نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

مناسبات افغانستان وآمریکا،با هماهنگی کمتر وجدال بشتر

مناسبات افغانستان وآمریکا،با هماهنگی کمتر وجدال بشتر

 

 

کمیسیون تحقیق به ریاست آقای گل رحمن قاضی با گذراندن  یک روز درزندان بگرام ، نتایج بررسیهای شان را درمحکومیت آمریکا درمورد زندان بگرام به رسانه ها اعلام داشت . اقای گل رحمان قاضی که ازطرف رییس جمهور مسئول بررسی زندان بگرام تعیین شده بود هنگام بازگشت ازبگرام گفت که آمریکاییها زندانیان را مورد بد رفتاری وسوء استفاده قرارداده وی اظهارداشت  که درگفتگو بازندانیان معلوم شد که افراد زندانی دربگرام ازسرماء ونداشتن برق شکایت داشتند.

آقای گل رحمان قاضی گفت که حدود سه هزارزندانی دربگرام هستند که سیصد نفرآنها دوسیه های شان تشکیل شده اما دوهزارهفصد نفرشان بلاتکلیف هستند .وی گفت که ما ازدوستان آمریکایی خود سئوال کردیم که چرا آنها بی سرنوشت هستند وپرونده برای شان ازطرف محاکم افغانستان تشکیل نشده دوستان آمریکایی بما گفتند که آنها را ما ازمیدان های جنگ گرفته ایم آنها مطابق باسیستم وقوانین مربوط به جنگ باید محاکمه شوند وآنها ادم های خطرناکی هستند وما نمی توانیم این زندانیان جنگی را تحویل افغانستان دهیم .

آقای گل رحمن قاضی گفته است که سیصد نفرکه توسط افغانها نگهداری می شوند برای شان پرونده تشکیل شده اند.اقای سید نورالله عضودیگر کمیسیون تحقیق گفت که این زندانیان باید هرچه سریع ترتحویل افغانستان دادشده  وازبازداشتگاه آمریکاییها بیرون شوند.وی علاوه کرد کسانیکه جرم شان ثابت نیست باید از زندان رها گردد. اقای گل رحمن قاضی گفت که ایجاد زندان ازطرف آمریکاییها درداخل افغانستان ،خلاف قانون است .رییس جمهور نیزگفته است که زندانیان باید به افغان ها سپرده شوند وکسانیکه مدارک درمورد شان نیست باید آزاد شوند.

آمریکاییها دومساله را دراین مورد عنوان کرده اند یکی اینکه آنها درجنگ با تروریستها و درمیدانهای نبرد گرفتارشده وآنها آدم های خطرناکی هستند واطمینان اینکه با تحویل دادن شان، آنها آزاد نمی شوند وجود ندارند ممکن است جنگجویان که ازمیدانهای درگیری اسیر شده فردا اززندان مقامات افغان ،رها شوند. برای آمریکا ییها این مساله بسیارسخت است که جنگجویان را درجنگ دست گیرکرده وبا تحویل دادن شان به مقامات افغان ، از زندان آزاد شوند .

مساله دیگری که آمریکا نمی خواهد بازداشت شده گانرا به افغانها تحویل دهند ،اتباع خارجی هستند که درجنگ افغانستان دستگیر شده وتعداد آنها به صد ها نفرمی رسند. گزارش آقای گل رحمان قاضی یک راپور سیاسی ،سریع ، وازقبل برنامه ریزی شده است وی دلایلی را ذکر می کند که زندانیان توسط آمریکاییها چه گونه مورد بد رفتاری و سوء استفاده قرارگرفته و گفته است که ما ازدوستان آمریکایی خود سئوال کردیم که دوهزارهفتصد نفر چرا دوسیه ندارند دوستان آمریکایی ما، درجواب گفتند که ما آنها را ازمیدان جنگ دستگیر کرده ایم .

آقای گل رحمان قاضی برای سوء استفاده اززندان استناد به صحبتهای زندانیان می کنند که ازسرما وبی برقی شکایت کرده اند ودرموارد به آنها توهین شده اند.حقیقت قضیه دراین است که اختلافات حکومت افغانستان با آمریکا بالا گرفته وهرروز رو بگسترش است ومساله زندانیان وسوء استفاده ازآنها توسط آمریکا بهانه ای است برای حمله وفشار. سرما دلیل سوء استفاده نیست مرگ ازسرما دلیل سوء برخورد است آقای گل رحمان قاضی یک مورد را نشان نداد که زندانی دربگرام ازسرما جان داده باشد.موضوع بی برقی یک مساله عمومی ملت افغانستان است وزندان هم مثل بیرون اززندان دچار کم بود برق است واین امردرافغانستان ، طبیعی است. مردم درپایتخت کشور هرروز وهرشب ساعت ها بدون انرژی برق است. سرما وبی برقی درزندان ودرخارج اززندان، مشکل عام مردم شده. هزاران انسان درهوایی سرد زمستان درزیر خیمه ها بسرمی برند وهرسال تلفات جانی بی شماری اززنان، کودکا ن را درهوایی سرد زمستان داریم زندان، بهرحال زندان است و استثناء ازاین قاعده نیست این حرف درست که زندانیان ازسرما شکایت داشته باشند اما گل رحمان نگفت که کسی ازسرما درزندان آمریکاییها جان داده است.  

رییس جمهور درمصاحبه با مجله نیوزویک باردیگر،اختلافات شان را دردومورد با آمریکاییها آشکارساخت .ایشان درمصاحبه خود باصراحت اعلام داشت که عملیات شبانه باید همین الان قطع شود عملیات شبانه نه قبل ازسال 2014 صورت بگیرد ونه پس ازسال 2014 وی گفته است همین الان ما ازآمریکاییها می خواهیم که عملیات شبانه شان را پس کند ودیگر عملیات شبانه درافغانستان نداشته باشد. گفته شده که رییس جمهور نسبت به قضیه درحدی جدی است که امضاء سند استراتژیک را منوط به قطع عملیات شبانه ساخته.

تضاد دراینجا است که آمریکا ییها درجنگ با تروریزم درافغانستان آمده وکاری دیگری ظاهرا نداشته آنها درجنگ با تروریزم عملیات شبانه را بهترین گزینه دستگیری افراد وابسته به  تروریستها  می دانند .زندانیان بگرام عمدتا درمیدان جنگ دستگیر شده ویک تعداد آنها درعملیات شبانه به دام افتادند.مولوی مطیع الله وهمکاران شان دردره ای غوربند که رییس شورای ولایتی بامیان آقای جواد ضحاک را درتابستان امسال باایجاد کمین درسرک طرف بامیان، اسیر کردند وپس ازساعاتی بدون محاکمه واثبات جرم وی را مثله کرده وتحویل خانواده واطفال معصومش دادند. همین تبهکاران قاتل توسط عملیات شبانه دستگیر ودرزندان بگرام منتقل شدند که قاضی صاحب گل رحمن بدستور رییس جمهور،زندان بگرام را بررسی کرده وبه این نتیجه رسیده که زندانیان مورد سوء رفتار قرارگرفته اند.

نکته دومی را که رییس جمهور کشورما با نیوزویک گفته است، مساله مذاکره باطالبان ودفترآنها درقطر است وی درمصاحبه خود با مجله اعلام داشت که رهبری مذاکرات باید بدست افغانها باشد منظور شان این است که با گفتگوهای آمریکا باطالبان موافق نیست.وی گفته است که ما به قطرمی رویم وازنزدیک می خواهیم جریان مذاکرات را  شاهد باشیم. رییس جمهور علاوه براین سخن ،اضافه کرده که مابا طالبان مستقیمامی خواهیم گفتگو نماییم طالبان هموطنان عزیزما هستند.

رییس جمهور با آنچه درقطرمی گذرد با آمریکاییها مخالفت دارد وهیچ اطمینان به روند مذاکرات ندارد.مطبوعات پاکستان نگرانی رییس جمهورافغانستان را این گونه تفسیرکرده که ایشان ازیک معامله پنهانی آمریکا با طالبان تشویش دارد.شکی نیست که طالبان باآمریکا می خواهد جدایی ازحکومت افغانستان ،مذاکره داشته باشد طالبان باحضورنمایندگان حکومت افغانستان درمذاکرات مخالف است زیرا طالبان، دولت افغانستان را برسمیت نمی شناسد ومکررا اعلام داشته که طرف گفتگوهای شان آمریکا است حتی هیئت حزب اسلامی نیزدولت افغانستان را پس ازملاقات با رییس جمهور، دارای صلاحیت نداسته وگفته است که با آمریکا مذاکره می کند.

سیرمناسبات افغانستان با آمریکا درهمه مسایل ، توام با اختلافات بوده واین اختلافات روبگسترش هم است .شما دیدید که رییس جمهور اقای گل رحمان قاضی که فرد مطیع نظام ،غیرمستقل ووابسته است ،موظف می کند که اززندان بگرام گزارش تهیه نماید وی درطی کم تر ازیک روز از زندان گزارشی به محکومیت آمریکا را تنظیم می کند وبه رسانه ها، اعلام می کند که آمریکاییها دربگرام زندانیان را مورد سوء استفاده قرارداده.

گزارش قاضی نشانه ای دامن زدن به اختلافات درعرصه های حقوقی است.زیرا درزمینه های دیگر حکومت افغانستان بخوبی توانسته بود اختلاف نظرش را با غرب وآمریکا داشته باشد فقط عرصه حقوقی وزندانیان مانده بود که آنراهم گل رحمان قاضی ابراز داشت.درزمینه مبارزه با فساد هروقت دولت افغانستان مورد سئوال قرارگرفت بلافاصله رییس جمهورپای خارجیها را درآن دخیل دانست وموضوع کابل بانک که مثال برجسته فساد شناخته شده، غربیها را درآن فساد به دلیل مشوره های غلط، مقصر دانست

درزمینه های جنگ با تروریست های مسلح ،جدال بین افغانستان وناتو درگرفت حکومت افغانستان به شدت با بمباران مراکزتروریستها، مخالفت کرد واین جدال درحدی جلو رفت که ناتو ناگزیر مجبور به عقب نشینی شد وبمباران مراکز دشمنان وتبهکاران را قطع کرد زیرا که رییس جمهور با آن به مخالفت برخواست.درمورعملیات شبانه می بینیم که دامنه کشمکشهای رییس جمهور با آمریکا ییها ،چه حد گسترش یافته است.مقامات ناتو عملیات شبانه را درجنگ با تروریستها موثر ومفید می دانند اما حکومت افغانستان ورییس جمهور آنرا سبب کشتارمردم بیگناه دانسته و مضرتشخیص داده وکمر مخالفت را با آن بسته است وشب روز برضد عملیات شبانه سخن می گوید.

درمورد شرکتهای امنیتی مربوط به سفارتخانه های غرب وتاسیسات نظامی آنها، بازدرگیری افغانستان با غرب را شاهد هستیم .رییس جمهور شخصا درمقابل آن قدعلم کرده ودستورداد که تمام شرکتهای امنیتی مربوط به خارجیها بسته شوند وآخرین اقدامات ، دستگیری اتباع بریتانیایی وکانا دایی بود که شرکت امنیتی داشتند.ورییس جمهور دراین مورد نیزموفق شد که بساط آنها را جمع نماید.

اکنون کاربجای رسیده که شما نمی توانید موارد اتفاق بین افغانستان وجامعه جهانی را پیدا نمایید درهمه مسایل اختلاف وجدال است واینکه درموارد ذکرشده نام ازرییس جمهورگرفته شده دلیل آن واضح است دراین کشورحرف اول وآخررا رییس جمهور می زند وازسیرتا پیاز این مملکت بدست رییس جمهوراست.وکسی ازمقامات حکومت جراات وجسارت ابراز نظرمخالف را ندارد.

اختلافات روبه توسعه رییس جمهورکشور باغرب، عاقبت خوشی برای مردم ندارد درسال 2014 بدون شبهه غربیها وآمریکاییها ازافغانستان خارج می شوند دیروزآقای اوباما جنگ افغانستان را خاتمه یافته اعلام داشت.حکومت افغانستان هم بدون حمایت غرب ازسوی دشمنان، مورد تهدید است زیرا مخالفان کم ترازگرفتن قدرت  وسرنگونی حکومت به هیچ امری راضی نیست. واین طالبان وحامیان آنها هستند که ازکشمکش حکومت رییس جمهورکرزی با غرب سود می برند.

حامدکرزی وملاعمر ازنظرآمریکا برادران دوقلو خواهند بود؟

حامدکرزی وملاعمر ازنظرآمریکا برادران دوقلو خواهند بود؟

 

 

برادران دوقلو وام گرفته شده ازسخنان رییس جمهورما است البته ایشان درتابستان 2011 درسفرتاریخی خود به هندوستان اظهارداشتند که هند دوست بزرگ افغانستان وپاکستان برادر دوگانگی ما ست. رییس جمهور ما درانتخاب جملات وکلمات نادر، کم نظیر است سخنان ایشان به زیبایی وجذابیت عتیقه ها، شمرده می شود.واین جملات درمناسبات هند ،افغانستان وپاکستان بسیارزیبا است. هند دوست بزرگ افغانستان است وپاکستان برادر دو قلو.

 

نخست وزیرپاکستان سیدیوسف رضا گیلانی درحملات مرزی سلاله دربیست ششم نوامبر که بیست چهارسربازپاکستانی کشته شد، ازهمین تعبیر رییس جمهوراستفاده کرد وخطاب به حکومت افغانستان گفت که ازخاک شما به برادردوقلوی تان تعرض صورت گرفته است. ممکن است روزی آمریکا ازهمین تعبیر استفاده نماید وبگوید حامد کرزی وملاعمر دررفتارخود با آمریکاییها وغربیهای برادران دوقلو هستند ودومقام رییس جمهوری افغانستان ورهبری طالبان را به یک چشم بنگرند وتفاوت بین شان نگذارند.

دلیل مساله دراین است که حکومت افغانستان درادامه فشارها برغرب دراین روزها مراکزاینجوهای امنیتی رابسته و سفارت خانه های غرب بخصوص کا نادا وانگلیس را تحت فشارقرارداده ونهاد های امنیتی شان را یکی پس ازدیگری  درهم می کوبد و وزارت داخله افغانستان دریک اقدام ، چند نفر ازاتباع انگلیسی را دست گیرکرده وگفته است که آنها درمراکز خود سلاح داشتند واین سلاح ها بدون مجوز بوده البته مجوزازاول داشته ولی دولت دیگر با بستن نهاد های امنیتی برای آنها مجوز صادرنکرده وحالا سلاح ها ودیپوهای آنها غیرقانونی شده وبه همین خاطراتباع انگلیسی وکاندایی گرفتار شده اند. وزارت داخله با قاطعیت نهادهای امنیتی مربوط به کاناداوانگلیس را ،متلاشی کرده وسلاحهای آنها را ضبط وافرادشانرابخاطرداشتن سلاحهای غیرمجاز،دستگیرنموده.

برخورد با این خشونت وقاطعیت دربرابرنهادهای امنیتی مربوط به غربیها بااستدلال اینکه اسلحه ای غیرمجاز دارند، امردشواروتلخی برای غربیها خواهد بود زیرا داشتن اسلحه برای خارجی درافغانستان چه گونه جرمی شمرده می شود درحالیکه هزاران سربازآنها اسلحه دارند وافغانستان پرازتوپ وتانک آنها هستند وهیچ کدام شان مجوز ازوزارت خانه های افغانستان نگرفته اند.مساله اصلی این است که حکومت افغانستان می خواهد آنها را فشاردهد، بگیر وببند اتباع خارجی درنهاد های امنیتی درواقع ،ادامه سیاستهای منع بمبارانهای هوایی بمراکز طالبان ومنع عملیات شبانه است. حکومت افغانستان باهمه اینها مخالفت کرده وباصراحت گفته است که درجنگ با تروریزم، آنها نمی توانند بمباران وعملیات شبانه داشته باشند واستدلال حکومت این است که خارجیها، افراد بیگناه را می کشند .اخیرارییس جمهوراخطارداد که اگرعملیات شبانه قطع نشود افغانستان پیمان استراتژیک با آمریکا نخواهد داشت.سیاست های دولت افغانستان ورفتارش با خارجیها بگونه ای است که گویا جنگ درافغانستان علیه تروریزم بی معنی است .

امروز اقای اوباما درپایگاه نظامی آمریکا درپنتاگون گفت که جنگ افغانستان پایان یافته است وی این سخنان را دریک تحول مهم نظامی درسیاست آمریکا اعلام داشت استراتژی تخلیه اروپا وتمرکزنظامی براسیا ازعمده ترین سیاست جدید آمریکا می باشد .آقای اوباما گفت که جنگ درآینده با سازکارهای الکترونیکی وهواپیماهای بدون سرنشین واستفاده ازکامپیوتر وانترنت خواهد بود واروپا ازحضورنظامیان تخلیه  وبجای آن تمرکز درآسیا صورت می گیرد. دلیل توجه وتمرکزنظامی درآسیا سه کشورچین،کره شمالی، وایران شناخته شده اینها ازمسایل مهم سیاست نظامی آمریکا بود که امروزآقای اوباما آنرا درحضوربرجسته ترین جنرالهای پنتاگون اعلام داشت.درکنارآن کاهش بودجه نظامی وکا هش نفرات وسربازان نیزمطرح شد.اقای اوباما درهمین سخنرانی گفت که جنگ افغانستان خاتمه یافته است.

بنظر می رسد سخنان امروزرییس جمهورآمریکا هیچ ابهامی را نمی گزارد که آمریکا دیگرحاضر نیست برای افغانستان جنگ کند وسربازان شان کشته وخسارات مهم مالی را تقبل نماید.درحالیکه هیچ گونه ارزشی برای کارآنها کسی درافغانستان قایل نیست امروز هشت سربازناتو درجنگ افغانستان کشته شد وبه این ترتیب سربازان آنها هرروزکشته می شوند وتاکنون بیش ازسه هزارعسکر آمریکایی کشته ودها طیاره وهلیکوپتررا ازدست داده است وپاکستان بخاطرجنگ افغانستان تمام تدارکات را بصورت آنها بسته است وبیش ازیک ماه است که هزاران کانتینروتانکرهای تیل ولاریهای اکمالاتی درخاک پاکستان متوقف شده وپاکستان درجنگ افغانستان ازآمریکا خواهان باجگیریهای زیادی هست.

امریکا تمامی این مسایل را به تحلیل گرفته وبه این نتیجه رسیده است که فرقی بین گیلانی ، کرزی ، وملاعمر نیست زیرا هرکدام بنحوی به آمریکا ضربه می زند منتها با این تفاوت که ملاعمر وحقانی بعنوان دشمنان آمریکا که قدرت وامارت شان را درسال 2001 سرنگون ساخت، می جنگند اما پاکستان وافغانستان بعنوان دوست ومتحد آمریکا این کارها را درحق سربازان شان انجام مید هند.بسته شدن راههای اکمالاتی توهین ودهن کجی فراموش ناشدنی برای آمریکا درجنگ افغانستان است مفهوم این کار این است که سربازان آمریکا درجنگ باتروریزم ازگرسنگی بمیرند. شاید آمریکا ذخایر کافی برای سربازان شان داشته باشد ولی عمل گیلانی مفهوم خاصی خودرا دارد وازطرفی هم رییس جمهور افغانستان هیچ کارشان را درجنگ باتروریزم قبول ندارد رییس جمهورافغانستان بمبارانها را که مراکزطالبان والقاعده را هدف قرارمی داد،رد کرد وآن را باعث مرگ افراد بیگناه ملکی ازطرف آمریکا دانیست وعملیات شبانه را نیز قبول ندارد وازطرفی هم نهادهای امنیتی شانرا بسته واجازه فعالیت برای شان نمی دهد.

مفهوم این کارها این است که حکومت افغانستان عملا، نمی خواهد مناسبات دوستانه با آمریکا وغرب داشته باشد ونمی خواهد آنها پایگاهای تروریستها را بمباران نماید.بنابراین تفاوت چندانی بین رفتارملاعمر، سید یوسف رضا گیلانی وحامد کرزی دیده نمی شوند زیرا هرسه می خواهند نیروهای آمرکایی وغربی تحت فشارقراربگیرند مستاصل و درمانده شوند.

مذاکرات آمریکا با گروه طالبان نتیجه طبیعی رفتارزمامداران کشوراست واینکه جوب آیدن باصراحت اعلام می کند که طالبان دشمن آمریکا نیست ونام ملاعمر ازلیست پولیس فدرال حذف می شود واستدلال می شود که ازاول نام ایشان درلیست سیاه نبوده این نشاندهنده این است که هیچ فرقی بین ملاعمر حامدکرزی وسید یوسف رضا گیلانی نیست وقتیکه ملاعمر دشمن آمریکا نیست حال چه فرق می کند درکابل اوحکومت کند ویا رییس جمهورحامد کرز هردو برای آمریکا یکی است وهردو دشمن نیست .

آمریکا گفتگوهای شان را با طالبان ادامه می دهد ویکی ازسخنان اصلی این است که زندانیان گوانتونامو به کجا منتقل شوند حکومت افغانستان مصر است که زندانیان باید به افغانستان منتقل شوند زیرا آنها تبعه ای افغانستان هستند اما طالبان به هیچ صورت این مساله راقبول ندارد وگفته است که زندانیان به کشورقطربرده شوند درصورت طالبان با آوردن زندانیان به افغانستان مخالف باشد بدون شک آنها را به افغانستان نمی آورند زیرا حکومت افغانستان درمذاکرات حضورندارد ونمی تواند درتوافقات آمریکا وطالبان اعمال نفوذ نماید درصورت مذاکرات به این نتیجه برسد بدون شک زندانیان طالبان ،بجای برده می شوند که طالبان می خواهد.

درمورد هدایت مذاکرات، افغانستان مدعی است که رهبری گفتگوها باید بدست حکومت افغانستان باشد درحالیکه طالبان اصلا با حضور حکومت درمذاکرات مخالف است واینکه افغانستان درحاشیه قرارگرفته دلیل عمده آن مخالفت طالبان بوده . ایمل فیضی سخنگوی رییس جمهورافغانستان گفته است که افغانستان امروز با افغانستان ده سال پیش، فرق دارد. یعنی زورافغانستان زیاد شده ودرده سال پیش این زور رانداشته این سخن بنظر رجز خوانی بیش نیست افغانستان درحدی تنزل کرده که حتی طالبان آن راقبول ندارد وشرط می گذارد که مذاکرات با دولت آمریکا است ونه حکومت افغانستان اما اینکه چرا آمریکا پا فشاری نمی کند وچرا شرط طالبان را درمورد نفی حکومت افغانستان ، قبول کرده است. دلیل مساله خیلی روشن است زیرا ازنظرآمریکا چندان فرقی بین رفتار رییس جمهورکرزی وملاعمر وسید یوسف رضا گیلانی صدراعظم پاکستان نمانده آمریکا به رفتاروکردار می نگیرد می بیند که با آنها چه گونه معامله می شوند به همین خاطر است که این نتیجه را گرفته که طالبان  دشمن آمریکا نیست وبراحتی باآنها گفتگو می کند وازنظرآمریکا حامد کرزی رییس جمهورافغانستان وملاعمر رهبرگروه طالبان برادران دوقلو درمناسبات شان با آمریکا هستند.

حکومت افغانستان درتنگنایی مذاکرات آمریکا وطالبان

حکومت افغانستان درتنگنایی مذاکرات آمریکا وطالبان

 

 

به حاشیه راندن حکومت افغانستان ازجریان گفتگوهای صلح با طالبان ،مساله عمدی وطراحی شده است .طالبان به این دلیل که دولت افغانستان را تحقیر وکوچک نماید وخود را برتروبالاتر ازحکومت افغانستان نشان دهد به شدت با حضورافغانستان درمذاکرات ،مخالفت کرده وگفته است که موضوع مذاکرات ربطی به حکومت ندارد.ملاعمر درآخرین اظهارنظری، منسوب به وی، گفته است که با آمریکا با دوشرط وارد گفتگوها می شود ودفترطالبان نیز باید به همین منظوردرقطر گشوده شود.نکته اول مورد نظر ملاعمر رهبریک چشم طالبان ازمذاکرات این است که نیروهای بین المللی خاک افغانستان را ترک نماید ومساله دومی که ایشان مطرح کرده این است که زندانیان طالبان ازجزیره گوانتونامو رها شود .

روزنامه انگلییس زبان پاکستان "دان" آخرین دیدگاهای ملاعمررا درمورد گفتگو ودفترقطر به همان صورت نقل کرده است دوشرط اساسی، خروج نیروهای بین المللی ازافغانستان وآزادی زندانیان ازخواسته ها وشروط اصلی ملاعمر درمذاکرات باآمریکا می باشد. ازطرف دیگر ملاعمررهبر متواری طالبان درآخرین اقدام خود، خواهان وحدت ویک پارچه گی طالبان ومتمرکز شدن شان درجنگ با نیروهای خارجی درافغانستان شده وازمتحدان پاکستانی خود خواسته که مردم را باتهام وابسته به نیروهای امنیتی پاکستان نکشند وبجای آن با برداران افغانی درجنگ بانیروهای خارجی به پاخیزند وبراساس خواست ملاعمر طالبان پاکستانی وافغانی شامل گروهای بیت الله مسحود، گروه ملا نذیر، وگروه گل بهادرخان وشبکه حقانی ،شورای رابنام شورای مراقبه تشکیل دادند وازطرف هم ابویحیی اللیبی رهبرعمده القاعده درپاکستان درگرهمایی طالبان پاکستانی وافغانی در دره ای اسماعیل خیل درماه دسامبر2011 ،خواهان کمک وجنگ بانیروهای خارجی دربهار سال آینده شد ومشخصا ابویحیی اللیبی ماه مارچ را زمان حضورنیروهای طالبان پاکستانی درجنگ با نیروهای بین المللی تعیین کرد.

بدون تردید پیام ملا عمر، مربوط است به سیاست های استخبارات پاکستان زیرا درپیام خواسته شده که طالبان پاکستانی با مردم بظن ارتباط با اردو ی پاکستان جنگ نکند ملاعمر اخطار داده درصورت که این کار رامی کنید، دیگرمرارهبر خود خطاب نکنید .مولوی فقیر محمد در منطقه باجاور درماه دسامبر اعلام کرد که ما نمی خواهیم با اردوی خود درپاکستان بجنگیم وعلاقمند نستیم که پاکستان را خراب نماییم .این موضع گیریهای وبخصوص پیام ملاعمر نشان میدهد که خواست وی درواقع خواست استخبارات پاکستان است واینکه مساله جنگ بانیروهای بین المللی درافغانستان شدت وحدت پیدانماید وخارجیها هرچه سریع تر ازافغانستان بیرون شوند،مطلب اصلی پاکستان است زیرا پاکستان مناسبات خود را درحد بسیارخطرناکی با غرب وآمریکا تنزل داده وبجای غرب دنبال الترناتیف چینی است .

درطی ماه های اخیر مقامات پاکستان چندین بار به چین رفتند وهم اکنون اشفاق پرویزکیانی رییس ستاد مشترک اردو  وجنرال قدرتمند پاکستان، سرگرم دیدار ازچین است وی ملاقاتهای بسیار زیادی با مقامات سیاسی ونظامی چین داشت وازجمله مذاکرات جدی، با نخست وزیر چین بود دراین ملاقات ها بوضوح ازهمکاریهای بسیارگسترده وبی سابقه درعرصه های سیاسی ونظامی بین دوکشور،سخن گفته شده واین نوع روابط ،انتخاب الترناتیف چینایی بجای آمریکایی را نشان می دهد وپاکستان باولع زیاد این کاررا انجام می دهد که دیگرمتحد سابق ووفادارآمریکا نباشد وپاکستان بسیارخرسند است که نیروهای آمریکایی ازافغانستان شکست خورده خارج شوند.

باتمام مسایل که پیش آمده این مساله روشن نشده که مدیریت طالبان ازدست پاکستان واستخبارات آن، خارج شده  وبدست آمریکا قرارگرفته باشد زیرا ملاعمر رهبرکاریزمای طالبان درکنارپاکستان وباسیاستهای استخبارات آن کشورهماهنگ است ودفترقطر هم بیرون ازمدیریت وکنترل پاکستان نیست .

دراین میان نگرانی افغانستان درچیست؟ رسانه های پاکستان باصراحت به نگرانی وتشویش دولت کابل اشاره کرده وگفته است که کابل ازاین جهت آشفته خاطراست که مبادا آمریکاییها باطالبان وارد معامله جداگانه وخطرناک وغیر قابل پیشبینی شود.مفهوم این دلهره گی این خواهد بود که دولت افغانستان درکشتی نرمی که اعلام کرده بود شکست بخورد زیرا دولت افغانستان بزرگترین اشکالش درسیاست خارجی این بوده که نتوانسته اعتماد لازم را بوجود آورد حکومت بخوبی میزان این بی اعتمادی را درک می کند ومی داند که اکثر پلهای را درمناسباتش با جامعه جهانی ویران ساخته واین خرابی درحد ممکن است رسیده باشد که برای آمریکا، ملاعمر وحامد کرزی بعنوان برادران دوقلو نگریسته شود وهیچ فرقی باهم نداشته باشد که کدام یکی درکابل حاکم می شود مهم منافع آمریکا است که دولت حامد کرزی نیزبه منافع آمریکا اهمیت نداده وتضمین وگرانتی ازطرف ازدولت افغانستان وجود نداشته.

دولت افغانستان میزان خرابی ارتباطاتش را با واشنگتن درک می کند وبه همین دلیل نگران است که آمریکا وارد معامله ای جداگانه ای شود که دولت افغانستان ازآن بیخبر باشد وغافل گیر شود.آمریکا درمذاکراتش قطعا نخواسته که دولت افغانستان باید درجریان گفتگوها، حضور داشته باشد واصرار به شرکت  نمایندگان افغانستان نداشته است. ازطرفی هم طالبان تاکنون معترف به برسمیت شناختن حکومت کابل نیست ویکی ازدلایلی که افغانستان درجریان گفتگوهای صلح آمریکا با طالبان نیست ،موضع گیری سرسختانه ومخالفت طالبان با حضورحکومت افغانستان درهرنوع مذاکرات بوده. طالبان شروط مذاکرات خود را اعلام کرده که خواست شان ازاین مذاکرات بیرون شدن نیروهای خارجی وآزادشدن زندانیان سیاسی شان است.

بنابراین ملاحظه می گردد که درمذاکرات جاری دولت افغانستان هم ازطرف آمریکا وهم ازسوی طالبان مورد بی مهری قرارگرفته ودوطرف مذاکره کنند حکومت کابل را درتنگناه قرارداده واهمیتی برای افغانستان قایل نشده اند. دلیل قهر وناراحتی حکومت افغانستان قابل درک است ومی باایست دربرابر این تنگنای طراحی شده ازخود عکس العمل نشان دهد.

عکس العمل افغانستان متناقض وآشفته بود وتاکنون موضع تاثیر گزار نداشته مخالفتهایش را یکی پس ازدیگری کنارگذاشته ومی خواهد به یک نحوی خودرا هماهنگ با جریان گفتگو ها نماید ولی بعید بنظر می رسد که خواست افغانستان مبنی بررهبری جریان مذاکرات درنظرگرفته شود زیراطالبان بارهبری حکومت افغانستان موافق نیست ونمی خواهد که درمذاکرات حضورداشته باشد که دولت افغانستان آنراهدایت نماید.

 این مخالفت هم دلیل تشکیلاتی وهم دلیل خارجی دارد دلیل داخلی ودرون تشکیلاتی اش این است که طالبان درتحلیل درونی سازمانی خود براین باوراست که حکومت افغانستان دست نشانده کافران وغرب است وبادولتی دارای این خصوصیت نمی شود، مذاکره کرد وازلحاظ شریعت حرام است حرمت نشستن با دولت افغانستان مصرف درون تشکیلاتی دارد زیراطالبان به مسایلی شریعت بسیاراستناد می کند وسعی دارد درداخل تشکیلات تمامی کارشان را منسوب به شریعت نماید بعبارت دیگرایدلوژِی درداخل تشکیلات برای طالبان بسیارمهم است زیرا با ایجاد باورهای اعتقادی آنها توانسته هزاران انتحاری را تربیت نمایند وبرای کشتن مردم افغانستان آماده سازند وبفرستند.

ولی درخارج ازتشکیلات استدلال طالبان ، استدلال استخباراتی است وگفته است که دولت افغانستان دست نشانده آمریکا است پس بهتر است با خود آمریکا مذاکره کرد .این مساله را مجاهدین نیز درسالهای هشتاد ونود دنبال می کرد ومی گفتند که بادولت کابل که غلام مسکو است مذاکره ندارند ومی خواهند باخود روسها گفتگو داشته باشند.استدلال رهبران مجاهدین درآن زمان برخواسته ازیک مساله بیرونی بود ودولتهای پاکستان، منطقه ، کشورهای عربی ،آمریکا وغرب این استدلال رابخورد آنها داده بودند.

حرف طالبان ازنفی حکومت افغانستان وانتخاب مذاکره با آمریکا، حرف خود شان نیست واین مساله دیکته شده ازطرف استخبارات پاکستان است.بااین وضع گفتگوهای پنهان وآشکار با طالبان ادامه می یابد وافغانستان هم چنان درحاشیه خواهد بود واین تنگنا هارا برای حکومت افغانستان عمدا ساخته است.

مرثیه ای هشتمین سالگرد قانون اساسی افغانستان .

مرثیه ای هشتمین سالگرد قانون اساسی افغانستان .

 

 

قانون اساسی افغانستان گاها ازاو بعنوان سند ملی نام گرفته می شود وگفته شده که این سند درنوع خود درمنطقه کم نظیراست. قوانین کشورهای منطقه درمقایسه با قانون اساسی افغانستان رنگ باخته است ولی درجریان هشت سال ازعمر مبارک این قانون ،کسی درچهارچوب او عمل نکرده . نظام افغانستان تماما براساس روابط وزدوبند های سیاسی ومنافع، اداره شده ونه مطابق با قانون افغانستان یکی ازرسانه های کشورگفته است که  براساس فصل هفتم منشورملل متحد، افغانستان ازجمله کشورهای متجاوز به قانون خوانده شده .

دیروز تجلیل ازقانون اساسی درافغانستان بود آقای گل رحمن قاضی رییس کمیسیون نظارت برتطبیق قانون اساسی باصراحت دولت افغانستان را متهم کرد که پابند به رعایت قانون اساسی کشورنیست وقوای سه گانه بخصوص قوه ای مجریه آنرا نقض کرده . اقای بهزاد نایب دوم مجلس نمایندگان نیزدرمراسم گفته است که قانون اساسی درافغانستان زیرپاگذاشته شده وی حکومت افغانستان را مقصر دانیست که درطی هشت سال، قانون کشوررا عملی نکرده، دوزدان ومفسدان دراین کشور زیرنظرحکومت خارج ازقانون زندگی وعمل می کنند وکسی آنها را نمی تواند مطابق با قوانین نافذه کشور مجازات نمایند.

درمنشورتازه، آمده است که افغانستان یکی ازجمله کشورهای است که خارج ازقانون عمل کرده وقوانین درافغانستان درعرصه ها مختلف نقض شده است.حقیقت قضیه این است که درافغانستان نقض قوانین ونقض حقوق بشربوضوح دیده شده واین تجاوزات قانونی دردوقلم رو حکومت ومخالفین مسلح صورت گرفته است .آنچه که مربوط به مخالفین می شود چندان سخنی غریبی نیست زیرا که طالبان اصولا باقوانین کشور پای بند ی ندارد اعمال طالب همیشه خارج ازقوانین بوده وآنها تعهدی نسبت به قوانین کشورندارد وازاساس نه حکومت ونه قوانین حکومت را قبول دارد.

موارد نقض قانون درجنگ طالبان بسیارفاحش وگسترده است گزارشات نشان می دهد که هشتاد درصد، نقض قوانین ونقض حقوق بشرتوسط طالبان مسلح انجام شده است حمله به بیمارستان درمنطقه لوگردرآخرماه نوامبر که منجر به کشته شدن تعداد زیادی ازبیماران ومراجعان وکارکنان شفاخانه گردید ،ازمظاهر صریح نقض قانون وتجاوز به حقوق بشر است. حمله مسلحانه وانتحاری درهتل انترکانتینانتال درماه جون سال 2011 بقصد کشتن انسانهای بیگناه ومهمانان که در مراسم جشن عروسی شرکت داشتند وحمله به خانه فرهنگ بریتانیا درماه اگوست سال 2011 که جان چندین انسان بیگناه را گرفتند ،درواقع نقض اشکار حقوق بشردراین کشور ازسوی تبهکاران است.

کشتارمظلومانه ای ده ها انسان ومجروح کردن جمع کثیری ازبیگناهان درمراسم تدفین بزرگ  قومی درشهرطالقان ولایت تخار ،تجاوزبه حقوق وکرامت انسانی ازسوی طالبان بود وجنایت تاریخی که درظهر عاشورا درزیارتگاه ابوالفضل درمنطقه ای مراد خانی که صدها عزادارحسینی کشته وزخمی شدند وبصورت هولناکی زنان ،مردان، وکودکان، بخاک وخون طپیدند ، ازبرجسته ترین وبیرحمانه ترین نقض قانون ونقض حقوق بشردرافغانستان، شمرده می شود.

عاملان فاجعه ها بجای اینکه به پنجه قانون سپرده شود ولی اکنون شرایط گفتگو وامتیازگرفتن برای شان ازسوی جامعه جهانی ومدعیان حفاظت ازقانون وحقوق بشر،درنظر گرفته شده وباعزت واحترام برای آنها دیوان ودفتربا هزینه های ملیونی افتتاح می شوند. این ها تماما نقض حقوق انسان ولگد زدن به آن وزیرپا کردن قانون است .

درجانب حکومت افغانستان که هشتمین سالگرد قانون اساسی را تجلیل می کند ، تجاوزات به قانون اساسی فراوان دیده می شود واساسا حکومت افغانستان با قانون اداره نمی شود اداره این نظام با علایق شخصی ورابطه ها، صورت می گیرد وسخنان هردومقام دردستگاه قضایی درسالگرد تجلیل ازقانون اساسی درست وتایید شده است که حکومت افغانستان تعهد به قانون ومدیریت درکادرقانون را ندارد واراده عمل به قانون وحکومت داری خوب را ، ازدست داده وقانون ازطرف حکومت افغانستان بوضوح نقض شده. مثالهای زیادی ازنقض قانون وجود دارد ودرقلم روحکومت افغانستان تجاوزات صریح به حقوق اطفال صورت گرفته است. درافغانستان ازکودکان استفاده های جنسی وتجاوزات جنسی به آنها، صورت می گیرد کودکان قاچاق می شوند ولی متجاوزین بحقوق کودکان مجازات نمی شوند.

درافغانستان ودرقلم روحکومت، هزاران نمونه ازدواجهای زیر سن داریم که بلحاظ قانونی منع است اما دراین کشورازدواجهای کودک درکنارسربازان کودک وجود دارد وحکومت کم تر به وظایف خود عمل کرده است. حقوق کودک با استثمارجنسی نقض می شود کودک درشرایط سنی نامناسب به ازدواج داده می شود کودک سربازدرجنگ گرفته شده کودک حتی به "بد" داده شده.کودک درخیابان مورد ضرب وشتم قرارگرفته ودرازا کار، حقوق ودست مزد کودک به وی داده نشده وبجای آن توهین وتحقیر شده. تمام این اموردرهرجا ی کشورودرپایتخت افغانستان روزانه اتفاق می افتد واینها تماما برخلاف قانون وزیرسلطه حکومت ودرسایه نظام افغانستان صورت می گیرد.

زنان درافغانستان حقوق انسانی ندارند وتجاوزات گسترده درحق آنها انجام شده زنان درهرگوشه ای ازکشوردست به خودکشی وخود سوزی زده تا خودرا ازعذاب نجات داده باشد اما متاسفانه برای همیشه به عذاب گرفتار شده زیرا که بازنده ماندش ، به موجود سوخته تبدیل شده است ودیگر هیچ جایگاه اجتماعی وخانوادگی ندارد.زن درسایه حکومت افغانستان شکنجه می شود ومورد تجاوزات جنسی قرارمی گیرد ولی محاکم افغانستان بدرستی بحق آنان رسیدگی نمی کنند زنان ودختران درکشور به عنعنه ضد انسانی "بد" داده می شوند.اینها موارد انکارناپذیر ازتجاوزات به حقوق انسان ونقض قوانین کشور است. درحکومت افغانستان هنوز امنیت شغلی امنیت جانی وجود ندارد افراد خودسرانه بازداشت می شوند پولیس ونیروهای امنیتی درموارد خلاف قوانین، افرا د را گرفته وازآنها رشوه خواسته وپول گرفته است.

 امنیتی شغلی درکشور نیست یک روز شهرداری هزارانسان را به بهانه ای اینکه می خواهد شهرش را زیبا نماید وبه کابل صفایی وجلوه زیبایی دهد، ازخیابان ها با تمام دار ندارش جمع می کند وپولیس چماق دار با بیرحمی تمام آنها را مورد تعرض قرارمی دهد درحالیکه مردم فقیردرشهر(خریدارو فروشنده) ازوجود بساط های کنارخیان بهره مند هستند زیرا مشتری فقیروفروشنده ای مستمند باعرضه کردن کالا به قیمت بسیارارزان یک نوع خدمت وسهولت را فراهم می کنند اما شهردارحکومت بدون اینکه جای برای آنها درنظر بگیرد همه را با چوپ ازخیابانها بیرون کردند واین امنیت شغلی نیست.درحالیکه درمدرن ترین شهرهای دنیا، مکانهای را حکومت درنظر می گیرد فروشندگان وخریداران، کالای مورد ضرورت شان را باقیمت مناسب عرضه و تهیه می کنند.

خبرنگاری بمن گفت که درفصل هفتم منشورملل متحد که تازه منتشرشده افغانستان ازجمله کشورهای متجاوز به قانون شناخته شده گرچه من این منشوررا ندیدم اما گزارشهای زیادی را خوانده ام که افغانستان مرتکب تخلفات بسیار، درزمینه نقض حقوق بشر شده وحکومت افغانستان درموارد متعددی قوانین کشورش را زیرپاکرده وبوضوح دیده می شود که اداره کشوربا رابطه ها است ونه با اجرایی قانون وعدالت.افغانستان چرا درفساد دومین کشوردنیا است شاید اولی آن سومالی باشد دلیل آن مدیریت براساس رابطه های مافیایی می باشد دیگر دلیلی ندارد که افغانستان نایب قهرمان دنیا، درفساد باشد. قوانین وحقوق شهروندی مردم افغانستان، هم ازناحیه ای مخالفان مسلح مورد تجاوز قرارگرفته وهم ازطرف حکومت.

ازدهشت افکنان وتروریستها ،گله ای نیست زیرا که آنها تروریست وبراساس ضوابط خود عمل می کنند وکارشان تخریب وکشتارآدم ها هستند آنها مردمان بی مسئولیت دربرابرجان ومال مردم می باشند اما گله وشکایت ازحکومت است که قانون وضع کرده ونظامش باید براساس قوانین اداره شود ولی می بینیم که تماما نقض قوانین ونقض حقوق بشردرسایه حکومت جریان دارد.ازقانون اساسی تجلیل شد ولی این سند با این زعامت هرگز به اجرای گذاشته نمی شود.فردا، ناقضان اصلی قانون وحقوق بشروارد افغانستان می شوند وزندانیان گوانتونامو،وزیران کشور میشوند زیرا دولت افغانستان خواسته که چنین شود برادران ناراضی را باین صورت می خواهد راضی نگهدارد.دولت افغانستان خواستش این بود که نباید مراکزآنان بمباران وعملیات شبانه درمورد آنها اجراء شود واین هم خواست افغانستان است که به آمریکا اخطارداده که امضاء سند استراتژیک مشروط به قطع عملیات شبانه درمورد طالبان  است واین بی میلی حکومت افغانستان است که قانون کشورش باجرای گذاشته نشده واداره مملکت با رابطه ها ومنافع، بجای قانون وعدالت پیش برده  شده است.  

    

خیانت دو دولت درحق یک ملت

خیانت دو  دولت درحق یک ملت

 

 

 

در دره ای اسماعیل خیل اجتماع بزرگی ازرهبران طالبان پاکستانی وافغانی دایر شد دراین اجتماع ابویحیی اللیبی یکی ازرهبران عمده القاعده ،ازطالبان پاکستانی خواهان کمک درجنگ افغانستان گردید وی گفت که کمک به برادران افغان تا ماه مارچ سال 2012 که برف ها آب می شود لازم وضروری است ابویحیی گفت درفصل بهار باید جنگهای خونینی علیه آمریکاییها ونیروهای خارجی درافغانستان راه اندازی شود وبهترین فرصت برای راندن خارجیهای ازافغانستان فصل بهار است.

 

 ملاعمر نیز درآخرین پیام خود به رهبران طالبان پاکستانی مشخصا از گروه بیت الله مسحود، گروه ملانذیر، وگروه گل بهادرخان دروزیرستان جنوبی و شمالی خواست که با هم دیگر متحد شوند واختلافات شان را کنار بگذارند ومردم را درمناطق شان باتهام وابسته بودند به نیروهای امنیتی واردوی پاکستان نکشند .ملاعمراخطارمی دهد که اگرکسانی را بظن ارتباط به ارتش ونیروهای امنیتی می کشید دیگر مرا بعنوان رهبرخود خطاب نکنید. ملاعمر درپیام خود ازگروپهای طالبان پاکستانی خواسته است که هدف اصلی را که جنگ بانیروهای خارجی درافغانستان باشد را فراموش نکنند وببرادران افغانی خود درجنگ با نیروهای خارجی کمک نمایند تا آنها هرچه سریع تر ازافغانستان بیرون شوند. ملاعمر اذعان داشته که نیروهای بین المللی درحال شکست هستند وباکمک ومتمرکز شدن درافغانستان آنها بزودترین فرصت ازافغانستان خارج می شوند.

دراین اجتماع به خواست ملاعمر رهبرطالبان وابویحیی اللیبی رهبر القاعده اطمینان داده شد که دربهارسالجاری با شروع آب شدن برفها، کمک ها ی طالبان پاکستانی آماده  ونیروهای شان وارد افغانستان می شوند ودرکنارطالبان افغان بانیروهای بین المللی می جنگند.

نکته اساسی دراین است که در دره ای اسماعیل خیل عمده ترین رهبران طالبان گردهم آمدند وصدها موتر که نفرهای شان را نقل انتقال می دادند بدون کم ترین هراسی مانور می دادند وهیچ بیم وهراسی بخود راه نمی دادند درحالیکه پیش ازاختلافات پاکستان با امریکا در بیست ششم نوامبر سال2011 ،هرگز طالبان جرئت تشکیل چنین اجتماعی را نداشتند زیرا هواپیماهای بی پلوت آنهارا هدف قرارمی داد اما استخبارات پاکستان وحکومت یوسف رضاگیلانی با بستن فرود گاه شمسی وخارج شدن طیاره های بی پلوت ،همه شرایط را برای مانور طالبان افغانی وپاکستانی فراهم کرد واین خیانت بزرگی است که حکومت گیلانی درحق مردم افغانستان، مرتکب شد. آمریکاییها حقیقتا درمانده است وپشت سرهم عقب نشینی دارد وراه های اکمالاتی بصورت شان بسته شده وطیارهای بی سرنشین شان عملیات برمواضع شبکه های تروریستی ندارند وبه همین خاطر است که رهبران طالبان باهزاران تن ازهواداران خود، دردره جمع می شوند ومانور می دهند ودرمیان شان رهبران القاعده نیز حضور دارند وطرح عملیات بهاری را علیه نیروهای آمریکایی می ریزند.

حقیقت مساله دراین است که رژیم اسلام آباد زیرفشار آی.اس.آی همه شرایط زندگی را برای تروریستها مساعد ساخت وتمامی خطرات را ازآنها رفع کرد نشست دره اسماعیل خیل نشانه ای واضحی ازهمکاری حکومت پاکستان با تروریستهای پاکستانی وافغانی است.درافغانستان داستان شبیه حکومت پاکستان است حکومت رییس جمهورکرزی مصر است که عملیات شبانه باید خاتمه یابد درحالیکه موثرترین عملیات ضد تروریستی همین عملیات شبانه بوده وطالبان ضربه های بسیارسنگینی را دیده چنانچه عملیات بی پلوت درپاکستان دمارازروزگار شبکه های تروریستی درآورده بود .رییس جمهور کرزی با عملیات شبانه علیه دهشت افکنان چنان مخالفت نشان داد که درآخرین اظهارنظرشان به آمریکا اخطارداد که اگرعملیات شبانه قطع نشود پیمان استراتژیک را با آمریکا امضاء نمی کند.

رییس جمهور با این موضع سرسختانه همه شرایط  رامی خواهد برای طالبان فراهم نماید درگذشته وی با بمباران های ناتو مخالفت داشت وسرانجام موفق شد که بمبارانها برمواضع طالبان بکلی خاتمه یابد دیگر هیچ بمباران ازسوی ناتو صورت نگرفته است زیرا که رییس جمهور با آن مخالفت کرده بود.

آمریکا ممکن است دراین مورد عقب نشینی نماید ودیگر عملیات شبانه علیه تروریستها نداشته باشد چنانچه زمزمه های آن شنیده می شود.قراین نشان میدهد که دوحکومت اسلام اباد وکابل جاده صاف کن طالبان هستند واین دو حکومت درحق مردم افغانستان خیانت می کنند با این تفاوت که پاکستان ازحمایت آنها سود می برند وازآنها بعنوان ابزار درمقاصد استراتژیک خود هم درافغانستان وهم درمورد هند استفاده می کنند زیرا تسلط طالبان درافغانستان وبیرون شدن خارجیها بصورت زود هنگام بنفع استخبارات پاکستان است چنانچه فشاربرهند درمنطقه ای کشمیر به سود آن کشوراست.

اما افغانستان دراینجا چه سودی می برد طالبان اگردرافغانستان مسلط شود اولین قربانی آن رییس جمهورکرز خواهدبود طالبان باتمام نیکیهای حامد کرزی، تاهنوزحاضرنیست با حکومتش گفتگو نماید.درمذاکرات جاری وبازشدن دفترسیاسی برای طالبان درقطر این طالبان بود که بامخالفت خود حکومت رییس جمهورکرزی را درحاشیه قرارداد ونخواست که افغانستان شریک مذاکرات صلح باشد طالبان گفته است که طرف گفتگوهای شان فقط آمریکا است.طالبان با تسلط درافغانستان حکومت وی راسر نگون می کند وبجای آن امارت اسلامی خود را برپامی کند.رییس جمهورافغانستان با سیاست های خود دربرابر عملیات شبانه ،آب به آسیاب طالبان می ریزد ومثل آی .اس.آی پاکستان عمل می کند رییس یامتوجه خطرات نیست ویا اینکه خود ریگ درکفش دارد ونمی خواهد طالبان درافغانستان شکست بخورد.

دوران ریاست جمهوری شان پس ازدوسال به پایان می رسد وبرای آینده نگران حضورسنگین طالبان درکشورش نیست دلیل آن هرچه می خواهد با شد ولی تاریخ این را فراموش نمی کند که رییس جمهورافغانستان با مخالفت خود دربرابر قوای بین المللی وباضدیت خود درعملیات شبانه وبمباران مواضع دشمنان مردم افغانستان، دچارخبط بزورگی تاریخی شد وجاده را برای دشمنان قسم خورده مردم افغانستان صاف کرد طالبان دشمن مدنیت ،آزادی، وعدالت است ورییس جمهوراین دشمن را نگذاشت شکست بخورد.

اکنون تروریستهای آن طرف مرز به خواست ملا عمر وابویحیی لیبک گفته وبا استفاده ازشرایط مناسب که استخبارات پاکستان برای شان فراهم کرد، گردهمایی تشکیل می دهند وتعهد می سپارند که دربهار سالجاری وارد افغانستان شوند وبانیروهای خارجی بجنگند.این فیصله دره اسماعیل خیل طالبان درهمین روزها است وشورای مراقبه را تازه تشکیل داده که هماهنگ به خواسته های دورهبرخون خوارالقاعده وطالبان ،جامه عمل به پوشاند.

تمام اینها محصول خیانت است که بمردم افغانستان رواداشته شد پاکستان واستخبارات آن بخاطر منافع خود دست جنایت کاران را بازگذاشت وبا بمباران طیاره های بی پلوت که رهبران تروریست را شکارمی کرد بمخالفت برخواست اما درافغانستان که منافعی دراقتدار وسلطه طالب نیست زمامدارکشوربه دلیل تعلقات قبیله ای با دشمنان مردم افغانستان همکاری کرد وراضی نشد که آنها شکست بخورد وباموضع گیریهایش برضد عملیات شبانه ومخالفت با بمباران پایگاهای دشمنان  وایجاد ده ها مشکل برای نیروهای بین المللی ضد تروریست، شرایط را برای شان مساعد ساخت که به تدریج وارد افغانستان شود وکشوررا درکنترل خود بگیرد وحمام های خونین دیگری را ه بیاندازد.

رییس جمهورباسیاست های خود، گامی بطرف صلح برنداشته بلکه زمینه های خونین ترین وسیاه ترین روزهارا برای مردمش فراهم کرده است.این طوری نیست که مردم درزیر پاهای طالبان به افتد وهر جنایتی را خواست انجام دهد مردم افغانستان زنده است ودربرابر جنایت کاران دست بمقاومت خواهد زد ونمی گذارند که قاتلان مردم به آسانی به گرده مردم سوارشوند و به آنان حکم برانند وخداوند مدد گار مردم است ومقاومت عادلانه شان را یاری می رساند.