نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

فازاول درمصالحه

فازاول درمصالحه

 

مولفه های مصالحه درافغانستان به چهارعامل داخلی منطقه ای وبین المللی برمی گردد.شناخت عوامل جستجوگرصلح برا ی ما مهم است.دوعامل داخلی مصالحه درفازاول یکی طالبان ودیگری حکومت افغانستان اند .بازیگران منطقه ای صلح، پاکستان کشورهای عربی، آسیای میانه، ایران وهند هستند که درکنارعوامل بین المللی صلح قراردارند.طالبان به دوبخش جنگی فعال وغیرجنگی منفعل، تقسیم شده اند.شبکه حقانی وشورای کویته فعال ترین گروهای هستند که اوضاع جنگ را درکشورمدیریت می کنند این دوگروه درمیدانهای جنگ ازپیچیده ترین،روشهای استخباراتی ،برا کوبیدن هدف شان  استفاده کرده اند گزارشهای تایید شده داریم که آنها دراین جنگ ازتصاویرپورن ،نیزاستفاده کرده اند.

 

میدان بسیارمستحکم  وحفاظت شده بسشن درولایت هلمند که درآن شاه زاده ای انگلیسی پرینس هری مستقربود،مورد حمله گروهای جنگ طلب طالبان قرارگرفت این اتفاق دوماه پیش ،موجب حیرت تحلیل گران امنیتی ونظامی قرارگرفتند دراین حمله شش هواپیمایی جنگی مستقردرپایگاه ،همراه با مخازن بزرگی ازسوخت ودگرتجهیزات نظامی،به آتش کشیده شد وخسارات بسیارهنگفتی درحد دوصد ملیون دالر،به پایگاه وارد گردید.کارشناسان آمریکایی بعد ها به وضوح اعلام داشتند که شبکه حقانی مسئول این عملیات بوده است.گروه جنگ طلب طالبان باچنین عملیاتی، نشان می دهند که با هدایت قوی ترین استخبارات واطلاعات کارهای شان رابه پیش می برد.ناف این گروه به ناف استخبارات بسته شده است وهرگزنشانه های ازاستیصال جنگ دروجود آنها دیده نمی شوند برخی تحلیل گران گفته اند که فرماندهان زیادی ازگروه طالبان درمیدانهای جنگ ،روی گردان ازجنگ وادامه منازعه هستند این حرف که فارین پالیسی به آن اشاره کرده است، تاحدی درست است ولی مدیریت ورهبری جنگ با این فرماندهان نستند تصمیم گیری جنگ به دست زعامت طالبان مستقردرپاکستان واستخبارات می باشند تازمانیکه رهبری طالبان واستخبارات بن بست جنگ را قبول نکنند، بدون تردید آنها به جنگهای بیرحمانه وخونین شان ادامه می دهند.

 

بخش دوم ازطالبان که ما ازآنها به نام طالبان صلح طلب وغیرجنگی نام می بریم ،تاثیرات دراوضاع سیاسی ونظامی ندارند.ازسال2009 اصولا پایه های فازاول، مذاکرات ومصالحه  با این گروه گذاشته شد ابتداء مذاکرات با نفردوم درشورای کویته وتیم ملاغنی برادر،راه اندازی شد.حکومت افغانستان بصورت محرمانه باگروه ملاغنی برادر، وارد مذاکرات پنهانی گردید وگفته می شد که سیرگفتگوها به درستی پیش می رود.اما درسال 2010 استخبارات پاکستان جریان مصالحه با تیم ملاغنی برادررا به شدت سرکوب کرد.برخورد بسیارسخت استخبارات پاکستان برملاء می کند که ملاغنی برادروهمراه هان شان،بدون مشوره با پاکستان وارد میدان مذاکره باحکومت افغانستان شده اند.تصاویرکه اززندان پاکستان به بیرون درز کرده است نشان می دهد که ملابرادربه جرم راه انداختن مذاکره باحکومت افغانستان،چه روزها وشکنجه های سختی را پشت سرگذرانده است دراین تصاویروی مرد لاغری رانشان می دهد که با چشمان بسته با پارچه کثیف درحالیکه مامورین دستهای وی را گرفته درحال راه رفتن است.افغانستان بسیارتلاش کرد که وی وهمراهانش را  اززندان آزاد نماید اما موفق نشد.درحال حاضر،ملاغنی برادربا همراهانش درزندان پاکستان بسرمی برند.

 

گروه دوم درسال 2011 به رهبری ملا آغا معتصم وارد مذاکرات با حکومت افغانستان گردید.وی نیزازسوی استخبارات پاکستان تحت تعقیب قرارگرفت وگفته شد که درنیمه دوم سال2011 ازیک حمله ازسوی طالبان جان بسلامت برد وی دراین حمله، زخمی و دربیمارستانهای افغانستان،تحت معالجه قرارگرفت. او درحال حاضردرکشورترکیه زندگی می کند معتصم نیزازرهبران مهم طالبان است وتعدادازفرماندهان میدان جنگ را با خود داشت که آنها نیزتوسط استخبارات پاکستان کشته شدند. ملا اسماعیل درابتداء سال 2012 با بیست پنج نفر ازفرماندهان طالبان که به صف طالبان غیرجنگی وارد شده بود،کشته شدند.افغانستان می خواست که جریان مصالحه را بااین مهره درریاض ویا استانبول دنبال نماید زیرا حکومت کابل باجریان مذاکره آمریکا،آلمان وقطربا تیم طیب آغا که گفته می شد ازسوی طالبان،مامورمذاکره است،مخالف بود حکومت کابل فکرمی کرد که مذاکرات قطر،بدون هماهنگی افغانستان راه انداخته شده ونسبت به آن مشکوک وبدبین بود.کابل سفیرخود آقای خالدذکریا رابه رسم اعتراض ازقطربه کابل فراخواند اما این مساله کم کم حل شد وزیرخارجه افغانستان به قطررفت وقرارشد نمایندگی قطردرکابل افتتاح شود که تاکنون این کارانجام نشده است.درحال حاضربه نظرمی رسد هرسه گروه مذاکره کننده ،تبدیل به مهره های سوخته شده اند ومذاکرات افغانستان باتیم ملاغنی برادر،گروه آغا معتصم وتیم طیب آقا،بجای نمی رسد حکومت کابل با تیم طیب آقا وارد گفتگو نشد اما بسیارعلاقمند بود که با این گروه وارد مذاکرات شود.درماه مارچ 2012 مذاکرات طالبان با آمریکا قطروالمان قطع شد طالبان ادامه گفتگوها رابی فایده دانست وآن را قطع کرد.

 

حکومت افغانستان درمذاکرات خود به این دلایلی ناکام ماند: اولا طرفهای را که برای گفتگو شناسایی کرده بود،آنها توانی مقابله با سیاست های استخباراتی پاکستان را نداشتند.مصالحه با مجموعه های طالبان مخالف جنگ نمی توانستند درخاک پاکستان جدایی  ازپاکستان،انجام شود این کاربا خرد سیاسی ارتباطی نداشت .درثانی حکومت افغانستان  درمورد مذاکرات به یک وفاق ملی دست نیافته است گروهای زیادی هستند که این نحو مذاکرات ومصالحه با طالبان را مشت درتاریکی کوبیدن می دانند مذاکرات درسایه ودرتاریکی به ضررافغانستان تمام شد زیرا به همین علت رییس شورا عالی صلح استاد ربانی را ازدست داد ودریک مورد، نتیجه گفتگودرتاریکی این شد که دکان داری، ازکویته وارد مذاکره شد،با گرفتن یک مبلغ پولی ازحکومت افغانستان، نا پدید شد تمام اینها ،مایه شرم ساری وسرشکسته گی حکومت افغانستان گردیده است .حکومت درمذاکرات صلح اتفاق نظرووحدت ملی را ازدست داده است. امروزعمده ترین جریانات سیاسی،جامعه مدنی وجامعه زنان، با روند مذاکرات حکومت مخالف هستند.عواملی داخلی مصالحه طالبان وحکومت افغانستان،با این چالشها وگرفتاریها،روبروهستند.طالبان به دودسته جنگی فعال وغیرجنگی پسیف ،تقسیم شده اند حکومت افغانستان ،مجموعه ای مذاکراتش با مهره های آسیب پذیروسوخته انجام شده است گفتگوها درتاریکی سبب گردید که حکومت افغانستان با دشواریهای زیادی روبروگردد.مخالفان سیاسی حکومت وجامعه مدنی با مصالحه حکومت نظرمثبتی ندارند.

 

ازعواملی داخلی که بگذریم درسطح منطقه نیزمذاکرات صلح چندان اقبالی ندارد کشورهای عربی به دلیل گرفتاریهای بهارعربی وجنگهای ویران گردرسوریه ،تمایلی برای روی آوردن به مساله افغانستان ندارند.کشورهای همسایه افغانستان آسیایی میانه،جمهوری اسلامی ایران ،موقف صریح درمورد مذاکرات ندارندزیراکه ماهیت گفتگوها برای شان تعریف شده نیست.پاکستان وهندوستان دوکشوررقیب،با استراتژیهای جدا گانه حوادث افغانستان را دنبال می کنند.استراتژی هند به نقطه متمرکزشده که درکابل حکومتی روی کارباشد که باهند دشمنی نداشته باشد وبه منافع هند صدمه ای وارد نکند هند بسیارعلاقمند است که پیمان استراتژیک با افغانستان،تاثیرات مثبت وسازنده درمناسبات دوکشورداشته باشد.استراتژی پاکستان به دلیل دشمنی تاریخی با هندوستان، ایجاد دولتی درکابل است که دشمن هند باشد طالبان بهترین گزینه ای مورد قبول استخبارات است.دریک مورد طالبان کارهای را انجام داد که بالاترین میزان نفرت با هندوستان را نشان داد آنها مجسمه های بودا را که درآیین بودیزم مقدس است،با خاک یک سان کرد به دنبال آن هزاران گاورا که حیوان پاک ومقدس درآیین هندو است را ذبح کردند تمام این برنامه ها،حساب شده وطراحی شده بود وهدف این بود که اوج نفرت کابل با دهلی را نشان دهد.استخبارات یک چنین چیزی را می خواهد به همین دلیل است که به امید بازگشت طالبان به قدرت،شبکه های تروریستی وجنگ طلب طالبان را حمایت می کنند.

 

غرب وآمریکا که درجنگ با تروریزم درافغانستان،هزاران سرباز را ازدست داده اند وملیاردها دالرخساره راقبول کرده اند وطولانی ترین جنگ  تاریخ را تجربه می کنند،درآستانه ای خروج ازافغانستان قرارگرفته اند ناتو ازافغانستان خارج می شود.معاونان دوکاندید رییس جمهورآمریکا دریگ مناظره ای تلویزیونی دشواربه مساله افغانستان پرداختند ضمن اینکه هرکدام درمورد سیاست هم دیگر،به شدت معترض بود اما درمواردی وحدت نظرداشتند نیروهای آمریکا ازافغانستان درموقع وزمانش خارج شوند ودیگراینکه صلح درافغانستا عملی شود اما چه گونه صلح وثبات عملی می شود دراین مورد هردومعاون، توضیحات لازم ارایه نکردند.قراین نشان می دهد که پاکستان تاحدی زیادی درمساله افغانستان،با آمریکا مشوره های جدی داشته است پاکستانیها به دلیل اینکه بازسازی اعتماد درمناسباتش با آمریکا داشته وپولهای که گیلانی ویران کرده بود ،را دوباره ترمیم کرده اند درمورد افغانستان ممکن است به توافقات مهمی دست یابند که خاطرآمریکا را پس ازسال 2014 راحت نماید. برای آمریکا حمله به منافع شان وحوزه امنیتی مهم است.

 

 پاکستان ازسوی طالبان می تواند، این ضمانتهارا به آمریکا بدهد که طالبان دیگر،القاعده را پناه نمی دهند ودیگراینکه هرگزمنافع آمریکا وغرب را  درهیچ جای،مورد حمله قرارنمی دهند.ضمانت دراین دومورد برای آمریکا کافی است که زمام امورطالبان را دراخیتارپاکستان قراردهد وبا پاکستانیها مشوره های مهمی درمورد طالبان وافغانستان داشته باشد پاکستان دراین صورت باید به غرب وآمریکا گرانتی به سپارد که طالبان دست نشانده پاکستان مزاحمت های خطرناک برای هند ایجاد نمی کنند البته قبول کردن این مسایل وتعهدات برای پاکستان خیلی سخت است ولی گامهای حداقلی برای کنترل اوضاع پس ازسال 2014 می تواند برای پاکستان باشد.رهبران افغانستان دلایلی سردی روابطش تاحدی توجیه شده است آنها می دانند که آمریکا با پاکستانیها،چه می کنند دلیل ناراحتیهای رییس جمهورکرزی را باید درهمین جاها جستجو کرد.مصالحه حکومت افغانستان با طالبان، با این توضیحات به چالش روبروشده است.

فازدوم مصالحه مطلب دیگری است که درمقاله بعدی به آن خواهیم پرداخت.

روزدوم سمینارعلمی غیرمتمرکزسازی..

روزدوم سمینارعلمی غیرمتمرکزسازی..

 

جبهه ملی دومین روزازسمینارعلمی غیرمتمرکزسازی رابا موفقیت برگزارکرد.این سمیناردوروزه با مدیریت وبرنامه ریزی دکترسردارمحمد رحیمی وهمکاران شان درکمیته برگزاری آقای فیض الله ذکی سخنگوی جبهه ملی وکاظم جان دستیاراحمد ضیا مسعود رییس جبهه ملی ودیگر اعضای کمیسیون،برای دو روزتدویریافته بود.روزدوم سمینار،تماما  بابحثها اکادمیک گذشت، سخنرانان مطالب شان را بصورت علمی وتحقیقی ارایه کردند.چالشهای امنیتی،مساله مشارکت اقوام درساختارسیاسی،مساله مذاکره باطالبان،ونظرات حزب افغان ملت توسط آقای پشتون یار،مساله انتخابات ازعمده تریم مسایلی بود که سخنرانان به آنها پرداختند.

 

امرالله صالح عضوهیئت رهبری جبهه ملی سخنرانی خود را تماما اختصاص به مسایل امنیتی داده بود وی با بیان قوی وروشن نظرات خود را درمورد چالشهای امنیتی طی مقاله ای درهجده هزارکلمه ارایه داشت.دربخش سئوالات نیزایشان به صورت مبسوط  سخن گفت آقای صالح به دلیل اینکه رییس امنیت ملی افغانستان بود،تجربیان واطلاعات لازم ازاوضاع امنیتی کشوردارد وی با موفقیت به پرسشها،پاسخ می داد وی دریک مورد گفت: حکومت افغانستان بزرگترین مشکلی که دارد تعریف مشخص وروشنی ازدشمن ندارد ایشان به این مساله اشاره کرد که تاجیکستان ضعیف ترین کشوردرآسیای میانه برای امنیت خود یک دشمن فرضی دارد وآن تبعه افغانستان با لباس افغانی عمامه،چپن است به همین اساس است که تمام مردم درنوارمرزی با افغانستان با حکومت همکاری می کنند واین همکاری به سود حکومت تاجیکستان وبدون هزینه است.آقای صالح با انتقاد ازحکومت افغانستان وبا ذکرمثال تاجیکستان به این نکته تاکید داشت که دولت افغانستان دشمن فرضی برای خود ندارد وافکارمردم را نتوانسته است بسیج نماید که مردم بدانند که کیها دشمنان شان هستند.

 

نکته قابل بحث درسخنان آقای صالح این است که ایشان مثال تاجیکستان را به درستی یاد آورشد هرکشوری برای مردم خود تعریف ازدوست ودشمن دارد.افغانستان درسیاست خارجی خود یک چنین دسته بندی ندارد مردم تاجیکستان می داند که تبعه ای افغانستان امنیت ملی شان را تهدید می کند حکومت پاکستان دشمنان فرضی وواقعی خود هندوستان را تعریف کرده است.هند هم برای مردم خود گفته است که پاکستان وکشمیرتحت سلطه پاکستان دشمنان شان می باشند.افغانستان هرگزاین دسته بندی را ندارد به همین دلیل است که هم با هند پیمان استراتژیک امضا کرده وحالا می خواهد همان پیمان را با پاکستان امضا نماید.حکومت افغانستان با غرب وآمریکا اسنادراهبردی استراتژیک امضا کرده وهمین سند را با چین کشوررقیب غرب نیزامضا کرده است .درمقیاس داخلی نیزحکومت افغانستان تاهنوزهرگزنگفته است که طالبان تروریست دشمن شان هستند. مردم نمی دانند که طالبان تروریست برادران شان هستند ویا دشمنان شان.آقای صالح به مورد قابل تامل اشاره کرد حکومت افغانستان دشمنان فرضی برا ی خود تعریف نکرده است .افغانستان حتی دشمنان واقعی وقابل درک خودرا نیزکتمان کرده است ودرخیلی ازموارد برخلاف اعتقادات عامه مردم ،تروریستهای طالب را برادرگفته است.

 

حوالی ساعت یازده قبل ازظهرچانس سخنرانی برای من داده شد.موضوع صحبت من دراول مصالحه تعیین شده بود اما هنگام سخنرانی بمن گفته شد که درمورد شفافیت انتخابات حرف بزنم.مصالحه وانتخابات دوموضوع بسیارمهم ومتفاوت بود من دلیل مساله را ندانستم که چرا دوپیشنهاد مختلف درمورد متن سخنان من داده شده بهرحال بشترین صحبتهای من درمورد مصالحه اختصاص داشت وگفتم که موضوع مصالحه ازجانب حکومت،اقدام ناقص،غیرشفاف وگام برداشتن درتاریکی است مصالحه حکومت فاقد پشتوانه ملی وسیاسی است.کشورهای منطقه ازجمله استخبارات پاکستان طرف دار مصالحه وحل مساله افغانستان نیست وبن بست جنگ را قبول ندارد ومی خواهد درکابل حکومتی روی کارآید که دشمن هند باشد.درگذشته نیزطالبان با حمایت پاکستان بت های بامیان را منفجرکرد طالبان به دلیل اینکه قلب مردم هند را خون نمایند هزاران گاوراکه یک حیوان مقدس درهند است را با انفجارمجسمه های بامیان،ذبح کردند.پیامد تعرض وبی حرمتی به مقدسات بودائیان سبب گردیده که امروزهزاران مسلمان توسط بودائیان کشته می شوند.دراین سخنرانی به سه نظریه امارت اسلامی،نظام متمرکزریاستی،ونظام پارلمانی نیزاشاره داشتم.

 

 البته تفسیربشترمطالب مورد نظردرمقاله روزاول" سمینارعلمی غیرمتمرکزسازی"درنوشته  پیشین مطرح شده وهفته گذشته مقاله ای تحت عنوان "سه فکرسیاسی"به چاپ رسیده است وبه همین دلیل به جزئیات نیم ساعت گفتگوی خود دراین مقاله نمی پردازم.درپایان صحبت ها اولین سئوال ازسوی استاد محقق عضوی شورای رهبری جبهه ملی مطرح شد و به دنبال آن چندین سئوال درارتباط با مصالحه که موضوع سخنرانی من بود، ازسوی اعضای سمینارعنوان شد که باید به همه آنها پاسخ می دادم بخش انتخابات را معاون فیفا پاسخ داد.ایشان سخنرانی اش تماما اختصاص یافته بود به مساله انتخابات.دربعد ظهرامروزفرصت اینکه به سئوالات پاسخ بگویم نداشتم.سئوال استادمحقق عضوشورای رهبری جبهه ملی، قابل تامل است.وی دراین پرسش مطرح کرد که: جنگ افغانستان باید یک راه حل سیاسی داشته باشد واینکه صلح به بن بست رسیده باشد ومذاکرات حکومت با مهره های سوخته ودرتاریکی صورت گرفته است،مشکل افغانستان چندین برابرمی شود. استاد محقق رهبرحزب وحدت اسلامی مردم افغانستان گفت: درگفتگو با مقامات سازمان ملل چنین استنباط می شود که سازمان ملل می خواهد گفتگوهای صلح جامع با مشارکت احزاب سیاسی،جامعه مدنی،جامعه زنان،حکومت افغانستان،باطالبان راه اندزی شود آیا باچنین ترکیبی فکرنمی کنید پروسه صلح به هدف مطلوبی برسد؟.

 

 این سئوال تازه وجدی است.حقیقتا بحران افغانستان مایه نگرانی شدیدی جامعه افغانستان شده است.گروه بین المللی بحران نیزدرآخرین گزارشی خود حتی سخن ازسرنگونی حکومت افغانستان،جنگهای داخلی دهه ای نود،بازگشت طالبان داشته است.استاد محقق رییس کمیسیون عدلی وقضایی مجلس نمایندگان،پرسش اساسی را مطرح کرد.حکومت افغانستان ازسال2009 که جریان صلح را آغازکرد، هرگزازنقش سازمان ملل سخن نگفته است وحتی درهیچ یک ازنشستهای صلح دربرلین قطر،سخن ازحضورنماینده سازمان ملل درمذاکرات صلح نبوده است.دولتهای اروپایی ،آمریکا وحکومتهای کابل واسلام آباد درهیچ جای نگفته اند که سازمان ملل درمذاکرات صلح باید شرکت داشته باشد این برای اولین باری بود که استادمحقق درکنفرانس علمی غیرمتمرکزسازی،چنین سئوال مهمی را ازمن داشت.نقش سازمان ملل می تواند نقطه توافق وتجمع همه ای طرفهای درگیردربحران باشد.دربن اول 2001 سازمان ملل نقش مهمی درحل بحران وتوافق احزاب سیاسی داشت اگرسازمان ملل وارد مذاکرات شود وکشورهای تاثیرگذارازنقش آن ،حمایت نمایند.حکومت افغانستان احزاب سیاسی جامعه مدنی،درمذاکرات صلح شرکت داشته باشند کشورهای منطقه بخصوص پاکستان الزاما ازجریان صلح زیرنظرسازمان ملل حمایت نماید بدون تردید صلح افغانستان ازبن بست کنونی خارج می شود وفصل تازه ای دربحران افغانستان ،گشوده می شود اما این مساله هنوزبصورت رسمی اعلام نشده است پیش شرطهای نقش سازمان ملل همان های است که بیان شد.جامعه جهانی ،کشورهای همسایه افغانستان،احزاب سیاسی داخل کشورهمراه با حکومت افغانستان،حامی چنین مذاکراتی باشند دراین صورت نتایج سودمندی ازمذاکرات صلح بدست می یاید.

 

آقای فیض الله ذکی نیزدرنشست امروزی، موضوع سخنرانی خود را اختصاص داده بود به مساله صلح ،ایشان گفت: موضوع صحبتهای من با سخنرانی استاد ناطقی دردوجهت وزاویه مطرح می شود.آقای ذکی درمورد صلح به این نکته تاکید داشت که همه طرفها صلح را می خواهند وی دریک مورد گفت: حتی طالبان هم صلح را می خواهند اما چه گونه؟ آقای ذکی صلح مورد نظرطالبان را به این صورت شرح داد که آنها می گویند ما می یاییم صلح را برقرارمی کنیم وکاری بشما نداریم بروید درخانه های تان بنشینید.البته این برداشت آقای ذکی که طالبان کاری به رهبران سیاسی افغانستان مثل جنرال دوستم ،استاد محقق واحمد ضیاء مسعود امرالله صالح و.. نداشته باشند،قابل درک نیست.آقای ذکی با این استدلال که صلح را همه می خواهند،می خواست نشان دهد که جریان صلح به یک نتیجه می رسد اما برای بیان آن فرصت استدلالهای بشتری نداشت.آقای شرق نویسنده وروشنفکر،صالح محمد ریگستانی وکیل پیشین پارلمان نیزازسخنرانان کنفرانس علمی غیرمتمرکزسازی بودند.آقای شرق به محرومیتهای تاریخی اقوام اشاره داشت واین نتیجه را گرفت که اقوام افغانستان،ازسوی تبارخاصی مورد بیرحمی قرارگرفته وحقوق شان همواره تضییع شده است وی برای اثبات گفته های خود به سخنان طاهربدخشی به حل عادلانه مساله اقوام اشاره داشت آقای شرق درمورد مخالفتهای شدید با نام دانشگاه بنام استاد ربانی گفت: این مساله نشانه ای ازبی عدالتی وتبعیض درافغانستان است درحالیکه ده ها جاده بنام افراد، نام گذاری شده اما درمورد نام دانشگاه بنام استاد ربانی مخالفت می شود.

 

آقای ریگستانی سخنان سود مندی درمورد قانون انتخابات داشت وی سیرتاریخی قوانین انتخابات درپارلمان افغانستان را، با دقت مورد بحث قرارداد وی قانون انتخابات را پس ازقانون اساسی مهم ترین قانون اعلام داشت.آقای ریگستانی ازبی توجهی که درمورد قانون انتخابات ازسوی پارلمان وحکومت صورت گرفته است به شدت ناراضی بود ودلیل استعفا خود را ازپارلمان بی اهمیت دانستن قانون انتخابات درپارلمان کشور،دانست. آقای ریگستانی درنهایت امرطرح تهیه شده ازسوی فیفا را مورد تایید قرارداد وگفت درمیان چندین  پیشنهاد طرح فیفا با تغییرات اندک، بهترین است.نشست روز دوم با حضورهمه رهبران جبهه ملی وجمع بندی توسط استاد محقق عضوشورای رهبری امرالله صالح وبا سخنرانی مختصراحمد ضیاء مسعود رییس جبهه ملی وسپاس تشکرداکترسردارمحمد رحیمی وفیض الله ذکی ازشرکت کننده گان "سمینارعلمی غیرمرتمرکزسازی" به پایان رسید.

سمینارعلمی تمرکززدایی

سمینارعلمی تمرکززدایی

 

جبهه ملی افغانستان درآستانه اولین سالگرد تاسیس برای بیان دیدگاه های خود،سیمنارعلمی تمرکززدایی رادرهتل انترکانتیننتال،برگزارکرد.سمیناردوروزه است شخصیتهای آکادمیک،صاحب نظران،نویسندگان افغانی دراین سمیناردعوت شده اند.روزاول سمیناراختصاص داشت به سخنرانیهای رهبران جبهه ملی وبعد ازظهرپنج شنبه بحثهای اکادمیک دربخشهای مختلف آغازشد.موضوعات متنوع دراین سمینارموردبحث وگفتگوقرارمی گیرد:نظام پارلمانی وصدارتی، اقتصاد مرتمرکزوغیرمتمرکز،مساله دموکراسی،ساختارمتمرکزقدرت،انتخابات،مصالحه ودیگرموضوعات مرتبط به مولفه های اساسی کشوردراین نشست اکادمیک دوروزه به بحث گرفته می شود.

 

 دراغازکنفرانس احمد ضیاء مسعود رییس جبهه ملی افغانستان به نکات مهمی ازبرنامه های سمینارپرداخت وی دریک مورد گفت: نظام متمرکزدرافغانستان ایجادچالش کرده.وی همه مشکلات جاری راناشی ازساختاردانسته وگفت: این نظام به ضررمردم افغانستان است ونظام سیاسی درافغانستان باید تغییرنماید.یکی ازاصول مندرج درمانفیست جبهه ملی افغانستان تغییرنظام ریاستی به نظام پارلمانی وصدارتی است امریکه امروزرییس جبهه ملی روی آن تاکید داشت.استاد محقق عضو شورای رهبری جبهه ملی نیزطی سخنانی به تمرکززدایی اشاره کرد.وی گفت: ریشه فساد درنظام متمرکزوریاستی می باشد.استاد محقق رهبرحزب وحدت مردم افغانستان مثال های را برای دیدگاه های خود مطرح نمود وی دریک مورد اشاره به قراردادها داشت وگفت: آمریکاییها گفته اند: که ما درقراردادها،طرف افغانی داشتیم ما با ساکنان کرات دیگربرای افغانستان نمی توانستیم قرارداد داشته باشیم قراردادهای ما باطرف افغانی وابسته به مقامات دولتی ویا دوستان واقارب آنها صورت گرفته است.وی برای تبیین فساد درحکومت بصورت مشخص گفت: قرارداد صد ملیون دالری با طرف افغانی وابسته به حکومت منعقد شده طرف افغانی قرارداد صدملیونی دالری خود را به چندین شرکت افغانی دیگر ،معامله کرده به این صورت آنچه که درمیدان وصحنه، عملی واجرایی شده تنها ده ملیون دالرازصدملیون دالراست. براساس این تحلیل نود ملیون دالرازاموال اختصاص یافته به مردم افغانستان توسط مقامات حکومتی ویا اقارب آنها دوزدیده شده است.ایشان دریک مورد به داستان تاریخی حضرت موسی (ع) که از زاغ خواسته بود زیباترین پرونده را شناسایی کرده وبیاورد.زا غ با گشت گذار زیاد هیچ پرنده زیباترازجوجه های تازه ازتخم خارج شده به نظرش نیامد یکی ازجوجه هایش نزد حضرت موسی آورد وگفت:من زیباتر ازاین را پیدا نکردم واین جوجه تازه خارج شده ازتخم وموی درنیاورده ،زیباترین است ایشان گفت: حکومت درهمه جاه زیباترازافراد واقارب خود ندارد وطرف قراردادها همان ها هستند.

 

حاجی امان خیری عضودیگرشورای رهبری جبهه ملی نیزبه مسایل گسترده فساد وغارت درحکومت رییس جمهورکرزی اشاره داشت وی راه حل این مصیبت را ساختارغیرمتمرکزقدرت درافغانستان دانست.نظام غیرمتمرکز،پارلمانی خواست اصلی جبهه ملی افغانستان است.جنرال دوستم رهبر جنبش ملی اسلامی افغانستان،درپیام خود به دیدگاه مشابه رهبران حاضردرنشست امروزرا ،عنوان کرد وی دریک مورد گفت:انحصارقدرت باید برداشته شود.نظام سیاسی افغانستان به نظام پارلمانی وصدارتی تغییرنماید.دیدگاه جبهه ملی درمورد ساختارقدرت برخواسته ازیک فکرسیاسی متفاوت با فکرطالبانی است که خواهان امارت اسلامی درکشورمی باشد.فکرجبهه ملی با اندیشه نظام متمرکزریاستی نیزمتفاوت است.درفضای سیاسی افغانستان سه فکرمتضاد وجود دارد که اصولا فضای جامعه را تسخیرکرده است.فکرطالبانی که برای تطبیق آن طالبان ازهیچ جنایتی دریغ نمی کنند.آنها مسافران را سربریده وکودک دوازساله مردم را گردن زده وبعد گفته اند که ما این کودک را به این دلیل سربریده ایم که برادرش پولیس درحکومت افغانستان است.امارت اسلامی ایده فکری است که طالبان برای اجرایی آن مرتکب هزاران جنایت شده اند وهیچ باکی ازادامه تبهکاری ندارند آنها این همه جنایت را براساس یک فکرانجام می دهند وبرای پیشبرد آن به خشونت وبیرحمی بی نظیری روی آورده اند.تفاوتی دربیرحمی بین طالبان افغانی وپاکستانی نیست امروزخبرگزاریها ازیک جنایت درپاکستان منطقه سوات خبرداد.طالبان مسلح پاکستانی یک دخترچهارده ساله بنام ملالی یوسف زی را به ضرب گلوله ازپای درآورد جرم این دخترمعصوم تبلیغات علیه طالبان دانسته شده ملا احسان الله احسان سخنگوی طالبان پاکستان مسئولیت این حمله را به دوش گرفته است.

 

فکردوم نظام ریاستی ومتمرکزاست رییس جمهورکرزی وتیم حاکم دنبال این نظریه وایده می باشد.آنها متاسفانه درارک این گونه تحلیل دارند که فکرغیرمتمرکز نظام پارلمانی وصدارتی ،تجزیه افغانستان را درپی دارد تیم حاکم طرف داران اندیشه ساختارغیرمتمرکزرا به یک معنی تجزیه طلب می داند.فکردوم قرابت های زیادی با فکراول می تواند داشته باشد زیرا اندیشه طالبانی نیزتاکید به سنترالیزم وحشتاک قدرت درافغانستان دارد.فکراول ودوم درنظام متمرکزریاستی ،یکی ویگانه می اندیشند.فکرسوم نظام پارلمانی وصدارتی است مالکان این نظردرواقع دو ایتلاف ملی هستند.جبهه ملی که پارسال اعلام موجودیت کرد وایتلاف ملی به رهبری دکتورعبدالله که درانتخابات، اندیشه نظام پارلمانی رابا شعارتغییروامید،آغازکرد،درواقع ازمالکان فکرسوم درکنارجبهه ملی می باشد.

 

سمینارعلمی تمرکززدایی امروزدرهتل معروف کابل برای تبیین وتشریح نظرات جبهه ملی،دایرگردید.شرکت کننده گان ازداخل وخارج کشورطی سخنرانیها وارایه مقالات،اندیشه سوم را به نقد وابرام گرفتند.جالب این است که دراین فضای علمی واکادمیک،درکنارفکرغیرمتمرکز،بصورت مقایسه ای اندیشه ای نظام متمرکزنیزپرداخته شد.قربان حقجورییس اطاقهای تجارت افغانستان،ازجمله سخنرانان بود که بصورت مقایسه ای اقتصاد متمرکزوغیرمتمرکزرا مطرح کرد وی به خوبیها ونقایص هردونوع اقتصاد متمرکزوغیرمتمرکز،اشارات مبسوطی داشت آقای حقجوترجیحات به نفع هیچ یک ازساختارمتمرکزوغیرمتمرکزاقتصاد،نداشت ولی آقای آذرخش حافظی با استدلالهای استواربه حمایت ازاقتصاد بازارآزاد وساختارغیرمتمرکزاقتصادی پرداخت آقای حافظی که صاحب نظردراموراقتصاد است به ا ین مساله نیزتاکید داشت که تیوریهای اقتصاد بازارآزد وتمرکززدایی با ید با شرایط بومی کشورتطابق داشته باشد وی تاکید به اقتصاد انطباقی ونه تطبیقی درکشورداشت.

 

علی امیری استاد دانشگاه محقق ونویسنده به مسایل توزیع قدرت،توزیع معرفت وتوزیع ثروت درنظام های سیاسی داشت وی بابیان اکادمیک این نتیجه را گرفت که درافغانستان توزیع قدرت که همان دموکراسی است درکناردیگرمولفه های توزیع معرفت وتوزیع ثروت،ناکام بوده است وی گفت: تجربه ده ساله این را ثابت ساخت که درکشوردموکراسی بمعنی واقعی وجود ندارد قدرت وثروت انباشه شده داریم نتیجه این تراکم وانباشته گی،فساد گسترده وریشه داردرجامعه است وایشان نظام غیرمتمرکزرا یک نوع عزیمت بسوی حداقلی ازدموکراسی دانست.سخنرانان خارجی سمیناراقایان نظیف الله شهرانی ازآمریکا وآقای دکترلعل زاد ازجرمی بود آنها ازطریق وید کنفرانس مقالات شان را برای شرکت کنندگان سمیناربه خوانش گرفتند.مصالحه ازدیگرموضوعاتی است که قراراست من درموردآن صحبت داشته باشم چهارچوب نظری مصالحه با طالبان ویابصورت عام صلح درافغانستان،به نظرمن درشرایط فعلی غیرعملی به نظرمی رسد زیرا مولفه های که درمصالحه دخیل است شرایط استقرارصلح را دشوارساخته است.طالبان،حکومت افغانستان،کشورهای منطقه وجامعه بین الملل،چهارعامل دخیل درپروسه صلح است.طالبان درحال حاضربه دودسته جنگی وغیرجنگی تقسیم شده اند واین واقعیت است اما بخش صلح طلب آن به شدت ازسوی استخبارات پاکستان سرکوب شده اند حکومت افغانستان درتلاشهای خود موفق نشد که با این بخش به توافقات دست یابد.تیم ملاغنی برادر،گروه ملامعتصم،وتیم مذاکره کننده طیب آقا، درواقع همان بخش صلح طلب طالبان هستند که به شدت سرکوب شده اند.

 

بخش جنگ طلب مثل شبکه حقانی وشورای کویته ناف شان به ناف استخبارات بسته اند.استخبارات پاکستان بن بست جنگ را درافغانستان قبول ندارد به همین دلیل گروه طالبان جنگ نیابتی خود را تازمان تشکیل حکومت ضد هندی درکابل ادامه می دهند منتقدان می گویند: حکومت رییس جمهورکرزی دنبال این گروه جنگ طلب است که ناف شان به استخبارات گره خورده است صلح بااین گروه به جای نمی رسد آنها دست حکومت افغانستان را قطع کرده اند وبجای مصلح تروریست برای اداره رییس جمهورکرزی فرستاده اند.حکومت افغانستان گذشته ازنداشتن طرف مطمئن درصلح،با مخالفان سیاسی خود نیزمشکل دارد جامعه مدنی وجامعه زنان واحزاب سیاسی می گویند: صلح مجهول برای ما قابل قبول نیست حکومت می خواهد درتاریکی وارد مذاکرات صلح شود.منطقه نیزدربحث صلح آنچنان متحد وعلاقمند نیست.پاکستان یکی ازکشورهای منطقه وتاثیرگذاردرامرصلح افغانستان موضع استخباراتی وجنگ استخباراتی دارد آنها طالبان را به اسارت گرفته وطالبان به نیابت ا زاستخبارات برای شکست حکومت افغانستان وناتومی جنگند.

 

کشورهای عربی مثل قطرکه فعال ترین است نیزتلاشهای مذبوحانه داشته.آمریکا وغرب نیزشرایطی برای گفتگودارد که بن بست کامل رسیده است.آمریکا می گوید:طالبان باید وضعیت وموقف خود درقبال القاعده را روشن نمایند وازآنها ببرند طالبان این مساله را قبول نکرده آنها خواهان آزادی زندانیان شان ازگوانتوناما هستند.این موضوعات است که مرا به این نتیجه رسانده که صلح درافغانستان درحال حاضربه چالش روبرو شده اینها رئوس مطالبی است که فردا درسمینارعلمی مطرح خواهم کرد.بدبختانه فردا اعلام می کنم که صلح درافغانستان هم به دلایلی داخلی وهم به دلایلی منطقه ای وهم بلحاظ شرایط بین المللی به بن رسیده است.

برخورد تمدنها

برخورد تمدنها

 

دوکامنت درفیسبوک بین من وآرمان رد بدل شد.این دومتن را برای خوانندگان نرگس عجالتا تقدیم می کنم احتمالا اگرآتش بس بین من وآرمان صورت نگرفت ادامه این بحث هارا نیزحضور خوانندگان نرگس ارائه خواهیم کرد.


جناب آقای آرمان کامنت آخرشما نشانه ای ازیک جمع بندی گفتگوها را نشان می دهد که من عمدتا موافقت خودرا با آن یافته های مشترک ازگفتگوی مان را، اعلام می کنم.اما درعین حال اشاره به این مسایل لازم است شما گفته اید که اصولا بافرهنگ غرب خصومتی ندارید اما غرب ویا سیاست مداران آن هم چنان با غیریت سازی وبرتری طلبی دربرابرشرق باورمنداست.کاریکه شرق نیز با تفکیک مسلم غیرمسلم به آن باوردارد.آموزه های دینی مسلمانان فرق زیادی بین کافرومسلمان قایل شده شمارساله های مراجع وتفسیرهای مالکان وصاحبان دین رانگاه کنید به خوبی غیریت سازی را درمی یابید.پس این جاده دوطرفه باید باشد.مثالی ازشکست تیوری خاتمی آورده اید که دراین ده سال پس ازطرح مساله گفتگو ها چه شد وچراغرب آن را به جدنگرفت.امااین نکته را باید فراموش نکنید خاتمی ازموضع یک رهبرسیاسی موضوع را عنوان کرد سیاست مداران پس ازخاتمی آن طرح را هرگزقبول نداشت وبیهوده گی آن را بارها اعلام کردند پس کی باید آن را پی گیری می کرد.من با چند تحلیل گر ایرانی صحبت داشتم آنها می گفتند: نظریه خاتمی ازموضع رییس جمهوری اسلامی مطرح گردید
وبا رفتن ایشان انقطاع پیش آمد وطرح ازجانب کسی درهیچ جای پی گیری نشد.سیاست های بعدی اگراستواربراستمرارطرح خاتمی ونه ضدیت با آن ،دنبال می شد،تاثیرات شگرفی درهمه عرصه ها ازجمله درخود تیوری گفتگو می گذاشت ووضعیت فعلی تقابل با پیامد های ناگوار پیش نمی آمد.انقطاع نظریه خاتمی زیان های زیادی وارد کرد.این طرح پنجره ای بسوی خیلی ازمسایل می توانیست باشد.آقای اخلاق به مساله غرب درافغانستان اشاره کرده است.من هم قبول دارم که غرب الویت منافع خودرا درنظردارد هرکسی همین گونه است اما درناکامی غرب وجنگ با تروریزم دوکشورافغانستان وپاکستان،گناه کاران اصلی هستند حکومت افغانستان با عملیات شبانه وروزانه ناتو به مخالفت برخواست وسرانجام موفق شد.پاکستان به تروریستها به عنوان یک سرمایه می نگیرد ومی خواهد درکابل حکومتی روی کارآید که دشمن هند باشد.افغانستان چوب لای چرخ ماشین جنگ با تروریزم گذاشت.مقامی ازناتوگفته بود ما بخاطرطالبان ازافغانستان نمی رویم ما می خواهیم ازدست رییس جمهورکزی خلاص شویم.شکست غرب درجنگ با تروریزم طالبانی معلول عوامی داخلی وپیرامونی است.مااگرحکومت مسئول وقانون می داشتیم ازشرایط وتسهیلات به نفع مردم می توانستیم استفاده نماییم.رنج های امروزوتهدیدات فردا بازگشت بخود ما دارد ونه ناتو وغرب.


اقای اخلاق با همت جناب ارمان وارد کفتکوی تمدنی شد.نوشته اقای ارمان فکر می کنم ماه کذشته به اشتراک کذاشته شده بود واین برونده نبستا کهنه را من بازکردم. من بخاطر اهانت بکتاش بصورت اتفاقی به ان برخوردم وخیلی خوشم امد .انجه که اقای ارمان مطرح کرده مورد قبول من وشما نیست .ایشان کفتکوی تمدنها را امر عبث،ابلهانه می داند ولی من وشما ان رایک ضرورت اجتناب نابذیر در زندکی انسانی .اقای اخلاق مشترکات فرا مرزی را ،حمل برسلطه تمدن غرب کرفته اید .کره را مثال تخلیه فرهنک بومی وتعبیه فرهنک غربی شمرده اید .من فکر می کنم اصولی است که اختصاص به نوع ادمی دارد وهیج جامعه ای مالکیت ان را ندارد .شعر سعدی برفراز درى سازمان ملل ملکیت انسانی دارد این درست است که سراینده ان سعدی شیرازی ایرانی بوده.کره ،جابان،روسیه،جین وهند.جوامع تخلیه شده نستند.هرکدام ارزشهای فرهنکی خود رادارند.کفتکوی که ماروی ان تاکید داریم دقیقا همین یافته های مشترک است واین مامول با خصومت وجدال تمدنها امکان ندارد .کفتکوی تمدنها درمان مصیبتها است واین مساله خرد مندانه است ونه ابلهانه.

 

جناب آقای آرمان سپاس ازشما من فکرمی کنم بااین وضع درجهان اسلام دشمنی برای غرب سراغ ندارید.هرآنچه علیه غرب دراین سوی وآنسوی عالم روی می دهد ازآن خود غربیها است.شما چهره های القاعده مثل اسامه بن لادن،ایمن الظواهری،انوراولاکی،کشمیری،خالد شیخ محمد،ابویحی اللیبی و.. را درواقع دست نشاند گان غرب می دانید که علیه غرب کشتارراه انداخته اندوبرج های دوقلو را باسه هزارانسان  غربی نابود کرده اند.این چه منطق وتوجیهی می تواند داشته باشد که غرب درحق خود یک چنین رفتاربیرحمانه داشته است.آقای آرمان این گونه انکار که درهیچ مرکزاکادمیک تایید نشده که شبکه القاعده درانهدام برجها نقش داشته ،باتیوری توطئه سازگاری دارد.حقیقت مساله این است که القاعده یک پدیده شیطانی با همه ای مشتقاتش که حتی کودک 12 ساله را بجرم اینکه برادرش عضوپولیس است را سربریده،ازمتن تفکرات وهابی وسلفی بدانید و مبنای کارشان، اندیشه ها وقرائتهای ابن تیمیه است دراین مورد تردید نداشته باشید.

شمادریک مورد گفته اید که صهیونیزم متفاوت ازیهود،بهتراست که محو شود.بیبینید.وقتیکه موضع گیری، ازیک ساختارایدلوژیک برای محوصهیونیزم ویا یهودیت،اعلام می شود این هما ترویج خشونت وویران گری است که با قرائت متساهل دینی که ما به آن اعتقاد داریم، سازگاری ندارد.

 به مثالهای که درکامنت پیشین اشاره کردم، توجه نکرده اید دلیل قضیه این است که شما موردی برخورد می کنید درحالیکه بحث ساماییل درمورد تمدنها یک بحث بافت خورده ومنسجم است.کشورهای با تمایزات فرهنگی وتمدنی خود دربرابرغرب تمدن ودانشی را خلق کرده که غرب غبطه آن را می خورد.مدیریت اقتصادی هند چین،جاپان وکره ظهورمجدد روسیه درعرصه قدرت آنهم با شتاب بی نظیر،همه نشانه های تردید ناپذیری است ازبشارت قدرتهای بزرگ با تمدنهای متفاوت. دست آوردهای آنها درسایه برخورد تمدن شان باغرب، بدست نیامده .غرب هرگزچنین چیزی را برای آنها نمی خواست واگربگویید که غرب وتمدن غرب آفریننده چنین دست آوردهای بوده دراین صورت،حملات بیرحمانه شما علیه غرب عاری ازمنطق می شود.شما لطفا به این نماد های ملموس وانکارناپذیر،توجه داشته باشید این ها را رسانه های غرب نیافریده وکسی تحت تاثیرآنها قرارنگرفته است.


 

 

آقای ارمان به نکات مهمی درنبرد تمدنها،اشاره کرده است.غرب نیم قرن پیش ازاین ،خونین ترین جنگهای بشری را پشت سرگذاشت.رازهمبستگی فعلی غرب با آنهمه خشونت تاریخی ،دانستنی است.گذار ازآن بیرحمی ونیل به آسایش کنونی،دلایلی دارد.غرب بامنی شرقی دروغ می گوید ولی دربافت درونی خود به لیبرال دموکراسی،باور دارد وصادق است.اهانت به مقدسات وآیینهای الهی تنها درمورد،آیین اسلام وپیامبر،نیست آنها درموردمسیح پیامبر خدا،ب

ی حرمتی بی پایانی داشته اند.کارتونها وفیلم های شان درقالب،اندیشه ای لیبرال دموکراسی توجیه شده است.محمد خاتمی این همبستگی نیرومند تمدنی رادرک کرده بود واین ابلهانه نیست.وی یک راه متفاوت ازهانتینگ تونگ را پیشنهاد کرد.گفتگوی تمدنها،راه ابلهانه نیست بلکه مقابله تمدنها با لبه های خونین، ابلهانه وجنون است.خاتمی می داند که درجنگ،قربانیان اصلی آن انسانهای ضعیف ودرمانده ازتکنولوژی ودانش اند وچرااولاد آدم هیزوم اتش جنگ شود.وی گفتگورا مطرح کرد واین حماقت نبود.شمامثالهای ازنبود تولیرانس درغرب مطرح کرده اید اما به یاد داشته باشید همین غرب وحشی دربرابر عظمت ملتهای دیگر با تفاوتهای فرهنگی مقهورشده است.شما روند مناسبات کشورهای مثل،ژاپن،چین کره و..درنظربگیرید.غرب درمقایسه با این منظومه ازکشورها،درعرصه های گوناگون،آنچنان کامیاب نیست.جهان اسلام برای به زانودرآوردن تمدن غرب دوراه بشترندارد راه القاعده،وراه گفتگوی تمدن راه سوم که کشورهای آسیای دوربرگزیده اند،ناشی از فضای مناسبات سالم باغرب است ویا بنوعی گفتگو تمدنی نانوشته وغیرمکتوب.البته این مطلب سری درازی دارد ولی باید اذعان نماییم نبرد تمدنها ودامن زدن به آن کارابلهانه است.

 

+++++++++++++++++++++++

 

من فکرمی کنم باذهنیت ازقبل طراحی شده،مشکل برطرف نمی شود شما بگونه ای صحنه را مهندسی کرده اید که گویا دراین جهان یاغرب ویا هیچ کسی درحالیکه این طوری نیست درکنارغرب،نظامهای قدرتمندی ایجاد شده که با فکروتمدن متفاوت ،زندگی شان را پیش می برند.من مثالهای را برای توضیح گفته هایم داشتم.چین کمونیست با تمدن خاص خود نظامی را ایجاد کرده است که درخیلی ازعرصه ها غرب را مستاصل کرده است هند هم همینگونه است.ژاپن،کره حتی کشورهای کوچک تر آسیایی دور مثل مالیز،توانسته اند با حفظ فرهنگ وتمدن خود،زندگی داشته باشند مردم دراین کشورها راحتی شان کم ترازساکنان واشنگتن ولندن نیستند.روسیه درآخردهه ای هشتاد، فروپاشید ولی می بینیم بدون کمک غرب،ققنوس تازه ای می شودکه سرازخاکستر،امپراطوری متلاشی شده،بیرون می کشد این بیداری وشکوفایی متعلق است به خود این مجموعه ازکشورها .غرب وتمدنش هرگزچنین جیزی را نمی خواست.مستندات جنگ تمدنی ساماییل بیش ازپنج تمدن است واین کشورها هرگزاستحاله غرب نشده بلکه رقیبان غرب وتمد آن هستند.ترکیه کشوری وابسته به تمدن اسلامی همانند مالیزی،با ظرفیتهای اندک می

بینیم خود را نشان می دهد.ما اگردرکاسه طعام غرب دنگر را می بینم درظرف غذای خود ،مو را بینیم.عیوب بسیارزیادی داریم که ما را درتقابل کشانده است وطبیعی است که نابود می شویم زیراکه به لحاظ قدرت درمقایسه با غرب عددی نستیم آن گاه، کارمان می شود،فریادزدن ودشنام دادن غرب،تمدن غرب،تهاجم فرهنگی نابودی فیزیکی .برجهای دوقلورا ما با خاک یک سان می سازیم ،هلوکاست را نفی می کنیم و درمرکزتصمیم گیری عالم خواهان محو کشوری ازصفحه روزگارمی شویم،بعد می گوییم نه غرب دشمن درجه یک ما است وبرما تهاجم فرهنگی وفیزیکی دارد.غرب برای نابودی القاعده وطالبان درافغانستان لشکرکشی کرد ولی ما چوب لای چرخ شان گذاشتیم عملیات شبانه وروزانه شانرا رد کردیم وبعد متهم می کنیم که قراربود غرب پرچم طالب را برفرازارک تا سال 2013 برفراشته نماید.اینها توهمات سیاسی است.من مدافع غرب نستم چون به لحاظ تمدنی وفرهنگی تشابه ندارم وممکن است درجدال هم باشم اما آن قدرنابینا وبی انصاف هم نستم که واقعیتها را نبینم.با ایجاد ظرفیت وتوانایی وباخردگرایی علیرغم مخالفت غرب می شود،زنده ماند وراه رفت وخود را نشان داد ومی شود واردگفتگوی تمدنها شد.مباحثه تمدنها هیچ پیش شرطی نمی خواهد یگانه اصل مذاکره خلاقیت وخلق ظرفیتها است.

 

دوخواست متضاد

دوخواست متضاد

 

افغانستان می خواهد ناتودربحران مرزی دخالت نماید.امریکه چندان مورد استقبال مقامات غرب وناتونمی باشد.اخیراگفته شد که مقامات ناتو درباره ادعای افغانستان که پاکستان به خاک افغانستان تجاوزکرده،اظهارداشته است که دلایلی قانع کننده ای دراین خصوص دراختیارندارد این مساله دریک حدی درسخنان رییس جمهورکرزی اشاره شده بود که گفته بود ما ازناتوخواسته ایم تروریستها درآن سوی مرزافغانستان حضوردارند درقریه های افغانستان تروریستی نیست اما آنها مراکزتروریستها را درآن سوی مرزهدف قرارنمی دهند وازجانب هم گفته است دلایلی قانع کننده ای که پاکستان به خاک افغانستان ،تعرض کرده باشد دردست نیست.

 

آقای داکتراسپنتا مشاورامنیت ملی درمقدمه نشست های کمیته امورامنیتی افغانستان وآمریکا به مساله مرزاشاره کرد وی با نشریه وال استریت جرنال گفته است که یکی ازموضوعات دشوار همین بحران مرزی بین پاکستان وافغانستان است.مقامات افغان می خواهند که آمریکا وناتوعملا به نفع افغانستان درمورد مرزموضع گیری نماید وبراساس پیمان استراتژیک به دفاع ازافغانستان ،اقداماتی داشته باشد.امریکه آمریکا وناتوتاهنوزمتقاعد نشده که پاکستان به خاک افغانستان تجاوزکرده است.البته ریشه این مساله سیاسی است مناسبات آمریکا وپاکستان بگونه ای بهبود یافته است که آمریکا هرگزهمکاریهای پاکستان را درامرخروج سربازانش ازخاک این کشورفراموش نمی کند سی سه هزارسرباز با هزاران کانتی نراموال شان با امنیت بی نظیری ازخاک پاکستان عبوروبه ناوه گانهای دریای آمریکا ملحق شدند.قراراست بخشهای دیگری ازنیروهای ناتودرسال 2013 ازافغانستان وازخاک پاکستان بسلامت بگذرند این مساله برای سیاست مداران  افغانستان قابل درک نیست.آمریکا دربازگشت نیروهایش ازافغانستان اهمیت فوق تصورقایل است زیرا که ضربه دیدن نیروها هنگام بازگشت حیثیت آمریکا را زیرسئوال می برد آنها سعی دارند که نیروهای شان بسلامت ازخاک افغانستان بیرون شوند.

 

امروزدربرکسیل نشست رهبران ناتودایرگردید دراین نشست تاکید شد که جدول زمانی خروج نیروها،تغییرنمی کند ومطابق جدول لیسبون تاپایان سال2014 نیروهای بین المللی ازافغانستان خارج می شوند.آقای راسموسن دبیرکل ناتو به این مساله اشاره کرد وی گفت: جدول خروج نیروها غیرقابل تغییراست قوای بین المللی مطابق جدول زمانی ازافغانستان بیرون می شوند آقای راسموسن درمورد امنیت افغانستان باجدیت سخن گفت وی به این مساله اشاره داشت که افغانستان با نیروی بزرگی 352 هزارنفری می تواند امنیت وثبات را درافغانستان پس ازسال2014 چهارده تامین نماید وهیچ نگرانی درمورد امنیت افغانستان وجود ندارد آقای لیون پانتا وزیردفاع آمریکا نیزتاکید داشت که پس ازسال2014 یک بخش ازنیروها درافغانستان برای امرآموزش باقی می ماند وی ازدیگرهمکاران وهمتایان خود درسازمان ناتوخواست که درامرآموزش نیروهای افغانستان،کمک نمایند.

 

حمله های سبزبرآبی که ازعمده ترین نگرانیهای اعضای ناتو وایساف شمرده می شود،نیزدربروکسیل مورد بحث وارزیابی قرارگرفته است وزیردفاع آمریکا وهم آقای راسموسن تاکید داشتند که این مساله هرگزنمی تواند اخلال دربرنامه ها، ایجاد نماید.آنها گفتند که تدابیری گرفته شده که حمله های سبزبرآبی به حداقل خود برسد.مقامات ناتودربروکسیل به تعهدات شان پس ازسال 2014 تاکید داشتند آنها گفتند که هم چنان درکنارمردم افغانستان هستند ونیروهای نظامی وامنیتی را آموزش می دهند خروج نیروها ازافغانستان با برنامه صورت می گیرد،امورانتقال مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغان مطابق با اصول ازقبل پیش بینی شده انجام می شود.اخیرا گروه بین المللی بحران طی گزارشی 85 صفحه ای، هشدارداده بود که اگراقدامات لازم صورت نگیرد ممکن است حکومت افغانستان سقوط وجنگهای داخلی ازسرگرفته شود این گروه گفته است که نیروهای امنیتی افغانستان توان مقابله با چالشهای امنیتی راندارد.گزارش گروه بین المللی بحران، نگرانی های زیادی رابرانگیخته است اما مقامات ناتو،سازمان ملل درکابل این گزارش را کم اهمیت دانسته وگفته اند: که دولت افغانستان سقوط نمی کند وجنگهای داخلی درافغانستان روی نمی دهد.

 

آقای یان کوبیش نماینده سازمان ملل درافغانستان به خبرنگاران گفت: حکومت افغانستان با خروج نیروهای بین المللی ازافغانستان سقوط نمی کند وی تاکید کرد که ما نمی گذاریم که دولت سرنگون وافغانستان به جنگهای داخلی کشانده شود وی درمورد انتخابات سال2014 نیزبا قاطعیت واطمینان سخن گفت انتخابات درافغانستان درزمان وموقعش برگزارمی شود وما کمکهای مان را می کنیم.حکومت افغانستان گزارش گروه بین المللی بحران را سیاسی ومغرضانه خواند. سخنگویان نوجوان حکومت متفاوت وغیرمنسجم به گزارش بین المللی بحران پرداخته اند یکی گفته است که ما تاریخ پنج هزارساله داریم ازسال2001 نظام ما تاسیس نشده که با رفتن نیروهای بین المللی ازافغانستان،سرنگون شود. دیگری گفته است که این گزارش به این خاطرتهیه شده که خارجیها می خواهد درامورانتخابات مداخله نمایند وما هرگزنمی گذاریم که آنها درمساله انتخابات مداخله داشته باشند وسومی بنام رفیع فردوسی آهنگ دیگری سرداده وگفته است که گزارش به این خاطرتهیه شده که درمذاکرات امنیتی بین افغانستان وآمریکا آنها امتیازات بشتری بگیرد که ما تسلیم آن نمی شویم.واقعا که اظهارات سخنگویان نوجوان ارک همه را کلافه کرده اندومعلوم نیست که آنها چه می گویند.

 

آقای اسپنتا مشاروامنیت ملی به مذاکرات دوجانبه امنیتی افغانستان اشارات مفصلی با روزنامه وال استریت جرنال داشت یکی ازمسایلی را که ایشان مطرح کرد همین نحوه حضورنیروهای آمریکا پس ازسال 2014 درافغانستان است.عدد نیروها معلوم نیست امروزدراجتماع سران ناتودرموردتعداد نیروها چیزی گفته نشد اما قراین واظهارات غیرمستقیم نشان می دهد که بیست هزارنیروی ناتودرافغانستان پس ازسال 2014 حضورخواهند داشت.آقای اسپنتا به شباهتهای گفتگوبا عراقیها اشاره داشت درعراق مذاکرات به شکست انجامید وسرانجام نیروهای آمریکا ازعراق خارج شدند وبین شانزده هزار نیروی آمریکایی درخاک عراق، مستقرهستند.دلیل شکست گفتگوی عراقیها با آمریکا درمورد نحوه ای استقرارنیروها ومسایل حقوقی سربازان آمریکایی بود.آمریکا می گفت: سربازان شان درصورت ارتکاب جرم با قوانین آمریکا محاکمه می شود اماعراقیها این مساله را قبول نکردند آنها می گفتند که سربازآمریکایی مطابق قوانین ومحاکم عراق باید محاکمه شود.آقای اسپنتا می گوید یکی ازمسایل قابل نقاش مسایل حقوقی حضوردرافغانستان است.

 

آمریکا وافغانستان درمذاکرات شان خواست متضاد ومتفاوت را مطرح کرده اند.افغانستان می خواهد آمریکا درمساله بحران مرزی به نفع افغانستان دخالت نماید امریکه مراجع مختلف افغانستان به آن اشاره می کنند ومی گویند: افغانستان با آمریکا پیمان استراتژیک امضا کرده ودرمتن پیمان تذکرداده شده که درصورت تعرض به خاک افغانستان آمریکا به نفع افغانستان،وارد اقدام می شود حال چرا دربرابرپاکستان بی تفاوت است.درمذاکرات دوجانبه امنیتی خواست آمریکا این است که سربازان آمریکایی درصورت ارتکاب جرم مطابق قوانین آمریکا محاکمه ومجازات می شود.افغانستان نسبت به سیاست آمریکا درمورد پاکستان بدبینی های زیادی دارد.حقیقت مساله این است که آمریکا درحال حاضربشتربا پاکستانیها علاقمند است تا افغانستان به همین دلیل است که دربرابرتعرضات پاکستان سکوت کرده است.دلایلی مساله ساده است آمریکا درآستانه خروج ازافغانستان به شدت به خاک پاکستان نیازدارد.دیگراینکه تیم حاکم درپاکستان به ریاست راجا پرویزاشرف،تغییرات بنیادی درسیاست خارجی پاکستان ایجاد کرده است وهمه مناسبات خودرا با آمریکا ترمیم کرده درحال حاضرنسبت به افغانستان پیشتازاست.

 

رییس جمهوکرزی مناسباتش را تاحدی زیادی با غرب وآمریکا خراب کرده وپاکستان ازسردی مناسبات کابل وواشنگتن لذت می برد.آگاهان امورمی گویند: این مساله تاثیرات زیادی درسیاست افغانستان می گذارد.مساله گفتگوبا طالبان نیزبه سود پاکستان تمام می شود زیرا آمریکا درتمامی مسایل حرف پاکستان را نسبت به افغانستان ترجیح می دهد.رفتارهای حکومت کابل وامضای پیمانهای استراتژیک با کشورهای مختلف ومتفاوت با غرب،درواقع واکنش منفی افغانستان به سیاست های آمریکا درمورد افغانستان است.ازاین ماجراها، افغانستان متضرروپاکستان سود می برد.خواسته های متضاد درمذاکرات امنیتی ناشی ازاختلاف بین دوکشوراست افغانستان ازآمریکا می خواهد که درمسایل مرزی طرف افغانستان را بگیرد امریکه آمریکا آن راقبول ندارد.ازجانب دیگرآمریکا ازافغانستان می خواهد که قرارداد امنیتی تصریحات وشفافیت لازم را درمورد مسایل حقوقی، واستقرارپایگاه داشته باشد.دومساله دشوار درمذاکرات،یکی ازسخت ترین مباحث درسیاست خارجی دانسته شده است آگاهان می گویند : قدرمسلم این است که آمریکا هردومساله راردمی کند یکی حمایت ازافغانستان دربرابر پاکستان،ودیگری محاکمه سربازمجرم آمریکایی درمحاکم افغانستان.خواستهای متضاد مطرح شده درمذاکرات،شرایط مناسبی برای چانه زنی افغانستان نگذاشته است.