نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

کارکرد یک ساله ای نرگس بلاک اسکای

کارکرد یک ساله ای نرگس بلاک اسکای


 

"نرگس بلاک اسکای" نام وبلاگی است که برای خود انتخاب کرده ام این روی داد دردنیای مجازی یک سال پیش رخ داد.من پیش ازاین چندان سروکاری با دنیای مجازی نداشتم  علیرغم مراجعات دایمی به انترنت ،فضای را برای نوشتن اشغال نکرده بودم.نرگس یک سال پیش متولد شد من مقالات زیادی داشتم یک روزبا علی امیری گفتم یک وبلاک برای خود می خواهم داشته باشم وی گفت این کارسختی نیست من با کمک یکی ازدوستانم این کاررا برای شما می کنم .


پس ازچند روزعلیامیری بمن خبرداد که برای شما وبلاگی بنام  “nateqi.blogsky.coml” درانترنت افتتاح شد وی به شوخی وخرسندی گفت:صاحب امتیازدراین کارمن هستم من ضمن تشکرازعلی امیری با هم قرارگذاشتیم که وبلاگ را باهم بیبینیم یک سال پیش ازامروز، حوالی ساعت سه بعد ازظهردردفترتلویزیون فردا با هم قراگذاشتیم وی وبلاگ را بازکرد وازخود رمزی برای وبلاک نرگس انتخاب کرده بود وی خیلی سریع نحوه استفاده ازوبلاگ را شرح داد. شب همان روزبود که من چند مطلب درمورد جنبش بهاری عرب نوشته بودم وهمه آن مطالب درروزنامه هشت صبح چاپ شد شاید بیش ازبیست مقاله مرا روزنامه هشت صبح درمورد جنبش بهاری عرب چاپ کرده بود .من تعداد ازآن مقالات را برای اولین باردروبلاگ نرگس، گذاشتم.مقالات خوبی نوشته شده چند مقاله را تلویزیون طلوع درسایت خود گذاشته ویکی دوتا مقاله را به زبان انگلیسی برگردانده ودرسایت طلوع نیوزقرارداده .درکناراین مسایل فکرکردم "وبلاک نرگس بلاگ اسکای"  که ماشین گوگل این نام را ده ها باربه اشتراک گذاشته ودرصفحات خود منتشرساخته است،باید مقالاتش را درمورد افغانستان منتشرنماید .


درابتداء فکرنمی کردم کسی "وبلاگ نرگس بلاک اسکای" را بتواند ازمیان آن همه وبلاگها پیدانماید این موضوع را باداکترسردار محمد رحیمی وآقای فولادی درمیان گذاشتم آنها بمن گفتند درصحفات فیس بوک وبلاگ را معرفی کنید دوستان آن را پیدا می کنند درفیس بوک برای خود صفحه ای بازکردم وآقای رحیمی گفت: بهتراست یک عکس درفیس بوک بگذاری نحوه ای انتشارعکس را درفیس بوک وی انجام داد البته عکسی درجیب داشتم ولی آن عکس را فیس بوک قبول نمی کرد آقای رحیمی گفت:با دورموبایل عکس می گیرم ودرفیس بوک می گذارم این کارشد عکسی که دراوج گرما وخستگی تابستان کابل گرفته شد و درفیس بوک گذاشته شد البته این عکس موقتی بود ولی تاهنوزهمان عکس گرما زده وخسته را ازفیس بوک برنداشته ام.عکس حکایت حال وروزواقعی مرا دارد نیازی به تغییرحقیقت نیست.


برخی گفتند که نرگس نام مونث است شما چطورآن را برای وبلاک خود برگزیده اید . نرگس نام گل خوشبوهم است اما درذهن جامعه مرد سالارافغانستان ،مونث جنس درجه دواست ازنرگس موجود درجه دوم درفکرش تداعی می کند.نرگس برای من پیش ازهرامری سند ومدرک مسقظ الراس است .درولسوالی پنجاب نزدیک به اخضرات مسقط الراس من، دره ای است بنام نرگس که عوام الناس آن را نلگیس می گویند.من این منطقه واین دره را خیلی دوست دارم ونام وبلاگ خود را نرگس گذاشتم دودلیل برای این نوزاد مجازی دارم یکی انیکه نرگس قرین به محل ولادت است ودیگراینکه نرگس همیشه یاد وخاطره ای مردی را باخود همراه دارد.محمداکبرخان نرگس سناتور، مورخ، سیاست مدار،که درسال1371 روزهای سخت غرب کابل شصت روزدرکنارهم بودیم اکبرخان حقیقتا برای من یک شخصیت فوق العاده بود وی مسایل کشوررا بخوبی پیش بینی می کرد وچه اطلاعات گسترده ای سیاسی واجتماعی ازبافت قبایل افغان داشت.اکبرخان نرگس، تحلیل گر بزرگ اجتماعی وسیاسی بود واستاد مزاری سخت شفته ای وی وبه او علاقه واحترام داشت.نرگس یاد وخاطره وی را همیشه برای من زنده نگه می دارد.


نرگس بلاک اسکای این کودک دردنیای مجازی درطی یک سال گذشته، کارهای زیادی کرده است.من هرروزبلااستثنا برای نرگس یک مطلب تهیه کرده و او دراختیارخواننده گانش گذاشته است. درطی یک سال گذشته، بیش از یک صد شصت چهارمقاله را به مراجعه کنندگان وخوانندگانش عرضه کرده واین کاری اندکی نیست علاوه به مقالات سیاسی مرتبط به افغانستان، من با همکاری نرگس یک زندگنامه نوشته ام البته این زندگی نامه که متن ابتدایی آن درششصد صحفه تهیه شده وتا هنوزمراجعه برای تغییرات،اصلاحات، ویراستاری وغلط گیری صورت نگرفته است وهمین طور پاورقیهای آن تکمیل نشده است اما متن اولیه آن درششصد صفحه آچارنوشته شده است.قراراست این زندگینامه را دراختیار خوانندگان نرگس قراردهیم نام زندگی نامه را"حدیث خاطرات" گذاشته ام .


باید به این مساله نیزاشاره کنم که فکرمی کنم دراثرغفلت ، افرادی آن را ازفلش من قاپیده باشند اگراین کارشده باشد آنها کارضد اخلاقی بزرگی را مرتکب شده اند. زند گینامه درششصد صفحه مطالب زیادی دارد عرضه کردن آن به آن صورت ابتدایی کاردرستی نیست وشاید با مراجعه مجدد،بابرخی ازمحتویات آن موافق نباشم ویا درمواردی اضافات وتوضیحات لازم باشد.من امید وارم اگرکسانی آن را گرفته باشند آن را معیارقضاوت شخصی وعمومی برای من قرارندهد زیرا آن متن فقط نوشته شده اما هنوزاصلاح ناشده است. حدیث خاطرات درصورت زندگی نامه ششصد صفحه ای من شمرده می شود که کارهای آن  نهایی شده باشد واقدامات ومشوره های فاینالی روی آن صورت گرفته باشد.اما کسانیکه که آن را ازفلش من درکناردیگرمقالات گرفته باشند، شاید به غلط  به قضاوتهای خود درمورد من دست یافته باشند که  من اعلام می کنم ،آن داوریها نادرست است.


نرگس بلاک اسکای تاحالا بیش ازیک صد شصت مقاله را منتشرکرده است هرمقاله حاوی بین هزاروهزارپانصد کلمه است وچیزی درحدود کم ترازهفصد صفحه مطلب را نرگس به خوانندگانش درطی همین یک سال، ارائه کرده است.ازاینها که بگذریم خواننده گان نرگس بلاک اسکای ازوضعیت نرگس، راضی هستند وحال روزوی را، خیلی خوب ورضایت بخش دانسته اند. ماهانه بیش ازهزارپانصد نفرمراجعه کننده دارد این امارهرروزبالا می رود دراول ماهانه، ما پانصد نفرنداشتیم ولی حالا سیرصعودی داریم هر روزبه مراجعه کنندگان نرگس افزده می شود مراجعه کنندگان نرگس همین امروز، ازمرزشانزده هزارنفرگذشت وبه شدت تعداد شان بالا می روند.نرگس بلاک اسکای درعالم مجازی ،خود یک وبلاک است دوستان زیادی پیش نهاد کرده اند که نرگس را تبدیل به سایت نماییم ولی تاکنون نرگس سایت نشده است.


البته این خود دلایلی دارد یکی ازدوستان دریک نامه ای به ایمیل من نوشت: وبلاک، خانه روی آب است.وی اضافه کرده؛ استاد شما با این همه پشت کار تازه ترین مسایل سیاسی کشوررا تبدیل به مطلب می کنید وآن را دروبلاک که خانه روی آب است می گذارید، کاری درستی نیست وی گفت ممکن است روزی همه خانه ومحتویات آن را ازشما بگیرد.پیشنهاد این خواننده دلسوزاین بود که وبلاک را به وبسایت تبدیل نمایم.من حقیقتا ازنامه بخود لرزیدم مساله را بادوستان صاحب نظردرفضای مجازی گذاشتم آنها گفتند فرقی درتصرف ستمگرنیست آنها هم می توانند سایت را وهم وبلاک را به تصرف خود درآورد ولی ترجیحات وبسایت خیلی زیاد نسبت به وبلاک است.امید وارم نرگس بلاک اسکای بزرگ وروزی تبدیل به یک وبسایت خوبی شود.


نرگس بلاک اسکای طرف داران مخلصی دارد یکی ازخوانندگانش نوشت که من روزانه هربارنرگس بلاک اسکای را ازطریق ماشین سیرچ گوگل می بیینم وی درنامه اش نوشته است: من هرروزصبح، نرگس بلاک اسکای را پیش ازبیرون شدن ازخانه می بینم وهمینطورظهر به نرگس بلاک اسکای مراجعه می کنم ویک بارشب وارد نرگس بلاک اسکای می شوم وی برخی مقالات نرگس را دروبلاک شخصی خود نیزگذاشته است.


 یک خواننده دیگربا تماس تلفنی گفت: من معتاد نرگس بلاک اسکای شده ام وی می گفت:به دلیل طبیعت کارم که دررشته ژورنالیزم درس می خوانم ودریک خبرگزاری افغانستان کارمی کنم وبرای شان مطلب می نویسم، به سبک وسیاق نرگس خیلی علاقمند هستم. عامل دیگر که من مشتاق نرگس بلاک اسکای شدم ،تازه گی آن است این وبلاک درآبدیت مسایل کم نظیراست. نرگس بلاک اسکای دریک سال ازعمرش خوب درخشیده است من تولد وی را دردنیای مجازی تبریک می گویم وی با عرضه کردن صدها صفحه مطلب وبیش ازشانزده هزارمراجعه کننده وتهیه ششصد صحفه زندگی نامه،درطی یک سال کارارزشمندی داشته است.نرگس بلاک اسکای تولدت مبارک.


نام دیگرنرگس بلاک اسکای برای مراجعه کنند گان به حرف لاتینnateqi.blogsky.com   است.

استجواب واستیضاح وزیران ازسوی پارلمان افغانستان

استجواب واستیضاح وزیران ازسوی پارلمان افغانستان


 

نشستهای پی هم پارلمان درمورد مسایل امنیتی کشورجالب است پارلمان نسبت به امورامنیتی کشوربه شدت نگران شده وازمقامات امنیتی کشورخواسته است که درپارلمان حاضروبه سئوالات نمایندگان مردم پاسخ دهند.مقامات امنیتی ونظامی کشوردرپارلمان حاضروبه سئوالات نمایندگان پاسخ گفته اند ولی پاسخ ها عموما قناعت بخش نبود.


قراراست دووزیرداخله ودفاع درپارلمان کشور استیضاح شوند.تمامی مسایل وموضوعات مرتبط است به امورامنیتی بخصوص موشک باران نظامیان پاکستان به خاک افغانستان.حملات راکتی پاکستان کماکان ادامه دارد وهیچ نشانه ای ازکاهش آن دیده نمی شود.رییس امنیت ملی آقای نبیل به پارلمان کشور ازنیت پاکستان پرده برداشت. من دریک تحلیل پیرامون اظهارات لوی درستز اردوی افغانستان آقای شیرمحمد کریمی به نکات اشاره کردم که امروزآقای نبیل دقیقا همان مسایل را درپارلمان مطرح کرد وی گفت: پاکستان نیت دارد که تروریستها را درداخل خاک افغانستان جابجا نماید. وی اضافه کرد که برای تحقق این هدف آنها می خواهند، مناطق ازسکنه کاملا تخلیه شود. آقای نبیل به این مساله نیزاشاره داشت که پاکستانیها چیزی درحدود دوکیلومتروارد خاک افغانستان شده اند.


آقای شیرمحمد کریمی به پارلمان به این مساله اشاره کرد که نظامیان پاکستان می خواهند افغانستان را تحت فشارقراردهند تا افغانستان مجبورشود خط دیورند را به رسمیت بشناسد.مقامات امنیتی ونظامی کشوربه وضوح عجزواستیصال شان را دربرابرحملات وموشک باران پاکستان اعلام می دارند آقا ی نبیل درپارلمان کشورمی گوید که مارشال فهیم اعضای پارلمان  جنرال صاحب دوستم بروند درمرزاردو بزنند وصدای شان را بلند نمایند ودنیا متوجه شوند که درمرزهای افغانستان وپاکستان چه می گذرد.این نوع اظهارات نشانه قوت نیست.مقامات کشوردرپارلمان بگونه شکست خورده سخن می گویند ونشان می دهند که هیچ کاری نمی توانند انجام دهند حقیقت مساله نیزهمین است که افغانستان دربرابر تعرضات پاکستان وحمایت این کشورازتروریستهای بیرحم هیچ کاری نمی توانند.تروریستها که مقرامن شان درپاکستان هستند هرروزآدم می کشند همه جاده ها را ناامن ساخته ودراطراف کابل وولسوالیهای هم جوارپایتخت، سرمی برند محاکمه صحرایی تشکیل می دهند زنان ومردان را می کشند.


 حکومت افغانستان توانایی مقابله درنزدیک ترین جاهای مربوط به پایتخت را ندارد.بااین وضع چه انتظارمی توان داشت که حکومت ما ازمرزهای کشوردفاع نماید.اظهارات مقامات امنیتی ونظامی درپارلمان نشانه قوت نیست بل حکایت درد ورنجهای است که ازسوی پاکستان وتروریستها می کشند وآن را درپارلمان کشورمطرح می کنند.واهداف پاکستان را ازحملات موشکی بیان می کنند یکی موگوید هدف به رسمیت شناختن خط دیورند است دیگری می گوید اردو وخیمه درمرز بزنیم وصدای خود را بلند نماییم وسومی می گوید که پاکستان عملا خاک مارا اشغال کرده ومی خواهد تروریستها را درداخل کشورجابجا نماید.وزرا دفاع وداخله درروز استیضاح نیزهمین حرفها را خواهند گفت.


  درکناراینکه تلاش می کنند تا به یک نحوی وکلاء پارلمان را متقاعد نمایند که چوکیهارا ازآنها نگیرند وخواهان کناره گیری وسلب صلاحیت شان نشوند برخی گفته اند این نوع فشارها کمی به صرف هزینه مقامات اجرایی افزوده می شوند آنها مجبوراند کمی خرج کنند تا مقام وچوکی را محفوظ نگهدارند.بازاررسانه ها وشایعات کوچه وبازارها، گرم وگرم ترمی شوند برخی گفته اند یکی ازمنابع فساد وآلوده گی همین جاها شناسایی شده است اماکسی ازوکیل ویا وزیری که اقدام به معامله کرده باشد نام نمی برد زیرا این گونه مسایل حقیقتا فسادهای نام ناگرفتنی ونامریی است وکسی نمی تواند با قاطعیت وکیلی را درپارلمان ویا مقام اجرایی را نام ببرد به همین دلیل است که شایعات گسترده ای پخش می شود همه چیز زیرسئوال کشیده می شود وهیچ حرمت وقداستی برای مقامات اجرایی وقانون گزاری باقی نمی ماند این گونه مسایل به دلیل اینکه به حیثیت افراد حقیقی وحقوقی برگشت داده می شود خیلی ناراحت کننده است.


امروز توجهات به این گونه مسایل، کم تر ازتعرضات به استقلال وتمامیت ارضی ما نیست.افغانستان درمعرض خطرات بسیارجدی قرارگرفته است.آقای پوتین رییس جمهورروسیه ،خطرات ناشی ازاوضاع افغانستان را برای همه منطقه بررسی کرده وفریاد می زند که ناتو درافغانستان باید بماند وکارهایش را درافغانستان تمام نماید وی دریک اظهارنظر که جدیدا اعلام داشته است باصراحت می گوید:نیروهای بین المللی درافغانستان باقی بماند زیرا آنها به اهداف خود که ریشه کن کردن تروریزم باشد نرسیده است. این فریاد ولادیمیر پوتین خیلی دیرهنگام است ناتو هرگزدرافغانستان پس ازسال 2014 نمی ماند آنها ازهم اکنون مراکزوپایگاه نظامی شان را تخریب می کنند امریکه همه را نگران حتی طالبان را نگران ساخته است طالبان دریک بیانیه ای ازناتوخواسته اند که پایگاه های نظامی شان را تخریب نکنند.طالبان می دانند که ناتو ده ها مرکزنظامی شان را ویران می کنند وخاک افغانستان را به این صورت ترک می گویند.


طالبان هدف شان این است که با رفتن آنها ازافغانستان ،خود صاحب قرارگاه ها می شوند وآنهارا به تصرف خود درمی آورند این حرف را به دلیل جنگ روانی می گویند آنها احمق نستند که ازناتو بخواهند که مراکزنظامی را شان خراب نکنند طالبان ازبازشدن راه های تدارکاتی نیزاعلام حمایت کرده اند هدف ازاین مساله این است که آنها نیزهمانند پاکستانیها متحمل ضررهای مالی شده اند کاروانهای ناتوسود زیادی به امورمالی طالبان داشت که برای هفت ماه ازاین سود وفایده محروم بود حالا که بصورت باندهای مافیای ازنقل وانتقال اکمالات ناتو سود می برند.بازشدن راه های اکمالاتی ناتو را تایید می کنند.جنگ افغانستان تبدیل به معاملات سود آوری برای باند های مافیای شده است.ازاین جنگ همه به یک نحوی سود برده اند متضرراصلی جنگ تنها مردم افغانستان است.جنگ به دلایل خاصی خودش درافغانستان خاتمه نمی یابد.زیرا کسانیکه درپشت آن قراردارد منافع زیادی برای خود درنظرگرفته است.


استخبارات معتقد نیست که جنگ افغانستان به ضررشان است آنها جنگ را به نفع شان می دانند وهرگزنمی خواهند که جنگ به بن بست بخورند ویا خاتمه پیدا نماید. تحلیل مقامات امنیتی درپارلمان هم این است که استخبارات تعرضات را سازماندهی کرده وهدف شان این است که مراکزامنی درداخل خاک افغانستان برا ی آنها ایجاد نمایند.جنگ وحملات موشکی درنوارهای مرزی به همین خاطرمهندسی شده است واین جنگ و حملات خاموش شدنی نیست.جنگ دریک صورت پایان می یابد که مقامات دوکشورصادقانه به گفتگوهای صلح روی بیاورد واین اعتماد ایجاد شود که صلح به نفع شان است ولی متاسفانه دوعامل این مساله را به بن بست کشانده است یکی استخبارات کشورهمسایه ودیگری سیاستهای حکومت افغانستان.استخبارات اعتقادی به صلح ندارد وجنگ افغانستان را به سود منافع شان می داند.


حکومت افغانستان هم هرگزدراین مدت نه پروسه ای صلح را توانیست به درستی هدایت نماید ونه هم با مشت آهنین با تروریست وتبهکاران برخورد کرد.حتی درمواردی مانع ازسرکوب تروریستها گردید ناتو ومقامات سیاسی آنها ناکامی شان را معلول ناهماهنگی ومخالفت حکومت افغانستان ،تعبیرکرده اند.آنها درشرایط حاضرجنگ افغانستان را هرگزبه سود شان نمی دانند زیرا برای شان مشخص شده است که این جنگ هرگزبرنده وشانس برندگی برای ناتوندارد آنها شکست را پذیرفته اند.منتها به زبان نمی آورند این مهم نیست که اعتراف نماید.اعتراف وعدم اعتراف ماهیت قضیه را تغییر نمی دهد.نفس خروج ازافغانستان با پشت سرگذاشتن هزاران تروریست وتبهکاردلیل مساله است آقای ولادیمیرپوتین رییس جمهورروسیه،هرچند فریاد بکشد که ماموریت ناتو ،نا تمام است ناتو درافغانستان بماند،دیگرهرگزسودی ندارد وهیچ کسی به صدایی ولادیمیرپوتین گوش نمی دهد.شک نکنیم ناتو ازافغانستا بیرون شدنی است.سالهای 2014 وپس ازآن سالهای منهای ناتو درافغانستان است.


 همه مسئولیتهای نظامی وامنیتی به دوش مردم افغانستان است این افغانستان است که باید ازخاک خود دفاع نماید با تروریستها مقابله کند حال این دفاع ومقابله با خیمه وخرگاه برپاکردن درمرزهای کشورمی شود ویا راه های دپلماسی واعتماد سازی با همسایه.البته باید نگاه به کشورهمسایه پاکستان بصورت یک دست ،تغییرنماید درپاکستان نداهای صلح نیزوجود دارد این نداها باید تقویت شود وبه آنها پاسخ مثبت وهمکاری صورت بگیرد تا صدای جنگ طلبان درپاکستان خفه شود.افغانستان با پروسه صلح که ازطرف پاکستان اعلام شده است بصورت مسئولانه فراگیروملی برخورد نماید وازهمه پتانسیال های ملی کاربگیرد این برای افغانستان خیلی زشت است که کشورپاکستان همه طیفهای موثر درصلح را برای مشارکت بخواهد اما حکومت افغانستان به دلیل انحصارطلبی بی معنی ،به مخالف برخیزد.


این مساله برای حکومت ما حل نشده است هنوزکه هنوزاست واقعیتهای سیاسی کشورش را قبول نکرده ومی خواهد بصورت انحصارطلبانه با قضایا برخورد نماید. وفاق ملی یگانه درمان شکست دشمن وتبهکاران است.تمامیت ارضی، استقلال وسرکوب تروریزم را با وحدت ملی می توانیم بدست آوریم.گفتگوهای صلح، استیضاح واستجواب پارلمان فحشها ودشمنام ها،نباید مشارکت ووحدت ملی را صدمه بزند وحدت، خطرقرمزمردم ونظام سیاسی افغانستان باید باشد.دلایل کافی وجود دارد که حکومت افغانستان با سیاست انحصارطلبانه خود، دافعه ایجاد کرده. حکومت افغانستان ازتسهیلات جنگ با تروریزم بخوبی استفاده نتوانیست وحکومت ما ازکمکهای بین المللی برای بازسازی وزیرساختها نیزبخوبی وشفافیت نتوانیست بهره مند شود ودرمذاکرات صلح با طالبان هم بصورت خود خواهانه وانحصارطلبانه نمی تواند کاری را به پیش ببرد.  

مقامات امنیتی ونظامی دلایل موشک باران پاکستان را، شناسایی خط دیو

مقامات امنیتی ونظامی دلایل موشک باران پاکستان را، شناسایی خط دیورند می دانند


 

موشک باران پاکستان کما کان برخطوط مرزی افغانستان ادامه دارد گفته می شود تاکنون بیش ازهزار حمله موشکی ازسوی پاکستان صورت گرفته است امریکه خود مقامات پاکستان چندان اعترافی به این مساله ندارند البته شنیده شده است که مقامات اسلام آباد گفته اند که  دلیل فرود راکتها به خاک افغانستان عمدی نیست.آنها تروریستهای که درمرزافغانستان جاه گرفته اند را مورد حمله قرارداده ممکن است موشکهای بخاک افغانستان اصابت کرده باشد.


 مقامات امنیتی ونظامی پاکستان مدعی هستند که مولوی فضل الله ومولوی فقیرمحمد با صد ها طالب مسلح پاکستانی درمرزهای افغانستان پناه گرفته اند دریک مورد آنها هفت سربازپاکستانی را سربریده اند پاکستان ازافغانستان خواسته است که طالبان پاکستانی را که ازسوات گریخته اند ازخاک خود بیرون نمایند.افغانستان هرگزاین مساله راقبول ندارد مقامات امنیتی وسیاسی افغانستان با صراحت اعلا م داشته اند که هیچ گروهی ازپاکستان درخاک افغانستان حضوندارند آنها ادعاهای پاکستان را دروغ محض می دانند.امروزشیرمحمد کریمی رییس لوی درستزقوای مسلح افغانستان درپارلمان کشوربه یک مساله تاریخی ونزاع کهنه مرزی درپارلمان اشاره کرد وی گفت: دلایل حملات پاکستان این است که افغانستان خط دیورند را برسمیت بشناسد.آقای کریمی به یک مساله بسیارمهم تاریخی پرداخته است اگرواقعا دلیل مساله خط دیورند باشد دراین صورت حملات پاکستان تازمانیکه نزاع مرزی حل فصل نشود، حملات راکتی به دلایلی واهی به خاک افغانستان ادامه می یابد زیرا حملات معلول یک علت است علت به رسمیت شناختن خط مرزی دیورند است.


آقای شیرمحمد کریمی با صراحت اعلام داشت که حملات به این دلیل ازسوی پاکستان صورت می گیرد.وی این سخنان را درمجلس شورا ملی بیان داشت.خط مرزی افغانستان وپاکستان یکی ازقدیمی ترین زخمهای چرکین درمناسبات این دوکشوراست درزمان  صدارات مرحوم داوود خان این مساله دراوج خود رسید سالهای 1953 تا 1963 بدترین سالهای تیره گی مناسبات افغانستان وپاکستان شناخته شده است این مساله درحدی بالا گرفت که دوکشوردرآستانه ای یک نزاع خونین مرزی قرارگرفت شاه افغانستان تحمل این همه نزاع را نداشت وی داوود را ازمقامش عزل کرد.اما استراتژی را که مرحوم داوود خان طراحی کرده بود انگیزه ها وتحریکات زیادی دردوسوی مرز ایجاد کرد ناسیونالیستهای پشتون ازاین ایده به شدت حمایت می کردند وداوود را به صفت قهرمان آرمانهای ناسیونالیستی خود ستایش می کردند. داوود خان درسالهای 1973 تازمان کودتای خونین مارکسیستها،واقع نگری بشتری اختیارکرد وکم تربه مسایل پشتونستان وخط دیورند دامن می زد.


 مرحوم داوودخان درزمان ریاست خود به این نتیجه رسیده بود که ادعای ارضی تا دریای متک توهم وخیالات مرزی بیش نیست اما هرگزقبول نکرد که خط دیورند را برسمیت بشناسد وی درزمان ریاست جمهوری خود کم تربه آن اشاره داشت اما هرگزاعتراف به خط مرزی دیورند نکرد امریکه همه سلاطین وامراء پیشین آن را پذیرفته بودند. آقای شیرمحمد کریمی رییس ستاد مشترک اردوی افغانستان امروز درپارلمان کشوربه این مساله اشاره داشت وگفت دلیل بمباران این است که افغانستان باید خط مرزی دیورند را برسمیت بشناسد.اظهارات شیرمحمد کریمی به دلایل تاریخی اهمیت زیادی دارد ولی برخی آگاهان معتقد هستند که خط دیورند ازنظرپاکستان یک مساله حل شده است آنها معتقدند که افغانستان هرگزقادرنیست استراتژی قدیمی وکهنه ای مرحوم داوود خان را درمورد خط دیورند تعقیب نماید خط دیورند ازنظرپاکستانیها حل شده است آنها عملا دراین خط حاکم است وحتی جلوترازآن نیزآمده اند.


برخی گفته اند افغانستان هیچ اشرافی به مرزهای طولانی خود ندارد ونمی داند که درمرزهزارپانصد کیلومتری افغانستان وپاکستان چه می گذرد آنها می گویند پاسگاه سلاله همین ده سال پیش جزء ازخاک افغانستان بود ولی امروزتبدیل به محکم ترین مراکزنظامی پاکستان شده ودر26 نوامبر2011 بیست چهارسربازپاکستانی درپایگاه سلاله توسط سربازان آمریکایی کشته شدند وهمین مساله سبب شدکه راه های اکمالاتی به مدت هفت ماه ازآن تاریخ بصورت نیروهای ناتوبسته شود.این مساله حقیقت دارد که افغانستان هیچ گونه اشرافی به مرزهای شرقی خود ندارد مرزها عملا دراختیارپاکستانیها هستند بمباران کنرونورستان ازسوی پاکستانیها دلایل سیاسی وامنیتی دارد پاکستان می داند که درمرزهای مشترک حاکم است افغانستان هیچ گونه تسلط به مرزهای شرقی خود ندارد نیروهای امنیتی ونظامی پاکستان اهداف دیگری را بر سرمی پرورانند آنها می خواهند دوهدف وکاراساسی را ازحملات راکتی خود دنبال نمایند.


 اول اینکه چریکهای مولوی فضل الله ومولوی فقیرمحمد را محو ونابود نمایند پاکستان معتقد است که طالبان سوات دراین نواحی پناه برده اند.نکته ای اساسی تراین است که پاکستان قصد دارد که مناطقی درمرزهای شرقی تاعمق پنجاه کیلومتری را تخلیه سکنه نماید هدف ازاین تخلیه این است که شبکه های حقانی را درآن مناطق جابجا نمایند. مقامات استخباراتی پاکستان می خواهند که ازشرشبکه حقانی وهزینه های سنگینی که بخاطر آن پرداخته است ،خود را نجات دهد مناطق ازمردم وساکنان اصلی دراثرحملات بیرحمانه پاکستان تخلیه شود وگفته شده است که آنها تاکنون بیش ازهزارموشک به خاک افغانستان شلیک کرده اند.مناطق وقتیکه خالی ازسکنه شد درآن صورت شبکه های تروریستی مورد حمایت ازوزیرستان شمالی به طرف مناطق تخلیه شده کوچ می کنندودراین جاها جابجا می شوند دیگرمکانهای امنی که شبکه حقانی با همکاری گروه گل بهادرخان دروزیرستان شمالی دارند،درخاک پاکستان نیست مکانهای امن به داخل خاک افغانستان منتقل شده است.


 نیت پاکستان اگراین مسایل باشد دیگراستدلال آقای شیرمحمد وقتش گذ شته است البته این بخش ازسخنان ایشان اگربه این منظورمطرح شده باشد درست است افغانستان باید واقعیت نگری خود را درمورد خط دیورند ازدست ندهد وتکیه به استراتژی کهنه تاریخی را کناربگذارد وخط دیورند را با پاکستان به یک نحوی حل فصل نماید.آقای کریمی به این منظوراگر استدلال کرده باشد درست است افغانستان باید مساله مرزی خود را حل نماید درغیراین صورت این حملات قطع شده نی نیست.افغانستان خواه تسلیم واقعیت مرزی دیورند شود ویا هم چنان به مواضع خود پافشاری نماید وخط مرزی را حل نکند بنا براظهارات شیرمحمد کریمی هم چنان شاهد حملات بیرحمانه ای پاکستان باشیم.آنها ازخط دیورند وادعاهای تاریخی عبورکرده است پاکستان به فکرمکانهای امن برای تروریستها،درداخل خاک افغانستان برا آمده است.استراتژیستهای نظامی وامنیتی پاکستان بخوبی می دانند که فشارهای غرب درمورد مکانهای امن برای شبکه های تروریستی دروزیرستان برای شان غیرقابل تحمل است وبیش ازاین نمی تواند خود را با غرب وهواپیماهای بی سرنشین آنها ،روبرونماید.


زیرا این مساله مسجل شده است تازمانیکه شبکه حقانی ومتحدانش درخاک پاکستان حضورداشته باشند حملات بی سرنشین به خاک آن کشور قطع نمی شود.شبکه حقانی اگرازپاکستان کوچ نماید ووارد خاک افغانستان شود ودرمکانهای که ازقبل برای شان درکنرونورستا ن درنظرگرفته شده است،مستقرشود دراین صورت خیال مقامات استخباراتی پاکستان راحت می شود.


شبکه حقانی دوکاراساسی را برای پاکستان انجام خواهد اول اینکه گروهای مخالف پاکستان را ازمنطقه بیرون می کند گروه مولوی فضل الله ازمنطقه توسط شبکه حقانی رانده می شود ویا اینکه این گروه طالبان پاکستانی تسلیم ویا کشته می شود مساله دوم اینکه با انتقال گروه حقانی به خاک افغانستان فشارهای آمریکا ازروی پاکستان بخصوص پس ازسال دوهزارچهارده برداشته می شود.این نقل وانتقال منافع دیگری نیزدارد خط دیورند ازحافظ ها محو می شود.دیگربه گفته آقای کریمی پاکستان بخاطر برسمیت شناختن خط دیورند افغانستان را بمباران نمی کند حال این گروهای تروریستی بی وطن هستند که تمامی مرزها را درکنترل خود گرفته هماهنگ با استخبارات همسایه درد سرهای بزرگی برای افغانستان ایجاد می کنند.

روزنامه شرق الاوسط: چهارمقام طالب ازقطع رابطه با القاعده سخن گفت

روزنامه شرق الاوسط: چهارمقام طالب ازقطع رابطه با القاعده سخن گفته اند

 

 

 

چهارمقام طالبان درقطرازقطع رابطه شان با شبکه القاعده سخن گفته اند. روزنامه شرق الاوسط نامی ازاین چهارمقام نگرفته است اما این روزنامه تاکید می کند که درگفتگوبا چهارمقام برجسته ای طالبان درقطر به این نتیجه دست یافته است که گروه طالبان تصمیم گرفته اند تا رابطه شان را باشبکه ای القاعده قطع نمایند.

 

این چهارنفردرگفتگوی با روزنامه شرق الاوسط چنین اظهاراتی را داشته اند.آنها گفته اند که درصفوف طالبان این ایده تقویت یافته است که رابطه با شبکه القاعده سودی نداشته است بنابراین آنها خواهان این مساله هستند این رابطه بی سود باید قطع شود.این چهارمقام برجسته طالب که روزنامه با آنها گفتگو داشته است این مساله را درگروه طالبان جدی دانسته است آنها اذعان داشته اند که اکثریت به این نتیجه رسیده اند که باید رابطه با القاعده قطع شود این مقامات گفته اند که حالا همه به انتظارفرمان ازجانب رهبری طالبان هستند. ملا عمر رهبرطالبان باید فرمانی صادرنماید تا این قطع رابطه بصورت رسمی دربین گروه به اجرای گذاشته شود.

 

دوماه پیش نیزروزنامه های غربی ازفرماندهان برجسته طالبان که درمیدانهای جنگ،فعال هستند نیزنقل قولهای را داشتند که آنها هیچ علاقمندی با شبکه القاعده ندارند برخی ازآنها گفته بودند که القاعده سبب مشکلات دربین آنها شده است.یکی ازفرماندهان طالب ادعا کرده بود که درکشتن اسامه دست داشته است وی می بانفرت زیادی ازاسامه حرف می زد وادعا داشت که در کشته شدن اسامه بن لادن دردوم ماه می 2011 دست داشته است وی نگفت که چه گونه درماجرای قتل اسامه توسط گروه عملیات تیم ششم آمریکا درمنطقه ایبت آباد دست داشته است.

 

آمریکا نیزدرگفتگوهای شان با طالبان به این مساله اشاره داشت که طالبان باید رابطه شان را با القاعد قطع نمایند این مساله زمانی مورد توجه قرارگرفت که آقای جوب آیدن معاو رییس جمهورآمریکا دریک مورد درسال 2011 گفته بود که طالبان الزاما دشمن آمریکائیها نستند.این اظهارات درشرایطی صورت گرفت که مذاکرات قطربین آمریکائیها وطالبان جریان داشت.تیم مذاکره کننده آمریکا ازطالبان خواسته بود که قطع رابطه شان را با القاعده طی بیانیه رسمی اعلام نمایند امریکه طالبان درآن زمان نسبت به این خواسته آمریکا ازخود رغبتی نشان ندادند طالبان درآن زمان نسبت به این موضوع سکوت اختیارکردند آنها درمورد آزادی پنج نفراززندانیان شان پافشاری داشتند.دراجندای گفتگوهای قطر،رهای پنج تن ازمقامات طالبان مولوی خیرخواه، مولوی محمد فضل فرمانده بی رحم طالبان، مولوی وثیق ازجمله کسانی بودند که طالبان خواهان آزادی آنها اززندان گوانتوناما شدند.

 

این مساله ازسوی آمریکائیها با واکنش نسبتا سردی روبرو شد آمریکائیهای استدلا می کردند که آزادی آنها اززندان گوانتوناما یک پروسه قانونی سختی را درپی دارد استدلال دیگرشان این بود که نسبت به ضمانت که آنها دوباره به میدانهای جنگ نروند وجود ندارد آمریکائیها ازکشورقطر خواسته بودند که زندانیان طالبان را گرانتی نماید که دوباره وارد میدانهای جنگ نشوند این مساله ازسوی قطرپذیرفته نشد.درسال 2011 روند مذاکرات با بن بستهای روبروگردید وطالبان درتوقف مذاکرات پیش قدم شدند ومذاکرات را بی فایده ووقت گذرانی ازسوی آمریکا اعلام داشتند.طالبان آزادی زندانیان شان را می خواستند،آمریکا خواهان قطع رابطه طالبان با شبکه القاعده بود هردو مساله ازهردوطرف بجای نرسید وسرانجان ازماه مارچ 2012 روند مذاکرات قطر قطع شد اخیرا شایعاتی منتشرشد که گویا کشورقطرپیشنهاد ازسرگیری مذاکرات به آمریکائیها را داده ونسبت به آن شرطی که زندانیان طالب به قطرمنتقل گردند وقطرآنها را ضمانت کند که بازگشت به میدانهای جنگ نمی کنند،زیگنالهای مثبتی نشان داده شده.

 

 اما آمریکائیها نسبت به ازسرگیری مذاکرات اقداماتی عملی نداشته است درمورد پیشنهاد ازسرگیری مذاکرات جواب روشنی داده نشد.روزنامه شرق الاوسط که روزنامه معتبروبا اطلاعات دقیق مطالبش را منتشرمی کند این مساله را دیروزمطرح کرد که چهارمقام طالب درقطربه مساله قطع رابطه ازسوی طالبان ابرازعلاقمندی کرده اند روزنامه به نقل ازآنها این گونه استدلال کرده است که گروه طالبان می خواهند مناسباتش با القاعده قطع شوند آنها حضورشبکه القاعده رادرجمع شان مفید نمی دانند برخی ازفرماندهان طالب درمیدانهای جنگ نیزازالقاعده ابرازناراحتی کرده اند.روزنامه به نقل ازمقامات طالبان که باآنها گفتگوداشته گفته است که مقامات وفرماندهان منتظر فرمان ازسوی ملاعمررهبرگروه طالبان دراین مورد می باشند.

 

قراین چنین نشان می دهند که آمریکائیها درمطالبات شان ازطالبان ،باید پیشرفتی داشته باشد خواست آمریکا این بود که طالبان با شبکه القاعده رابطه  ای نداشته باشد آمریکائیها دشمنی شان را با القاعده اعلام داشته اند وطالبان قربانیان این وابستگی هستند درسال 2001 با انفجاربرج های دوگانه آمریکا این مطلب را آمریکا ازطالبان خواسته بود که  امارت شما درافغانستان بجای خود باقی است شما باید رابطه تان را با شبکه القاعده قطع نمایید ودرتحویل دهی اسامه متهم درجه یک انفجارات آمریکا،همکاری نمایید.امریکه طالبان آنرا قبول نکرد.آقای جوب آیدن نیزمساله را روشن ساخت: که طالبان الزاما دشمن آمریکائیهانستند.حال اگرطالبان این مساله را قبول نمایند که رابطه شان را با القاعده قطع نمایند واین مساله را رسما اعلام نمایند،آمریکائیها همه خواسته های طالبان را قبول می کنند زندانیان شان آزاد وخصومت را با آنها کنارمی گذارند.آمریکا ثابت ساخته است که دشمن طالبان نیست اما دشمن القاعده هست.طالبان خود پیش مرگان القاعده شده اند.

 

 حال علیرغم اظهارات چهارمقام برجسته طالبان با روزنامه شرق الاوسط درقطر،معلوم نیست ملاعمررهبری یک چشم طالبان قبول نماید آگاهان معتقد هستند که ملاعمرحاضراست بمیرد اما قطع رابطه اش را باالقاعده اعلام نمی کند.آنها می گویند اظهارات این چهارمقام با روزنامه ارزشی ندارند چنانچه تنفرفرماندهان طالب درمورد القاعد سودی ندارند.ملاعمراین کاررانمی کند وی همانگونه که درسال 2001 حاضرشد امارت را فدایی القاعده نماید حال نیزنمی خواهد رابطه اش را رسما با القاعد قطع نماید.درصورتیکه این تحلیل درست باشد رابطه طالبان با القاعد کماکان پابرجا می مانند.مقاومت ملا عمردودلیل می تواند داشته باشد یکی اعتقادی ودیگری استخباراتی.به نظرمی رسد عامل استخباراتی درشرایط فعلی اولویت داشته باشد چنانچه درسال 2001 عامل اعتقادی دراولویت تصمیم گیری طالبان قرارداشت.اسامه دیگرزنده نیست ظواهرهیبت وصلابت فکری اسامه راندارد.پیوند خانوادگی ملاعمربا رهبری القاعده گسسته است.شرایط تغییرات زیادی کرده است.

 

 اما یک عامل بصورت جدی درتصمیم گیریهای ملاعمرزنده است وآن سلطه واشراف استخبارات روی رهبری یک چشمه طالبان است زیرا استخبارات بن بست جنگ افغانستان را قبول ندارد آنها فکرمی کنند که پس ازسال2014 خارجیها ازافغانستان بیرون می شوند گروه طالبان می توانند به صحنه اقتدارافغانستان برگردد ملاعمرپرچم داراین معرکه بازگشت است بنابراین نباید ملاعمربه فکرقطع رابطه با القاعده باشد زیرا این مساله اتوریته وی را درهم می شکند.مقامات برجسته طالبان درقطربی جهت منتظرفرمان ملاعمردرقطع رابطه با شبکه القاعده نشسته اند این حرف درست است که درسطح دو رهبری سیاسی طالبان ودرسطح فرماندهان طالب این ایده تقویت شده باشد که شبکه القاعده به ضررآنها است اما سطح یک رهبری طالبان به دلیل که به آن اشاره کردم به این نتیجه نرسیده اند که طالبان رابطه اش راباالقاعده قطع نمایند.اظهارات این چهارنفرکه با روزنامه شرق الاوسط بیان داشته اند درحال حاضردرحد یک ایده بدون عمل واجرای، مطرح شده است اما زمانی این ایده خود را نشان می دهد که ملاعمربا آن موافقت نماید که این موافقت درحال حاضررویایی بیش نیست.  

اظهارات رایان کراکرسفیربرکنارشده آمریکا درواشنگتن

 

 

اظهارات رایان کراکرسفیربرکنارشده آمریکا درواشنگتن

 

 

 

آقای کراکرسفیرآمریکا درکابل پس ازدوسال انجام وظیف درکابل به دلیل مریضی ختم وظیفه شد این دپلمات 63 ساله آمریکا که گفته می شود یکی ازچهره های تاثیرگذاردروزارت خارجه آمریکا است. وی سالها درممالک عربی ماموریت دپلماتیک داشته وبا زبان عربی آشنایی کامل دارد وی برای مدتی درپاکستان نیزانجام وظیفه کرد.آقای کراکرپس ازعراق بعنوان سفیرآمریکا درافغانستان بجای آیکن بری مشغول بکارشد.

 

وی باسیاست متفاوت کارهایش را درافغانستان ،آغازکرد آیکن بری که تخصصش درعرصه های نظامی بود ونگاهی نظامی درکشورجنگ زده مثل افغانستان داشت آیکن بری به شدت ازسیاست رییس جمهورکرزی انتقاد می کرد وی می گفت: رییس جمهورکرزی هماهنگ با سیاست های آمریکا عمل نمی کند.کمکها درافغانستان ضایع می شود. آقای کراکربرعکس آیکن بری ازحکومت افغانستان حمایت می کرد وی همیشه ازسیاستهای رییس جمهورکرزی پشتیبانی می کرد.وی بدون کوچک ترین انتقادی ازماجرای صلح افغانستان حمایت می کرد آقای کراکردرگفتگو وملاقات با رییس جمهورآمریکا نیزبه این مساله تاکید داشت که دولت افغانستان جریان صلح را بخوبی هدایت می کند.درحالیکه کسی درافغانستان نمی داند که جریان صلح افغانستان با طالبان به کجا رسید ه است.آقای کراکرگفته است که صلح درافغانستا توسط خود افغانها سازماندهی شود وماهیت صلح باید افغانی باشد وی دخالت خارجیها را درماجرای صلح قبول نداشت.آقای کراکر دوروزپیش با آقای اوباما به این نکات اشاره داشت که مذاکرات بین الافغانی است وجریان گفتگوهای طالبان رابا حکومت افغانستان مثبت گزارش داد.

 

 آقای کراکربرخلاف سفیرپیش ازخودش نگاهی انتقادی به حکومت رییس جمهورکرزی نداشت وبه همین  خاطراست که قضایای کشوررا ازمنظرخود که چندان واقعیت درآن نیست به رییس جمهورآمریکا گزارش داد. وی می گوید:گفتگوهای صلح درافغانستان جریان دارد وتاکید می کند که این مذاکرات روند خوبی دارد. درحالیکه نامرئی ترین مساله همین مذاکرات صلح حکومت افغانستان با طالبان است.شورای عالی صلح که نیزدیک دوسال است که تاسیس شد، دست آوردی نداشت یک مورد با دکان دار قلابی گفتگو داشت ویک مبلغ پولی را گرفت ورفت.درمورد دیگریک قاتل آمد واستاد ربانی را ترورکرد. درسه مرحله چهره های از طالبان درعرصه های صلح ظاهرگردیدند اما همه آنها ناکام ونامراد شدند.تیم طییب آقای که قریب یک سال وارد مذاکرات صلح شد وآخرین اقدامات صلح درکشورقطر،راه اندازی شد ولی این ماجرا به دلیل مخالفت طالبان،بسته شد وازماه مارچ تاکنون کسی شاهد مذاکرات صلح افغانستان با طالبان نیست اما سفیرآمریکا درواشنگتن برخلاف واقع به رییس جمهورآمریکا می گوید: گفتگوهای صلح بصوت مثبت با حکومت افغانستان جریان دارد.

 

 درمورد دیگری که صلح افغانستان ازسوی طالبان راه افتاد، کسی بنام آغا معتصم است حکومت افغانستان توسط شخصی بنام سید اکبر که ازفرماندهان قبلی طالبان است ،ارتباطاتی را با آغامعتصم برقرارکرد ولی وی نیزناکام ماند دلیل مساله این بود که آغا معتصم مورد خشم استخبارات قرارگرفت وازاین کشورگریخته است او درشرایط فعلی درترکیه زنده گی می کند.درسالهای 2009 و2010 حکومت افغانستان ارتباطاتی با ملا غنی برادربرقرارکرد بازهم استخبارات پاکستان به شدت با این گروه برخورد کرد وجریان مذاکرات را ناکام گذاشت وداغ صلح را بردل طرفهای مذاکره کننده صلح گذاشت ملا برادربا دوستانش زندانی اند مقامات وزارت خارجه ما هم اکنون اصراردارند که زندانیان طالب ازپاکستان باید آزاد شوند زندانیان طالب که باید رها شوند، همان گروه ملا غنی برادرهستند که بدون مشوره با استخبارات پاکستان وارد گفتگوهای صلح با افغانستان شد.

 

آقای کراکرهیچ یک ازناکامیها را ندیده وبراحتی می گوید: که گفتگوهای صلح درافغانستان ازطرف حکومت افغانستان بخوبی جریان دارد . کراکربه هیچ وجه نمی خواهد نشان دهد که حکومت افغانستان مشکل دارد.این دپلمات ورزیده آمریکا نگاهی مفرط  ومثبتی به حکومت افغانستان دارد.درحالیکه آیکن بری نگاه منفی به سیاست های افغانستان داشت.آقای ایکن بری درگزارشهای محرمانه خود که ویکی لیکس بخشهای آن را افشاءکرد ،نسبت به سیاستهای حکومت افغانستان انتقادات شدیدی داشت وی می گفت همه هزینه ها درافغانستان با حکومت رییس جمهورکرزی ازبین رفت ایکن اذعان داشت که حکومت رییس جمهورکرزی فاسد وناکارامد است.تفاوت این دونظردریک حوزه ماموریت ناشی ازنوع نگاه وبرداشت است آیکن بری بعنوان یک نظامی به چشم خود می دید که دریک کشورجنگ زده هیچ کاری نمی شود این همه نیرودرافغانستان وسرمایه درمقابله با تروریزم هزینه می شود اما هیچ نتیجه ای ندارد وی دلیل مساله را درحکومت واراده رییس جمهورکرزی جستجوی می کرد وبه این جمع بندی رسیده بود که درگزارشهای محرمانه خود انتقادات شدیدی ازحکومت رییس جمهورکرزی داشت.

 

آقای کراکریک دپلمات است که مثل ایکن بری درامورنظامی تخصصی ندارد.وی رنجهای که ایکن بری درسربازان آمریکایی می دید وبخوبی درک می کرد که جنگ خنثی وبی فایده شده است همه هزینه ها به هدرمی رود وی این مسایل را درک می کرد ولی کراکربه جنرال آمریکایی چندان گوش نمی داد کراکربرداشتها وحرفهای خود را هم درافغانستان وهم درآمریکا گفته است.رایان کراکربا شرایط وتحولات وفق بشتری ازخود نشان داده زیرا وی می داند که جنگ خارجیها درافغانستان به پایان خود رسیده است جنگ درافغانستان بدوش سربازان افغان قرارمی گیرد.مساله اصلی صلح ومذاکره با مخالفان است آنها اذعان دارند که جنگ پس ازسال 2014 درافغانستان ادامه می یابند اما طالبان نمی توانند نظام سیاسی درافغانستان را نابود نمایند.آقای کامرون نخست وزیربریتانیا گفت: طالبان ازالزامات وضرورتهای صلح نیست اما اگرآنها درپروسه صلح شرکت کند جریان گفتگوهای صلح شتاب بشتری پیدامی کند.

 

آقای کراکرنیز درمورد دیگری به این مساله اشاره کرده است که صلح باطالبان بجای نمی رسد.منظورکراکرمدیریتهای استخباراتی حاکم برطالبان است اینکه گفتگو با طالبان بجای نمی رسد ،دلیلش استخبارات است.استخبارات که طالبان را وارد میدان جنگ افغانستان کرده است بن بست جنگ را قبول نکرده وتا هنوز به این نکته نرسیده است که صلح درافغانستان بهترازجنگ است.آقای کراکرودیگردپلماتها وسیاست مداران آمریکا واروپا دیگربه جنگ افغانستان فکرنمی کنند آنها جنگ را بزودترین فرصت ازدوش خود کنارمی گذارند بارجنگ به دوش سربازان افغانستان قرارمی گیرند.مقامات غرب حکومت افغانستان وکشورهای منطقه وپاکستان را تشویق می کنند که جریان صلح درافغانستان را دنبال نمایند. صلح درافغانستان راپایه داری و ثبات برای همه می دانند.آقای کراکرولو برخلاف واقع واغراق آمیزهم که شده باشد باید به رییس جمهوراوباما بگوید: که مذاکرات صلح درافغانستان با حکومت این کشوربخوبی پیش می رود.


درحالیکه ظرفیتهای صلح درافغانستان تکمیل نشده است.هنوزحکومت افغانستان گامها واقدامات ملی در راه صلح برنداشته است.جامعه زنان ،جامعه مدنی، خودرا قربانیان صلح مشکوک می دانند احزاب سیاسی وایتلاف های ملی به دیده شک به مذاکرات می نگرند وکارهای رییس جمهورکرزی را نه تنها مفید برای صلح و تسهیلات آن می دانند بلکه مقدمات جنگ وخشونتهای بشتری درآن نظاره گرهستند. این مساله دلایلی خاصی خودش را دارد.اقدامات حکومت افغانستان فضای جامعه را ملتهب ساخته است.اتهامات حکومت به مقامات برجسته اپوزیسیون ودستگیری چهره های تاثیرگزار بجرم اعتقادات سیاسی شان،کمک به داستان صلح نمی کند.آقای کراکرنیزبه کم بود ظرفیتهای حکومت افغانستان اشاره کرده است.حکومت بجای عمل به قانون، با صدورفرمانهای شتاب زده اتهامات بی اساس دخالت پولیس وامنیت درحریم اعتقادات سیاسی مردم،پرداخته است این نوع اقدامات کمک برای ظرفیت سازی نیست این ها همه توانائیها وظرفیتهای ضعیف را نابود می کند.امریکه سفیرپیشین آمریکا علیرغم طرف داریهایش از حکومت افغانستان به کم بود ظرفیتها درحکومت اشاره کرده است.