نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

تشکیل اتیلاف منطقه ای پس از2014

تشکیل اتیلاف منطقه ای پس از2014

 

روسها تلاش دارند که یک ایتلاف منطقه ای که عمده ترین بحث آن مساله افغانستان است را تشکیل دهند.روسها همسایه شمالی که زمانی ازوی بعنوان برادربزرگتریاد می شد،درمورد حوزه امنیتی خود سخت نگران هستند.ده سال را آنها با خیال راحت گذراند وشاهد جنگ ناتوبا طالبان بودند ولی اکنون که ناتو ازافغانستان خارج می شود روسها به شدت نگران مسایل امنیتی خود درمرزهای جنوبی می باشند.روسها البته درمورد افغانستان با حزم احتیاط رفتارمی کنند زیرا ناخن روسها درمساله افغانستان سوخته است.به همین دلیل بسیارمحتاط گام برمی دارند.

 

 روسیه خیلی خوشش می آمد که نیروهای ناتو با شورشیان چند ملیتی درافغانستان درگیرباشند.حرکت اسلامی ازبکستان گروهای تند رو چچنی که مسئولیتهای زیادی ازکشتاررا درروسیه بدوش گرفته اند،درجنگهای ناتو کشته می شدند وآسیبهای جدی به آنها وارد می شد.ولی حالا اوضاع تغییرمی کند ناتوعزم خروج ازافغانستان را دارد موضع روسهای علی الظاهر دوگانه به نظرمی رسد ولی درعمق نظرروسها اگرکسی وارد شود می داند که موضع روسها متفاوت نیست.مقامات کرملین بارها گفته اند که ناتو ماموریتش درافغانستان ناتمام است.جنگ با تروریزم درافغانستان به پایان خود نرسیده است پس چراآنها ازافغانستان خارج می شوند.روسهای می گویند: ناتو وایساف تا نابودی تروریستها واستقرارثبات مطمئن درافغانستان بمانند.خروج نیروها ازافغانستان با به جا گذاشتن چالشهای امنیتی،نادرست است همین یک ماه پیش روسها خواست خود را مجددا اعلام داشتند که نیروهای بین المللی نباید ازافغانستان خارج شوند زیراکه تروریستها درافغانستان بصورت خطرناکی فعال شده اند.

 

 ازجانب دیگراین سخن را نیزروسها پنهان نکرده اند که حضورنیروهای آمریکا درچارچوب پایگاه دایمی ،باید با مجوزشورای امنیت باشد. فکرمی کنم این حرف براساس دوفرضیه گفته شده  است یکی اینکه روسها متیقن  هستند که ناتوهرگزدرافغانستان نمی ماند وآنها ماموریت جنگی شان را پیش ازسال دوهزارچهارده ،پایان می دهند امریکه برای روسها بی نهایت غیرمطلوب دانسته شده.روسها درافغانستان خواهان درگیری ناتو با تروریستها بودند حال آنها جنگ را رها می کنند ودیگرحاضرنستند برای امنیت افغانستان ومنطقه یک قطره خون شان به زمین بریزد روسها می توانند براحتی روی این مساله تاکید نمایند که برای چه درافغانستان می مانید.شما برای جنگ با ترورستها آمده بودید حال این ماموریت را ناقص گذاشته ازافغانستان خارج می شوید.نکته دوم که روسها را وادارساخته تا موضع وتوضیح حضورنیروهای آمریکا درافغانستان را بخواهند این است که روسها می دانند که نیروهای آمریکا درافغانستان پس ازسال دوهزارچهارده هرگزبرای جنگ درافغانستان نمی مانند بنابراین می خواهند که این سئوال شان پاسخ داده شود که آمریکا برای چه درافغانستان پایگاه دایمی داشته باشد وبه چه هدفی پیمان امنیتی برای حضوردرازمدت درافغانستان امضا می کند.

 

ایران هم نسبت به این نوع  حضورسربازان آمریکا درافغانستان مشکوک شده است.موضع ایران وروسیه یکی است هردوکشورمی خواهند بدانند که حضوربلند مدت آمریکا برای چه درافغانستان باید باشد؟ مخالفت آنها به این دلیل است که آمریکا ازچنین حضور،نیت ومقاصد کنترل ونظارت منطقه را دارد.روسها اکنون گام جدی تری را برداشته وموضع سخت تری را گرفته اند وگفته اند که حضورآمریکا درافغانستان حتما با مجوزشورای امنیت باشد درغیرآن صورت بودن سربازان پس ازسال دوهزارچهارده ،قابل قبول نمی تواند باشد روسها می دانند که صدورمجوزبرای حضورنیروهای آمریکا کاری سختی است آمریکا درشورای امنیت با مخالفت دوکشورچین وروسیه روبرو می شود وهرگونه بقاء بدون جنگ باتروریستها را درافغانستان وتو خواهند کرد.روسها می خواهند نشان دهند که همه بچه های زرنگ درواشنگتن جمع نشده اند بلکه مسکو ،پکن وتهران،هم بچه های زرنگ دارند.درکناراین مسایل روسها،سیاست های دیگری را نیزدنبال می کنند واخباری وجود دارد که روسها درصدد ایجاد یک ایتلاف منطقه ای درمورد افغانستان پس ازسال دوهزارچهارده می باشند.

 

آنها دراین خصوص با هیچ کشورمنطقه ای به جزپاکستان مشکل ندارند هدف ازتاسیس ایتلاف امنیتی ومنطقه ای پرکردن خلاء است که با رفتن ناتودرافغانستان ایجاد می شود واین امکان وجود دارد که طالبان مجددا درافغانستان ظهورنمایند.حکومت افغانستان با اندک مقاومت سقوط کند وجنگ داخلی دهه ای نود درافغانستان تکرارشود این ها نگرانی های جدی مسکوودیگرکشورهای منطقه است.گروه بین المللی بحران نیزبه این موضوعات اشاره کرده واحتمال سقوط حکومت افغانستان را بعید ندانسته است.گروه به مساله انتخابات اشاره می کند وتقریبا ازبرگزاری انتخابات شفاف درافغانستان نا امیدانه گزارش تهیه کرده است گروه، حکومت رییس جمهورکرزی را به یک نحوی متهم می کند که درامرانتخابات به سود تیم مورد نظرش مداخله می کند گروه بین المللی بحران حتی ازحالت اضطراروبرگزارنشدن انتخابات سخن گفته است.

 

البته نگرانیهای گروه بین المللی بحران یک نگرانی مشترک است احزاب وگروهای سیاسی، عمده ترین نگرانی که دارند انتخابات شفاف درافغانستان است احزاب سیاسی وایتلافهای ملی درکشورهمراه با سازمان فیفا وفعالان جامعه مدنی درهتل سرینا،مباحثی گسترده ای را درمورد برگزاری انتخابات راه انداختند وسرانجام موفق شد که طرحهای شان درقالب یک پکیج دراختیارنماینده سازمان ملل درکابل وپارلمان افغانستان بگذارد گفته شده که آقای یان کوبیش ازجمله سخنران اجتماع امروزاحزاب جامعه مدنی وایتلافهای سیاسی درهتل سرینا بود.پکیج ظاهرا درسه حوزه مهم درمورد انتخابات تهیه شده حوزه اول قوانین انتخابات است که همه احزاب وگروهای سیاسی همراه با جامعه مدنی دراین مورد به طرح مختلط گرفته شده ازدوسیستم پی آر،وسی ان تی وی،توافق کرده اند وگفته می شود برای احزاب نقش پنجاه درصدی درنظرگرفته شده است.حوزه دوم میکانیزمهای اجرایی وعملیاتی انتخابات است که تاکید بربی طرفی دوکمیسیون مستقل انتخابات وشکایات ونهادهای حکومتی درامربرگزاری انتخابات شده است وحوزه ای سوم نظارت ملی وبین المللی درامرانتخابات است.تفاوتهای بسیارزیادی بین حکومت رییس جمهورکرزی واحزاب سیاسی وایتلافهای ملی جامعه مدنی ، وجود دارد.

 

احزاب سیاسی وگروهای مدنی به شدت نگران انتخابات هستند حکومت ممکن است این انتخابات را بصورت درست برگزارنکند دراین صورت بحران تسری پیدامی کند وممکن است حکومت ازسوی گروها، غیرمشروع وبرخواسته ازجعلیات وتقلبات انتخابات اعلام شود دراین صورت بحران به عمیق ترین لایه های خود می رسد.روسها همانند آمریکاییها واروپاییها این موضوعات را باجدیت مطالعه می کنند.اقدامات ازنوع ایجادایتلاف امنیتی ومنطقه ای ازسوی روسها به همین خاطراست.روسها دراین طرح خود حامیان زیادی منطقه ای دارد فکرمی کنم با ایجاد ایتلاف اکثرکشورهای منطقه موافقت خودرا اعلام می کنند حکومت افغانستان هم ازاین ایتلاف حمایت می کند یگانه کشوریکه با این ایتلاف مخالفت خواهد کرد وآن پاکستان است به همین دلیل است که رفت آمد های مقامات کرملین به اسلام آباد خیلی زیاد شده اند روسها می دانند که موافقت پاکستان دردرجه اول ازاهمیت قراردارد بدون موافقت این کشورایتلاف با چالش روبرومی شود.پاکستان دلایلی برای عدم همکاری دارد.گروهای افراطی سرمایه پاکستان درمقابله باهند وایجاد عمق استراتژیک درافغانستان دانسته شده است آنها ازاین سرمایه تاکنون بخوبی استفاده کرده اند وسودبرده اند پس ازسال 2014 این سرمایه ممکن است باسودهای زیاد تری بدرد پاکستان بخورد روسها چه گونه پاکستان را متقاعد خواهند کرد که دریک ایتلاف ضد گروهای افراطی با آنها به پیوندد.مذاکرات برای کشاندن پاکستان دریک چنین ایتلاف امنیتی ومنطقه ای،کاربسیارسختی است همه قراین نشان می دهد که پاکستان این ایتلاف را رد می کند.آمریکا وغرب هم خیلی بدش نمی آید که روسها درتاسیس چنین ایتلافی، ناکام بماند آنها پاکستان را ترغیب خواهند کرد که درچنین پیمانی شرکت نکند ویابی طرفی خود را اعلام نماید.

 

استراتژی پاکستان واضح است که گروهای افراطی را بخاطرمنافع خود لازم دارد ودیگراینکه درهرپیمانی که هند دران حضورداشته باشد،پاکستان آهنگ مخالف ان سرمی دهد.کشورهای آسیایی میانه تماما وجمهوراسلامی ایران کشورهند وچین ازایجاد چنین ایتلاف منطقه ای وامنیتی حمایت می کنند پاکستان همراه با کشورهای حوزه خلیج فارس مخالف آن می شود غرب وآمریکا نیزایتلاف منطقه ای روسها وایرانیها را، حمایت نمی کنند.ایتلاف منطقه ای با شرکت ایران چین وروسیه،یک بخش ازسیاستهایش مخالفت با حضورنیروهای آمریکا درافغانستان است این دسته ازکشورها پایگاه دایمی آمریکا را،خطری برای خود تعبیرمی کنند.تشکیل ایتلاف منطقه ای که گفته می شود روسها بدنبال آن است،آن چنان امری ساده ای نیست که با رفتن ناتو ازافغانستان به راحتی تاسیس شود.  

همسایه ها

همسایه ها

 

امروزرییس جمهورکرزی درکنفرانس اکو درپایتخت آذربایجان سخنرانی مفصلی داشت ایشان دربخش اول ازبیانیه خود تاکیدات زیادی درمورد تروریزم نمود وی گفت: تروریزم خطری است که تمام منطقه را تهدید می کند.رییس جمهورکرزی برای تروریستها درمنطقه پناه گاهای امنی را برشمرد وگفت: تازمانیکه همکاری منطقه ای درنابودی تروریزم وپناه گاه های امن آنها،نباشد، تروریستها نابود نمی شود. رییس جمهورکرزی دراین سخنرانی سخن ازمحوم ونابودی تروریستها داشت وکشورهای مثل پاکستان،آسیایی میانه،چچن را نام گرفت رییس جمهوردریک مورد به کشورهای منطقه وهمسایه منت گذاشت وگفت: اگرافغانستان درمقابل تروریستها مقاومت وایستادگی نکند،درآن صورت کشورهای آسیایی میانه درمعرض خطرتروریستها قرارمی گیرد.

 

ایشان به حزب اسلامی ازبکستان، گروه القاعده درچچن وگروه تروریستی درالغورهم اشاره داشته است.متن سخنرانی رییس رییس جمهورتاکنون بدست نیامده اما برخی گزارشها اشاره به این داشت که رییس جمهورکرزی ازگروهای افراطی درالغوریای چین نیزنام گرفته است.وی ازهمه گروهای تروریستی درکشورهای همسایه  ومنطقه بنام یاد کرد وگفت:این شبکه های تروریستی درمنطقه آموزش می بینند،تغذیه می شوند ودست به اقدامات خرابکارانه می زنند.سخنان رییس جمهور به منابع وتسهیلات که برای تروریستها گذاشته می شود،صراحت داشت.وی همکاری کشورهای همسایه ومنطقه را درنابودی تروریستها ضروری دانست.منتقدان می گویند: درتمام سخنرانی رییس جمهورنامی ازافغانستان که پناه گاه تروریست است گرفته نشد.ایشان کشورهای همسایه را پناه گاه امن تروریستها اعلام کرد وحتی تاکید داشت که تروریستها دراین کشورها تمویل آموزش وبه افغانستان فرستاده می شوند.درحال حاضربیش ازچهل هزارتروریست مسلح درتمام افغانستان فعالیت دارند ازسوی رییس جمهورنامی ازآنها گرفته نمی شود.اظهارات اخیررییس جمهوردومساله را واضح ساخته است یکی اینکه تروریستهای که رییس جمهورازآن درافغانستان حرف می زند نام ندارد.مردم می گویند: طالبان تروریست هستند اما رییس جمهوراین ادبیات را قبول ندارد که طالبان تروریست باشد ایشان زبانی دیگری را درمورد طالبان بکارمی برد که طالبان برادران ناراضی مردم افغانستان هستند.نکته دومی که رییس جمهورهمواره روی آن تاکید دارد این است که قریه های افغانستان محل تروریستها نیستند.تروریستها ازخارج مرزهای افغانستان وارد افغانستان می شوند.

 

رییس جمهورکرزی درکنفرانس ممالک اسلامی درمکه سه ماه پیش نیزبه این نکته ها اشاره داشت ایشان بیش ازهشتاد درصد سخنرانیش اختصاص به تروریزم داشت وازعلماء جهان اسلام خواست که برضد تروریستها اقدام نمایند اما تروریست های رییس جمهورنام نداشت ویا هرکه بود اما طالب نبود.درکنفرانس سازمان منطقه ای اکو،ایشان ازشبکه های تروریستی القاعده،شبکه تروریستی چچن،حزب اسلامی ازبکستان، گروهای تروریستی الغور،گروهای تروریستی درپاکستان نام گرفت وازکشورهای منطقه وهمسایه خواست که درنابودی تروریستها همکاری داشته باشند.ایشان بصورت آشکارگفت: که تروریستها درکشورهای منطقه تغذیه می شوند به آن ها آموزش داده می شوند با این وضع تروریستها ازبین نمی روند.رییس جمهوربه این مساله اشاره داشت که افغانستان تنها بخاطرخود مبارزه نمی کند بلکه مبارزه افغانستان یک بخشش مربوط به امنیت منطقه نیزمی شود.همسایه ها بخصوص پاکستان چالش عمده ای امنیتی برای افغانستان بوده دراین خصوص هیچ تردیدی نیست.حملات تند تیزرییس جمهورازآموزش،تغذیه ای تروریستها بدون شک همسایه شرقی پاکستان است رییس جمهوربارها به این موضوع پرداخته است وازمقامات ناتوخواسته است که مراکزتروریستها را هدف قراردهد.

 

درکنفرانس ویدیویی با رییس جمهوراوباما، پیش ازشرکت درنشست مجمع عمومی ملل متحد رییس جمهور به چند مساله مربوط به تروریستها اشاره داشت یکی اینکه قریه های افغانستان خالی ازتروریست است وناتونباید مردم را درقریه ها بنام تروریست بکشد ونکته دوم این بود که تروریستها درآن سوی مرزهای افغانستان مستقرهستند وسوم اینکه رییس جمهورازمقامات ملکی ونظامی غرب وناتوی خواسته که مراکزامن تروریستها را درآن سوی مرزها،هدف قراردهند.پاکستان رمز وراز این حرفهارا می داند این نوع اظهارات درمناسبات دوکشورخدشه جبران ناپذیروارد می کند.منتقدان رییس جمهورمی گویند: پاکستان ازموضع گیریهای ایشان این برداشت را می کند که رییس جمهورافغانستان ازغرب وآمریکا می خواهد که خاک پاکستان را مورد حمله قراردهد واین مساله درروابط دوکشورتاثیربسیاربدی دارد.انکاررییس جمهورازحضورهزاران تروریست افغانی درداخل این کشوروفعالیتهای انکارناپذیرطالبان درخاک افغانستان،به هیچ وجه قابل توجیه نیست.سئوالی که چرا رییس جمهورحضورتروریستهای طالب درافغانستان را منکراست ازسوی هیچ کسی جواب داده نشده است.مقامات حکومتی وتحلیل گران وابسته به حکومت هرگزدراین گونه موارد حرف روشنی به مردم نگفته اند.شکی دراین نیست که طالبان درخاک پاکستان حضوردارند وناف آنها به ناف استخبارات بسته اند وازسوی آنها تغذیه تمویل وتجهیزمی شود کسی منکروجود شبکه حقانی درخاک پاکستان نمی تواند شد.ولی این حقایق نمی تواند موجب کتمان حقایقی دیگری شود که بگوییم درقریه های افغانستان تروریستی نیست.

 

رحمان ملک وزیرداخله پاکستان چنین منطقی دارد هروقت خبرنگاران ازوی پرسیده اند که چرا شبکه های تروریستی درخاک پاکستان پناه گاه دارند وی براحتی می گوید:درخاک پاکستان هیچ پایگاهی ازتروریستها نیست وی منطق مشابه ما را بکارمی برد ومی گوید: دلایلی زیادی است که تروریستها ازافغانستان داخل پاکستان می شوند وامنیت کشورما را به خطرمواجه ساخته اند.پاکستان همسایه افغانستان ازمنطق مشابه افغانستان کارمی گیرد ومنکرتروریستها درخاک پاکستان می باشد خانم کهرهنگام سفررییس جمهورکرزی به پاکستان دربهارسالجاری گفته بود: ما ملا عمرنداریم که تحویل افغانستان دهیم این بانوی عاشق حتی منکروجوملاعمردرخاک پاکستان شد.خطریکه افغانستان را تهدید می کند وبخش زیادی ازتحلیل ها به این پایه استواراست که طالبان ازخاک پاکستان وبا حمایت این کشورپس ازسال2014 وارد افغانستان می شوند وبا جنگ، افغانستان را به تصرف خود درمی آورند وحکومت کابل را ساقط می کنند.گروه بین المللی بحران نیزبه احتمال سقوط حکومت اشاره کرده است.اینکه معاون دوم رییس جمهور با سخنرانی یک نیم ساعته خود به مردم اطمینان می دهد که طالبان نمی توانند به افغانستان برگردند این نوع حرف گردن جواب همان پرسش درتقدیراست که طالبان ممکن است برگردند و خطرازسوی طالبان وجود دارد ونگرانی بازگشت طالب بکلی برطرف نشده است.

 

مقامات افغانستان وناتوهمواره تاکید کرده که طالبان نمی توانند پس ازسال 2014 افغانستان را به تصرف خود درآورند ونماینده ملل متحد درافغانستان آقای یان کوبیش نیزمی گوید: خطربازگشت طالبان منتفی است.این همه تاکیدات خبرازنگرانی های می دهد که آن طرف سکه را نیزباید دید که طالبان ممکن است دراثرغفلت برگردند ومشکلات بزرگی را ایجاد نمایند.همسایه وهمسایه ها این گونه چالشها را می توانند برای افغانستان خلق نمایند.زمینه های داخلی حضورهزاران تروریست مسلح درداخل خاک افغانستان وعوامل منطقه ای که تروریستها بگفته ای رییس جمهورازسوی آنها تمویل وآموزش داده می شوند،می تواند تهدیدات جدی پس ازسال دوهزارچهارده را فراروی افغانستان قراردهد.بحث همسایه های افغانستان موضوع بسیاراساسی درصلح وثبات افغانستان است .آقای یان کوبیش که جریان مذاکره وگفتگوی بین الافغانی را می خواهد مدیریت نماید،گذشته ازعوامل درونی جامعه افغانستان،عوامل منطقه ای مذاکرات برای شان، خیلی مهم است زیرا کشورهای منطقه به دلیل منافع شان درافغانستان به راحتی ازبحران افغانستان به زیان منافع شان نمی گذرد.همسایه های افغانستان، نظرات متفاوت درمورد قضیه افغانستان دارند پاکستان منافع خودرا دراین جستجوی می کند که حکومت کابل مطیع وفرمان برداراسلام آباد ودرضدیت با هند عمل نماید برای پاکستان همسایه هندی افغانستان دردرجه اول تعریف منافع را دارد. پاکستان همسایه افغانستان زمانی تسلیم صلح می شود که متیقن شود که حکومت کابل متحد وحتی دست نشانده آن است.

 

 عواملی زیادی درتحلیل استراتژیستهای پاکستان وجود دارد که این کشورهمسایه را امید وار می کند که پس ازسال2014 حکومت کابل وابسته به آنها خواهد شد حال می تواند سیمای آن حکومت طالبانی کامل باشد ویا ترکیبی ازطالبان حزب اسلامی و جناح تبارگرایی ارک.هند با چنین حکومت دست نشانده وبنیاد گرای درکابل، هرگزکنارنمی آید.همسایه هندی علاقمند حکومتی درکابل است که دوست هندوستان باشد به همین دلیل هند مصالحه ایکه نتیجه آن، سلطه یک جانبه طالبان درکابل باشد ویا ازطریق جنگ طالبان کابل را به اشغال خود درآورند هرگزتسلیم نمی شود.ایران همسایه غربی افغانستان ملاحظات خاصی را دارد تهران باحکومت مستقردرکابل کارمی کند اما نه ازنوع طالبانی آن که حکومتی جمهوراسلامی ایران را خصم اعتقادی خود درتفسیراسلام وشریعت بداند. کشورهای آسیانه میانه هرگزازحکومتی درکابل حمایت نمی کند که برای آنها تروریست وتبهکارصادرنمایند.کشورهای عربی نیزدیدگاه های خود را درمورد افغانستان دارند گرچه مساله افغانستان با توجه به بحرانهای شدیدی ناشی ازبهارعربی،اهمیت درجه چندم را دارد اما بازهم کشورهای حوزه خلیج فارس بسترنا امنی افغانستان شناخته شده اند به عبارت واضح تر امنیت افغانستان همواره ازسوی این دسته ازکشورها درمعرض تهدید قرارداشته است. این کشورها نسبت شان با افغانستان این است که ازمنظرپاکستان با مساله افغانستان می نگرند.

 

حکومت رییس جمهورکرزی هم نتوانسته سیاست های قانع کننده ای درمناسبات همسایه گی داشته باشد اسلام آباد با کابل هرگزروابط دوستانه ندارد دهلی هم نگران تذبذب حکومت افغانستان است ایران هم نسبت به قراردادهای استراتژیک با آمریکا وغرب تردیدهای خاصی خود را دنبال می کنند کشورهای آسیایی میانه ازسیاست های کابل سردرنمی آورد و به شدت نگران حوزه امنیتی خود ازسوی افغانستان می باشند.رییس جمهوردرباکو گفت: ما تنها بخاطرامنیت خود با تروریزم نمی جنگیم بلکه درجنگ با تروریزم ازمنافع منطقه نیزدفاع می کنیم.البته حرف رییس جمهورازسوی همسایه ها بخصوص پاکستان تعارفی بیش نیست.دیگران هم باورمند نیست که افغانستان بخاطرمنافع آنها با تروریزم می جنگند.همسایه ها دلیل دارد وآن این است که حکومت حامد کرزی اصولا تعریفی ازتروریزم ندارد وطالبان را بعنوان دشمن وتروریست تعریف نکرده است درحالیکه اکثرکشورهای همسایه به جزپاکستان، طالبان را تروریست ودشمن منافع خود می دانند.  

انتخابات 2014

انتخابات 2014

 

رییس جمهورکرزی هفته ای گذشته اعلام داشت که انتخابات درسال 2014 برگزارمی شود وی گفت: داشتن انتخابات ناقص بهتراست ازنداشتن انتخابات.ناظران عموما براین باورهستند که رییس جمهوربا این اظهارات صریح مجالی برای این سئوال نگذاشته است که انتخابات برگزارنمی شود.نکته دوم درسخنان رییس جمهورکرزی این بود که انتخابات برگزارمی شود ولی خودش کاندید نیست وی گفت:دودلیل دارد یکی اینکه خودش نمی خواهد ودیگراینکه قانون اساسی برایش اجازه نمی دهد.این هم ازشفاف ترین اظهاراتی است که رییس جمهوردرمورد انتخابات داشته است.

 

پیش ازاین شایعاتی مطرح شده بود که رییس جمهورقصد برگذاری انتخابات را ندارد ایشان مایل است برای حفظ منافع تیمی و دست آوردهای ده ساله حکومتش،برای دورسوم خودرا کاندید نماید.مخالفان گاهی استدلال می کردند که رییس جمهوربرای برداشتن منع قانونی اقدام به تدویرلوی جرگه فرمایشی واضطراری می کند ودرلوی جرگه تغییرات درقانون اساسی داده وشرایط رابرای دورسوم فراهم می کند.لوی جرگه اضطراری مرجعی است که می تواند رییس جمهورخواسته های سیاسی خود را درآن مطرح نماید.ده سال حکومت رییس جمهورکرزی یکی ازپربارترین دوره ها درتدویرلوی جرگه ها، بوده است.اعتراضات به رییس جمهوراین بود که ایشان اعتقادی به نهادهای قانونی ندارد وبجای آن توجه به سنتهای تاریخی وعنعنوی لوی جرگه دارد. برخی ازلوی جرگه هاراحتی عنعنوی نام گزاری کرده بود.نهادهای حکومت داری مدرن با سنتهای گذشته سازگاری ندارد موسسات تازه درنظام مدرن آنهارا نسخ کرده است. برخی تحلیل گران به شدت به رییس جمهورحمله کرده اند که ایشان بجای تکیه به نهاد قانونی، مراجعه به سنت های منسوخ گذشته داشته است.

 

دراین میان گروه بین المللی بحران یکی ازآن سازمانهای است که تاهنوزمتقاعد نشده است که رییس جمهورکرزی صددرصد انتخابات سال2014 را برگزارمی کند دریک مورد دراین گزارش آمده است که احتمال دارد رییس جمهورکرزی برای نفی انتخابات حالت اضطراراعلام نماید وانتخابات را با حالت فوق العاده منتفی اعلام نماید.گزارش گروه بین المللی بحران درمورد انتخابات نکات بسیارمهمی را گنجانده است.گزارش گروه بین المللی بحران درمورد سقوط نظام،جنگهای داخلی دهه ای نود، حتی بازگشت طالبان،حرفهای یاس آوری را گفته است.این بخش ازگزارش با اعتراضات محافل اجتماعی، قانونی وحکومتی،مواجه شد.حکومت افغانستان گزارش گروه را توطئه استخباراتی دانیست برخی سخنگویان حکومت عوامل پشت پرده را شناسایی کرده وگفتند: که هدف ازتهیه ونشراین گزارش این است که آمریکا می خواهد درسند امورامنیتی امتیازات بگیرد که افغانستان هرگزچنین امتیازی رابه آمریکا نمی دهد کسی بنام رفیع فردوس یک مضمونی راکشف و به رسانه ها اعلام کرده بود.ایمل فیضی سخنگوی رییس جمهورریشه انتخاباتی برای گزارش ساخته بود وی با رسانه اعلام کرد که هدف ازتهیه این گزارش این است که  خارجیها درامرانتخابات مداخله نمایند.

 

مداخله خارجیها درامرانتخابات را مقامات حکومتی روشن ساخته اند وخود رییس جمهورکرزی نیزبا رها اخطارداده است که خارجیها نباید به امورانتخابات مداخله نمایند منظورازمداخله درامورانتخابات،نفی نظارت بین المللی انتخابات است.رییس جمهورکرزی بارها اعلام داشته است که بانظارت خارجیها درامرانتخابات مخالف است.اپوزیسیون حکومت، جامعه مدنی، احزاب سیاسی به شدت پا فشاری دارند که انتخابات با نظارت ملی و بین المللی باید برگزارشود.درمساله انتخابات سه حوزه قابل بحث است حوزه اول قوانین انتخابات است انتخابات درچهاردوره ای قبلی بدون قانون نافذه برگزارشد مسوده ای با امضای رییس جمهورکرزی مرجع قانونی برگزاری انتخابات بود که اصطلاحا به آن گفته می شود "فرمان تقنینی" درکنفرانس علمی غیرمتمرکزبه این نکته اشاره شد که دولت افغانستان درهمه مسایل قانون نافذه دارد تنها درمورد انتخابات تاهنوزقانون نافذه وجود ندارد.بیش ازچهل حزب سیاسی درحال حاضردورهم جمع شده آنها همین حوزه اول را که تدوین قانون انتخابات باشد را روی دست گرفته اند.

 

 احزاب سیاسی جامعه مدنی با همکاری فیفا،طرحی را درمورد انتخابات پیشنهاد کرده اند که با تصویب پارلمان تبدیل به قانون شود.شاخصه که وجه مشترک برای همه شده این است که قوانین انتخابات براساس سیستم مختلط باید ساخته شود دوسیستم شناخته شده درقانون انتخابات وجود دارد سیستم اس ان تی وی وسیستم پی آر، درسیستم اول رای واحد غیرقابل انتقال است دراین سیستم درحق احزاب سیاسی ظلم می شود اصولا احزاب نمی تواند دراین سیستم به پارلمان نماینده بفرستد.سیستم پی آر به نفع احزاب است ولی حکومت افغانستان هرگزآن را قبول ندارد.چهل حزب سیاسی با همکاری سازمان فیفا،یک سیستم مختلط ومزدوج را استخراج کرده است که براساس آن می توان هم احزاب درانتخابات صاحب کرسی پارلمانی شود وهم افراد مستقل. گفته شده است درطرح مختلط بین چهل تاپنجاه درصد احزاب حق فرستادن نماینده درپارلمان را دارد امریکه درلیبیا روی داد آنها ازدوصد کرسی پارلمان هشتاد کرسی را اختصاص به احزاب سیاسی دادند. احزاب حوزه مهم قوانین انتخابات را قابل بحث دانسته است اما درکناراین قانون چند نسخه دیگرنیزقراراست که مورد بحث قراربگیرد.

 

 اخبارمنتشرشده که حکومت، وزارت عدلیه مسوده ای را برای بحث درپارلمان می خواهد بفرستد ودرخارج ازحکومت گروه های طرف دارحکومت نیزبا تحریک حکومت مسوده های تهیه کرده که درصورت رد قوانین انتخابات حکومتی،هواداران حکومت قوانین مورد نظرشان را درپارلمان پیش کش نمایند.درحال حاضرتهیه قوانین انتخابات یکی ازعمده ترین مباحث روزحکومت ومخالفان سیاسی حکومت است.پارلمان کشوردرنهایت تصمیم گرنده اصلی درمورد طرحهای مختلف است .صاحب نظران درمورد پارلمان کشورکمی نگران هستند زیرا پارلمان انگیزه های حزبی کمی دارد.آقای صالح محمدریگستانی درکنفرانس علمی غیرمتمرکزسازی درهتل انترکانتینینتال گفت: دردوره پیش ازمجموع 249 نماینده پارلمان تنها شش نفرقوانین انتخابات را مطالعه کرده بودند وبقیه بدون اینکه زحمت حتی خواندن یک صفحه را به خود بدهند،قانون انتخابات را رد کردند آنها ناخوانده قوانین را رد کردند آقای ریگستانی ازتهیه کنندگان این قوانین گفت: یکی ازدلایلی استعفاء من همین بود.وی گفت : این احساس برای من پیش آمد که کارکردن وزحمت کشیدن دریک چنین پارلمانی وقت هدردادن است.

 

حوزه دوم قابل بحث درمساله انتخابات مساله مقررات صلاحیت تشکیل دوکمیسیون انتخابات وشکایات است.دوکمیسیون باید براساس مقررات صلاحیت داشته وتشکیل شود.قوانین صلاحیت تشکیل کمیسیونها،حایزاهمیتی زیادی است.رییس جمهورتاکنون دراین حوزه دخالت کرده ورییس کمیسیون مستقل انتخابات را همراه با کمیشنرها، مطابق تشخیص خودش منصوب کرده بود درچهارانتخابات گذشته نه قانون مصوب پارلمان داشتیم ونه قوانین صلاحیت تشکیل کمیسیونها.احزاب سیاسی جامعه مدنی دراین مرحله ازانتخابات دراین حوزه سخت حساس هستند آنها می گویند: کمیسیونها باید مطابق قوانین ساخته شود آنها پیشنهاد کرده اند که رئسایی دواطاق پارلمان احزاب سیاسی ،جامعه مدنی، وچند نهاد دیگر،مجموعه ای ازشخصیتهای کشوررا ازمراجع مختلف با داشتن مواصفات ضروری شناسایی وبه رییس جمهورمعرفی نمایند.رییس جمهورازمیان آن مجموعه جمعی را به پارلمان معرفی نماید واین پارلمان است که درمورد افراد معرفی شده ازسوی رییس جمهوررای گیری نماید وجمعی را بعنوان رئسایی کمیسیونها وکمیشنرها،برگزیند.با این روش کمیسیونهای مستقل انتخابات وشکایات درواقع مورد وفاق وتایید همه قرارمی گیرد.

 

حوزه سوم قابل بحث مساله نظارت ملی وبین المللی است.انتخابات اعتبارش به تایید ناظران بی طرف بستگی دارد.درکناردوحوزه قبلی ومیکانیزهای اجرایی وبی طرفی نهاد های دولتی ومساله کارت رای دهی،پروسه ثبت نام و..که همه این اموردرحوزه دوم ودرقوانین صلاحیت تشکیل کمیسیونها،مورد بحث قرارگرفته،موضوع نظارت ازمهم ترین موضوعات مرتبط به انتخابات است.تفاوت واختلاف بسیارشدیدی بین حکومت واحزاب درمورد نظارت ملی بخصوص بین المللی وجود دارد حکومت نظارت بین المللی وبی طرفانه انتخابات را حمل برمداخله کرده وبه شدت با آن مخالف است. احزاب عمده ترین مساله را درامرانتخابات شفاف،درنظارت بین المللی دانسته است جامعه مدنی وسازمان فیفا نیزتاکیدات زیادی روی مساله نظارت دارد.حساسیت حکومت درمورد نظارت خیلی واضح است رییس جمهوربارها با آن مخالفت کرده وگفته است که مداخله خارجی درانتخابات را قبول ندارد سخنگویان حکومت نیزانگیزه گزارش گروه بین المللی بحران را مساله انتخابات ودخالت درامورانتخابات اعلام کرده اند.انتخابات سال2014 با این چالشها روبرواست.

فازدوم ازمصالحه

فازدوم ازمصالحه

 

 

مصالحه درافغانستان همانگونه که درفازاول بحث کردیم،به بن رسیده است.کانالهای حکومت درامرارتباط با طالبان،سید اکبرآغا مقام پیشین طالبان،عبد الحکیم مجاهد سخنگوی قبلی طالبان وعضو شورای عالی صلح حکومت افغانستان ومرحوم ارسلا رحمانی بودند.آقای رحمانی توسط طالبان شبکه حقانی درکابل دربهارسالجاری ترورشد درحال حاضر،دونفربا همکاری افراد دیگری،کاریدورهای ارتباط با طالبان را ظاهرا،سازماندهی می کنند.معاونان دوکاندید ریاست جمهوری آمریکا روی این دو مساله توافق داشتند یکی اینکه نیروهای آمریکا درموقع وزمانش برمی گردند ودیگراینکه جنگ افغانستان پایان وصلح ثبات درافغانستان،تامین می شود اما چه گونه ؟.

 

سئوال اساسی که چه گونه، صلح وثبات درافغانستان تامین می شود؟ هنوزپاسخ داده نشده است.طالبان به شدت درحال جنگ هستند بخش صلح طلب ایزوله شده اند پس چه گونه ثبات درافغانستان،تامین می شود؟.اطمینان مقامات آمریکا درمورد مصالحه می تواند بردواصل استوارباشد،یکی اینکه مقامات پاکستان به آنها وعده سپرده باشند که طالبان با خروج نیروهای بین المللی ازافغانستان، وارد مذاکرات صلح می شوند.گفتگوهای پاکستان با آمریکا درمورد طالبان براصلی نهاده شده است که لابیهای پاکستانی آمریکارا متقاعد ساخته باشند که طالبان بتاتا،یک جریان داخلی افغانستان است وکار،به مسایل بین المللی وتعقیب ایده های القاعده ندارند.آنها برای افغانستان فکرمی کنند بنابراین قابل مذاکره ومصالحه هستند.قبول این ایده به آمریکا ازسوی لابیهای پاکستان بسیارخطرناک است.مورد دومی که می شود درباره آن حدس زد این است که سازمان ملل وارد مذاکرات صلح شود.دراین فرض، تجربیات دهه ای نود دربحران افغانستان،بکارگرفته می شود که پایان آن با تشکیل کنفرانس بن  2001 درآلمان اعلام شد.مقامات سازمان ملل درکابل اشاراتی به این مساله داشته اند که درمورد مصالحه افغانستان فازدوم آن آغازمی شود.فازدوم به این معنی که سازمان ملل همه ابتکارات وبرنامه های صلح را دردست می گیرد.ازآقای یان کوبیش نقل قول شده  است که ایشان گفته است که مذاکرات صلح با ترکیب ومیکانیزم تازه شروع می شود دراین ترکیب تازه: احزاب سیاسی افغانستان، جامعه مدنی جامعه زنان افغانستان،شامل می شوند امریکه تاکنون ازسوی حکومت افغانستان،مورد قبول واقع نشده است.

 

گذشته ازاحزاب سیاسی، حکومت افغانستان وطالبان که مولفه های اصلی مصالحه درفازدوم است واین مجموعه ها، احزاب سیاسی،جامعه مدنی ،حکومت افغانستان وطالبان،عناصراصلی تشکیل دهنده صلح درافغانستان هستند.سازمان ملل گذشته ازشناسایی عوامل ومولفه داخلی افغانستان برای پیشبرد،قطعا باید به عوامل منطقه ای مصالحه نیزاهتمام ورزد.بازیگران منطقه،کشورهای همسایه افغانستان هستند این کشورها هرکدام تمایلات برخواسته ازمنافع شان را درافغانستان جستجومی کنند.هند وپاکستان دوکشورهمسایه درمورد مصالحه، اختلافات استراتژیک وغیرقابل حل دارند. جمهوری اسلامی ایران نیزملاحضات مهمی درمورد همسایه افغانی خود دارد ایران همواره براین سیاست پافشاری داشته که با حکومتی مرکزی درکابل کارمی کند ودرثانی حکومت کابل ازنوع طالبان نباشد که هیچ حرمتی به مناسبات همسایه گی نگذارد طالبان دریک مورد حمله خونینی به مقرنمایندگی جمهوراسلامی ایران درمزارشریف داشت که 9 دپلمات ایرانی را به قتل رساندند.طالبان قبول کردنش برای ایران هند امردشواری  است چنانچه پاکستان، تمامی ارزوهای سیاسی اش،حکومتی ازنوع طالبان است.این مساله برای همه سیاست مداران پاکستان، باهمه تفاوتها واختلافات داخلی،یک سان است.کرکت بازپاکستانی که حالا سیاست مدارشده وحزبی بنام تحریک انصاف را رهبری می کند می گوید: جهاد درافغانستان واجب است. عمران خان، فتوای جهاد درافغانستان داده ودیگراینکه به شدت ازطالبان حمایت می کند.

 

هند،ایران کشورهای آسیای میانه با چنین نگرشی به شدت مخالف هستند.سازمان ملل درمصالحه با چنین گرفتاریهای بزرگی مواجه است.کشورهای عربی عمومابا پاکستانیها هماهنگ هستند آنها درگذشته رژیم طالبان رابه رسمیت شناخته اند.افغانستان عمیق ترین نقطه بحران درسیاستهای منطقه ای قرارگرفته است .سازمان ملل با چنین چالشهای بزرگی درحل بحران افغانستان مواجه است.ازمنطقه که خارج شویم، کشورهای اروپایی وآمریکا،نیزملاحضات وتاملات خود را درمورد افغانستان فراموش نمی کنند.آمریکا درافغانستان بیش ازدوهزارسربازرا ازدست داده است.خسارات هنگفتی مالی را متقبل شده اروپا نیزبه تبع آمریکا گرفتاریهای زیادی با مسایل افغانستان داشته است.مصالحه درافغانستان بدون حمایت وپشتیبانی آمریکا اروپا امرناممکن است.برای غرب نوعیت رژیم درافغانستان دردرجه دوم قرا ردارد آنها حکومتی را درکابل می خواهندکه منافع شان را آسیب نزند.فراموش نکرده ایم که آمریکا پس ازحادثه یازده سپتامبر2001نمی خواست رژیم طالبان سرنگون شود خواست آمریکا ازطالبان یک چیزبود وآن دورکردن شبکه القاعده ولی طالبان به دلیل پیوند عمیق ایدلوژیک وخا نوادگی،امارت را فدای علایق ایدلوژیک وفامیلی خود ساختند.شایعات نزدیک به یقین نشام می داد که ملاعمر داماد اسامه شده است جلاالدین حقانی نیزچنین پیوندی فامیلی با عربهای حاشیه خلیج فارس ایجاد کرده بود.

 

آمریکا با مرتجع ترین وفاسد ترین رژیمها که هیچ نسبت با دموکراسی ندارد، کارمی کند.درسال2001 آمریکا طالبان را جواب نداد اما این طالبان بود که به خواسته های آمریکا گوش ندادند.پس ازسال 2014 آمریکا ازافغانستان چه می خواهد به نظرمن تنها یک چیزوآن اینکه حکومت افغانستان ویا ازافغانستان منافع شان تهدید نشود هرکسی این ضمانت را به آمریکا بسپارد،بدون ترد ید آمریکا با آنها کارمی کند حفظ منافع غرب وآمریکا درمرحله اول درافغانستان قرارگرفته است. اروپاکمی متعهد تربه دموکراسی به نظرمی رسد اما دموکراسی اروپا،درافغانستان قابل باورنیست به همین دلیل است که وزیردفاع  انگلیستان گفته  است: که مردم افغانستان زندگی قرن سیزده را ترجیح می دهند.ویا این مردم درقرن سیزده زندگی می کنند.سازمان ملل درمذاکرات صلح افغانستان همه این ملاحظات وتفاوت ها را درنظرگرفته وارد مذاکرات صلح می شود این حرف اززبان یان کوبیش نماینده سازمان ملل درکابل گفته شده است.استاد محقق رهبرحزب وحدت مردم افغانستان، درسمینارعلمی غیرمتمرکزسازی به این موضوع اشاره داشت.

 

فازدوم مصالحه زیرنظرسازمان ملل با فازاول،تفاوت ماهوی دارد واین طبیعی است که درفازاول مصالحه بجای نمی رسید زیرا درهرمصالحه ای الزاما باید میان جگری باشد در فازاول طرفها همه باهم  درگیرهستند.مذاکرات قطررا درنظربگیرید یک طرف آمریکا وطرف دیگرطالبان است مذاکرات ناموفق حکومت کابل بدون میان جگری،انجام می شد.قطرنمی توانیست میان جگرباشد زیراکه فاقد ظرفیت چنین دشواریها است. درسال2011 آلمان واسطه شد ویا انگلیس اگرحرفی ازمصالحه می زند،اینها نمی توانند کشورهای بی طرف درمساله افغانستان باشند آلمان بیش ازچهارهزارنیرودرافغانستان دارد آمریکا همراه با 48 کشورعضوایساف، تماما درحال جنگ با طا لبان هستند پس چگونه می توانند واسطه های صلح باشند.سازمان ملل یگانه واسطه ای مطمئن برای مصالحه می تواند باشد.تجربیات  گذشته سازمان درامرمصالحه مثبت بوده.فازدوم اگربا پا درمیانی سازمان ملل، آغازشود،گامی درستی درامرمصالحه می تواند باشد.این نکته را درباب فازدوم باید اشاره نمایم که همه طرفهای داخلی،منطقه ای وبین المللی باید ازفازدوم حمایت نمایند.دراین صورت می تواند پذیرفت که مصالحه درافغانستان،با نتایج مثبت همراه است فازدوم ازمصالحه را با این تصورات واحتمالات می تواند مطرح کرد.