نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

اهانت تفنگ داران با جنازه های طالبان

اهانت تفنگ داران با جنازه های طالبان

 

 

 

اخیرا ویدیوی  منتشر شد که نشان میداد چهارسربا ز آمریکایی برسه جنازه طالب، ادرار می کنند واین عمل درذات خود شرم آور وبدور ازاخلاق ومدنیت است طالبان دشمن بیرحم است وخود مرتکب جنایتهای بی شماری شده آنها سرمخالفان شان را قطع کرده ودلیل ذبح شان را همکاری با آمریکا دانسته اند دها تصویر ونوار ویدیویی منتشر شده که طالبان در دوطرف دیورند بنام شریعت اسلامی،آدم ها را سربریده است تصاویر وحشتناک ،تکان دهنده ومشمئز کننده است .کسانیکه این تصاویر را دیده اند باندازه منتفرازطالبان شده اند که عمل وحشینانه ای ادرارآمریکاییها را،توجیه شده می دانند ومی گویند نتیجه طبیعی آن بیرحمیها، این اهانت ها است.

 

شکی دراین نیست که اتفاقات روی داده نتیجه رابطه های جنگ وخشونت وبیرحمی است طالبان با بیرحمی تمام عمل کرده وافرادی را به جرم ارتباط با آمریکاییها سربریده اند واین مسایلی است که طرف های دیگر جنگ یعنی سربازان میدان جنگ را نیزپرازعقده ساخته واقدام به عمل مشابه کرده اند سربازان آمریکا یی سر طالب را نبریده است اما رفتار شان با سه جنازه طالب بد ترازسربریدن درنزد غیرت افغانی تمام می شود.

البته عمل سربازان آمریکایی درمحافل سیاسی ونظامی آمریکا بازتاب بسیارگسترده ای داشته اند ومقامات نظامی وغیر نظامی درسطح خانم کیلینتون وزیر خارجه آمریکا وجنرال آلن فرمانده عمومی ناتو درافغانستان وجنرال پانتا وزیر دفاع آمریکا وهمینطورمقامات انگلیستان ،رفتاراهانت آمیز تفنگ داران را با شدید وجهی ممکن محکوم کرده اند آنها درطی بیست چهارساعت گذشته مرتبا بادولت افغانستان ضمن عذرخواهی قول داده اند که سربازان خاطی را دستگیر ومجازات می کنند مقامات افغانستان ،رفتار تفنگ داران را به شدت محکوم کرده اند وخواهان مجازات مرتکبین جنایت، شده اند.رهبر جبهه ملی افغانستان هنگام بازگشت از سفربرلین درمیدان هوایی که هدف سفر شان را با دها خبرنگار شرح می داد ،عمل ضد انسانی سربازان را به شدت محکوم کرد وآن رابی حرمتی به افغانها دانست.

عمده ترین، دلیلی قابل درک عکس العمل رفتار درجنگ با آمریکاییها است زیرا مناسبات جنگی وخشونتهای نظامی وبیرحمیهای طالبان با افراد مظنون به همکاری با آمریکا سبب گردیده که سربازان آمریکایی به نحوی تشفی قلبی شده باشند این رفتاراهانت آمیز را داشته اند واین نتیجه جنگی خارج ازمنطق وقوانین برای هردوطرف هستند.خانم کیلینتون عمل ادرار را به دور ازتمام پرنسیبها ،اخلاق وارزشهای مدنی مورد اعتقاد آمریکاییان دانستند.ولی با همه این تاکیدات وآموزشهای که آنها درمیدان جنگ به سربازان داده اند که عمده ترین آن، رعایت قوانین واصول جنگ است .ولی  تفنگ داران دریایی آمریکا این کاررا کرده اند ویک دلیل آنرا بیان کردیم که ابعاد خشونت خارج ازدایره خرد شده ورفتار سربازان ،عکس العمل وانتقام گیری به این صورت بجای سربریدن طالبان ، درویدیو عرضه شدند.

گذشته ازدلیل انتقام گیری ،امروز این سئوال رابایک استاد جامعه شناس آقای جواد سلطانی، مطرح کردم وازوی پرسیدم که رفتار واهانت سربازان آمریکایی چه توجیه ای دارد؟ وبا آنهمه سفارشها وتاکیدات مقامات آمریکا، به ارزشهای مدنی ،اخلاقی، تمدنی وانسانی که دارد ودم ازرعایت حقوق بشر می زند مگرطالبان بشر نیست ودارای حقوق انسانی زنده ویامرده ای آنها نزد امریکاییها، ندارند.آقای سلطانی دریک کلام گفت که آنها اصولا برای شرقیها بخصوص شرقی ازنوع طالبان صفت انسانیت را قبول ندارند ودرعمق نظرآنان طالبان به درجه ومرحله انسانی نرسیده وتکامل نکرده است.مفهوم این سخن این است که اهانت به جنازه های طالبان درواقع اهانت به انسان نیست بل رفتاری را انجام داده که با حیوان صورت گرفته است.

واقعا اگراین نظر اصلی سربازان باشند دراین صورت اوج مناسبات رذیلانه ای غرب با مردم شرق را، شاهد هستیم رفتار سربازان آمریکایی درزندا ابوغریب باید براساس رفتار باحیوانات وبازی کردن باجانوران دوپا بوده اند.این که شرقیها به درجه ای انسانیت نرسیده وطالبان ورفتارآنها درکشتن مخالفان شان که قطع دست پا ومثله کردن وسربریدن باشد،دلیلی تلقی کردن آنها نه به صفت انسان باشد دراین صورت رفتارسربازان آمریکایی با انسان نبوده بلکه شوخی با جنازه های حیوان بوده است واین نگاه فاشیستی وضد انسانی غرب وآمریکا با طالبان افغانستان است وهرگز قابل توجیهه نیست دراین صورت مناسبات ورابط انسان باحیوان تنظیم شده ورفتارشان به این دلیل  صورت گرفته است وآنها هیچ حقوقی انسانی قابل احترامی ندارد. فاشیست یعنی همین

من خاطره ای نگاه فاشیستی را خود تجربه کرده ام درسال 1989 مامذاکراتی داشتیم با صبغته الله مجددی درمورد حق مشارکت درشورای مشورتی که بارفتن روسها ازافغانستان دریک شورا به توافق برسیم پس ازگفتگوهای نه چندان دشوار با حضرت صاحب مجددی به تفاهم رسیدیم وفیصله شد که بیست درصد ازاعضای شرکننده درشورای مشورتی لاهورپندی، ما باشیم.

عده ای ازهمکاران مجددی صاحب به شدت به وی اعتراض کردند که چرا به آنها یعنی ما که مربوط به ایتلاف گروهای هشت گانه درکنارایتلاف هفتگانه بودیم ، که چرا به آنها حق مشارکت بیست درصدی را داده اید آنها حقی ندارند وبه زبان پشتوگفتند : زما دهقانان ده زما مزدوران ده زما نوکران ده و.. این نگاه فاشیستی بما بود که مزدورشان بودیم  دهقان و خانه سامان شان بودیم و..پس هیچ گونه حق سیاسی نداریم نگاه این دسته که من خوب می شناسم این بود که ما انسان صاحب حق  درقضیه ای سیاسی نستیم وهیچ حقی درشورای مشورتی پس ازخروج نیروهای شوروی نداریم.

رفتارتوهین آمیز تفنگ داران آمریکایی با جسد سربازان طالب اگر ریشه ها ودلایل فاشیستی داشته با شند دراین صورت مردم افغانستان اعم ازطالب وغیر طالب با فاشیستهای سروکاردارند که نگاه انسانی بما ندارند ورفتار شان با جنازه های  طالب ، رفتار با مرده گان انسان نبوده. برخی درکنار دودلیل انتقام گیری ونگاه فاشیستی ،دلیل سومی را هم ذکرکرده اند وآن مستی سربازان ازفرط شراب ویا روانی بودن آنها می تواند باشند.

البته این هم  فاجعه بزرگی است که سربازان روانی غرب درافغانستان درعراق مرتکب جنایت شوند وسروکارمردم با دیوانه گان ،مستان آمریکایی باشند.اما دلیل سوم واول قضیه بسیارمتفاوت است با دلیل که آنها طالبان را اززمره انسان درمحاسبات شان، خارج کرده باشند وبحساب بازی با جنازه ها ی غیرآدمی، این کاررا کرده باشند.

درهرصورت این عمل ضد انسانی تفنگ داران مورد تعقیب باید قرار بگیرند وسیاست مداران، عملا نشان دهند که با خاطیها برخورد صورت می گیرد وعده ایکه  همه مقامات آمریکایی داده وبه رییس جمهورکرزی قول داده که عاملان قضیه را مجازات می کنند.

دراین میان موضع گیری طالبان خیلی جالب است آنها دربیانیه های منسوب ،تاکنون دومساله را عنوان کرده اند یکی اینکه اتفاق که افتاده نمی تواند مانع گفتگوهای طالبان با آمریکا شود این عکس العمل دربرابر اهانت به کشته شده گان طالب ،بسیارضعیف بود طالبان نسبت به کشته شده های خود که روی آنها درانظار میلیونها انسان درسراسردنیا، ادرار صورت گرفت، به نظر یک موضع سست وغیرمنطقی است این نشان می دهد که طالبا ن خود دربرابر رفتار شان که ذبح انسان باشد اهمیتی قایل نیست عمل سربازان آمریکایی را مشابه رفتارخود دانسته وآنرا جدی نگرفته است وگفته است علیرغم اهانت به کشته شده های طالب ،گفتگوهای شان با آمریکا ادامه می یابد.

موضع گیری دوم منسوب به طالبان که خواستار کمک ازجامعه بین المللی وسازمان ملل شده که قضیه را بررسی نمایند این هم چندان موضعی نیست که دربرابرعمل ضد انسانی سربازان اتخاذ شده است طالبان تاکنون اصلا مجامع بین المللی را قبول نداشت وخواسته های آنها را درتخریب بودای بامیان اصلا قبول نکرد الان آنقدرمتمدن شده که اهانت ادرار به کشته شده گان خودرا محول کرده که سازمانهای بین المللی  قضیه را، بررسی کنند وجلو این گونه اعمال را بگیرند.

دراین میان موضع گیریهای مقامات آمریکاییها ازخود طالبا برجسته تربود وبشتر خواهان شدت پیگیری ومجازات خاطیها شدند وحکومت افغانستان واپوزیسیون ورهبر جبهه ملی، به قضیه ازموضع انسانی نگیرسته وبه قاطعیت آنرا محکوم کرده وخواهان مجازات تفنگ داران شدند. البته کسی طالبان را تشویق به عمل مشابه نمی کنند اما این موضع گیری که این عمل سربازان، مانع گفتگو نیست واین رفتار را سازمانهای بین المللی پی گیری نماید، واقعا تعجب آوراست طالبان بجای ادامه گفتگو ، تاروشن شدن قضیه می توانیست مذاکرات را تحریم نماید واین قدرحرمت به جنازه های همکاران خود، می گذاشت.

نکته پایانی این مقاله این می تواند باشد که مقدمه خروج ازافغانستان هم می تواند دلیل این عمل شرم آورآمریکاییها باشد آنها ازافغانستان می روند وشکست شان را  قبول کرده حال برای توجیه افکارعمومی دلیلی را می خواهند داشته باشد که سربازان غرب نمی تواند درافغانستان بمانند زیرا جنگ  به نقطه ای خارج ازمنطق وعقلانیت قرارگرفته وبااین رفتاروتکرارآن، بهترین راه این است که هرچه عاجل تر ازافغانستان بیرون شویم تا چنین اعمالی تکرار نشود زیرا تکرار این گونه رفتارها وشاید بد ترازآن دربودن آمریکاییها درافغانستان وادامه اشغال، امکان دارد. واین باعث رنجش وخرابی مناسبات با افغانستان می شود.دراین صورت دلیل این کار، کاملاسیاسی و سازمان داده شده است اینکه قضیه دریک فضایی بسیارآرامی فلم برداری شده وسپس به این صورت به رسانه ها، انتشاریافته است وعکس العمل طالبان نیز می تواند موید مساله باشد که مذاکرات برای خارج شدن سربازان آمریکایی وآزاد شدن زندانیان طالبان علیرغم اهانت به جنازه ها، ادامه دارد.      

گفتگو های صلح افغانستان هزینه ای انتخابات اوباما

گفتگو های صلح افغانستان هزینه ای انتخابات اوباما

 

 

انتخابات درهرجای هزینه های لازم دارد کاندیداها باید به یک نحوی هزینه های آن را تهییه نمایند.آقای اوباما در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری با رقیب ظاهرا جذاب وسرسختی مثل آقا ی میت رومنی ازجمهوری خواهان روبرو است رومنی درمبارزات انتخاباتی خود تاکنون نشان داده که چهره جذاب وفعالی است ومی تواند درد سرهای بزرگی را برای اوباما رییس جمهور سیاه پوست آمریکا بوجود آورد وحتی وی را شکست دهد.

رییس جمهورآمریکا هزینه ای سیاسی انتخابات خود را ازافغانستان می خواهد، تهیه نماید ازجای شروع کرده که مردم آمریکا نسبت به آن مسایل اهمیت زیادی قایل است .مردم آمریکا ازجنگ افغانستان خسته اند وهزینه های ملیاردی جنگ وتلفات جانی آن ،نفرت زیادی درجامعه آمریکا ازجنگ افغانستان ایجاد کرده است .آقای اوباما باخروج سربازانش که ازآمریکا واعلام اینکه جنگ افغانستان برای آمریکا خاتمه یافته است وی این صحبت را درپنتاگن بمناسبت تغییر دراستراتژی نظامی آمریکا که تمرکز برآسیا ،تخلیه ای اروپا، واستفاده ازتکنولوژی درجنگ باشد ،اظهارداشت وگفت که جنگ درافغانستان خاتمه یافته است.

مورد دیگری هزینه های انتخاباتی اوبا ما، گفتگوهای صلح با طالبان است واین مساله بسیارشفاف است که جوب آیدن گفت که طالبان الزاما دشمن مردم آمریکا نیست.وبازهم گفته شدکه رییس جمهور درهیچ جایی نگفته است که طالبان دشمن است ونام ملاعمر دراصل درلیست سیاه پولیس فدرال نبود. جان سون رییس جمهورآمریکا درجنگ ویتنام همین کاررا کرد.وی وقتیکه جنگ را با تلفات سنگین ارزیابی کرد وبه این نتیجه رسید که جنگ ویتنام برنده ای ندارد.تصمیم گرفت تمام نیروهای شانرا ازویتنام بیرون نماید این کاردرشرایطی صورت گرفت که دوابرقدرت درجدال شدید درتصاحب دنیا بودند، ولی دیدن که جنگ ویتنام برنده ای ندارد براحتی قطعات نظامی شان را درابتداء دهه ای هفتاد ازویتنام خارج کردند.

اوباما درمراسم پینتاگون به همین موضوع اشاره داشت وگفت که جنگ افغانستان، پایان یافته است. صلح با طالبان درادامه جنگ مطرح شده آمریکا می خواهد نشان دهد که صلح را درافغانستان تامین کرده است وجنگ خاتمه یافته است واین پیام ونتیجه ای است که می خواهد درانتخابات آمریکا بمردم آمریکا اعلام نماید

حقیقتا آقای اوباما وتیم همراه شان به نکات دست زده اند و هزینه های بسیارخوبی را درنظر گرفته اند خروج نیروها ازافغانستان ومذاکره باطالبان دو موضوع بسیارمهمی درسیاست خارجی آمریکا است وهردومساله می تواند کمک شایانی را به اوباما درانتخابات آمریکا نماید.شایعات وجود دارد که آمریکا درمذاکرات شان موضوع مهمی دیگری را درکناردفترنمایندگی درقطر، آزادی زندانیان طالب ازگوانتونا مو،عنوان کرده است وآن منطقه ای درجنوب افغانستان است.

 یک زون درجنوب که شامل هفت ولایت باشد برای طالبان درنظر گرفته شده که آنها حکومت شان را درآن زون اعلام وشریعت اسلامی شان را بصورت آزمایشی بمدت دوسال باجرای بگذارند.البته این مساله اگر واقعیت پیداکند درواقع آغاز یک خیانتی است که طالبان آنرا مرتکب می شوند واین همان تجزیه افغانستان خواهد بود که ازادرس طالبان درافغانستان نشان داده می شود.این مساله را اغلب تحلیل گران بیان کرده اند واحتمال وقوع چنین مساله ای را  ازطرف طالبان بعید ندانسته اند.

طالبان درپاکستان که همفکران هم قطاران شان هستند عملا این کار را کرده اند درمناطقی از ایالت صوبه سرحد مثل باجاور، سوات، وارکزی دروزیرستان جنوبی ومناطقی ازوزیرستان شمالی که درکنترل گروه گل بهادرخان وشبکه ای حقانی است ، طالبان پاکستانی این نواحی را تجزیه کرده ودرکنترل خود درآورده اند وشریعت شان را درآنجا ها تطبیق کرده اند. آنها دست أدم ها را باتهام دوزدی بریده اند آنها افرادی را به اتهام جاسوسی به حکومت پاکستان و نیروهای آمریکایی سربریده اند وشریعت اسلامی شان را به این صورت تطبیق کرده واین می تواند نمونه ای برای دوستان شان درافغانستان نیز باشد که با کنترل مناطقی درجنوب ، تشکیل حکومت دهند وشریعت خودرا باجرای بگذارند.

نگرانی های تجزیه افغانستان با الگو برداری ازطالبان پاکستانی که برای تصاحب جغرافیای دروزیرستان شمالی وجنوبی با دولت مرکزی درحال جنگ است ، ازسوی هم شنیده شده که شورای کویته ، گروه حقانی ترغیب شده اند ومتحدان شان درشبکه القاعده مشوق شان است زیرا داشتن یک جغرافیای سیاسی نظامی برای کارهای بعدی را، آن بی وطنان عرب ،چیچینی ازبکستانی و.. ،ضروری می دانند وطالبان را درهردوطرف خط دیو رند تشویق می کنند که مناطقی را بدست آورند.

و شایداین سئوال برای طالبان قدرت طلب نیز حل شده است که تجزیه ای افغانستان وقدرت درجغرافیای محدود را ابتدا به پذیرد وبه تدریج ازهمین نقطه به طرف جغرافیای نامحدود ، گام بردارند . برای رسیدن به مامولی باید ازیک جای کاررا شروع کرد تا بمقاصد بعدی دست یازد آنها درپلانهای شان قلمرو حکومت وامارت شان تا آسیای میانه وقسمتهای ازخاک ایران را درنظر گرفته اند واین رویا های طالبانی درزمان امارت اسلامی شان درافغانستان مطرح شد.

مذاکرات درایجاد نمایندگی ، مذاکرات برای رهایی زندانیان سیاسی ازگوانتونا مو وگفتگو برای تصاحب وتصرف مناطقی درجنوب ، می تواند ازاجندایی مخفی وغیر مخفی مذاکرات طالبان با حکومت آمریکاباشد.

درکنفرانس برلین باحضور چهره های سیاسی ومهمی کشور:احمد ضیا مسعود،حاجی محمد محقق،جنرال عبد الرشید دوستم،وآقای امرالله صالح، موضوعا ت مهمی مورد بحث قرارگرفت ودرپایان اعلامیه ای را صادرکردند که اشارات واضحی به ساختارنظام ،قدرت غیر متمرکز، نقش احزاب،انتخابات تناسبی، وازجمله مذاکرات با طالبان ، داشت .گفتگو باطالبان اگربرای رییس جمهور آمریکا هزینه های داخلی انتخاباتی دارد وبدون شک گفتگوهای صلح با دشمن برای رهبران سیاسی که سالها با طالبان درجنگ بودند ازاهمیت فوق العاده ای برخورداراست .

نگرانی آقای اوباما درانتخابات قابل درک است واینکه ازگفتگوهای صلح به عنوان یک ابزار استفاده کند نیزقابل قبول وفهم است وهرکسی قبول دارد که اوبا ما باید چنین هزینه های را پیدانماید اما گفتگوی صلح با طالبا برای رهبران سیاسی نیز اهمیت بسزایی دارد زیرا اگرمذاکرات با اجندای سه گانه ای ازادی اسرای ، ایجاد نمایندگی ، ومناطقی ازجنوب برای تطبیق شریعت طالبانی،صورت گرفته باشد ،اولین نگرانی همان تجزیه افغانستان وجریان دوسیستم  دریک خاک مطرح است وطالبان درمعامله با غرب وعرب این خیانت را درکنارسایر خیانتها ممکن است مرتکب شود.

نگرانی دیگررهبران سیاسی، جامعه مدنی،  این است که اگربا طالبان توافق می شود وجریانات سیاسی کشور، جامعه زنان، جامعه مدنی ، ازروند مذاکرات که مربوط سرنوشت شان است خبرندارند، این مایه ای تشویش است زیرا برای همه بخصوص رهبران سیاسی که نام گرفته شد، با طالبان جنگیده وافکارطالبانی راقبول ندارند وهمین طور اقشاریکه با اندیشه ی طالبان وطالبانیزه شدن جامعه موافق نستند ،نمی تواند قبول نمایند که بادشمنان شان صلح می شوند وآنها بیخبر هستند.

 این سئوال قویا وجود دارد که اگر طالبان وارد معامله شد وبا دولت مسایل خود را حل کرد وآنها درحاکمیت قدرت راگرفت آنگاه با جریانات مدنی که فکرطالبان را قبول ندارند واپوزسیون که سالها با آنها جنگیده است  چه خواهند کرد؟ این نگرانی وجود دارد که ممکن است دولت باضافه طالب دست به تصفیه های وسیع وخونین بزنند وزندانهارا پرازمخالفان سیاسی ومدنی شان نمایند.این تشویش درکنارنگرانی که طالبان با امریکا یک بخش ازخاک کشوررا تجزیه نماید وحکومت تشکیل دهد ، برطرف شده نیست .

انتظارمنطقی این است که  حکومت افغانستان باید به تنهایی وارد گفتگوهای صلح نشوند . واین موضوع ثابت شده که به تنهای وبا شورای عالی صلح فرمایشی خود وجرگه های تحریم شده ودولتی نمی تواند جریان ملی را هدایت نماید گفتگوبا طالبان مستلزم بسیج  ملی ومشارکت نمایندگان ،همه طیف های سیاسی، اجتماعی و مدنی که نگران سرنوشت شان هستند،می باشد وهمه بصورت شفاف درجریان مذاکرات قراربگیرند وباگفتمان ملی مذاکرات سیاسی به پیش برده شوند.

درشرایط حاضرمذاکرات  با طالبان فاقد پشتوانه است وبه همین خاطر است که نه طالب ونه جامعه بین المللی برای حکومت وقعی قایل نستند زیرا بوضوح می بینند که گروهای سیاسی ومدنی افغانستان اعتراض دارند ودولت افغانستان اهمیتی به نداهای مخالف نمی دهند جرگه ها همه حکومتی وتحریم شده دایرشد وبا این وضع طبیعی است که احزاب سیاسی دیدگاه های خودرا مستقلانه اعلام می دارند ومطالبات شان درچهارچوب مبارزات مدنی، خردمند ،وبا رعایت اصول وقوانین مطرح می کنند واین نوع گفتمان سیاسی بسیارمتفاوت است با کشیدن شمشیر از نیام وقلع قم کردن مخالفان.خشونت طالبانی با رفتار ومبارزات مدنی فرق دارد.

مذاکرات حاصل یک شکست است حال که این شکست را جامعه جهانی وحکومت افغانستان قبول کرده اند درآمریکا ازمذاکره با طالب هزینه ها سیاسی انتخابات شان را تامین می کند واحزاب سیاسی وجامعه مدنی نیز می خواهند که درمتن مذاکرات حضور داشته باشند تا باسرنوشت شان بازی نشوند . 

مخالفان نشست برلین چه استدلالی دارند؟

 مخالفان نشست برلین  چه استدلالی دارند؟

 

 

استدلال مخالفان و ناسیونالیست های قبیله گرا، درکابل این بوده که رهبران مهم سیاسی درالمان مرتکب خیانت شده اند چهاررهبرعمده سیاسی آقای احمد ضیا ء مسعود ، حاجی محمد محقق، جنرال عبد الرشید دوستم ،وامر الله صالح درهفتم ماه جنوری وارد المان شدند ودریک کنفرانس، پیرامون مسایل افغانستان شرکت کردند.ودرپایان نشست قطع نامه ای هفت ماده ای را صادرکردند که عمده ترین، دیدگاها و مطالبات سیاسی آنها را نشان می  دهند. دراین قطع نامه تاکید بر نظام پارلمانی بجای نظام ریاستی شده وباسیستم متمرکزفعلی مخالفت وبجای آن به سیستم غیرمتمرکز واختیارات ولایتها وانتخابی بودن والیها اشاره شده رهبران سیاسی درنشست آلمان گفتند که احزاب باید درساختارسیاسی نقش داشته با شند وانتخابات بارای تناسبی بجای رای غیرقابل انتقال بر گزارشود.

 

درپایان نامه ای اجلاس گفته شده که مذاکرات باطالبان، باید صورت ملی داشته باشد نه انحصاری طالبان ودولت ،یک بخش ازواقعیت افغانستان است ونه تما واقعیت آنها درقطع نامه آورده که درگفتگو با طالبان باید تمام جهت های موثر شریک باشند ودولت نمی تواند به تنهایی جریان مذاکرات را پیش ببرد. اینها عمده ترین محورهای قطع نامه ای هفت ماده ای است.این قطع نامه را چهاررهبر سیاسی وچهارکنگرس من آمریکایی امضاء کرده اند.

مخالفان نشست رهبران درالمان که عمدتا ناسیونالیستهای طرف دار ،دولت هستند به شدت به این کنفرانس حمله کرده وآنرا مداخله درامورافغانستان ازسویی آمریکاییها دانسته ورهبران که این سند را امضا کرده  اند موردسرزنش قرارداده که چرابا آمریکاییها یک چنین سندی را بامضا رسانده اند .بحثی اساسی دراین است که امضا اعلامیه ای مشترک ازنظر تند روهای حکومت افغانستان حمل برخیانت شده درحالیکه درکنفرانس بن اول سندی امضا شد که پایه واساس یک نظام سیاسی را درافغانستان پی ریزی کرد ما درکنفرانس بن 2001 قطع نامه ای را بامضا رساندیم که یک نظام سیاسی را باتمام ساختارهایش تاسیس کرد وسند بن را همه طرفهای افغانی وخارجی امضا کردند.

امروزناسیونالیستهای نظام کنفرانس المان را خیانت می دانند اگر این گونه تحلیل نماییم باید بگوییم که نظام رییس جمهور کرزی محصول یک خیانت ملی است زیرا این نظام با دوره ها ومراحل موقت ،انتقالی، ومنتخب خود براساس اسنادی ساخته شده وتولید شد که آن اسناد را خارجیها وافغانیها بامضا رساندند.ناسیونالیستهای نظام می تواند بگویند که حکومت رییس جمهور کرزی براساس خیانت ملی ساخته شده زیرا که سند آنرا خارجیها نیز تایید کردند.مادر بن اول مشترکا با جامعه جهانی قطع نامه ای را تنظیم کردیم که براسا س آن رییس جمهورکرزی را، رییس نظام جدید انتخاب کردیم وحکومت آقای کرزی درتمام مراحل سه گانه ای خود دوره موقت ، دوره ای انتقالی، ودوره منتخب تما ما براساس قطع نامه بن مهندسی وطراحی شده بود واین نظام  محصول وتولید شده یک پروسه ای مشترک خارجی وداخلی بود.

این خیلی استدلا متناقض است که امروزهواداران دولت، رهبران شناخته شده ومعتبرکشور شان را خاین بدانند ودلیل آن این باشد که درپایی سند مشترک، خواسته های سیاسی آنان را چهارتن از رهبران کنگره آمریکا نیز تایید کرده اند.تناقض کاردراین است که حکومت افغانستان وتاسیس آن دربن اول با موافقت همه ای طرفهای افغانی وبین المللی براساس یک سند مشترک بوجود آمد وبرپایه حرفی که امروز طرف داران نظام، عنوان می کند حکومت شان تولید ومحصول خیانت طرف های شرکت کننده دربن اول است ودر راس این نظام، رییس جمهور کرزی نشسته است .

نکته دیگری قابل ملاحظه این است که رهبران سیاسی کشور درواقع خط مشی اصلی خودرا اعلام کرده اند آنها دراین متن بوضوح گفته اند که مبارزات شان مدنی ودرچهارچوب قوانین هستند آنها تاکید برمسالمت آمیزبودن مبارزه دارند ومطالبات سیاسی خود را درعرصه های مختلف، ساختارنظام پارلمانی ، غیرمتمرکز، انتخاب والی ها، نقش احزاب سیاسی درنظام ،انتخابات بارای تناسبی، مذاکرات ملی وهمه جانبه ، نظارت یک مرجع معتبربین المللی ازمذاکرات ، دراجلاس برلین مطرح کردند نگاهی به سند مشترک وقطع نامه ای کنفرانس نشان می دهد که رهبران سیاسی کشور اعتقاد به مبارزات مدنی دارند.وطرح مطالبات سیاسی درچهارچوب قوانین امرمنطقی است. نگرانی درمبارزات سیاسی مسالمت آمیز نیست .نگرانی مردم افغانستان این است که مبادا دشمنان مردم افغانستان روزی برگردند وبا خشونت وبیرحمی حکومت نماید . حکومت افغانستان بخوبی شرایط آشتی ودوستی را با مخالفان فراهم کرده وبرای کشاندن مخالفان، شورای عالی صلح بوجود آورده است.

مخالفین مسلح عمده ترین نگرانی مردم افغانستان می باشد زیرا آنها باروش القاعده به مردم برخورد خواهند کرد طالبان جریانی است که متاثر ازایدلوژی القاعده است آنها باخشونت مبارزه می کند وقدرت را بدست گرفتند وبا بیرحمی نیز حکومت کردند دموکراسی برای طالبان بی معنی است آنها باروشهای خاصی خود وارد افغانستان می شوند وامارت اسلامی خودرا می خواهند باجرای بگذارند وهرکس که باآن مخالفت نماید اورا ازدم تیغ می گذراند.ملاضعیف با صراحت اعلام داشت که خشونت برای طالبان درآن زمان ضروری بود. ودراین زمان نیزآنها ازخشونت کارگرفته اند درجریان ده سال حکومت رییس جمهوکرزی ، طالبان هیچ گاهی نتوانیست نشان دهد که به مبارزات سیاسی معتقد است طالبان هرروز کشتار وانتحار را راه انداختند وبه هیچ کسی رحم نکردند.

نگرانی دراین است که روزی حکومت افغانستان با طالبان کناربیایند وهمه دست آوردها، پایمال شود.رهبران سیاسی شناخته شده افغانستان تاکید دارند که جریان مذاکره ازحالت انحصار، بین دولت وطالبان خارج شود وتبدیل به یک گفتمان ملی گردد ورییس جمهوراگربخواهد می تواند این کار را نماید.مطالبات جامعه زنان کشور وجامعه مدنی افغانستان نیز همین است که درمذاکرات باید آنها شریک باشند دلیل مساله نگرانی ازسرنوشت آینده شان است زیرا دولت متاسفانه نسبت به طالبان بسیارنظر مساعد دارند طالبان با تما م اهانت های که دراخرین اظهارنظرشان داشته بازهم رییس جمهورافغانستان آنان را هم وطنان عزیز خوانده است رییس جمهورافغانستان گفته است که طالبان برادران ناراضی ماست.حکومت افغانستان نتوانسته ثابت نماید که بین مخالفین مسلح ومخالفین سیاسی خود تفکیک قایل است ، تفاوت دریک نظام دموکراتیک مردم سالار وباظرفیت سیاسی ،احزاب مخالف آن نظام می باشند وآنان درنزد حکومت مردم سالار، دارای حرمت است زیرا آنها مایه افتخاریک نظام مردم سالار شمرده می شوند آنها با انتقادات خود عامل اصلاح نظام هستند وبرای حکومت ضد استبداد، احزاب سیاسی ارزش فراوان دارد.درافغانستان رییس جمهورما بجای اینکه احزاب سیاسی را مورد احترام قراردهد وازنظرات آنها استفاده نماید،به مخالفین وتروریستها بسیار ارج گذاشته وآنان را برادران خود دانسته است.احزاب سیاسی هم ازحکومت سلب اعتماد کرده ونسبت به مسایل مربوط به دولت ، بی باورشده اند

دلیل مساله واضح است زیرا درحکومت رییس جمهورکرزی کسی به آنها وقعی نمی گذارند وهیچ پیمانی بین دولت واحزاب سیاسی حرمت ندارد ودولت پس ازانتخابا ثابت کرد که پیمانها وتعهداتش با احزاب به یک توتی ارزش ندارد.احزاب سیاسی ازدکتاتوری نظام به شدت هراس ناک است زیرا درحکومت رییس جمهورکرزی همه اموردرقبضه ای یک فرد است وبه همین اساس است تاکید به نظام پارلمانی دارد وخودکامگی را ناشی ازنظام ریاستی می دانند.آنها راه نجات ازدکتاتوری را ،ساختار نظام پارلمانی دانسته اند واین نظرات را هم با مردم افغانستان وهم با جامعه بین المللی درمیان گذاشته اند.رهبران سیاسی واپوزیسیون دولت گفته اند که احزاب باید نقش عمده را درساختار ومشارکت سیاسی داشته باشند. قاعده دموکراسی درواقع احزاب سیاسی یک کشور است. رهبران سیاسی درالمان به قدرت غیر متمرکز اشاره کرده اند وآنرا ازطریق انتخاب والی ها، قدرت شوراها وصلاحیت برای شان   میسوردانسته اند.

هیچ یک ازاموریکه برشمردیم خیانت نیست .این موضوعات سیاسی ،مطالباتی است که ازسوی گروهی ازرهبران سیاسی درکنفرانس المان عنوان شده اند.ناسیونالیستهای افراطی دولت  نباید استدلانمایند که بیان مواضع درآلمان درکنفرانس بین المللی خیانت است زیرا درآن صورت، اساسی ترین سئوال متوجه دولت افغانستان می شود که با مشارکت وهمکاری جامعه جهانی قدرت را درکابل گرفته است حکومت با فیصله بن اول روی کارآمد وبا کمک جامعه جهانی به کارخود ادامه می دهد.امروزدولت افغانستان به تمام معنی وابسته به غرب وآمریکا است وباکمک آنها تغذیه می شوند وبا اسلحه وپول آنها کارمی کند ارتش افغانستان معاش آن،اسلحه وتجهیزات ،آموزش وهمه سازبرکهایش وابسته به غرب وآمریکا است.ناسیونالیستها چگونه این مسایل را نادیده گرفته وبه نشست رهبران سیاسی ودید گاهای شان حمله ورمی شوند.اتفاقات که درالمان روی داده چیزی درحد بیان مواضع سیاسی رهبران شناخته شده ای افغانستان است ومساله ای دیگر واین دید گاها ازسوی مقامات آمریکایی واروپایی مورد تایید قرارگرفته اند.

دونگاه ملی وقبیله ای بمسایل افغانستان

دونگاه ملی وقبیله ای بمسایل افغانستان

 

 

آلمان درحوزه اروپا کشوری بسیارثروتمند وموفق است این کشور درمسایل بین المللی نیز سهم بسزایی دارد افغانستان یکی ازکشورهای است که درسیاست خارجی المان جایگاه ویژه ای را بازکرده .آلمان علاوه برحضور پنج هزاره نظامی شان، درعرصه های سیاست وصلح افغانستان می خواهد نقش برجسته داشته باشد.این کشورهماهنگ با آمریکا وکشورعربی قطر بیش ازده ماه است که میزبان گروه های صلح ومذاکره هستند دوکنفرانس بین المللی بن اول 2001وکنفرانس بین المللی بن دوم سال 2011 ازجمله اقدامات برجسته ای کشورالمان درمورد افغانستان است.

 

صلح با طالبان را بیشتر اقای مخایل اشتاینرنماینده آلمان درامور افغانستان دنبال کرده وتاکنون شش دورمذاکرات بین تیم ملاعمر به رهبری طیب آغا ،شهاب الدین دلاوروشیرمحمد استانکزی با آمریکاییها درالمان صورت گرفته وسازمان دهنده  اصلی آن مخایل اشتاینراست واین مذاکرات ظاهرا به نتایجی هم باید رسیده باشد که ایجاد نمایندگی برای طالبان درقطر ودرخواست آزادی رهبران طالبان، مولوی خیر الله خیرخواه، مولوی نورالدین نوری، مولوی محمد فضل، ومولوی عبد الحق وثیق ازجزیره گوانتونامو ازجمله دست آوردهای تلاش صلح المان درمورد افغانستان است گزارشهای تایید نشده ای نشان می دهد که رهبران نامبرده طالبان اززندا رها شده اند.

شکی وجود ندارد که طالبان مسئولیت تاریخی جنایت، بیرحمی،انتحاروقتلهای عام های که خود شان ضروری می دانسته ،بعهد دارد طالبان یک جریان سیاسی ایدلوژیک متحد القاعده است وبرای گرفتن قدرت هرگزازراه های مسالمت آمیز مبارزه نکرده، گرفتن قدرت با روش القاعده کارآنها بوده اند.درک این مساله اهمیت  بسیاردارد که گروه های سیاسی برای کسب قدرت چه گونه مبارزه می کند، قهرآمیز، خونین، توام با انتحار،انفجار، بیرحمی کاری که طالبان ،گروه القاعده،شبکه های تروریستی مثل لشکرجهنگوی ، لشکرطیبه ، سپاه صحابه،درپاکستان وگروه ابومصعب زرقاوی درعراق وشبکه تروریستی اولاکی دریمن وشبکه محمد الباذل درسومالیا،مرتکب می شدند تمام این گروها بخاطر کسب قدرت، می جنگند اما باروش های غیر مدنی وغیر دموکراتیک.

درکناراین گروهای تبهکار ،گروهای سیاسی دیگری هستند که باروشهای مدنی مبارزه می کنند وحاضراست کشته شوند بزندان وشکنجه ومحروم ازهمه چیز باشند ولی هرگز حاضر نیست که بخاطر گرفتن قدرت خونی ازدماغ کسی جاری شود. تفاوت حضورآن دسته  ازرهبران سیاسی افغانستان مثل ضیاء مسعود،حاجی محمد محقق،جنرال عبد الرشید دوستم ،امرالله صالح درکنفرانس آلمان که دید گاهای سیاسی خود را درچهارچوب قانون اساسی واحترام به آن اعلام داشته اند وتاکید کرده اند که درهرجای ودرهرکنفرانسی حاضر می شوند ، نظرات ومطالبات سیاسی خود را بیان می کنند.

 آنها درداخل کشورنیز مواضع خودرا بیان کردند وبمردم افغانستان گفتند که بجای نظام ریاستی ،تاکید به نظام  پارلمانی دارند وآنها ساختارغیر متمرکز را نسبت به قدرت وحشتناک متمرکز فعلی ،ترجیح می دهند.انحصارقدرت به دست یک نفرهمان دکتاتوری است.آنها درمواضع خود گفتند که درساختارنظام نقش احزاب باید برجسته باشند واحزاب درواقع قاعده دموکراسی است.درکنفرانس آلمان رهبران سیاسی نظرات خود را با جامعه بین المللی درمیان می گذارند آنها دریک قطع نامه هفت ماده ای بوضوح به مسایل انتخابات با رای تناسبی وبنقش گروهای سیاسی درساختارحکومت ، انتخاب والی ها ، اشاره کردند.آنها گفته اند که مذاکرات صلح با مشارکت ملی انجام شود واحزاب با فکرغیر طالبانی نیز باید شریک گفتگوها باشند مذاکرات نمی تواند تنها درانحصار حکومت قرار داشته باشد.رهبران جبهه ملی گفته اند که جریان مذاکرات را یک مرجع معتبر بین المللی نظارت نمایند رهبران جبهه ملی درالمان گفته اند که فداکاریهای ملت افغانستان وجامعه جهانی درحال تضییع شدن است اینها مسایلی است که رهبران معتبر سیاسی درکنفرانس المان مطرح کردند  واین حق طبیعی ومسلم آنها هستند که دیدگاهای سیاسی شان را درمورد ساختار نظام والزامات آنرا  بصورت منطقی ومسالمت آمیز مطرح نمایند .حضوررهبران شناخته شده ومعتبرکشوردرآلمان بسیار متفاوت است با حضورنمایندگان شبکه دهشت افکن که با خشونت ، عملیات انتحاری ، قدرت را درکابل مجددا بدست آورند وبرای رسیدن به  آن ، دریای خون جاری نمایند.

رسانه های خبری درافغانستان وجهان تاکنون اجلاس المان را گزارش نداده واطلاعاتی اندکی وجود دارد که دراین کنفرانس ازغربیها چه مقاماتی رسمی وغیر رسمی شرکت کرده اما افرادی دررسانه های مربوط به حکومت ،ظاهر شده واظهارات بسیارنامردانه ای درمورد رهبران سیاسی کشورداشته اند.نگاه این افراد به مسایل سیاسی کشور قومی وقبیله ای هستند آنها نمی توانند تکفیک نمایند که مبارزات سیاسی درچهارچون قانون ،مسالمت آمیز،بدور ازخشونت با مبارزات انتحاری وارتکاب جنایت فرق دارند.این رسانه ها با این افراد هرگزنگفته اند وتوضیح نداده اند که رهبران طالب وشبکه حقانی خاین وجنایت کارهستند. ولی متاسفانه آنها گفته اند که رهبران سیاسی وسرشناس کشورکه برای بیان دیدگاه های روشن شان، به المان رفته اند ، ودیدگاه ها متفاوتی نسبت به حکومت پیداکرده اند ،اینها باید بعنوان جنایت کارتجزیه طلب ،مجازات شوند.

سئوال اساسی دراین است که چرا چنین سخنی آنها درمورد رهبران شورای کویته،که استاد ربانی را ترورکرد ند نمی گویند وچرا درمورد شبکه حقانی که دها حمله انتحاری را به دوش گرفته است سکوت کرده وچیزی نمی گویند وچرا خواهان محاکمه ومجازات برای شان نستند.

دلیل مساله نوع نگاه به قضیه افغانستان است آنها نشان داد ند که نگاه ملی به سیاست ندارند قضاوت شان قومی وقبیله ای هستند رهبران جنایت کارطالبان وشبکه حقانی بدلیل انیکه متعلق به تبارشان هستند واینها نیز تحلیل گران تباری وبا نگاه قومی به مساله نگاه می کنندوهرگزراضی نمی شوند که بگویند رهبران شبکه های شورای کویته ،شبکه حقانی ،مرتکب جنایت شده اند .ملاضعیف گفته است که خشونت درزمان امارت طالبان ضروری بود. آنها درزمان امارت شان مرتکب نسل کشی شدند کشتارهای بسیارزیادی را درشمال و مرکزافغانستان راه انداختند دریکاولنگ درزمستان2000 ازکشته ها پشته ساختند کشتار باندازه گسترده وبیرحمانه گزارش شد که دبیر کل سازمان ملل خواهان تحقیق جنایت یکاولنگ شدند.

اما درمرحله دوم که طالبان قدرت را ازدست دادن می بینیم که بشترین جنایت را طالبان درمورد مردم پشتوزبانان، مرتکب شدند کشتار درکابل بانک درشهر جلال آباد مساله ای درناکی بود که مظلومیت مردم بیگناه که درکابل بانک برای گرفتن معاش شان آمده بودند کم ترازمظلومیت اهالی یکاولنگ نیست. درکابل بانک مردم بیرحمانه قتل عام می شوند درحالیکه همه ازمردم پشتوزبان ما است درجریان ده سال گذشته تمامی جنایت طالبان متمرکز بوده درمناطق شرق وجنوب افغانستان وهمه جنایت درحق مردم پشتوزبان ازطرف طالبان صورت گرفته است.

طالبان ثابت ساخته که قوم برای شان مهم نیست آنها برای گرفتن قدرت باروشهای القاعده و غیر دموکراتیک کار می کنند وباخشونت می خواهد قدرت را بگیرد وباخشونت می خواهد حکم براند.تفاوت وتمایز این گروه با دیگرگروهای سیاسی درهمین است .رهبران معتبر وشناخته شده ای که درآلمان جمع شدند هدف شان فقط بیان دیدگاه های سیاسی شان هستند.آنها مواضع خود را پیش ازسفربه آلمان درگردهماییهای مردمی ابرازداشتند شاخص ترین دید گاه های سیاسی شان ساختارنظام پارلمانی ،بجای نظام ریاستی ، قدرت غیرمتمرکز، نقش احزاب درسیاست ،انتخابات با روش تناسبی بجای رای غیرقابل انتقال و به علاوه اینکه گفتگوی صلح با طالبان ،صورت ملی داشته باشد ونه انحصاری..اعلامیه ای هفت ماده ای بلوغ سیاسی درمورد ساختار نظام را ، نشان میدهد رهبران سیاسی نگاه ملی به مساله افغانستان دارندومی خواهند درکادرقوانین ،مطالبات وخواسته های شان را با مردم وجامعه بین امللی درمیان بگذارند  شرکت درکنفرانس المان ، فلسفه ای بیان دیدگاه ها ی معتبر با جامعه بین المللی است واین مساله درشرایط حساس کشور مهم وضروری می باشد ونمی شود  گروهای مهم سیاسی ازکنارقضیه بی تفاوت بگذرد. طالبان وحکومت افغانستان جز ازمسایل افغانستان است ونه تمام آن. 

شروط ودیدگاه تازه ای افغانستان درامضاء سند استراتژیک با آمریکا

شروط ودیدگاه تازه ای افغانستان درامضاء سند استراتژیک با آمریکا

 

 

دلایلی زیادی وجود دارد که رییس جمهور افغانستان ازهمکاری باغرب بخصوص آمریکا خسته شده وبرای نشان دادن خشم وناراحتی خود اقداماتی را روی دست می گیرد که بیک نحوی چوپ لای چرخ آمریکاییها گذاشته وآنها را از کاریکه می خواهند انجام دهند، پیشمان نماید وفشار ازطرف رییس جمهور درحدی وارد می شود که آمریکاییها  ناگزیر خواسته های وی را تاکنون قبول کرده اند.

 

درسالهای 2009 وبعد ازآن مخالفت رییس جمهور افغانستان علیه بمبارانهای ناتوبرمواضع شورشیان درحدی بالاگرفت که سرانجام ناتورا  وادارساخت که دیگردست ازبمباران کشیده وهیچ نقطه ای ازافغانستان را بخاطر دشمن، مورد حمله قرارندهد البته این مساله بسود تروریستها تمام شد آنها باخیال راحت وبدون ترس ازبمباران های ویران گر ناتو توانسته ، تحرکات درسراسر افغانستان داشته باشند و حملات هوایی فوق العاده رعب آور وترسناک  برای آنها بود

هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا تاقبل از26 نوامبر 2011 که مناسبات پاکستان وآمریکا تاحدودی حسنه وخوب بود ،تمامی تحرکات وفعالیتهای القاعده وشبکه های دهشت افکن را درخاک پاکستان متوقف ساخت اما ازلحظه ای که بمبارانها قطع شد شورشیان ازمخفیگاه های خود بیرون شدند واکنون باخیال راحت اجتماعات مهمی را سازماندهی می کنند وهزاران نفر ازهواداران خود را گردهم می آورند. درماه دسامبر 2011 در دره اسماعیل خیل، بزرگترین اجتماع جنگجویان طالبان افغانی وپاکستانی دایر شد ویکی ازرهبران عمده ای القاعده ابویحیی اللیبی در گردهمایی، دره ای اسماعیل خیل، سخنرانی کرد وازطالبان پاکستانی خواست که درمارچ سال 2012 آماده ای نبرد درکناربرادران افغانی خود باشند.

 با قطع شدن حملات هوایی ومخالفت شدید پاکستان وبستن پایگاه هوایی شمسی ، فعالیتهای جنگجویان درهردوطرف مرز به شدت افزایش یافته وخطرات بسیارزیادی را درجنگ بالابرده است .درحالیکه  تروریستها هرگز قادر نبود پیش ازآن حتی تجمعات پنج نفری داشته باشند زیرا براحتی شکار می شدند اما آقای سید یوسف رضا گیلانی صدراعظم پاکستان واشفاق پرویز کیانی رییس ستاد مشترک اردوی پاکستان بابستن پایگاه شمسی ومنع پروازهای هواپیماهای بی سرنشین، این خدمت را برای شورشیان انجام داد.

قطع بمباران درافغانستان نیز میزان فعالیت طالبان را چندین برابر ساخت. رییس جمهور افغانستان اکنون به نیروهای بین المللی فشار وارد می کند که عملیات شبانه را نیز قطع نماید استدلال رییس جمهور کشورما این است که عملیات شبانه باعث تلفات افراد ملکی  وبیگناه شده ودیگر اجازه نمی دهد که ناتو درافغانستان عملیات شبانه داشته باشد.منع عملیات شبانه درواقع شرط رییس جمهور افغانستان درامضاء پیمان راهبردی با ایالات متحده آمریکا است .

استدلال ناتو با نظر رییس جمهور درتضاد است آنها استدلال شان این است که عملیات شبانه هشتاد درصد بدون درگیری بوده وهدف مورد نظربه دقت، شکارشده عملیات شبانه نقش بسیارمهمی درجنگ باتروریستها داشته وآنها را فلج کرده است.ولی استدلال ناتو مورد قبول رییس جمهورافغانستان نیست وایشان هرگزمتقاعد نشده که ازموضع خود عقب نشینی نماید وهم چنان مصر است که عملیات شبانه درجنگ با تروریستها قطع شود.درکناراین شرط ، امروز برخی رسانه ها اعلام داشت که رییس جمهور افغانستان درامضاء پیمان راهبردی با آمریکا، شرطی دیگری را نیز گذاشته است شرط تازه ازآنجا پیداشد که درپنجم ماه جاری هیئت بررسی ریاست جمهوری اززندانهای بگرام ،اعلام داشت که زندانیان بگرام ازطرف آمریکاییها ، مورد شکنجه قرارگرفته ودرحق شان بد رفتاری وبه زندانیان توهین شده اند.

 گزارش آقای گل رحمان قاضی که آمریکا ییها را متهم به بد رفتاری نموده وآنها را محکوم کرده وبدنبال این گزارش ، رییس جمهور افغانستان اظهارداشته که درظرف یک ماه باید مدیریت زندان بگرام به افغانها سپرده شود واین شرط امضاء پیمان استراتژیک با آمریکا است یعنی اگر این کارانجام نشود ، دیگر پیمان استراتژیک با آمریکا بسته نمی شود این شرط تازه درکنار شرط پیشین که منع عملیات شبانه بود ، قرارگرفته است.این شروط پی هم نشان میدهد که اصولا رییس جمهورنمی خواهد با آمریکا، پیمان استراتژیک امضاء نماید .چنانچه شروط عراقیها سبب گردید که آمریکا هیچ سندی را با عراقیها امضاء وهیچ پیمانی را منعقد نساخت وتمام نیروهای شان را ازخاک عراق خارج وبه کشور کویت منتقل کرد.درافغانستان رییس جمهورمی خواهد ازتجربه عراق کاربگیرد ونمی خواهد با آمریکا پیمان استراتژیک  داشته باشد.

برخی گفته است که عکس العمل رییس جمهورافغانستان بخاطر مذاکرات پشت پرده ای آمریکاییها با طالبان وایجاد دفترنمایندگی درقطراست .افغانستان درحاشیه قرارگرفته واین اهانت به این کشور است وآمریکا دراین مساله مقصر است.البته بدون شک افغانستان ازمتن مذاکرات بیرون رانده شده ودرحاشیه قرارگرفته .آمریکا ییها وآلمانها وهمنیطورکشورقطر، چه اندازه درحاشیه قراردادن افغانستان نقش داشته ،روشن نیست اما مساله ای که روشن است این است که طالبان پیش شرط گفتگوهای شان با آمریکا این بوده که طرف مذاکرات فقط دولت آمریکا است وبا دولت افغانستان گفتگو ندارد واورابرسمیت نمی شناسد طالبان دراعلامیه خود اهانت های زیادی به حکومت افغانستان کرده ودولت افغانستان را مزدوروبی صلاحیت خوانده است.

ولی رییس جمهور بشتر ازآمریکاییها وکشورقطر ناراحت است و گفته شده که شروط تازه بدلیل همان ناراحتیها می باشد.مساله ایجاد نمایندگی درقطر موضوع جدید است اما ازقبل نیز رییس جمهور افغانستان رفتار وسیاستش درموردغرب وآمریکا چندان مناسب نبود ایشان به یک مناسبتی درسال 2010 درحد تند موضع گرفت که واخطار داد که می خواهد با طالبان هماهنگ شود وقیام ملی را علیه غرب براه بیاندازد.دریک گفتگوی با تلویزیون جیوپاکستان درپاییز سال 2011 گفت که اگر خدایی نخواسته جنگی بین آمریکا وپاکستان روی دهد افغانستان درکناربرادران پاکستانی خود قرار می گیرد.

بازهم در2011 رییس جمهورافغانستان با تعبیرات که افغانستان خانه شیران است وکسی نمی تواند بخانه شیروارد شود شیرخشم گین می شود.خارجیها دراطراف جنگ باشند وازخانه شیرمراقبت نمایند اما وارد خانه شیرنباید شوند.سخنرانی رییس جمهوردرمجمع لوی جرگه همراه با تفاسیر زیادی روبرو شد برخی تحلیل گران غربی سخت به حکومتهای خود حمله کردند که به رییس جمهورگستاخ افغانستان کمک می کنند درحالیکه او با سخنرانیهای خود افغانستان را سرزمین شیران وخودرادربرابرغرب شیرقلم داد کرده ومانباید به مردم  وحکومتی که مارا توهین کرده ،کمک نماییم آنها گفتند وتحلیل کردند که نیروهای ما فورا ازافغانستان بیرون شوند .

درداخل کشورنیز صحبتهای رییس جمهور همراه با توجیهات مثبت ومنفی روبروشد برخی گفتند که رییس جمهور، افغانستان را جنگل گفته جنگل سرزمین حیوانات است واین توهین بمردم افغانستان می باشد.

رییس جمهور افغانستان باتمام مسایل این نکته را می خواهد به مردم روشن نماید که رابطه ای خوبی باغرب ندارد.وبشترین تمایلات وی را گرایشهای منطقه ای وسیاست منطقه ای ،شکل می دهد موازنه مثبت در سیاست خارجی افغانستان تبدیل به موازنه منفی به سود گرایشهای منطقه ای شده که ازاین نقطه نظر تفاوتی بین پاکستان وافغانستان نیست .پاکستان الترناتیف چینایی بجای آمریکایی را برگزیده وافغانستان را نیزتشویق کرده که به سمت منطقه بشتر ،روی آورد. درتابستان 2011 سفربلند پایه ترین مقامات پاکستانی درکابل ،به شدت به این شایعات دامن زد که رضاگیلانی صدراعظم پاکستان واشفاق پرویز کیانی رییس ستاد مشترک اردوی پاکستان وآقای شجاع پادشاه رییس استخبارات پاکستان ازافغانستان خواسته که بجای غرب وآمریکا، به گروه شانگهای وچین فکرنماید غرب داستان خاتمه یافته برای افغانستان وپاکستان است.

ازجانب دیگر رییس جمهورکرزی باتمام بدیهای که ازطرف طالبان می بیند بازهم هرگزلحن رییس جمهور درمورد طالبان تغییر نمی کند همین چند روز پیش با مجله نیوزویک ، طالبان را شهروندان عزیزافغانستان خوانده وقبلا بارها گفته بود که طالبان برادران ناراضی است.برخی آگاهان براین باورند که رییس جمهور می خواهد زندان بگرام را ازآمریکا ییها بگیرد وسه هزارزندانی که درآنجا مستقرهستند آنها را ازدست آمریکاییها خارج نمایند وخود درمورد آنها تصمیم بگیرد عبد القادر عدالتخواه عضو هیئت بررسی گفته است که اگرزندانیان بگرام به نیروهای افغان تحویل داده شوند باحتمال زیاد اکثر آنها آ زاد می شوند.درحالیکه آمریکاییها به هیئت بررسی گفته اند که اکثرزندانیان ازمیدان جنگ گرفته شده وآدم های خطرناکی هستند. حال براساس گفته های عدالتخواه همین آدم های خطرناک اززندان رها خواهند شد.

افغانستان این کار را می کند زیرا تصمیمات ودیدگاه های متفاوت باغرب دارد. زندانیان دربازداشتگاه بگرام ازنظرآمریکا ، آدم های خطرناکی هستند وازمیدانهای جنگ ، عملیات شبانه وبدلایل استخباراتی واطلاعات که برای ناتو ثابت شده که وابسته به شبکه های حقانی ،شورای کویته، وشبکه القاعده هستند، آنها گرفتارشده اند گزارش هیئت واظهارات آمریکا نشان  می دهند که درزندان بگرام تعداد زیادی اتباع خارجی دربازداشت هستند اتباع خارجی قطعا مرتبط است به گروهای تبهکار القاعده. اما افغانستان این برداشت را ندارند وبراساس حدس اقای عبد القادرعدالتخواه درصورت که مدیریت زندان بگرام بدست مقامات افغان قراربگیرد اغلب آنها اززندان آزاد می شوند.

اگراین حرف واقعیت پیدا کند شروط  وزمان به نفع  طالبان تمام می شود وبشترین سود را آنها می برند زندانیان میدانهای جنگ، همرزمان شان هستند ومایه خرسندی زیادی برای شان است که همکاران وحتی رهبران شان از بگرام واز زندان گوانتونامو،آزاد شوند.شروط تازه ای رییس جمهور نیز بیک نحوی به سود طالبان تمام می شود ودرخارج ازافغانستان کشورهای همسایه ازعدم چنین پیمانی بین آمریکا وافغانستان، بسیارخرسند خواهند شد.اگراوضاع بدین منوال باشد بدون شک تجربه عراق درمورد افغانستان تکرارمی شود خارجیها ازاین کشورخارج می شوند وبااین شروط هیچ سندی بین افغانستان وآمریکا بامضاء نمی رسد.سود وزیان چنین پیشامدی چه خواهد بود در این مساله  تاریخ ونسلهای آینده  قضاوت خواهند کرد.