نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

گردهمایی بزرگ مردم، باحضور رهبران جبهه ملی درشهرشبیرغان

گردهمایی بزرگ مردم، باحضور رهبران جبهه ملی درشهرشبیرغان 

 

گردهمایی بزرگ درشهرشبیرغان با حضوررهبران جبهه ملی ،تشکیل شد.دراین اجتماع بزرگ مردمی ،رهبران جبهه ملی احمد ضیا مسعود رهبرجبهه ملی، جنرال عبد الرشید دوستم ، استاد حاجی محمد محقق ،حاجی امان خیری رییس شورای همبستگی اقوام وقبایل افغانستان،درجمع هزاران تن ازهواداران جبهه ملی شرکت کردند. 

 احمدضیا مسعود رییس جبهه ملی طی سخنانی حکومت افغانستان را مورد حمله قرارداد.وی گفت حکومت ناکارامد است .نظام متمرکزاساس مشکلات کشوراست این نظام باید تغییرنماید. بحث نا کارامدی نظام رییس جمهورکرزی ازعمده ترین انتقادات  جبهه ملی افغانستان شمرده می شود. رهبران جبهه ملی معتقد هستند که حکومت رییس جمهورکرزی کارایی خودرا ازدست داده است وقادر به حل مشکلات کشورنیست این نظام منشاء فساد است وهمه سرمایه های کشوررا هدرداده است.ناکارامدی وبی کفایتی که امروزاحمد ضیا مسعود به آن اشاره کرد، برپایه ای مشاهدات واستدلالهای است که جبهه ملی درتحلیل وارزیابی خود ازنظام دارد.رییس جبهه ملی دربخش دیگری ازسخنان خود به مساله ساختارسیاسی پرداخت وی ساختارمتمرکزکنونی را غیرقابل تحمل توصیف کرد وگفت: نظام متمرکز فعلی باید تغییر نماید. 

 جبهه ملی طرح وبرنامه اش تغییرنظام متمرکزاست.تاکید احمد ضیا مسعود به تغییرنظام متمرکزبه نظام پارلمانی صدارتی ازمباحث جدی جبهه ملی افغانستان است .این مساله درجدالهای سیاسی آینده کشوربصورت جدی مطرح می شود.رییس جمهورکرزی درمورد ناکارامدی نظام خود دفاع جدی نمی کند اما درخصوص ساختارمتمرکزبه مقاومت برمی خیزد وی دریک مورد ازسند استراتژیک بهره گرفته وبخش زیادی ازسخنانش را اختصاص به مساله نظام متمرکز،داد وی با استفاده ازموافقت نامه ای استراتژیک گفت: مرکزیت نظام شرط امضای موافقت استراتژیک با آمریکا بود. 

درتوافقنامه مساله ای نظام یک دست درافغانستان مورد تاکید قرارگرفته است رییس جمهورازنظام یک پارچه استفاده ای متمرکزرا داشته است.احمد ضیا مسعود امروزدراجتماع بزرگ شبیرغان باردیگرنظام متمرکزرا مورد نقد قرارداد وگفت: که این نظام باید تغییرنماید.جدال متمرکزوغیرمتمرکزدرساختارسیاسی نظام، ازمباحث بی پایان درافغانستان خواهد بود.حرف اصلی دراین است که هریک ازدوجبهه فکری باید برای نظریات شان پایه واساس فکری وفلسفی داشته باشد.رهبران اپوزیسیون تجربه های موفق درجهان را مثال می آورند ومی گویند: درکشورهای که حکومت با ساختارهای غیرمتمرکزاداره می شوند ونظام ها پارلمانی استند، بهترین روش حکومت داری شناخته شده است.نظام های متمرکزدرسیمای نظام های سلطنتی استبدادی، ونظام های توتالیترخودرا به مردم نشان داده اند.درافغانستان نظام متمرکزریاستی بدترین تجربه ای ،ناکارآمدی را درطی ده سال، به مردم عرضه داشته است. 

رهبران جبهه ملی معتقد هستند که نظام ازریاستی متمرکز،به نظام پارلمانی وصدارتی باید تغییرنماید.امریکه امروزاحمد ضیامسعود رییس جبهه ملی روی آن پافشاری داشت. 

 

استاد محقق رهبرحزب وحدت اسلامی مردم افغانستان وعضوهیئت رهبری جبهه ملی دراجتماع بزرگ امروزتاکید به مساله نظام مردم سالارداشت وی گفت: جبهه ملی افغانستان مصمم است که درافغانستان یک نظام مردم سالاررا روی کارآورد. استاد محقق درادامه سخنانش به موضوعات ده سال گذشته پرداخت وگفت: حکومت همه کمکها درطی ده سال گذشته را هدرداد.حکومت مردم سالارهمان دموکراسی است که رهبران جبهه ملی روی آن تاکید داشته اند.حکومت رییس جمهورکرزی را دموکراتیک ومردم سالار نمی دانند زیرا استدلالهای وجود دارد که رییس جمهورکرزی افغانستان را بصورت یک نظام مردم سالاراداره نمی کند ایشان بشکل سنتی وعنعنوی کشوررا اداره کرده است وسخت پای بند به مسایل عنعنوی وسنتهای افغانی است. 

 مثالهای زیادی وجود دارد که رییس جمهورکرزی به شیوه ای سنتی افغانستان را پیش برده است واهمیتی به نهاد های قانونی ومنتخب نمی دهد.مجلس لوی جرگه درمقابل پارلمان است ولی رییس جمهوکرز درمسایل مهم کشوربجای مراجعه به پارلمان کشور،لوی جرگه هارا،دایرکرده است وفیصله های را داشته است.موافقت نامه استراتژیک مستند به فیصله های لوی جرگه شده است.تاکیدبه نظام مردم سالاردرواقع تاکید به نهاد های قانونی ومنتخب کشوراست. 

 

آقای محقق اداره فعلی را یک نظام مردم سالارنمی داند وی امروزگفت که : جبهه ملی درصدد روی کارآوردن یک حکومت مردم سالاردرافغانستان است.درموردکمک های جامعه جهانی به افغانستان اعتراض های زیادی وجود دارد مردم ورهبران سیاسی معتقد هستند که کمکهای بین المللی بدرستی درافغانستان به مصرف نرسیده است حیف میل های زیادی صورت گرفته است کمک ها درمسیرفساد وسوءاستفاده سوق داده شده است.امروزآقای محقق به این مساله نیزاشاره داشت وگفت: حکومت افغانستان درطی ده سال گذشته ملیونها دالرراحیف میل کرده است.سخنان استاد محقق قاطع ومصمم بیان شد وی با اطمینان ازتغییرنظام درافغانستان سخن گفت. 

جنرال عبد الرشید دوستم دراجتماع شیبرغان سخنرانی مفصلی داشت وی دراین گردهمایی که عمدتا هواداران وطرف داران سنتی ایشان هستند ازصلح با طالبان سخن گفت.جنرال دوستم درمناطق شمال کشورپایگاه بزرگی اجتماعی دارد مردم ترک تباروازبک تبار به جنرال دوستم به مثابه یک رهبر واقعی می نگرند وی رهبرکاریزمای مردم خود شمرده می شود امروزهزاران نفر درشیبرغان به دعوت جنرال دوستم جمع شدن وگردهمایی جبهه ملی را تشکیل دادند.جنرال دوستم دراین اجتماع بزرگ گفت: ما صلح می خواهیم طالبان اگراسلحه شان رابه زمین بگذارد ما خود ازآنها استقبال می کنیم. این سخن را که طالبان اگرصلح را قبول کند ودست ازجنگ بکشد من خودم می روم گل به گردن ملا عمرمی اندازم، جنرال دوستم هنگام بازگشت ازحج عمره درشمال کشورداشت. 

درآن زمان سخنان وی سوء تعبیر شد وگفته شد که جنرال دوستم برخلاف نظرهم قطارانش درجبهه ملی حرف زده است اما وی درنشست با رهبران کنگره آمریکا درماه گذشته درکابل گفت: اگرطالبان صلح را قبول نماید من خودم گل به گردن آنها می اندازم.جنرال دوستم امروزگفت : اگرآنها صلح را قبول نکند شما مردم با بیل کلنگ وچوپ تفنگ وهرچه دارید دربرابرآنها باستید وازخود دفاع نمایید.وی درادامه صحبتهایش گفت: جبهه ملی درانتخابات پیش روی برنده است. جنرال دوستم خیلی گسترده وشفاف با مردم وهوادانش درگرد همایی جبهه ملی سخن گفت. حاج امان خیری رییس شورای همبستگی اقوام وقبایل دراین گردهمایی سخنرانی کرد وی اجتماع بزرگ امروزشبیرغان را نشانه ازوحدت ملی دانست وگفت: همه مردم افغانستان ازنظام ریاستی متمرکزخسته شده اند وهمه مردم افغانستان طرف دارفکرجبهه ملی استند که نظام غیرمتمرکزباشد ووالیهای انتخابی شود. 

گردهمایی امروزنشانه ای ازعزم استواررهبران جبهه ملی برای تغییرات درنظام وشرکت درانتخابات وایجاد نظام پارلمانی وصدارتی را نشان می داد.رهبران جبهه ملی سلسله اجتماعات مردمی خودرا می خواهند درسراسرولایات شمال، جنوب،شرق وغرب کشوردایرنمایند.این گونه اجتماعات نشانه های خوبی ازتمرین دموکراسی وبدست اوردن دل ودماغ مردم است. ما به سمت سالهای سرنوشت سازنزدیک می شویم تکیه به مردم یگانه امید برای پیروزی وشادمانی است.رهبران جبهه ملی در، دریای بی پایان مردم باید غوطه ورشوند ودراقیانوس مردم کشتی خودرا به حرکت درآورند مردم دریا است وتشکیلات جبهه ملی کشتی شناوردردریا درنظام مردم سالارحرف اصلی را مردم می زند واین مردم است که می توانند با مشارکت خود،نظام سیاسی را درجامعه تغییردهند.نظام پارلمانی وصدارتی با کمک مردم،میسرمی شود. 

رهبران جبهه ملی با طرح مرام غیرمتمرکزساختن نظام ،انتخاب والیها وولسوالیها،نقش احزاب سیاسی درانتخابات،هدف شان مشارکت دادن مردم درساختارقدرت است نظام مردم سالارکه امروز روی آن تاکید شد،با حمایت مردم ممکن است.مردم راباید درسیاست وتصمیم گیری شریک ساخت ورای مردم سرنوشت را تغییرمی دهد جبهه ملی به اراء مردم  درسال انتخابات به شدت نیازدارد.گردهمایی های ازنوع امروزمقدمه ای معنی دارمبارزات انتخاباتی درسال انتخابات است.  

چه چالشهای دربرابرتوافقنامه ای استراتژیک وجود دارد؟

چه چالشهای دربرابرتوافقنامه ای استراتژیک وجود دارد؟


 

نشانه های وجود دارد که موافقت نامه استراتژیک با چالشهای داخلی ومنطقه ای روبرو خواهد شد.اولین چالش را سخنان رییس جمهورکرزی می تواند ایجاد نماید ایشان سفیرایالات متحده ای آمریکا آقای رایان کراکروآقای جان آلن فرمانده عمومی ناتورا درکاخ ریاست جمهوری فراخواند.رییس جمهوردرمورد کشتارغیرنظامیان درهلمند وبادغیس اعتراض داشته است.


نفس اعتراض به کشتارهای ناتو امردرستی است واین گونه اعتراضات را رییس جمهورهمیشه داشته است.اما این بارماهیت اعتراض فرق می کند.براساس اعلامیه ای منتشره ازارک ریاست جمهوری، مساله ای سند استراتژیک معنی داروبی معنی بودن آن مطرح شده است.رییس جمهورگفته است درصورتیکه جان اتباع افغانستان درامنیت نباشد سند امضای شده بی معنی است.اخطار رییس جمهور به سفیرآمریکا وجنرال جان آلن درمورد موافقت نامه، نشانه ای ازساختارشکنی درمورد این سند می تواند باشد یعنی رییس جمهورمی تواند درهرموردی ماهیت سند ومعنی داربودن آن را مورد تعرض قراردهد وبراحتی خواستاربه تعویق انداختن آن وحتی لغو آن پیمان شود.


این مساله درمتن سند آمده است که هریک ازطرفین می تواند خواهان لغوسند ویا به تعویق انداختن آن شود.رییس جمهورحال ازحربه ای سند علیه آمریکاییها می خواهد استفاده نماید، بود و نبود آن را زیرسئوال بکشد.اخطاررییس جمهوروحمله به سند نشان دهنده این می تواند باشد که اصولا رییس جمهورکرزی درمورد این موافقت نامه چندان اعتقادی ندارد ویا اینکه تحت تاثیراطرافیانش هرآن می تواند سندرابهانه ای برای فشارها ،بکاربگیرد.دراین صورت این موافقت نامه می تواند درمعرض تهدید وچالش باشد.راستی این خیل سخت است که شما ازسند علیه مقاصد سیاسی استفاده نمایید وآن را وسیله فشار علیه طرف قراردهید.رییس جمهوردرموارد تخلفات ناتو درافغانستان نباید ازسند هزینه نماید وآن را وسیله ای برای مقاصد خود قراردهد.


رییس جمهورمی داند که آمریکا بلحاظ حیثیتی نمی خواهد این موافقت نامه به چالش کشیده شود زیرا درسطح منطقه ایران با آن به مخالفت برخواسته است.ایران بدلیل خصومت با آمریکا درمورد سند استراتژیک ازخود عکس العمل نشان داده است ونسبت به امضای آن ابرازنگرانی کرده است.سخن گویی وزارت خارجه ایران گفته است که امضای این سند نمی تواند کمکی به صلح ثبات درمنطقه نماید.نگرانی ایران قابل درک است زیرا این کشوردرحال خصومت با غرب قراردارد ونسبت به هرامری مربوط به امریکا ازخود موضع گیری وعکس العمل نشان می دهد.افغانستان چهارسند استراتژیک با کشورهای هند،ایتالیا، فرانسه، وانگلیس امضای کرد ایران دربرابرهیچ یک ازآن اسناد موضع گیری نداشت.امادرموردموافقت نامه ای استراتژیک با آمریکا ایران موضع تندی گرفته است.


 رسانه های افغانستان به نقل ازسفیرجدیدایران درکابل گفته اند که اقای ابوالفضل ظهروند ازآقای مسلمیاررییس سنا افغانستان خواسته است که برای لغواین سند اقدام نمایید سند امضای شده بسود منافع ملت افغانستان نیست.رسانه های افغانستان یک چنین برداشتی را داشته اند اما سخن گویی وزارت خارجه ایران با صراحت ازامضای سند ابرازنگرانی کرده وآن را بسود ثبات درمنطقه نمی داند.آمریکا دربرابراین سند باید خیلی حساس باشد زیراکه نقض آن مساله دشوارحیثیتی را، درپی دارد آمریکا ییها هرگزراضی وحاضرنیست که حرفی برضد موافقت نامه گفته شود.سند را رییس جمهورآمریکا امضای کرده است خدشه دارشدن سند درواقع خدشه دارشدن اعتباررییس جمهورآمریکا می تواندباشد. 

اما رییس جمهورافغانستان ازهم اکنون پای سند را پیش کشیده است وگفته است که : درصورت که جان افغانها درامنیت نباشد موافقت نامه معنی خودرا ازدست می دهد. این نوع استدلال درحقیقت تعرض به ماهیت سند شمرده می شود سخنان رییس جمهورنشان می دهد که سند نمی تواند معنی داروقاطع باشد اگرناتو مردم افغانستان را بمباران کند وسهوا افراد بیگناه کشته شود دراین صورت ما موافقت نامه ای امضا ی شده را بی معنی می دانیم."موافقت نامه معنی خودرا ازدست می دهد" درواقع هدف قراردادن ومتزلزل ساختن سند استراتژیک است دراین صورت ازمخالفان ،چه گله ای درکاراست درصورت که ازطرف ارک ریاست جمهوری اعلامیه صادرشود وگفته شود که کارهای ناتو واشتباهات آنها درافغانستان سند استراتژیک را بی معنی می کند.این نوع برخورد درواقع تضعیف سند شمرده می شود.


با انتشارسند تفاسیرزیادی شده است اکثرا مردم افغانستان ازاین موافقت نامه ابرازرضایت کرده اند.احزاب سیاسی کشورازمندرجات سند حمایت کرده وانتقادات اندکی داشته اند.گروهای درحال جنگ سند را به شدت کوبیده است اند. حزب اسلامی برهبری گلبدین حکمتیارگروه طالبان با یک زبان به موافقت نامه حمله کرده وآن را رد کرده اند.دراین میان رییس جمهورکشورنیزبگونه ای باسفیرآمریکا وفرمانده ناتوسخن گفته است که گویا ایشان هم این سند را درصورت ارتکاب اشتباهات ناتودرافغانستان بی معنی می داند.موافقت نامه استراتژیک به نفع افغانستان است. امضای آن، پیش ازنشست شیکاگوبه خاطرتاثیرات مثبت آن مورد بحث قرارگرفت.درنشست شیکاگوفیصله های که درمورد افغانستان صورت می گیرد،عمدتا برخواسته ازمحتویات این سند خواهد بود امروزآقای راسموسن درآستانه ملاقات با رییس جمهورآمریکا سخنان بسیاری درمورد کنفرانس شیکاگووتعهدات جامعه ای جهانی درمورد افغانستان داشت وی گفت: جامعه ای بین المللی درکنارمردم افغانستان پس ازسال 2014 قراردارند. ما هم چنان مصمم به تقویت ،آموزش وتجهیزات اردو وپولیس افغانستان هستیم.


 وی گفت ما سالانه پول دراختیارمردم افغانستان قرارمی دهیم.آقای راسموسن بازهم تاکید داشت که نبرد ما با القاعده پایان نیافته است ما همچنان با این گروه درحال نبرد هستیم.درکناراین مسایل غرب آمریکا همواره سعی داشته است که به یک نحوی فاصله بین القاعده وگروه طالبان ایجاد نماید آنها زیاد سعی کرده اند که با طالبان به یک نحوی روی خوش نشان دهند وامتیازات برای شان قایل شوند. شایع است که آمریکاییها تعداد اززندانیان طالب را اززندان بگرام آزاد کرده اند وهدف ازاین عمل این بوده که طالبان را درگفتگوهای صلح ترغیب نمایند ودیگراینکه فاصله آنها را با شبکه القاعده زیادترسازند. 

سوء تفاهم وبدبینی بین القاعده وطالبان یکی ازاهداف عمده غرب ودولت افغانستان است.این سوء تفاهمات تاحدودی زیادی بوجود آمد ه است امروزدسته های که به صلح وگفتگو با حکومت افغانستان روی آورده اند ویا باآمریکاییها وارد مذاکرات شده اند ،امنیت جانی ندارند آنهارا استخبارات پاکستان می کشند ویا ازسوی خود طالبان به دستوراستخبارات کشته وزندانی می شوند.مشکل اساسی درمسیراهداف صلح با طالبان استخبارات است.آمریکا به سختی با این معضل دست وپنجه نرم می کند.آمریکا زندانیان طالبان را آزاد می کند آنها امتیازبه گروه طالبان می دهند آنها می خواهند طالبان رابطه شان را با القاعده قطع واسلحه شان را به زمین بگذارند آمریکا می خواهد ازافغانستان خارج شود اما پیش ازخروج شان بایداین کارها را نماید.آنها عمده ترین کارکه کرده اند، امضای موافقت نامه با حکومت افغانستان است وبسیارعلاقمند اند که براسا س این سند درنشست سران ناتو وایساف که بیش ازشست کشوردرآن گردهم می آیند،اقدامات ثمربخشی درمورد آینده ای افغانستان پس ازسال دوهزارچهارده داشته باشند.

 

پایه وقاعده همکاری درکنفرانس شیکاگو، محتویات ومندرجات موافقت نامه است.حال این موافقت نامه نباید وسیله ابزاردست ومنافع شخصی قراربگیرد.سند، تعریف منافع ملی را درخود داشته واجرایی آن پیامدهای زیادی برای افغانستان درپی دارد این سند نباید متزلزل شود این درست که طالبان حزب اسلامی مخالف این موافقت نامه است ولی رییس جمهورکشور که آن را امضای کرده باید نسبت به آن استوارقاطع باشد واین سخن که موافقت نامه درصورت اشتباهات ناتو بی معنی می شود،حرفی نگران کنند ه است.اشتباهات ربطی به معنی داروبی معنی بودن سند ندارد سند امری معنی داربرای هردوطرف است.احترام به محتوای آن ازمسئولیتهای هردوکشورافغانستان وآمریکا است.چالشها بدون شک ازطرف دشمنان منافع ملی افغانستان دربرابرسند است اما حکومت مسئول احزاب سیاسی ،جامعه ای مدنی، نباید دربرابرآن مشکل تراشی، چالش ایجاد نمایند کاستیها وعیوب آن را فربه ترازآنچه که هست ،نماید.عیوب ونواقصی درسند است اما منافع آن خیلی زیاد ترازکاستیهای آن است.

ادعای خانم کلینتون وانکاربانوکهردرمورد وجود ایمن الظواهری درخاک

ادعای خانم کلینتون وانکاربانوکهردرمورد وجود ایمن الظواهری درخاک پاکستان  

 

 

خانم کلینتون وزیرخارجه آمریکا درشهرکلکته هند باردیگرتاکید داشت که ایمن الظواهری رهبرشبکه القاعده ودیگررهبران این گروه درخاک پاکستان است.بانوحنا ربانی کهروزیرخارجه پاکستان صبح زود به پارلمان کشورش رفته ونسبت به ادعای خانم کلینتون عکس العمل نشان داده  وگفته است: ماهیچ اطلاعی ازحضورایمن الظواهری درخاک پاکستان نداریم اگرآنها اطلاع دارند لطفا ما رادرجریان قراردهند.  

انکارخانم کهرودیگر مقامات پاکستانی ازوجود رهبرا ن شبکه القاعده، یکی ازبحث انگیزترین مناقشات بین دوکشورشمرده می شوند.پاکستانیها بتاتا منکروجود عناصرالقاعده درخاک پاکستان هستند اما آمریکا، هرگزبه این مساله قناعت نداشته است وهمواره اصراردارد که رهبران القاعده وگروه های دهشت افکن دیگردرخاک پاکستان قراردارند .حکومت افغانستان نیزتاکید دارد که گروهای تروریستی درخاک پاکستان مستقرهستند ودرموارد افغانستان ازغرب خواسته است که پناهگاه های امن رهبران شبکه حقانی وشورای کویته را درخاک پاکستان هدف قراردهند رییس جمهورکرزی دراین مورد زیاده روی داشته ومنکرتروریستها درقریه ها وقصبه  های افغانستان شده است. 

 

رییس جمهوردرمواردی که مناسباتش با پاکستان خراب شده اصولا منکرتروریستها درافغانستان شده وگفته است که مراکزتروریستها درآن طرف مرزافغانستان قراردارند وخواهان بمباران آن مناطق شده است.رهبران پنتاگون ومقامات کاخ سفید نیزبراین باورهستند که رهبران شبکه القاعده واعضای شبکه های تروریستی حقانی وشورای کویته درپاکستان قراردارند وبارها ازحکومت پاکستان خواسته اند که دراین مورد همکاری نمایند.امروزآقای لویین پانتا وزیردفاع آمریکا گفت که مراکزتروریستها درمناطق بی قانون پاکستان است وی دردفاع ازبمباران هواپیماهای بی سرنشین این اظهارات را داشت. پاکستان یکی ازجدی ترین اعتراضاتش همین بمباران هواپیماهای بی سرنشین به خاک پاکستان است. امروزخانم کهردرپارلمان کشورش به شدت به این موضوع اعتراض داشت وگفت:عملیات طیاره های بی سرنشین نقض حاکمیت ملی پاکستان است. وی با این نوع عملیات به شدت به مخالفت برخواسته است. 

 

وزیردفاع آمریکا ازعملیات هواپیماهای بی سرنشین دفاع کرده واستفاده ازطیاره های بی سرنشین را درجنگ با تروریزم لازم وضروری می شمارد.امروزیکی ازعمده ترین رهبران شبکه القاعده دریمن" شهرزنجبار"توسط طیاره های بی پلوت کشته شد مرگ رهبرشبکه القاعده آقای فهد القاسوکه متهم به انفجاربزرگ سال 2000 دریمن است که دراین انفجاراسکول آمریکایی دچارحریق وبیش ازهفده نفرازتفنگ داران آمریکایی کشته شد آمریکا برای کشتن ویادستگیری آقای فهد القاسو مبلغ پنج ملیون دالرجایزه گذاشته بود.امروزاین فرد وابسته به شبکه القاعد توسط هواپیماهای بی سرنشین با دقت هدف گیری وکشته شد. آقای انوراولاکی رهبرشبکه القاعده نیزدرسال 2011 توسط هواپیماهای بی سرنشین آمریکا دریمن کشته شد.آقای پانتا وزیردفاع آمریکا امروزازعملیات بی سرنشین درخاک پاکستان بخاطرکشتن تروریستها دفاع کرد. 

حقیقت مساله این است که تکنولوژی بی سرنشین رهبران القاعده را درهرجای که بوده بخوبی شکارکرده است دراین هیچ شکی نیست.پاکستان بخوبی کارآیی این وسیله درکشتن تروریستها را می داند.  

 

آقای مشرف درسال 2003 به آمریکا مجوزاستفاده ازهواپیماهای بی سرنشین را صادرکرد.خانم حناربانی کهربا عملیات بی سرنشین درخاک پاکستان به مخالفت برخواسته امروزوی درعکس العمل به سخنان همتایی آمریکایی خود خانم کلینتون گفت: که عملیات بی سرنشین آمریکاییها نقض حاکمیت ملی پاکستان است.ادعاهای آمریکایی وانکارهای پاکستانی درمورد وجود رهبران القاعده درخاک پاکستان،ریشه درمناقشات شدید دپلماتیک بین دوکشوردارد.  

 

مناسبات آمریکا وپاکستان ازسال1947 زمان استقلال پاکستان تا به امروزبه این تیره گی نرسیده بود.روابط دوکشوربصورت خطرناکی درمورد شبکه های تروریستی به خرابی کشیده است. استخبارات پاکستان ازآمریکا گذشته است ولی ازشبکه های القاعده حقانی وشورای کویته ودها گروه های تروریستی دیگر گذشته نی نیست.  

 برخی براین باوراند که پاکستان درخصومت با هند هرگزاین گروها را ترک نمی کند وهمیشه آنهارا مورد حمایت خود خواهد داشت مساله هند برای پاکستان،موضوع غیرقابل گذشت است پاکستان حاضرشده که منافع خود با آمریکا را فدایی دفاع وحمایت ازتروریستها نماید.آمریکا هم بخوبی به این مساله واقف است وبه همین دلیل است که مناسبات خود را با هندوستان گسترش داده وپیمان مهم استراتژیک درعرصه تکنولوژی وانرژی هسته ای با هند بسته است این گونه مسایل پاکستان را به آتش می کشد برای اسلام آباد این گونه سیاست غیرقابل تحمل است امریکا با هند اسناد سوخت هسته ای مبادله می کند وپاکستان نمی تواند دربرابراین گونه قراردادها بی تفاوت باشد درمورد افغانستان هم همین گونه است.افغانستان با کشورهند پیمان استراتژیک امضای کرده است امریکه برای پاکستان بی نهایت درد ناک وتلخ است.  

کاریکه پاکستان دربرابراین گونه رفتارهای دپلماتیک، می تواند نماید این است که شبکه های تروریستی را هم چنان درکنف حمایت خود نگهدارد.آمریکا نیزدربرابراین گونه سیاستها ازتکنولوژی بی سرنشین برای کشتن رهبران گروهای تروریستی درخاک پاکستان ،استفاده می کند.آمریکا دراین مورد جدی است زیرا آسان ترین ودقیق ترین راه همین طیاره های بی سرنشین است  که بخوبی کادرهای شبکه القاعده ودیگرگروهای تروریستی را شکارمی کند.آمریکا تاسال دوهزارچهارده درافغانستان حضوردارد تا آن موقع به یک نحوی با دشواریهای تدارکات کنارمی آید واکمالات خود را ازشمال کشورانجام می دهد اما پس ازسال دوهزارچهارده نیروهای امریکای درحد قابل ملاحظه ای کاهش می یابد بطوریکه برای اکمالات خود دیگرهرگزبه خاک پاکستان محتاج نمی شود آن مقدارنیروی که درافغانستان می مانند براحتی ازطریق هوا وراه های شمال قابل،اکمال می شود.  

آمریکا ازبسته شدن راه درجنگ با تروریزم بد ترین خاطره را ازپاکستان دارد زیرا زنان ومردان آمریکا درجنگ با تروریزم درافغانستان مورد بی مهری پاکستان قرارگرفته است واین مساله برای آمریکا فراموش ناشدنی است.کاریکه آمریکا درکوتاه مدت می کند این است که به نحوی با قضایا کنارمی آید وسعی می کند بصورت نرم تری با پاکستانیها برخورد داشته باشد اما دربلند مدت که نیازمندیهای آمریکا به پاکستان کم تر وکم ترمی شود،به همان اندازه اقدامات آمریکا درعرصه های مختلف شدید ترخواهد شد آمریکا دیگرآن کمکهای سخاوتمندانه ای گذشته را به پاکستان ندارد. مناسبات آمریکا با هند همسایه ای آشتی ناپذیرپاکستان،علیرغم پاکستان گسترش بشتری می یابد آمریکا می تواند بصورت مستقیم وغیرمستقیم ازجنبش جدایی طلبان بلوچ وتجزیه بلوچستان حمایت کند .امریکا می تواند با داشتن دوکشورهند وافغانستان ،فشارهای زیادی رابه پاکستان واردنماید.پاکستان کشوری نیست که دربرابراین همه فشارها،بتواند ازخود مقاومت نشان دهد.  

 پاکستان سخت آسیب پذیراست مشکلات این کشورچند برابرمی شود چین ممکن است تاحدی دست پاکستان را بگیرد اما چین هرگزآمریکا نمی شود.چین درحدی ازپاکستان حمایت می کند که منافع تجاری آن آسیب نبیند سیاست تجارت پیشه ای چین براساس منافع تجاری ومعاملات وی استوارشده است این کشوربا دید تجاری به دنیا وسیاستهای خود می نگرد لذا پاکستان خیلی نمی تواند درمناسبات خود به چین تکیه نماید ایران کشوری دیگری است که تاحدی زیادی می تواند درکنارپاکستان با شد اما ایران با مشکلا فراوان که دارد هرگزنمی تواند خلا حضورآمریکا درپاکستان را پرنماید. بهرصورت دربلند مدت پاکستان ازسیاست های استخباراتی خود دربرابرغرب وآمریکا ،نفع چندان نمی کند پاکستا درحمایت ازتروریست هم نمی تواند منافع خود را حفظ نماید. حفظ منافع ملی با تکیه به تروریست ازنوع رفتارسرهنگ قذافی درلیبیا می شود.  

این درست است که افغانستان ازناحیه ای تروریست های آن طرف مرزی، صدمات زیادی می بیند.چون افغانستان سیاست قاطع درجنگ با تروریزم نداشته است.حکومت مصمم درکابل می تواند ازشرایط نفرت جهانی ازتروریزم به نفع خود استفاده نماید. تروریزم به هند نمی تواند آسیب جدی برساند زیرا کشورقدرتمندی است بل هند می تواند چالشها وآسیبهای زیادی به پاکستان وارد نماید پاکستان درمعرض تنشهای بزرگی قومی قرارد ارد تروریستهای داخلی پاکستان هم هرروزضربات جدی به پاکستان وارد می کنند.دربلند سیاست های اسلام آباد به زیان این کشورتمام می شود.آمریکا هرگزوتازمانیکه شبکه های ترروریستی بخصوص القاعده درخاک پاکستان حضوداشته باشند،عملیات طیاره های بی سرنشین خود را پایان نمی دهد آنها هم چنان مراکزرهبران القاعده شبکه ای حقانی تا متلاشی کردن، ویا تسلیم شدن پاکستان به پیش می برد. 

 

امروزخانم کلینتون تاکید به وجود تروریستهای القاعده به خاک پاکستان داشت وآقای پانیتا وزیردفاع آمریکا پافشاری برعملیات هواپیماهای بی سرنشین برای کشتن رهبران القاعده وگروهای تروریستی .پاکستاه همه کارتهای خودرا بازی کرده است دیگربشترازاین هیچ کاری نمی تواند برضد آمریکا انجام دهد بله می تواند مشکلات زیادی برای افغانستان با سیاستهای جاری کابل درجنگ با تروریزم ایجاد نماید اما این ابرسیاه ازسری این ملت  خواهد گذشت وافغانستا با حکومت استوارقاطع می تواند جلوتهاجمات تروریستها وحامیان آنها را درخاک خود بگیرد. 

 

پاکستان هرامری را می تواند، منکرشود ولی خانم حناربانی کهروزیرخارجه هرگزنمی تواند پایگاه های تروریستی وحضورایمن الظواهری ودیگررهبران شبکه القاعده وحقانی را وشورای کویته را درخاک کشورش،انکارنماید آنها درآن کشورهستند واین حرف درستی است که پاکستان تبدیل به لانه های امن تروریستها شده است وهمین ها مایه بدبختی پاکستان شده ودرآینده پاکستا نمی تواند منافع خود درمنطقه وجهان را توسط تروریستها، حفظ نماید پاکستان دردام سیاستهای استخباراتی خود قرارگرفته وفکرمی کنم سخت دراشتباه گرفتاروواقع شده است .

تاسیس کمیسیون مشترک برای وصل طالبان به پروسه صلح

تاسیس کمیسیون مشترک برای وصل طالبان به پروسه صلح

 


مقامات دروزارت خارجه می گویند یک کمیسیون مشترک بین افغانستان ،آمریکا وپاکستان تشکیل می شود هدف ازتاسیس این کمیسیون مشترک بین سه کشور،برنامه ریزی برای وصل طالبان به جریان صلح است.مقامات خوشبینانه اظهارنظر کرده اند که بخشهای ازطالبان علاقمند هستند که به جریان صلح بی پیوندند.طالبان واستخبارات منطقه با این گروه ازطالبان به شدت مخالف هستند آنها نمی خواهند که عناصروابسته به طالبان خودسرانه به جریان صلح ملحق شوند.


 جریان صلح طالبان با چالشهای بزرگی روبرو است قراین نشان می دهند که درصفوف طالبان بی نظمی زیادی روی داده است واین کاملا درست است که بخشهای ازطالبان که ازجنگ خسته وناآمید شده اند،می خواهند به پروسه ای صلح افغانستان ملحق شوند.درسه مورد برخورد با این دسته ازطالبان که مایل به صلح ومصالحه با حکومت افغانستان بودند،صورت گرفته است.یک مورد تیم ملابرادراست وی با یک گروه ازطالبان وارد گفتگوهای صلح با حکومت افغانستان شد.این قضیه درابتدا سال2010 ظاهرا روی داد.استخبارات پاکستان با این مساله به شدت برخورد کرد وملا برادروتیم همراه ایشان را بیرحمانه سرکوب نمود گفته می شود وی ازهمان زمان تاحال درزندان استخبارات پاکستان،انداخته شده ورابطه ایشان با حکومت افغانستان بکلی قطع شد ه است.


گروه دیگر که می خواست با حکومت افغانستان،وارد گفتگو شود،یک دسته ازطالبان به رهبری آقا معتصم بود. آقای معتصم درهماهنگی با ملا قلم الدین عضوپیشین طالبان ومسئول امربمعروف ونهی ازمنکراین گروه، طرف دارحکومت افغانستان وازحامیان سرسخت شورای عالی صلح است وی آقا معتصم می خواست وارد گفتگوهای سازنده ومعنی داری با حکومت افغانستان شود وی درحدزیادی مورد احترام واطمینان حکومت افغانستان است درابتداء گفتگوهای قطر،حکومت افغانستان پیشنهاد یک نمانیدگی برای طالبان درریاض ویاترکیه را داشت. درآن زمان گفته می شد که این دفتربا رهبری آقا معتصم ،درترکیه ویا ریاض ایجاد می شود.ولی آقا معتصم نیزدراین امرموفق نبود وی ازطرف استخبارات به شدت مورد تعقیب وغضب قرارگرفت واختلافات ملا معتصم با شورای کویته بالا گرفت وی گفته می شود که ازپاکستان گریخته است وفعلا همراه با خانواده اش درترکیه بسرمی برد.


مورد سوم که ازطرف بخشی ازفرماندهان طالبان به رهبری ملا اسماعیل گفتگوهای صلح ،راه انداخته شد وی مصمم بود وارد گفتگوهای صلح با حکومت افغانستان شود.استخبارات وی رادستگیر بنابه گزارش مقامات امنیتی افغانستان ملا اسماعیل همراه با بیست پنج نفردرپاکستان تیرباران می شوند راستی این خبربسیارتکان دهنده وهول انگیزاست  بیست پنج نفر،ا زفرماند هان ورهبران طالبان به جرم گفتگو با حکومت افغانستان،بجرم خیانت به رهبری طالبان ومخالفت باملاعمر،محکوم به مرگ می شوند.امنیت ملی افغانستان باصراحت مقامات استخباراتی پاکستان را مسئول دانسته است طالبان این خبررا تکذیب کردند وگفتند این گونه اخبار"جنگ تبلیغاتی " است. برخی خبرها ازپاکستان، این مساله را تایید می کند  که ملا اسماعیل وهمراه هان شان درزندان هستند وخبراعدام آنها تکذیب شده است.


بهرصورت این موارد ومثال ها، بوضوح نشان می دهد که استخبارات با روند گفتگوهای طالبان، جدایی ازسیاست آنها مخالف است وهرگزنمی گذارد که طالبان چنین اقداماتی خود سرانه داشته باشند.برخی گفته اند مساله ای طالبان به اندازه ای خطرناک شده که طالبان باید تبعیت مطلق ازاستخبارات داشته باشند وهیچ کاریرا نمی توانند بدون نظرآنها انجام دهند.سرپیچی وتصمیم گیریهای خود سرانه پیامدش مرگ ،زندان وسرکو ب بیرحمانه است.


مقامات افغانستان درتوافقات سه جانبه نشست اسلام آباد به این نتیجه رسیده اند که کمیسیون مشترک برای الحاق طالبان به پروسه ای صلح ایجاد نمایند.کاریدورهای امن برای طالبان که بتوانند وارد مذاکرات صلح با حکومت افغانستان شوند،امرمهم دانسته شده است اما کمیسیون مشترک که یک عضوآن حکومت پاکستان است چه گونه می تواند مصونیت وامنیت برای طالبان ایجاد نماید.مشکل برای آن دسته ازطالبان که وارد گفتگوهای صلح می شوند،استخبارات پاکستان است.آمریکا وحکومت افغانستان با جریان صلح طالبان حرفی ندارند وبرای آن سرمایه گذاری کرده اند .


آمریکا پروژه ای قطررا، را ه انداخته است وافغانستان ازآن حمایت می کند.وزیرخارجه افغانستان درآخرین سفریکه به کشورقطرداشت ،موافقت خود را با ایجاد نمایندگی درقطر، برای طالبان اعلام داشت. قراراست شیخ حمد بن جاسم آل ثانی وزیرخارجه وصدراعظم قطربه کابل بیاید سه مساله دراین سفرمطرح شده است یکی ایجاد سفارت قطر درکابل دیگری امضای پیمان استراتژیک با حکومت افغانستان وسومی توافق برسرایجاد دفترنمایندگی برای طالبان درکشورقطر.


پاکستان هم علی الظاهرموافقت خودرا با تاسیس نمایندگی طالبان درقطر،اعلام داشته است ولی شک تردیدهای زیادی درعمل وجود دارد. کشتن ملااسما عیل وهمراه شان نشان می دهد که استخبارات پاکستان هرگزبا جریان مذاکره وصلح با طالبان موافق نیست. با این وضع براساس فیصله های سه جانبه درا سلام آباد،کمیسیون مشترک برای وصل والحاق طالبان به پروسه صلح ساخته می شود.سئوال لاینحل این است که با عضویت پاکستان چه گونه امنیت ومصونیت کمیسیون مشترک محفوظ می ماند وطالبان چه گونه جرئت می کنند که ازطریق این کمیسیون وارد گفتگوهای صلح شوند.استخبارات ،هرگروهی ازطالبان که ازطریق کمیسیون وارد مذاکرا ت شوند، با سرنوشت ملا اسماعیل وهمراه شان ،گرفتار خواهند شد ویا به سرنوشت ملا برادروملا معتصم ،مبتلا می شوند. زیرا استخبارات پاکستان نمی خواهد طالبان به جریان صلح درشرایط حاضر ملحق شود.


استخبارات پاکستان عملا نشان داد که طرف داران صلح را، سرکوب می کند.کمیسیون مشترک که مقامات افغانستان ازآن سخن می گویند با یک چنین چالشی روبرو است. این کمیسیون نمی تواند راه حل مناسبی برای ملحق شدن طالبان باشد.عضویت پاکستان مانع ازموفقیت این کمیسیون است.این حرف درست است که استخبارات به این نقطه برسد که صلح افغانستان را قبول نماید وبه طالبان، اجازه دهد که وارد گفتگوهای صلح شوند.دراین صورت تاسیس کمیسیون مشترک برای جلب وجذب طالبان مهم است وکمیسیون می تواند ابزارمهم امنیت وحفاظت طالبان ازتعرض همکاران شان باشد.


طالبان متمایل به صلح درشرایط حاضر ازدوجهت آسیب پذیراست یکی  ازناحیه ای استخبارات ودیگری ازناحیه ای همکاران شان .زیرا ثابت شده است که استخبارات با روند گفتگوها با حکومت افغانستان مخالف است واقدامات خود سرانه ای طالبان را درمذاکره با افغانستان تحت نظردارد وبه شدت به آن برخورد می کند.ازجانب دیگر همکاران این دسته ازطالبان بلحاظ اعتقادی با جریان صلح مخالف است.کمیسیون مشترک با مشکلات عدیده ای روبرواست ونمی تواند ممرامنی رابرای طالبان طرف دارصلح فراهم نماید.

مفاهیم مندرج درموافقت نامه ای استراتژیک افغانستان وآمریکا

مفاهیم مندرج درموافقت نامه ای استراتژیک افغانستان وآمریکا 

 

مقامات سیاسی درکشورگفته اند که با گذشت یک سال نیم مباحثه درمورد موافقت نامه استراتژیک ،سرانجام این سند را رئسایی جمهوردوکشورافغانستان وآمریکا دردوم ماه می، سالگرد مرگ اسامه بن لادن امضا کردند.مفاهیم مندرج درسند بگونه ای تنظیم شده است که ممکن است هرحکومتی درافغانستان ویا آمریکا آن را به نفع خود توجیه وتفسیرنماید. 

چنانچه دیدیم رییس جمهوراسلامی افغانستان به دلیل اعتقاد به نظام ریاستی ومخالفت با نظام پارلمانی صدارتی،درفردای آن روز،طی یک کنفرانس خبری با صراحت اعلا م داشت که "مرکزیت نظام" درافغانستان شرط اساسی امضای سند استراتژیک بود. منظوررییس جمهورازنظام مرکزی همان نظام ریاستی متمرکزفعلی است.درحالیکه درسراسر هشت بخش ازسند مراجعه ومطالعه شود شما هیچ گاهی به عبارات که مبیین نظام متمرکزریاسی با شد، برنمی خورید. دریک مورد اشاره به نظام "یونی تری" شده است که درمقابل نظام فدرالی است.مخالفین نظام ریاستی متمرکز، هرگزبا نظام مرکزی درافغانستان مخالف نستند آنها نگفته اند که ما درافغانستان نظام فدرالی می خواهیم. 

اپوزیسیون تاکید کرده اند که ساختارسیاسی غیرمتمرکزپارلمانی باشد این فکرمی تواند عین” نظام یونی تری" نظام پارلمانی صدارتی می تواند همان نظام یونی ترال دربرابرنظام فدرال تفسیرشود.نظام ریاستی متمرکزفعلی هرگزدرسند دیده نشده است واین ازبرداشتهای رییس جمهوراست که بایک ذهنیت قبلی براحتی گفته است که شرط امضای سند با آمریکا "مرکزیت نظام درافغانستان " بود که منظورایشان ازاین عبارت همان نظام متمرکزی ریاستی است. 

ازمفاهیم دیگرمندرج درسند استراتژیک، تاکید وتکیه براصول وارزشهای مشترک بین دوکشوراست درسند اشارات خیلی صریح به حقوق شهروندی ،برابری اتباع افغانستان، تاکید زیادی به حقوق زنان کشورشده است اینها ازاصول وارزشهای جامعه ای آمریکا است که درموافقت نامه مشترک بین آمریکا وافغانستان به آن اشارات واضحی شده است.مساله دموکراسی، انتخابات شفاف،بدورازمداخلات خارجی وداخلی ازدیگرمسایل مندرج درسند استراتژیک است. 

رییس جمهورکرزی ازاین پاراگراف نیزبه نفع خود بهره گرفته است .درکنفرانس خبری خود گفت: که درجریان انتخابات به هیچ خارجی حق مداخله را نمی دهد. منظورازمداخلات خارجی وشرح که رییس جمهورداده است این است که اجازه نظارت به خارجیها درامورانتخابات داده نمی شود زیرا ایشان بوضوح می گوید که درانتخابات گذشته خارجیها، مداخله کردند.درانتخابات ریاست جمهوری سال 1388 نظارت خارجیها ازامورانتخابات بودند که باعث کشمکشهای زیادی بین رییس جمهورکرزی وناظرین بین المللی گردید.ازمسایل دیگردربخشهای ازسند،مساله ای صلح وامنیت است که هردوکشورروی آن تاکید کرده اند.  

موضوع مقابله با تروریزم که مشخصا ازالقاعده ووابستگانش نام گرفته شده است،یکی دیگرازمسایل بسیاربرجسته درموافقت نامه است هردوکشورمتعهد شده اند که مبارزات هماهنگ شان را درجنگ با القاعده ادامه دهند.آموزش نیروهای افغانستان ازبخشهای دیگری این سند است آمریکا درچندین مورد تاکید کرده است که پس ازسال دوهزارچهارده هم چنان به نیروهای افغان کمک می رساند به آنها آموزش می دهد،امورمربوط به لوجیستیک را دراختیارشان می گذارد آمریکا درکنارنیروهای افغان درجنگ با القاعده قراردارد.انتقال امورامنیتی ازدیگرموضوعات برجسته درسند است دراین سند بکرات گفته شده است که درسال دوهزارچهارده همه امورامنیتی ونظامی به نیروهای افغان واگذارمی شوند.انتقال امورامنیتی به نیروهای افغان ازموضوعا ت است که رییس جمهورآمریکا دربگرام خطاب به مردم آمریکا اعلام داشت که جنگ درافغانستان به پایان خود رسیده است وفرزندان شما به خانه های شان برمی گردد وی گفت: ما با افغانستان یک توافقنامه مهمی را با مضا رساندیم. 

درسند به مساله کشورهای همسایه اشاراتی شده است دریک مورد آمده است که : افغانستان نقطه ای آغازعملیات نظامی علیه کشورهای همسایه افغانستان نمی تواندباشد. برخی ازمفسرین سند گفته اند که این متن مفهومش این است که اگرازجای دیگری به افغانستا حمله نظامی صورت بگیرد درمراحل دومی وسومی می شود ازافغانستان به کشورمتجاوز عملیات مشترک را سازماندهی کرد.دراین خصوص درسندذکرشده است که اگرافغانستان مورد تعرض امنیتی قراربگیرد دوکشورمشترکا اقدامات دپلماسی،سیاسی،اقتصادی ونظامی درچارچوب قوانین خواهند داشت.درعرصه های غیرامنیتی نیزمسایل وموضوعات مهمی گنجانده شده است درسند آمده است که درامورتجربیات علمی بین دوکشورهمکاری همه جانبه صورت می گیرند آمریکا دراین زمینه هرنوع کمک را دراختیارافغانستان می گذارد وتبادله ای معلومات علمی بین دوکشورانجام می شود. 

درعرصه های تجارت ،زراعت،نیزتعهدات آمریکا به افغانستان کرده است که این نوع کمک ها برای افغانستان فوق العاده مهم وحیاتی است.آمریکا دراین سند گفته است که به افغانستان کمک های مالی می کند اما مقدارواندازه ای آن مشخص نشده است. درنشستهای بن دوهزاریازده ، ودرکنفرانس برکسیل آبریل دوهزاردوازده گفته شده اند که سالانه به افغانستان چهارملیارد یک صد ملیون دالرکمک می شود درنشست برکسیل آقای راسموسن اعلام داشت که این کمک ها، دربین کشورها سهمیه بندی می شوند.سهمیه آمریکا معلوم نیست درسند هم اشاره  به آن نشده است.رییس جمهورکرزی تاکید زیادی داشت که مقدارکمک آمریکا به افغانستان باید درسند، مشخص شود ولی به نظرمی رسد که به دودلیل حد حدود کمک ها مالی مشخص نشده است یکی اینکه درداخل کشوربه شدت تبلیغات راه افتاد که رییس جمهورکرزی پیمان استراتژیک امضای می کند وافغانستان را به آمریکا به این مقدارمبلغ فرخته است. 

گذشته ازاین مساله درنشست بروکسیل گفته شدکه اندازه کمک های نقدی درکنفرانس شیکاگو معین می شود ممکن است درنشست ماه می درشیکاگو مقدارکمک آمریکا پس ازسال دوهزارچهارده معلوم شود.یکی ازمسایل خیلی مهم که دربخش مرتبط به همسایه های افغانستان تذکرداده شده،مساله عدم تعرض ازخاک افغانستان است وموضوع پایگاه های دایمی نظامی آمریکا درافغانستان به شدت ازسویی رئسایی جمهوردوکشور،رد شد آقای اوباما ورییس جمهورکرزی به کشورهای همسایه اطمینان خاطردادند که آمریکا درفکرایجاد پایگاه دایمی درافغانستان نیست استدلال مرتبط به این قضیه را آمریکاییها این گونه بیان داشته اند که همسایه های افغانستان نسبت به این مساله حساس است . آمریکا درافغانستان درفکرتاسیس پایگاه نظامی نست. 

 

  رییس جمهورکرزی به همسایه های افغانستان اطمینان خاطرداد که ازخاک افغانستان به هیچ کشورهمسایه تعرضی صورت نمی گیرد البته درمتن توافقنامه آمده است که افغانستان نقطه ای آغازی برای حمله نیست اما به مساله پس ازشروع حمله، ساکت است که برداشت این است که درمراحل بعدی افغانستان می تواند مراکزعملیات وعکس العملهای شدید نظامی باشد.

درسنداستراتژیک به یک نکته ای بسیارمهمی دیگری نیزاشاره شده است که با تاسیس کمیته مشترک، مسایل امورامنیتی درطی سندهای جداگانه پس ازبحثهای طولانی حد اقل تایک سال دیگر،تنظیم وارائه می شود.امورامنیتی ونحوه ای حضورنیروهای آمریکایی پس ازسال دوهزارچهارده درافغانستان به اندازه ای که قراراست درافغانستان حد اقل درچهارپایگاه عمده ای افغانستان ،بمانند،چه گونه باشد اینها درکمیته مشترک بحث واسناد آن ترتیب می شود.درپایان توافقنامه ای مشترک واستراتژیک به مسایل دیگری نیزاشاره شده است وآن اینکه هریک ازطرفین می تواند طی یک پیشنهاد رسمی خواهان نقض وکنارگذاشتن آن شود ویا اینکه طرفین پس ازسال دوهزاربیست چهارخواهان تمدید این سند شود این ها ازمسایلی است که درسند بعنوان تسهیلات ذکرشده است که البته این گونه پیش بینیها به نفع افغانستان نیست. 

نقض سند ویاکنارگذاشتن آن سودی برای افغانستان ندارد.درمورد میکانیزهای اجرایی وعملی این موافقت نامه مجاری دپلماتیک را ذکرکرده است که خیلی شفاف نیست. دستگاه دپلماسی طرفین چه گونه می تواند میکانیزم اجرایی آن را پیش ببرد. دررسانه های غرب درمورد الزامات عملی این سند شک تردید های ذکرشده است درختم سند میکانیزم وضمانتهای اجرایی آن را محول به اقدامات دپلماتیک کرده است.با قرائت موافقت نامه استراتژیک به این مفاهیم می تواند دست یافت که اصولا همه آن مسایل مندرج درسند،به سود افغانستان است وکاستیهای اندکی دارد که نمی تواند اصل متن را خدشه دارساخت. 

تنها مساله ای که برای من بعنوان یک ناظرجستجوگرحل نشده است الزامات عملی، حقوقی وقانونی این موافقت نامه است.این سند می تواند بخوبی اجرای نشود وازمفاد آن حکومت افغانستان بخوبی نتواند استفاده نماید ویا اینکه آمریکا زیرقول قرارخود بزند وبه مفادات آن عمل نکند اینها می تواند ازنگرانیها ی مرتبط به این سند باشد.اما سند دراصل تماما به نفع افغانستان است ولی با عملی نشدن می تواند تبدیل به یک کاغذ معلق درهوا شود.