نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

اسنادیکه پنتاگون ازاسامه بن لادن منتشرکرده است

اسنادیکه پنتاگون ازاسامه بن لادن منتشرکرده است

 

 

وزارت دفاع آمریکا" پنتاگون"،بخش تحقیقات واکادمیک ،مجموعه ای اسناد ونامه های مربوط به اسامه بن لادن را که با لغ برشش هزار، برگ می شود ،بخش های مهم ازآن را درآستانه اولین سالگرد هلاکت رهبر القاعده منتشرساخته است.دراین اسناد نشان داده شده که اسامه بصورت بسیارفعال شبکه ای القاعده را رهبری می کرده است وبرهمه مسایل اشراف داشته وطی نامه های شبکه القاعده را رهبری می کرده است.

 

آنچه که به نشرداده شده است نشان می دهد که اسامه برای تیم های عملیاتی خود،درهمه نقاط تعیین تکلیف می کرده است ونقایص کارهای اعضای شبکه را به آنها گوش زد.دربرخی موارد ازکارهای شبکه انتقاد کرده است وی درمورد کارها وعملیات انوراولاکی رهبرشبکه القاعده دریمن می گوید:برادران بجای اینکه سربازان آمریکایی را، هدف قراردهند،نیروهای اردو، امنیت وپولیس یمن را هدف حملات خود قرارداده اند. وی دراین نامه ازآنها می خواهد که سربازان اردو وپولیس را نکشند وبجای آن به سربازان ومراکزآمریکاییها حمله ورشوند.اسامه بن لادن همین اعتراض را درمورد شبکه القاعده درعراق دارد وی می گوید: برادران بجای عملیات علیه آمریکا، دست به حملات انتحاری علیه شیعیان عراق می زنند.

 

 ازمحتوی نامه چنین مستفاد می گردد که با کارهای مصب الزرقاوی که کشتارهای خونین را پس ازسقوط رژیم صدام حسین راه انداخته ،ناراضی است.نامه های اسامه درمورد عراق ویمن نشان می دهد که وی نسبت به جریانات که دراین کشورها، روی می داده ،موضع گیری داشته است. اسامه بصورت مشخص دستورمی دهد که پیروان به گفته ای خودش "برادرانش" کار که می گوید، انجام دهند.براساس تحلیل پنتاگون اسامه ازاین گونه رفتارها،ناراضی وهدفش این بوده که سربازان ونیروهای آمریکایی باید هدف قراربگیرد.دریک مورد اسناد منتشرشده نشان می دهد که اسامه به اعضای القاعده دستورمی دهد که دوتیم عملیاتی یکی درافغانستان مشخصا بگرام ودیگری درپاکستان ،بوجود آورد وی هدف ازایجاد دوتیم عملیاتی  درپاکستان وافغانستان رانیزواضح ساخته است.

 

وی می گوید" تیم عملیاتی دربگرام باید برای کشتن وسرنگون کردن هواپیمای اوباما،اقدام نماید" وی دراین نامه تصریح می کند که دربگرام گروهی اعضای القاعده مستقروآماده گی کشتن اوباما را داشته باشد.وی بخوبی ازتکرارمسافرتهای اوباما به افغانستان مطمئن بوده وضرورت ایجاد تیم برای کشتن اوباما را طرح و پیشنهاد کرده وآن را ازوظایف اعضای القاعده ،دانسته است.اسامه درمورد تیم پاکستان نیزسخن گفته است وهدف ازایجاد تیم عملیاتی درپاکستان را بصورت مشخص کشتن جنرال پاتریوس فرمانده عمومی ناتودرافغانستان، اعلام می کند وی دراین نامه تاکید می کند که : تیم عملیاتی القاعده درپاکستان باید پاتریوس را بکشد.وی برای این فرمان خود استدلال می کند که کشتن پاتریوس تاثیرات ویران گری برای ارتش آمریکا درافغانستان درجنگ خواهد داشت. براساس اسناد منتشرشده اسامه به وضوح می گوید" جوب آیدین نباید مورد حمله قرارگیرد" وی می گوید درصورت که اوباما کشته شود.جوب آیدین تمایلی به مقام ریاست جمهوری ندارد.بدین ترتیب غوغای بزرگی سیاسی درآمریکا ایجاد می شود واین کشوردربحران عمیق سیاسی فرو می رود.

 

 اسامه بن لادن دارای چنین طرح های عظیمی بوده است اگروقایع یازدهم ستامبرتوسط شبکه القاعده به رهبری اسامه روی نمی داد،هرکسی با خواندن این نامه ها، می توانیست بگوید که وی دچارتوهمات وخیالات است ویک چنین مسایلی را خواب می بیند.اما با انفجارات یازدهم ستامبردرسال 2001 شبکه القاعده به رهبری اسامه نشان داد که اسامه واقعا تصمیماتش را درمورد کشتن رییس جمهورآمریکا وجنرال پاترایوس می خواست عملی نماید وی می توانیست این دوتیم عملیاتی را، ایجاد کند واقدام به اجرای برنامه خود نماید.دراین اسناد نشان داده شده است که اسامه دشمن آشتی ناپذیرآمریکا درهرجای دنیا است.وی دریمن درعراق درهرجای دیگربه هوادران خود عتاب می کند که عملیات انتحاری علیه شیعیان درعراق، وکشتارسربازان یمنی نداشته باشند وبجای آن سربازان آمریکایی ومراکزآمریکا را هدف قراردهند.

 

آقای اوباما ومقامات آمریکایی این همه ازجنگ با القاعده حرف می زنند دقیقا به خاطرشناخت دقیق ازمرام القاعده است.برای آمریکا طالبان مهم نیست چنانچه درسند که بارییس جمهورکرزی امضای کرده است نامی ازطالبان برده نشده است بلکه گفته است" که گروهای وابسته به القاعده"برای آمریکا طالبان هرگزاصالت ندارند آنها نقش تبعی، فرعی وجانبی درخصومت با امریکا را دارند ویا بگفته ای جوب آیدن " طالبان الزاما دشمن آمریکا نیستند" القاعده دشمن مرکزی واصلی آمریکا است.اسناد منتشرشده ابعاد این خصومت را بخوبی شرح می دهد.اسامه دریک مورد گفته است که  برادران ما درشمال آفریقا،ازنظم وانضبات خوبی برخوردارنیستند وی به گروه الشباب صومالی نیزاشاره کرده وازبی نظمی آنها شکوه دارد. درمورداسرای فرانسه درنیجر که بدست شبکه القاعده گرفتارشده اند، اسامه پیشنهاد معاوضه وتبادله را دارد ونام می برد که این تبادله باید صورت بگیرد واگرمبادله اسرای عملی نشد درآن صورت اسامه می گوید: آنها کشته شوند.

 

اسامه بن لادن دراین نامه ها درمورد افغانستان نیزحرف گفته است وی دریک مورد گفته است که" جهاد درافغانستان یک وظیفه دینی است" گرچه دراسناد که تاکنون نشرشده فقط همین نکته درمورد افغانستان ذکرشده که گفته است که جهاددرافغانستان یک وظیفه دینی است.البته مجموع اسناد گفته می شود بالغ برشش هزارنسخه است که  ازمنزل اسامه درایبت آباد اسلام آباد دردوم می سال 2011 بدست آمده است شاید مطالب ورهنماییها زیادی ازاسامه درجنگ افغانستان دراین اسناد باشد وبه جزئیات مساله جنگ افغانستان پرداخته باشد.اما همان مقدارکه دیده شده است وگفته است جهاد درافغانستان یک تکلیف دینی است. این سخن برای جنگ افغانستان درواقع همه ای سخن وتمام سخن است.پیروان متعصب آنها که جنگ را درافغانستان یک وظیفه دینی بدانند دراین صورت هرکاری برای انجام وظیفه دینی شان می کنند وآن را ثواب وقرب الهی می دانند.ازمکالمات تلفنی گروهای های انتحاری درافغانستان هنگام عملیات وجنایت، بوضوح این مساله بدست می آید که آنان با اعتقاد راسخ خودرابه کشتن می دهند وتبهکاریهای شان را، به حساب دین وانجان تکلیف دینی می گذارند.این درست همان هدفی است که اسامه به آن اشاره داشته است که جنگ درافغانستان یک وظیفه دینی است.

 

جنگ آنگهی ابعاد وحشتناک به خود می گیرد که ریشه های اعتقادی ونژادی به آن اضافه شود وانسان برای کشتن هم نوع خود، هیچ نگرانی نداشته باشد وبا خیال راحت وبا عشق آدم بکشد وآن را یک وظیفه بشمارد.اسامه درواقع یک چنین پیامی را صادرکرده است وبه پیروان خود گفته است که جنگ شما  درافغانستان یک تکلیف دینی است واین بسیارخطرناک وهول انگیزاست.

 

ازمجموع نامه های که پنتاگون منتشرکرده است سه نکته اصلی را می تواند استنباط کرد اول اینکه اسامه فوق العاده فعال ،عمل می کرده وی علیرغم محدودیتهای امنیتی دردهه ای اول سال 2001 تا یک هفته پیش ازمرگ خود درسال2011 نامه نگاری داشته است. آخرین نامه ای وی درارتباط با خیزش بهاری عرب در24 آپریل سال 2011 نوشته شده است ودرآن نامه خواسته شده که مردم باید برای سرنگونی رژیم های فاسد عربی ترغیب شوند. مساله دوم که ازاسناد استفاده می شود این است که اسامه همه ای مسایل را برای کشتن آمریکاییها ومراکزآنها درنظرگرفته بود ومساله سوم جنگ درافغانستان را بعنوان یک تکلیف دینی دانسته است.

هرکی آتش را روی نان خود کشد

هرکی آتش را روی نان خود کشد 

 

ضرب المثل عربی است که می گوید" کل یجر النارعلی قرصه" هرکی آتش را روی نان خود کش می کند.امروزرییس جمهورافغانستان دریک کنفرانس خبری گفت: سنداستراتژیک براساس "مرکزیت نظام" ساخته شده است.وی سیرگفتگوها را بگونه ای شرح داد که گویا درکنارشروط قطع عملیات شبانه علیه تروریزم، ومدیریت زندانها،یکی ازشروط اساسی "مرکزیت نظام افغانستان" بوده است وی گفت" به آمریکا ییها گفته شد که ما سندرا درصورت امضای می کنیم که" مرکزیت نظام افغانستان" درسند تایید شود. 

رییس جمهوربا لحن عتاب آلود به کنگرس من های آمریکا تاخت وگفت : اعضای کنگره ای آمریکا قصد دارند با میل خود درافغانستان نظام فدارالی را تطبیق نمایند. گروه پنج نفره ای ازاعضای کنگره ای  آمریکا به رهبری روراباکردرماه جنوری سال 2012 منشوری را با رهبران جبهه ملی افغانستان دربرلین، امضا کردند که درآن منشورگفته شده است که نظام پارلمانی وصدارتی بجای نظام متمرکزریاستی،ازمطالبات اصلی جبهه ملی افغانستان است.منشوربرلین را به علاوه ای رهبران جبهه ملی افغانستان اعضای کنگره آمریکا نیز امضای کرده اند.این امرباعث عصبانیت وناراحتی زیادی درکابل شد. 

ده روزپیش آقای رو راباکرمی خواست با یگ گروه پنج نفره وارد کابل شود که شخص رییس جمهورافغانستان مداخله کردواجازه ورود به روراباکررییس هیئت گروه کنگره ای آمریکا را نداد.امروزرییس جمهورگفت ما به آمریکاییها گفتیم درصورتی سنداستراتژیک را امضای می کنیم که" مرکزیت نظام" درسند گنجانده شود.واین کارشد "مرکزیت نظام افغانستان "درسند آورده شده است.منظوررییس جمهورکرزی از"مرکزیت نظام" همان نظام متمرکزریاستی است که گفت"تاپای جان برای آن استاده است" رییس جمهوربا ادبیات خاصی خود حرف می زند مرکزیت نظام ونظام مرکزی مورد تایید همه است هرسرزمینی وهردولتی درعالم یک نظام مرکزی داردکه تمام کشوررا،اداره می کند.داشتن نظام مرکزی با ساختارمتمرکزریاستی فرق دارد. 

جبهه ملی با نظام متمرکزریاستی مخالف است وبجای آن نظام پارلمانی وصدارتی را پیشنهاد کرده است منظورازتاکیدات رییس جمهورروی نظام مرکزی وبه گفته ای خودش"مرکزیت نظام" همان نظام متمرکزریاستی است وفکرمی کند که درسند استراتژیک نظام متمرکزریاستی گنجانده شده است. درصورتی که هیچ کسی نمی تواند درسند امضای شده پاراگرافی را پیدا کند که نوشته شده باشد که طرفین روی نظام ریاستی متمرکزتاکید می کنند ویا ازآن حمایت می کنند آنچه که درمتن انگلیسی سند ذکرشده است اشارات وتاکید به نظام مرکزی است این حرف را اپوزیسیون هرکسی ازاتباع افغانستان قبول دارد که نظام مرکزی ودولت مرکزی داشته باشد.دراین هیچ حرف ومناقشه ای نیست.

رییس جمهوربی دلیل انرژِی خرج می کند ومی گوید که درسند استراتِژیک تاکید به نظام متمرکزریاستی شده است نه، درسند هرگزاشارات به نظام متمرکزریاستی که رییس جمهوردنبال آن است ،نشده است این همان کشیدن آتش روی نان خود است.سوء تعبیر وسوءبرداشت ازهرسندی ممکن است اما دراین سند که عرضه شده اشاره ای به نظام مورد نظررییس جمهورنشده است.نکته ای دیگردرسخنان امروزرییس جمهورمساله ای انتخابات ریاست جمهوری درسال دوهزارچهارده بود ایشان امروزبا صراحت اعلام داشت که نیت کاندید شدن برای انتخابات ریاست جمهوری را ندارد وی گفت: دومانع وجود دارد یکی اینکه من خودم نمی خواهم دیگراینکه قانون اجازه نمی دهد. 

 

اگرمبنای سخن رییس جمهوردرانتخابات 2014 اظهارات امروزایشان باشد.ایشان هیچ شبهه ای نگذاشت که نمی خواهد کاندید ریاست جمهوری سال 2014 باشد.درحال حاضراین گمانه زنی که رییس جمهورنیت کاندید شدن را دارد،برطرف شده است اما ازامروزتا سال دوهزارچهارده زمانی زیادی درپیش روی است.ممکن است رییس جمهورتغییررای دهد ومشاورانش وی را به مسایلی تازه ای رهنمایی نمایند.ویااینکه شرایط را بگونه ای مساعد نماید که یک میدودف افغانی برای خود شناسایی نماید وازآن حمایت نماید.البته این حق رییس جمهوراست که فردی مورد نظرخود را درانتخابات داشته باشد اما رییس جمهوراین حق را ندارد که ازامکانات واخیارات حکومتی خود ،میکانیزم ها را بگونه ای بسازد که شرایط برای نامزد مورد نظروی مساعد شود وفرصتها را ازدیگران بگیرد.این نگرانی زمانی تقویت می شود که رییس جمهورازهمین الان پنج نفر آدم های مورد نظرش را درکمیسیون مستقل انتخابات جابجا کرده است مخالفین معتقداند که این پنج نفرازعوامل رییس جمهورکرزی هستند. 

گذشته ازانتصاب کمیشنرهای برگزیده شده ای رییس جمهورکرزی،قوانین انتخابات نیزدرهاله ای ازابهام فرورفته است متخصصات تدوین قانون اساسی گفته شده است همه حامیان رییس جمهورکرزی می باشند.مساله مهم دیگرمساله نظارت بین المللی درامورانتخابات است .امروزرییس جمهورکرزی به این مساله پرداخت با قاطعیت نظارت بین المللی ازامرانتخابات را تحت عنوان مداخلات خارجی رد کرد وی گفت:هرگزاجازه نمی دهد که درامرانتخابات مداخلات خارجی وداخلی صورت بگیرد. وی با اشاره به انتخابات گذشته ورسواییها که درپی داشت آنرا ناشی ازمداخلات خارجی قلم داد کرد. 

درانتخابات ریاست جمهوری سال1388 خارجیهای ناظربرانتخابات ازتقلب کاریهای تیم رییس جمهوربستوه آمدند وزبان به اعتراض گشودند.معاون نماینده سازمان ملل به شدت دراین مساله با رییس جمهورکرزی ورییس نمایندگی ملل متحد درکابل درگیرشد وبا صراحت ازجعل وتقلب طرف داران رییس جمهورکرزی صحبت کرد.دربرخی رسانه های بین المللی با اشاره به تقلبات گسترده به نفع رییس جمهورکرزی گفته شد که" درافغانستان مردم با پای خود رای می هند" این حرف اشاره است به موارد یکه طرف داران رییس جمهورکرزی صندوق ها رابا پای پرکردند.این مسایل به وفوردرانتخابات ریاست جمهوری صورت گرفت تیم دکتورعبدالله اسناد فراوانی را گرد آوردند که دربرخی ازآن اسناد صندوق ها بجای دست با پا پرشدند. 

البته تنها طرف داران رییس جمهورآرای شان  بدلیل جعل وتقلب باطل نشد اراء دیگران نیزبه دلیل تخلفات باطل شد ولی تفاوت درتخلفات تیم رییس جمهورکرزی با دیگران قابل مقایسه نبود.اعتراضات خارجیها باعث خشم زیادی رییس جمهورکرزی شد.زیرا این خارجیها ی ناظربودند که ازروند انتخابات نظارت می کردند وتقلبات را بیان می کردند.رییس جمهورازاین نظارت بین المللی خاطره خوشی ندارد به همین دلیل امروزبه شدت به گروهای خارجی تاخت وگفت :هرگزاجازه نمی دهد که خارجیها درامرانتخابات مداخله نماید.این مساله برای دیگران قابل قبول نیست مخالفین درکنارموضوعات چون قوانین انتخابات، مساله کمیشنرها، نظارت بین المللی ازامورانتخابات را ازعمده ترین مطالبات خود درامرانتخابات ریاست جمهوری دانسته اند. 

حقیقت مساله دراین است که سلامت انتخابات با نظارت جامعه ای بین المللی امکان پذیراست امریکه رییس جمهورکشور،با آن به شدت به مخالفت برخواسته است سخنان امروزایشان ازمداخلات خارجی، اشاره به مساله نظارت امورانتخابات توسط ناظران بی طرف بین المللی است.سیرعملیاتی حکومت درامرانتخابات بگونه ای طراحی شده است که نتیجه آن صد درصد به نفع فرد مورد نظررییس جمهورتمام می شود اپوزیسیون درآخرین موضع گیری مشترک خود دراول هفته به سیرکاری وعملکرد حکومت  اعتراض داشتند آنها درمورد انتخابات،زمان قانونی برگزاری انتخابات،قوانین مربوط به انتخابات، ازهمه مهم تربه نظارت مرجع بی طرف بین المللی تاکید داشتند. 

ازهمین حالا معلوم می شود که کشمکش بین حکومت رییس جمهورکرزی واپوزیسیون دربالاترین حد ممکن اوج خواهد گرفت.رییس جمهورازهمین الان به مخالفتهای اساسی خود دست زده است وی سند راهبردی را به نفع نظام متمرکزریاستی خود توجیه می کند ومی گوید: مرکزیت نظام درتوافقنامه بعنوان یک اصل قبول شده است.مرکزیت نظام یعنی نظام متمرکزریاستی.رییس جمهوردرمورد انتخابات تاکید دارد که هرگزبه خارجیها اجازه مداخله درامورانتخابات را نمی دهد منظورایشان نظارت مراجع بین المللی ازانتخابات است.درمورد کمیشنرها مطابق میل خود افراد را گزینش کرده است.قوانین انتخابات را نیزظاهرا مطابق رغبت خود تدوین وتنظیم می کند نقش احزاب درقوانین انتخابات ازبین رفته است زیرا که تاکید برسیستم اس ان تی وی شده است وسیستم تناسبی را برداشته است. 

این امورنشان می دهد که رییس جمهورهمه ای مسایل را می خواهد به نفع خود رقم بزند.مخالفین رییس جمهوربا بدبینی وشک تردید های زیادی به سخنان واظهارات رییس جمهورگوش داده اند.آنها می گویند رییس جمهورمی خواهد ازهمه مسایل به نفع خود بهره بگیرد وسند امضای شده را درراستای نظام متمرکزریاستی خود توجیه وتفسیر می کند واین است که این ضرب المثل را آورده است "کل یجرنارعلی قرصه" هرکسی آتش راروی نان خود می کشاند.

بحث ها وجدالها دراطراف پیمان استراتژیک با آمریکا

بحث ها وجدالها دراطراف پیمان استراتژیک با آمریکا 

 

پیمان استراتژیک که درواقع توافقنامه مشترک آمریکا وافغانستان است درهشت فصل وبخش ،تنظیم وبامضای رئسای جمهوردوکشوررسیدند.انتخاب دوم ماه می سالگرد کشته شدن اسامه برای امضای سند ازطرف اوباما،خوراک وهزینه ای تبلیغاتی داشت ایشان درماه نوامبر سال جاری کاندید دوردوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.آقای اوباما دربرابررقیب خود،باید اقداماتی درجهت جذب افکارعامه را داشته باشد. 

مرگ اسامه منفورترین چهره درآمریکا،ازدست آوردهای اوباما درجلب افکارعمومی آمریکا است.آقای اوباما مرگ اسامه را دردوم ماه می سال 2011 بزرگترین دست آورد،سیاست مبارزه با تروریزم اعلام داشت.آروزوی بوش را اوباما به کرسی نشان داد.مردم آمریکا ازمرگ مخوف ترین رهبرتروریستهای جهان که مسئوول مرگ سه هزارنفردرانفجارات یازدهم  سپتامبرسال2001 شناخته شد،خوشحال شدند.آقای اوباما این مرگ را درکارنامه ای خود درج کرده است ودرسالگرد مرک اسامه درکابل آمد وسند استراتژیک را با رییس جمهور افغانستان،امضای کرد.رییس جمهورآمریکا ازامضای این سند راضی وآن را بمثابه پایان ماموریت جنگی سربازان آمریکا درافغانستان قلم داد کرد وی درپایگاه بگرام خطاب به مردم آمریکا گفت: فرزندان شما به وطن وخانه های شان برمی گردد.

 این پیام بازگشت به وطن مورد خوشحالی فی صدی بالای مردم آمریکا ازجنگ افغانستان است .جنگ افغانستان محبوبیت وطرف داری خود را ازدست داده است.مردم آمریکا ازبازگشت سربازان شان استقبال می کنند.آقای اوباما با درک احساسات وعواطف مردم آمریکا این پیام را به مردم آمریکا ازپایگاه هوایی بگرام رساند. 

پیام دوم رییس جمهورآمریکا به مردم افغانستان است که با امضای سند راهبردی، مردم ودولت افغانستان ،سر پای خود باستد.این توافقنامه سند همکاری آمریکا با افغانستان پس ازسال دوهزارچهارده است.وی گفت مردم افغانستان را تنها نمی گذارد درجنگ با تروریزم درکنارمردم افغانستان استاده است.همکاری آمریکا با مردم افغانستان درازمدت است.آمریکا مرد م افغانستان را درجنگ با تروریزم ،حمایت می کند.آمریکا به نیروهای افغان آموزش وتعلیم می هد به انها مسایل تدارکاتی ولوجستکی را فراهم می کند.آمریکا به مردم وحکومت افغانستان پول می دهد.همه این مسایل درسخنان رییس جمهورآمریکا پس ازامضای سند راهبردی آمده است. اما دیگرسربازان آمریکا درجنگ باتروریزم دوشادوش سربازان افغان نمی جنگند امورجنگ وامورامنیتی تماما به خود افغانها برمی گردد.انتقال امورامنیتی درسال دوهزارچهارده تماما به خود افغانها منتقل می شود.افغانستان" سری پای خود به استد"  سربازان آمریکا به خانه های شان برمی گردد"ازعمده ترین پیام های بارک اوبا ما به مردم آمریکا وافغانستان پس ازامضای سندراهبردی شمرده می شود. 

رییس جمهورافغانستان پس ازامضای سند همکاری مشترک گفت:هیچ کشورسومی براساس پیمان استراتژیک ازخاک افغانستان،تهدید نمی شود. رییس جمهورافغانستا ازامضای سند راهبردی راضی است وی تاکید دارد که امضای این سند پس ازامضای دوسند قبلی،بدست آمده است وی اشاره به دوسند قبلی داشت یکی قطع عملیات شبانه وعملیات ویژه ودیگری انتقال مدیریت زندان به نیروهای افغان.آگاهان امورگفته اند که دلیل طولانی شدن مباحثات روی سند همکاری استراتژیک، شروط رییس جمهورکرزی بوده است وی اصرارداشت که عملیات شبانه ناتوعلیه تروریستها،ومدیریت زندان بگرام که عناصرطالبان وتروریستها نگهداری می شود،ازجمله شروط امضای پیمان استراتژیک است.رییس جمهورکرزی پس ازامضای سند راهبردی به این مساله اشاره داشت وگفت: دوسنددیگرپیش ازامضای این سند با ایالات متحده آمریکا صورت گرفته. 

رییس جمهورافغانستان ازاینکه عملیات شبانه را لغوکرد.مدیریت واختیارزندانیان طالبان را بدست گرفت ،بسیارخرسند است وآن را یک گام به سمت اهداف حاکمیت ملی می داند درحالیکه ازنظرآگاهان امنیتی درجنگ باتروریزم ،عملیات شبانه ،فوق العاده تاثیرگذاربود.قطع عملیات شبانه درجنگ با تروریزم مفید نیست آگاهان مسایل امنیتی بدبینانه گفته اند که این شرط خدمتی به طالبان وجنگ جویان شمرده می شود این مساله وقتیکه به گفته های رییس جمهور درمورد طالبان که آنها را هم چنان برادرمی خواند،ضمیمه می شود،ابعاد بدبینی چند برابرمی گردد. 

آقای رایان کراکرسفیرایالت متحده آمریکا که ازتهیه کنند گان اصلی سند است تاکید به یک مساله ای منطقه ای داشت وی پس ازامضای این سند به تاکید گفت که : ازخاک افغانستان هیچ کشورهمسایه ای تهدید نمی شود.امریکه رییس جمهورکرزی به آن اشاره داشت.آقای کراکردپلمات کارکشته آمریکا می داند که کشورهای منطقه درسیسم وحوزه امنیتی خود به این سند فوق العاده حساس است.درمتن سند دریک مورد آمده است: که ازخاک افغانستان آغازعملیات برضد هیچ کشوری صورت نمی گیرد.برخی درمناقشات سند گفته است که درسند آغازعملیات ازخاک افغانستان نفی شده است اما ادامه آن را تکذیب نمی کند.گام های بعدی ازخاک افغانستان، دریک حادثه ای امنیتی را منتفی نساخته است.آقای کراکر ورییس جمهورکرزی باید به حساسیتها ی منطقه توجه داشته باشند ودرهرمناسبتی به این مساله پا فشاری نمایند که سند امضای شده برعلیه منافع هیچ کشوری نیست. 

آقای کراکردریک مورد دیگرنیزتاکیدات فراوان داشت که آمریکا هرگزنیت وقصد داشتن پایگاه نظامی درافغانستان را ندارد.امریکه خود رییس جمهورآمریکا نیزبه آن پرداخته است.دلیل مساله خیلی روشن است روسیه ،چین، ایران وپاکستان ازداشتن مراکزنظامی آمریکا درافغانستان هراسناک هستند. وداشتن پایگاه دایمی را برای اهداف دیگری تفسیرمی کنند. 

آگاهان سیاسی درافغانستان با این سند، برخورد مثبت داشته اند گرچه درمورد ضمانت های اجرایی وتعهدات والزامات عملی آن اما اگرهای زیادی دارند.زیرا خبرگان امورحقوقی این سند را درحد پیمان توصیف نمی کنند که الزامات عملی درچارچوب قوانین بین المللی را درپی داشته باشد.آنها این سند را درحد یک توافقنامه بین دوکشوردانسته اند که دوکشوربراساس قوانین خود ملزم به اجرای آن باید باشند.وهیچ ضمانت وفشارازناحیه ای قوانین بین المللی درصورت نقض آن وجود ندارد زیرا پیمان نیست بل یک توافقنامه است. 

احزاب سیاسی درکشورعلیرغم برخی کاستیهای جزیی ازامضای سند استقبال کرده است وآنرا یک گام درست درجهت منافع ملی تفسیرکرده اند.ایتلاف ملی با لحن محتاطانه ای ازمحتویات سند،ستایش کرده است.اشکالاتی را نیزگرفته است که چندان تغییری دراصل موضع گیری شان به حمایت ازسند،ایجاد نمی کند.ایتلاف ملی برهبری دکترعبدالله این سند را تایید می کند.جبهه ملی تاکنون موضع رسمی نگرفته است اما آنها هم این پیمان را تایید می کند.گرچه درگذشته یک موضع سختی را گرفته بود که حکومت افغانستان را فاقد صلاحیت برای امضای سند دانسته بود حال این سند را حکومت فاقد صلاحیت امضای کرده. حمایت ازامضای این سند کمی چالش عدم شفافیت را دراستدلال ایجاد می کند اما درکل امضای توافقنامه را جبهه ملی تایید می کند زیرا این سند بهرصورت به نفع منافع ملی،مطابق با قوانین کشور،وازنیازهای افغانستان شمرده می شود. 

جبهه ملی سالهای پس ازدوهزارچهارده را، درسیمای رییس جمهورکرزی تفسیرنمی کند بلکه خود مدعی گرفتن قدرت است بنابراین امضای این اسناد به نفع حکومت مورد نظرشان پس ازسال دوهزارچهارده است وآن را تایید می کند.

طالبان بدترین موضع را درقبال این سند گرفته است.آنها پس ازامضای آن، عملیات انتحاری کردند که دها کشته وزخمی ازمردم بیگناه کابل را درپی داشت.آنها دراعلامیه های خود عملیات انتحاری شان را، مرتبط به حضوررییس جمهورآمریکا وامضای سند راهبردی دانسته اند اما آگاهان اموراین ارتباط را قبول ندارند بل آن را ادامه همان عملیات پیشین وجنایتهای سازمان یافته می دانند.توافقنامه ای دوم می سال2012 دست آوردی است برای مردم افغانستان ودست آوردی است برای حکومتهای پس ازسال دوهزارچهارده.افغانستان درمناسبات بیرونی خود به داشتن یک چنین اسنادی ضرورت دارد. آن چیزیکه مهم است الزامات عملی این گونه پیمانها است.نگرانیهای زیاد درتطبیق این گونه اسناد درافغانستان وجود دارد دراین صورت که پیمان ها ابعاد وجنبه های عملی نداشته باشند،کاعذ های معلق به هوا برای مردم افغانستان است.

درآستانه ای اولین سالگرد هلاکت اسامه؛ رئسای جمهورآمریکا وافغانس

درآستانه ای اولین سالگرد هلاکت اسامه؛

رئسای جمهورآمریکا وافغانستان سند استراتژیک را امضای کردند

 

دیشب حوالی ساعت ده نیمه شب به وقت کابل  آقا ی اوباما رییس جمهورآمریکا وارد میدان هوایی بگرام مقرفرماندهی نیروهای آمریکا درافغانستان شد.وی حوالی ساعت دوازده نیمه شب با هلیکوپترهای آمریکایی به کابل، قصرریاست جمهوری افغانستان آمد ومورد استقبال رییس جمهورکرزی قرارگرفت .آقای اوبا درآستانه ای اولین سالگرد مرگ اسامه بن لادن وارد کابل شده وی هلاکت ا سامه بن لادن را، بزرگترین دست آورد جنگ خود با تروریزم می داند.

 

 اوباما دیروز درملاقات باصدراعظم ژاپن اعلام داشت که مردم آمریکا باید یک لحظه درمورد کشته شدن اسامه بن لادن تفکرنمایند.اسامه بن لادن دردوم ماه می سال2011 درایبت آباد پاکستان درپنجاه کیلومتری اسلام آباد توسط تیم ششم ازواحد های ویژه ای عملیاتی آمریکا کشته شد.آقای اوباما می گوید :من این فرمان را صادرکردم وواحد کوچکی کماندوهی آمریکا رهبر القاعده را درشب هنگام درخانه اش منطقه ای  ایبت آباد به قتل رساند. اسامه دراین تاریخ به هلاکت رسید وجنازه وی را نیروهای آمریکایی باخود بردند وبه دریای مدیترانه انداختند.آقای اوبا بارها مرگ اسامه رهبر شبکه القاعده را بزرگترین دست آورد خود درجنگ با تروریزم  شمرده است .درآستانه مرگ این رهبردهشت افکن وهول انگیز، آقای اوباما رییس جمهورآمریکا دیشب وارد کابل شد وپیمان استراتژیک بین آمریکا وافغانستان را همراه رییس جمهورکرزی امضای کردند.

 

جزئیات این سند هشت فصلی منتشرنشده است وکسی ازمحتوای آن چیزی نمی داند بحث محتوای آن قراراست درپارلمان افغانستان مطرح شود.تاکید همواره این بود ه است که پیش ازنشست شیکاگودرماه می سال جاری این سند با ید بامضای رئسای جمهورافغانستان وآمریکا برسد.دیشب رئسای جمهوردوکشورپس ازامضای این سند به خبرنگاران اعلام داشتند که توافقنامه استراتژیک درمناسبات بلند مدت آمریکا وافغانستان مهم است آقای اوبا ما گفت: آمریکا پایگاه دایمی درافغانستان نمی خواهد داشته باشد.این مساله را همیشه مقامات آمریکایی با این استدلال بیان کرده بودند که کشورهای همسایه ای افغانستان با قرارگاه های دایمی مخالف هستند وآمریکا نمی خواهد درافغانستان مراکزدایمی نظامی داشته باشد.آقای اوباما دراولین بخش ازصحبتهای خود درکابل، به این مساله اشاره داشت که آمریکا نمی خواهد پایگاه دایمی درافغانستان داشته باشد. آقای اوباما درمورد سند راهبردی استراتژیک گفت: امضای این سند، همکاری متقابل افغانستان وآمریکا را درجنگ با تروریزم نشان می دهد.وی گفت: با امضای این سند راهبردی، دولت آمریکا درکنارمردم افغانستان درجنگ با تروریزم،بازسازی،امنیت،قراردارد.آقای اوباما به این مساله نیزاشاره داشت که نیروها، به تدریج ازافغانستان خارج می شوند هدف ازبرنامه خروج تدریجی این است که ما باید مطمئن شویم که دیگرتروریزم افغانستان را تهدید نمی کند.

 

رییس جمهورکرزی نیزدراین مورد گفت: امضای این سند پس ازامضای دوسند پیشین به امضای رسید.وی گفت: ما پیش ازاین دردومورد اسنادی را بامضای رساندیم یکی قطع عملیات ویژه شبانه ودیگری انتقال مدیریت زندانها.آقای کرزی گفت : سند استراتژیک به نفع مردم افغانستان است وهیچ کشوسومی براساس این سند ازافغانستان درمعرض تهدید نمی باشد.وی اضافه کرد با امضای این سند افغانستان به سمت صلح امنیت،رفاه وآسایش گام برمی دارند.ازاظهارات دورهبردرمورد امضای پیمان استراتژیک،نکات مهمی درمناسبات دوکشور،بدست می آید.یکی ازمسایل مثبت درروابط دوکشور،همکاری درازمدت است.نیروهای بین المللی درسال 2014 بطورقطع ازافغانستان بیرون می شوند.مسئولیتهای امنیتی تنها وتنها بدوش نیروهای افغا ن سپرده می شود.نگرانی عمده دراین است که آیا نیروهای افغانستان پس ازسال 2014 می توانند باخطرات روبه تزاید تروریزم سازمان یافته، مقابله نمایند.درپیمان امضا شده به این نکته اشاره شده است که آمریکا وافغانستا درجنگ با تروریزم،امنیت وثبات، بازسازی حقوق بشر، درکنارهم قراردارند وهمکاری های درازمدت درعرصه های ذکرشده ،دارند .

 

آقای اوباما درصحبتهای شب گذشته اش به این مساله تاکید داشت که آمریکا درکنارافغانستان درجنگ با تروریزم،صلح وثبات، بازسازی ،پس ازسال دوهزارچهارده باقی می ماند.تاکید برهمکاری درازمدت بین آمریکا وافغانستان ازنکات برجسته ومهمی این سند راهبردی است. افغانستان بدون شک به این همکاری نیازمند است.بارحقوقی والزامات پیمان استراتژیک،هنوزشفاف مورد بحث قرارنگرفته است. مهم الزامات وتعهدات عملی پیمان است .تفاوت پیمان واعلامیه همکاری ،همان تعهدات والزامات اجرایی آن است.پیمان استراتژیک با این همه کش وقوسهایش که بیش ازیک سال روی آن مباحثه وگفتگو صورت گرفته است ،پیامدهای عملی واجرایی آن است یعنی آمریکا با امضای این سند تعهدات طولانی مدتی به افغانستان دارد که باید به آن عمل نماید.افغانستا اشد ضرورت به پول ،آموزش وتجهیزات نظامی برای اردو وپولیس خود دارد.درعرصه های جنگ با تروریزم سازمان یافته، همکاریهای غرب بخصوص آمریکا ،حیاتی است.

 

 سال 2014 سال انتقال کامل امورامنیتی به نیروهای افغانستان است نیروهای غرب درعملیات میدانی درکنارنیروهای افغان نستند ولی همکاریهای لوجستکی، آموزشی، استخباراتی درکشف وشناسی تروریستها ازعمده ترین مسایل جنگ با تروریزم است افغانستان هرگزازاین نوع کمک ها بی نیازنیست چنانچه هرگزبی نیاز وخود کفا درامرمالی وکمکهای لوجستکی برای نیروهای خود نمی باشد.البته زیاد شنیده شده است که جامعه جهانی پس ازسال 2014 درکنارمردم افغانستان هستند وبه آنها کمک های مالی می کنند.درنشست بن 2011 گفته شد که سالانه مبلغ چهارملیارد ویک صد ملیون دالر کمک به افغانستان صورت می گیرد.اما این کمک های سهمیه بندی شده است هرکشورقراراست سهمیه خود را به افغانستان ،تادیه نماید.نگرانی ازپرداخت به موقع کمکها به  افغانستان وجود دارد.

 

ولی درپیمان استراتژیک که تعاملی است بین دوکشورآمریکا وافغانستان،نحوه همکاری وتعهدات عملی دوطرف خیلی مهم است کشورهای دیگرعضوناتوهیچ گونه الزامات حقوقی ندارند که مثلا سهمیه مالی شان را به موقع به افغانستان،تادیه نمایند همکاری آنها به لحاظ اخلاقی مهم است ومسئولیهای حقوقی درپی ندارند.سند استراتژیک که دیشب به امضای رسید،می بایست جدایی ازاین گونه مسایل باشد آمریکا ملزم می شود که به مسئولیتهای نوشته شده عمل نمایند.اگرحقیقتا یک چنین یک چنین مساله ای دربین باشد وپیمان استراتژیک امضای شده الزاماتی رابرای آمریکا خلق کند دراین صورت یک دست آورد مهمی برای افغانستان شمرده می شود.ما حقیقت مساله را نمی دانیم به همین خاطراست که قضاوت درمورد سند راهبردی که دیشب بین رئسایی جمهوردوکشورامضای شد،کمی زود هنگام است. مقامات حکومت افغانستان ونهاد های قانونی مثل پارلمان که قراراست بحث محتوایی روی سند داشته باشد،باید مفاد سند بگونه ای ساخته شود که الزامات حقوقی را درپی داشته باشد.این سند باید خیلی متفاوت ازتعهدات،اعضای ناتوباشد.

 

بیست هشت کشورعضوناتوونزدیک به پنجاه کشورعضوایساف درافغانستان،پس ازسال دوهزارچهارده،تعهدات مالی وآموزشی به افغانستان درنشست بروکسیل درهفته ای گذشته، داشتند اما این تعهدات هرگزجنبه های عملی ندارد.ازطرفی هم، صورت ارائه کمک های مالی به افغانستان پس ازسال 2014 ،سهمیه بندی شده است.حرف اصلی دراین است که اعضای ناتو درصورت که نیروهای شان ازافغانستان خارج می شوند،پیوند ها با افغانستان استواری که حالا دارد،ازبین می رود زیرا که آنها دیگرنیرو وسربازی درافغانستان ندارند درشرایط حاضراگررهبران ناتویکی پی هم علیرغم خطرات ازافغانستان دیدن می کنند بخاطرنیروهای شان درکشوراست.پس ازسال دوهزارچهارده،نیروهای بین المللی ازافغانستان خارج می شوند.کمک های مالی که سهمیه بندی شده به افغانستان بصورت قاطع ممکن است عرضه نشود.مساله ی الزامات قانونی وحقوقی خیلی مهم است واین کشورها هیچ اجباروالزامی ندارند که پولهای شان را به افغانستان بفرستند.این سئوال درمورد پیمان استراتژیک با آمریکا ونحوه ای کمک های این کشورنیزمطرح است.سندی که آقای کرزی واوباما امضای کردند،آیا این سند تاچه اندازه ضمانتهای اجرایی درپی دارد.این سئوالی است که پاسخ آن بعدا دریافت خواهد شد.

پاکستان نشست شیکاگو درمورد افغانستان را تحریم می کند

پاکستان نشست شیکاگو درمورد افغانستان را تحریم می کند

 

 

پاکستان درتاریخ مناسبات تلخ خود با آمریکا درمورد مساله افغانستان ،برای دومین بار،اقدام به تحریم کنفرانس درمورد افغانستان را می کند.این کشور،نشست بن دوم را دردسامبرسال 2011 تحریم کرد.این بارروزنامه های پاکستان خبرداده است که مقامات پاکستان درفکرتحریم کنفرانس شیکاگو درمورد افغانستان برآمده است.


 دلایلی که پاکستان درهردومورد ذکرکرده است یکی است.نقض حاکمیت ملی ازسوی طیاره های بی سرنشین آمریکا.دوروزپیش هواپیما های بی سرنشین حمله ای مرگ باری به وزیرستان شمالی داشت وگفته می شود دراین تهاجم دریک مدرسه دخترانه که تبدیل به مرکزتروریستهای عرب،چیچنی ،ازبک وتاجیک ،شده بود،تعداد ازتروریستها کشته می شوند.مشاورامورعملیات استفاده ازطیاره های بی پلوت درکاخ سفید اعلام داشته است که آمریکا به این گونه عملیات به مراکزتروریستها درافغانستان وپاکستان ادامه می دهد .جان برنان مشاورامورمبارزه با تروریزم درقصرسفید گفته است که : استفاده ازهواپیماهای بی سرنشین علیرغم تلفات اندک ملکی،کارزیادی درانهدام مراکزتروریستها درپاکستان،یمن،شمال آفریقا، وخاورمیانه داشته است وی تاکید می کند رییس جمهوراوباما سفارش کرده است که با دقت ازهواپیماها کارگرفته شود تا جان افراد غیرنظامی کم تردرمعرض خطر، قرا ربگیرند.

 

پاکستان با این عمل به شدت مخالف است استفاده ازطیاره های بی سرنشین درخاک پاکستان را نقض حاکمیت ملی خود دانسته است وبه همین دلیل است که زمزمه های تحریم دومین نشست تاریخی درمورد افغانستان را سرداده است.پاکستان بطرف چالشهای عمیق درمناسبات سیاسی ودپلماتیک خود با غرب وآمریکا درحرکت است.این معضلات،تاثیرات ویران گرجنگ وخشونت را برافغانستان می گذارد.استخبارات این کشورسرآشتی ناپذیری درحل بحران افغانستان می گیرد.رهبران طالبان وفرماندهان آنها را بشتروارد معرکه های خونین افغانستان می کنند اخباری وجود دارند که استخبارات ،تعداد ازرهبران طالبان متمایل به صلح را با استناد به فتوی ملا عمربعنوان خاین به آرمان طالبان درپاکستان به دارآویخته اند وآنها را اعدام کرده اند.صحت این اخبارهولناک است ونشان می دهد که آنها اندک ترین نشانه های را درمورد مساله صلح ومذاکره وراه حل جنگ افغانستان،نشان نمی دهند.

 

درنشست سه جانبه ای اسلام آباد،پیشرفت های قابل ملاحظه ای دیده نشده است دوروزبحث به این نکته منتهی شد که کاریدورهای امنی برای طالبان علاقمند به صلح شناسایی شود.اما دیدیم که این ممرها وگذرگاه های امن با دوچالش ،روبرو شد یکی اینکه تعداد ازرهبران طالبان ویا فرماندهان آنها درپاکستا اعدام می شوند ودیگراینکه بلا فاصله شبکه مزدوروتروریست اعلامیه می دهد که هیچ گونه گذرگاه های امن را برای وصل درمذاکرات با حکومت افغانستان قبول ندارد وبا آمریکاهم گفتگوی درحال حاضردرکارنیست.این اعلامیه طالبان نیست این موضع سیاسی استخبارات است که اززبان آنها وبنام آنها صادرمی شود چنانچه اعدام تعداد ازاعضای برجسته ای طالبان وابسته به شورای کویته،براساس فتوای ملا عمر،عملی قهرآمیزوتصفیه ای خونین استخباراتی است .


 مشکلات کشوربا این ریشه های پلید ودرناک،خیلی عمیق ترشده است.پاکستان درحال نبرد دپلماتیک سخت با آمریکا قراردارد وبه هیچ یک ازسه مساله مورد مناقشه دراسلام آباد به توافق نرسیدند سه مورد قابل مناقشه وگفتگو،بازشدن راه های اکمالاتی، قطع حملات طیاره های بی پلوت ومعذرت خواهی رسمی آمریکا درمورد عملیات سلاله درخط دیورند که بیست چهارسربازپاکستانی توسط بمباران ناتو در26نوامبرسال 2011به قتل رسیدند.عباس جیلانی معین وزارت خارجه پاکستان وآقای گروسمن نماینده ای ایالات متحده ای آمریکا،درواقع شکست گفتگوهای شان را اعلام داشتند.زیرا قضیه به این صورت شرح داد شد که طرفین به هیچ یک ازموضوعات مورد مناقشه به توافق نرسیدند این یعنی شکست مذاکرات اسلام آباد درهفته گذشته.

 

درکناراین مسایل است که می بینیم که وزیرخارجه افغانستان دیروزوارد دهلی می شود واین بحث درسرحد اخبارکشورقرار می گیرد که مقامات افغانستان وهندوستان درصدد تشکیل یک ساختارامنیتی واستخباراتی مشترک هستند.تبادل اطلاعات استخباراتی وامنیتی بین هند وافغانستان برای پاکستان چه پیامی دارد؟ این مساله به این صورت که کابل ودهلی ساختارمشترک امنیتی واستخباراتی می سازند تا با هم تبادل اطلاعات داشته باشند،برای پاکستان تکان دهنده است.این گونه موضع گیریها هرگزبه سود افغانستان وامنیت افغانستان نیست.دوکشورافغانستان ،هند پیمان استراتژیک امضای کرده اند وبا هم می توانند کارهای زیادی داشته باشند.دلیلی ندارد که به این صراحت ازطرف افغانستان اعلام شود که مقامات دوکشورمی خواهند تشکل واحد استخباراتی داشته باشند.این مساله به حسب ظاهرناشی گری ،احساساتی وعکس العملی است.مذاکرات سه جانبه آمریکا ،افغانستان وپاکستان درسه روزپیش در اسلام آباد ازسوی پاکستان با مشکل وچالش روبروشد حال عکس العمل آن سفروزیرخارجه افغانستان، درهند است ومذاکرات برای توسعه وتبادل اطلاعات امنیتی واستخباراتی.

 

بدون شک پاکستان نسبت به این مساله بی تفاوت نیست ممکن است پاسخ خونباری برای این گونه دپلماسی افغانی درنظربگیرد.آنها به وضوح مذاکرات را سبوتاژ می کند وهرگزنمی گذارد کسی بنام طالب درمذاکرات سازنده با افغانستان،وارد شود عناصرازطالبان درصورت تمایل به مذاکرات صلح باید ازجان خود بگذرند وسرآنها بوی قورمه سبزی باید بدهند.مساله دیگرازتبعات این گونه سیاست ها ، شدت جنگ وعملیات انتحاری سازمان یافته ازسوی استخبارات است.افغانستان باید شاهد دردناک ترین تهاجمات انتحاری باشد ومساله ای سوم اینکه پاکستان همان طورکه اعلام داشته اند،درهیچ کنفرانس مهم درمورد افغانستان شرکت نمی کند.تحریم نشست شیکاگو ازسوی پاکستان،کارشکنی وادامه خشونت را درافغانستان نشان می دهد.تحریم بن تحریم کفنرانس شیکاگو،زینگنال های منفی ازطرف پاکستان است.

 

مشکل اساسی دراین است که افغانستان دراین تقابل خود را تجرید ساخته است.وحمایت جامعه جهانی ونیروهای ناتورا ازخود گرفته است.افغانستان با اسلوب ناتونمی خواهد با تروریزم بجنگد ودیدیم که رییس جمهورکرزی دربرابرعملیات شبانه استاد وسرانجا م آن را لغو ساخت.عملیات شبانه مثل عملیات بی سرنشین کارایی بسیارزیادی داشت.افغانستا دربرابرآن با استدلال حاکمیت ملی،به مقابله برخواست وبه این صورت می بینیم که افغانستان درجنگ با تروریزم سازمان یافته،تنها وتجرید شده است واین تجرید برافغانستا درجنگ با شبکه های تروریستی ،تحمیل نشد این خواست افغانستان بود که عملیات شبانه بمباران مراکزطالبان، مدیریت زندان تروریستها،نقض حاکمیت ملی است.پاکستان درمقابله با عملیات بی سرنشینها همین استدلال را دارد وبه شدت دربرابرآن استاده است ونشست شیکاگورابخاطرادامه عملیات بی سرنشینها،تحریم می کند.

 

پاکستان حکومت پرویز مشرف را متهم می کند که مجوزیک چنین کاری رابه آمریکا داده است واین سند خیانت مشرف است.البته حکومت حزب مردم درپاکستان می خواهد ازعملیات بی سرنشین درتصفیه های داخلی قدرت درپاکستان کاربگیرد وپرویزمشرف را با این اتهامات درحاشیه براند ولی بی سرنشین استدلال زمام داران اسلام آباد است ودرشرایط فعلی ازآن برضد افغانستان استفاد ه می شود درکنفرانس شیکاگو شرکت نمی کند دلیلش ادامه عملیات طیاره های بی سرنشین  است.