نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

یافته های میدانی ناتو،رابطه ای ارگا نیک آی.اس.آی با طالبان را ثا

یافته های میدانی ناتو،رابطه ای ارگا نیک آی.اس.آی با طالبان را ثابت می کند

 

 

تحقیقا میدانی ناتو ازجنگ افغانستان نشان می دهد که سازمان استخبارات پاکستان کماکان رابطه ای ارگانیک باطالبان درجنگ افغانستان را حفظ کرده است .یافته ها ازبیست هفت هزارنفرتهیه شده وهزاران نفرکه درتحقیقات شرکت کرده اذعان داشته اند که استخبارات پاکستان درسازماندهی جنگ افغانستان دخیل است.

 

این افراد گفته اند که آی.اس.آی. با گروهای طالب درافغانستان کمک می رسانند آنها را آموزش می دهند.رهبران طالبان را دراسارت خود درآورده وازآنها هرنوع سوء استفاده را می کنند.استخبارات اشراف وتسلط کامل درجنگ افغانستان دارد ومدیریت آنرا دردست گرفته است.

 

افراد اسیرشده ای طالبان گفته اند که هرنوع آموزشهای لازم را به آنها داده واینکه چه گونه با نیروهای بین المللی درافغانستان بجنگد را ، می دانند وتعلیمات لازم را فراگرفته اند.این گزارش دراختیاررسانه ها گذاشته نشده اما نسخه های ازآنرا برخی خبرگزاریهای بدست آورده .گزارش با مستندات وشواهد انکارناپذیری ،دخالت استخبارات درجنگ افغانستان را، تایید می کند. بامطالعه این اسناد تردیدی باقی نمی ماند که ادامه کشتاردرافغانستان ریشه درپاکستان دارد .درگزارش به فساد حکومت افغانستان نیز اشاره شده وگفته شده که فساد درحکومت سبب گردیده که طالبان روزبروز محبوبیت بشتری بد ست آورد.

 

مردم اعمال مامورین حکومت را می نگرند ،بی عدالتی فساد ورشوت آنرا تحمل نمی تواند وطالبان را نسبت به مامورین حکومت رییس جمهورکرزی برتری  می دهند.فساد وبی بند باری درحکومت متمرکزوریاستی افغانستان درحدی توسعه یافته که براساس تحقیقات میدانی ناتو،مرد م دربرخی ازمناطق رفتارطالبان را نسبت به اعمال حکومتیها ترجیح می دهند.این تحقیقات به نکات مهمی اشاره دارد یکی اینکه طالبان دراسارت پاکستان قرار دارد ورهبران آنها مورد سوء استفاده واقع می شوند. دیگر اینکه طالبان را آموزش می دهند ،امکانات وسازبرگ های نظامی دراختیارشان قرارمی دهند .استخبارات پاکستان طالبان را سازماندهی می کنند که چه گونه با نیروهای بین المللی درافغانستان بجنگند.

 

 درگزارش آمده است که نیروهای امنیتی افغانستان غرق درفساد است ودرموارد بسیارزیادی دیده شده که آنها با شورشیان طالب همکاری می کنند ، تجهیزات ومهمات شان را به طالبان می فروشند. قبلا نیزگزارشهای منتشر شده بود که هزاران میل اسلحه نیروهای امنیتی افغان دربازارهای قبایلی پاکستان بفروش رسیده است.فساد درحکومت افغانستان عامل موفقیت طالبان ذکرشده.

 

حکومت داری خوب وبدور ازفساد درتمام اسناد که رییس جمهوربا غربیها امضای کرده ،مورد تاکید قرار داشته . امضای پیمان استراتژیک با کشورهای اروپایی فرانسه ،ایتالیا، وانگلیس ، اشارات وتاکیدات روشنی به حکومت داری خوب وعاری ازفساد را دارد .درکنفرانس بن دو اولین ماده های سند به مبارزه با فساد درحکومت اشاره دارد.گزارش ناتو با هزاران سند وتاکیدات مقامات غربی واعترافات حکومت افغانستان همه نشان می دهد که حکومت رییس جمهورکرزی درایجاد حکومت داری خوب نا کام مانده است. مشکل کار دراین است که هیچ کسی نمی تواند ازحکومت سئوا ل کند که چرا به این وضعیت گرفتارشده وچرا با عوامل اصلی فساد مبارزه عملی صورت نمی گیرد.

 

برخی ساختارنظام را مایه بد بدبختی می داند.البته تردید نیست که سیستم به گونه ای طراحی شده که حکومت دربرابرمردم ونمایندگان مردم، پاسخ گونیست ورییس جمهور مبرای ازهرگونه پاسخ دهی است وزرا فاسد ونا لایق را می تواند رییس جمهورعلیرغم رد صلاحیت درمقامش نگهدارد. حکومت درواقع همه را مایوس کرده . وضع فعلی جواب گویی مسایل نیست بحران ها  به تدریج  اوج  می گیرد.اوضاع سیاسی ازکنترل خارج می شود.حکومت اقتداری درصلح وگفتگوها ندارد رهبری مذاکرات ازدست افغانستان خارج شده وکسی برای افغانستان وقعی قایل نیست .گفتگوها جریان دارد اما دولت افغانستان ازآن بی خبراست.طرفهای که درقطر گرد آمده درصدد ساختن انکشاف،اعتماد، وتوسعه مذاکرات است اما افغانستان بدلیل مخالفت تیم طالبان ازجریان گفتگوها بیرون مانده وتاهنوز حکومت افغانستان درپروژه قطر را ه ندارد.

 

دراین روزها، شایعه است که مذاکرات موازی درریاض پایتخت عربستان سعودی راه اندازی می شود این مساله را سفیرافغانستان درعربستان افشا کرده وگفته است که مذاکرات صلح افغانستان درعربستان سعودی را ه می افتد زمان این گفتگوها مشخص نشده است اما بصورت قطع یک چنین پروژه ای درحال شکل گیری است. گفتگوهای ریاض درکنارقطر طرح مشترک افغانستان وپاکستان است زیرا هردوکشورازجریان قطر ظاهرا ناراضی به نظر می رسد .اسلام آباد ،کابل، وریاض را مخالفت با آمریکا ، پیوند زده است. مذاکرات ریاض عکس العملی وواکنشی دربرابرقطر است. شک تردید های وجود دارد که عربستان سعودی حاضر است که یک پروسه ای جدایی ازقطر درخاک خودش را قبول نماید ویاخیر مقامات سفارت آمریکا درکابل نسبت به اصل مساله که بی بی سی گزارش داده اظهار بی اطلاعی کرده است.

 

 اما گفتگوهای موازی ریاض برخواسته ازتمایل افغانستان وپاکستان دربرابر آمریکا است .پاکستان بد ترین شرایط  ومناسبات دپلماسی را با آمریکا دارد.افغانستان نیزازکارهای مشترک آمریکا ،آلمان وقطر خوشش نمی آید زیرا نسبت به آن عمیقا مظنون ومشکوک بنظر می رسد.اگرواقعا دوکشورافغانستان وپاکستان به این نتیجه رسیده با شند که مذاکرات قطر را تخریب نمایند این توانایی را دارد .پاکستان همه طالبان را درقبضه خود دارد وخبرهای منتشرشده که پاکستان شبکه حقانی را می خواهد وصل به گفتگوهای ریاض نماید .گفتگوهای خانم حنا ربانی کهر درکابل پیرامون همین مسایل است .

 

اسلام آباد وکابل درشرایط فعلی می تواند وجه مشترک گفتگوهارا شناسایی نماید وموضع واحد درقبال صلح قطر داشته باشد صلح قطر یک پروژه مشترک عربی واروپایی است.افغانستان وپاکستان نسبت به آن تمایلی ندارد.بنابراین پروژه مشترک اسلام آباد ،کابل وریاض عملی است ومی تواند جریان صلح موازی را ایجاد نماید. پاکستان براساس گزارش ناتو که تازه منتشرکرده واین راپورتحقیقی درمورد پاکستان صادق است.این کشورمی تواند با هماهنگی افغانستان جریان قطر را اخلا نماید وبجای آن پروژه ای ریاض را پیش ببرد.تاکنون هم ثابت شده که پاکستان درمورد جنگ وصلح طالبان مطلق العنان عمل کرده وهمه موضوعات مربوط  به طالبان را درمهارخود دارد پاکستان.

 

 درمورد گفتگوهای صلح قطر پاکستان درحاشیه نیست واستخبارات پاکستان درمتن جریان قراردارد ولی می تواند  گفتگوهای قطر را باهمکاری افغانستان خراب نماید زیرا که آمریکا درآن قضیه نقش اساسی دارد.حناربانی کهردرکابل می خواهد ازحساسیت افغانستان نسبت به جریان قطر استفاده کرده وازاین طریق ضربه دپلماتیک را به کارهای آمریکا وارد نماید.تردید نباید داشت که مناسبات پاکستان با آمریکا بسیارخراب است وآقای گروسمن نماینده ای ویژه آمریکا  را به خاک خود راه نداد وخرابی بد ازاین درعرصه دپلماسی نیست.پاکستان درصدد به چالش کشاندن آمریکا درتمام عرصه های مربوط به افغانستان است آنها درطی ده سال ثابت کرد که هرگزهمکاری درجنگ با طالبان نداشته وتحقیقا ت ناتو نشان می دهد که پاکستان بالاترین نقش را درتجهیز طالبان علیه نیروهای بین المللی دارد.درجریان صلح هم پاکستان نمی خواهد با آمریکا ،همکاری نماید این بارمی خواهد با هماهنگی کابل پروژه ای قطر را به چالش بکشد.گفتگوهای ریاض به چالش کشیدن پروژه قطراست کابل واسلام آباد می خواهند مشترکا به درگاه سلطان عربستان بروند وازآنها بخواهند که میزبانی گفتگوها را بعهده بگیرند.بلند پروازیهای قطر دربرابر عربستان نیز،مایه رغبت پادشاه سعودی درمیزبانی گفتگوها می تواند باشد.  

اعتراضات مدنی موثرتر ازتکنولوژی درجنگ با تروریزم

اعتراضات مدنی موثرتر ازتکنولوژی درجنگ با تروریزم

 

 

جنبش بهاری عرب درشمال آفریقا وخاورمیانه ای عربی، نشان داد که اعتراضات مردمی دربرابر نظام های توتالیتروخود کامه موثرترازهرتکنولوژی جنگی است. جنبشهای عربی موجهای خشونت طلب وتروریزم را درهم کوبید وراهی تازه ای را گشود که می تواند بدون انتحار وانفجار ،رژیم های مستبد وخود کامه را ازاریکه قدرت به زمین انداخت.

 

 حکومت حسنی مبارک درمصر ،زین العابدین درتونس با اعتراضات مدنی سرنگون شد.القاعده اگرمی خواست این رژیم ها را با انتحاروانفجار نابود کند ،صدها سال زمان لازم داشت وسقوط آنها با عملیات انتحاری غیرممکن بود.اما جنبش بهاری عرب باقرائت متساهل ازدین ،تودهای مردم را بنام اسلام ودین گرد هم آوردند.میدان تحریر قاهره صحنه های عبادت مسلمانان دراعترا ضات ضد نظام شده بود.مردم مصر درانتخابات پای صندوق های رای رفتند ونمایندگان مورد نظرخودرا بصورت مدنی برگزیدند.

 

 

امروزمجالس تونس،مصر، ومغرب پرازچهره های مسلمان هستند که دید ونگاهی متساهل ازدین دارند آنها درانتخابات باقرائت انسانی ازآیین خدا پیروان همه ادیان را دورهم جمع کردند.مبارزات سیاسی آنها درانتخابات به صورت ملی ومدنی سازماندهی شده بود پیروان همه ادیان وتمایلات متفاوت درکنارهم به رقابت منطقی پرداختند. القاعده با اید لوژی خشن وانتحاری وقرائت  ضد انسانی ازآیین خدا دراین جوامع بطوکلی خلع سلاح شد ودیگر کسی نام آنها رادر جنبشهای بهاری نمی برند.رهبران شبکه های تروریستی با برداشت غلط ازدین خداوند که آدم ها رامثل حیوان سرمی برند، درکوهای توره بوره ،وزیرستان شمالی وجنوبی ودر دره های افغانستان وپاکستان ،مشغول جنگ مذبوحانه هستند.

 

آنها نمی توانند هیچ آینده ای درخشانی را بمردم نشان دهند پایان زندگی آنها تباهی ومرگ با تکنولوژی بی سرنشین است .الیاس کشمیری که شب وروزدرفکرآدم کشتن بود.اسامه که  شبکه های تروریستی رارهبری می کرد نیک محمد خان ازفرماندهان مهم  طالبان والیاس کشمیری یکی ازرهبران القاعده، با تکنولوژ بی پلوت کشته شد اسامه نیز با ابزارجنگی وتکنولوژی آمریکا درهیبت آباد به قتل رسید. تکنولوژی بی سرنشین ازدقت وکار رایی بالایی درهدف گیری برخوردار است وگفته شده که این نوع هواپیماها درهدف گیری اشتباهی ندارد .درسال 2011 بیش ازیکصد چهل چهار هدف را دروزیرستان هدف قرارداد که اکثرا فرماندهان وجنگجویان طالب را شکارکردند.

 

طرح استفاده ازهواپیماهای بی پلوت درسال 2004 درزمان حکومت جرج بوش مورد استفاده قرارگرفت اما درسال 2009 اداره اوباما  دها برابراستفاده ازاین تکنولوژی را درجنگ باتروریزم افزایش داد . آقای اوباما رییس جمهورآمریکا درگفتگوی با مخاطبان خود درشبکه اجتماعی گوگل دیروز گفت که تکنولوژی بی سر نشین اهداف بسیارارزشمندی را هدف قرار داده.حقیقت مساله همین است که تکنولوژی بی سرنشین درپنج کشورشمال آفریقاوخاورمیانه وافغانستان پاکستان عمده ترین رهبران شبکه القاعده را شکارکرده است دریمن انوراولاکی وسمیرخان با پنج تن ازهمراهان توسط طیاره های بی سرنشین درایالت جوف کشته شد واین ضربه ارزشمند بی پلوت برای شکارالقاعده است آمریکا با هیچ ابزارمتعارف جنگی نمی توانیست اولاکی وسمیرخان را پیداکند وبکشد.اما تکنولوژی بی پلوت اولاکی وسمیرخان را هدف قرارداد.

 

درجنگ لیبیا بیش از140 پرواز را بی سرنشین انجام داد وگفته شده آخرین بمباران ها سبب گردید که قذافی به دام بیافتد.درسومالی بی سرنشینها عملیا مهمی داشت.درعراق نیز هواپیماهای بی سرنشین کادرهای القاعده را شکارکرد درپاکستان نیگ محمد خان ،بیت الله محسود، الیاس کشمیری ودها تن دیگر توسط تکنولوژی بی سرنشین هدف قرارگرفت. طیاره های بی سرنشین بگونه ای عمل می کند که موشک های پرتاب شده آن بالاتر ازسرعت صوت حرکت می کند .کسیکه مورد هدف قرارمی گیرد اصولا متوجه صدای موشک پرتاب شده نمی شود زیرا موشک پیش ازصدای خود به هدف اصابت می کند وسرعت بالاتر ازصوت را دارد.

 

پاکستان با این عملیات بسیارمخالف است دیروزسخن گوی وزارت خارجه پاکستان دربرابر اظهارات اوباما رییس جمهورآمریکا درمورد بی سرنشین ها عکس العمل نشان داد وگفت که عملیات بی سرنشین تمامیت ارضی وحاکمیت ملی مارا درمعرض خطرقرارداده وتجاوزات بخاک پاکستان ازسوی هواپیماهای بی پلوت صورت گرفته است.اوباما دراستراتژی ارتش آمریکا تکیه به عنصر تکنولوژی دارد وی درابتداء ماه جنوری درمراسم پنتاگون گفت که درکنارتخلیه ای اروپا، تمرکز برآسیا، استفاده ازتکنولوژی درجنگ بکارگرفته خواهد شد. بی سرنشین ها درشکار رهبران تروریست فوق العاده باارزش عمل کرده وجنگ های بعدی آمریکا با شبکه های تروریستی ازطریق بی سرنشینها صورت می گیرد.

 

پاکستان پایگاه شمسی را بست اما می دانیم که آمریکا ییها میدانهای زیادی را دراستفاده ازبی سرنشینها دارد درآفریکا کشورکوچک جیبوتی ،پایگاه بی سرنشینها است درخاورمیانه کشورهای خلیج مراکز بی پلوت ها است درافغانستان میدانهای مناسبی دراختیاربی پلوت ها قراردارد.پاکستان نمی تواند مانع عملیات بی سرنشینها شود. اما بی سرنشین ها با اعتراضات مدنی برای خنثی کردن شبکه های تروریستی قابل مقایسه نیست.

 

 اعتراضات مردمی ثابت  کرد که می تواند گروهای تروریستی را خلع سلاح وازمیان مردم تجرید نمود.درمصر قرائت انسانی ازاسلام شبکه های افراطی الجهاد والتکفیر را ازمیدان خارج کرد درتونس نیز گروهای افراطی دربرابر اعتراضات مدنی ،کنارکشیده وحتی جرئت آفتابی شدن را ندارد. گروهای افراطی درجاهائیکه جنگ با شد می تواند خون ریزی نماید درافغانستان بدلیل جنگ آنها حضوردارند اما با ختم جنگ تمام میدان ها ازآنها گرفته می شود.شبکه های تروریستی با اعتراضات مدنی محو می شود وبا تکنولوژی شکارمی گردد تکنولوژی بی سرنشین با تمام امتیازات دربرابرقیام های مردمی کم رنگ تراست اعتراضات مردمی  موثرتر ازتکنولوژی درجنگ با تروریزم است.   

تصوراینکه طالبان به چند دسته تقسیم شده درست است؟

تصوراینکه طالبان به چند دسته تقسیم شده درست است؟

 

 

 

احتمالا طالبان به چند گروه باید تقسیم شده با شد ولی ماهیت این تقسیمات معلوم نیست.برخی براین باوراست که طالبان ازیک مرجع استخباراتی هدایت می شود وتقسیمات براساس تقسیم وظایف است ونه انشعاب وچند دسته گی سیاسی .

 

طالبان دارای یک ماهیت فکری است وازیک مرجع مطمئن استخباراتی تغذیه می گردد .طالب خوب وبد ما نداریم این دسته بندیها دراول بود که طالبان خوب داریم وطالبان بد وخشن اما مرورزمان ثابت کرد که طالبان همه دارای ماهیت واحد واید لوژی یگانه است .رسانه ها غربی تقسیمات دیگری نیز داشتند. تروریزم وشورشی دونوع تقسیم بندی بود که غربیها به آن رسیدن.پاکستان درواقع این ذهنیت را القاء کرد که طالبان با شبکه القاعده متفاوت است ایدلوژی شان  فرامرزی نیست وبکسی دیگری آسیب نمی رساند. طالبان درحوزه ملی افغانستان می جنگند وهدف شان قدرت درافغانستان است.

 

این نظریه صورت غالب بخود گرفت .اغلب رسانه های غرب ازطالبان بعنوان گروه شورشی یاد می کنند .دسته های شورشی که برای کسب اقتدار درجغرافیایی افغانستان می جنگند، با تیوری گروپ های تروریستی متفاوت است.تروریستها مردمان ، بی وطنی هستند که جغرافیا ومرز معینی ندارد آنها شبکه های بین المللی ایجاد کرده .القاعده درلندن ، مادرید، نیویورک، درسومالی، یمن، وشاخ آفریقا وخاورمیانه ، آدم می کشند.

 

طالبان افغانستان درشرایط حاضر درادبیان سیاسی وتحلیلی غرب بعنوان گروهای شورشی امتیاز طلب تعریف شده است وبه همین خاطر است که مقامات آمریکا وغرب درتلاش است که طالبان اعلامیه صادرنماید ورسما به قطع رابطه با القاعده اذعان نماید.مذاکرات با طالبان بمعنی گفتگو با تروریزم نیست .گفتگو با گروهای است که درافغانستان قدرت سیاسی می خواهند بنابراین باید به مطالبات سیاسی شان گوش داد زیرا جنگ درافغانستان برنده ای ندارد ومساله باید ازطریق مذاکره وتقسیم قدرت، حل فصل شود.

 

روند گفتگوها نشان می دهد که طالبان علی الظاهر به چند دسته تقسیم شده است ویا مرجع تصمیم گیرنده استخباراتی آنها را  به چند گروه تقسیم کرده است .دراین فرض ماجرای قطر،جدایی ازاتفاقات جنگی درمیدانهای جنگ نیست. وپروژه ای تازه که افغانستان روی آن تلاش دارد وبجای ملاعمربه آغاجان معتصم ،روی آورده شده .شورای کویته به رهبری ملاعمر تیم مذاکره کنند اش طیب آغا ، شهاب الدین دلاور، شیرمحمد عباس استانکزی است که پروژه ای عربی واروپایی صلح را به پیش می برد. افغانستان با این تیم تاکنون وارد کارنشده وبا ایجاد نمایندگی شان درقطر مخالف است وبجای قطر عربستان سعودی وترکیه را پیشنهاد کرده است.

 

گروهی که افغانستان آنرا شناسایی کرده ومی خواهد درهفته های آینده درعربستان باآن وارد گفتگوشود.این تیم برهبری آغا معتصم هدایت می شود .معتصم فردی مهمی است که گفته شده جانشین ملاعمرمی شود.افغانستان این فرد را درنظرگرفته ومی خواهد درعربستان سعودی با طرف داران وی مذاکرات صورت بگیرد.افغانستان درسال 2010گروپ دیگری ازطالبان را برای مذاکره شناسایی کرده بود. اما پاکستان تیم ملابرادررا دستگیر وروند مذاکرات را به شدت سرکوب کرد. حکومت افغانستان درتلاشها یش برای پیداکردن نماینده مورد اعتماد همواره ناکام ماند کسانیکه وارد گفتگو با افغانستان شد یا دکان دارو طالب جعلی بود ویا تروریست انتحاری که استاد برهان الدین رابه قتل رساند.

 

رییس جمهورازروند تماس ها با طالبان وکارشکنی مستمر پاکستان بسیارناراحت شد ودریک مورد پاکستان را متهم به سبوتاژوخرابکاری نمود وی پاکستان را مانع اصلی درراه صلح اعلام کرد. خانم حنا ربانی کهر فردا وارد افغانستان می شود.وی قراراست با رییس جمهورافغانستان وارد گفتگوهای دوجانبه شود .یکی ازمسایل بسیارمهم درمذاکرات وزیرخارجه پاکستان با مقامات افغانستان، مساله صلح با طالبان است .وجه مشترک این بار این است که دوکشورافغانستان وپاکستان با ایالا متحده ای آمریکا درمورد روند گفتگو ها با طالبان ،اختلاف نظر دارد آنچه درقطر می گذرد ظاهرا پروژه دلخواه پاکستان هم نیست .

 

افغانستان با پروژه عربی واروپایی قطر به شد ت مخالف است وسفیر خود را برسم اعتراض ازقطربه کابل فراخواند. واکنون اعلام کرده که باطالبان درریاض گفتگومی کند.گفتگوهای ریاض موازی با مذاکرات قطراست.درسفرخانم ربای کهر هردوکشورازمذاکرات ریاض استقبال می کند.عربستان برای پاکستان بسیارغزیز است وافغانستان نیزاعتماد کامل به عربستان دارد.پروژه قطر ظاهرا مورد بدبینی زیادی افغانستان است وازآن بوی های بدی بمشام افغانستان می رسد.برخی گفته اند اگرمذاکرات قطر به کمال برسد آینده ناخوشایند برای حکومت افغانستان دارد.

 

درکناراین مسایل زمزمه های دیگری نیز وجود دارد که یک بخش از طالبان با ایران نیز ارتباط برقرارکرده. حزب اسلامی برهبری حکمتیار، ویک بخشی ازطالبان که کسی به تفصیل ازآنها چیزی نمی داند با ایران ارتباط دارند . بدون شک ایران نقش عمده ای درمسایل افغانستان دارد ونمی تواند درمورد تحولات سریع درهمسایگی اش بی تفاوت ونظاره گرباشد.

 

شبکه حقانی یک بخش دیگری ازطالبان است که هیچ سخنی ازوی درمورد گفتگوهای صلح شنیده نشده این گروه عرصه جنگ افغانستان را بخوبی اشغال کرده وعملیات بسیاربیرحمانه وخونینی را درطی سالها ،راه اندازی کرد .آقای مایک مولن گفته بود که گروه حقانی تروریستهای هستند که به نیابت ازاستخبارات پاکستان با اردوی آمریکا می جنگد .شبکه حقانی دروزیرستان شمالی پایگاه مهمی دراختیاردارد ورابطه ای بسیارنزدیک با آی.اس.آی. برقرارکرده .جنرال بازنشسته ای پاکستانی گفته بود که ما تازمانیکه این دیوانه ها(شبکه حقانی) را در اختیارداریم هیچ نگرانی ازحفظ منافع پاکستان نداریم.این گروه درمعادلات صلح تاکنون جای ندارد وگفته می شود که آمریکا نسبت به این شبکه به شدت مظنون است وآنها را درردیف تروریستهای القاعده لیست کرده است.

 

تاحالا ما به چند دسته ازطالب اشاره کردیم .طالبان که مشترکا با آمریکا وغرب ،پروژه ای عربی واروپای صلح را راه انداخته وقراراست نمایندگی درقطر ایجاد نماید. گروه دوم ازطالبان که گفته می شود آغاجان معتصم آنرا رهبری می کند ورابطه ای خوبی باحکومت افغانستان دارد ودرشرایط فعلی تبدیل به مایه امید مذاکرات عربستان برای افغانستان شده وپاکستان هم نسبت به آغامعتصم اهتمام خاصی دارد وحتی تلاش دارد که وی را بجای ملاعمربه رهبری طالبان منصوب نماید.

 

پروژه ریاض اگرصورت بگیرد غیر ازپروژه قطراست ودوکشورافغانستان وپاکستان به سرعت روی آن توافق خواهندکرد .خانم ربانی کهر وزیرخارجه پاکستان می تواند با افغانستان درمورد پروژه صلح ریاض به توافق برسند هردوکشورازگفتگوهای قطر ناخشنود است افغانستان نسبت به پروژه قطر بد بین ومظنون است وپاکستان هم بدلیل اینکه آمریکا آنرا رهبری می کند ،با آن مخالفت خواهد کرد.گروه سوم که درحد زمزمه شنیده شده طالبان است  که طرف دارایران است وحزب اسلامی نیز رابطه ای خوبی با ایران دارد این تیپ ازطالبان ممکن است نیزخود را ظاهر نماید . ودسته مهم وخطرناک شبکه حقانی است که مرتبط به استخبارات پاکستان می باشد واین گروه نیز نقش تاثیر گذار درجنگ وصلح افغانستان دارد.

 

طالبان به این گروها وشبکه ها ،تقسیم شده این تقسیمات براساس دوفرضیه استواراست فرض اول این است که دسته بندیها، هدایت شده است وبا مهارچندگانه ازطرف استخبارات پاکستان رهبری می شود .طالب ثابت ساخته که رابطه ای ارگانیگ با آی .اس.آی دارد ودرهیچ شرایطی جدا شده نی نیست.فرض دوم این است که طالبان واقعا دچارآ سیب های تشکیلاتی شده وانشعابات که می بینیم حقیقی است دراین صورت ما طالبان آمریکایی- قطری  داریم که تیم طیب آغا درراس آن قرارگرفته است .طالبان پاکستانی داریم که مصربه جنگ است وشبکه حقانی مثال آن می تواند باشد.

 

طالبان افغانی داریم که درراس آن آغاجا معتصم قرارگرفته وقبلا ملابرادر این دسته ازطالبان را رهبری می کرد واینها طالبان متمایل به حکومت افغانستان است وگفتگوهای ریاض با آنها راه اندازی می شود.وطالبان ایرانی داریم که مشترکا با حزب اسلامی جریان صلح را راه اندازی خواهند کرد.اغلب، نظریه اول را ترجیح می دهند زیرا تحلیل اول، استواربرتجربه است وطالبان ثابت ساخته که همیشه با پاکستان کارکرده وتقسیمات جاری درواقع چیزی جز تقسیم وظایف ازسوی مرکزاستخبارات نیست.    

دور دوم مذاکرات درقطر با غیبت افغانستان آغازشده است

دور دوم مذاکرات درقطر با غیبت افغانستان آغازشده است

 

  

سه منبع اشاره دارد که دور دوم ازمذاکرات با طالبان درقطر آغازشده است. روزنامه های پاکستان نوشته است که گفتگوها با طالبان درقطرشروع شده وتیم طالبان طیب آغا سکرترخاص  ملاعمر وشهاب الدین دلاور وشیر محمد عباس استانکزی درگفتگوهای قطر با ماموران آمریکایی سرگرم مذاکرات هستند.

 

گفتگوها درقطر جریان دارد مقامات آلمانی وقطری نیز ناظر مباحث هستند . فردی مطلعی با من گفت که ازشانزدهم ماه جنوری دوردوم مذاکرات بدون حضورنماینده افغانستان شروع شد وازافغانستان کسی دراین مذاکرات شرکت نداشت  وی گفت این بحث هم چنان درغیبت افغانستان ادامه می یابد وی دلیل غیبت و بی خبری افغانستان را ازدوردوم مذاکرات  نگفت. اما روند مذاکرات نشان می دهد که مساله مشارکت حکومت افغانستان درگفتگوها حل ناشده است. ظاهرا دلیل مساله سماجت طالبان باشد زیرا آنها هستند که تاکنون اصرار داشته که با دولت افغانستان مذاکره نمی کند وطرف بحث شان آمریکاییها است.

 

منبع سومی که مرحله دوم از گفتگوها درقطر را تایید کرده، روزنامه ها غربی است رسانه های غرب درطی امروز ودیروز نوشته است که مرحله دوم ازگفتگوها درقطرآغازشده است.حکومت افغانستان به دومساله دیگری اشاره دارد .مقامات وزارت خارجه می گویند که مذاکرات قطر به هیچ  جایی نرسیده وتاکنون دفتری برای طالبان بازنشده است.آنها تاکید دارند که دفتربرای طالبان دریک کشورخارجی بدون موافقت افغانستان گشوده نمی شود حکومت افغانستان باید درجریان ایجاد وافتتاح نمایندگی برای طالبان باشد.

 

مولوی قلم الدین مقام پیشین طالبان درامورامر بمعروف ونهی ازمنکرمعتقد است که گفتگوهای سختی بین طالبان وآمریکاییها جریان دارد این مقام می گوید که موضوعات گفتگوها بسیارمتفاوت است طالبان اصرار به آزادی اسرای شان دارند ونام پنچ تن ازآنها به مقامات آمریکا داده شده که باید اززندان گوانتونامو آزاد شوند .نام های که تاکنون ازآنها یاد شده مولوی خیرالله خیرخواه ، مولوی وثیق، مولوی نورالدین نوری، وقومندان بیرحم طالبان مولوی محمد فضل هستند. آقای قلم الدین اشاره داشت که طالبان خواهان آزادی همکاران شان اززندان گوانتونامواست .اما آمریکا ییها موضوع دیگری را مطرح کرده وازطالبان خواسته است که اعلامیه بدهد ورسما قطع رابطه شان را با القاعده اعلام نماید.قلم الدین گفته است که تاهنوز این موضوعات حل نشده است.

 

برخی آگاهان اظهاربد بینی کرده می گویند که طالبان نمی خواهد بصورت صادقانه وارد گفتگوهای صلح شوند آنها درصدد گذرندان زمان است وباوقت گذرانی می خواهد به سال 2014 نزدیک شود وپس ازبیرون رفتن نیروهای آمریکایی ازافغانستان تصمیم نهایی شان را برای تصرف افغانستان بگیرند.جنرال عبد الرشید دوستم در کنفرانس برلین نیز به این مساله اشاره داشت که طالبان نمی خواهد صادقانه وارد گفتگوهای صلح شود.اقای فیض الله ذکی نیز درگفتگوی شان با هفته نامه ای جبهه ملی به این مساله اشاره داشت که طالبان درصدد وقت گذرانی است وحقیقتا نمی خواهد صلح کنند.

 

شروط طالبان برای صلح نشان می دهد که آنها نمی خواهند به صلح واقعی برسند طالبان ازهم اکنون حکومت افغانستان را بعنوان طرف مذاکرات شان قبول ندارد.طالبان به خواست آمریکا مبنی برقطع رابطه با القاعده اعلامیه صادرنکرده وبعید بنظرمی رسد که آنها دراین خصوص بیانیه صادرنماید ورابطه شان رابا القاعده منتفی نماید .طالبان درسال 2001 برای القاعده تمام امارت شان را ازدست داد اما القاعده را ازدست نداد طالبان به پیوند های اید لوژیک خود با القاعده وفادار است.

 

پاکستان اخیرا اعلام کرده که با جریان گفتگوهای قطر موافق است وتسهیلات انتقال طالبان را به قطر پاکستانیها فراهم کرده است.طالبان  باید ازپاکستان به قطررفته باشد نه ازجای دیگر با این حساب استخبارات پاکستان درمتن مذاکرات قرار دارد برخی براین باوراست که پاکستان اصولا جریان قطر را درمهارخود دارد چنانچه میدانهای جنگ طالبان را دراختیارخود گرفته است طالبان بدون پاکستان نه جنگ می تواند ونه صلح مهاردوگانه جنگ وصلح طالبان بدست استخبارات پاکستان است.

 

مجلس سنا افغانستان نیزتاکید داشت که بجای مذاکره با طالبان باید با پاکستانیها صحبت کرد زیرا بدون موافقه پاکستان صلح درافغانستان ممکن نیست خانم ویکتوریا سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دوروزپیش به نقش پاکستان تاکید کرد وگفت که حکومت پاکستان، نقش اساسی ومحوری درگفتگوهای صلح دارد .خانم ربانی کهر وزیرخارجه پاکستان دراول ماه فیبروری قراراست کابل بیاید وبا مقامات افغانستان پیرامون مسایل دوجانبه گفتگو نماید بدون شک مساله طالبان دراین گفتگوها مطرح می شود. افغانستان می تواند ازاین رابطه ، حداکثر استفاده را  نماید وموضوعات مربوط به طالبان را با پاکستانیها درمیان بگذارد ونقطه نظرات پاکستان باید جدی گرفته شود.

 

صلح افغانستان بستگی به کشورهمسایه اش پاکستان دارد وپاکستان خواسته ها ومطالباتی ازافغانستان دارد .افغانستان اگرمی خواهد درکشورش صلح برقرارشود باید به خواسته های مرزی وتاریخی، پاسخ مثبت قناعت بخش تهیه نماید. .با استراتژی داوود خان نمی شود با پاکستان راه رابجای برد.عربستان سعودی چرا درمساله صلح افغانستان تاکنون گامی عملی برنداشته دلیل آن ملاحظات پاکستان است عربستان همیشه درصلح افغانستان ملاحظات پاکستان را دارد. عربستان قطرنیست که نگاهی اروپایی به صلح افغانستان  داشته باشد.

 

خبرگزاریها خبرداده که حکومت افغانستان خواهان گفتگوهای صلح با طالبان درعربستان سعودی شده وقراراست این مذاکرات درعربستان سعودی راه انداخته شود.پاکستان اولین کشوری خواهد بود که ازاین مذاکرات استقبال می کند وهمه ای تسهیلا را برای طالبان فراهم خواهدکرد.پاکستان به مقامات سعودی اهمیتی خاصی قایل است.افغانستان هم مایل است که مذاکرات درعربستان سعودی صورت بگیرد افغانستان بصورت مشخص پیشنهاد ایجا نمایندگی طالبا را به عربستان داد.گفتگوهای صلح باطالبان با این چالشها وپیچیدگیها روبرواست ودوردوم مذاکرات درقطر بدون هیئت افغانستان آغازشد.درست عکس العمل همین بی اعتنایی قطر وغرب است که افغانستان پیشنهاد گفتگوهارا درخاک عربستان سعودی داده است.  

آ رایش نیروهای سیاسی دراستانه ای اتخابات 2014

آ رایش نیروهای سیاسی دراستانه ای اتخابات 2014

 

  

مقدمات یک آرایش مهم سیاسی ازهم اکنون ریخته شده .پایه های صف بندی سیاسی درآستانه ای انتخابات ریاست جمهوری آهسته آهسته گذاشته می شود.حکومت دربرابر خود سه گروه عمده و اساسی را دارد واین نیروها هرگونه چانس پیروزی را ازکاندیداتوری مورد نظر رییس جمهورگرفته است.

 

رییس جمهور سه ماه پیش به یک مناسبتی گفته بود که برای دوربعدی انتخابات ریاست جمهوری کسی را درنظر می گیرد.دوفرضیه درمورد اقدامات رییس جمهور متصور است اول اینکه خودش برای دور سوم با اعلام حالت اضطرار ،تغییر درمواد قانون اساسی ازطریق لوی جرگه ،شرایط دور سوم را برای خودش فراهم نماید این فرضیه عملی کردنش بسیارسخت بنظر می رسد.منع قانونی ،واکنش شدید مردم واحزاب سیاسی، مخالفت جامعه جهانی، عدم محبوبیت رییس جمهوربرای دورسوم ازجمله چالشهای است که تمدید ریاست جمهوری، باخود دارد.

عبورازاین معضلات کاری آسانی نیست پس فرضیه ثانی مطرح می شود .رییس جمهور اسلامی افغانستان نمی تواند دردوربعدی بی تفاوت باشد وهیچ کسی را برای رقابت درمیدان انتخابات نداشته با شد ایشان با صراحت گفت که بدنبال شناسایی فردی مورد نظر درانتخابات ریاست جمهوری می باشد.چهره های مورد نظر رییس جمهورتاکنون مشخص نشده ولی ابزار برد انتخابات را هم اکنون رییس جمهورطراحی کرده است .کمیسیون انتخابات وسیله اساسی ونهایی درانتخابات است. سرنوشت انتخابات با کمیسیون رقم خورده وفیصله نهایی ازآن کمیسیون مستقل انتخابات است .

 

سه کمیشنر منصوب ازهم اکنون مظنون به تقلب هستند زیرا هرسه نفر متعهد ووفاداربه رییس جمهورخواهد بود.این سه کمیشنردرانتخابات ریاست جمهوری به نفع کاندید مورد نظر رییس جمهور،رفتارخواهند کرد مساله ایکه ازهم اکنون رهبران دوکتله مهم سیاسی جبهه ملی وایتلاف ملی با انتصاب سه کمیشنر مخالفت کرده اند وگفته اند که به هیچ وجه آنها را سالم وبی طرف نمی دانند.آنها گفته اند که هم بلحاظ سیاسی با افراد مورد نظر رییس جمهوردرکمیسیون مخالفت می کنند وهم به لحاظ قانونی وپاس کردن قوانین انتخابات، با افراد تعیین شده بمخالفت برخواهند خواست. استدلال رهبران دوایتلاف ملی این است که سه کمیشنرمعرفی شده بی طرف نستند آنها طرف دار وجانب داررییس جمهورکشورهستند.

 

رییس جمهوریک گام ومهم ترین گام را برای انتخابات ریاست جمهوری برداشته است تعیین سه کمیشنر وفادار به رییس جمهور، درواقع کمیسیون انتخابات را ازهم اکنون دراختیاررییس جمهورگذاشته است.گام بعدی رییس جمهوربرای انتخابات معرفی کاندید است که تاهنوز گمانه زنیها دراین مورد بجای نرسیده.رییس جمهورکشوردرآرایش صف بندیهای انتخابات مهره ای را شناسایی وتایید می کند که نقش میدودف را بازی نماید این مساله را ما درچندین مقاله مورد بررسی قراردادیم .هدف این است که انقطاع قانونی درانتخابات صورت بگیرد وکسی برگزیده شود که دوربعدی را برای رییس جمهور،مساعد نماید .میدودف درروسیه همین کاررا کرد وشرایط را برای ولادیمیر پوتین فراهم ساخت.

 

ازبرنامه های رییس جمهورکه بگذریم آرایش نیروها درجانب اپوزیسیون چه گونه می تواند با شد. دوایتلاف مهم سیاسی بوجود آمده .جبهه ملی افغانستان وایتلاف ملی که قبلا بنام ایتلاف ملی تغییر وامید اعلام موجودیت کرده بود. هم اکنون وارد صحنه رقابت با رییس جمهورشده این دوتشکل دید گاه های کاملا متفاوت فلسفی درساختارقدرت درافغانستان بارییس جمهور کشور، دارند .گروه حق وعدالت که اعلام موجودیت کرده ویک حزب سیاسی مخالف دولت است بلحاظ فکری درساختارنظام با دولت یکی است این حزب مثل حکومت طرف دار نظام ریاستی متمرکزاست وهیچ اشکال ساختاری درنظام ندارد اشکالات واختلافات این حزب بجای دیگراست که عمدتا تاکید به مدیریت سالم وقانون دارد.

 

اما دوایتلاف سیاسی جبهه ملی وایتلاف ملی بلحاظ ساختاری با نظام مشکل دارد آنها معتقدند که نظام متمرکزریاستی درشرایط فعلی ونظام های سلطنتی مطلقه درگذشته منشاء بی قانونی ،استبداد ودکتاتوری بوده .نظام پارلمانی صدارتی  می تواند آلترناتیف خوبی برای نظام ریاستی متمرکز باشد.صدراعظم منتخب پارلمان، دردست رس پارلمان است هروقت مشکل درکشورپیش آید پارلمان می تواند صدراعظم را استجوات، استیضاح وحتی برکنارنماید وبجای وی صدراعظم دیگری را انتخاب نماید.

 

درمورد نقش احزاب درساختارسیاسی قدرت، آنها گفته اند که انتخابات با رای تناسبی باشد باین معنی که احزاب کاندید شود وآرای حزب درسطح کشور،محاسبه گردد وبا تناسب درسطح ملی نمایندگان احزاب سیاسی درپارلمان راه داشته باشند.انتخابات پارلمانی برمبنای نظام متمرکزریاستی با رای واحد غیرقابل انتقال برگزارمی شود واحزاب نقش کم رنگی دراین سیستم دارد.بلحاظ تیوریک وپایه های قدرت درکشور،تفاوتهای زیادی بین حکومت رییس جمهورکرزی ومخالفین سیاسی وی وجود دارد که عمده ترین آن تفاوتها یکی ساختارمتمرکز وغیر متمرکزودیگری رای تناسبی و واحد غیر قابل انتقال وسومی نظام پارلمانی صدارتی ونظام ریاستی متمرکزاست.

 

آرایش نیروها دراستانه ای انتخابات 2014 با پایه های تیوریک وسیاسی خود بمیدان کشیده می شود . مساله دونگاه ساختاری متمرکز وغیرمتمرکز پارلمانی وریاستی ازعمده ترین مباحث زمان انتخابات خواهد بود. جبهه ملی افغانستان کاری خوبی که  کرد این بود که این تیوریها را بمیدان کشاند وآن را تبدیل به گفتمان سیاسی ساخت . البته بی صبری دولتیها وتنگ نظری طرف داران آنها، سبب توسعه گفتگوها شد بهرصورت طرح مباحث نظری درانتخابات مهم است مردم باید بداند که به چه رای میدهد وطرف دار چه نوع ساختارونظام سیاسی درکشورش هستند.

  

احتمالا تشکلهای تازه ای نیز بوجود می آید که این تازه متولد شده هارا عمدتا طرف داران دولت تولید خواهد کرد. اپوزیسیون عمده ترین تشکلهای سیاسی را با بیان دید گاه های شان  ساخته است وبا همین ابزار درآستانه ای انتخابات صف آرای خواهندکرد.زمانی زیادی تابرگزاری انتخابات داریم ولی می تواند به آسانی پیش بینی کرد که برنده انتخابات ریاست جمهوری کسی خواهد بود که دوایتلاف ملی را باخود داشته باشد.صف آرایی می تواند به صورتهای گوناگون ظاهر شود .پیش فرض مساله این است که دو ایتلاف ملی دچارتزلزل ونواسانات نشود ودیگر اینکه این دوتشکل اقدام به تشکل وایتلاف واحدی نماید زیرا آنها بلحاظ اندیشه ای سیاسی، مشکل ندارد. مشکل ساختاراست که چه گونه توافقات ساختاری ایجاد نماید وبه مدیریت واحدی دست یازد.

 

دولت با مهارت وامکانات که دارند ممکن است شبیخون سیاسی بزند ووضعیت را به نفع خود تغییر دهد.چالش عمده درمسیردوایتلاف ملی نرسیدن شان به یک توافق ساختاری وتشکیلاتی است وبصورت دوگانه فعلی حرکت نماید دراین صورت آنها نمی توانند نقش محوری که خود کاندید برای انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد، بعهده بگیرند.دراین حالت می تواند کاندیدهای دیگری را برنده سازند.تجربه دوردوم انتخابات ریاست جمهوری کرزی نشان داد که ایتلاف جنبش ملی وحزب وحدت مردم، حامد کرزی رییس جمهورافغانستان رابه پیروزی رساند.

  

رهبرا ن هردو ایتلاف ملی معتقد هستند که برنده انتخابات دوربعدی هستند آنها با اطمینان سخن می گویند که می توانند با ایتلاف واحد، برنده انتخابات بعدی ریاست جمهوری باشند وکاندید مورد نظرشان را به پیروزی برساند.آرایش به این  صورت با شد که خود آنها با ایجاد ساختارواحد کاندید ی را معرفی نماید که اهداف سیاسی شان را تحقق ببخشد هدف همان نظام پارلمانی صدارتی است که با انتخاب رییس جمهورمعتقد می تواند ازطریق سازکارهای قانونی نظام سیاسی را ازریاستی تبدیل به پارلمانی نماید این هدف فقط با انتخاب یک رییس جمهور باورمند ومعتقد به نظام پارلمانی صدارتی ممکن است.

 

شرایط  برد برای جبهه ملی و ایتلاف ملی مناسب است آنها درانتخابات پیش رو ابتدا باید کارخانه گی خودرا حل کند باین معنی که دوتشکل را تبدیل به اتیلاف واحدی نماید.دراین صورت آنها کاربزرگی را انجان داده است وپیامد این موفقیت این است که آنها براحتی می تواند روی فردی به توافق برسند که وفادار به آرمانهای تیوریک واندیشه سیاسی ساختارپارلمانی باشد. اگرچنانچه به این مامول دست نیابد ونتوانند دوایتلاف را تبدیل به یک تشکل واحد نماید.صورت دیگرآرایش شان این خواهد بود که هردوکتله به دنبال چهره معتقد به نظام پارلمانی صدارتی باشد حال این شخصیت می تواند درداخل تشکلهای آنها باشد ویا خارج ازآن.

 

مهم درهرصورت تحقق برنامه است که اکنون بعنوان یک نظریه دربرابرنظام ریاستی متمرکز مطرح شده مساله تقریبا برای همه درصف بندی نیروها جنبه ای حثیتی پیداکرده که مردم هم خبردارند که قضیه ازچه قرار است واین خوب است مساله تبدیل به گفتمان ملی شود. دونظریه ای ریاستی وپارلمانی طرف داران وهوادارا زیادی داشته باشد.آزمون های سختی پیش روی رهبران دوایتلاف ملی قرار دارد آنها درآستانه ای انتخابات بصورت واحد ظاهر شود وکاندید متعهد به نظام پارلمانی را به میدان ببرند وبه تشکل واحد سیاسی دست بزنند به هم دیگر اعتماد کنند وازهم دیگرنهراسند دراین صورت انتخابات ازآن انها است وبه آرمانهای سیاسی که ساختارنظام باشد دست می یابد.معادله اگر عوض شود دو ایتلاف، تشکل واحد،و کاندید مورد نظر را نداشته باشد دراین صورت چانس پیروزی وبرتری نظام پارلمانی نسبت به ساختار ریاستی متمرکز کم تر خواهد شد.