نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

سال 2011 بااین حوادث گذشت

سال 2011 بااین حوادث گذشت

 

 

ازافغانستان شروع کنیم سال 2011 درکشور با سالها ی قبل بلحاظ آدم کشی وتخریب ، تفاوت چندانی نداشت درشهر کابل شرایط امنیتی خوب نبود و دراین سال مردم شاهد عملیات خونین انتحاری زیادی بودند .نمونه های شاخص ترور وشهادت استا د برها الدین ربانی توسط شورای کویته ، انفجاروحمله تروریستهای حقانی به هتل انترکانتینانتال ، حمله بوزارت د فاع ، حمله به خانه فرهنگ بریتانیا، عملیات انتحاری دراول سال به فروشگاه فاینیست ،جنگ بیست ساعته وحمله به سفارت آمریکا ودفترمرکزی ناتو درچهارراهی عبد الحق،ازجمله حوادث مرگباربود که طالبان وشبکه حقانی درسال2011 هدیه ای مردم افغانستان کرد. ازکابل که بگذریم  درولایات کشور عمده ترین حوادث مرگبار ترورهای زنجیره ای بود که جان زیادی از برجسته ترین فرماندهان وشخصیتهای سیاسی را گرفتن وانفجار خونین درشهر طالقان یکی ازبدترین خونریزیهای سالجاری درکشوربود.

 

خونبارترین حادثه که درتاریخ افغانستان بی سابقه توصیف شد ، حمله به عزاداران حسینی درظهر عاشورا بود این جنایت را گروهی بنام لشکر جهنگوی پاکستان به دوش گرفت وابوبکرمنصور پس ازحادثه خونین روزعاشورا درکابل، بارا دیو مشعل درپاکستان که بزبان پشتو برنامه پخش می کند گفت: که عملیات انتحاری کابل را گروه ما بقصد صدمه زدن به جامعه شیعی افغانستان انجام داد.

درعرصه های سیاست نیزچالشهای عمده ای دولت افغانستان داشت جدال پارلمان با حکومت،ودخالت قوه مجریه درامورانتخابات، ازجمله حوادث سال2011 درداخل کشور بود دراین سال لوی جرگه عنعنوی دایر شد وبا صدورقطعنامه ای 76ماده ای، به کارخود پایان داد لوی جرگه پیمان استراتژیک را با آمریکا باشروطی بسیارمورد تایید قرارداد.در آخر سال2011 دوکنفرانس منطقه ای استانبول وکنفرانس بین المللی بن دو دایر شد. که درمورد افغانستان بحث وتبادل نظرشد وبا دست آورد های اندکی  برای افغانستان همراه بود . خروج ده هزارسرباز آمریکایی ازافغانستان مطابق جدول زمانی پنتاگون درسال 2011 صورت گرفت. وآخرین اخبارسال 2011 گشایش دفترنمایندگی طالبان درکشورعربی قطروآزادی پنج تن زندانیان طالب اززندان گوانتوناموبود. دروبلاک خود nateqi.blogsky.com مقالات زیادی را دراین موارد نوشته ام.

درخارج ازافغانستان درکشورهمسایه درسال 2011 حادثه  مهم، کشته شدن اسامه بن لادن رهبر شبکه القاعده بود که بزرگترین خبر درجنگ با تروریزم ودست آورد مهمی برای آمریکا قلم داد گردید وبدنبال آن رهبر دیگرالقاعده الیاس کشمیری کشته شد درسال 2011 حملات هواپیماهای بی پلوت آمریکا رهبران زیادی ازالقاعده را شکارکرد وکادرهای مثل عطیه عبد الرحمن لیبیایی وانورالاوکی را کشتند اولاکی دریمن با پنج نفر ازهمکاران شان توسط هواپیماهای بی سرنشین کشته شدند.درسومالی محمد باذل یکی دیگر ازرهبران القاعده نیزدرسال 2011به کام مرگ فرستاده شد وتعداد ازرهبران القاعده دستگیر شدند که ازآن جمله یونس الموریتانی غفار المسراتی وعبد الغفار الشامی را می تواند نامبرد. سال 2011 برای القاعده سال مرگباروپرتلفات بود وکادرهای زیادی ازآنها درسراسر منطقه کشته شدند که مرگ اسامه بن لادن رهبربین المللی این شبکه ازبرجسته ترین آن دراین سال شمرده می شود. درآخر سال جدال بزرگی بین پاکستان وآمریکا درگرفت وبا کشته شدن بیست چهار سربازپاکستانی درمرز، پاکستان تمام راه های تدارکاتی ناتو رابست وپایگاه شمسی طیاره ها بی پلوت را تعطیل کرد.

سال2011 برای جاپان بلحاظ حوادث طبیعی بد ترین سال درتاریخ این کشورشناخته شد. زلزله ای بالاتر ازنه دهم رشتر وبدنبال آن سونامی ویران گر،باعث تلفات جانی ،خسارات مالی ،زیاد ی گردید وازهمه دردناکتر، صدمه دیدن تاسیسات اتمی این کشور بود که همچنان با نگرانیهای تشعشعات رادیو اکتیف وضایعات آن همراه است تخریب ساختارهای اتمی جاپان به ویرانی تاسیسات اتمی چرنوبیل تشبیه شد اما مهارت این کشورمانع ازبروز گسترده خسارات گردید.

 درپایان این سال مرگ کیم جون ایل روی داد وبجای آن سومین فرزندش کیم جون وان قدرت را درکره شمالی بدست گرفت. روسیه نیزشاهد تنشهای بزرگ انتخاباتی شد صدها هزارنفر درخیابان های مسکو درسرمای سی درجه ای زیر صفر درمیدان دکترسخاروف گردهم آمدند ونسبت به تخلفات انتخاباتی حزب روسیه واحد ،حزب آقای پوتین اعتراض کردند وآقای مخایل گورباچف رییس جمهورپیشین واصلاح طلب روسیه خواهان کناررفتن پوتین ازقدرت شد.

درسال 2011 جهان عرب با زلزله های بی نظیر اجتماعی همراه بود که ازآن بنام بهارعربی یاد می شود .بهارعربی ابتداء ازتونس با مرگ یک جوان سبزی فروش بنام محمد بوعزیزی آغازشد وبا زمان اندکی رژیم زین العابدین بن علی رییس جمهور مادام العمرآن کشور، سرنگون گردید. دامنه اعتراضات به مصر کشورهمجوارتونیس کشیده شد وبا گذشت هجده روز رژیم حسنی مبارک پس ازسی سال برسراقتدار، سرنگون شد.سومین رهبر درشمال آفریقا معمر قذافی بود که انقلاب بهاری عرب وی را به صورت بیرحمانه ای به کام مرگ فرستاد.قذافی پس از42 سال حکومت درنهایت درسال 2011 همراه با فرزندش معتصم به صورت بسیاربیرحمانه ای پس ازاسارت به قتل رسید که مرگ قذافی به آنصورت مفتضحانه، خدشه ولکه سیاهی را به دامن ، انقلابیون قبیله ای لیبی وارد ساخت. رژیم قذافی با عملیات گسترده ای ناتو روبرو شد.مداخلات نظامی درلیبیا براساس فیصله 1973 صورت گرفت واین اجازه را اتحادیه ای کشورهای عربی برای شورای امنیت ، صادرکرد.درشمال آفریقا کشورهای مثل الجزایر،مغرب وموریتانی ، نیز دست خوش نا آرامیهای بود اما آن کشورها تا حدودی، توانیست مسکنهای را به مردم بدهند وخاکستر برروی آتش بیاندازند.

درافریقا حادثه ای تاریخی دیگری روی داد وآن ظهور کشورجدید در جنوب سودان بود. جنوب سودان  بعنوان کشور مستقل درجمع 193 کشوردیگردرسازمان ملل ملحق وعضویت رسمی این سازمان بین المللی را بدست آورد.  

درسال2011 درخاورمیانه جنبش بهاری عرب دامن گیر بحرین ،سوریه ویمن شد ودرکشورهای عمان واردن نیزاعتراضات مردم جریان داشت اما عجالتا دولتهای مثل عمان واردن، شورشها واعتراضات مردم را خاموش کرد ولی دریمن تظاهرات به شدت ادامه یافت ومردم خواهان سرنگونی رژیم علی عبد الله صالح بودند وسرانجا پس ازده ماه اعتراضات خونین باوساطت شورای هماهنگی خلیج، طرح برکناری علی عبد الله صالح ازقدرت عملی وقدرت به معاون وی عبد منصور الهادی منتقل شد گرچه دامنه ای اعتراضات هنوز به صورت کامل بسته نشده ولی انقلاب به مسیر خود کم کم نزدیک می شود.

درسوریه اوضاع بسیاروخیم است ازمارچ سال 2011 تاکنون درسوریه اعتراضات مردمی ادامه دارد نشانه ای ازفروکش کردن اوضاع دیده نمی شود حکومت سوریه مورد خشم وتحریم ، جامعه بین المللی قرارگرفت واتحادیه عرب عضویت این کشوررا به تعویق انداخت وناظران جامعه عرب با نا امیدی ازاوضاع سوریه وارد این کشورشده اند وموفقیت آنها درهاله ای ازابهام فرورفته اند. درسال 2011 کشورکوچک بحرین شاهد ناآرامی های وسیع اجتماعی بود اما رژیم باهمکاری متحدان خود وبا طرح سپرجزیره ودخالت نظامی عربستان سعودی وحضور نظامیان مزدور پا کستان دراین کشور،رژیم شیخ نشین آل خلیفه  بحرین ، موفق شد که شورشهای خیابانی را سرکوب نماید اما تبعیض ونابرابری سیاسی واجتماعی دراین کشور،قابل قبول مردم نیست ممکن است اعتراضات درسال 2012 همچنان ادامه یابد.

 درعراق عمده ترین تحول درکنارشکل گرفتن ساختارسیاسی پس ازنه ماه کشمکش نیروهای سیاسی ،خروج نیروهای آمریکایی ازعراق بود.دلیل خروج تمام نیروهای غربی ازعراق مساله حقوقی حضورنیروها درعراق دانسته شد. که دولت عراق خواها این بود که سربازان خاطی آمریکا درعراق باید براساس قوانین عراق محاکمه شود.

درسال 2011 ایران نیز کشمکشهایش باغرب ادامه داشت وبه هیچ توافقی درمناسبات خود با غرب دست نیافت ایران دراین سال باتحریم های شدیدتری ازسوی غرب، روبرو شد که عمده ترین آن تحریم بانک مرکزی ایران ازسوی آمریکا است که این مساله نگرانیهای رادرجامعه ایران بوجود آورد که ازجمله نرخ ریال ایران دربرابر ارزهای خارجی بشدت سقوط کرد درآخرسال 2011 وابتداء سال 2012 یک دالر با هزارهشتصد هشت تومان درتهران تبادله شد.دراروپا سال 2011 سال پرازبحرانهای مالی بود حوزه یورو با بدهکاریهای بی نظیر تاریخی روبروشد وکشوریونان تا گلوزیر بارقرضه های مالی فررفت.درایتالیا نخست وزیر متمول وزنباره، آقای بلاسکونی ازاریکه قدرت به زیر کشیده شد.درآمریکا جنبش جدید ی ظهور کرد که بنام جنبش وال استریت یاد می شود اشغال خیابانها دراعتراض به سیاست مالی آمریکا همچنان ادامه دارد.دراین سال میزان بدهکاریهای آمریکا  ازمرز چهارترلیون دالر گذشت.   

شورای مراقبه دلیل صلح کاذب

شورای مراقبه دلیل

صلح کاذب

 

 

 

برخی گزارشها حاکی است که چهارگروه عمده طالبان پاکستانی شورای را بنام شورای مراقبت تاسیس کرده وملامحمد عمرآخوندرهبر گروه طالبان افغان، هیئتی را با یک پیام که دید گاه های وی را درمورد جنگ ،منعکس می کند را به وزیرستان شمالی فرستاده. خواست ملا عمر دراین پیام دو مساله است یکی اینکه طالبان پاکستانی، عملیات انتحاری وجنگ رابا اردوی پاکستان ونیروهای امنیتی، خاتمه دهد و خواست دیگرایشان ازگروهای طالبان پاکستانی این است که برای جنگ با نیروهای بین المللی درافغانستان متحد شوند وی درپیام خود ازچهار گروه عمده طالبان پاکستانی گله کرده که بجای جنگ بانیروهای خارجی درافغانستان ، باارتش پاکستان وافراد مظنون با نیروهای امنیتی پاکستان، وارد جنگ شده اند.

براساس گزارش شبکه چهارم خبر، تلویزیونی مربوط به انگلستان گروهای که باهم پیمان بسته اند ونام آنرا گذاشته " شورای مراقبه" یکی گروپ ملا نظیر ودیگری گروه بیت الله مسحود وسومی گروپ مولوی رحمان است این گروپها تماما دروزیرستان جنوبی مستقر هستند وگروه چهارمی طالبان پاکستانی که دروزیرستان شمالی پایگاه دارد گروه حفیظ گل بهادرخان متحد اصلی شبکه حقانی است واین گروپها باهم متحد شده وشورای را بوجود آورده وهرکدام نمایندگان شان را درآن شورای معرفی کرده اند .براساس گزارشها درسال جدید میلادی این چهار گروه طالبان دروزیرستان جنوبی وشمالی با طالبان افغانی، یک پیمانی را بامضاء رسانده وشورای را بنام شورای مراقبه تشکیل داده ودلیل نام شورای مراقبه به این خاطر است که نباید کسی از پیمان تخطی نماید وباید مراقب باشد که تفاهم وپیمان عملی شود.

سئوال عمده دراین است که ملاعمر بوضوح درپیام خود از اردوی پاکستان حمایت کرده وازرهبران چهار جناح دروزیرستان شمالی وجنوبی خواسته است که دیگر با اردوی پاکستان نجنگند وکسانی را بظن ارتباط با ارتش ونیروهای امنیتی پاکستان نکشند ودیگر اینکه از آنها گله کرده که برادران شان را درافغانستان فراموش کرده وبجای جنگ وکمک ببرادران شان درافغانستان، با افرادی وابسته به اردوی پاکستان وارد جنگ شده اند.این خبر نشان می دهد که صلح ومذاکره طالبان وتاسیس دفتر نمایندگی درقطر برای شان ،امری جدای ازسیاست پاکستان است وملاعمر رهبر طالبان با این جریان موافق نیست وبراساس گزارش تازه ازشبکه خبر چهار، ملاعمر خواها شدت مقابله وجنگ با نیروهای خارجی درافغانستان شده است .

تاسیس نمایندگی طالبان درکشورقطر مساله روز سیاست درافغانستان شده این مساله اززاویه های متفاوت نگرسته شده وتاکنون ابهامات درآن نهفته است.رییس جمهورافغانستان دراین خصوص متفاوت سخن گفته ودلیل آن آشفته گی وشفاف نبودن قضیه گفته شده است .دفتررییس جمهور،ابتداء با تشکیل جلسه فوق العاده درارک اعلامیه ای صادرکرد. که گویا با ایجاد نمایندگی طالبان درقطر مخالف است وسپس ازطرف ایشان درخلال کمتر ازیک هفته ،نظر مساعد با نمایندگی طالبان درقطر ابرازشد.رییس جمهور کشور دررابطه با سخنان جوب آیدن معاون  رییس جمهور آمریکا گفته است که سخنان وی را تایید وازآن  استقبال می کند.

مفهوم حمایت ازسخنان جوب آیدن این است که خیرو صلاح افغانستان دراین نهفته که طالبان دشمن گفته نشود رییس جمهور همین بخش ازسخنان جوب آیدن را مورد ستایش قرارداده که گفته است : طالبان دشمن مردم آمریکا نیست.برای وی همین نکته حایز اهمیت است که معاون رییس جمهورآمریکا گفته که طالبان دشمن آمریکا نیست .

وی درسخنرانی خود اشاره ای نداشت که طالبان درصورت دشمن نیست که اصول وقواعد گفتگوهای صلح را قبول نماید وقانون اساسی کشوررابه پذیرد درحالیکه رایان کراکرسفیرآمریکا درکابل  سخنان جوب آیدن را توجیه وتفسیر نمود ومنظورایشان را که گفته بود طالبان دشمن مردم آمریکا نیست،آن گروه ازطالبانی را دانیست  با ا صول وشروط صلح موافق است وآنرا قبول دارد. طالبان اگرواقعا اصول را به پذیرد دراین حالت  طالبان دشمن هیچ کسی نیست زیرا که درآن صورت دیگر آنها طالب نیست طالبی که قطع رابطه با القاعده نماید، قانون اساسی ، حقوق زن ،حقوق اقلیتها قومی، دموکراسی ،دست آورد های ده سال گذشته، راقبول نماید واسلحه شان به زمین بگذارد، دیگرتغییر ماهیت داده ونمی تواند دشمن مردم افغانستان باشد.رییس جمهور ما درکانال جوب آیدن قرارگرفت وازسخنان وی بگرمی استقبال کرد وآن رامایه خیر وصلاح افغانستان شمرد. حال باید ازدستگاه حکومت کسی  پیدا شود که سخنان رییس جمهور را توجیه وتفسیر نماید که منظور شان ازستایش سخنان جوب آیدن ، آن گروه ازطالبانی است که شرایط را قبول نماید اما می دانیم که دردستگاه رییس جمهور ما کسی نیست که نقش رایان کراکررا بازی نماید زیرا دردستگاه حکومت ما هوادران طالب زیادهستند وشورای عالی صلح بگفته اقای سعیدی کارشناس مسایل سیاسی، شاید یگانه هدفش این باش که روزی قدرت را به طالبان تحویل دهد.

سخنان جوب آیدن اشاره به یک مطلب دیگری است که مربوط به گفتگوهای صلح می شود . منابع خبری پاکستان گفته اند. که درجریان مذاکرات ده ماهه با طالبان آمریکاییها گفته بود که ما حاضریم اعلام نماییم که طالبان دشمن مردم آمریکا نیست وطالبان نیزمتقابلا، اعلام نماید که رابطه ای با القاعده ندارد وچنین تفاهمات دربین بوده است. اما آمریکا به وعده خود وفاء کرد وبلند ترین مقام سیاسی درگفتگو با نیوزویک گفت که طالبان دشمن مردم آمریکا نیست.اما ازطرف طالبان تاکنون سخنی شنیده نشده است که گفته شده باشد ما رابطه خود را با القاعده قطع کرده ایم ویامی کنیم. یکی ازشروط همین قطع رابطه با القاعده است که این شرط درکنارسایر شروط مذاکرات صلح، برای آمریکاییها اولویت دارد.

اینها درواقع یک مساله اساسی را نشان می دهد که طالبان هیچ عجله وشتابی ندارد وبا خون سردی تمام به کارهای شان ادامه می دهد درحالیکه جریان ایجاد نمایندگی تا این حد جلو رفته وآنها درآستانه ای افتتاح نمایندگی هستند اما ذبیح الله مجاهد سخن طالبان اظهاربی اطلاعی کرده وملاعبد السلام ضعیف درکابل نیز گفته است که ازجریا دفترنمایندگی طالبان درقطر، بی اطلاع است.

بنظر می رسد که تاسیس نمایندگی طالبان درقطرمربوط به یک بخش غیرفعال وخنثی تعلق دارد وپاکستان این مهندسی را کرده که یک بخش بی تاثیر می تواند با آمریکا ییها مذاکره نماید وامکانات بگیرد ودفتر نمایندگی وسیاسی درقطر داشته با شد این بخش هیچ تاثیری روی اوضاع جنگ درافغانستان نمی گذارد زیرا فرماندهان طالبان درخط جنگ اظهاربی اطلاعی کرده وگفته است که ازایجاد نمایندگی طالبان خبری ندارد درحالیکه داستان قطر یک مساله جدی است ومحصول ده ماه مذاکرات با طالبان می باشد.

ایجاد نمایندگی طالبان درقطربا هدایت استخبارات پاکستان امری بسیار مفیدی برای طالبان است زیرا آنها برسمیت شناخته می شود زندانیان شان آزاد می شوند ومبالغ هنگفتی را به دست می آورد برخی گزارشات نشان می دهد که حدود صدملیون دالرپروژه مشترک عربی واروپایی درمورد دفترنمایندگی قطر،هزینه شده که دراخیتارطالبان آن مبلغ ، گذاشته شده است تا شرایط تاسیس نمایندگی شان را مساعد نماید و بلحاظ سیاسی هم تقریبا نقش یک دولت سایه را دربرابر افغانستان داشته باشد.تمام این مسایل درتاسیس نمایندگی طالبان درقطرعملی است وخواست اصلی طالبان آزاد شدن اسرای شان درجزیره گوانتوناما است که گفته شده پنج تن ازعمده ترین آدمهای طالبان: مولوی خیر الله خیرخواه، مولوی محمد فضل ،مولوی نورالدین نوری، مولوی عبدالحق وثیق، ومولوی خوستی درآستانه انتقال از گوانتونا مو به کشورعربی قطر هستند. اینها امتیازات است که گروه طالبان ازمذاکرات شان تاکنون گرفته است.

پاکستان متقین است که بخش نظامی طالبان را دراختیاردارد وامکان اینکه طالبان ازپاکستان فاصله بگیرد غیر عملی است .پاکستان می خواهد نقش دوگانه ومهاردوگانه خودرا، درمورد طالبان حفظ نماید. درشرایط فعلی تیم مذاکره کننده فعال است وطیب آقا همرا با دوهمکارخود شهاب الدین دلاور وشیرمحمد استانکزی جریان گفتگوها رابا آمریکا ،المان وکشورقطر به پیش می برند.وپاکستان نسبت به این مساله هیچ حساسیتی ندارد زیرا که مطرح شدن  طالبان وامتیازگرفتن آنها هیچ ضرری را متوجه منافع پاکستان نمی کند .هراندازه طالبان ازغرب وازکشورهای عربی امتیازات مالی دریافت نماید وآنها ، بعنوان مهم ترین عنصر قضیه افغانستان درعرصه بین المللی مطرح شود، به نفع پاکستان است زیرا که استخبارات پاکستان به هرصورت جریان را درمهارخود دارد.سئوال که مطرح می شود این است  که آمریکا وغرب آیا متوجه این مهاردوگانه درسیاست استخبارات پاکستان نیست ؟

پاسخ خیلی ساده است آمریکا وغرب کاملا متوجه است ولی ناگزیریهای جنگ ، تلفات وخسارات آن ، نفرت عمومی ازجنگ افغانستان درواقع، شرایطی را به جود آورده  که آنها درصد خلاص شدن ازاین بحران هستند وجریان صلح وبه ثمررساندن ظاهری آن که ایجاد نمایندگی برای طالبان با شد یک نوع توجیه وزبان گویا، می تواند برای غرب باشد که ما درافغانستان صلح را که خواست مردم افغانستان وجهان بود ، برقرارکردیم ودشمنان مردم افغانستان وجهان را برسرمیز مذاکره حاضرنمودیم واین هم دیوان ودفترشان ودیگر وظیفه ومسئولیت غرب، پایان یافته است ادامه زندگی مسالمت آمیز دراین کشور بستگی بخود آنها دارد. اما می دانیم مردم افغانستان آنرا، کلوخ درآب گذاشتن وازآن تیرشدن می گوید. آمریکا با جریان صلح کاذب خواسته کلوخ درآب بگذارد وازآب بگذرد.

درحالیکه مساله اصلی ومعضل اساسی هم چنان سری جای خود باقی است بخش نظامی طالبان درسنگرهای جنگ وانتحار، فعال وازهم اکنون گفته است که ازجریان قطر اطلاعی ندارد واز طرفی هم ملا محمد عمر به رهبران طالبان پاکستانی پیام داده واز آنها خواسته است که با افرادی از اردوی پاکستان درمناطق شان ، نجنگند وبجای آن با برادران شان درافغانستان بانیروها خارجی وارد جنگ شوند وهمان گونه که بیان شد گروهای طالب پاکستانی وافغانی دراین رابطه شورای را بنام شورای مراقبه ،تشکیل داده .

آرامش پاکستان هم دراین است که آب ازآب تکان نخورده وآنچه درقطرمی گذرد سراب بیش درصلح افغانستان نیست ماجرای قطر درشرایط حاضر ازنظر پاکستان یک صلح کاذب ودروغین بیش نیست.پاکستان باسیاست مهار دوگانه ،ایجاد دفتر درقطر وحفظ سنگر طالبان درافغانستان را ،مایه آرا مش وآسایش خود می داند وهیچ نگرانی ازایجاد آن ندارد. واین سخن دقیقی است که شورای عالی صلح افغانستان درآستانه ای بازشدن دفتر طالبان درقطرگفته است که صلح با طالبان بدون موافقه پاکستان غیرممکن است.

مصالحه باطالبان معلول علت خود  وآن سیاست مصالحه با پاکستان بجای مقابله با آن کشور درمسایل تاریخی ومرزی است. بعبارت بهتر افغانستان پیش ازهرسخنی باید مسایل خودرا با پاکستان روی میز گذاشته و حل نماید تا ازشر طالبان خلاص شود درغیر آن صورت صلح با طالبان یک صلح کاذب است.      

صلح کاذب

صلح کاذب

 

 

تاسیس نمایندگی طالبان درکشورقطر مساله روز سیاست درافغانستان شده این مساله اززاویه های متفاوت نگرسته شده وتاکنون ابهامات درآن نهفته است.رییس جمهورافغانستان دراین خصوص متفاوت سخن گفته ودلیل آن آشفته گی وشفاف نبودن قضیه گفته شده است

  

دفتررییس جمهور،ابتداء با تشکیل جلسه فوق العاده درارک اعلامیه ای صادرکرد. که گویا با ایجاد نمایندگی طالبان درقطر مخالف است وسپس ازطرف ایشان درخلال کمتر ازیک هفته ،نظر مساعد با نمایندگی طالبان درقطر ابرازشد.رییس جمهور کشور دررابطه با سخنان جوب آیدن معاون  رییس جمهور آمریکا گفته است که سخنان وی را تایید وازآن  استقبال می کند.

مفهوم حمایت ازسخنان جوب آیدن این است که خیرو صلاح افغانستان دراین نهفته که طالبان دشمن گفته نشود رییس جمهور همین بخش ازسخنان جوب آیدن را مورد ستایش قرارد اده که گفته است : طالبان دشمن مردم آمریکا نیست.برای وی همین نکته حایز اهمیت است که معاون رییس جمهورآمریکا گفته که طالبان دشمن آمریکا نیست .

وی درسخنرانی خود اشاره ای نداشت که طالبان درصورت دشمن نیست که اصول وقواعد گفتگوهای صلح را قبول نماید وقانون اساسی کشوررابه پذیرد درحالیکه رایان کراکرسفیرآمریکا درکابل  سخنان جوب آیدن را توجیه وتفسیر نمود ومنظورایشان را که گفته بود طالبان دشمن مردم آمریکا نیست،آن گروه ازطالبانی را دانیست  با ا صول وشروط صلح موافق است وآنرا قبول دارد. طالبان اگرواقعا اصول را به پذیرد دراین حالت  طالبان دشمن هیچ کسی نیست زیرا که درآن صورت دیگر آنها طالب نیست طالبی که قطع رابطه با القاعده نماید، قانون اساسی ، حقوق زن ،حقوق اقلیتها قومی، دموکراسی ،دست آورد های ده سال گذشته، راقبول نماید دیگرتغییر ماهیت داده ونمی تواند دشمن مردم افغانستان باشد.رییس جمهور ما درکانال جوب آیدن قرارگرفت وازسخنان وی بگرمی استقبال کرد وآن رامایه خیر وصلاح افغانستان شمرد. حال باید ازدستگاه حکومت کسی  پیدا شود که سخنان رییس جمهور را توجیه وتفسیر نماید که منظور شان ازستایش سخنان جوب آیدن ، آن گروه ازطالبانی است که شرایط را قبول نماید اما می دانیم که دردستگاه رییس جمهور ما کسی نیست که نقش رایان کراکررا بازی نماید زیرا دردستگاه حکومت ما همه هوادران طالب جمع شده وشورای عالی صلح بگفته اقای سعیدی شاید یگانه هدفش این باش که روزی قدرت را به طالبان بسپارد.

سخنان جوب آیدن اشاره به یک مطلب دیگری است، مربوط به گفتگوهای صلح . منابع خبری پاکستان گفته است که درجریان مذاکرات ده ماهه با طالبان آمریکاییها گفته بود که ما حاضریم اعلام نماییم که طالبان دشمن مردم آمریکا نیست وطالبان نیزمتقابلا، اعلام نماید که رابطه ای با القاعده ندارد وچنین تفاهمات دربین بوده است. اما آمریکا به وعده خود وفاء کرد وبلند ترین مقام سیاسی درگفتگو با نیوزویک  گفت که طالبان دشمن مردم آمریکا نیست.اما ازطرف طالبان تاکنون سخنی شنیده نشده است که گفته شده باشد ما رابطه خود را با القاعده قطع کرده ایم ویامی کنیم. یکی ازشروط همین قطع رابطه با القاعده است که این شرط درکنارسایر شروط مذاکرات صلح، برای آمریکاییها اولویت دارد.

اینها درواقع یک مساله اساسی را نشان می دهد که طالبان هیچ عجله وشتابی ندارد وبا خون سردی تمام به کارهای شان ادامه می دهد درحالیکه جریان ایجاد نمایندگی تا این حد جلو رفته وآنها درآستانه ای افتتاح نمایندگی هستند اما ذبیح الله مجاهد سخن طالبان اظهاربی اطلاعی کرده وملاعبد السلام ضعیف درکابل نیز گفته است که ازجریا دفترنمایندگی طالبان درقطر، بی اطلاع است وآن را یک توهم وخیال توصیف کرده است.

بنظر می رسد که تاسیس نمایندگی طالبان درقطرمربوط به یک بخش غیرفعال وخنثی تعلق دارد وپاکستان این مهندسی را کرده که یک بخش بی تاثیر می تواند با آمریکا ییها مذاکره نماید وامکانات بگیرد ودفتر نمایندگی وسیاسی درقطر داشته با شد این بخش هیچ تاثیری روی اوضاع جنگ درافغانستان نمی گذارد زیرا فرماندهان طالبان درخط جنگ اظهاربی اطلاعی کرده وگفته است که ازایجاد نمایندگی طالبان خبری ندارد درحالیکه داستان قطر یک مساله جدی است ومحصول ده ماه مذاکرات با طالبان می باشد.

ایجاد نمایندگی طالبان درقطربا هدایت استخبارات پاکستان امری بسیار مفیدی برای طالبان است زیرا آنها برسمیت شناخته می شود زندانیان شان آزاد می شوند ومبالغ هنگفتی را به دست می آورد برخی گزارشات نشان می دهد که حدود صدملیون دالرپروژه مشترک عربی واروپایی درمورد دفترنمایندگی قطر،هزینه شده که دراخیتارطالبان آن مبلغ ، گذاشته شده است تا شرایط تاسیس نمایندگی شان را مساعد نماید و بلحاظ سیاسی هم تقریبا نقش یک دولت سایه را دربرابر افغانستان داشته باشد.تمام این مسایل درتاسیس نمایندگی طالبان درقطرعملی است وخواست اصلی طالبان آزاد شدن اسرای شان درجزیره گوانتوناما است که گفته شده پنج تن ازعمده ترین آدمهای طالبان: مولوی خیر الله خیرخواه، مولوی محمد فضل ،مولوی نورالدین نوری، مولوی عبدالحق وثیق، ومولوی خوستی درآستانه انتقال از گوانتونا مو به کشورعربی قطر هستند. اینها امتیازات است که گروه طالبان ازمذاکرات شان تاکنون گرفته است.

پاکستان متقین است که بخش نظامی طالبان را دراختیاردارد وامکان اینکه طالبان ازپاکستان فاصله بگیرد غیر عملی است .پاکستان می خواهد نقش دوگانه ومهاردوگانه خودرا، درمورد طالبان حفظ نماید. درشرایط فعلی تیم مذاکره کننده فعال است وطیب آقا همرا با دوهمکارخود شهاب الدین دلاور وشیرمحمد استانکزی جریان گفتگوها رابا آمریکا ،المان وکشورقطر به پیش می برند.وپاکستان نسبت به این مساله هیچ حساسیتی ندارد زیرا که مطرح شدن  طالبان وامتیازگرفتن آنها هیچ ضرری را متوجه منافع پاکستان نمی کند .هراندازه طالبان ازغرب وازکشورهای عربی امتیازات مالی دریافت نماید وآنها ، بعنوان مهم ترین عنصر قضیه افغانستان درعرصه بین المللی مطرح شود، به نفع پاکستان است زیرا که استخبارات پاکستان به هرصورت جریان را درمهارخود دارد.سئوال که مطرح می شود این است  که آمریکا وغرب آیا متوجه این مهاردوگانه درسیاست استخبارات پاکستان نیست ؟

پاسخ خیلی ساده است آمریکا وغرب کاملا متوجه است ولی ناگزیریهای جنگ ، تلفات وخسارات آن ، نفرت عمومی ازجنگ افغانستان درواقع، شرایطی را به جود آورده  که آنها درصد خلاص شدن ازاین بحران هستند وجریان صلح وبه ثمررساندن ظاهری آن که ایجاد نمایندگی برای طالبان با شد یک نوع توجیه وزبان گویا، می تواند برای غرب باشد که ما درافغانستان صلح را که خواست مردم افغانستان وجهان بود ، برقرارکردیم ودشمنان مردم افغانستان وجهان را برسرمیز مذاکره حاضرنمودیم واین هم دیوان ودفترشان ودیگر وظیفه ومسئولیت غرب، پایان یافته است ادامه زندگی مسالمت آمیز دراین کشور بستگی بخود آنها دارد. اما می دانیم مردم افغانستان آنرا، کلوخ درآب گذاشتن وازآن تیرشدن می گوید. آمریکا با جریان صلح کاذب خواسته کلوخ درآب بگذارد وازآب بگذرد.

درحالیکه مساله اصلی ومعضل اساسی هم چنان سری جای خود باقی است بخش نظامی طالبان درسنگرهای جنگ وانتحار، فعال وازهم اکنون گفته است که ازجریان قطر اطلاعی ندارد.آرامش پاکستان هم دراین است که آب ازآب تکان نخورده وآنچه درقطرمی گذرد سراب بیش درصلح افغانستان نیست ماجرای قطر درشرایط حاضر ازنظر پاکستان یک صلح کاذب ودروغین بیش نیست.پاکستان باسیاست مهار دوگانه ،ایجاد دفتر درقطر وحفظ سنگر طالبان درافغانستان را ،مایه آرا مش وآسایش خود می داند وهیچ نگران ازایجاد آن ندارد. واین سخن دقیقی است که شورای عالی صلح افغانستان درآستانه ای بازشدن دفتر طالبان درقطرگفته است که صلح با طالبان بدون موافقه پاکستان غیرممکن است.

مصالحه باطالبان معلول علت خود  وآن سیاست مصالحه با پاکستان بجای مقابله با آن کشور درمسایل تاریخی ومرزی است. بعبارت بهتر افغانستان پیش ازهرسخنی باید مسایل خودرا با پاکستان روی میز گذاشته و حل نماید تا ازشر طالبان خلاص شود درغیر آن صورت صلح با طالبان یک صلح کاذب است.      

تیم مذاکره کننده وگروهی که ازگوانتونا ما رها می شوند، را بشناسیم

تیم مذاکره کننده وگروهی که ازگوانتونا ما رها می شوند، را بشناسیم

 

 

 شایعاتی وجود دارد که تاکنون هفت تن از رهبران طالبان همراه باخانواده های شان وارد دوحه پایتخت قطر شده اند. سید اکبرآغا رهبر پیشین گروهی بنام مجاهدین اسلام وابسته به شبکه طالبان گفته است که لیست ازرهبران طالبان درزندان گوانتوناما تهیه شده وتیم که مذاکرات را با آمریکاییها پیش می برد خواهان آزادی آنان از زندان گوانتوناما شده اند درمیان اسامی، کادرهای عمده ای طالبان به چشم می خورد. یکی مولوی خیرمحمد خیر خواه است وی وزیر داخله طالبان واولین نفری این گروه بود که در جنوری سال 2002 به جزیره ای گوانتوناما منتقل شد. فردی دیگری بنام مولوی محمد فضل است که وی یکی ازفرماندهان عمده طالبان ازسال 1990 تا سال 2001 تا هنگام که  دستگیرشد ،بود این فرد نیز درزندان گوانتوناما منتقل گردید وی متهم است که هزاران نفرازمردم هزاره وشیعه را درمزارشریف ومناطق مرکزی کشته است.

 مایکل  سمپل کارشناس مهم انگلیسی که بیش ازدو دهه با افغانستان کارمی کرد وی آشنایی کامل به زبانهای دری وپشتو دارد. سمپل معتقد است که مولوی فضل یکی ازعمده ترین وخطرناک ترین فرماندهان طالب است وهزاران نفر زیر دست وی می جنگید مایکل سمپل نیز کشتار مردم هزاره را توسط وی تایید می کند. این فرمانده بیرحم طالب مولوی فضل نیز قراراست که از زاند گوانتوناما رها شود.

طبق تحلیل رویتردرسال 2005 دولت افغانستان درلیست که ازطالبان تهیه کرد نام مولوی فضل درآن گنجانده شده وحکومت افغانستان خواهان آزادی وی از زندان گوانتوناما شده است .شورای عالی صلح نیز درلیست درخواستی شان از مولوی فضل نام گرفته وی ازاولین کسانی خواهد بود که اززندان گوانتوناما درجریان گفتگوهای صلح بین طالبان وآمریکا آزاد می شود. مولوی نو رالدین نوری معاون استخبارات طالبان ومولوی عبد الحق وثیق نیز درلیست آزاد شده گان قرار دارد. سید اکبر نام های دیگری رانیز ردیف کرده است مثل حاجی محمد ملک ومولوی خوستی و دیگران که باید اززندان آزاد وبه کشور قطر منتقل شوند.

تیم که ازسوی طالبان جریان گفتگوهای ده ماهه را به پیش برده یکی طیب آقا است که وی سکرتر مخصوص ملا محمد عمر وفرد مورد اعتماد وی است ازطیب آغا درجریان این ده ما بسیار نام گرفته شده ، وی اولین دور مذاکرات شان را با آمریکاییها وقطریها در پایتخت قطر درماه های مارچ وآپریل سال 2011 شروع کرد وسپس دور بعدی مذاکرات درآلمان ادامه یافت.گفته شده است که تاکنون بیش ازشش دور مذاکرات بین تیم طالبان برهبری طیب آغا وآمریکا ییها والمانها ، صورت گرفته است.همراه هان طیب آغا درگفتگوها دونفردیگری هستند که یکی بنام شیرمحمد استانکزی ودیگری بنام شهاب الدین دلاور ازایشان نام گرفته شده اند.بهرحا ل مذاکرات تیم طالبان با آمریکا ییها بنظرمی رسد بمراحل حساسی رسیده ودولت افغانستان نیز پذیرفته است که دفترنمایندگی طالبان درقطربازشود.

البته افغانستان ازاینکه درجریان مذاکرات نبوده بسیارناراحت است. ولی با گذشت یک هفته دولت افغانستان ازموضع قبلی خود عدول کرد وراضی شد که دفترنمایندگی طالبان درقطر ایجا د شود.روند مذاکرات زیاد تابع سیاستهای دولت افغانستان تاکنون نبوده بلکه غربیها وطالبان مذاکرات شان را بدون شرکت افغانستان پیش برده اند .آقای محمد اسماعیل قا سم یار عضو شورای عالی صلح گفته است که ما اطلاعی نداریم که هفت نفر ازرهبران طالبان به قطر منتقل شده است .دولت افغانستان وقتیکه خبر تاسیس نمایندگی طالبان درقطر اعلام شد ، ازجریان باخبر شد ونسبت به قضیه عکس العمل نشان داد وسفیرخود را ازکشورقطر برسم اعتراض به کابل فراخواند .

دلیل بی خبری افغانستان وشورای عالی صلح ظاهرا درموضع گیری طالبان نهفته است زیرا آنها گفته اند که مادولت افغانستان رابه رسمیت نمی شناسیم ونمی خواهیم با آن وارد گفتگو شویم . مذاکرات به نقطه ای رسیده است که کادرهای عمده ای طالبان دراستانه ای آزادی اززندان گوانتوناما قرارگرفته اند .مولوی خیر خواه وزیر داخله طالبان ، مولوی محمدفضل فرمانده بیرحم طالبان وهمینطورمولوی نور الدین نوری ومولوی خوستی،ازجزیره ای کوبا مرخص می شوند . برخی گزارشهای تایید ناشده ، حا کی است که آنها هم اکنو رها شده اند.

این گروه از زندانیان طالب درسال 2005 ازطرف حکومت افغانستان مورد توجه بود ونام آنها را درلیست خود گرفته بود که آنها ازگوانتوناما بیرون وازلیست تحریم های سازمان ملل نیز برداشته شوند وشورای عالی صلح نیزآزادی آنها را مورد نظر دارد.

بحث باقی مانده درمورد استقرار آزاد شده گان است. حکومت افغانستان مصر است که آنها به افغانستان برگردانده شوند. افغانستان کشوری است مستقل ودارای حاکمیت قانون بنابراین زندانیان شان ازگوانتوناما به افغانستان برگردانده شود. حکومت با انتقال آنها به کشورعربی قطر مخالف است.اما نظرآمریکاییها والمانها وهمینطورکشورقطر، غیر ازاین است آنها براین فکر هستند که جای درقطر ودوحه برای شان درنظر گرفته شوند منتها زیر نظر باشند تا مذاکرات مراحل بعدی خودرا طی نماید .

این نظرراقطر نیز تایید کرده وحاضر شده که جای امنی را برای مولوی صاحبان درنظر بگیرد. تیم گفتگو کننده طالبان، هم باید با این نظر موافق باشد زیرا تیم طالبان، قدرمسلم با نظرحکومت افغانستان موافق نیست که زندانیان گوانتوناما به افغانستان منتقل شود.بنابراین آنها به افغانستان به این زودیها آورده نمی شوند وتلاش حکومت افغانستان دراین مورد بی ثمر است.

محل سومی کویته پاکستان است که برخی به آن نیز اشاره کرده اند وشاید ملحق شدن زندانیان به رفقای شان درکویته پاکستان ،یگانه آروزوی آنها باشند زیرا که طالبان وشورای کویته ازجنگ خسته نشده ومی خواهد با زور افغانستان را فتح نماید وحکومت مورد دلخواه خود را دراین سرزمین داشته باشد. ولی انتقال گروه زندانی طالبا ن به کویته پاکستان بعید به نظر می رسد وآمریکا نمی خواهد پروژه، به پاکستان ختم شود بلکه تمام سعی، شاید این باشد که به یک نحوی طالبان را از زیر سلطه پاکستان خارج نماید تا بتواند براحتی با آنها حرف زد ومسایل افغانستان را بدورازسلطه استخبارات پاکستان، حل کرد.

یکی ازابهامات بسیارعمده که تاهنوز روشن نشده، نسبت این فعل انفعالات با پا کستان است سئوال دشوار این است که چه گونه ممکن است طالبان خودرا ازپاکستان جدا کرده وتصمیمات شان را درقطر بگیرد.شجاع پادشاه همین روزها درقطر رفته است مطبوعات پاکستان اشاره داشت که گفتگوهای شجاع پادشاه رییس استخبارات پاکستان بخاطر وساطت قطر درحل بحران بوجود آمده بین آمریکا وپاکستان است.ولی مهم تر ازآن گفتگوهای این مقام استخباراتی درمورد دفتر طالبان درقطروانتقال زندانیان به این کشور خواهد بود.

افغانستان به شدت نگران این مساله است که مبادا، روزی طالبان را بر، وی تحمیل نماید وطالبان درنزد غرب ترجیحات نسبت به دولت حامد کرزی داشته باشد وبه خاطر همین نگرانی است که موضع گیریهای سخت وعجیب غریب دارد. یک روزتاکید به شروط مذاکرات با طالبان دارد ، روزی دیگر با مکان ومحل دفتر مخالفت می کند وبعد با محل نمایندگی طالبان موافقت خودرا اعلام می دارد.گاهی به آمریکاییها معترض است که زندانیان طالب، چرا ازیک کشورخارجی به کشورخارجی دیگر منتقل گردد. زندانیان باید به افغانستان آورده شود. وگاهی می گوید خارجیها درجریان مذاکره دخالت نداشته باشد که منظورشان آمریکا المان وقطر وپروژه مشترک آنها است وزمانی اصرار می کند که مصالحه بدون حضورپاکستان غیر ممکن است زیرا که طالبان پایگاه اصلی شان پاکستان است.

تمام این پرکنده گوی ها وآشفته گی درموضع سیاسی بخاطر نگرانی وعدم اعتماد ی است که بین افغانستان وغرب پیش آمده است زیرا بعید بنظر نمی رسد که روزی غرب وطالبان همه مسایل شان را حل نماید.گفتگوها ی دراین حد گسترده وبااین نتایج که آزادی مهم ترین کادرهای طالبان باشد، خطرناک وباعث نگرانی است وافغانستا حق دارد که تشویش داشته باشد زیرادولت افغانستان درطی ده سال روزبروز کشتی نرمش، تبدیل به بکس کاری شد.وممکن است دراین مشت لگدها، افغانستان شکست بخورد ونیک اوت شود.

پیچیدگیها وابهامات صلح افغانستان

پیچیدگیها وابهامات صلح افغانستان

 

 

چیزی تازه ای که باعث چرخش درسیاست رییس جمهورافغانستان شد دیده، نشد قهر، ناراحتی، خیلی سریع جای خودرا به موافقت ورضایت تبدیل کرد. افغانستان با ایجاد نمایندگی طالبان در کشور قطر یک هفته پیش اظهارناراحتی ونارضایتی کرد. وسفیرخودرا برسم اعتراض به دولت قطر، به کابل فراخواند ورابطه ای دپلماتیک خود را درحد چاردافر تنزل داد ورییس جمهور جلسه ای فوق العاده دایر کرد وبا مشوره با رهبران پرنفوذ کشور ورهبران جهادی ،اعلامیه ای منتشرکرد دراعلامیه واضح ساخت که نمایندگی طالبان درعربستان سعودی ویاترکیه ایجاد شود وبا قطر مخالفت داشت .اما دیروز رسانه ها اعلام کرد که رییس جمهور افغانستان با تاسیس نمایندگی طالبان درقطر نیز موافق است.

بنظر می رسد که در مخالفت افغانستان دلیل محکمی وجود نداشته وهمینطور موافقت آن دلیل موجهی نداشته وندارد اینها تماما پیچیدگیها وسردرگمی های سیاست درافغانستان است این بی نظمی را تنها افغانستان ندارد بلکه آمریکا نیز دچار چنین اشکالاتی است دیروز رسانه های پاکستان اعلام داشت که نام ملاعمررا پولیس فدرال آمریکا ازلیست سیاه خود حذف کرده است درحالیکه هیچ تغییروعقب نشینی درطالبان دیده نمی شود طالبان همان طالبانی است که ده سال پیش بود وبا همان موضع گیری تاکنون سخن گفته است.درمورد عملیات بیست ششم ماه نوامبر درمرز که بیست چهار سرباز پاکستانی کشته شد امروز بازهم رسانه های پاکستانی اعلام کرد که آمریکا گزارش مقدماتی خودرا تسلیم جنرال اشفاق پرویز کیانی رییس لوی درستیز اردوی پاکستان نموده وگفته است با تکمیل شدن گزارش نهایی ممکن است خاطئان اردوی آمریکا را درعملیات مرزی سلاله، مجازات نماید.

اینها عقب نشینیهای است که آمریکا دربرابر طالبان وحامی آن پاکستان ازخود نشان می دهد وافغانستان هم بمراتب شدید تر دربرابرپاکستان وطالبان عقب نشینی می کند.افغانستان چرا نسبت به ایجاد نمایندگی طالبان اظهار ناخشنودی کرد وچرا درطی کم تر ازیک هفته راضی برضای غرب شد.استدلال افغانستان دربادی امراین بود که افغانستان درجریان گذاشته نشده درحالیکه آمریکا ییها وآلمانها شاید به افغانستان گفته باشد که طالبان حاضر به مذاکره با دولت افغانستان نیست طالبان واضح ساخته است که تازمان خروج کامل نیروهای بین المللی ازافغانستان بادولت افغانستان گفتگوی ندارد وطالبان عملا نشان داد که نماینده شان  بقصد صلح با دولت افغانستان، نه، بلکه بمنظورکشتن می آید آنها هیچ ابهامی را نگذاشته که ما شما را وحتی رییس صلح تان را می کشیم .

طالبان به آمریکا ییها وآلمانها گفته است که ما با دولت افغانستان مذاکره نداریم طرف گفتگو ها خود شما هستید که کادرهای ما را درجزیره گوانتونما زندانی کرده اید ومابرای آزادیهای آنها با شما مذاکره می کنیم یکی ازدلایل که افغانستان درجریان گفتگوهای ده ماه نیست همین مخالفت طالبان است.آمریکا تصمیم گرفته است که باطالبان گفتگو نماید زیرا درسال 2014 ازافغانستان بیرون می شود ومی خواهد خودرا ازشر گرفتاری افغانستان نجات دهد واین نیاز به گفتگو با طالبان دارد. طالبان برتری خود را درمذاکرات نشان داد وبا مخالفت خود افغانستان را درحاشیه مذاکرات قرارداد. شاید گفتن این حرف سخت باشد وخصوصا دولت افغانستان درحد بالای تحقیر شده باشد اما این یک واقعیت است که طالبان با حضورافغانستان درهرنوع مذاکره ای تاکنون، مخالف بوده است .

خواست طالبان ازمذاکرات چند چیز است آزادی زندانیان وانتقال آن به کشورعربی قطر که نمایندگی طالبان درآنجا افتتاح می شود. مطلب دوم طالبان خروج نیروهای خارجی ازافغانستان که آمریکا وغرب، طالبان را متقاعد ساخته که ازافغانستان خارج می شوند وطالبان هیچگاه ، نگران این قضیه نباشد.وحرف سوم طالبان این است که دولت افغانستان را برسمیت نمی شناسد وبادولت افغانستان اصولا طالبان وابسته به پاکستان مذاکره ای ندارد.پاکستان عقب نشنیهای واشنگتن را درک می کند ومی داند که آینده افغانستان دراختیارنوکران وغلامان شان است.

دولت افغانستان درمذاکرات چه مسایلی را تاکنون عنوان کرده است یکی مخالفت با قطربود که آن حل شد ومخالفت بی دلیل  تبدیل به موافقت بی دلیل شد .شورای عالی صلح درکابل یازده پیشنهاد را درمورد صلح بیان داشته که مهم ترین آن شاید شروط واصول مذاکرات باشد دراین بیانیه آمده که طالبان درمذاکرات باید قانون اساسی افغانستان را قبول نماید. طالبان ازفعالیتهای انتحاری دست بکشد. طالبان ازشبکه القاعده فاصله بگیرد.طالبان حقوق زن ودموکراسی وآزادیهای مدنی درافغانستان را رعایت نماید.

دربیانیه ای شورای عالی صلح آمده است که محل دفتر نمایندگی طالبان باید کشوراسلامی باشد وقطریک کشوراسلامی است ومورد قبول دولت افغانستان . نکته ای دیگر وپیشنهاد غیر عملی شورای عالی صلح این است که مذاکرات بین الافغانی باشد وخارجیهای درآن دخالت نداشته باشد این مساله یک عوام فریبی است تا یک واقعیت سیاسی خارجیهای درامور مذاکرات دخالتی نکند درحالیکه طالب با صراحت می گوید طرف مذاکره من آمریکاییها است درهیچ جای طالبان نگفته است که بادولت افغانستان مذاکره می کند اما با آمریکاییها آنها مذاکره کرده وتاکنون حداقل شش دور مذاکرات طالبان با آمریکا وآلمان صورت گرفته است.

 گفتن این مساله که خارجیهای درمسایل گفتگوها دخالت نداشته باشد حرفی با اعتباری نیست. تاکید شورای عالی صلح برحضور ونقش پاکستان خود نشان می دهد که بدون خارجیها جریان صلح بجای نمی رسد درپیشنهاد شورای عالی صلحِ، اشاره موکد به نقش پاکستان شده مگر پاکستان خارجی نیست وچرا درطرح شورای عالی صلح به اهمیت پاکستان اشاره شده درحالیکه درهمین پیشنهاد با مداخله خارجیهای درامر صلح مخالفت می شود واین یک تناقض است که شورای عالی صلح آنرا نفهمیده ،گپ زده است.

محل  نمایندگی طالبان  ،شروط مذاکره، ونقش پاکستان درواقع مهم ترین نکته های است که درطرح یازده ماده ای شورای عالی صلح آمده است. درکنار این مسایل دولت افغانستان درمورد انتقال زندانیان طالبان به کشورقطر حساسیت نشان داده  وگفته است که افغانستان کشوری است مستقل دارای حاکمیت وقانون زندانیا طالبان درگوانتونما مربوط به افغانستان است وچرا ازیک کشورخارجی به کشورخارجی دیگر منتقل شود وگفته است که بردن وزندانی کردن آنها درجزیره گوانتونما خود خلاف بوده است.

غرب وآمریکا درمورد صلح چه می گوید ودنبال چه مطالبی ازگفتگوهای صلح با طا لبان هستند ودراین ده ماه وشش دور مذاکرات چه مطالبی ازطرف آنها مطرح شده دراین مورد اطلاعات زیادی به بیرون درز نکرده است اما بصورت کلی می تواند گفت که غرب وآمریکا عقب نشینیهای داشته که یکی قبول کردن  انتقال پنج زندانی طالبان ازگوانتونما به کشورقطر است واگرسخن مطبوعات پاکستان، صحیح باشد حذف نام ملا عمر ازلیست سیاه پولیس فدرال درحالیکه قبلا آمریکاییها ده ملیون دالرجایزه مرگ ویادستگیری ملاعمر را تعیین کرده بود، خود علامت دیگری ازعقب گرد وعقب نشینی است واظهارات آقای جوب آیدن که گفته طالبان دشمن آمریکا نیست ،دلیل واضح تری  سیاست کرنش دربرابرتروریزم است .

تاکنون این نشانه ها را آمریکا ییها ازخود بروز داده وهرسه مساله ای یادشده  مفهوم عقب نشینی رادارد اینکه طالبان دشمن نیست ونام ملاعمر ازلیست برداشته می شود وبحث انتقال زندانیان تروریست ازگوانتونما به قطر وده ما مذاکره مستمر با طالبان، تمام اینها بوی عقب گرد درسیاست آمریکا را نشان می دهد .عقب نشینی وانعطاف دربرابر پاکستان که درجنگ باتروریزم بیست چهارسرباز پاکستانی کشته شده .آمریکا به پاکستان گفته است که حاضر است متخلفان آمریکایی که سبب مرگ سربازان پاکستانی شده آنها مجازات نماید.

تمام مسایلی که برشمردیم درواقع خبرهای خوبی نیست بلکه این موضع گیریها،علایم شکست را درمبارزه با تروریزم نشان مید هد بخصوص اینکه شروط واصول مذاکرات قربانی شود. می بینیم که باطالبان مذاکره می شود اما بحث ازشروط مذاکرات دربین نیست آمریکاییها نگفته است که درجریان ده ما گفتگو با طالبان ،شروط مذاکرات به آنها قبو لانده شده است بلکه اخبار درز یافته به بیرون نشان می دهد که طالبان شروط ودیدگاه های خودرا قبولانده است.

گفتگوهای بدون قید و شرط بنفع تروریزم است قبولاندن اصول، مثل قانون اساسی،رعایت حقوق زنان ،حقوق اقلیتها،دموکراسی وآزادی، و.. بمفهوم تغییر درماهیت است کسیکه تمام قوانین واصول را بپذیرد دیگر او طالب نیست.نگرانیها ی زیادی وجود دارد رفع نگرانیها با نظارت یک مرجع معتبرازروند مذاکرات ممکن است.اینها درمجموع پیچیدگیهای صلح افغانستان شمرده می شود درک آن درشرایط  حاضربسیار سخت است.همه دربرابر این سئوال قرارگرفته که کشور به کدام سمت درحرکت است وسرنوشت مردم بیگناه چه خواهد شد؟