوع با چندین آبشن اضافی و گزینه های غیرضروری همراه شده است بگونه ای که اصل گپ گم شده است. دلیل این مشکل برمی گردد به همان اخلال درسیرتسلسل گفتگوها و دخالت سلیقه ها هرکسی می خواهد که درجلسه های عمومی نقطه نظرات شان و سلیقه های شان شامل سند شود و این است که  یک متن با چندین " آبشن" اضافی روبرو می شود. حال شما با این " آبشن ها " چه می کنید اگر شامل نمایید و یا بردارید هردو صورت آن با چالش مواجه روبرو می شود. در هرموردی که بحث شود می بینیم در همان مورد بحث آبشنها، کشیده می شود. من نمی خواهم دراینجا به همه موارد و آبشنها اشاره نمایم همان یک مورد که اشاره کردم، می بینیم که چندین آبشن روی آن گذاشته شده است. آبشن واسطه ها ، آبشن تیم اصلاحات، آبشن تیم تحول و..

نتیجه: همانگونه اشاره شد بن بست مذاکرات با این دلایل پیش آمده است که یکی پوپلستی شدن مذاکرات و افشای متون خام در سایتهای مجازی و افتادن این اسناد در اختیار دوست و دشمن. دیگری بهم خوردن سیرتسلسل گفتگوها این بهم خوردگی شامل متن و محتوا و شامل فرم می شود. ما بجای یک نسخه مشترک چندین متن داریم و سوم اینکه برای یک مورد قابل بحث چندین " آبشن" روی آن گذاشته می شود این آبشنها، اصل حقیقت و قضیه را گم ساخته است. و چهارم هم اینکه وقتی که متن در اختیارعام گذاشته می شود پس باید ناگزیر، سلیقه های دیگران را دربحث قبول کرد. رد و قبول سلیقه ها کار آسانی نیست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد