نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

سواربرکشتی نوح ،استرالیا می رویم

سواربرکشتی نوح ،استرالیا می رویم

 

دریک علمیات انتحاری، چندتن ازمردم افغانستان کشته می شوند.یکی ازقربانیان که هیچ حساب وکتابی نداشت وبرای امرارمعاش خود وخانواده پرجمعیت خود، ازهیچ ایثاری،دریغ نمی کرد.قربان نام داشت. وی برای کاربه ولایات مختلف افغانستان،سفرکرده بود. درمسیرمیدان شهروکابل چند تن ازدوستانش را طالبان درماه مبارک رمضان،سربریدن.قربان ازصحنه های خونین منطقه ای جللیز،به شدت هراس داشت وهمیشه کابوس چهارنفرازدوستانش را که دربیست هفتم ماه مبارک رمضان،توسط طالبان،ذبح شدند،شبها باخود داشت.قربان درکابل کاری که بتواند،زندگی وی وخانواده اش را،تامین نماید بدست نیاورد.دیگرهرگزنمی خواست ازمیدان طرف هزاره جات سفرنماید. این بارتصمیم گرفت طرف ولایت غزنی برود.

 

وی همراه با چندنفر ازدوستانش دریکی ازقرارگاه اردوی ملی افغانستان کار،برای خودشان، دست پاکرده بود اما همیشه نگران رفت آمد خود به کابل بود.وی خاطره کشته شدن رفقایش درمیدان شهرراهرگزازیادنمی برد.قربان صاحب چهارفرزند بود همسر، پدرومادر ویکی دوخواهربرادرکه درمکتب ودانشگاه درس می خواندند،همه زندگی آنها، وابسته به کارقربان بود.چندنفرازدوستانش به استرالیا رفتند وازشهرسدنی برایش عکس فرستاده وروزگارش را تعریف کرده بودند.قربان بادیدن عکسهای رنگارنگ دوستانش دراسترالیا، به وجد می آمد وهمیشه درفرصتهای بیکاری به آن تصاویرنگاه می کرد وگاهی هم اشک می ریخت وزمانی هم با خود می گفت: خوش بحال تان که ازدست جنگ، فقروگرسنگی نجات یافته اید.قربان فکراسترالیا را داشت ومی خواست به هرقیمت که شده خودش را روزی به استرالیا برساند.وی همیشه دعامی کرد وبعد ازنمازدعا می کرد که به استرالیا برود.اودرعاشورای سال گذشته نذرکرده بود که درمراسم عاشورای حسینی شرکت نماید ودرزیارتگاه ابوالفضل همراه دیگر عزارداران،با عشق وآروزو،شرکت کرد اما درظهرعاشورا درمحوطه زیارتگاه دریک عملیات انتحاری ازسوی طالبان،با جمع کثیری اززایران، به شهادت می رسد.

 

قربان، این انسان مظلوم ووارسته که منبع درامد همه اعضای خانواده بود با انفجارمرگبار،ظهرعاشورا درمیان هشتاد نفردیگربه شهادت رسید.وی هیچ کاری خلافی درزندگی خود، نکرده بود تازنده بود برای تامین زندگی خانواده اش،تلاش می کرد وی برای پیداکردن کار،اکثرولایات افغانستان را، راه رفته بود  همان گونه که بیان شد،آخرین ولایتی که کاربرای خودش دست پاکرده بود، دریک پایگاه مربوط به اردوی افغانستان درولایت غزنی بود.قربان با همراه چهارنفردیگرازدوستانش دراین پایگاه کارمی کرد. وی هوایی رفتن به استرالیا را همیشه با خود داشت. عکسهای دوستانش وسوسه آتشین دردل وی ایجاد کرده بود وبه همین دلیل درروزعاشورا، درجمع عزاداران حسینی به زیارتگاه ابوالفضل درمراد خانی رفته بود.انتحاری طالب، وی را همراه با جمع کثیری به شهادت رساند.راویان اخبارپس ازمرگ وی،چنین نقل کرده اند که جبریل وی را مستقیما به بهشت می برد.قربان درجمع بهیشتیان،درفکربازماندگانش بود وی لحظه ای همسرمهربان،فرزندان دلبند،پدرومادرپیروخواهربرادرش را حتی، دربهشت فراموش نکرد.قربان با اعتقادات خود دربهشت، زندگی می کرد وبه استاد مزاری بسیارعلاقه داشت زیرا وی روزهای دشوار سال 1373 را درکابل ازیاد نبرده بود.قربان دربهشت آرام نداشت وآرامش دیگربهیشتیان را نیزگرفته بود.

 

سه مساله مهم دربهشت، خاطروی را پریشان ساخته بود. موضوع اول فکرخانواده وبازماندگانش بود وعادت کرده بود که با تهیه پول ازبابت کارگری، برای آنها آب ونام تهیه نماید. خرج دانشگاه خواهرانش را می داد وهزینه رفتن مکتب برادرانش را،می پرداخت. وی دوست داشت که برای پدرومادرپیرش لباس بخرد.دربهشت ذره ای این مسایل، وی را آرام نمی گذاشت وآرامش بهشت برایش چندان لذت بخش نبود.

 

مساله دوم اعتقادات وی بود. قربان همیشه با عقاید خود زندگی کرده بود ویادگرفته بود که درافغانستان، دارای حقوق شهروندی است. وی بخوبی یاد گرفته بود که دارایی، حقوق انسانی وشهروندی درافغانستان می باشد زیرا وی می دانیست که نیاکانش برای این خاک چه قدر،زحمت کشیده وبا خون خود ازتمامیت ارضی افغانستان دفاع کرده است وبرای رسیدن به این هدف، راه ورسم  مزاری را،برگزیده بود وی دربهشت عکسهای مزاری ودیگرشهدایی، را که دوست داشت،نصب کرده بود.قربان تعصبات سیاسی ودینی اش را دربهشت، نیزکنارنگذاشته بود.برخی ازتصاویررا شکسته بود وبجای آن عکس شهدای مورد نظرش را نصب کرده بود.رفتاروی موجب ناراحتی، دیگربهیشتیان شده بود وهمه ازدست وی شاکی بودند.قربان، بخاطر خانواده وبازماندگانش،آرامش نداشت. وی دربهشت هم کارهای که دردنیا انجام داده بود،همان کارها را بخاطرباورهای اعتقادی اش انجام می داد وی  بخوبی،ثابت کرده بود که بخش ازوجود آدمی را ،همان باورهایش،شکل می دهد.وی دربهشت با عقاید خود زندگی می کرد.

 

مساله سومی که برای وی خیلی مهم بود، مساله رفتن به استرالیا بود وی تمام اروزویش این بود که خودرا به استرالیا برساند سفراسترالیا ،مرتبط می شد به زندگی وی.افغانستان درزمان حکومت رییس جمهورکرزی،با دومشکل فقروامنیت،روبروشد. مردم دراین دوره نیزبه اقصی نقاط ازجهان،آواره شدند.دوستان قربان عموما طرف استرالیا گریخته وبرخی درمیان دریا غرق شده وعده ای هم خودرا به استرالیا رسانده بودند.وی دربهشت خبرمی شود که پیام بران الهی حضرت موسی،حضرت عیسی وحضرت نوح ودیگراولیاء الله دربهشتی که وی وارد شده، زندگی می کنند. وی به سختی یک روزموفق می شود به زیارت حضرت موسی علیه السلام، برود وداستانهای که درباره آن پیامرخدا، شنیده بود، همان داستانها را اززبان خودش بشنود.قربان درگفتگوبا حضرت موسی این بخش اززندگی حضرت موسی علیه السلام، برایش جالب بود.وی ازرسول خدا خواهش می کند که داستان مبارزه اش با فرعون را برایش تعریف نماید.وی دردنیا داستانهای زیادی ازمبارزات حضرموسی علیه السلام با فرعون را، شنیده بود وخودش با سرمشق اززندگی حضرت موسی دربرابرفرعونیان زمانش ،مقاومت ومبارزه می کرد.قربان ازحضرت موسی علیه السلام می پرسد که مردمش همانند مردم مصر،زیرسلطه فرعونیان زندگی می کنند.دریک مورد وی گفت: فرعون افغانستان دریک مقطع تاریخ، تا 62 درصد ازتبارش را به جرم اینکه به حکومت فرعون نه، گفتتند،قتل عام کرد.زنان ودخترانش را اسیرکرد وبه همه دنیا بعنوان برده وغلام فروختند.

 

قربان، درادامه داستانش اشاره به فرعون یک چشم داشت که پیروانش، مردم را درهرجا،می کشند وی فتوا داده که مخالفانش را با انفجار،انتحار،بکشند آنها وسکتهای را به کمرشان می بندند وخودرا منفجرمی کنند ازجمله درزیارتگاه ابوالفضل همین کاررا کرد که من نیزدرمیان، زایران حسینی بودم.انتحاریون می گویند که ما  بافرمان، فرعون یک چشم خود، مردم را می کشیم و به جنت می رویم.قربان می گوید: اما ازمدتی که حضرت، جبریل مرا اینجا آورده، من یک نفرازپیروان فرعون یک چشم را دربهشت نمی بینم.حضرت موسی علیه السلام می فرماید: آنها پیروان فرعون هستند وبهشت جای فرعون وفرعونیان نیستند.همه آنها درقعرجهنم گرفتارشده اند.قربان، با ذکرداستانهای ازشهرکابل وازخاطرات دوران اشغال شوروی وازظلمهای که درغرب کابل درحق مردمش رواداشته شد،با نبی خدا صحبت کرد.وی ازجنایات فرعون یک چشم بسیارنالید وگفت این جنایت کار،دستورداده که حتی به طفل مردم ،هم رحم نکند.درقندهارچهارماه پیش یک کودک دوازده ساله را گرفت وآن طفل مظلوم را گردن زد.جرم این کودک این بود که برادرش درپولیس ملی افغانستان،انجام وظیفه می کند.حضرت موسی علیه السلام می فرماید: فرعون زمان من ،به جرم اینکه مرا بکشد ومنجمانش گفته بودند: که کودکی دربنی اسراییل بدنیا می آید که تاج وتخت فرعون را سرنگون می کند.فرعون با پیش بینی منجمانش دستورداد که زنان بارداربنی اسراییل را شکم های شان را ،بدرند وکودکانش اگرپسرباشند بکشند.

 

قربان می گوید: شبیه این کاردرسراسرافغانستان،توسط فرعون زمان ما،صورت می گیرد.وی خود را نماینده خدا درزمین می داند ومی گوید: من امیرالمومنین هستم.پیروان فرعون یک چشم، چندروزپیش درولایت کاپیسا یک دخترنوجوان را که بچه های مردم را واکسن می کرد،به صورت فجیعی وی را،به قتل می رساند. آن طفل دوازده ساله را که گفتم سه ماه پیش، سربریدند.درماه مبارک رمضان سالجاری، بیست سه نفر ازمسافران را، ازماشین پیاده کرده وهمه شان را سربریدند.قربان می گوید: همین دیروزخبرشدم که رییس امنیت ملی افغانستان آقای اسدالله خالد را، مورد حمله قرارداده که ایشان به شدت زخمی شده است.پیروان فرعون یک چشم ما،اسلحه های را درکشورهمسایه می سازد که نسبت به اسلحه فرعون زمان شما، بسیارپیشرفته است وصدها نفررا دریک چشم بهم زدن، پاره پاره می کنند.من درزیارتگاه ابوالفضل همراه با هشتاد نفردیگر،تکه تکه شدم.تصویرظهرعاشورا درزیارتگاه ابوالفضل،دنیارا تکان داد وآقای حسینی عکاس این صحنه،برنده بهترین تصویرسال،شناخته شد.هشتاد نفرکشته وبیش ازصدنفردیگرزخمی شدند.قربان ازحضرت موسی علیه السلام، خواهش می کند که همان عصای فرعون شکنش را به وی بدهد وبرای نابود کردن فرعون یک چشم به آن احتیاج دارد.

 

روزی دیگر،قربان بدنبال حضرت نوح علیه السلام ،را ه می افتد چون شنیده بود که وی کشتی دارد که هرگزدرآب واقیانوس غرق نمی شود. وی با خود فکرمی کند که این کشتی را باید ازحضرت نوح گرفت زیرا اشد ضرورت به آن دارد.راه استرالیا بسیارخطرناک می باشد وتعداد زیادی به دلیل خرابی کشتیها،غرق آبهای استرالیا شده اند.قربان همان گونه که به طرف پایگاه واقامتگاه حضرت نوح علیه السلام روان بود،ناگهان با چهارنفرازهمکارانش که درپایگاه پولیس امنیت ملی درغزنی، کارمی کرد،روبرومی شود وباگرمی آنها را درآغوش می گیرد وازدیدن دوستانش خیلی خوشحال می شود.قربان ازدوستانش می پرسد چطور شدکه به بهشت آمدید.آنها گفتند که درهنگام مرخصی جمعه،طرف خانه می رفتیم درمسیرراه طالبان، مارا ازماشین پیاده کردند وپس ازاینکه برای شان مشخص شد که ما درپایگاه پولیس کارمی کنیم، همه ما را ازدم تیغ گذراند واین شد که به اینجا آمده ایم.آنها گفتند که ما با تلفن اتصالات، به خانواده های مان، تلفن کردیم وگفتیم که ما طرف کابل می یاییم. تلفنهای ما، تمام شد که ناگهان چند طالب مسلح را ه را برماشین، درناحیه ولسوالی اندرغزنی بست وما را ازماشین پیاده کرد وپس ازاینکه روشن شد، ما کارگران قرارگاه هستیم،با کارد وبرچه، ما راکشتند وسرهای مارا ازتن ما جدا کردند.

 

قربان، کمی اشک می ریزد ودلش برای خانواده اش وخانواده ای دوستانش،به شدت تنگ می شود. خصوصا اینکه همه آنها منتظرآمدن عزیزان شان ازغزنی به کابل هستند. زیرادوستان قربان پیش ازگرفتاری، به خانواده شان خبردادند که ما طرف خانه می یاییم.قربان می گوید: بیایید برویم دراقامتگاه حضرت نوح علیه السلام وازوی بخواهیم که مارا کمک نماید وکشتی شان رابما بدهد.کشتی نوح ،گرانتی شده است وبا سواربه آن، همه ما صحیح وسالم به استرالیا می رسیم.همه می روند به محضرنوح علیه السلام وهرکدام داستانهای خودرا که درافغانستان وکابل غزنی برای شان،روی داده بود به حضرت نوح علیه السلام نقل می کنند ودرپایان خواهش می کنند که کشتی شان را به آنها بدهد.اگربخشش وهدیه نمی کند،کشتی را اجاره دهد وبا رسیدن به استرالیا وپیداکردن کار،پول اجاره آن را به حضرت نوح می رساند.قربان خطاب به نوح نبی علیه السلام گفت: ما می دانیم که شما برای کشتی تان بسیارزحمت کشیده اید وبا همین کشتی صدها انسان وحیوان را ازغرق شدن نجات داده اید.ما این کشتی را بخاطرسفربه استرالیا، لازم داریم.معامله قربان ودوستانش با حضرت نوح علیه السلام درمورد کشتی،به گفتگوهای دیگروروزهای بعد ماکول می شود.

 

مذاکرات صلح بافرعون یک چشم ،ظاهرا بجای نمی رسد زیرا هیئت صلح افغانستان ووزیرخارجه تازه، ازپاکستان برگشتند ولی دیدیم که یکی ازپیروان ملاعمررهبر یک چشم طالبان، با نقشه بسیارپیچیده،سوء قصد به جان رییس امنیت ملی کرد.اسدالله خالد رییس نسبتا موفق،امنیت املی درشفاخانه بستری وتحت درمان قراردارد که خدا ایشان را شفا دهد.قربان، همراء با دوستانش کشتی را ازحضرت نوح می گیرند زیرا آنها متیقین شده اند که درافغانستان صلح ومذاکره بجای نمی رسد.بهیشتیان دیگر،ازقربان به حضرت جبریل شکایت می کنند که وی را ازبهشت خارج نماید زیرا وی زندگی را برای آنها،تلخ کرده است بهیشتیان می گویند: اطلاع موثقی دارند که وی با دوستان که تازه به اوپیوسته،قصد تصاحب کشتی را دارند آنها گفته اند ما برای رفتن به استرالیا، کشتی را ازحضرت نوح می گیریم واگربه رضایت نداد کشتی رابه زورازش می گیریم.بهیشتیان می گویند: قربان را ازبهشت بیرون نمایید والا بدون تردید آنها جنگ ودعوا دربهشت راه می اندازند.بهشتیان می گویند: درافغانستان چه خبراست که هرروزبه تعداد مردم آنها دربهشت زیاد تر وزیادتر می شوند.

(این داستا،الهام گرفته شده ازچند سطر بسیارکوتاه درفیسبوک است.دوستی که آن را نوشته بود،نمی دانم کی بود)

عامل فساد ونا امنی آمریکا است

عامل فساد ونا امنی آمریکا است

 

رییس جمهورکرزی اعلام داشت که آمریکا وناتو،عامل ناامنی وفساد درافغانستان می باشند.ایشان دریک گفتگوی با شبکه خبری ان. بی.سی آمریکا گفت: قراردادیهای غرب وآمریکا،منبع فساد درافغانستان هستند.آگاهان سیاسی می گویند: اظهارات رییس جمهورکرزی،عکس العمل دربرابر،سازمان شفافیت بین المللی است .این سازمان درگزارش سالانه خود می گوید: افغانستان همراه با دوکشور،سومالی درشمال آفریقا وکره شمالی درآسیا،فاسد ترین کشور،درجهان شناخته شده. نمرات این سه کشوردرفساد،یکی می باشند.

 

درسال گذشته ،سومالی فاسد ترین کشوردرجهان،شناخته شد اما امسال متاسفانه افغانستان،بالاترین نمره درارتکاب فسادرا ،گرفته است.این سه کشور، قهرمانان فساد دانسته شده اند.تحلیل گران افغان می گویند: رییس جمهورکرزی درعکس العمل به این گزارش گفته است که آمریکا وناتو،عامل فساد وناامنی درافغانستان می باشند.رییس جمهوردرگفتگو با شبکه خبری آمریکا می گوید: قراردادیهای غرب وآمریکا درافغانستان،منبع اصلی فساد می باشند.آگاهان اموردرانتقاد به اظهارات رییس جمهورمی گویند: اولا استدلال رییس جمهور،واکنش نسبت به سازمان شفافیت بین المللی است .درثانی قراردادیهای آمریکا وغرب تماما،با مقامات حکومت رییس جمهورکرزی صورت گرفته.مقامات غربی نیزگفته اند: ما دردوکشورعراق وافغانستان،برای بازسازی وساختارهای نیروهای امنیتی وتجهیزات وتسهیلات برای آنها،باید طرف عراقی وافغانی را پیدا می کردیم واین کار را برای بازسازی عراق وافغانستان کرده ایم. طرف قراردادیها،تماما عراقی وافغانی بوده اند آنها استدلال می کنند که باساکنان مریخ درمورد بازسازی افغانستان وعراق،قراردادی نداشته ایم.استدلال سوم آنها این است که طرف قراردادیها،بدون استثنا،مقامات حکومتی عراق وافغانستان ویا ازاقارب آنها بوده اند زیرا دراین دوکشور،امکان قراردادهای مالی با افراد معمولی وغیروابسته به حکومت،مستحیل است.آنها این نتیجه را گرفته اند که عامل اصلی فساد درافغانستان وعراق،مقامات حکومتی ویا اقارب آنها می باشند.

 

آنها دریک مورد مثالی دراین خصوص را آورده و گفته اند: بعنوان مثال قرارداد یک صد ملیون دالری  با مقامات افغانستان ویا افرادیکه که مورد تایید وحمایت آنها بوده اند،صورت گرفته است.طرف افغانی صد ملیون دالر پول مارا گرفته وبا دسیسه وتوطئه ، با ده شرکت زیردست خود معامله کرده است ودرمیدان اجرای وتطبیق تنها ده ملیون دالر،مورد استفاده قرارگرفته وبه این صورت نود ملیون دالر، ازمالیات مردم آمریکا وازمال اختصاص یافته به مردم افغانستان،چپاول وغارت شده است.این جنایت بزرگی است که درحق مردم افغانستان وآمریکا،صورت گرفته است.راسموسن،دبیرکل ناتودرکنفرانس بروکسیل درمورد فساد درافغانستان گفت: فساد همان  دوزدی ازمال مردم است واین واقعا یک جنایت می باشد.وی این اظهارات در رابطه با کمکهای غرب وناتو،پس ازسال دوهزارچهارده،مطرح کرد.براساس فیصله شیکاگو وتعهدات غرب وآمریکا به نیروهای امنیتی افغانستان که بالغ برچهارمیلیارد ویک صد ملیون دالرمی شود،غرب وآمریکا دراین کنفرانس تاکید داشتند که این مبلغ باید به صندوق افغانستان ،واریز شود.نگرانی عمده کشورهای دونر،مساله فساد درافغانستان می باشد.آنها گفته اند که تدابیری درنظرگرفته می شود که این مبلغ ازدست برد،عوامل فساد درافغانستان، خارج باشد.رییس جمهور به نکته ای متقابل تاکید دارد ومی گوید: قراردادیهای آمریکا وغرب با افراد واشخاص که خودشان خواسته ،موجب فساد وبربادی شده است. ایشان می گوید: این قراردادها،بیرون ازسیطره ومدیریت حکومت افغانستان،انجام شده است واین گونه قراردادها،موجب فساد گسترده درکشورگردیده .

 

 رییس جمهوراین نتیجه را گرفته که ناتووآمریکا،عامل اصلی فساد درافغانستان می باشند.رییس جمهوردراین گفتگو،طولانی به مساله قرارداد امنیتی نیزاشارات صریح وروشنی داشت رییس جمهورگفت: من به رییس جمهوراوباما نامه نوشته ام ودرنامه خود گفته ام تازمانیکه ششصد زندانی اززندان بگرام ،آزاد نشوند،من قرارداد امنیتی ومکمل پیمان  استراتژیک را امضا نمی کنم.رییس جمهوراستدلال می کند که اداره زندان بگرام توسط آمریکاییها،برخلاف حاکمیت ملی می باشد.پیمان استراتژیک با آمریکا،شامل پیمان امنیتی است که باید طرفین آن را امضا نمایند بحث وگفتگو درمورد مکملهای امنیتی،جریان دارد ظاهرا این مساله باید به پایان خود رسیده ونهایی شده باشد.موضوعات مورد،نقاش یکی پایگاه دایمی آمریکا درافغانستان ودیگری ،مساله مصونیت قضایی سربازان آمریکا درافغانستان می باشد.رییس جمهورگفته است که درقرارداد امنیتی،نقاط حساسی برای آمریکا وجود دارد که ما نباید به آن نقاط حساس دست بزنیم.آگاهان مسایل امنیتی می گویند: منظوررییس جمهور ازنقاط حساس درمکملهای امنییتی،همان دوموضوع اساسی است یکی پایگاه دایمی ودیگری مصونیت قضایی.هردومساله باید حل شده باشد.

 

مساله سومیکه رییس جمهور درنامه خود به رییس جمهوراوباما،به آن اشاره کرده،موضوع قابل حل وتوافق شده است.انتقال زندانیان بگرام ومدیریت آن توسط افغانها،تاحدی زیادی،عملی شده تنها ششصد زندانی براساس نامه رییس جمهور،به نیروهای امنیتی افغانستان،تحویل داده نشده اند.آگاهان امورامنیتی تاخیردرامرانتقال آنها را، خطرناک بودن این عناصردانسته اند.مجموع زندانیها بیش از سه هزارنفربود که دربگرام نگهداری می شد.ازاین جمعیت بزرگ تنها ششصد نفر،باقی مانده که آنها هم به تدریج دراخیتارماموران افغانستان،قرارمی گیرند.منتقدان رییس جمهوراین مساله رابهانه گیریهای رییس جمهورمی دانند ومی گویند: ایشان، خواسته های دارد که ازسوی آمریکا باید حمایت شود.فشارهای رییس جمهور،واکنشی می باشد.مساله ای که خیلی تازه دراظهارات رییس جمهور،دیده می شود،موضوع نا امنی است که ایشان ناامنیهارا،به آمریکا وناتو،نسبت داده است البته درگفتگوی که ایشان با شبکه خبری آمریکا داشت.به مساله ناامنی اشاره کرد واین مساله را درکنارقراردادهای فساد آور، وزندانیان بگرام،پیوند داد وگفت: ساختارهای که ناتو وآمریکا درافغانستان ایجاد کرده،درواقع سبب نا امنی درافغانستان شده است.ولی درگفته های رییس جمهورجزئیات واشکالاتی که به ساختارداشت،دیده نمی شد.وی دریک مورد به این مساله اشاره کرد که ناتو به دنبال تروریستها درقریه های افغانستان می باشد درحالیکه تروریستها درقریه های افغانستان نستند آنها درجاهای دیگری،پناه گاه دارند. ایشان گفته است که فکرنمی کند القاعده درافغانستان حضورداشته باشد. رییس جمهورقبلا به این مساله پرداخته بود ودریک گفتگوی، ویدیوکنفرانس با رییس جمهوراوباما، پیش ازعزیمت به آمریکا بمنظورشرکت درنشست مجمع عمومی سازمان ملل،این موضوع را بارییس جمهوراوباما مطرح کرد وازایشان خواست که مراکزتروریستها را درآنسوی خاک افغانستان،درهم بکوبند تروریستها درخاک افغانستان ودرقریه های این کشورپنهان نشده اند.تروریستها درآن سوی مرزافغانستان مخفی شده اند.ایشان درگفتگوی خود با شبکه خبری به این مساله اشاره کرد وگفت: تروریستها درخاک افغانستان،پناه گاهی ندارند.

 

عامل ناامنی وفساد درافغانستان،آمریکا است ،یکی ازجدی ترین مخالفتهای رییس جمهوربا آمریکا تعبیرشده ایشان درگذشته به مسایل زندانیان بگرام،عملیات شبانه وروزانه ناتو،دستگیری تروریستها توسط،نیروهای بین المللی،قراردادهای مالی،شرکتهای امنیتی خصوصی،موضع گیری ومخالفتهای خود را درمواقع مختلف،بیان کرده بود اما این مساله که درگفتگو با شبکه خبری سی بی.اس ،اظهارداشت،غیرمترقبه بود.آگاهان می گویند: رییس جمهوراستدلالی برای ناامنی ازسوی ناتووآمریکا درافغانستان نکرده.ایشان تنها بصورت کلی اعتراض به ساختارامنیتی ناتودرافغانستان،داشت.درادامه این موضوع که آمریکا وناتو،عامل نا امنی درافغانستان می باشد به مساله حضورتروریستها درآن سوی افغانستان،اشاره کرد وگفت: درقریه های افغانستان تروریست نیست ومردم را درآن جاها، نکشید.تحلیل کران مسایل کشورمعتقد هستند که مخالفتهای رییس جمهوربا آمریکا،جدی نیست هدف ایشان ازاین نوع اظهارات،کشیدن سیاست آمریکا به دنبال خود درمورد انتخابات سال دوهزارچهارده می باشد.رییس جمهور فکرمی کند که درداخل کشور،مراکزقانون گزاری را دراختیاردارد.کمیسیون مستقل انتخابات به ریاست آقای معنوی،سیاست حکومت را به پیش می برد.نهاد اجرایی وعملیاتی حکومت،تماما دراختیارایشان هستند.درمنطقه هم شرایط وتسهیلات خوبی برای ایشان،فراهم شده کشورهای منطقه عموما ازسیاست های وی حمایت می کنند.درانتخابات پیش روی،حمایت کشورهای منطقه،فوق العاده مهم است رییس جمهور،درحال حاضراین ابزارهای داخلی ومنطقه ای رابا خود دارد.

 

آگاهان مسایل کشورمی کویند: یکانه نگرانی رییس جمهورکرزی،فقدان حمایت غرب وآمریکا ازوی درانتخابات سال 2014 است.آمریکا وغرب مناسبات خوبی با رییس جمهورکرزی ندارند امریکه هردوطرف قضیه به آن آگاهی دارند.فقدان ظهوردسته های منظم سیاسی وعدم توافق اپوزیسیون درمعرفی کاندید واحد دربرابرتیم رییس جمهورکرزی،ازجمله نگرانی های،قابل درک است.این نگرانیها، هم درداخل کشوروهم بیرون ازکشور،بدرستی سایه افگنده است.رییس جمهور،حد اعظم استفاده ها را ازاین تشتت،می کند.اما رهبران اپوزیسیون حکومت امید وارهستند که به توافقات مهمی درهمه مسایل مربوط به انتخابات دست می یابند وبرنده انتخابات آنها هستند ونه تیم رییس جمهورکرزی اما چطوروچه گونه اینها ازجمله مسایلی است که با گذشت زمان بسوی انتخابات،روشن می شود.رییس جمهورکرزی درحال حاضراوضاع داخلی ومنطقه ای رابه سود خود،تعبیرمی کند ویگانه نگرانی اش اتهامات سنگین رسانه های غرب به رییس جمهورکرزی وحکومت ایشان می باشد آنها گفته اند افغانستان ودوکشوردیگر،فاسد ترین کشوردرجهان،شناخته شده.سازمان شفافیت بین المللی این تهمت را به افغانستان وارد کرده ویک ماه پیش ازاین گروه بین المللی بحران،تصویرتاریکی ازافغانستان پس ازسال 2014 ارایه کرد.این گزارشها،سبب شده که رییس جمهورکرزی واکنش نشان دهد وبگوید: آمریکا وناتو،عامل فساد وناامنی درافغانستان می باشند.   

افغانستان قهرمان

افغانستان قهرمان

 

سازمان شفافیت بین المللی ،افغانستان را درمیان 193کشورجهان،فاسدترین کشوردنیا، اعلام کرد.افغانستان درآسیا،سومالی درشاخ آفریقا ورژیم کره شمالی،با گرفتن نمره های واحد،درزمره کشورهای فاسد دنیا،شناخته شده اند. برخی به کنایه وطعنه می گویند: درهمه مسابقات،درنهایت امر،سه فرد بعنوان قهرمان ونایب قهرمان،شناخته می شوند.درسال گذشته نمره افغانستان به نایب قهرمان،تقلیل یافت وسومالی قهرمان فساد وجنایت درجهان اعلام شد اما امسال متاسفانه،سازمان شفافیت بین المللی، افغانستان را به درجه قهرمان درفساد،ارتقاء داد البته لقب قهرمان فساد،طعنه است.زیرا قهرمان لقب مقدس وپاکی است نمی شود آن را به ناپاک،نسبت داد.

 

افغانستان،سومالی وکره شمالی هرکدام نمرات 8 را درفساد،دریافت کرده اند.فساد همان دوزدی ازمال مردم است که درذات خود یک جنایت می باشد وبراساس گزارش سازمان شفافیت بین المللی،افغانستان درکناردوکشورفاسد دیگردنیا به طعنه،قهرمان فساد،شناخته شد.رحیم ورد ک وزیردفاع پیشین افغانستان درگفتگوی مشاجره آمیزی با مقامات آمریکا،گفته بود که افغانستان قبرستان امپراتورها است.ولی وی با برخورد،تند مقامات آمریکایی،ازگفته ای خود پیشمان شد وبه سرعت لحن خودرا تغییرداد.کسیکه دراین گفتگو،شرکت داشت می گفت: وزیردفاع حرف حقی را ناخواسته گفت ونمی دانیست که موجب خشم وناراحتی آمریکاییها می شود وبه همین دلیل باسرعت،لحن خودرا تغییرداد.سخن آقای وردک درگفتگوبا مقام آمریکایی درست بود،افغانستان قبرستان امپراتوران درتاریخ معاصر،خود بوده است اما این قهرمانی ،مرجعش مردم افغانستان می باشد ونه حکومتهای فاسد ونظامهای خود کامه. روسها امپراتوری بود که با قیام مردم،درهم کوبیده شد. مردم افغانستان قهرمان این جنگ ده ساله آزادی بخش،شناخته شد اما حکومت متولد شده ازدامن مقاومت مردم،دولت مجاهدین برهبری استاد ربانی وصدارت گلبدین حکمیاراست که هشتاد درصد، درجنگهای داخلی،پایه تخت کشوررا ویران کرد.مجاهدین نتوانیست،حکومتی که درشان،مقاومت وجهاد مردم افغانستان بود،تشکیل دهد.حکومت مجاهدین باعتراف دوست ودشمن،یکی ازناکام ترین،حکومتها،درتاریخ افغانستان،شناخته شده است.

 

مردم درجنگ وشکست اتحاد جماهیرشوروی،قهرمان دانسته شد مردم توانیست،بزرگترین امپراتوررا،با هزیمت وشکست،روبرونماید.مردم افغانستان، پشت ابرقدرتی را به زمین،چسپاند ودماغ وی را بخاک مالید وبه این صورت قهرمان شد.اما حکومت مجاهدین هرگزنتوانیست حتی لقب دولت خوب را به خود بگیرد ودولت ناکام وناموفقی درتاریخ افغانستان،بجای گذاشت.البته شکست وناکامی دولت مجاهدین،عواملی زیادی داشت زیرا هیچ کشوری درمنطقه وجهان نمی خواست که مجاهدین،حکومت موفق وخوبی را درجهان داشته باشد. همه دشمن مجاهدین بودند وبه همین دلیل طالبان را برای برداشتن مجاهدین ازصحنه سیاست افغانستان،مهندسی وسازماندهی کردند.طالبان نیزدرزمان امارت اسلامی شان،سرزمین سوخته وکشتارجنایت،به یاد گارگذاشت.طالبان پرچم داربیرحمی وکشتار،شناخته شده اند.آنها هم درزمان امارت وقدرت شان،مسبب قتل عام گسترده ای مردم گردید ودرحال حاضر،متحد القاعده است ومخوف ترین گروه درجهان،شناخته شده اند.طالبان سرامد تبهکاری وجنایت هستند.آنها برای اعتقادات وایدلوژی شان،حتی کودک دوازده ساله را،سربریده اند.آنها درمساجد،شفاخانه ها،بازارهای مزدحم وروزهای خوشی مردم،عملیات انتحاری داشته اند وموجب کشتارهای زیادی ازمردم بیگناه شده اند.طالبان ،مسافران بیگناه را درمسیرراه ها ازماشین بیرون کشیده وسرهای مسافران را بریده اند.

 

طالبان درمورد کشتاروترورمقامات حکومتی ،نیزبالاترین رکورد را داشته اند.امروزپنج شنبه حوالی ساعت چهاربعد ازظهر،اسدالله خالد رییس امنیت ملی را هدف،حمله قرارداد.گزارشهای بین المللی نشان می دهد که حمله با رنجک دستی صورت گرفته است برخی گزارشها،اشاراتی دارد که انتحاری،مواد انفجاری را به داخل شکم خود،داخل کرده وبه این صورت عملیات انتحاری انجام شده است.حال عمومی اسدالله خالد رییس امنیت ملی را،مقامات حکومتی درشفاخانه امنیت ملی،خوب توصیف کرده اند.وی ازناحیه سینه وشکم،زخم برداشته دربرخی گزارشها آمده که وی درحالیکه بیهوش بوده به شفاخانه امنیت ملی،انتقال داده شد.اسدالله خالد مردشجاع وسخت گیردرمورد تروریستها،توصیف شده است ومردم افغانستان عموما ازکارهای وی درمبارزه با تروریزم،راضی می باشند.سوء قصد نافرجام ازسوی طالبان به جان اسدالله خالد،بزدانه وتبهکارانه است.  

 

طالبان درارتکاب جنایت ،نام دارتاریخ  افغانستان هستند.افغانستان با داشتن حکومت ها وامارتهای خون ریز،نام خودرا دربدنامی تاریخ،ثبت کرده است.تمامی رسواییهای تاریخ،فساد وبد نامی،مرجع حکومتی دارد واین امورهرگزبه مردم برنمی گردد. قهرمانان امورانسانی ،یگانه مرجعش مردم است وازمتن این مسایل،نامهای ماندگار،ظاهرشده اند. افغانستان دراین عرصه ها،درطی ده سال قهرمان ونایب قهرمان داشته است.درتکواندو،ورزش رزمی دربازیهای المپیک افغانستان نایب قهرمان داشت مردم افغانستان درکرکت نایب قهرمان دارد ورزشکاران کرکت،بزرگترین حریفان خود را شکست داده اند.اخیرا دربوکس نیزقهرمان داشتیم حمید رحیمی درکابل،حریف خود آقای سیدا سیلوا ازکشورتانزانیا را به زانودرآورد وکمربند قهرمانی را گرفت.مردم وکارهای که مربوط به مردم می شود،همیشه مردم افغانستان درخشیده اند.این حرف وزیردفاع با مقامات آمریکایی که افغانستان،قبرستان امپراتوران بوده است،مرجع این حرف مردم افغانستان است ونه حکومت های سیاسی.افغانستان درتاریخ سیاسی خود،کم ترحکومت خوب داشته است.البته دوره های نسبتا خوبی درتاریخ سیاسی خود، داریم اما این دوره ها درمقایسه بادیگرحکومتها ونظامها درمنطقه وجهان،قابل ذکرنیست.افغانستان هرگز مردم بد وحکومت خوب  درتاریخ خود،نداشته است.لقب قهرمانی همیشه به مردم افغانستان برمی گردد.مردم درجنگ با امپراتوری شوروی قهرمان شناخته شد.مردم افغانستان،درنهایت قهرمان شکست تروریستها خواهد بود.طالبان را مردم افغانستان،سرانجام به زانودرمی آورند این گروه بیرحم وتروریست نمی توانند با بیرحمی وخون ریزی،امارت شان را برمردم افغانستان،تحمیل نمایند.

 

افغانستان پس ازسال 2001 موفق به تشکیل حکومت داری خوب ،نشد بااینکه همه شرایط برای ایجاد یک نظام سیاسی خوب،فراهم شده بود.جهان پس ازسال2001 همه به سوی افغانستان،روی آورد زیراکه دراین کشور،تروریزم دشمن مشترک را شناسایی کرده بودند.طالبان والقاعده گروها وسازمانهای تروریستی دانسته شد که همه برای نابودی آن،وارد افغانستان شدند.حکومت درافغانستان،مورد حمایت وپشتیبانی جامعه جهانی قرارگرفت.تفاوت حکومت رییس جمهورکرزی با حکومت مجاهدین دراین بود که حکومت مجاهدین را هیچ کشوری درجهان حمایت نمی کرد وحتی کشورهای منطقه نیز،علاقه ای به مجاهدین نداشتند.اما حکومت رییس جمهورکرزی درجهان هیچ دشمنی نداشت همه دنیا ازحکومت رییس جمهورکرزی حمایت می کردند.با گذشت یازده سال،ما درافغانستان چه کرده ایم؟ حکومتی که همه مقامات آن، خود معترف به فساد وناکارامدی آن می باشند.مارشال فهیم معاون اول رییس جمهورازفساد حکومت می نالد رییس جمهوربارها ازفساد درحکومتش شکایت کرده وبرای این مساله حداقل ده نهاد مبارزه با فسادرا،ساخته است که شناخته شده ترین آن،نهاد عالی مبارزه بافساد به رهبری عزیزالله لودین است.این نهاد هیچ کاری نتوانسته انجام دهد.مامورین این نهاد می گویند: ما وظیفه داریم،برای مقامات فاسد حکومت،دوسیه های ابتدایی را،بسازیم واسناد، مدارک را درمورد فساد،به سارنوالی بسپاریم اما این وظیفه سارنوالی است که دوسیه های مبارزه بافساد را،تکمیل وبه مقامات قضایی بسپارد.دوسیه ها دراین نهادها،درتاریکی خانه گذاشته شده وهرگزامکان بررسی ورسیدگی بصورت شفاف،وجود ندارد. ماموران نهاد مبارزه بافساد می گویند: ما کارهای مان را انجام می دهیم ولی نهاد سارنوالی کاری برای پی گیری انجام نمی دهد.سارنوالی می گوید: دلایلی کافی ازسوی نهاد مبارزه بافساد برای پی گیری وتعقیب دراختیارما گذاشته نشده است.

 

گاهی هم  مامورین نهادهای سارنوالی ونهاد مبارزه با فساد،نهادهای امنیتی را ملالمت می کنند وزمانی هم می بینیم که گناهان متوجه محاکم قضای می شود وآنها متهم است به رشوه خوری.آقای محسنی یک مقام عالی درنهاد مبارزه بافساد به ریاست داکترلودین می گوید: یازده نهاد مبارزه با فساد وجود دارد.دوسیه های فساد که به میلیاردها افغانی ودالرمی رسد دراین نهاد ها گم شده وکسی مسئولیت بررسی آن را بدوش نمی گیرد.آقای محسنی می گوید: میلیاردها افغانی ودالردرفساد واختلاس ازمال مردم دردوسیه های که ما درست کرده  ایم،درج است اما هرگزآن موارد بررسی نمی شود وی می گوید: همه این فسادهای میلیاردی مربوط می شود به مقامات حکومتی ویا وابستگان آنها.آقای محسنی مامورعالی رتبه درنهاد مبارزه بافساد نامی ازکسی نمی برد ومی گوید: دوسیه های ما ابتدایی است ما نمی توانیم نام افرادرا ببریم واین مساله ارجاع به سارنوالی می شود وآنها هستند که درنهایت باید نام افراد متخلف وفاسد را اعلام نمایند.سازمان شفافیت بین المللی به همین دلایل است که گفته است افغانستان،یکی ازفاسدترین کشوردرجهان،شناخته شده است.این سازمان سه کشوررا نام می برد وازآنها بعنوان فاسد ترین کشورها درمیان 193 کشورنام می برد.افغانستان،سومالی وکره شمالی سه کشوری شناخته شده، که نمرات بالایی درفساد دارند.

 

فساد درواقع،همان دوزدی ازمال مردم است واین یک جنایت است بنابراین افغانستا ،با دوکشوردیگرهم دوزوهم فاسد وجنایت کار،دانسته شده است.واقعا که این افتضاح بزرگی برای افغانستان وسرشکستگی تاریخی می باشد.برخی ازمقامات حکومتی گزارش سازمان شفافیت بین المللی را ،سیاسی خواهند گفت واین گزارش را عطف به گزارش،گروه بین المللی بحران می کنند.اما این تلاش مذبوحانه است.افغانستان درسال گذشته نمره ای کم تری داشت اما امسال نمره افغانستان همراه با دوکشورفاسد دیگر،به بالاترین حدی خود رسیده است.نمره هشت،بالاترین نمره فساد است که افغانستان آن را امسال به دست آورده است.برخی به شوخی گفته اند که اگرحکومت های دیگرجهان درپاکیزه گی وشفافیت،بالاترین نمره ها را گرفته وقهرمان پاکی، شفافیت وحساب کتاب شده است.افغانستان با دوکشورهم طرازخود درفساد،قهرمان ونایب قهرمان شده است.البته این تعبیر،ازفرط،ناراحتی گفته شده حقیقت امراین است که فساد،جنایت نمی تواند قهرمان داشته باشد.قهرمان لقب مقدس وپاک است ونمی شود آن را به آلوده ترین کشورها،نسبت داد.افغانستان،کره شمالی وسومالی،بدنام ترین حکومت هارا درتاریخ ،به یاد گارگذاشته است.افغانستان قهرمان، لقب مردم این کشوراست مردم افغانستان،قهرمان است وامپراتورهارابه گورستان،فرستاده اند. افغانستان هرگزمردم بد وکم ترحکومت خوب نداشته است.  

خر،بی دم

خر،بی دم

 

داستان جالبی را دوستی صحبت می کرد که من آن آنرا "خربی دم" نام گذاشته ام داستان ازاین قراراست:مسلمانی با یک مسیحی،داد ستد ومعامله داشت.دراین معامله مشترک،مسلمان به دلیل سهل انگاری وبی خردی ،تاوان وخسارات زیادی برداشت وزیربارقرض گم شد.وی ازشریک مسیحی خود برای چندمین بار،تقاضای قرض نمود.مسیحی برای بارآخر،شرطی برای دادن قرض با وی گذاشت وگفت:من بتو قرض می دهم اما بشرطی اینکه درموقع وزمانش،پولهای مرا برگردانی واگراین کاررانکردی من اجازه داشته باشم با انبور،تکه های ازپوست بدنت را بکنم.

 

مسلمان مستاصل، شرط مسیحی را قبول کرد ومبلغ پولی را بعنوان قرض گرفت ورفت.مسلمان درموقع، بدیهایش را به مسیحی نتوانیست به پردازد.مسیحی طرح شکایت به دادگاه را ریخت.مسلمان بدهکار ومسیحی طلبکار،طرف دادگاه برای حل فصل دعوا،رفتند اما درمسیرراه حوادثی روی داد که روزگارمسلمان را تیره وتار کرد.اولین اتفاق این بود که درراه باریک، منتهی به شهر،که مردم به سختی رفت آمد می کرد. درنزدیک قریه ای ،مسلمان مقروض دریک تصادف باخانمی که بارداروزمان ولادت طفلش فرارسیده بود،با واقعه دردناکی روبرومی شود،خانم  درجوی آب سقوط می کند، شوهرش وی را ازآب بیرون می کشداما خانم بارداررا، درد زایمان شدیدی می گیرد وسرانجام طفل مرده ای بدنیا می آورد.شوهر،یخن مسلمان مقروض را گرفته وخواهان پول ودیه ای مرگ طفلش می شود.مسلمان مدیون می گوید: برویم دادگاه وهرآنچه محکمه،فیصله کرد قبول است.مسلمان همراه مسیحی وشوهرزن،به راه خود بسوی شهر،ادامه می دهند آنها شب را، درراه می مانند ودرمسجدی پناه می برند.مسلمان مقروض شب تا به صبح بیدارودرفکرعمیقی ازگرفتاریهای که برایش،پیش آمده،فرومی رود. وی سرانجام فکرگریزدرتاریکی شب به ذهنش خطورمی کند وی تصمیم فراررا می گیرد ودرشب تاریک بربالای مسجد می رود وخود را ازپشت بام به زمین می اندازد وبدین صورت خود را ازمخمصه می خواست، نجات دهد.ازقضا،درپای دیوار،پیره مردی همراه فرزندش خوابیده بود.مسلمان مقروض ازپشت بام درست،برروی شکم وسینه ای،پیره مرد خوابیده، سقوط می کند.وی نیزدراثرسقوط مسلمان مقروض،جان بجان آفرین می سپارد.فرزند او یخن وی را می گیرد ومی گوید خواهان گرفتن خون پدراست.مسلمان مقروض می گوید: خوب است برویم داخل مسجد وفردا باهم می رویم به دادگاه شهر.

 

هردووارد مسجد می شوند وفردا همه عازم دادگاه شهرمی شوند.درمسیرراه،با مردی روبرومی شوند که خرش درجوی آب،افتاده واحتیاج به کمک دارد همه به کمک صاحب الاغ ،می شتابند هرکسی ازیک ناحیه بدن الاغ گرفته ومی خواهد اورا ازجوی آب بیرون بکشد.مسلمان مقروض ازدم خرمی گیرد وبا کشیدن آن،دم خرکنده می شود.مالک الاغ می گوید: چرا الاغم را ناقص کردی تمام سرمایه وزندگی ام همین الاغ بود وحال دم آن را کندی وخرمرا بی دم کردی. من توانان آن رامی خواهم.مسلمان درمانده می گوید: می رویم محکمه حال هرچه قاضی حکم کرد همان است.همه وارد شهرمی شوند.مرد مسلمان، چنان درغم وماتم ذهنی فرورفته که چه گونه این همه گرفتاری را،ازخود دورنماید. به ذهنش می رسد که پیش ازتشکیل شدن،دادگاه، باید قاضی را یک باربه تنهایی ببیند تا شاید با دادن رشوه ای ووعده ای،بارگران ازدوش وی برداشته شود.وی به خوابگاه واطاق قاضی که درفاصله ای کمی با دادگاه قرارداشت، خود را می رساند وازنگهبان دمی دراجازه می خواهد که جناب قاضی را بیبیند. با کمی گفتگوودادن مبلغ ناچیزی رشوه،وارد خوابگاه قاضی می شود. دراین لحظه وی با صحنه ای عجیب وباورنکردی دیگری،روبرو می شود.قاضی را درحال اعمال سکسی وشنیع با زنی ،می بیند.وی چشمان خود را می مالد وبا کمال ناباوری دومرتبه،نگاه می اندازد می بیند که ماجرای قاضی وکرداروی،درست است.قاضی،سراسیمه شده وبا وضع زننده ای به مرد نزدیک می شود ومی گوید: چرا وارد اطاق من شدی وحال که وارد شدی وهمه چیزرادیدی،بگو ازمن چه می خواهی ومرا رسوای خاص عام نکن وبراعمال من پرده بپوشان وآنچه دیدی،به کسی نگویی بگومشکل ودرد تو چیست؟.مسلمان درمانده ومقروض ماجرای که داشت بصوت مختصربا قاضی درخوابگاه،درمیان می گذارد.قاضی می گوید: درست است مطلب را گرفتم مطمئن باش،درمحکمه همه آنچه برتو،وارد شده،به نفع تو، حل فصل می شود اما بشرط اینکه بگویی: شتردیدی، ندیدی.

 

فردا آن روز،محکمه دایرمی شود.مسلمان مقروض با همه مدعیان وارد،دادگاه می شود.محکمه تشکیل شده همه منتظرقاضی اند.قاضی دادگاه وارد می شود همه به پامی خیزند.دادگاه رسما به کارش آغازمی کند درقدیم الایام همه سئوالات را قاضی ازمتهمان می کرد.قاضی ازازمسلمان ومسیحی می پرسد که برای چه به دادگاه آمده اید. مسیحی جریان معامله خود را با همتای مسلمانش شرح می دهد ومی گوید: وی چندین باراست که به وعده خود وفاء نکرده وپولهای مرا به موقع به من،مسترد نکرده وی مدیون من به لگها، پول است.بارآخر،من با وی قراردادی امضا کرده ام که درمتن سند آمده که اگرپولهای مرا به موقع به من،برنگرداند ومن اجازه داشته باشم با انبور،پوست بدن وی را بکنم.قاضی می گوید: من سند امضا شده شمارا، خوانده ام درسند همان چیزیکه گفته ای ،نوشته شده ودرست است اما دراین کندن پوست، مساله خون ذکرنشده بنابراین حکم این است که تومی توانی با انبور،پوست وی را بکنی اما نباید یک قطره خون جاری شود واگرخونی ازوی جاری شود،ناحق است وتومسئول جاری شدن خون ناحق می باشی وبا ید درازاءخون بنا حق ریخت شده مسلمان توگبرمسیحی،پول پرداخت نمایی.مسیحی وقتیکه، حکم قاضی را به این صوت می شنود با خود فکرمی کند که عجب گرفتار،شده، وی درهمان لحظه به این نتیجه می رسد که،شکایت خودرا ازمسلمان پس گرفته وهیچ ادعای مالی وپولی ندارد هرآنچه که درمعاملات،انجام شده همه را به مسلمان بخشیده است.قاضی می گوید: خوب توحالا ازحق خود صرف نظرکردی ودیگرشکایتی نداری این درست.حال حق حکومت ودادگاه راباید به پردازی تو با طرح شکایت ناحقت، وقت دادگاه را گرفته ای وباید حقوق متعلق به دادگاه،قاضی وحکومت را، به پردازی آن وقت می توانی ،بروی.مسیحی حقوق قاضی،دادگاه وحکومت را مطابق با امرقاضی ،می پردازد وخود را ازدادگاه نجات می دهد.

 

قاضی ازشاکی دوم شوهرآن زن که طفلش سقط کرد ومرده بدنیا آمد، می پرسد که توچرا شکایت کرده ای وچه دلیل علیه متشاکی ومتهم داری.شوهرزن می گوید: قاضی صاحب من سالها به انتظارفرزندی بودم وخداوند با گذشت چندین سال آروزی من وهمسرم را براورده کرد وقراربود،طفلی به خانه ما بدنیا بیاید. من همراه همسرم،نزد حکیم شهرمی رفتیم تا فرزند ما، صحیح وسالم بدنیا آید.درراه این مرد نمی دانم چه خصومتی با ما داشت با سربه همسرم کوبید همسرم به جوی آب سقوط کرد وسرانجام طفل مرده به دنیا آورد.قاضی می گوید: همه مندرجات پرونده نشان می دهد که ادعای تودرست  است وتو ازاین مرد کودک می خواهی واین یگانه آروزوی تو وهمسرت است.بنابراین، حکم این است که این مرد باید درخانه شما تا آن زمانی، سکونت نماید که تابرای شما طفلی را درست نماید آن گاه،اجازه دارد که ازخانه شما مرخص شود.شوهرزن با شنیدن حکم قاضی می گوید:این افتضاح بزرگی است من چگونه وی را برای درست کردن طفل درخانه ودرکنارهمسرم نگاه دارم این حکم درست نیست.قاضی می گوید: این مرد، مسبب قتل طفل شما شده حالااوموظف است که این طفل را برا ی شما درست نماید حکم محکمه همین است.شوهرشاکی می گوید: من ازدعوای خود صرف نظرکردم وهیچ شکایتی ازوی ندارم.قاضی می گوید: این اختیارباشما است که تصمیم می گیری اما به هرصورت حقوق دادگاه،قاضی وحکومت را باید به پردازی والا خود ت زندان هستی.شوهرزن ، مبلغی بنام حقوق دادگاه،قاضی وحکومت،می پردازد وبه این صورت خودرا نجات می دهد.

 

قاضی ازجوانی که پدرش درکناردیوارمسجد با سقوط ،متهم مرده بود،سئوال می کند که توجوان بخاطرچه شکایت کرده ای وی می گوید: قاضی صاحب من همراه پدرم درکناردیوار مسجد خوابیده بودیم.ما توان اداره زندگی را به تنهایی نداشتیم من همراه پدرم یکجا می توانستیم خرج ومخارج خانه را ،تهیه نماییم حال این مرد پدرم را کشت ومن بدون پدرشدم وچه گونه ازعهده ای مشکلات زندگی برایم .من خون پدرودیه آن را ازدادگاه عدالت پیشه می خواهم.قاضی می گوید: شواهد شما مثبت، ادعای شماهست وهمه ادعاهای تان با سند ومدرک ذکرشده این مرد با اندختن ازدیوار مسجد روی سینه پدرشما، افتاده وهمه قراین نشان می دهد که پاهای وی روی قفسه سینه قرارگرفته وبا فشارزیاد برقلب،سبب مرگ پدرتان شده است.حکم دادگاه دراین مورد این است که توجوان، وارث پدر،برپشت بام مسجد می روی ودرست درهمان ساعات شب که پدرت کناردیوارخابیده بود،متهم درهمان ساعت درکناردیوار می خوابد وتوجوانک خود را ازپشت بام مسجد به روی متهم می اندازی وپاهایت باید درست روی قفسه سینه، متهم قراربگیرد وبعبارت بهتردقیقا،همان کاریکه درمورد پدرت صورت گرفته،توهمان کاررانجام می دهی. عدالت دادگاه حکم می کند که تونباید خطا کنی،پاهایت ،پایین ترویا بالاترازقفسه سینه،قرارنگیرد.اگرمرتکب خطا شدی،آن وقت جزای سنگین تجاوزبرتو،تعلق می گیرد.جوان وارث وقتیکه درذهنش مجسم می کند که درشب تاریک وبیم شب،هرگزقادربه چنین کاری نیست وبدون شک نمی تواند درمحل مورد نظردادگاه، قراربگیرد ومتجاوزشناخته می شود. جوان با شنیدن حکم قاضی می گوید: قاضی صاحب این کارازعهده من برنمی آید ممکن است من خطا کنم ومتجاوزازحد سینه وقفسه،شناخته شوم بنابراین من ازخون پدرگذشتم .حق وحقوق دادگاه وحکومت هرچه شود می پردازم.

 

مالک خربی دم ،وقتی با این وضع ازصدوراحکام درمورد شاکیان قبلی،روبرومی شود.پیش ازاینکه قاضی لب به سخن بگشاید به پا،می خیزد ومی گوید: قاضی صاحب من اشتباها به دادگاه آمده ام این خربی صاحب من ازاصل دم نداشت.من اگرحق وحقوقی ازدادگاه بخاطرتضییع وقت محترم آن را،بدهکارباشم وآن را بدون کم وکاست می پردازم ودیگرهیچ دعوا وشکایتی وازهیچ کسی ندارم. این الاغ من که بدون دم دیده می شود او ازاول دم نداشت.امروزمالک مستقل  انتخابات سال2014 طی نشستی گفته است که: صاحب این انتخابات ازاول دمی بنام کمیسیون سمع شکایات نداشت.

ریشه انتخابات وتیشه انتخابات

ریشه انتخابات وتیشه انتخابات

 

عنوان ریشه وتیشه دربرخی روزنامه های خارج ازکشور،آمده.مناسب دیدم که این عنوان را درمورد انتخابات کشوربه این صورت با ذکری متنی،بیاورم.انتخابات درافغانستان ریشه ملی دارد وبرخی هم درتعریف انتخابات می گویند:انتخابات درافغانستان بمثابه یک پروژه ملی مطرح است.انتخابات درقانون اساسی کشور،ماده های کلیدی این قانون شمرده می شود.درقانون اساسی ، انتخابات بگونه ای گنجانده شده که گویان نظام سیاسی درافغانستان،مشروعیت وقوام خودرا ازانتخابات می گیرد این البته درست است.

 

ریشه انتخابات، قانون اساسی وقانون انتخابات می باشد.ما درکشورقانون اساسی داریم که یک بخش آن اشاراتی صریحی به امرانتخابات دارد.اما انتخابات قانون ندارد.چهارانتخابات درافغانستان درواقع بدون قانون، وبا فرمان تقنینی رییس جمهور،برگزارشد.درحال حاضر،تدبیری گرفته شده که قانون انتخابات با چالشهای عمده ای روبروشده.ازمیان سه نظریه درمورد قانون،حکومت نظریه اس.ان.تی.وی را برگزیده  وبا نظام مختلط به شدت مخالفت دارد.منتقدان نظریه، رای واحد غیرقابل انتقال، می گویند:این سیستم تیشه ای است به ریشه انتخابات واحزاب سیاسی کشوراین نظریه با مطالبات جامعه مدنی نیزدرتضاد می باشد.حکومت تاهنوز،قانون انتخابات را به پارلمان،عرضه نکرده واگرهم قانون انتخابات که وزارت عدلیه روی آن کارکرده ومسوده ای آن را،تهیه نموده وآن را به پارلمان ارایه نماید،این مسوده، همان نسخه ونظریه اس.ان.تی وی می باشد.این مساله بزرگترین چالش نظری درانتخابات کشوربوجود می آورد.احزاب سیاسی وجامعه مدنی،تاکید به نظام مختلط دارند.حکومت، نظام مختلط را قبول ندارد.رییس جمهوردرنشست ارگ با نمایندگان شرکت کننده،گفت: برادران شما هرکدام تان حزب سیاسی دارید ومن حزب سیاسی ندارم،قانون انتخابات پیشنهادی احزاب،قبول کردنش برای ما سخت است.این مضمون سخنان رییس جمهوررا برخی اعضای شرکت کننده نقل قول کرده اند.

 

قانون انتخابات پیشنهادی احزاب وگروهای مدنی،تیشه اش،مسوده ای وزارت عدلیه است .تیشه دوم درمسیرقطع وخنثی کردن قوانین انتخابات،تاحالا مجلس سنا،دانسته شده.مجلس سنا،عملا نشان داد که قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها را،نقض کرد.با تیشه رای شان ،ریشه قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها را برکند بخشهای مهم آن را ازمتن قانون برداشت.این قانون ازسوی پارلمان ،تصویب شده بود اما سنا درمقابل پارلمان درواقع به مقابله برخواست.این تقابل ازخود دلایلی دارد.آگاهان مسایل کشورمی گویند: این طبیعی است که مجلس سنا،با تایید قوانین تشکیل وصلاحیت کمیسیونها،مخالف باشد.زیرا یک سوم اعضای مجلس سنا،اعضای انتصابی ازسوی رییس جمهورمی باشند ودو ثلث دیگر،آسیب پذیری های زیادی دارند وبه همین دلیل است که مجلس سنا،مطابق با خواست حکومت،قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها را،نقض کرد.اکنون دومجلس پارلمان وسنا،درگیرتشکیل کمیسیون مشترک هستند.کمیسیون مشترک دومجلس باید به یک نحوی به تفاهم وتوافق درمورد ،قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها،برسند.دراین مورد اولا توافق دوکمیسیون با چالش روبروی شده زیرا کاریکه سنا انجام داده،یک نوع تعارض وتقابل با پارلمان می باشد ومشکل است که کمیسیون مشترک، به توافق دراین مورد دست پیدانمایند.نکته دوم این است که درصورت عدم توافق کمیسیون مشترک درمورد قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها،قانون به پارلمان،ارجاع داده می شود دراین صورت دوسوم اعضای پارلمان باید قانون مصوب خودرا،تایید نمایند.مطابق با طرزالعمل های پارلمان،هرقانونیکه که بادوسوم اعضای پارلمان،تصویب شوند،دراین صورت آن قانون احتیاج به توشیح رییس جمهورندارد.

 

پارلمان کشورنیزامتحانات درستی درمواقع حساس نداده. مجموعه مصوبات پارلمان که به یک نحوی مرتبط به حکومت می  شود،پارلمان کشورجانب،حکومت را گرفته وعموما به سود حکومت، رای ونظرشان را ریخته است.همین دیروزدرمورد استیضاح وزیرانرژی وآب،پارلمان کشوردرنهایت امر،ادامه کاراسماعیل خان را با 141 تایید کرد وتنها 31 نفربه ایشان رای مخالف داده اند.امروز،مطبوعات کشوربه شدت به پارلمان حمله کرده وگفته است که پارلمان کشوربا این گونه اقدامات،خودرا مسخره کرد.روزنامه های کشور،مطالبی زیادی درمورد،باج گیری وسوء  استفاده های مالی را عنوان کرده اعضای موافق ومخالف با جریان استیضاح وتایید امیراسماعیل خان، درمیزگردهای شان، حملات تندی به هم دیگرداشته اند.اتهمات خانم شکریه بارکزی نماینده کابل وآقای عظیمی نماینده مردم بلخ،گویای اوج جدالهای پارلمانی دانسته شده است.آگاهان اموردرمورد فیصله ها ومصوبه های پارلمان،با شک تردیدهای زیادی می نگیرند.درحال حاضر،دوقانون مربوط به انتخابات، درپارلمان،سرنوشتش،نامشخص است. قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها،وقانون انتخابات که تاهنوزازسوی حکومت به پارلمان کشور،عرضه نشده است.دلایلی این تعلل برمی گردد به سیاست حکومت.منتقدان می گویند:حکومت ازنفوذ وسیطره ای زیادی که برهردواطاق پارلمان دارد،ممکن است که قوانین مربوط به انتخابات را به چالش بکشاند ودرنهایت امراینکه انتخابات بدون قانون برگزارشود.

 

امروزشایعاتی منتشرشد که درکابینه حکومت،اصولا کمیسیون سمع شکایات را بکلی ازسیستم انتخابات خارج کرده است.انتخابات تنها با کمیسیون انتخابات برگزارمی شود. تالحظه این متن،اطلاعاتی بشتری دراین خصوص بدست نیامده اما اگراین خبرصحت داشته باشد حکومت گام جدی وچالش برانگیزی را  درمورد انتخابات برداشته است.برخی حقوق دانان می گویند : اگراین اقدام درست باشد وحکومت ازسیستم انتخابات ، کمیسیون سمع شکایات را برداشته باشد وامورمربوط به شکایات انتخاباتی را ،ارجاع به محاکم استناف ویا کمیته خاصی قضای کرده باشد دراین صورت تیشه به ریشه انتخابات زده شده است.رییس جمهوردرارگ به حاضران شرکت کننده اشاره ای به محاکم قضایی داشت که دکتورعبدالله گفت: دراین صورت باید انتخابات مستقل نداشته باشیم انتخابات با نظارت وبررسی محاکم دولت افغانستان،همان انتخابات حکومتی می باشد.آقای فضل احمد معنوی اصولا با کمیسیون سمع شکایات،مخالف بود وی بارها به رسانه گفته است که : کمیسیون سمع شکایات قدرتش بالاترازاصل کمیسیون مستقل انتخابات می باشد.وی صراحتا وگاهی هم تلویحا به حذف کمیسیون شکایات ازسیستم انتخابات کشورتاکید،داشت.فیصله  امروزکابینه اگردرست باشد،مطابق با خواست آقای معنوی است.

 

ظاهرا حکومت درسه نقطه تصمیم گیری،اشراف وهیمنه انکارناپذیری باید داشته باشد.مجلس سنا که بدون تردید درمسیرسیاستهای حکومت،گام برمی دارد وبگفته ای برخی صاحب نظران این مجلس هیچ،اقدامی برخلاف سیاستهای حکومت ندارد دلیل مساله هم، همان حضویک ثلث اعضای انتصابی ودوثلث اعضای،ضعیف آن دانسته شده.نقطه دومیکه حکومت درآن نفوذ دارد،پارلمان کشوراست.پارلمان ترکیب متفاوتی عمدتا با انگیزهای انفرادی وغیرحزبی ،تشکیل شده. افراد به دنبال منافع شخصی خود گام برمی دارند.درچنین پارلمان غیرحزبی ویا ضد حزبی،حکومت می تواند،نفوذ فوق العاده داشته باشد.وکلاء مستقل وغیرحزبی،آسیب پذیریهای زیادی می تواند داشته باشد. منتقدان، جریان استیضاح اسماعیل خان وتایید غیرمنتظره ایشان را،ناشی ازهمین ترکیب می دانند.درمورد ورقه استیضاح گفته شده که تعداد آنها،به پنجاه سه نفرمی رسید اما تنها سی یک نفردرپارلمان کشور،به امیراسماعیل خان، رای مخالف داده اند.این نوع تحولات درداخل پارلمان،ریشه دربیرون ومراکزقدرت دارد.تحلیلگران مسایل پارلمان می گویند:  جریان رای دهی واستیضاح امیرصاحب، نشان داد که حکومت چه هیمنه ی انکارناپذیری براعضای پارلمان دارد آنها می گویند: کناررفتن اسماعیل خان به سود حکومت نبود ایشان بدون شک به جریان مخالفان سیاست حکومت می پیوست واین مساله درآستانه انتخابات،به نفع مخالفان تمام می شد.

 

منتقدان می گویند: به همین دلیل ودلایلی دیگر،همه وکلاء طرف دارحکومت به ایشان رای موافق داده اند.با این وضع دردواطاق پارلمان، سرنوشت انتخابات وقوانین آن،به ابهام مواجه می شود واحتمال اینکه ریشه قوانین با تیشه مجلسین،زده شود،زیاد بعید ازمنظرتحلیل گران نیست.انتخابات افغانستان درسال2014 یا قوانین توشیح شده ومصوب ندارد ویا هم اگرقوانین داشته باشد آن قوانین تماما به زیان احزاب سیاسی وجامعه مدنی خواهد بود.