نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

جنگ اعداد


جنگ اعداد

 

امروز کمی حالم گرفته و نمی دانم دلیل آن چه هست.شاید صحنه های هول انگیز فرش شهداء درخیابانهای کویته وزجه ناله مادران ،دختران وزنان درفراق عزیزان شان،روح وروانم را،خسته کرده باشد.کمی خودرا به مسایلی دیگری غیرازخواندن ونوشتم،مشغول کردم ویا بگفته ای دوستانم خود را به تماشایی تلویزیون "مصروف" ساختم  وهمکارانم بحث پارلمان را ازطریق تلویزیون،گوش می دادند.بحث پارلمان به نحوی همان جنگ اعداد بود.نبرد سختی بین دوگروه ازاعضای پارلمان وطرف داران دوعدد 7 و11 درگرفتن. طرف داران عدد یازده دراستیضاح درجنگ اعداد،توانایی خود را،نشان می داد.رمزبرتری هواداران عدد11 دوچیزبود یکی اینکه استیضاح 11 عدد وزیر،پیشینه ای تصویب درپارلمان را داشت .یک ماه پیش  ازاین مجلس نمایندگان،با اکثریت اراء تصویب کردند : وزراء که گرفتارمصارف کم ترازعدد 50 درصد شده اند را باید استیضاح کرد که چرا بودجه شان را کم ترازرقم 50در به مصرف رسانده اند.ُآنها شناسایی کرده بودند که 11 نفرازوزیران رییس جمهورکرزی،کم تر ازرقم 50 درصد ازبودجه شان را به مصرف رسانده اند بنابراین این 11 وزیرباید استیضاح شوند .درمیان این استیضاح شده ها، حتی وزیران دیده می شوند که چند روزپیش ازآن نیز،استیضاح ورای اعتماد گرفتن دلیل.

 

دلیل دوم درموفقیت هواداران عدد 11، حمایت حاجی ظاهررییس فراکسیون پرقدرت درمجلس ومعاون اول آن است وی امروزگفت: من بعنوان نایب نمبر1 پارلمان هرگزنمی گذارم که عدد11 استیضاح به عدد 7 ازاستیضاح ،تقلیل نمایند وی می گفت: ما تا آخرین لحظه درپای استیضاح 11وزیر استاده ام .گرچه پایان این نبرد معلوم نشد اما بهرترتیب ،نشان داده شد که درجنگ اعداد باید طرف داران رقم 11 دراستیضاح وزیران،موفق باشند.هواداران عدد 7 که متهم هستند که مصوبه مجلس را نقض کرده اند ودلیلی استواری برای نقض فیصله مجلس را ندارند.حال نمی توانند که فیصله اول پارلمان درمورد استیضاح 11 وزیررا بکشند زیرا شکستاندن فیصله های پارلمان مطابق با قوانین داخلی آن،نیازبازهم به دوثلث اعضای حاضراگراشتباه نکنم را داشته باشد.دوثلث هم یک عدد کلیدی ومهم درنقض،مصوبه های مجلس می تواند باشد که طرف داران عدد 7 هرگزقادرنیست به آن دست یابد.استدلال طرف داران استیضاح عدد 7 این هستند که چهاروزیراصولا درسال کاری شان وزیر،نبودند بلکه آنها بعنوان سرپرست، وزارت شان را اداره می کردند بنابراین آنها نمی توانند مسئول وپاسخ گوی رقم کم تر از50درصد ازمصرف بودجه شان باشند. بنابراین ازمقامات غیرمسئول نمی تواند پرسید که چرا کم تراز50 درصد بودجه شان را مصرف کرده اند.

 

البته مقام سرپرستی با مقام وزارت درافغانستان چندان تفاوتی دارد حکومت افغانستان،آن چنان فرقی  بین سرپرست ووزیرنمی گذارد. درحکومت ،ما سرپرستانی داریم که نزدیک به دوسال درکابینه بودند ودرموارد دیگری نیزدردولت افغانستان،مقاماتی هستند که هم چنان سرپرست هستند وازموضع سرپرستی ،اجرا ئات می کنند.ولی درحال حاضردرمجلس نمایند گان استدلال هواداران عدد 7 ضعیف وکم رنگ دیده می شد وکسی به این حرف که آنها سرپرست هستند را اکثریت گوش نمی دهند. درهمین لحظه که این سطورنوشته می شود هواداران عدد 11 با همان استدلالهای که برشمردیم ،برنده هستند اما تا فردا ومجلس دیگر،ممکن است اوضاع تغییرنمایند. برخی می گویند درجنگ اعداد مهمانیهای شبانه وروزانه ورفت آمدها،نیزتاثیرات شگرفی دارد.درشرایط فعلی درمجلس نمایندگان ارقام 7 و11 سخت مورد جدال ونقاش قرارگرفته است.دراین نبرد معلوم نیست که بخت با کی یاری خواهد کرد. متاسفانه دراین روزها گرفتارجنگ اعداد شده ام درمورد جنایت هولناک کویته وقتی می خواستم مطلبی بنوسم بازهم اتفاقا به عدد 47 برخوردم که تمامی وقتم را این عدد،نحس گرفت ومطلبی زیادی را به خود اختصاص داد عدد 47 درنحوست خود کم ترازعدد 39 برای من تمام نشد.عدد 39 را که می دانیم چه اندازه گرفتاری ودشواری درسیاست اقتصاد واخلاق،به بارآورده است.

 

 درمجلس بزرگ عنعنوی رقم 2020 نفراعضای لوی جرگه 42 عدد کمیسیون برای رتق فتق اموررا ساختند اما همینکه کمیسیون رقم 38 ساخته شد نا گهان عدد 39 گم شد اعضای مجلس بزرگ عنعوی به یک باره ازعدد 38 به عدد 40 پریدن همه متحیرشدند که عدد 39 کجا شد وسرانجام معلوم شد که عدد 39 یکی ازبدترین اعداد درجامعه می باشد واین مساله را هرگزمجلس بزرگ عنعنوی قبول نکرد که عدد 39 را برای کمیسیونهای 42 گانه  قبول نمایند این عدد مثل عدد 13 هرگز طرف داری درافغانستان ندارد کسی بمن گفت که ماشین 12000 هزاردولاری را به 6000 هزاردولا رخریده است ولی سخت پیشمان است گفتم چرا وی گفت: پولم حلا ل نبود واین ماشین را خریدم که عدد 39 درنبرپلیطش غلطیده است من به ایشان دلداری دادم که برادرم نگران نباش این ها خرافات است عدد 39 هم یکی  ازاعداد الهی است همان عدد 13 هم عدد خوبی است گرچه من هم چندان رابطه خوبی با آن ندارم برخلاف عقیده ام وبدون دلیل اعتقادی، با عدد13 درجنگ هستم ولی وی هرگزآرام نداشت وفکرمی کنم وی آن ماشین را با آن وضع روحی قبول نداشت وحالا باید به کسی دیگری فروخته باشد.وی می گفت: من چندان حساسیتی نسبت به اعداد نداشتم وعدد 39 را که اصلا نمی شناختم که بد است ویا خوب.وی می گفت: استاد همین گوش کردن به جلسات" لوی جرگه عنعنوی" بخصوص ازلحظه ای که 2020 نفراعضای مجلس بزرگ، کمیسیونها را تشکیل دادند وازعدد38 یک مرتبه به عدد 40 پریدن وبعد کنجکاویهای من سبب گردید که نسبت به عدد 39 حساسیت داشته باشم وحال متاسفانه ماشینی نصیب می گردیده که با عدد 39 شروع شده وی می گفت زمانیکه من این ماشین را خریدم،خیلی خوشحال بودم که ماشین 12000 دالری رابه 6000 هزاردولاری خریده ام ومالک آن چه قدرخوشحال بود وی بمن گفت: استاد من حالا می فهمم که مالک آن چرا آن قدرازمعامله ماشینش خوشحال وذوق زده بود. من فکرمی کردم وی درمانده واحتیاج به پول دارد ،موترش را، به این ارزانی بمن فروخته است ولی حالا می فهمم که وی راز پلشتی وزشتی رقم 39 را می دانسته است فکرمی کنم حالا من بد بخت شده ام واو برسرم کلاه گذاشته است.

 

گفتگوی من با  این دوست خیلی زیاد شد من درنهایت گفتم که درقرآن مجید، ده ها آیه قرآن کریم عدد 39 دارد وبرو، قرآن خدارا بیبین وخواهی دید که صدها آیه قرآن مجید،آیه های رقم 39 را دارد.حقیقت مساله همین است که اصلا جنگ اعداد وجود ندارد وعددهای نحسی ما نداریم واین تلقینات ما، هست که به جان اعداد چسپیده ایم وپارلمان ما می گوید که حتما عدد 7 باید استیضاح شود ویا اصرارداریم که نه باید عدد11 استیضاح شود.البته جنگ 7 و11 درپارلمان کشور،ربطی به خود وذات عدد ندارد بلکه جنگ مجلس نمایندگان نسبت به وزرایی هستند که عدد 7 ویا 11 را تشکیل داده اند.جنگ 7 و11 امروزواقعیتی است که درپارلمان کشورما راه افتاده من امروزوقتیکه صحنه های ازبحث مجلس را دیدم وآن اظهارات تند وداغ که نسبت به عدد 7 و11 راه افتاد،مرا به این نتیجه رساند که این بحث چنان داغ وهیجانی شده که وکلاء ملت تاپای پرداخت هرنوع هزینه ای، باید استاده باشند.این بحث حالا مقدم ازهرموضوعی دربحث پارلمان کشورقرارگرفته است.ما فکرمی کردیم که مجلس نمایندگان به انتظارات مردم،احزاب سیاسی وجامعه مدنی،توجه می کند وبحث قانون انتخابات را مورد بحث قرارمی دهد واصلی ترین بحث باید تصویب قوانین انتخابات باید باشد ولی بحث امروز تقریبا مرا متقاعد کرد که دوگروه پارلمانی که ما شاهد درگیری وطرفداری هرکدام ازعدد 7 و11 بودیم،به این آسانی تازمانیکه این جنگ 7 و11 دراستیضاح وزراء حل نشود،مجلس به هیچ مساله دیگری نمی پردازد.

 

 بنابراین همه امید وارهستند که وکلاء مردم هرچه زود ترموفق شوند وموضوع 7 و11 را حل نمایند ودرمورد آن دوعدد،تصمیمات قانونی شان را بگیرند تا "جنگ اعداد" درمجلس نمایندگان به خوبی حل وفصل شود.   

جنازه فرش جاده

جنازه فرش جاده

 

جنهم کویته،شاهد دلخراش ترین صحنه ها،است جنازه های قربانیان روزپنج شنبه گذشته فرش جاده های کویته هستند.درهوایی سردزمستانی،وارثان شهداء، روی پیکرهای خونین عزیزان شان،نشسته اند.گواینکه حرارت خون شهداء،هوای سردزمستانی را کشته است.مطالبات هزاران انسان داغدیده ازسوی حکومت پاکستان تاکنون،بی پاسخ مانده واقعا رفتارحکومت درمورداتباع ماتم دیده اش، بسیارغیرمسئولانه است.خواسته های مردم به حکومت به صورت شفافی عرضه شده اما پاسخی تاکنون دریافت نشده است.جنازه ها هم چنان فرش خیابانها هستند.مردم ازحکومت فدارل این اموررا مطالبه دارد: اول حکومت ایالتی کویته بلوچستان وحاکم آن ازکاربرکنارشود.دوم اردوی پاکستان که حافظ امنیت مردم است قدرت واداره ایالت را به عهده بگیرد سوم، امنیت مردم بی دفاع توسط اردو، گرفته شود وچهارم عوامل کشتاردستگیرومجازات شود.

 

امروزسومین روزاست که مطالبات چهارگانه مردم،عملی نشده البته گروهای زیادی درپاکستان ازخواسته های مردم پشتیبانی کرده اند وبرخی ازشخصیت های مهم سیاسی درکشور،درجمع اعتصاب کننده گان درجوارجنازه های فرش شده درخیابانها،پیوسته اند احزاب وگروهای سیاسی با صدوراعلامیه های، جنایت کویته را محکوم کرده اند.تمامی اینها اقدامات انسانی ومثبت است که ازسوی مردم پاکستان نسبت به هم وطنان مظلوم شان،نشان داده شده است.بازماند گان قربان جهنم کویته با دلی پرازغم وچشمان پرازاشک وقلبی آکنده ازبی عدالتی وتبعیض،درکنارجنازه های فرش شده درخیابانها،منتظراقدامات عملی حکومت فدرال هستند. زنان جوان که شوهران شان را ازدست داده ودختران، مادران که برادران وفرزندان شان بخاک وخون کشیده شده واطفالیکه هرلحظه فریاد می کشند وصحنه های مرگ وآتش  جهنم کویته را دردل وجان شان،ثبت ضبط می کنند،ازحکومت پاکستان توقع دارند که به خواسته های شان ،پاسخ مثبت دهند. ازبازماندگان شهداء خواسته شده که جنازه های شهداء شان را دفن نمایند.بازماندگان کشتارگروه جهنگوی می گویند که تازمانیکه به خواسته ها ومظلومیت ما،پاسخ داده نشود ما شهداء مان را بخاک نمی سپاریم وواقعا این لکه ننگی است به دامن حکومتی که ده ها جنازه اتباع کشورش فرش خیابان ها باشند اما نتواند یک والی فاسد وبی کفایت را عزل نماید.حکومت پاکستان تا بحال نشان داده که بقاء مقامات محلی وایالتی برکرسیهای شان،نسبت به خواسته های مردم ماتم زده شان،ارجحیت دارد.مردم هزاره چاره ای جزء گزینه " جنازه فرش جاده " را ندارند.

 

گذشته ازمطالبات مردم هزاره درکویته،گروه تبهکاریکه مسئولیت کشتارعلمداررودرا به عهده گرفته است،نیزقابل تامل است گفته شده که این شبکه تروریستی ، یکی ازپرقدرت ترین گروه ها درپاکستان است استخبارات پاکستان تمامی تشکیلات ومراکزآموزشی وتعلیماتی آن گروه را می داند.گروه جهنگوی ازتشکیلات سپاه صحابه،جدا شده وسازمان استخبارات هم گروه مادروهم گروه جهنگوی را بخوبی می شناسد.برخی گزارشها نشان می دهد که گروه جهنگوی درایالات مختلف پاکستان، قرارگاه های آموزشی دارد ونیروهای خود را با انواع واقسام سلاحها،تعلیم می دهند.گروه جهنگوی بنابه گزارش الجزیره ودیگرخبرگزاریها،رابطه بسیارخوبی با طالبان پاکستانی دارد.خبرگزاریها،تایید می کنند که گروه جهنگوی به گروهای طالبان پاکستانی،ملحق شده واحسان الله احسان که همیشه ازسوی طالبان،اعلام موضع می کند وابسته به همین گروه جهنگوی است.اینها همه هم دیگررا بخوبی می شناسند واستخبارات هم همه آنها می شناسد.درمواردی، استخبارات متهم شده که با این گروه ها بخصوص سپاه صحابه ارتباط دارد گفته شده عملیات خونبارممبی درسال2008 را گروه لشکرطیبه وسپاه صحابه مشترکا انجام داده اند.

 

اجمل قصاب یگانه بازمانده عملیات ممبی ای همه این موضوعات را اعتراف کرد.اعترافات اجمل قصاب که یک ماه پیش پس از چهارسال محاکمه وبازجویی درهند اعدام شد به همه این رازها وارتباطات اعتراف کرده است.شبکه های تروریستی مثل سپاه صحابه،لشکرطیبه،گروه طالبان وگروه جهنگوی،همه با هم ارتباط دارند وبا هم کارمی کنند درحال حاضرنزدیک ترین ارتباط را گروه جهنگوی با طالبان پاکستانی دارد که احسان الله احسان سخنگوی این گروه است.با این وضع شناسایی شبکه تروریستی جهنگوی امری پوشیده برای استخبارات پاکستان نیست.به گفته استاد محقق: حکومتی که بمب اتم دارد وقوی ترین استخبارات درمنطقه داشته باشد، چه گونه ازماجرای گروه جهنگوی اطلاعی ندارد وازقتل عام مردم مظلوم هزاره،جلوگیری نکرده است.ایشان معتقد است که حکومت پاکستان توانایی مقابله با گروهای تروریستی را دارد زیرا همه آنهارا می شناسد اما کاری نمی کند واین نشان می دهد که استخبارات ومقامات محلی باید به یک نحوی راضی به رضایی گروه جهنگوی باشند.مردم این همه اصراردارند که والی کویته بلوچستان فاسد وآلوده است وباید برکنارشود ولی می بینیم که حکومت فدرال پاکستان دربرابراین ساده ترین خواست مردم،سکوت کرده است وچرا؟ بی توجهی حکومت به خواستهای مردم که تامین امنیت،برکناری والی فاسد،اداره اموربه دست ارتش بجای پولیس،شناسایی ومجازات عاملان کشتارپنج شنبه خونین کویته،دلیلی می تواند باشد که درکفش مقامات حکومت درمورد جنایت وقتل عام کویته،ریگ باشد.

 

الجزیره نباید فتوای حلال وحرام دفن شهداء را مطرح نماید.داستان،دارای چنین ریشه های است مردم یگانه وسیله دادخواهی شان همین پیکرهای خونین شهداء شان هستند که حکومت فدرال را تحت فشارقراردهد.الحزیره بجای فتوای حلال وحرام ازمفتی اعظم الجزیره آقای قرضاوی بخواهد که درمورد قتل عام برادران مسلمانش،بی تفاوت نباشد وفتوای تحریم کشتاربرادران وخواهرن مسلمانش را صادرنماید.گروه جهنگوی ثواب وحلال گفته دست به کشتارمردم زده آقای قرضاوی والجزیره کشتن مسلمانان مظلوم را حرام اعلام نماید این مساله تاثیرات مثبتی بجای می گذاروگروه جهنگوی ودیگرجنایت کاران، خلع سلاح به لحاظ مذهبی می شوند.نکته سومیکه دراین خط مقاله باید بحث کرد،مساله سازمانهای بین المللی است.گروهای بین المللی نسبت به کشتارمردم بی دفاع بی تفاوت نباشد مردم که درخیابان علم داررود کویته درجنگ نبودند آنها دریک سالن ورزشی گردهم آمده بودند.مجامع بین المللی می تواند حکومت غافل ومقصرپاکستان را تحت فشاربگذارند که دربرابرحقوق شهروندانش بی تفاوت نباشد.آخرپاکستان یک حکومت مسئولیت پذیرباید وحافظ امنیت شهروندانش باشد مردم ازخارج برای امنیت شان کمک نخواسته. مردم گفته اند که ارتش پاکستان امنیت شان را به دوش بگیرد.پولیس کویته ووالی آن آلوده وفاسد هستند زیرا این اولین کشتارنیست که درکویته روی می دهد.

 

 ازسال 2008 تا حالا بیش ازهشصد نفرمردم هزاره درکویته توسط گروهای تروریستی کشته شده اند.درهمین علمداررود.دیدیم که ابتداء نفوذی شبکه، وارد سالن ورزشی می شود وخود را منفجرمی کند وسپس مردم به کمک مجروحان می شتابند دراین لحظه امبولانس پرازمواد انفجاری سر،می رسد مردم دراوج نیازبه کمک، فکرمی کنند که حکومت برای شان امبولانس فرستاده به یک باره امبولانس پرازمواد انفجارتوسط گروه جهنگوی درمیان انبوه ازجمعیت،منفجرمی شود واین همه کشتاروویران گری را ه می اندازد.اگراین روایت درست باشد که هست آیا نباید مقامات ایالتی ،پاسخ گوباشد مردم این صحنه ها وبی تفاویتها را به چشم خود دیده وفریاد می زند که والی برکنارشود،پولیس غافل است ارتش باید وارد میدان شود.

 

مجامع بین المللی بخصوص سازمان ملل ودیگر گروهای مدافع حقوق بشر،باید به حکومت اسلام آباد فشاروارد نمایند تا به حداقل خواسته مردمش تمکین نماید این چه نوع حکومت سربه هوا است که هیچ اقدام عملی ازخود دربرابرخواسته های مردمش نشان نمی دهد.مردم امید واراست که روزهای آینده، شاهد تحولات مثبت درامراجرایی وعملیاتی شدن خواسته های شان باشد.برای تطبیق عدالت ونفی تبعیض درکشور،مردم باید به خواسته های شان پافشاری نمایند.گزینه فرش" جنازه ها درخیابانها" آخرین وسیله فشارمردم به حکومت است بهرحال وجدانهای بشری نمی توانند نسبت به روی داد بی تفاوت باشد مردم با ابتکار فرش جنازه برجاده وپافشاری برخواسته های شان ،پیروزمی شوند ازفتوای شبکه های که مالکان آن درهمه جا با پول شان، سیل خون جاری کرده،نهراسند.گروه جهنگوی درپاکستان،شناخته شده است این گروه انشعابی سپاه صحابه ودرحال حاضروابسته با طالبان پاکستانی است که احسان الله احسان سخنگوی شان است استخبارات بخوبی همه این ها را می شناسد.حکومت پاکستان ملزم است که به خواسته های مردمش گوش فرادهد.مجامع بین المللی نیزمکلفیتهای بشری خود را درقبال ظلم وجنایت داشته باشد مردم هم درهرجای که هستند بخصوص درحوزه های باز ازدنیا دست به اعتراضات گسترده با روشهای که خود شان می دانند،بزنند به این صورت مردم پیروزمی شود وبه خواسته های دست می یابد.

کودک ۴۷

 

 

 کودک ۴۷


درهمسایگی ما کودکی به دنیا آمد که اورا بنام فرزند عشق درسرزمین 47  می شناسیم این کودک با بزرگ شدنش سازمانی برای خود ساخت وبا کارهایکه روی دست گرفت وفتنه انگیزیهای که درخانه ما راه انداخت وسبب کشتارهای هولناکی گردید، ما را به  این نتیجه رساند که می گوییم: ای کاش این کودک هرگزبه دنیا نمی آمد.البته به همان پیمانه که درحق ما جفا کرد،وی همراه با سازمان خود درحق مردم ،احزاب سیاسی وگروهای مدنی کشور ش،نیز ستمها رواداشت. این طفل مادردارد اما پدرش معلوم نیست مادرش وی را فرزند عشق وهوس خود می داند.به همین علت برخی اعتقاد دارند که این کودک بی پدر است مذهبیون گفته اند: مافرزند عشق را برسمیت نمی شناسیم فرزندان آدم یا حلال زاده اند ویا حرام زاده بنابراین معلوم خواهد شد که فرزند عشق وقتیکه بزرگ شود،چه کارهای را درپیش خواهد گرفت. گفته می شود، مادراین کودک ازاین گونه کودکان زیاد زاییده است. زیرا وی اعتقاد داردکه لازم نیست کودکانش پدری مشخصی داشته باشد.اصل همان بقاء نسل ادمی است این مهم نیست که فرزندان آدم،حتما باید پدرش معین باشد وی گفته است : همینکه تمکین کردی وبا رضایت، کسی برتوسوارشد ولقاح صورت گرفت وفرزندی بدنیا آمد،همین کافی است.مهم اولا د آدم است که بدنیا آورده ای. مادرکودک به اندازه بی شرم وحیا است که دربرخی موارد اظهارداشته که می شود ازداستان خروخاتون مولانا نیز،بهره گرفت.

 

ازحرکات ورفتارهای وی پیدا است که این داستان را باهمان روشی که مولانا درکتابش نقل کرده بخوبی خوانده است وی شناخت بسیاردقیقی ازفرهنگ وتمدن اسلامی دارد وقصه مولانارا بخوبی خوانده است برخی می گویند وی ممکن است آن رانیزبکارگرفته باشد. وی درمواردی گفته است که  این کاربرای تنوع ولذت جنسی، کاری خوبی است اما نمی شود ترکیبی ازالاغ وانسان را،زایید ازگفته های وی پیدا است که دراوج اقتدارجوانی، شایداین کارهارا تجربه کرده باشد براساس حکایت مولانا ،قصه خروخاتون را بکارگرفته باشد وی بارها درمورد قصه مولانا با اطرافیانش حرف زده  وازآن به نیکی یاد کرده است لذا وی به فرزندانش که آنهارا اولاد عشق می خواند، درهمه جای دنیا این فرهنگ را،توصیه کرده که صرف بخاطرلذت وتنوعات جنسی، می شود ازقصه مولانا جلال الدین بلخی استفاده کرد اما انتظارتولید فرزند مرکب ازانسان والاغ را نداشته باشید.این کارشدنی نیست وقوانین خلقت اجازه چنین تولدی را نمی دهد البته وی نا آمید نیست زیرا باوردارد که دراموربدیعه روزگار،باید وی ویا فرزندانش، سرامد باشند واین کاربسیارمهمی درتاریخ وی، خواهد بود که درقلم روحاکمیتش، بتواند فرزند مرکب ازانسان وحیوان،بدنیا آورد وی نا امید نشده وهم چنان تلاش دارد که این شاهکارونوآوری را درخلقت داشته باشد.گرچه تلاشهایش برای تولید فرزند مرکب تا بحال، ناکام مانده است. اما توانسته فرزندان بی پدرزیادی را،تحویل جامعه دهد.

 

گفته شده به دستورمادرکودک درسرزمین47 تا کنون هجده فرزند عشق وهوس ازشماره های28 تا46  درافریقا،زاییده شده اند.  فرزندان شان، حرامزاده های هستند که بخش بزرگ قاره سیاه را درجنگ وگرسنگی، فروبرده اند اما خود شان به کارهای که مادرشان انجام می دهند را ادامه می دهند وهیچ خیال شان نیست که انسانها را به شدید وجهی می کشند.به دستورمادر کودک درسرزمین پاکیزه47 درخاورمیانه نیزکودکان حاصل ازعشق وهوس باشماره 15 تا 25 ،بدنیا آمده اند که آنها نیزبا بیرحمی تمام نظامهای توتالیتروخود کامه را تاسیس کرده اند وبه مردم حکومت می کنند.خطرناک ترین کود ک این زن، همین فرزند عشق درسرزمین 47 است که خودرا منزه وپاکیزه می داند وی مدعی است که ازدامن مادری بدنیا آمده که خود پیروی آیین یکی ازپیامبران الهی وتوحیدی هست.این کودک بسیارافتخاردارد که توسط مادرش ازچنگال آیین های ضد توحیدی، بودایی هندویی،نجات یافته وپاکیزه منزه ازآیینهای شرک وکفرشده است.وی به کمک مادرش، خانه مجزایی برای خود ساخته وهیچ ارتباط با مشرکین بودایی وهندویی ندارد وخانه وی پاک وپاکیزه می باشد.این کودک محبوب باکمک مادر،درصدد تجزیه ای نقاط دیگری نیزهست که باید اززیرسلطه شرک وکفرهندویی ،نجات یابد.درآغازتولد،مادرش مدعی شد که دنیا باید وجود وی را گرامی بدارد وفرزندعشقش را برسمیت بشناسد اما برخی همسایه گانش اصرارداشت که نه ما هرچه را درعالم برسمیت بشناسیم اما این کودک را به رسمیت نمی شناسیم زیرا می دانیم  که اوبی پدراست.ما نمی توانیم یک حرام زاده را، به رسمیت بشناسیم ولی این حرفها واعتراض های همسایه بجای نرسید وسرانجام همسایه معترض هم با شک تردید،رسمیت آن را قبول کرد به این ترتیب کودک درسرزمین پاکیزه 47 رسمیت خودرا برهمسایه تحمیل کرد.

 

این کودک با اینکه عمری ندارد ولی به کمک سازمانی که ساخته وباراهنماییهای مادر،کارهای بزرگی را نجام داده وتبدیل به یک ابرقدرت منطقه ای شده است.انواع واقسام سلاحهای مخرب عالم را برای خود تهیه کرده وی درهمه مسایل دنیا،تشبث دارد درهمین سالهای نه چندان دوروقتیکه خانه همسایه اش توسط دوزدان شمالی که ازآنها بنام خرس قطبی یاد می شد،اشغال گردید مادرش گفت : ای فرزند توانایی من دربرابرخرسهای قطبی که وارد سرزمین همسایه ات شده است،بی تفاوت نباش واگردربرابرخرسهای قطبی بی تفاوتی باشی بدان که من شیرم را به توحلال نمی کنم وی می گوید: مادر؛این حرف شما درست است من هم  ازاین خرسان درهراسم زیرا اگرآنها خاک وخانه همسایه را درتصرف خود درآورند انگاه ما را هم آرام نمی گذارند وحتما خانه ما را نیزبه اشغال خود درمی آورند من این را شنیده ام وعلایمی وجود دارد که آنها نیت اشغال سرزمین پاکیزه ما را نیزدارند اما مادر؛توخود به  اوضاع واحوال ما آشنا هستی من چیزی دربساط ندارم واسلحه ایکه دراختیارمن اززمان تولدم بعنوان میراث ویاد گار،گذاشته ای دیگربه درد این زمانه نمی خورد من احتیاج به سازبرگهای مدرن دارم وی می گوید مادر؛من بخاطرپاکیزه نگه داشتن خانه ام ازشرنفوذآیین های ضد توحیدی والهی،سربازانی خوبی را تربیت کرده ام ازهمه مهم تر سازمانی را طبق هدایت شما،بوجود آورده ام که برهمه امورمسلط شده سازمان من یگانه تشکیلاتی است که برهمه امورمردم مسلط واجازه دارد که یک نظام زیر زمینی را همانگونه که خود صلاح می داند، اداره نماید ولی با همه این مسایل ما سلاح کافی ومدرن نداریم.

 

مادرمی گوید: فرزندم، من برای توزحمتهای زیادی کشیده ام وبرای زایدن تو، نیزرنجهای بی پایان دیده ام وتمام امید  من درمنطقه توهستی من ازوقتیکه تورا درشکم خود داشتم ازهمان لحظه تصمیم گرفتم که با به دنیا آمدنت وحتی پیش ازآن،سرزمینهای هندو وبودایی را ترک نمایم وتو می توانی دربرابرآنها، مقاومت نمایی وانتقام مادرت را ازآنها بگیری. درمورد خرسهای قطبی که خیلی خطرناک است وشنیده ام با همان هندومذهبان برای گرفتن خانه ات وخانه همسایه ات هماهنگ شده ،بدان که من، هرنوع سلاح برای سربازانت تهیه ودراختیارش می گذارم. من نماینده ویژه وتام الاختیارم را، به سمت تو می فرستم ولیست کامل ازسلاح وامکانات را دراختیارش بگذار ومن بدون معطلی، آن را برای تو،تهیه می کنم وپول کافی ازدیگربرادرانت درخاورمیانه که خیلی خیلی پولداراست را می گیرم وآنها هم به تمام معنی با تو همکاری می  کنند واگرلازم شد ازدیگربرادرانت دردیگرجا های عالم نیزکمک می گیرم.فردا نماینده با صلاحیت را به طرف تو می فرستم وهرچه می خواهی دراختیارایشان بگذار. به این صورت مادربه همه وعده هایش،وفاء می کند وهرچه را که فرزند عشق درسرزمین 47 درجنگ با خرسهای قطبی خواسته بود،را دراختیارش می گذارد.به دستورمادر، پولهای بسیارزیادی ازسوی دیگربرادران دراختیارش گذاشته می شود وبه این ترتیب فرزند عشق تمامی سازبرگهای مربوط به گذشته را درسرزمین 47کنارمی گذارد وارتش خود را با مجهزترین سلاحها،سازماندهی می کند.

 

گفته شده وی بخاطررسیدن، کمکهای مستمرمادروبرادرانش،درحال حاضرمالک سلاحهای ممنوعه شده است.خرسان قطبی با کمک بی دریغ مادر،درکشورهمسایه ،شکست سختی می خورد ،سرزمین وخانه همسایه آزاد می شود. این کودک بنا به سفارش مادرکارهای دیگری نیزروی دست گرفت.مادرش به وی گفته ومی گوید: که پیروان مذهب وآیین هندو،مرا بسیاراذیت کرد ودرزمان که تورا درشکم داشتم وباردارت بودم،آنها کارهای کرد که زندگی را برایم تلخ کرد البته روشهای درپیش گرفتند که ازجنگیدن به مراتب سخت تربود همان رهبر لاغرومردنی شان،چنان مردم را علیه ما شوراند که مپرس این رهبرمردنی نام مقاومتش را دربرابرما "مبارزه  منفی" گذاشت.من آن روزهای سخت وتلخ را هرگزفراموش نمی کنم.بنابراین حال که خرسها را شکست دادی،برنامه های دیگرت را نیزبکارگیر. توبرای مقابله با آیینهای دیگرباید ازروشهای دینی واعتقادی استفاده نمایی و"جنگ مذهب علیه مذهب" راه اندازی این روش فوق العاده،اهمیت دارد به همین اساس من به برادرانت گفته ام که هزینه های "جنگ مذهب علیه مذهب" را باید به پردازند زیرا تیوریسنها بزرگی مثل فوکویاما،هانتینگ تونگ،نظریه های داده وجهان آینده را درقلم رو تو وبرادرانت درخاورمیانه به این گونه تفسیرکرده اند که جنگهای بعدی دراین سرزمینها،همان جنگهای تمدنی با شعار" جنگ مذهب علیه مذهب"راه، می افتد آنها گفته اند که پنج تمدن دردنیای ما، حضوردارد که این تمدنها با لبه های خونین با هم روبرومی شود وخطرناک ترین آن تمدنی است به نام" اسلام" برادرانت درحال حاضرگیرکرده اند که حرف مادررا گوش کنند ویا اینکه وفا داربه آیینهای خود بمانند.البته مادرت مسلمان نیست اما می دانی که اعتقاد به یک آیین الهی وتوحیدی دارد که مسلمانها نیزآن را قبول دارند.

 

من با برادرانت گفته ام همان گونه  که درآیین ما، حق، باطلی وجود دارد درآیین شما نیزحق وباطلی وجود دارد.برخی فرقه های که ضاله ورافضی هستند من به آنها گفته ام که این دسته ازمسلمانها،خلفاء راشدین راقبول ندارند وخلیفه چهارم مسلمانها رابجای خلیفه اول قلم داد کرده اند.برادرانت درخاورمیانه این حرف را بخوبی گرفته اند وگفته اند که برای محو، نابودی این دسته ازگروهای اعتقادی، حاضرهستند هرگونه کمک را داشته باشند.نابود کردن این دسته ازگروها،ثواب اخروی زیادی دارند.وتو فرزندم برای دوهدف درخانه ات این کاررا انجام بده اولا به آنها اجازه داده شود که مدارس خود را داشته باشند وبرای تربیت افرادیکه که رهروان فرقه های مخالف را با ایمان راسخ بکشندرا،تربیت نمایند.گرچه می دانم که این کار سختی است درخیلی موارد به ضررما نیزتمام شده است ولی مهم نیست. ما برای هدف خود،حاضریم برخی ازمشکلات را قبول نماییم زیرا من براساس درک وقرائت فیلسوفانم که عقل کل هستند به این باوررسیده ام که این تربیت شده گان مدارس،فرقه های باطل را دردرون جامعه اسلامی برمی دارند آنها درحال حاضربه نقطه ای ازباورهای شان،عروج کرده که حاضراند،بمبها رابه کمرشان به بندند و،وارد مراکزگروهای مخالف شان شوند وخود را منفجروصد ها نفرشان را اعم اززن ومرد دریک چشم بهم زدن،به خاک خون بکشاند.

 

 همین دیروزبه ما خبررسید که تربیت شده گان مدارس، که پولهای شان را برادرانت ازخاورمیانه می فرستند،کاری دریک نقطه ازسرزمینت انجام دادند که هرگزچنین کاری برای تصفیه ونابودی فرقه های درونی،تاکنون روی نداده. خبرچین های ما، گزارش داد که یک نقطه درسرزمینت" جهنم شده" است .کاراساسی همین است که  فرقه های ضاله وباطل باید محو نابود شود برادرانت که به این مساله وفادارهستند که هرچه خرج وهزینه لازم شود را دراختیارشان می گذارد.آنها نسبت به من بسیاروفادارهستند وهرچه بگویم همان را گوش می کنند. من به آنها گفته ام هرچه می کنید به فرمان مادرانجام دهید دردین شما آمده که "بهشت زیرقدم مادراست" شما که پدرندارید.فرزندم ازطرف دیگرباید متوجه باشی، همان پیروان آیینهای هندو که مادرت را آن همه زجردادند،درفکرنابودی تو نیزهستند آنها باور دارند که تو،راه ورسم مادرت را کنارنمی گذاری وتابع مادرت هستی آنها می دانند که توپدرنداری هرچه داری وهرچه می کنی به فرمان مادرت انجام می دهی وتوفرزند خوبم گروهایکه آنها را کافرمی دانند وکشتن آنهارا برخود فرض دانسته با کمک مالی برادرانت،آنها را تقویت کن آنها کارهای بسیارسودمندی کرده اند دریک دهه حملات بسیارویرانگری درخاک پیروان مذهب هندو داشتند این کارها،قابل قدراست ،تنها وتنها این گونه کارها،ازهمین گروهای فناتیک ومتصلب ساخته اند.آنها بهترین ابزاری هستند که توومادرت رابرای گرفتن انتقام تاریخی ازدشمنان مادرت، کمک می کنند من ازکارآنها خیلی راضی هستم گرچه ارتباط مستقیم با آنها ندارم ونمی  خواهم این کاررابکنم وتوفرزند خوبم می توانی نایب مادرت باشی وبه نیابت ازمن وغرورگذشته ای مادرت، کارها را بخوبی ،به پیش ببری. من به همین خاطرتورا صاحب خانه مجزا ساختم وعلیرغم مخالفتهای زیاد، تورا بردنیا قبولاندم ودنیا تورا برسمیت می شناسد واین همه بخاطروجود واعتبارمادرت هست وتو؛کارهای زیادی داری که باید  انجام دهی.

 

انفجارات دیروز،درواقع نشان دادن جنهم برای اقلیت دینی دردرون خانه ات، گامی بسوی پاکسازی است ازشنیدن این خبر،دیگربرادرانت خیلی خرسند می شوند آنها اصولا کارشان همین است که باید اقلیتهای دینی ومذهبی در"جنگ مذهب علیه مذهب" دردرون خانواده اسلام،نابود شود  این کارخانگی تو وبرادرانت درحوزه درونی وتفسیردرون دینی است. گروهی جهنگوی که این کاررا کرده با اعتقاد راسخ کارش را انجام داده آنها درسال 1390 هم شاهکاری بزرگی را انجام داد دریک زیارتگاه درظهرعاشورا،سالگرد نواده رسول خدا،با انفجاربزرگ، پیروان فرقه ای اثنی عشری ودیگرمسلمانان را به خاک وخون کشاندند. آفرین برآنها ودست شان درد نکنند وجنهم دیروزهم کاری بزرگی بود من با اقدامات آنها به حقانیت اندیشه های فیلسوفان بزرگ مغرب زمین، پی برده ام که جنگ های بعدی درخانه اسلام همان" جنگ مذهب علیه مذهب" خواهد بود این راه ورسم مادرت می باشد.بگذارآن اقلیتی که دیروز صدها نفرشان کشته شدن،حال جنازه های قربانیان خود را دفن نکنند آنها ازتو خواسته اند که امنیت شان را بگیری وحیات شان را، تامین نمایی وتازمانیکه این ضمانتها را به ایشان ندهی،آنها قربانیان را دفن نمی  کنند.گرچه اقدام وابتکارخطرناکی هست زیرا هرروزخبرسازمی شود وشرق غرب عالم رابه شوروشورش می آورند واین کار،تورا به شدت تحت فشارقرار می دهد وبرنامه گروهای که به نیت ثواب مردم را می کشند را،نیزدشوارمی کنند این ابتکاربدی است.

 

 وارثان قربانیان، دست به ابتکاری زده که تاکنون نظیرش را ندیده ایم.درگذشته هم ازجنس همین کشته شده های دیروزدرخاک همسایه،شاهد خبرهای بودیم که حکایت ازابتکارات کم نظیرشان داشت.خبرهای این مردم به دلیل اینکه وابسته به یک اقلیت مذهبی هست وقراراست توسط تمویل شده گان برادرانت ازصفحه روزگار،محوشود را کم ترمی شنویم.این گروه قومی ومذهبی به دولیل باید نابود شود یکی مذهب وآیین شان مورد قبول همه نیست ودیگراینکه به لحاظ ساختمان فیزیکی هم تفاوتهای زیادی با دیگرمردم دارند.دونوع نفرت را می شود درمورد اینها دامن زد: نفرت مذهبی ونفرت تباری.آنها به هردودلیل دراقلیت هستند بنابراین کارهای خوبی آنها را هم کسی برایش اهمیتی نمی دهند والاهمان ابتکاریکه که سرکهای شان را گاه گیل کردن را هیچ کسی دردنیا نداشته است وشنیده ام مبتکر این کارها توسط تربیت شده گان مدارس وبا تشویق مالی برادرانت،کشته شد.ویا اعتراض دیگری شان که برق ندارد را ازقدیمی ترین وسیله روشنایی بنام الکین،تجلیل کرد.اینها مسایلی تازه ای درمبارزات مدنی است که نشانه ازخون وخون ریزی درش دیده نمی شودرا این اقلیت قومی دارد گرچه برخی کارهای شان واعتراضات مدنی شان بگوش ساکنان این سوی عالم هم رسیده است.درسرزمین مادر،افرادی درسطوح مختلف به حمایت ازاین مردم برخواسته اند آنها می گویند همه انسان هستیم ودارای حقوق انسانی،پس چرا گروهی ازمردم به جرم داشتن عقاید شان،کشته شوند.مردمی درسرزمین مادر می خواهند که سرزمین تو وبرادرانت،شبیه دموکراسیها که درسرزمین مادر،وجود دارد،اداره شوند همه ازحقوق مساوی وشهروندی برخوردارباشند.تبعیض وبی عدالتی نباشد.مردم درسرزمین مادر،اعلامیه جهانی حقوق بشر را می خواهد،فراگیرنمایند.

 

وبه همین دلیل درسرزمین مادر،هم تعداد به حمایت شان جلسه تشکیل داده اند وصدای مظلومیت شان را بگوش جهان رسانده اند.کشتاردیروز واینکه آنها مرده های شا را دفن نکنند به نظربسیارخطرناک است این مساله فشارهای زیادی وارد می کند وسرصداهای زیادی دردنیا،ایجاد می کند.این گروه رفتارمظلومانه دارد وواقعا مظلوم هم هستند.ازطرف دیگرتعداد زیادی ازآنها دردنیا هم پخش شده وممکن است بخاطرکشتاردیروز،دست به اقدامات گسترده ای بزنند ودنیا را متوجه رفتارگروهاییکه برادرانت به توصیه من،آنها را تجهیزوتمویل کرده اند را نمایند.خبرگزاریها،پس ازجنهم کویته، گزارش داد که گروه جهنگوی، مسئول این کشتار،اعتبارخوبی درجنگ مذهب علیه مذهب،دربین برادران پولدارت کسب کرده وممکن است سقف کمکها به آنها برای نفی ونابود ی گروهای اعتقادی که آنها زندیق و باطل می دانند را،چند برابرنمایند.حال این خط به درستی جاه افتاده که ابتداء درجنگ تمدنها،خانه تکانی باید کرد وگروهای اعتقادی که برادرانت درخاورمیانه آنها را باطل می دانند را باید،نابود کرد وخانه را پاکیزه نمود وآنگاه به سراغ دیگرتمدنها وفرهنگها رفت. فیلسوفان ما هم همین توصیه را دارند که دردرون جامعه اسلامی جنگهای خونینی راه می افتد.اصلا قرن های بعدی باید به همین ترتیب، منازعات فرقه ای ادامه داشته باشد.این کاری  هست که ازچندین طرف شروع شده است واین شروع خوبی است.

 

جنگ حق وباطل درهرجای است زیراکه گروهای باطل درهمه جا حضوردارند درهمین بلاد مادر هم،گروهای باطلی زیادی وجود دارند که درآیین اصلی دیانت مسیح،انشعابات بوجود آورده واین انشعابات باطل است. زمانی درتاریخ، نیاکان ما صاحبان ومالکان افکارانشعابی را کشتن وآتش زدن اما دیدن که با کشتن امکان ندارد آنهارا،نابود کرد ولذا دست ازسرآنها برداشتند. مردم این بلاد،علاقه ندارند که فرقه های باطل که دراقلیت هستند را،تصفیه خونین نمایند مردم دراینجاها،مذهب را ازسیاست جدا کرده وگفته اند که عیسی به دین خود وموسی هم به دین خود به همین خاطراست که جنگ مذهب علیه مذهب دربلاد مادر،تاریخ مصرفش گذشته ما این کارها راکردیم وتمام شد ودیگربعید می دانم که  این مردم به جنگ مذهب علیه مذهب، روی بیاورند وهیچ نشانه ای برای این نزاع،وجود ندارد اما درسرزمین شما، مبارزات حق وبا طل مذهب علیه مذهب ،تازه شروع شده ودرکنارآن دلایلی دیگری هم برای مبارزه وجود دارد بنابراین تاپاکیزه شدن آن سرزمینها،ازوجود اقلیتهای باطل،کشتارادامه می یابد کشتارهولناک دیروز کویته،شروع کاراست.اقلیت نژادی ومذهبی جنازه های شان رابه خاک نمی سپارند واگراین داستان ادامه یابد،ممکن است کاررا دشوارنماید.ولی به هر صورت فرزندم مبارزه ازاین کارها را دارد فقط سعی کن که کم نیاری مادرت آن وقتی راضی می شود که دراین قلمروها،انتقام گیری گسترده باید راه انداخته شود این قلمروها ازما بود که بی جهت ازما گرفته شد.حال باید آنها تاوان ظلم شان را پس دهد.

 

فرزند عشق وهوسم؛نگران نباش اوضاع بسوی خوبی پیش می رود گروهایکه با کمک برادرانت،تمویل می شوند،کارهایش را بخوبی پیش می برند.چشم اندازبعدی آن دوصورت بشترندارد،یا اینکه به سرنوشت بلاد ما،خود را عیارمی سازند به این معنی که دیگرجنگ های فرقه ای رابکلی کنارمی گذارند هرجنگی را ممکن است را ه اندازند اما جنگ مذهب علیه مذهب را دیگرراه نیاندازند اگرآنها به این نقطه که مردمان ما رسیده،برسند دراین صورت دگر،فاتحه ما خوانده شده است. اما صورت دوم این است که منازعات تا ختم کامل طرف مقابل ادامه می یابد که دراین صورت نابود کردن طرف مقابل کارآسانی نیست بنابراین خیال ما راحت راحت می شود آنها با هم می جنگند وما هم کمک شان می کنیم ودوطرف برای نابودی طرف مقابل،تا آخرین قطره خون شان می جنگند.نشانه های وجود دارد که صورت دوم ازقضیه را بشتر،تقویت می کند. زیرا جنگ مذهب علیه مذهب، تنها یک صورت سنتی وتاریخی ندارد که فقط گروهای شیعه وسنی با هم درگیر،باشند البته که این صورت ازجنگ خیلی شناخته شده است ولی می دانی فرزندم برادرانت درخاورمیانه به سفارش مادرت،مذاهبی را اختراع کرده که دشمن همه مذاهب اعم ازشیعه وسنی است.این مذاهب جدید به کمک ثروت وسرمایه برادرانت، تازه کارها را شروع کرده وآنها همانگونه  که شیعیان را کافروباطل می دانند،اهل سنت را نیزقبول ندارند.

 

آنها درکشورهمسایه ات که تو،آن را حیات خلوت خود،پنداشته ای، ادعا داردکه امارت برپامی کنند.وبرای رسیدن به امارت، بشترین قربانیانش ازاهل سنت درطی این ده سال بوده اند البته که دشمن درجه یک شان اهالی تشییع هستند اما آنها درمساجد اهل سنت نیزحمله کرده وبا انفجاروانتحار،درروزهای عید نمازگزاران زیادی را، به خاک وخون کشیده اند.اتفاقا همین دیروزدرسرزمین خودت،دومراسم مذهبی متعلق به اهل سنت را نیزبه خاک وخون کشیدن این مذهب جدید به کمک برادرانت، زیاد فرقی بین شیعه وسنی قایل نیست ومن هم ازرفتارآنها کمی ناراحت هستم وازاینکه برای تو،مشکلاتی ایجاد کرده نیز،نگران می باشم این مساله درست نیست زیرا جنگ اصلی را به حاشیه می راند جنگ اصلی که مادرت دنبال آن است،همین کشتارازنوع دیروزدرکویته است.گروه جهنگوی درخط راستین ماحرکت می کند.فیلسوفان ما اخطارداده اند که جنگ تمدن اسلام وغرب شروع می شود وما بخاطرجلوگیری ازاین مساله، آمدیم گروهای ازنوع جهنگوی را ساختیم که جنگهای فرقه ای را درجهان اسلام،شدت ببخشند کاردیروزآنها همانند کارسال 1390شان ارزشمند است.این مساله،منازعات تمدن اسلام با غرب رابه تاخیرمی اندازد وبرادرانت درخاورمیانه به همین دلیل پولهای شان رامصرف می کنند که جنگهای فرقه ای بخاطرجلوگیری ازجنگ تمدن اسلام وغرب،به اندازه ای به تاخیرافتاد که قرن ها باید بگذرد وما به آن برسیم. همان گونه که پیش بینی کرده بودم ماجرای قتل عام جنهم کویته،ابعاد گسترده تری بخود گرفته است واین ابتکار که جنازه های شان را دفن نکنند را نمی دانم این جماعت ازکجا یاد گرفته است. این رفتار همه را به حیرت انداخته همه دلایل،نشان می دهد که این قضیه، تکانه های شدیدی درخانه ودربیرون ازخانه ودربلاد ما،ایجاد می کند مردم دربرابر این جنایت بی نظیر وابتکارات بی نظیر تری،قربانیان دوزخ کویته،بی تفاوت نمی نشینند ازهم اکنون اخباری بما رسیده که مردم درسرزمین47 دست به اعتراضات گسترده ای زده اند ودربلاد مادر،نیز هیاهوی زیادی راه افتاده است اگرراه حلی برای این کارسنجیده نشود،حوادث به ضرر ما وبرادرانت که هزینه ومصرف برای جهنگوی کرده، تمام می شود آگاهی وهمبستگی مردم درهمه جا بخصوص درسرزمین پاکیزه،47 دربرابر جهنگوی،کار را بسیاردشوارمی کند .ممکن است ،سرمایه گذاری که شده بود،همه برباد داده شود .مردم درهمه جا ودرسرزمین پاکیزه 47 می گویند: اقلیت هزاره جنازه های شان را بخاک نسپارند واین یگانه راه وابتکار درمبارزات مظلومانه شان دربرابرتبهکاران هست.    

 

زمان بازگشت به خانه

زمان بازگشت به خانه

 

 مذاکرات رییس جمهورکرزی وپریزدنت اوباما،پایان یافت.دو، رهبربصورت ظاهرازگفتگوهای شان ابرازرضایت داشتند.هرکدام به یک نحوی مذاکرات شان را مثبت وموفق وبه سود منافع کشورهای شان،تعبیرکرد.این خواست رییس جمهورکه گفته بود نیروهای آمریکایی ازقریه های افغانستان،بیرون شوند واینکه مدیریت زندانها وزندانی طالبان، تماما به عهده افغانستان،گذاشته شود،دراین موارد توافقات به نفع خواسته های  رییس جمهورکرزی،تمام شده است.سربازان آمریکایی ازقریه ها، خارج می شوند وهمینطور زندانی وزندانیان طالب را دراختیارحکومت افغانستان می گذارد.درمورد مذاکرات صلح واینکه طالبان نمایندگی درقطرداشته باشد را، نیزطرفین به آن توافق کرده اند.درمورد حضورنیروهای آمریکا پس ازسال2014  رییس جمهورآمریکا تمامی این مساله را بستگی به وضعیت حقوقی سربازان آمریکا درافغانستان دانسته است.

مصونیت قضایی ازعمده ترین شروط آمریکا درماندن پس ازسال دوهزارچهارده است.این مساله گفتن ندارد که اگرمصونیت قضایی حل نشود سربازان آمریکایی درافغانستان نمی ماند وهمان تجربه عراق درمورد افغانستان،تکرارخواهد شد.رییس جمهوراوباما دراین مورد با صراحت اعلام داشت که حضورسربازان اندک آمریکا درافغانستان پس ازسال2014 بستگی به وضع مصونیت قضایی دارد.این همان نقطه حساسی است که رییس جمهورکرزی دوماه پیش به آن اشاره داشت.رییس جمهوراوباما گفت:که سرازبهارسال جاری،همه ماموریتهای جنگی به نیروهای افغانستان واگذارمی شود ووضعیت ما درافغانستان کاملا فرق می کند.بهارسال جاری زمانی است که ازآن بنام سرعت درتغییرماموریت،نام گرفته شده است.سیاست مداران افغانستان نسبت به این مساله اظهارنگرانی کرده آنها برای نگرانی شان دودلیل را یاد آوردشده اند یکی اینکه چرا سرعت درامرتغییروواگذاری ماموریت سربازان ناتو،بوجود آمده است درسخنان رییس جمهوراوباما ،به صورت واضحی بهارسال 2013 پایان ماموریت جنگی سربازان آمریکا درافغانستان دانسته شد.نکته دومیکه به آن اشاره شده این است که نیروهای افغانستان فاقد تجهیزات لازم می باشند.آنها می گویند:هلیکوپترهای سی 130 که قراربود دراختیارنیروهای افغانستان گذاشته شود،حل نشده ودرموارد دیگرنیزنیروی هوایی افغانستان،نیازمندیهایش برطرف نشده ودرمورد دیگرتجهیزات سنگین لازم برای اردوی ودراختیار آن گذاشته نشده .ارتش درحال جنگ افغانستان ازاین بابتها،کمبودهای زیادی دارد هیچ یک ازاین مشکلات وکم بود ها برطرف نشده.

 

 با این وصف می بینیم که رییس جمهوراوباما گفته است که بهارسال جاری،ختم ماموریتهای جنگی آمریکا درافغانستان است.آقای اوباما درنطق رادیویی خود به مردم امریکا گفته است که زمان بازگشت سربازان به خانه شان،فرارسیده است.رهبران احزاب وایتلافهای سیاسی درکابل می گویند: که دست آورد سفررییس جمهورکرزی به آمریکا چه بوده است؟ این سخنان مشترک حنیف اتمر،احمد ضیا مسعود واعضای ازایتلاف ملی افغانستان دریک کنفرانس خبری بود آنها گفتند که خیلی ازمسایل روشن نیست حنیف اتمرعضوهیئت رهبری حزب حق وعدالت می گوید: ما نمی دانیم که پس ازسال2014 نیروهای بین المللی درافغانستان می ماند ویانه واگرمی ماند تعداد آنها چه اندازه خواهند بود. این مساله ازرییس  جمهوراوباما نیزپرسیده شد ایشان درنشست خبری خود به دونکته اشاره داشت: یکی اینکه مصونیت قضایی سربازان آمریکا درافغانستان چه می شود ودیگراینکه پس ازشورمشوره با مقامات ارتش آمریکا،تعداد سربازانی که درافغانستان باید بماند را،اعلام می کند.سفیرآمریکا درکابل می گوید: حضورسربازان آمریکایی پس ازسال2014 تماما بستگی به یک مساله دارد وآن مصونیت قضایی است آقای کنینگهام سفیرآمریکا گفته است که ما یک رویه قضایی عام درهمه دنیا داریم ودرمورد افغانستان هم ازهمان رویه استفاده خواهد شد.

 

تجربه عراق نشان داد که آمریکا هرگزازاین مساله نمی گذرد.عراق کشورثروتمند بادریای   ازنفت را آمریکا، تنها بخاطریک مساله ترک کرد وهیچ بحثی هم دراین مورد نداشت وآن این بود که حکومت نوری المالکی با مصونیت قضایی سربازان آمریکا درعراق مخالفت کرد وآمریکا بلادرنگ، همه نیروهای شان رابه خاک کویت ودیگرکشورهای حاشیه خلیج فارس،منتقل کرد.درآمریکا، هم معاون امنیت ملی به این مساله اشاره کرد که "گزینه صفر" هم درمیزگذاشته شده این مساله را برخی یک امرتاکتیکی ویا عکس العملی،تلقی کرد اما بهرصورت " گزینه صفر" موضوعی بود که ازسوی بن رودز،برای اولین بار،عنوان شد.رییس جمهورپس ازمذاکراتش با رییس جمهوراوباما دردانشگاه جورج تاون،حضوریافت وطی سخنرانی به این نکته اشاره داشت که بعداز2014 سالهای خوبی خواهیم داشت ایشان دراین سخنرانی به دونکته اشاره داشت یکی اینکه نیروهای آمریکایی پس ازسال2014 نیزدرافغانستان،حضورخواهند داشت ودیگراینکه ما مشترکا ،جنگ خود با القاعده را پیش خواهیم برد.ناظران می گویند: هردونکته اشاراتی دارد به سیاست های رییس جمهوروآن اینکه ایشان حضورنیروهای آمریکایی را درافغانستان پس ازسال دوهزارچهارده ،پذیرفته است بعبارت دیگر رییس جمهورکرزی ازهم اکنون مصونیت قضایی سربازان آمریکا درافغانستان را قبول کرده است. درمورد نبرد با القاعده هم باید گفت که رییس جمهورتاکید به استراتژی داشته است که آمریکا روی آن تاکید دارد. این کشور، دشمن اصلی خود القاعده را تعریف کرده ورییس جمهورمثل آمریکا،مرززمانی برای القاعده درنظرندارد.ایشان دراین سخنرانی تاکید داشت که ما بصورت مشترک مبارزات مان راعلیه القاعد به پیش می بریم.

 

طرح این گونه مسایل درآمریکا که ما گزینه های صفردرمورد سربازان خود را روی میزگذاشته ایم واینکه گفته است سربازان ما به خانه های شان برمی گردد ویازمان بازگشت سربازان به خانه های شان فرارسیده واینکه حضورسربازان ما درافغانستان پس ازسال دوهزارچهاربعدا اعلام می شود ویا اینکه مساله بستگی به مصونیت قضایی دارد واینکه تاکید می کند که ما پس ازمشوره با فرماندهان، اعلام می کنیم که چه عدد نیرو را درافغانستان باقی بگذاریم همه این مسایل نشان می دهد که آمریکا توپ را به زمین افغانستان انداخته وحال این مقامات افغادنستان است که نسبت به مسایل مورد نظرآنها چه خواهد گفت وچه گونه بازی خواهد کرد.بهرصورت بدون تردید موضوعات بسیارمهمی طرفین برای گفتن داشته اند اما هردوطرف بخصوص افغانستان،تلاش دارد که به مذاکرات ودست آوردها بصورت مثبت آن،تاکیدات زیادی نماید.درمورد مذاکرات صلح هم طرفین باید به توافق رسیده باشند.رییس جمهوربه این مساله دردانشگاه آمریکایی اشاره داشت که توافق شده که طالبان دفتری برای مذاکره درقطرداشته باشد.افغانستان درمورد مذاکره با طالبان سعی دارد موافقت آمریکا را با خود داشته باشد .

 

البته گفتگوهای صلح یکی ازپیچیده ترین موضوعات درمناسبات افغانستان با کشورهای خارج شده است.پاکستان درامرمذاکره صلح برای خود صلاحیت های قایل است که آن اختیارات را برای دیگران قایل نیست.پاکستان خودرا درواقع جزء مهم ازراه حل افغانستان می شمارد.برخی می گویند که پاکستان جزء مهمی ازمشکل افغانستان می باشد.اخباری بیرون داده شده که آمریکا درامرصلح،به پاکستان امتیازاتی را داده برخی گفته اند که آمریکا درمقابل امتیازات که ازپاکستان گرفته،پاکستان را به یک نحوی وکیل ونایب خود درامرصلح گرفته است.دفترقطرکه درمذاکرات رئیسان دوکشورمطرح ومورد توافق قرارگرفت،ازسوی افغانستان درکناردیگردست آوردها، یک امرمهم دانسته شده است.انتقال زندانیان وزندان به افغانستان،خروج نیروهای ناتوازقریه های افغانستان،توافق برای بازشدن دفتری درقطر ازجمله موضوعاتی است که مقامات افغانستان به آن اشاراتی داشته اند.مسایلی که سیاست مداران منتقد افغانستان به آن اشاره دارند،ابهاماتی است که درچند مورد پیش آمده تعداد سربازان آمریکا وهمین طورحضورآنها درافغانستان پس ازسال 2014 روشن نشده است. دربرخی موارد می بینیم که شرط وشروط برای آن گذاشته شده.ختم جنگ دربهار2013 وتجهیزات نیروهای افغانستان،ازجمله اموری است که ناظران امورنسبت به آنها با نگرانی برخورد کرده اند.

 

رییس جمهوراوباما ضمن اینکه تاکید دارد که ماموریت نیروهای آمریکا درافغانستان،با تغییرات عمده روبرو می شود ومسایل بصورت اساسی،فرق می کند اما به این نکته نیزاشاره می کند که نقش سربازان ما درافغانستان تا ختم سال2014 نقش مشورتی،آموزشی خواهد بود اما پس ازسال 2014 حضورسربازان ما مرتبط می شود به مساله حقوقی.درمورد موضوعات دیگر، نیزگفتگوهای طولانی بین طرفین صورت گرفت ازجمله می تواند به مساله شفافیت درانتخابات وشفافیت درمورد کمکهای آمریکا به افغانستان،به آن اشاره کرد افغانستان درفهرست مطالبات خود این ماده را گنجانده بود که کمکهای آمریکا درچارچوپ،میکانیزمهای دولتی افغانستان،انجام شود.گفته های خانم ویکتوریا نولاند،نشان می داد که آمریکا درواقع پذیرفته است که پنجاه درصد کمکهای شان را ازطریق نهادهای حکومتی افغانستان به مصرف برساند اما تاکید کرده که مصارف باید شفاف وبا حکومت داری خوب،صورت بگیرد.این گونه مسایل کاملا تحت شعاع امورنظامی وسربازان آمریکایی پیش ازسال 2014 وپس ازسال 2014 قرارگرفت وخلاصه اینکه رییس جمهوراوباما دراولین سخنرانی پس ازمذاکرات با رییس جمهورکرزی به مردم آمریکا گفت: زمان بازگشت سربازان آمریکا ازافغانستان به خانه های شان فرارسیده است.

فصل پایانی

فصل پایانی

 

فصل پایانی درواقع مطلبی است که آقای لیون پنتا وزیردفاع آمریکا با رییس جمهورافغانستان،درمیان گذاشت ایشان درملاقات با حامد کرزی رییس جمهورافغانستان به این مساله اشاره کرد که حضورسربازان آمریکا درافغانستان به مرحله پایان خود رسیده وی گفت ما باهم راه بسیارطولانی راطی کرده ایم وگامهای درجهت خود کفایی اردوی افغانستان برداشته ایم واکنون به فصل پایان ازسفروماموریت خود رسیده ایم.آقای پانتا سال 2013 را سال ختم جنگ نیروهای آمریکا درافغانستان اعلام داشت ودسامبرسال 2014 را سال پایان خروج سربازان آمریکایی ازافغانستان،گرفته است.با این وضع، حرف آقای پانتا حرفی درستی است که ماموریت سربازان آمریکا درافغانستان به فصل پایانی خود رسیده است.

 

دراین مورد جزئیات مساله روشن نیست که پس ازسال2014 چه مقدارنیروی آمریکایی درافغانستان باقی می ماند وبا چه شرایطی؛البته درمورد نیروهای آمریکایی تابحال دومساله مطرح شده که یکی روشن ودیگری درهاله ازابهام قرارگرفته است آن موضوع که روشن است همین "فصل پایانی" است که آقای پانتا درملاقات با رییس جمهورکرزی به آن اشاره کرده است.نیروهای آمریکا درسال 2013 به جنگ خود پایان می دهد ودرسال 2014 ازافغانستان خارج می شوند این مساله بارها بصورت شفاف ازسوی مقامات آمریکا وناتو اعلام شده اند وامروزهم وزیردفاع آمریکا درگفتگو با رییس جمهورکرزی، به آن اشاره کرد.اما موضوع دومیکه تاریک مانده وآن این است که چه تعداد سربازان آمریکایی درافغانستان باقی می مانند.جان آلن فرمانده عمومی نیروهای بین المللی درافغانستان سه گزینه را برای وزیردفاع درهفته گذشته،پیشنهاد کرد. گزینه شش هزارنفری با قبول ریسک .گزینه ده هزارنفری با قبول ریسک درحد متوسط وگزینه بیست هزارنفری با کم ترین ریسک.این مساله هنوزمعلوم نیست که چه تعداد سربازان آمریکایی پس ازسال2014 درافغانستان،می ماند. خبرنگاران ازرییس جمهورکرزی دراین مورد پرسیده اند ولی ایشان جواب روشنی نداده مقامات نظامی وسیاسی آمریکا گفته اند که این مساله بعدا اعلام می شود.

 

 

درهمین گیردارها وهمزمان با سفررییس جمهورجمهوکرزی،برای اولین بارازسوی آقای بن رودز معاون امنیتی آمریکا " گزینه صفر" مطرح می شود این مساله باعث تحیرونگرانی زیادی درمحافل سیاسی افغانستان گردید آقای میرویس یاسینی"گزینه صفر" را برای افغانستان یک فاجعه توصیف کرد آقای یاسینی عضوبرجسته پارلمان افغانستان درارتباط با اظهارات بن رودزگفته است: که اگرنیروهای آمریکایی بصورت کامل ازافغانستان خارج شود وآن گونه که معاون امنیت ملی آمریکا اعلام داشته دراین صورت منتظریک فاجعه وبازگشت طالبان پس ازسال2014باید، بود.این مضمون گفته های آقای میرویس یاسینی درمورد گزینه صفرآقای بن رودزاست. خانم شکریه باریک زی نیزبه همین مضمون سخن گفته وی به شدت ازبیرون شدن کامل نیروهای آمریکا ازافغانستان،ابرازنگرانی کرده وگفته اگرآمریکا این سیاست را درافغانستان به اجرای بگذارد خطرنا امنی افغانستان را تهدید می کند وممکن است همه دست آوردهای ده سال گذشته را ازدست بدهیم.سیاست مداران افغانستان با اعلام خبر"گزینه صفر"نگران تکرارتجربه دهه نود درافغانستان می باشند.سه مقام برجسته آمریکا تا بحال درمورد نیروهای آمریکا درافغانستان پس ازسال 2014 سخن گفته اند آقای جان آلن که سه گزینه را پیشنهاد کرده وآقای لویون پانتا که امروزبه رییس جمهورکرزی حرف ازفصل پایانی حضورآمریکا درافغانستان داشت وآقای بن رودزکه گفته است "گزینه صفر"درمورد نیروها آمریکایی پس ازسال2014 نیزمطرح است.

 

دلیل اظهارات بی سابقه آقای بن رودز،روشن نیست برخی گفته اند که ایشان گزینه صفررا،به دلیل مذاکرات رییس جمهورکرزی وهیئت همراه ایشان بامقامات آمریکا،بیان کرده است وهدف شان ازاین حرف این است که سطح توقعات طرف افغانی خود را پایین بیاورد آنها فکرمی کنند که رییس جمهورکرزی ازحضورآمریکا پس ازسا2014 وداشتن پایگاه ورقم حضورسربازان آمریکا درافغانستان،توقعات دیگری دارد که ازبرنامه های حکومت افغانستان درانتخابات سال2014 پشتیبانی صورت بگیرد.امریکه ناظران افغان می گویند:آمریکاییها نمی خواهند دراین مورد،حامی برنامه های حکومت افغانستان درامرانتخابات باشند.درمذاکرات که رییس جمهورکرزی با وزیرخارجه آمریکا داشت ظاهرا دوشفافیت را مقامات وزارت خارجه آمریکا درمورد فهرست مطالبات افغانستان ،خواسته اند.یکی شفافیت درامرمصارف مالی .خانم ویکتوریا لوناند معاون وزارت خارجه آمریکا درمورد فهرست مطالبات افغانستان گفته است: که این خواسته افغانستان را ما،عملی می کنیم وپنجاه درصد کمکهای خود را ازطریق میکانیزمهای حکومت افغانستان،به مصرف می رسانیم که حکومت داری خوب وشفافیت درامرمصارف وجود داشته باشد.مضمون صحبت های معاون وزارت خارجه آمریکا،تاکید برمصارف شفاف کمکها ازسوی حکومت افغانستان است.

 

برخی گزارشها نشان می دهد که درگفتگوبا وزیرخارجه آمریکا، مساله شفافیت انتخابات سال2014 نیزمورد بحث قرارگرفته است.بنابراین آمریکاییها،هم درمورد کمکهای شان خواهان شفافیت هستند وهم درمورد انتخابات وانتقال قدرت سیاسی. ایمل فیضی سخنگوی مقام ریاست جمهوری هنگام ورود هیئت به آمریکا گفت: مذاکرات رهبران دوکشوردرمورد انتقال امورامنیتی،سیاسی واقتصادی خواهند بود.انتقال امورسیاسی همان برگزاری انتخابات وانتقال قدرت سیاسی ازطریق انتخابات می باشد.مقامات آمریکایی درانتقال امورسیاسی،خواهان شفافیت انتخابات هستند.چنانچه خانم ویکتوریا لوناند معاون وزارت خارجه آمریکا درمورد پنجاه درصد ازکمکهای آمریکا ازطریق نهاد های حکومتی افغانستان به مساله شفافیت تاکید داشت.درلیست مطالبات افغانستان این موضوع مطرح شده که کمکها باید ازطریق نهاد های حکومتی،صورت بگیرد.آمریکا پذیرفته است که پنجاه درصدرکمکهای شان را ازطریق نهادهای دولتی افغانستان به مصرف می رساند ولی گفته است که ماخواهان شفافیت وحکومت داری خوب دراین مورد هستیم.رییس جمهورتابحال با وزیرخارجه آمریکا خانم هیلاری کلینتون،آقای لویون پانتا وزیردفاع آمریکا وسناتوران آمریکایی،صحبت داشت وهیئت های دوطرف نیزسرگرم مذاکرات گسترده با هم دیگر،بوده اند.

 

رییس جمهورامروزجمعه قراراست با رییس جمهوراوباما ملاقات داشته باشد که این ملاقات درنوع خود بسیارمهم دانسته شده طرفین روی موضوعات اساسی مرتبط به دوکشورصحبت خواهند داشت.درپایان مذاکرات قراراست رئسایی دوکشورطی یک کنفرانس خبری،دیدگاه های شان را درمورد مسایل مختلف با خبرنگاران درمیان بگذارند برخی گزارشها نشان می دهد که طرفین دیدگاه های شان را دریک بیانیه مشترک اعلام خواهند داشت.عمده ترین مساله برای طرفین،یکی همین حضورنیروهای آمریکایی درافغانستان پس ازسال2014 است که این مساله هم اکنون با ابهاماتی توام با نگرانی وسردرگمی روبرو شده است.لوین پانتا صحبت از"فصل پایانی" درمورد نیروهای آمریکا درافغانستان داشته وآقای بن رودز"گزینه صفر"رادرمورد ماموریت سربازان آمریکایی درافغانستان مطرح کرده است.ولی هردومقام به این مساله نیزاشاره داشتند که مساله القاعده وبازگشت آن به افغانستان به هیچ وجه قابل قبول نیست ونکته دومیکه مقامات امنیتی ونظامی آمریکا روی آن تاکید کردند، مساله آموزش نیروهای افغانستان پس ازسال 2014 است.آقای بن رودزگفته است که هردومساله برای ما دارای اهمیت می باشد.ما به دودلیل افغانستان را درنظرداریم یکی اینکه افغانستان پناه گاه امنی برای القاعده قرارنگیرد ودیگرآموزش نیروهای افغانستان تازمانیکه آنها برسرپای خود باستد.آقای پانتا که درآینده نزدیک بازنشسته می شود وجایش رابه آقای چوک هگل می سپارد نیزگفته است که ما سفرطولانی را به پایان رساندیم نیروهای افغانستان درحدی هست که بتواند ازکشورشان دربرابرتروریزم دفاع نمایند.

 

صحبتهای دومقام برجسته آمریکا درافغانستان،ازسوی برخی سیاست مداران افغان،بازتاب مثبت نداشت.فصل پایانی لویون پانتا وگزینه صفرآقای بن رودز،درمورد نیروهای آمریکایی،با واکنشها،درمحافل سیاسی افغانستان همراه شد. برخی مقامات سیاسی کشورازآن به فاجعه نام برده است.البته نگرانی سیاست مداران افغانستان، قابل درک است منابعی درجبهه طالبان ازهم اکنون، گفته است که با این وضع ما منتظرسال 2014 هستیم یعنی اینکه آمریکا ازافغانستان خارج می شود وما می توانیم برگردیم.مردم به شدت نگران رفتارگروهای تروریستی هستند امروزگروه متحد طالبان،با انفجارات گسترده درسه شهرکویته،کراچی وسوات،صدها انسان بیگناه را بخاک وخون کشید.گروه جهنگوی متحد طالبان با صراحت دوانفجارخونین را درکویته به دوش گرفت درسوات هم همین گروهای تروریستی بود که گردهمایی مردم را با خاک وخون کشاند.این اتفاقات خونبارتوسط گروهای تروریستی انجام می شوند که "گزینه های صفر"وفصل پایانی آقایان بن رودز وپانتا را،انتظارمی کشند وبه همین اساس است که نگرانی مقامات سیاسی کشورقابل درک می شود.

 

 این البته درست است که تروریزم موفق به نابودی نظام سیاسی درافغانستان نمی شود ولی ازطرفی آنها به کشتاروخون ریزی خود شدت می بخشند.تروریزم خطرجدی است که افغانستان وپاکستان را تهدید می کندواین خطرکماکان متوجه غرب وآمریکا هم به یک نحوی خواهد بود سفربه پایان خود نرسیده فصل پایانی لویون پانتا می تواند فصل پایان حضورآمریکا درافغانستان شمرده شود اما فازهای بعدی مبارزه با تروریزم بقوت خود باقی است وحال چه گونه باید به آن مقابله شود این مساله ای است که درمرحله های بعدی،روشن خواهد شد.فصل پایانی می تواند آغازفصول دیگری باشد زیرا امردایرمداربود ونبود باتروریز قرارگرفته است. تروریزم شمارا رهانمی کند وشماهم مجبورهستید که دربرابرآن،باستید.