نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

ترک ماموریت

ترک ماموریت

 

گروسمن نماینده ویژه آمریکا درامورافغانستان وپاکستان،ماموریت خودرا ترک کرد.این  دپلمات 61 ساله جانشین ریچارد هالبروک شد.هالبروگ درماموریتهای دپلماتیک ومساله افغانستان، لقب بیلدوزرا هم داشت.هالبروگ، سیاست مدار قاطع بی تعارفی بود که خیلی ها ازوی می ترسید وروی آن حساب می کرد.سیاست مدارمصمم وپرتلاش که درآخرین لحظه حیات ،با ورد نام افغانستان درکام،چشم ازجهان بست وی بنا برطبیعت که داشت هیچ مساله ای را سرسری نمی گرفت .هالبروگ درانجام ماموریت خود قاطع بود وکم ترتعارف داشت وهرآنچه را که فکرمی کرد درانجام کارهایش مفید است،انجام می داد.

 

هالبروگ بصورت ناگهانی پس ازبازگشت ازافغانستان درواشنگتن،درگذشت وبجای وی گروسمن تعیین شد.ازگروسمن کارهای مهمی درمورد افغانستان دیده نشد.دریک مورد پاکستان مانع ازسفروی به اسلام آباد شد درآخرین سفرش به پاکستان گفته می شود به توافقات مهمی با پاکستان درمورد افغانستان،دست یافت وآن تشکیل یک کمیسیون مشترک با پاکستان درمورد طالبان بود.امروزاعلام شد که آقای گروسمن ازمقامش استعفا داده است.خانم کلینتون نیزقراراست که دردرابتداء سال جدید ازمقامش کناره گیری نماید.دلایلی برای ترک ماموریت خانم کلینتون ذکرنشده است برخی گفته است این بانوی 63 ساله،آماده گی می گیرد که درآنتخابات بعدی کاندید ریاست جمهوری آمریکا باشد وبرخی هم گفته اند که خانم کلینتون گفته است که کتابهای درنظردارد بنویسد ازوی کتابی قطوری که خاطرات وی می باشد،منتشرشده است.خانم کلینتون بانوی سیاست مداراست که می خواهد به هرترتیب درتاریخ سیاست آمریکا نقش تاریخی خود را،مکتوب نماید.برخی هم به شوخی گفته اند که خانم کلینتون می خواهد آقای بیل، شوهرش را تحت نظارت بگیرد که درسن پیری ماجرای مونیکا لوویسکی را،تجربه وتکرارنکند.ترک ماموریت خانم کلینتون ازمقام وزارت خارجه آمریکا،تحولی مهمی است که دردوردوم ریاست جمهوری آقای اوباما،روی می دهد.

 

خانم کلینتون جانشین کاندالیزرایس شد. رایس ازاعضای سرشناس حزب جمهوریخواه وازتیم محافظه کاررییس جمهوربوش بود وی نیزبانوی بسیارتوانا ودانشمندی بود وسیاست وزارت خارجه آمریکا را درزمان بوش بخوبی وموفقیت رهبری کرد.رایس وهلاری کلینتون ازسیاست مداران نام دارهستند که ثبت تاریخ این کشورمی شوند.ترک ماموریت خانم کلینتون برای اوباما کمی سخت است زیرا جانشین وآلترناتیف وی،درحال حاضربرای اوباما دشواریهای ایجاد کرده است.با ترک ماموریت خانم کلینتون،دومقام دیگر،بعنوان جانشین ازش نام گرفته شده اند یکی خانم سوزان رایس نماینده آمریکا درسازمان ملل است ودیگری سناتورقدرتمند آمریکا، آقای جان کری.جانشین خانم کلینتون اگرچنانچه آقای کری ،تعیین شود این مساله برای افغانستان سود مندخواهد بود زیراوی نفوذ بسیارزیادی درنظام آمریکا دارد ودیگراینکه درمورد افغانستان،شناخت نسبی دارد وسن سال زیادی ازوی گذشته است وتجارب بسیارخوبی ازسیاست دارد.خانم رایس جوان وبه نظرمی رسد که تندرویهای خاصی خودرا درسیاست دارد بهرصورت برخی ترجیحات برای رایس بخاطرهمین موضع محکم وتندرویهای وی درمورد شبکه های تروریستی که دارد،قایل شده است.

 

 البته با ترک ماموریت خانم کلینتون، همه این مسایل وحدس گمانهای که پیرامون دومقام وکاندید احتمالی وزارت خارجه وتاثیرات آنها درسیاست افغانستان،باشد درنظر گرفته شده است. وزیرخارجه آینده آمریکا با مسایلی روبرواست که خانم کلینتون کم تربا آن موضوعات سرکارداشت.ماموریت هیلاری کلینتون درافغانستان،درشرایط جنگی انجام می شد بشترین صحبتهای وی با مقامات افغانستان ومنطقه درمورد مسایل امنیتی وسربازان آمریکا درافغانستان می چرخید اما وزیرخارجه جدید، با دهه ای تحول درافغانستان، سروکاردارد. دیگرسربازآمریکایی درافغانستان،نمی جنگد.ماموریت وزیرخارجه تازه ازنوع دیگری درافغانستان می باشد البته شاید ماهیت آن بلحاظ دشواری،کم ترازماموریت زمان جنگ نباشد.جنگ درافغانستان ظاهرا خاتمه نمی یابد.تنها سربازان آمریکا ازجنگ خارج می شوند ولی طالبان هم چنان با نیروهای افغانستان به جنگ خود ادامه خواهند داد.نشانه هایکه آنها ازجنگ دست بکشند وجود ندارد.طالبان می جنگند اما نه با سربازان آمریکا بل باسربازان افغان.درکنارمساله جنگ ،موضوعات دیگری مطرح است که به یک نحوی با سیاست خارجی آمریکا مرتبط است.

 

آمریکا،براساس آخرین نوشته ها،ده هزارسربازدرافغانستان را،باقی می گذارد نحوه حضورآنهادرافغانستان باید تعریف شود.افغانستان درحال انعقاد یک پیمان امنیتی با آمریکا می باشد. دیروزرییس جمهورکرزی درمراسم افتتاح صنایع ملی افغانستان در خیمه لوی جرگه گفت: مسایل حساسی است که آمریکا ازآن دست برنمی دارد، وجود دارد وافغانستان هم باید نفع خود را درنظرداشته باشد.مضمون سخنان رییس جمهورکرزی نشان می دهد که آمریکایی مسایل حساس درافغانستان دارد که دست زدن به آن مشکل است وآمریکا ازآن موضوعات نمی گذرد بنابراین افغانستان به آنها نباید دست بزند.هرکسی می داند که درامضای پیمان امنیتی ،حساس ترین مساله برای آمریکا،مصونیت قضایی سربازان آمریکادرافغانستان است.افغانستان هرگزنمی تواند به این نقطه حساس دست بزند.آمریکا درسراسردنیا بیش ازهزارپایگاه نظامی دارد آنها با همان رویه که درجهان حضوردارند همان رویه را درافغانستان می خواهند.درهمه دنیا آنها مصونیت قضایی دارند وهیچ سربازخاطی آمریکا براساس قوانین کشورمیزبان محاکمه ومجازات نمی شود.نقطه حساس که رییس جمهورگفته است که نمی شود به آن دست زد همین است. این مساله هم ازاکنون حل شده است اصولا این بحث درپیمان امنیتی اصلا وابدا به دلیل همان حسا س بودنش،قابل بحث نیست.

 

نکته دومیکه برای افغانستان ومنطقه حساس دانسته شده ،مساله پایگاه های دایمی درافغانستان است.این موضوع باعث نگرانی های زیادی کشورهای همسایه افغانستان شده است.ایران، روسیه، چین وپاکستان،نسبت به این موضوع بدبین هستند وهرگزبا پایگاه دایمی درافغانستان موافق نستند.این مساله برای رییس جمهورکرزی نیزازمسایل حساسی است که تعبیرایشان این است که پایگاه دایمی را برای آمریکا درافغانستان قبول نمی کند زیرا که منطقه ومنافع افغانستان با آن سازگاری ندارد وآمریکا هم این مساله را پذیرفته است که هرگزبه فکرایجاد وتاسیس پایگاه دایمی درافغانستان نیست.موضوعات دیگرکه رییس جمهورازآن تعبیربه منافع ملی افغانستان کرده است این است که نیروهای آمریکایی،نیروهای افغان را آموزش دهند،تجهیزات دراختیارشان بگذارند ومشورهای لازم درامورامنیتی ونظامی به آنها بدهند همه این امورازنظررییس جمهوربه نفع افغانستان است ودراین موارد ازهم اکنون به توافق رسیده است.پیمان امنیتی علی الظاهریکی ازآسان ترین،پیمانهای است که افغانستان با آمریکا، کنارآمده است وهیچ مشکل درحال حاضردرمورد محتویات پیمان امنیتی وجود ندارد.

 

مامورین تازه آمریکا درسیاست خارجی با این سیاست ها سروکاردارند حال چه جان کری ویا خانم رایس ویاکسی دیگری که متکفل سیاست خارجی آمریکا با شد با این مقوله های تازه سروکاردارند.درکناراین مسایل، موضوعات داخلی دیگردرمورد هزینه های مالی وپول برای افغانستان ومدیریت پول درافغانستان است.آمریکا عمده ترین نگرانیهایش مثل دیگرکشورهای اروپایی این است که پولهای ارسالی به افغانستان، حیف میل نشود کشورهای دونرازماجرای کابل بانک به شدت ترسیده اند ونمی خواهند که پولهای شان با سرنوشت دوزدان وکلاه برداران کابل بانک روبروشود ازهم اکنون خیلی ازکشورهای اروپایی ،عمده ترین شروط کمکهایش،حل فصل قضیه کابل بانک است. آخرین تحقیقات موسسه کرول ثابت کرده است که مبلغ نهصد ملیون دالرازکابل بانک بنام وام دوزدیده شده است آنها 114 مهربنام شرکت های موهوم را بدست آورده اند که اصولا شرکتی وجود نداشته وپولها بنام شرکت های خیالی ازبانک دوزدیده شده است دوزدان بیست یک نفرذکر شده اند ونهصد ملیون دالررا همین افراد،بنام قرض برداشت کرده اند.دراین میان عمده ترین آدمهایکه پول بنام آنها ثبت شده،خلیل الله فیروزی مدیرعامل کابل بانک وشیرخان فرنود رییس کابل بانک است.

 

 ازمیان آن بیست نفرچهارنفردرصدرلیست قرارگرفته اند.مخالفان خیلی بد بینانه گفته اند که برادران رییس جمهور ومارشال فهیم ازکلاهبرداران کابل بانک هستند که درکنارفیروزی وفرنود قرارگرفته اند امریکه محمودکرزی وحصین فهیم تسلیم آن نشده اند ودردادگاه حضورنیافته اند.برخی عدم حضورآنهارا درمحکمه دلیلی برقدرت آنها دانسته اند.شیرخان فرمود یگانه استدلال که دارد همین است وی دردادگاه گفته است که محمودکرزی وحصین فهیم، عاملان اصلی فساد وغارت کابل بانک است وی می گوید به دلیل که آنها قدرت داشتند من مجبورشده ام همه گزارشها واسناد را دراختیارسفارت آمریکا قراربدهم همین استدلال را عبدالقدیرفطرت رییس پیشین کابل داشت وی هرروزداد می زند که بخاطرنجات جانش ازکابل به آمریکا گریخته است.مقامات تازه آمریکا درافغانستان با این نوع چالشها،سروکاردارند.آقای گروسمن رفته است وخانم کلینتون به زودی ماموریتش را ترک می کند وبجای آنها هرکسی که تعیین شود با این نوع مسایل درافغانستان،روبرواست. ماموران تازه درسیاست خارجی آمریکا درمورد مذاکرات صلح هم گرفتاریهای زیاد خواهند داشت.آنها باید درمورد مذاکرات صلح نیز، سیاست های مشخصی را طراحی نمایند.

 

مقامات جدید آمریکا درافغانستان بایک مساله تاریخی وسرنوشت سازدیگری هم روبروهستند.انتخابات درافغانستان ازموضوعات بسیارچالش برانگیزی است که بخش عمده  ازوقت مقامات سیاست خارجی را به خود اختصاص می دهد.ماموران سیاست آمریکا که ترک خدمت می کنند وماموران تازه ایکه وارد بحران افغانستان می شوند،هرکدام درشرایط متفاوتی کارکرده ومی کنند.مسایل افغانستان به هیچ وجهی تفکیک ازسیاست خارجی آمریکا نمی شود وآمریکا کما کان به شدت با موضوعات افغانستان،درگیرمی شود اما این درگیریها با نوع مسایل درکشور،فرق می کند وموضوعات به دلایلی زمانی اصل فرع واهم ومهم درسیاست خارجی آمریکا خواهد شد.

جبهه ملی افغانستان درپیوند نشست ارگ طی اعلامیه ای آن را تحریم کر

جبهه ملی افغانستان درپیوند نشست ارگ طی اعلامیه ای آن را تحریم کرد

اعلامیه جبهه ملی افغانستان

اخیرآ ارگ ریاست جمهوری از هیات رهبری جبهه ملی افغانستان دعوت نموده تا جهت گفت و گو روی مسایل مربوط به انتخابات به مجلسی در ارگ حضور یابند.این دعوت در شرایطی صورت گرفت که حکومت افغانستان در عملکرد خود هیچ نوع احترام به تصامیم احزاب سیاسی و جامعه مدنی افغانستان بازتاب نداده است.

بطور مثال حکومت طرح کمیسیون مستقل انتخابات را برای قانون انتخابات که در آن تغیر نظام انتخاباتی مطرح شده بود رد کرده است ، مصوبه ولسی جرگه را در باره قانون تشکیل و صلاحیت های کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون  شکایات انتخاباتی به چالش کشیده و حضور دو عضو بین المللی در این کمیسیون را نفی کرده است و تا اکنون هیچ گام موثر را در جهت جلوگیری از تکرار تقلبات و تخطی های فاحش گذشته انتخاباتی بر نداشته است.

به همین علت جبهه ملی افغانستان دعوت ارگ ریاست جمهوری برای مذاکره را صادقانه ندانسته در آن اشتراک ننمود.

جبهه ملی افغانستان در حالیکه بار دیگر برپا بندی خود به منشور دموکراسی و اصول همکاری احزاب ایتلاف های سیاسی و نهاد های جامعه مدنی تاکید میورزد اشتراک خویش در چنین مذاکرات با حکومت را مشروط به برداشتن گامهای عملی همچون توشیح قانون تصویب شده در ولسی جرگه، ارسال فوری طرح قانون انتخابات به شورای ملی واعلام تدابیر روشن برای عدم تکرار تقلبات گذشته میداند . دفاع ازانتخابات شفاف ، دفاع از حقوق حقه مردم افغانستان است و جبهه ملی درین راه کوتاهی نخواهد کرد و بار دیگر بر ضرورت اصلاحات بنیادی در نظام سیاسی ونظام انتخاباتی در کشور تاکید مینماید. جبهه ملی افغانستان در حالیکه اجماع ملی را مناسب ترین راه برای بیرون رفت از بحران میداند بدین باور است که تلاش برای شکل دهی اجماع در حمایت از دستگاه فاسد و ناتوان کنونی در خدمت توجیه حکومت برای تداوم قدرت خواهد بود و ضمن اینکه کشور را از مسیر درست توسعه باز خواهد داشت  کمکی به بیرون رفت از بحرانی کنونی نخواهد کرد.

و من الله توفیق

8 قوس 1391

دموکراسی بدون حزب

دموکراسی بدون حزب

 

اخباری نشرشده است وشایعاتی وجود دارد که ارگ ریاست جمهوری، نشستی با رهبران سیاسی کشوربرگزارمی کند.هدف ازاین نشست این گونه عنوان شده است که مقام ریاست جمهوری می خواهد باهمه رهبران سیاسی کشور،درمورد انتخابات به شورومشوره به پردازد.دعوتی که درارگ صورت گرفته است،نامهای افراد بدون حزب سیاسی شان، مطرح شده اند.

 

 لیستی که درنظرگرفته شده ودرآن لیست تعداد ازشخصیتهای کشوربرای مشوره وگفتگو،درارگ ریاست جمهوری فرا خوانده شده اند.شخصی که نمی خواهد ازوی نام گرفته شود گفت: دعوت بگونه ای است که همان افراد فقط می توانند درنشست ارگ شرکت نمایند ازوی پرسیده شد که افراد عمدتا رهبران احزاب سیاسی کشورهستند حال اگررهبریک حزب بدلیلی شرکت نکرد ونماینده حزبی شان بفرستد،این مساله چه گونه است وی با تبسم گفت: سیاست ارگ نفی احزاب است وبه هیچ وجه فردی را بنام حزب دعوت نمی کند وکسی هم بنام نماینده گروه سیاسی خود، نمی تواند درآن نشست شرکت نماید.دموکراسی افغانستان بدون حزب طراحی شده است. سیاست دراین کشوربدون مشارکت احزاب به پیش می رود دموکراسی بدون حزب،ازشاخص ترین،پالیسی حکومت افغانستان می باشد.وزارت عدلیه قوانین انتخابات رابایکوت کرده وتمامی پیشنهادات احزاب سیاسی وگروها مدنی را،به زباله دان وزارت عدلیه انداخته است.احزاب وگروهای مدنی، طرحی به وزارت عدلیه پیشنهاد کرده اند که نظام انتخاباتی، مختلط باشد واحزاب سیاسی درپارلمان کشورپنجاه درصد کرسی داشته باشند.بجای دوسیستم اس ان تی وی وسیستم پی آر،نظام انتخابات مختلط باشد که احزاب وسیاسی گروهای مدنی افراد مستقل،حق مشارکت درانتخابات را داشته باشند.

 

وزارت عدلیه گفته است نظام وقوانین انتخابات همان نظام اس.ان.تی.وی است.دراین سیستم احزاب سیاسی نمی توانند،نقش خود را درانتخابات داشته باشند.قانون انتخابات با پیشنهادات احزاب وگروهای مدنی را دروزارت عدلیه،مخفی کرده است وحتی این نگرانی وجود دارد که ازطرف وزارت عدلیه به پارلمان کشوربرای بحث فرستاده نشود.پارلمان درهفته گذشته اخطارداد که اگرقانون انتخابات برای تصویب به پارلمان ارسال نشود،آنها ناگزیراست مسوده های پیشنهادی دیگری را دربحث پارلمان بگذارند.مساله دیگرکه دراینجا پیش آمد،موضوع قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونهای انتخاباتی است که مجلس سنا آن را درواقع عقیم ساخته است. بخشهای ازاین قانون مصوب پارلمان را،مجلس سنای افغانستان برداشته است ویک چیزدیگری را، جای گزین آن کرده است ازجمله اینکه نظارت بین المللی را برداشته است درقانون مصوب پارلمان تصریح شده است که دوناظربی طرف خارجی عضویت کمیسیون سمع شکایات را باید داشته باشند.مجلس سنا با دخالت حکومت،این دوعضوخاجی را ازکمیسیون سمع شکایات برداشته است.سناتور عرفان بمن گفت ما موفق شدیم دوخارجی را ازکمیسیون اخراج نماییم وی اضافه کرد که حضورخارجیها،برخلاف مصالح ملی کشوراست وی همان کلمات وجملات رییس جمهورکرزی را بلغورمی کرد.

 

اپوزیسیون می گوید : بحران عمیقی را حکومت درمورد قانون انتخابات وقانون تشکیل وصلاحیت کمیسیون انتخابات،بوجود آورده است.آنها معتقدهستندکه حکومت هرگزنمی خواهد که احزاب به صورت قانونی درانتخابات نقشی داشته باشد.حکومت، دموکراسی می خواهد وهرگزنگفته است که مخالف دموکراسی است اما دموکراسی حکومت بدون حزب سیاسی است.حکومت دموکراسی ضد حزبی می خواهد واین یکی ازعجایب کشورما است که دموکراسی می خواهد اما بدون احزاب سیاسی.درحالیکه همه می دانند دموکراسی یک مادربرای خود دارد وآن احزاب سیاسی است.احزاب قاعده ومادردموکراسی دردنیا است.این واضح است که دموکراسی براساس قوم ،قبیله،مذهب وسمت امکان ندارد دموکراسی با حضورافراد امکان ندارد دموکراسی یک اصل را قبول دارد وآن احزاب سیاسی دریک کشوراست.حکومت افغانستان دوپای دریک موزه کرده وبا تمام امکانات می خواهد احزاب سیاسی را ازصحنه سیاست حذف نماید.قانون انتخابات را با طرح نظام مختلط قبول ندارد قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیون انتخابات توسط مجلس سنا را ازبین برده است.این قانون ازسوی مجلس نماینده گان تصویب شده بود.نظارت بین المللی را ازپروسه انتخابات با استدلال اینکه برخلاف مصالح ملی است،را برداشته است.

 

مخالفین می گویند : آقای فضل احمد معنوی دست نشانده زیرک رییس جمهورکرزی است وی نیزگفته است که نظارت بین المللی درانتخابات، مخالف قانون اساسی است وی دریک مورد نیزگفته بود که اصولا کمیسیون سمع شکایات امر،زاید است.معنوی چهره مرموزدرکمیسیون انتخابات درمورد قانون انتخابات،بی تفاوت است وی تنها به این جمله اکتفاءکرده است که ما طرح خود را به وزارت عدلیه داده ایم اما وزارت عدلیه متاسفانه آن را قبول ندارد وما زورمان به وزارت عدلیه نمی رسد.منتقدین به کمیسیون انتخابات وتعیین آقای معنوی ازسوی رییس جمهورکرزی می گویند : آقای معنوی نیزسیاست حذف احزاب را دنبال می کند وی ملایی است که مبنائا با دموکراسی حزبی مخالف است همه کارهای معنوی درمسیردموکراسی بدون حزبی وپالیسی حکومت است.نشستی که قراراست درارک دایرشود ماهیت ضد حزبی دارد دلیل مساله این است که کسی به نمایندگی ازحزب سیاسی، نه دعوت شده ونه می تواند به نمایندگی ازحزب خود شرکت نماید.جلسه ازسوی آقای خرم رییس دفتررییس جمهورکرزی،اعلام شده است وی ذریعه تلفون، افرادی را مطابق لیست تصویب شده درارگ،برای نشست فردا خبرکرده است.گفته شده است که نشست ارگ درمورد انتخابات کشوراست.انتخابات درسال 2014 برگزارمی شود اما همه تدابیربه این صورت گرفته شده که احزاب، نقشی درآن نداشته باشند زیراکه قوانین انتخابات براساس فکرمختلط به پارلمان فرستاده نشده است .عده ای هم می گویند که این قانون مختلط ازسوی حکومت نقض می شود.

 

امروزدریک گفتگوی با امرالله صالح رییس پیشین امنیت ملی ویکی ازرهبران جبهه ملی درمورد نشست ارگ،صحبت می کردیم درجریان بحث ایشان مساله احزاب را درسطح عام بررسی کرد.آقای امرالله صالح،روشنفکروسیاست مدارمطلع است وی درامورامنیتی افغانستان،اطلاعات درجه اول، را دارد.وی می گفت: احزاب دردنیا به سه دسته تقسیم می شود.احزاب سنگ ترازویی،احزاب ارمان گرا، واحزاب قدرت طلب. ایشان احزاب پله ای را ترجیح می داد. تعبیرایشان ازاحزاب پله ای این بود که درکارزارانتخاباتی احزاب قدرت مند برای کسب قدرت مبارزه می کنند وانرژی زیادی خرج می کنند ولی درنهایت امربه احزاب پله ترازویی، مراجعه می کنند زیرا پیروزی نهایی،تنها وتنها بستگی به حمایت آنها دارد به همین دلیل است که آنها هیچ انرژی را خرج نمی کنند وتنها باداشتن چندکرسی درپارلمان،باحزب مدعی قدرت، وارد گفتگو می شود وبه توافقاتی درسهم گیری قدرت باهم به تفاهم می رسند وبه این صورت حزب قدرت خواه رابه پیروزی می رساند.آقای صالح مثالی ازاحزاب کمونیستی اروپای غربی داشت.

 

 

 دسته دوم ازاحزاب،گروهای سیاسی آرمان گرا،هستند آنها برنامه ومرام درسیاست وحکومت دارند. قدرت وچوکی برای شان آن قدرت مهم نیست اما تحقق مرام برای شان فوق العاده اهمیت دارد حزب قدرطلب برای گرفتن قدرت به سراغ آنها می یایند وبه آنها تعهد می سپارد که خواسته ومرام شان را، تاحدی می تواند برا ورده نماید.احزاب آرمان گرا باحزب طالب قدرت به توافق می رسد وبه این ترتیب حزب سیاسی، برسراقتدارمی یاید وبه قدرت می رسد .اما دسته سوم ازاحزاب سیاسی تماما قدرت طلب هستند وبرای گرفتن قدرت ازرقیب خود دریک فضای دموکراتیک تا آخرین نفس مبارزه می کند گاهی مبارزات به اندازه نفس گیرمی شود که ممکن است رهبران حزب قدرت طلب درهنگام کارزاروکمپین انتخاباتی، اصولا خوابی نداشته باشند.امریکه درامرانتخابات آمریکا، شاهدآن بودیم.اوباما سه شبانه روزخواب نداشت البته خوابهای اساسی که یک انسان بصورت عادی به آن نیازدارد.مادراین گفتگوبه این نتیجه رسیدیم که این سه دسته احزاب با این خصوصیات درجوامع پیشرفته که به دموکراسی باوردارند،می توانند این کارها را، نمایند اما درافغانستان که ازاساس ،حکومت مخالف احزاب است ما هیچ یک ازسه گونه حزب را نداریم درمبارزات، اصولا به احزاب نقشی داده نمی شود.

 

این افراد واشخاص هستند که وارد میدان می شوند وبخاطرمصالح خود،کارمی کنند.درپارلمان افغانستان چرا نود پنج درصد برطبل بی طرفی می کوبد.این مساله ازخود دلیل دارد.زیرا آنها می دانند که با جدایی وبی طرفی می توانند وارد هرگونه معامله بخاطرمنافع شخصی خود شوند.درپارلمان افغانستان تعدادی زیاد با معرفی ،هزینه احزاب به پارلمان رفته اند اما حالا که وکیل شده، بدترین موضع گیری ونمک ناشناسی نسبت به همان حزبی که وی را به کرسی نشانده،دارد.زیرا وی می داند که منافع شخصی وی دراین نظام ضد حزبی دراین است که بی طرف وضد حزب شان باشد دربرخی موارد حکومت آنها را تشویق کرده که مخالفت تان راباگروه تان شدید ترنمایید وما به شما امکانات می دهیم.این مشکل بزرگ نظام سیاسی ما است که دموکراسی را می خواهد اما احزاب سیاسی را قبول ندارد.دموکراسی بدون حزب یعنی همین به همین دلیل است که دراین کشورهرگزدموکراسی رشد نمی کند زیرا که دموکراسی مادروقاعده ندارد دموکراسی قومی ،قبیله ای ومذهبی ازهمان نوع دموکراسی است که رییس مجلس ایران درموردتظاهرات مصرگفته بود" دموکراسی شتری"نیروهای حسنی مبارک بنام برقراری دموکراسی به تظاهرات میدان تحریربا شترحمله کرده بود واجتماع ملیونی مردم رابا حمله های شتری،سرکوب می کرد ایشان این صحنه را دیده وگفته بود" دموکراسی شتری" دموکراسی بدون حزب اصولا دموکراسی نیست این نوع رویه به هرحال جامعه رامتمایل وتبدیل به تبارگرایی قومی وقبیله ای ویا هرج مرج اجتماعی می کند. دموکراسی بدون حزب استعداد هرچیزشدن را دارد الا دموکراسی مردمی را.حکومت ما با این رویه های ضد حزبی به دنبال دموکراسی بدون حزبی درافغانستان است که آن همه چیزمی تواند شود بجزدموکراسی.

اول کشتار،دوم مصالحه

اول کشتار،دوم مصالحه

 

افغانستان سرزمینی که اهالی آن، اولویت را به خشونت وکشتارسپرده اند.گفتگوازمسایل متاخرمردم ما شده است.طالبان گروهیکه کشتارمردم را درصدربرنامه های خود قرارداده امروزدرولایت خوست منطقه ای بنام" سرگردان" بیش ازسی نفرراباانفجاربمبی، زخمی کرد وحال تعداد زخمیها،وخیم گزارش شده است.دوروزپیش دردانشگاه کابل، گروهی شش نفره وارد اطاقی می شوند ودونفرازمحصلان وهم درسان شان رابجرم اینکه مراسم عاشورا برگزارکرده اند،ازطبقه ای سوم خوابگاه به زمین می اندازند که یکی می میردودیگری زنده می ماند که حال معلوم شده است، مردن برایش خیلی بهتربوده است. زیرا وی برای همیشه ازدرس وزندگی مانده است وشاید هم قطع نخاع شده باشد.

 

امروزوقتیکه خبر زخمی شدن 36 انسان بیگناه را که درعملیات انفجارخوست مجروح شده اند،شنیدم با دوستان گفتم کشته شدن درافغانستان، بهترازمجروح شدن است.دومحصل پرتاب شده ازطبقه ای سوم آنکه کشته شده خوب راحت شده است اما اینکه زنده مانده با یک عمرمصیبت باید زندگی کند.مجروحان حادثه انفجاروانتحار، رنجش بمراتب ازکشته شده های حوادث می باشند.طالبان گفته اند که می خواهند با آمریکاییها مذاکره نمایند این مطلب را تحلیل گرطرف دار طالبان، جناب وحید مژده اعلام داشته است وی می گوید ازسمیناری درمورد افغانستان درقطربرگشته ودرآنجا سید طیب آقا وشیرمحمد استانکزی وآقای هوتک را دیده است.طیب آقا مسئول تیم مذاکره کننده طالبان، با مامورین آمریکا است وی همراه آقای هوتک ومولوی شیرمحمد استانکزی وچند تن دیگربرای مدت ده ماه، مذاکرات با مامورین آمریکا را، پیش می برد وسرانجام درماه مارچ 2012 جریان مذاکره را قطع کرد وآن را بی حاصل دانست وحید مژده می گوید: طالبان حالا حاضراند که گفتگوهای شان را با آمریکا ازسربگیرند وحید مژده می گوید درکنفرانس چهره های مهمی ازطالبان حضورداشته اند مولوی وکیل احمد متوکل وزیرخارجه زمان طالبان ملا ضعیف سفیرطالبان درپاکستان وچند تن دیگرازمقامات طالبان درکنفرانس قطرحضورداشتند.

 

صلاح الدین ربانی رییس شورای عالی صلح، ده روزپیش ازاین درپاکستان رفت وحاصل مذاکرات وی رهایی نه نفرازطالبان اعلام شد که درمیان آنها نام انورالحق مجاهد فرزند مولوی خالص ملا نورالدین ترابی وزیرعدلیه طالبان ومولوی جهانگیر،گرفته شد آنها درپاکستان آزادشده اند وگفته شده که همه به خانه های خود درپاکستان رفته اند وزیرنظراستخبارات پاکستان قراردارند.آگاهان مسایل کشورمی گویند آنچه که درپاکستان روی داد یک قصه مفت استخباراتی بیش نبود وافغانستان آزاد شده ها را نمی شناسد ونه می داند که آنها درکجا هست ونه آنها درلیست مورد نظرهیئت افغانستان قرارداشتند.علیرغم این تحولات بازهم می بینیم که اولویت کشتاربجای اولویت مصالحه وگفتگو، بقوت خود باقی است.همزمان با حضورهیئت افغانستان درپاکستان وبحث آزادی چند زندانی طالب که معلوم نبود به چه جرمی گرفتارشده بود ولی گفته شده که اززندانهای پاکستان رها شده اند.علیرغم اینکه شورای کویته سفرهیئت افغانی را برای اولین بار مورد تایید قرارداد وگفت که پیشنهادات هیئت صلح افغانستان مورد بررسی است ولی بازهم می بینیم که ذره ای درسیرکشتارطالبان،تغییرایجادنشده است.

 

طالبان همزمان با حضورهیئت صلح درپاکستان وپس ازآن،مسبب چندین انفجاردرافغانستان گردید.عملیات انتحاری هفتم محرم رابه دوش گرفت انتحاری طالب با لباس پولیس می خواست بمبهایش را درجای منفجرنماید ولی پیش ازرسیدن به مقصد ازپای درآمد ولی بازهم تلفاتی را درپی داشت.درغزنی طالبان کامیونی را پرازمواد منفجره کرده که گفته شده است مقدارآن 1600 کیلوگرم بوده است این مواد رابرای کشتارعزاداران روزهای عاشورا،تهیه کرده بود دوانتحاری که خطرناک ترین موادانفجاری را دروسکتهای شان جابجا کرده بود درمنطقه ای سروبی دستگیرمی شوند.همه این موارد نشان می دهد که اولویت کشتارهم چنان درمتن استراتژی طالبان قراردارد.طالبان تازمانیکه ازجنگ خسته ومایوس نشود وبن بست جنگ را قبول نکند،هرگزدست ازکشتاربرنمی دارند.اول کشتارباید به بن بست برسد وآنگاه وارد مصالحه شد.طالبان کشتارمردم را کنارنگذاشته ودرهرفرصتی عملیات انتحاری وانفجارات شان را، سازماندهی می کنند.عملیات امروزخوست وده ها عملیات دیگرتازمانیکه شرایط آب وهوا زمستانی برای شان اجازه دهد،را انجام می دهند.

 

انگیزه های دیگری نیزوجود دارد که آنها واستخبارات حامی شان را وادارمی کنند که اولویت کشتار را حفظ نماید.نیروهای بین المللی ظاهرا خیلی پیش ازموعد مقررازافغانستان بیرون خواهد شد.امروزروزنامه های غربی نوشته بود که آمریکا تلاش دارد که نیروهای نظامی شان را به حد اقل درافغانستان برساند ودیگراینکه به خروج نیروها ازافغانستان،سرعت ببخشد.جان آلن فرمانده ناتودرافغانستان، پیش ازکناره گیری ازفرماندهی نیروهای ناتووآمریکا،طرح پیشنهادی خودرابه کنگره آمریکا ارایه می کند.جنرال آلن احتمالا از38 هزارنیروی آمریکایی که درافغانستان حضوردارند،بخش بزرگی ازآنها را پیش ازسال 2014 ازافغانستان بیرون خواهد کرد.جنرال بعدی آقای جوزیف دانفورد که بجای آلن تعیین شده نیزاین پروسه را به پایان می رساند.گزارش نیویورک تایمز نشان می دهد که حداکثرنیروی آمریکایی که درافغانستان باقی بماند ازده هزارنفرهرگززیاد ترنیست.برخی به حدس گمانهای تا سقف هزارنفررا نیز،اشاره کرده اند.همه این مسایل این نکته را آشکارمی کند که نیروهای بین المللی درافغانستان به حداقل ممکن تقلیل می یابد.

 

ماموریت این نیروها،مشارکت درجنگ با طالبان نیست آنها برای شان یک ماموریت را درنظرگرفته اند وآن مقابله احتمالی با سازمان القاعده است.حضورنیروهای آمریکایی حال با هرعددی که باشد تنها وتنها بخاطر مقابله با القاعده است ونه درگیرشدن با طالبان.ماموریت دیگری که برای آنها گفته شده است، مساله آموزش ورهنمایی نیروهای افغان درجنگ با طالبان وشورشیان می باشد ومساله سومی که به آن اشاره شده موضوع تجهیزولوجستیک به نیروهای افغانستان است وچهارمین مساله که برای آنها پس ازسال 2014 درنظرگرفته شده،مساله آموزش می باشد.این ها موضوعاتی که برای نیروهای اندکی آمریکا که درافغانستان می مانند،مدنظرگرفته شده است البته تاکنون کاخ سفیدازجنرال جان آلن نخواسته است که طرح حضورنیروهای آمریکا پس ازسال 2014 را برای کاخ سفید ارایه نماید اما این مساله به کوتاه ترین زمان ممکن ازوی خواسته می شود.آلن علیرغم مشکلات که ازناحیه روابط مشکوک وی باخانم جیل کیلی بمیان آمده ،ماموریتش برای مدتی درافغانستان تمدید می شود وبیست هزارنامه که به خانم جیلی کیلی فرستاده ،دلیلی برخلاف کاری وی تاکنون دانسته نشده است اماآگاهان امورگفته اند که قطعا ازمیان بیست هزارنامه که به خانم کیلی فرستاده،موضوعات روابط عاشقانه جنرال ماموردرافغانستان، برملا می شود.

 

جنران جوزیف دانفورد فرمانده که جانشین آلن می شود،اطلاعات گسترده ای ازافغانستان ندارد وگفته شده ماموریت وی درافغانستان،جنگی نیست. وی باید سازماندهی نماید که چه گونه 68 هزارنیروی آمریکایی ازافغانستان بسلامت بیرون شوند ودیگراینکه چه اندازه نیرو درافغانستان را نگهدارد ازهم اکنون آقای گانترکتز سخنگوی ناتو اعلام داشته است که برخی پایگاه نظامی ناتو،یا بکلی درافغانستان منهدم می شود وآن بخش که برای نیروهای افغانستان،مفید باشد دراختیارشان گذاشته می شود وی گفته است که تاحالا250 پایگاه دراختیارنیروهای افغانستان گذاشته شده ویا بزودی می شود.طالبان واستخبارات همه این فعل وانفعالات را، به دقت مطالعه می کنند ومی دانند که درکشورچه می گذرد به همین دلیل است که گفتگوها رابه بازی گرفته واهمیتی برای آن قایل نیست آنها مصالحه را مطرح کرده .آقای وحید مژده تحلیلگرطرف دار طالب خلاف نگفته است.طالبان ازمذاکره با آمریکاییها سخن گفته اند اما اولویت کاری شان مذاکره نیست."اول کشتاردوم مذاکره " درواقع استراتژی طالبان درحال حاضرمی باشد.البته این مساله گذشته ازخصلتهای جنگ طالبانه وخشونت آمیزطالبان،ریشه استخباراتی دارد.استخبارات به آنها بعنوان سرمایه قابل استفاده پس ازسال 2014 می نگیرد.به همین دلیل است که مساله مذاکررا عملا جدی نگرفته است.

 

دوستی می گفت: درمنطقه ای ما دوقبیله با هم بخوبی وارد جنگ می شدند وتلفات زیادی به هم دیگروارد می کردند وخانه های هم دیگر راخراب ودرمواردی به آتش می کشیدند اماآنها پس ازاین همه جنایت،وارد مذاکره می شدند.اول جنگ بعد مذاکره برای صلح،رویه مردم این درمنطقه شده بود.وی می گوید : طالبان مثل مردم منطقه ما عمل می کنندآنها می جنگند وتازمانیکه بتوانند پروسه جنگ را ادامه می دهند ومثل مردمان قریه ما وقتیکه بخوبی خسته شد آنگاه به اولویت صلح تن می دهند. درحال حاضراولویت طالبان جنگ وکشتاراست نه مصالحه مذاکره.خروج نیروهای خارجی آنها را بخوبی وسوسه کرده که برنده جنگ بیش ازیک دهه ای کشورشده اند.صلح درحال حاضراولویت برنامه های طالبان نیست.جنگ، اصلی ترین برنامه آنها می باشند آنها می گویند خارجیها،درافغانستان شکست خورده اند وحال ازافغانستان خارج می شوند.امریکه رییس دفتررییس جمهوربا روزنامه وال استریت جرنال به آن اشاره کرده است وی نیز اعتقاد دارد و گفته است که خارجیها وآمریکاییها درافغانستان شکست خورده اند.زبان مشترک آقای خرم با طالبان،سبب اعتراضات وانتقادات به وی شده است.

 

طالبان برنامه های جنگ را برای تصاحب کشور،ادامه می دهند اما اینکه بتوانند با جنگ درافغانستان مسلط شوند این مساله دیگری است.مردم عموما معتقد هستند که طالبان نمی توانند با زورافغانستان را، به تصرف خود درآورند اما درعین حال مردم باوردارند که جنگ متاسفانه به زودی خاتمه نمی یابد زیرا اولویت استراتژی طالبان وحامیان شان جنگ  است اول کشتار، دوم مصالحه درحقیقت استراتژی طالبان شده است ودرحال حاضرمادرفازاول قرارداریم وبه فازدوم نرسیده ایم.

گانترگتزوخرم

گانترگتزوخرم

 

آقای عبدالکریم خرم رییس دفترآقای کرزی دریک گفتگوی با روزنامه وال استریت جرنال گفته است: که نیروهای آمریکا درافغانستان شکست خورده اند.اظهارات رییس دفتر،رییس جمهور،باعکس العمل فوری آقای گانترگتز سخنگوی ایساف درافغانستان، مواجه شد.آقای گانترمی گوید: ما شکست نخورده ایم وما درافغانستان نیروهای شورشی را با شکست وهزیمت روبرو کرده ایم.اظهارات متفاوت ومتضاد دومقام برجسته داخلی وخارجی درموردجنگ افغانستان،چندان برای مردم افغانستان،خوشایند نیست.

 

آقای خرم رییس دفتررییس جمهورکرزی به ناکامی وشکست آمریکا وناتودرافغانستان اشاره می کند وی تاکید دارد که آنهادراین یازده سال کاری برای جنگ افغانستان نکرده است وحالا شکست خورده ازافغانستان خارجی می شود.آقای خرم می گوید: طالبان دوباره درافغانستان،زنده وفعال شده اند.اما گانترمی گوید: طالبان با شکست سختی ازسوی نیروهای ناتو،روبروشده اند ودرحال حاضرهشتاد درصد خاک افغانستان درکنترل نیروهای افغانستان قراردارد وتا سال دوهزارچهارده تمامی افغانستان درکنترل نیروهای امنیتی ونظامی افغانها قرارمی گیرد واین شکست نیست.آقای گانتربرای اثبات ادعای خود می گوید: درشرایط فعلی افغانستان ازامنیت خوبی برخورداراست.امریکه نیروهای امنیتی افغانستان نیزبه آن اعتراف دارند ومی گویند: افغانستان درحال حاضردرکنترل نیروی های افغانستان می باشند وشرایط امنیتی ازهرزمانی بهتراست.امنیت مراسم عاشورا ودستگیری تروریستهای انتحاری با1600 کیلوگرام مواد انفجاری درغزنی که برای انفجارمراسم عاشورا،تدارک شده بود وهمینطوردستگیری دوتروریست انتحاری با خطرناک ترین مواد انفجاری درناحیه سروبی،دلایلی موفقیت وتوانایی نیروهای امنیتی کشوردانسته شده است.

 

بدون تردید،برگزاری مراسم باامنیت کامل درهمه شهرهای افغانستان،گفته های گانترسخنگوی ایساف ادعاهای نیروهای امنیتی افغان را تایید می کند.منتقدان می گویند :آقای خرم دراستدلال خود بامحاسبه ایدلوژیک ونفرت ازغرب،سخن گفته است.آقای خرم یکی ازجنجالی ترین سیاست مداردراطراف رییس جمهورکرزی شناخته شده است.وی زمانیکه دروزارت اطلاعات وفرهنگ بعنوان وزیرکارمی کرد،نیزجنجالهای زیادی را برپاکرد ازوی رسانه های کشوروخارجی نقل قول می کند که آقای خرم دریک مورد درمورد"دموکراسی" نظرداده وگفته است: قصه ای دموکراسی درافغانستان یک قصه ای مفت است.این جمله را بارها خوانده ایم  که آقای خرم گفته است: دموکراسی قصه ای مفت  است.البته درهیچ جای این سخن که به ایشان نسبت داده شده،ازسوی آقای خرم تکذیب نشده است.اظهارات فاروق وردک وزیرمعارف خیلی شباهت به اظهارات آقای خرم دارد وهردوشخصیت به لحاظ فکری با مایه های ایدلوژی واحدی سخن می گویند.این دوشخصیت سیاسی آقایان عبدالکریم خرم وفاروق وردک، مخالفان کمی ندارند جامعه مدنی نسبت به اظهارات این دومقام حکومتی ،بسیارحساس می باشد.البته آقای خرم به مراتب نسبت به آقای وردک ،درلایه های ازجامعه مدنی مشکل دارد. به همین دلیل است که آنها گفته اند اظهارات آقای خرم درمورد نیروهای بین المللی وشکست آنها درافغانستان،ناشی ازموضع خصمانه وی دربرابرخارجیها می باشد.

 

نوع عکس العمل بسیارسریع آقای گانترگتز،نیزاین مساله را تایید می کند که آقای گانترسخنگوی ایساف نسبت به اظهارات آقای خرم، خیلی زود واکنش نشان داده وبا قاطعیت اعلام می داشته است که نیروهای بین المللی، مخالفان را درافغانستان با شکست روبروساخته اند وی گفته است که هشتاد درصد امنیت افغانستان دراختیارنیروهای افغانستان می باشد.آقای گانترگتزبه این مساله نیزتاکید می کند که درسال 2014 افغانستان 352 هزارنیروی آموزش دیده خواهد داشت وامنیت افغانستان تماما دراختیارنیروهای افغانستان قرارمی گیرد.اما اقای خرم با روزنامه وال استریت جرنال با صراحت گفته است که نیروهای آمریکا درافغانستان شکست خورده اند وطالبان دوباره زنده وفعال شده اند.مخالفان آقای خرم می گویند: که اظهارات وی ازدوجهت اشکال دارد یکی اینکه ایشان ازموضع ایدلوژیک با غرب برخورد دارد وهمه اموررا یا سیاه ویاسفید می بییند ودیگراینکه اظهارات وی برخلاف باورنیروهای امنیتی افغانستان می باشد. نیروهای امنیتی شکست خود دربرابرتروریستها را قبول ندارند آنها مثل آقا گانترگتزمعتقد هستند که دربرابرتروریستها،شکست نخورده اند.

 

البته درگفته های آقای خرم اشاره به ضعف وناتوانی نیروهای افغانستان نشده است وی گفته است که نیروهای بین المللی درافغانستان ناکام بوده وکاری انجام نداده وطالبان دوباره زنده شده اند اما گانترمی گوید: نیروهای افغانستان به لحاظ کمی به 352 هزارنفرمی رسد وما آنها را آموزش می دهیم هشتاد درصد امنیت افغانستان را دراختیاردارد ودرسال دوهزار2014 تمام امنیت را به دوش آنها می سپاریم واین شکست نیست.نیروهای افغان هم شکست خودرا قبول ندارند.گذشته ازاینکه تفاوت آشکاری بین گفته های آقای خرم وگانترگتزوجود دارد ونیروهای افغانستان هم خودرا دربرابرتروریستها،شکست خورده نمی دانند.منتقدان آقای خرم می گویند : اظهارات رییس دفتربا روحیه ای ملی سازگاری ندارد.مخالفان ایشان استدلال می کنند: روحیه ملی این است که نیروهای امنیتی نباید وبه هیچ صورت،تضعیف شود واظهارات آقای خرم به یک معنی، تضعیف روحیه نیروهای امنیتی را نیزبا خود دارد.مخالفان وی همیشه ازگفته های وی برداشت های این چنینی را دارند آنها هرگزاین جمله را ازیاد نبرده اند که آقای خرم دموکراسی را قصه ای مفت خوانده است.

 

اظهارات اخیرایشان با روزنامه ای وال استریت جرنال نیزبا وکنشهای زیادی درسایتها روبروشده است وهمان سه مساله رادرمورد گفته ایشان، هایلایت وبرجسته کرده اند.آنها می گویند: اظهارات ازموضع ایدلوژِی نفرت باغرب است.دیگراینکه مخالف با اعتقادات نیروهای امنیتی افغانستان می باشد که هرگزشکست خودرا دربرابرتروریستهای طالب قبول ندارند وسوم اینکه واقعیت امرموفقیت نیروهای امنیتی را نشان می دهد وخلاصه اینکه اظهارات آقای خرم به یک نحوی با روحیه ملی،هم خوانی ندارد.آقای گانترگتزبی تفاوت ننشسته وازنیروهای ناتو وازتوانایی نیروهای افغان دفاع کرده وسخنان آقای خرم را به شدت رد کرده است.مخالفان این شخصیت جنجالی دردستگاه رییس جمهور،به نکات دیگری هم اشاره دارند ومی گویند: درگیری وبرخورد وی با یک مقام وزارت امورخارجه درارک ریاست جمهوری نیزکار،نادرستی بود وگفته شده که این برخورد درحضورجنرالهای خارجی صورت گرفته است.گفته های آقای خرم این بارنیزهمانند اظهارات پیشین وی با واکنش های روبروشده است.

 

آقای خرم بجای عمرداوودزی، ریاست دفتررا بعهده گرفته است.آقای داوود زی سفیرافغانستان درپاکستان می باشد ایشان هم چهره جنجالی دستگاه حکومت رییس جمهورکرزی شناخته شده است.این سه شخصیت آقای خرم،فاروق وردک وعمرداوودزی ازجنجال برانگیزترین مهره های حکومت دررسانه های حقیقی ومجازی دانسته شده اند البته آنها تاثیرگزارترین وبا هوش ترین هم هستند وبه همین علت است که سخنان آنها باواکنشهای شدیدی روبروی می شود.برخی هم گفته اند که گذشته ازهنرهای که هریک درسیاست دارد،مساله اساسی دراقتدارآنها،تیمی بودن وهم فکربودن شان هستند آنها به علاوه کسانی دیگری درنظام، بصورت یک تیم عمل می کنند.البته کسی ازروابط درونی آنها ومیزان رفاقت شان اطلاعی ندارد ولی آگاهان سیاسی به دوعامل درمورد این سه شخصیت اشاره می کنند وآن را دلیل بافت متشکل وتیمی آنها گرفته اند یکی اینکه هرسه نفرسابقه کاردرحزب اسلامی به رهبری آقای حکمتیاردارند این مساله دوسال پیش ازاعضای هیئت حزب اسلامی که برای گفتگو، وارد کابل شده بود،سئوال شد آنها گفتند که قبول داریم اعضای حزب اسلامی درحکومت ،نقش مهمی دارند آنها با استعدادهای خود به این موقعیتها دست یافته اند ونمایندگی ازدیدگاه حزب نمی توانند.

 

اعضای هیئت حزب اسلامی به رسانه ها گفتند: که ما،حامل دیدگاه حزب اسلامی برای حل بحران افغانستان هستیم وما طرح شانزده فقره ای را به مقامات حکومتی ارایه کرده ایم. اعضای هیئت می گفتند که ما به رییس جمهورکرزی گفته ایم اگرتمام ارک ازاعضای حزب اسلامی پرشود بازهم نمی توانند دیدگاه حزب اسلامی را بیان نمایند.آنها مشخصا به آقای فاروق ورد اشاره داشت که وی ازاعضای ارشد حزب اسلامی نیست ولی با استعداد خود به این مقام حکومتی دست یافته است.درمورد آقایان خرم وداوود زی نیزگفته شده است که آنها ازاعضای حزب اسلامی می باشند اما ازخود آنها سخنی دررد ویا تایید این مساله شنیده نشده است.آقای خرم درموردی گفته بود که با تشکیلات محاذ ملی کارکرده است.آنچه باعث ،قضاوت یک پارچه درمورد آنها شده، موضع گیری یک پارچه ومتحد آنها با مسایل سیاسی کشوراست.هرسه نفربگونه ای حرف می زنند که هیچ اختلاف دردیدگاه شان دیده نمی شوند.مثلا درمورد طالبان چه کسی قادراست بگوید که تفاوت بین نظرات آنها وجود دارد. درمورد نیروهای خارجی هم نظرات واحدی دارند.سخنان آنها خیلی نزدیک به هم ابرازشده است وبه همین علت گفته شده است که آنها بصورت یک تیم عمل می کنند واین مساله باعث اقتداربی چون وچرای آنها درنظام سیاسی افغانستان شده است.

 

تردید نداشته باشیم، مقتدرترین آدمهای ارک آنها هستند.عکس العمل سخنگوی ناتودرمورد اظهارات آقای خرم، ناشی ازقدرت وتاثیرگزاری وی درحکومت است والا این نوع صحبتها هرروزدررسانه های آزاد کشورمی شود ایا کسی به آن گوش می دهد ویا عکس العمل نشان می دهد، نه وهرگز. همینکه  موضع گیری آقای خرم ازسوی گانترگتزبا واکنش سریعی روبرو می شود این دلیل اقتدارواهمیت وی ودوستانش دردستگاه حکومت است.