نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

دوست خارجی ودشمن داخلی

دوست خارجی ودشمن داخلی

 

 

مقامات سیاسی درکشوربه چنین نکته ای اشاره کرده اند.طالبان باخارجیها رفت آمد دارند این رفت آمدها خیلی دوستانه توصیف شده است.رییس جمهورچهارپیش ازاین دریک سخنرانی خود به این نکته اشاره داشت که ماموران خارجی با طالبان درکشورهای عربی واروپایی باهم گفتگو دارند وچای وقهوه می خورند. جانان موسی زی سخنگوی وزارت خارجه نیزبه این مساله اشاره کرده است که طالبان با خارجیها دوست هستند اما با مردم افغانستان دشمنی دارند.مضمون سخنان مقامات کشور،این را نشان می دهد که طالبان با خارجیها مشکل ندارند ودرمواردی، دوست آنها هم شده اند قهوه دوستی وچای رفاقتی می نوشند وباهم گپ می زنند.

 

 

ریشه این دوستی درکجا باید باشد.برخی گفته اند که طالبان یک پروسه خارجی است وبانیان آن خارجیها درسال1994 بوده اند.این گروه برای ماموریتهای کلان استراتژیک ساخته شده البته این حرف می تواند مستندات درستی هم داشته باشد.خانم بوتو بارها به این مساله اشاره داشت که ما طالبان را با مشوره آمریکا وانگلیس ساخته ایم وهزینه های آن را، کشورهای عربی،پرداخته اند.درسال2009 این شایعات به شدت بالا گرفت که طالبان ازجنوب کشوربا هلی کوپترها به شمال کشورمنتقل شده اند.این مساله نشان می دهد که طالبان برای اهداف وفشارهای دیگردرحوزه امنیتی فرا افغانستان باید ساخته شده باشد.طالبان که به شمال کشورمنتقل شدند حرف وخبردرستی بود.نیروهای طاهریلداش با هلیکوپترها، به شمال کشور،جابجای شده اند دریک مورد درجنگهای خونین تاجیکستان همین چهارماه پیش، شرکت داشتند.

 

 

نقل وانتقال نیروهای امنیتی ونظامی روسیه درمرزهای مشترک تاجیکستان وافغانستان همین را نشان می دهد که روسها به شدت نگران نفوذ وتوسعه طالبان درشمال کشوروتهدید حوزه امنیتی روسیه درآسیای میانه هستند.آقای جان کیری دریک گفتگوی یک ساعته با رییس جمهورافغانستان،روی مساله طالبان باید صحبت کرده باشد.نمایندگان مجلس روی این موضوع تاکید دارند که باید محتوای سخنان یک ساعته رییس جمهوربا جان کیری،روشن شود.درمجلس سنا دیروز روی این موضوع تاکید صورت گرفت که باید گفتگوی دوروزپیش رییس جمهوربا وزیرخارجه آمریکا دانسته شود.گفته شده که رییس جمهورازاین گفتگویک ساعته لحظه های به تفکرفرورفته است وروی نکاتی که جان کیری اشاره داشته،فکرمی کرده است.گزارشهای به بیرون داده شده که گویا آقای جان کیری خیلی صریح به رییس جمهورگفته باشد که منافع آمریکا به دومساله گره خورده  است یکی پاکستان ودیگری طالبان.

 

 

تحلیل این سخن این می تواند باشد که آمریکاییها مساله منافع خود را با رییس جمهوردرمیان گذاشته باشد.پاکستان کشوری که منافع آمریکا به آن گره خورده است وطالبان گروهی که بازهم منافع آمریکا به آن بسته شده است.درموردپاکستان مساله خیلی واضح است زیرا همه می دانیم که آمریکا درتاریخ مناسبات خود همیشه نگاه دوستانه به اسلام آباد داشته است.سیاست آمریکا درمورد پاکستان ازمنظرانگلیس،تفسیرشده است واین مساله قابل درک است وآمریکا هیچ شبهه ای را باقی نگذاشته که درمسایل مهم، جانب پاکستان را گرفته است.درمورد خط دیورند همین سیاست را اتخاذ کرد.این مساله قابل درک است که آقای جان کیری گفته باشد که منافع آمریکا به پاکستان گره خورده وافغانستان نمی تواند این منافع را نادیده بگیرد.خواست جان کیری ازرییس جمهورکرزی چه می تواند باشد.

 

 

خوب طبیعی است که عمده ترین خواست آمریکا این است که مناسبات کابل واسلام آباد بهبود پیدا نماید این مساله ازچند جهت حایزاهمیت است.اول اینکه نیروهای آمریکا درحال خروج ازافغانستان است منافع امنیتی وحیثیتی امریکا دراین  است که نیروها بدون کدام مشکلی ازافغانستان خارج وازخاک پاکستان سواربرکشتیهای شان شده به خانه شان برگردند.این موضوع درتحلیل منافع امنیتی آمریکا بسیارمهم است.این مامول با دوستی کابل واسلام آباد بهتربدست می آید.جان کیری ازحکومت افغانستان می خواهد که مناسبات بهم خورده کابل واسلام آباد ترمیم شود زیرا که منافع آمریکا به این مساله گره خورده است.امان اینکه گفته شده آمریکا روی مساله طالبان بگونه ای تاکید داشته که گویان منافع آمریکا به طالبان هم باید گره خورده باشد،شناسایی وتعریف آن چه گونه است.برخی گفته اند که گفتگوی وزیرخارجه آمریکا بگونه ای بوده که گویا آقای جان کیری سخنگوی وحامی طالبان دراین گفتگوبوده است.

 

 

 همین شایعات است که درمجلس نمایند گان ومجلس سنا به شدت این  مساله مطرح شده که باید محتوای گفتگوی یک ساعته رییس جمهورباطالبان دانسته شود آقای بکتاش با حرارت زیادی روی این مساله پافشاری داشت ومی گفت: این حق مردم است که باید بداند بین دورهبرچه گذشته است.مضموم اظهارات آقای سیاوش نماینده مردم کابل،حکایت ازنگرانیهای داشت که گویان درمذاکرات تلفنی به آن پرداخته شده است.آقای مسلم یاررییس مجلس سنا نیزگفته است که افغانستان کشورمستقل است.آقای مسلمیارگفتگوی جان کیری درمورد افغانستان را یک نوع دخالت تعبیرکرده است به این معنی آنچه که جان کیری گفته دخالت محض درامورا فغانستان است.البته همان گونه که تاکید شده که چیزی روشنی ازگفتگوها بیرون داده نشده تنها گفته شده که آقای جان کیری به رییس جمهورکرزی گفته باشد که افغانستان باید دانسته باشد که منافع آمریکا به دومساله پاکستان وطالبان گره خورده است وافغانستان باید سعی نماید که هردومساله را حل نماید.

 

 

پس ازاین گفتگوها است که دو،رویداد مهمی دیگری همزمان پیش می یاید یکی اینکه رییس جمهورافغانستان به قطرمسافرت می کند.هدف ازسفرایشان درقطرگذشته ازمساله شرکت وسخنرانی درکنفرانس آمریکا وجهان اسلام،مساله نمایند گی طالبان درقطراست این مساله بصورت بسیارجدی درگفتگوی رییس جمهوربا مقامات قطری مطرح می شود همه خبرها به این مساله اشعاردارد که این باررییس جمهوربامقامات قطری مساله نمایندگی طالبان را ببحث می گیرد واین موضوع باید به یک نحوی حل شود.نکته دوم که بسیارحایزاهمیت است وبازهم برمی گردد به سیاست آمریکا وآن بهبودی مناسبات کابل واسلام آباد است.حکومت افغانستان ازنوازشریف دعوت کرده که ازکابل دیدن نماید.ایجاد نمایندگی برای طالبان درقطروبهبود مناسبات افغانستان وپاکستان درحال شکل گیری است واحتمالا هردومساله عملی می شود.

 

 

سفراین باررییس جمهورکرزی با سفرقبلی باید متفاوت باشد درسفرپیشین سخت گیریها وشرط شروط افغانستان درمورد گفتگوهای صلح مطرح گردید وافغانستان ایجاد نمایندگی را برا ی طالبان " آدرس تسهیلات" گفتگو تعبیرکرد یعنی نمایند گی طالبان نه دفترسیاسی برای طالبان است ونه دفترنمایندگی این دفترباید به این شرط بازشود که ادرسی باشد که برا تسهیلات گفتگوهای صلح.افغانستان بازهم تاکید داشت که رهبری مذاکرات به دست حکومت افغانستان باشد افغانستان مالک این گفتگوها است ومساله دیگری که افغانستان بعنوان شرط مذاکرات روی آن تاکید داشت این بود که طالبان باید هویت شان برای افغانستان شناخته شده باشد اعضای شرکت کننده درمذاکرات معرفی نامه وتایید نامه داشته باشند ولی حال این مسایل باید کنارگذاشته شده باشد.گفته شده که جان کیری وزیرخارجه آمریکا تاکید داشت که طالبان می تواند درقطردفترنمایندگی درحد اعتباریک سفارت را داشته باشد.

 

 

بنابراین تاکید روی این مساله که افغانستان درقطربدنبال تحقق شروط مذاکرات باشد را باید درحال حاضرکنارگذاشت مساله ازطرح شرط وشروط گذشته حال افغانستان باید قبول نماید که طالبان درقطرنمایندگی داشته باشد چون منافع آمریکا به آن گره خورده است.آقای موسی زی سخنگوی وزارت خارجه درکنفرانس خبری خود به این مضمون اشاره داشت که طالبان باخارجیها دوستی دارند ولی با مردم افغانستان دشمنی می کنند.عملیات هفت طالب مسلح،درحوالی میدان هوایی کابل، همین مساله را نشان می دهد.طالبان با حملات بیرحمانه ولی ناکام خود درشمال میدان هوایی درساعات اولیه صبح روزدوشنبه نشان داد که دشمن مردم افغانستان ومنافع آنها هستند.آسیب رساندن به میدان هوایی یعنی خساره وارد کردن به مردم ومنافع مردم افغانستان است ونه چیزی دیگر.این حرف باید درست باشد که طالبان باخارجیها دوست شده آقای جان کیری درگفتگوی یک ساعته روضه طالبان را بارییس جمهورکرزی می خواند وازسوی دیگرطالبان با عملیات انتحاری خود قدرت نمایی وجنگ روانی وتبلیغاتی برتررا ،می خواهد بنمایش بگذارند واین منطق که طالبان دشمن داخلی ودوست خارجی شده تاحدی زیادی صحت داشته باشد.

خط قرمزوقوانین

          خط قرمزوقوانین

 

 

          درمنافع ملی دوعنصر "خط قرمز وقوانین" باید خیلی مهم باشد.یکی ازمسایل بسیارمهم وتعریف شده درافغانستان، مساله ای اقوام افغانستان است.هویت های کوچک قومی ما را تبدیل به یک ملت بزرگ ساخته است.افغانستان موزیم انسانی بلحاظ ترکیب وهویت های تباری است.اینکه دررسانه های کشور،به بهانه آزادی به هویت قومی افراد تعرض صورت بگیرد وهرروزکارجزاین نداشته باشیم. فکروسریال ومستندات گزینشی تاریخی  تهیه ویا با عناصرمتصلب،مصاحبه بگذاریم که هرچه دلش خواست علیه دیگران شعارودشنام سردهند. خوب این همان عبورازخط " قرمز" است.

 

 

         ژوندون وچند رسانه دیگر،کارش همین است.البته گفت شده که مسئولین این رسانه ها، خیلی نیزدیک با مقامات مربوط به ارک ریاست جمهوری هستند ازآقای یون بعنوان مشاورفرهنگی نام گرفته شده.نام ازآقای خرم گرفته می شود که تلویزیون پرهزینه کابل نیوزرا رهبری می کند ورسانه های چاپی مثل ویسا وچندروزنامه دیگرنیزمنتسب به مقامات ارک شده است.این اخباری است که درمورد مدیران این رسانه ها شنیده شده  است.رییس جمهورهم درکنفرانس خبری دیروزخود به این مساله اشاره داشت که رسانه ها باید وحدت ملی، منافع ملی را، درنظربگیرند.رییس جمهوربرای تخطی رسانه ها ازخط قرمزاشاره به اهانت به تصاویررهبران جمهوری اسلامی ایران داشت وگفت: انها کاری چتی کرده اند.دراثرالقاءات همین رسانه ها  است که تصاویررهبران سیاسی کشورنیزبه آتش کشیده شده است.

 

 

          همه آن عکسها متعلق به هویت های قومی خاصی بوده است. این مساله باعث نگرانی شدید ی درجامعه شده است وچرا چنین شود.استاد محقق دریک مورد سخرانی تندی داشت وازحکومت خواست که جلو این گونه رفتارها را گرفته باشد.آتش زدن تصاویر،گاهی تفسیربه اهانت جمعی تلقی می شود.نفس یک کاغذ و چند مترپارچه مهم نیست ولی گاهی است که این پارچه ها وعکسها، نماد ازهویت یک ملت ویک فرهنگ را نشان می دهد.این بخش ازسخنان رییس جمهورمورد تایید است که گروهی با تحریکات رسانه ها،رفته اند وتصاویروپرچم کشورهمسایه را به آتش کشیدند ایشان درکنفرانس خبری خود گفت: آنها کاری چتی کرده اند.همین جماعت کار چتی درمورد عکسهای رهبران سیاسی کشورنیزداشته اند.این گونه چتی کاریها، همان عبورازخط قرمزوتعرض به قوانین کشوراست.

 

 

         نکته که باید تعریف وتوزیع معرفت شود این است که اعتراضات ومطالبات باید درچوکات قانون بررسی گردد.امروزها زیاد گفته می شود که ما حق داریم اعتراضات وخواسته های مان را بیان نماییم.این منطق درذات خود درکلیت خود درست نیست. هرمطالبه ای را نمی توان درست دا نیست وبه هرخواسته ای نمی شود، تن داد وگفت که دموکراسی وآزادی است پس ما می توانیم خواسته های مان را، مطرح نماییم.خواسته ها دردوبخش مشروع وغیرمشروع باید تعریف گردد.خواسته های قانونی ومشروع،قابل بررسی است.معیارخواسته های مشروع ونا مشروع،قوانین کشوراست.ما درافغانستان قانون مادرداریم.قاعده وضابطه مشروع ونامشروع بودن را قانون مادر،تعریف می کند.

 

 

         گفته شده درقندهارتظاهرات صورت گرفته است دراین تظاهرات خواسته شده که دوره ریاست جمهوری رییس جمهورکرزی باید تمدید شود خوب این خواسته خارج ازقانون است.درقانون اساسی گفته شده که برای دودوریک نفرمی تواند رییس جمهورافغانستان باشد درقانون تصریح شده که برای دورسوم کسی این حق را ندارد.چنین مطالبه ای خارج ازدایره قانون است.درکابل نیزتظاهرات واعتصابهای داشتیم هرکدام این تظاهرات می تواند ماهیت مدنی وغیرمدنی داشته باشد.اعتصاب هشت روزه محصلان دانشکده،یک مطالبه صنفی بود انشجویان نسبت به سوء مدیریت واعمال تعصب وتبعیض ازسوی مدیریت دانشکده واستاد شان معترض بودند.این یک مطالبه منطقی وقانونی است وراه حل آن هم درچهارچوب قانون بررسی وکمیته های حقیقت یاب می تواند ادعای طرفین را مطالعه وتحقیق نماید.

 

 

          حکومت دراین ماجرا درست عمل نکرد اولا اعتصاب خیلی طول کشید ودرثانی سه مقام بسیارمعتبرحکومتی به خواسته های دانشجویان پاسخ مثبت دادند وجریان اعتصاب را با قبول مطالبان دانشجویان قبول کردند.ازفردای آن روزوزیرتحصیلات عالی، زیرقول قرارخود زد وگفت: فیصله این نیست که استاد ورییس دانشکده منفک شود آقای ترشوال مقامی دروزارت تحصیلات عالی گفت: استاد ورییس دانشکده بجای دیگری درتشکیلات وزارت به کارشان ادامه می دهند دوروزبعد هم وزیرتحصیلات عالی آقای شهرانی را بمسخره گرفت وگفت: اظهارات ایشان عاطفی بود.مفهوم این سخن این است که ازسرخرد وعقلانیت موضع گرفته نشده بلکه ازباب عواطف واحساسات،حرفش را گفته است هیچ کاری صورت نگرفته استاد ورییس هرکدام سرجای خود مستقرهستند.          خوب این مساله نشان می دهد که درحکومت چندان قول وقراری وجود ندارد خیلی ازمسایل براساس چال، حل وفصل می گردد.

 

 

          ازاین قضیه که بگذریم تظاهرات دیگری علیه قانون "منع خشونت علیه زنان" راه انداخته شد وهمین طورشعارهای زنده باد ومرده باد زیاد شنیده شد آخرین شعار" مرگ برپیپسی" بود که مردم هنوزرازآن که پیپسی زنده جان نیست چرا او شامل مرگ شود.واعتراضات دیگری نیزانجام شده که یک بخش ان علیه کشورهمسایه بود وبه مقامات جمهوری اسلامی ایران حمله کردند وتصاویروپرچم شان را مورد تعرض واهانت قرارداد همین مساله سبب گردید که کنفرانس خبری رییس جمهورتماما به این مساله اختصاص داده شد.ایشان به شدت نسبت به این قضیه ابرازناراحتی کرد وگفت: آنها کار چتی انجام داده اند.خوب این حرف واقعا چتیات بود.افغانستان باید ملاحضات همسایگان خودرا داشته باشد.گرفتاری با همسایه کارسختی است.ایران وپاکستان دوهمسایه دیواربه دیوارافغانستان می تواند چالشهای عمده ای را ایجاد نماید.

 

 

 

          میلیونها مهاجرافغانستان دراین دوکشورزندگی می کنند.مقامات درکشورما،با پاکستان درطی ماه های اخیر،مناسبات خود را تیره وتارساخت.هردوکشورتلخ ترین دوره مناسبات سیاسی خود را می گذراند.حال شنیده شده است  که با روی کارآمدن حکومت تازه درپاکستان،افغانستان ازنوازشریف دعوت کرده که ازکابل دیدن نماید.این اقدام بسیارخوب است وخوب ترازآن هم این  است که آقای شریف به افغانستان بیاید ومناسبات دوکشورازحالت جاری خارج شود.تعرضات به همسایه گان افغانستان پیامدهای ناگواری دارد ومعترضین واقعا باین کارشان چتی عمل کرده اند.درکناراین مساله که متاسفانه درسخنان رییس جمهوربه آن اشاره نشد،یکی تعرض وبی حرمتی به عکس رهبران سیاسی خود کشوربود.معترضین نسبت به تصاویرچهره های سیاسی،بی حرمتی کردند وعکسها را به آتش کشیدند وشعارهای اهانت آمیزی علیه رهبران سیاسی سردادند ماوقتیکه به سخنان رییس جمهوردرروزشنبه گوش دادیم وموضوع صحبت ایشان تظاهرات وبی حرمتی به سمبلهای کشورهای همسایه بود،متقین شدیم که ایشان به مساله سوزاندن تصاویررهبران سیاسی کشورش نیزمی پردازد که اشاره به این موضوع نداشت.

 

 

          نکته دومی که درسخنان ایشان مطرح شد این بود که رییس جمهورازرسانه ها خواست که درتبلیغات شان وحدت ملی را درنظر بگیرد ولی متاسفانه دوساعت پس ازسخنان رییس جمهور،تلویزیون ژوندون بد ترین اهانتها را علیه رهبران سیاسی وجهادی ازسرگرفت.این رسانه درکنارچند رسانه دیگرهمان گونه که گفته شده نزدیک به ارک ریاست جمهوری است،واقعا ازخط قرمزعبورکرده وقوانین کشور را زیرپا گذاشته  است.این رسانه های نزدیک به مقامات دولتی،به هویت های قومی حمله می کنند به هیچ کس احترام نمی گذارند.درحالیکه همه می دانند که تشکیل ملت بزرگ افغانستان ازهمین هویتهای قومی وتباری شکل گرفته است.این بسیارغیرمسئولانه است که به هویتهای متکثرجامعه توهین شود ولی این کاری هست که دراین روزها این رسانه ها انجام می دهند وهیچ باکی هم ازنقض قوانین ومطالبات غیرقانونی شان ندارد.

 

 

          گو اینکه آنها درصدد ایجاد بحران هستند ودستگاه حکومتی ما به آن راضی باشد درحالیکه ما انتخابات بزرگ وتاریخی را پیش رو داریم.برای برگزاری انتخابات درست وشفاف مردم ما احتیاج به همسوی دارند.رسانه های نزدیک به حکومت چرا  این کاررا می کنند آزادی معنی اش این نیست که نقض قوانین نماییم وخواسته های فرا قانونی وخارج ازچوکات را مطرح نماییم وبگوییم که ما دورسوم ریاست جمهوری را برای رییس جمهورمی خواهیم.شعارهای زنده باد ومرده باد هم خارج ازقانون  اساسی ما است.کارهای که رسانه های طرف دارد حکومت به آن دامن می زنند.واین همان عبورازخط قرمزوقوانین کشوراست.

اجماع ملی

اجماع ملی

 

 

اجماع ملی که درواقع همان"جرگه"است،بحث آن دراین روزها،راه افتاده است. سیاست مداران ونخبگان جامعه درآستانه انتخابات2014این بحث را  درچارچوب طرحهای شان راه انداخته اند.چهارمرجع سیاسی وارد  مباحث انتخابات شده اند.اولین مرجع کاخ ریاست جمهوری باید باشد. رییس جمهوردرکنارامورحکومتی یک بخش اززمان خودش را اختصاص داده به مساله انتخابات.درهفته های گذشته درارک مشوره های با سیاست مداران کشورداشته است. ایشان دراین مذاکرات تاکید داشته که درمورد انتخابات یک اجماع ملی وجرگه بوجود آید وکاندیداهای را برای انتخابات پیش رومعرفی نماید.وقتی که ازایشان پرسیده می شود که تیم حکومت کاندید شان را معرفی کرده است.ایشان درجواب گفته است که ما این کاررا نکرده ایم.

 

 

آقای قیوم کرزی در" عینومنیه" قندهارمجمتع بزرگ مسکونی متعلق به محمود کرزی دریک گردهمایی،بعنوان کاندید ریاست جمهوری سال2014 اعلام شد.گرچه این اعلام با هیچ گونه واکنش جدی روبرونگردید وبرخلاف انتظار،گروهای سیاسی درمورد آن اظهارنظری نداشته اند.دلیل مساله بدرستی واضح نیست ولی گفته می شود وبصورت حدس وگمانه زنی به این نکته اشاره شده که اصولا مردم وسیاست مداران افغانستان،علاقه ای به ارثی وخانوادگی شدن سیاست درافغانستان ندارد.قیوم برادررییس جمهورکرزی است.ایشان اگربجای برادرشان مقام ریاست جمهوری را دوره بعدی را بدست بگیرد این همان موروثی شدن حکومت است. مردم افغانستان با خاندانی شدن قدرت،موافق نیست این البته نشانه ای ازاعتلا هوش سیاسی درجامعه باید باشد.

 

 

خود رییس جمهورهم درپاسخ به این مساله گفته  است که قیوم کرزی را ما معرفی نکرده ایم بشترخارجیها علاقه دارند.نقل قول که نسبت به رییس جمهورداده شده که قیوم کرزی را بشترخارجیها تایید می کنند،نشان می دهد که ایشان این کاررا نکرده ویان اینکه گفته باشد که خارجیها درامورافغانستان نقش مهم واساسی دارند بنابراین هرکی را، خارجیها مورد حمایت قراردهند،آن خود رییس جمهورافغانستان می شود فکرمی کنم قرائت درست، صورت دوم قضیه باید باشد. قیوم کرزی را خارجیها مورد تایید قرارداده پس بنابراین مشکلی درامرمعرفی ایشان نباید باشد. قبلا گفته شده بود که خارجیها با ارثی وخانوادگی شدن حکومت موافق نیست.شایعاتی وجود داشت که درآخرین سفررییس جمهوربه آمریکا این مساله مطرح شده باشد که ازخانوادگی شدن حکومت باید اجتناب شود.بهرصورت  ازارثی شدن حکومت وقدرت درافغانستان باید پرهیزشود ومردم وسیاست مداران به ظرافتهای آن متوجه هستند.

 

 

یکی ازسیاست مداران طرف مشوره وقتیکه این مساله را ازرییس جمهورمی پرسد که: شما کاندید تان را معرفی کرده اید. رییس جمهورمی گوید: نه ما این کاررا نکرده  ایم.ایشان درادامه گفتگوهایش می گوید: درامورزیادی باید مشوره صورت بگیرد ازجمله درمورد کاندیدای ریاست جمهوری.رییس جمهوربصورت مشخص دراین گفتگو به دونفرکاندید وتیم سه نفره ،اشاره دارد ومی گوید: سه چهل نفرازبزرگان جمع شوند وتوافق نما یند ودر نهایت دو نفررا بعنوان کاندید ریاست جمهوری معرفی نمایند وفاق ملی واجماع ملی برای معرفی کاندیدها لازم است.قیوم کرزی را ما معرفی نکرده ایم شاید خارجیها دوست داشته باشند.رییس جمهورمی گوید: درمیان آن چند کاندید نام شما هم خواهد بود.بعد رییس جمهورمی گوید: که ما قیوم کرزی را کاندید نکرده ایم رییس جمهوردریک سخنرانی درهفته گذشته گفت: که سه نفرازسوی بزرگان وبا اجماع ملی بعنوان کاندید معرفی شوند.

 

 

مرجع دوم که روی مساله انتخابات بشدت کارمی کند،"شورای همکاری احزاب وایتلاف های سیاسی" است.شورا درحال حاضر23 عضو دارد.شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی درسال گذشته با انگیزه امورمرتبط به قانون انتخابات و برگزاری ا نتخابات شفاف وعادلانه،تشکیل گردید ومنشوردموکراسی آن را هشت ماه پیش ازاین بیست رهبرسیاسی درهتل کانتیننتال امضا کردند.درحال حاضراین شورا روی سه مرحله اساسی کارمی کند.فازاول تدوین اصول ومرام برای شورا است که این مهم به پایان رسیده. شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی اصول ومانفیست فکری ومرامی خود را نوشته است وآن را همه بیست سه حزب سیاسی امضا کرده اند.

 

 

مرحله دوم درحرکت شورای همکاری،مساله تدوین برنامه ملی  است.تفاوت اصول ملی با برنامه ملی دراین است که درمورد اصول بعد آرمانی ومرامی سنگین تراست ولی برنامه ملی به مسایل درگیراشاره دارد.موضوعات مهمی چون سیاست،امورامنیتی،انتخابات،مبارزه با فقروفساد، حکومت داری خوب،مصالحه وگفتگو..تدوین برنامه ملی هم ازهم اکنون واضح است که به زودترین فرصت ممکن مورد توافق قرارمی گیرد وهمه طرفهای عضوشورای همکاراحزاب وایتلافهای سیاسی آنرا امضا می کنند.فازسوم که ساخت تیم ملی باشد ودرنهایت یک" یک پکیج" سه نفره برای ریاست جمهموری معرفی شود،درواقع امری دشواراست.دونکته ازهم اکنون مشخص شده که شورای همکاری احزاب، هرگزبه به جرگه ملی روی نمی آورد واعتقاد به این روش ومتد سنتی ندارد.جرگه همان متد سنتی است که ریش سفیدها، می نشینند ودرباره مسایل تصمیم می گیرد این متد درتاریخ افغانستان،بسیارریشه داروعمیق  است.

 

 

نخبگان سیاست سعی می کنند ازاین روش دوری نمایند. سازکارهای قانونی وساختاری ونهادهای که درقانون آمده باید دراموراساسی کشورتصمیم بگیرد.پکیج ویا پیکیج های شورا ی همکاری احزاب برمبنای جرگه انجام نمی شود.آنها درچارچوب احزاب سیاسی بحث می کنند وتیم های انتخاباتی شان را اعلام خواهند کرد.این روش خیلی نزدیک است به روشهای مدرن احزاب درامورحکومت داری درکشورهای که احزاب نقش اساسی دارند به همین روش کاندید معرفی می کنند.درآمریکا ابتداء دوحزب جمهوریخواه ودموکرات افرادی را درداخل حزب شان نامزد می کنند واین نامزدان واجد شرایط دریک رقابت وجدال داخلی به یک نفرمنتهی می شوند به این صورت برای ریاست جمهوری ،افراد محدود نامزد می شوند. فرد معرفی شده واجد همه صلاحیتها، برای احراز مقام ریاست جمهوری می باشد.

 

 

شورای همکاری احزاب درنهایت امر،همین روش را درپیش خواهد گرفت وتیم انتخاباتی شان را به این صورت به مردم معرفی خواهند کرد.این سئوال هنوزحل نشده است که درفازسوم که ساخت تیم ملی ودرنهایت معرفی تیم انتخاباتی باشد،شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی چند تیم را برای مبارزات انتخابات، معرفی می کند. مقامات رهبری کننده شورا گفته اند که ابتداء سعی می شود که یک تیم بیرون داده شود ولی احتمال دوتیم ویا سه تیم راهم بعید ندانسته اند.تمام این مسایل درفازسوم قابل بحث است.شورا همکاری احزاب وایتلاف های سیاسی درفازسوم ازحرکت خود،با سخت ترین تصمیم گیری،روبرو است برخی گفته اند فازسوم همان فازسرنوشت سازدربود ونبوداین شورا می باشد.

 

 

مرجع سومی که برای معرفی کاندیدان ریاست جمهوری اقدام کرده ومتنی را نیزبه همه رهبران سیاسی ارسال داشته،پروسه پغمان زیرنظراستاد سیاف است.ایشان طی نامه ای اصول ونظرات شان را نوشته است ودرپایان آن نوشته دوستان که موافق باشند،این متن را امضا ویا تایید نماید.این روش ظاهرا  مورد استقبال قرارنگرفته وتاکنون کسی این متن را امضا نکرده ولی همه خوانده اند وازمندرجات آن آگاهی حاصل کرده اند.درطرح پغمان بازهم همان اجماع ملی ذکرشده وتاکید شده که جمعیتی ازسیاست مداران وشیخصیتهای ملی گردهم آیند ودرنهایت روی چند کاندید توافق نمایند.ازمتن نوشته شده چنین استنباط می شود که اصالت وترجیحات بسیارزیادی به رهبران جهادی گذشته، داده شده. طرح پغمان قاعده وستون اصلی اش رهبران جهادی است.نکته دوم این است که درطرح پغمان مساله گفتگوومذاکره برای صلح خیلی کم رنگ باید باشد.یک سیاست مدارکه بااستاد سیاف صحبت داشت بمن گفت: استاد سیاف روحیه آشتی ناپذیری با طالبان دارد وطالبان را خطرناک ترین گروه برای افغانستان ورهبران جهادی می دانند وبه همین دلیل است که اشاره به مساله گفتگوبا طالبان درطرح پغمان ذکرنشده است.

 

 

مرجع چهارم که خیلی لیبرال وتکنوکرات حتی برخی ازآنها هم سکولارهستند،بازهم درافغانستان وقتی که حرف می زنند از"جرگه ملی" حرف می زنند.این گروه که ازآنها بنام داکتران بدون سرحد نیزهم نام گرفته شده،چندان نقشی را نمی تواند داشته باشد این گروه بدون اتکاء به گروهای پیشین هرگزنمی توانند کاری را ازپیش ببرند این مساله خیلی واضح است.اجماع ملی که همان جرگه است دراین روز ها به این صورت که تشریح گردید،مطرح شده.تنها درمیان سه مرجع سیاسی،شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی است که جرگه را قبول ندارد آنها معتقد هستند که احزاب با توافق کاندیدان ریاست جمهوری را مطرح نمایند ونهاد های قانونی بجای جرگه واجماع ملی،امورمرتبط به انتخابات را هدایت نمایند.ولی خوب درجامعه مثل افغانستان که امورتعریف شده نیست ونهاد های قانونی، نهادینه نشده،احتمال وقوع هرگونه تصمیم گیری خارج ازقانون متصور است جرگه درمساله انتخابات هرچه باشد ولی صبغه قانونی ندارد واین یک نوع مدریت سنتی است که افغانستان عاشق آن می باشد.

تصمیم گیری ناتودرمورد افغانستان؟


 

تصمیم گیری ناتودرمورد افغانستان؟

 

 

تصمیم گیری امروزبروگسیل،درمورد افغانستان مهم وفوق العاده توصیف شده است.اجلاس امروزازاین نظرحایزاهمیت دانسته شده که اعضای ناتو بشمول بیست یک کشورکه عضویت ناتورا ندارند ولی درافغانستان سربازفرستاده اند،نیزدراین نشست شرکت دارند.اعضای ناتو شامل 28 کشور می شود که عضویت سازمان ناتورا دارد ورییس آن درحال حاضرآقای راسموسن دانمارکی است.درافغانستان همه 28 کشورعضو ناتو،حضورنظامی وامنیتی دارند.درکنارآن 21 کشوردیگرنیزدرافغانستان،حضورنظامی داشته اند.جمعا 48 کشوردرطی این یازده سال درافغانستان برای مقابله با تروریستها،وارد جنگ شدند.اما متاسفانه درکارشان هرگزموفقیت نداشته.

 

 

دهشت افکنی ازافغانستان گم نشد گروهای شورشی هرروزآدم می کشند وماشین کشتارگروهای شورشی وخشونت طلب،ابعاد وسیعی تری بخود گرفته است.دلایلی ناکامی دردوبعد درونی وخارجی،می تواند قابل بحث باشد اکثریت تحلیل گران به این باورهستند که عواملی بومی سیاست درناکامی مقابله ازاهمیت بالایی برخورداراست.آنها این گونه تحلیل دارند که دولت افغانستان درعرصه های حکومت داری خوب هرگزموفق عمل نکرده ودرمبارزه باتروریزم ازامکانات وسیع بین المللی وحضور48 کشورعضوناتو وایساف بدرستی نتوانست،استفاده نماید.مخالفت با برنامه های جنگی ناتودرراس مقاومتهای حکومت کابل بانیروهای بین المللی شناخته شده است.مثال آن مخالفت با عملیات شبانه،مخالفت با عملیات هوایی،مخالفت با کمک نیروهای  بین المللی با نیروهای افغانستان درعملیات هوایی،ازادی زندانیان شورشی اسیرشده درعملیات نظامی قوای ناتو وایساف درافغانستان مساله مدیریت زندانیان شورشی ودرموارد آزادی عناصرتبهکاروبازگشت آنها درمیدان جنگ مثالهای انکارناپذیری ازعدم همکاری افغانستان با ناتودراین ده سال بوده.

 

 

حکومت افغانستان با این موضع گیریهای خود چوب لای چرخ ماشین جنگی ناتووایساف درافغانستان گذاشته ونگذاشت که آنها درکارشان علیه گروهای شورشی، بدرستی عمل نمایند.البته این روایت مورد تایید قرارگرفته وما درطی این یازده سال همیشه شاهد درگیری وجدال حکومت افغانستان بابرنامه های ناتو بوده ایم اما روایت دیگری ازقضیه هم وجود دارد وآن این است که اصولا ناتو نمی خواهد شورشیان درافغانستان ریشه کن شوند آنها برنامه های بلند مدتی درمنطقه دارند وشورشیان می توانند ابزارمفید برای آنها درسطح منطقه باشند. مثالهای برای تایید این قرائت هم ذکرشده وآن این است که گروهای شورشی هم مورد تایید نظامی وامنیتی ناتودرافغانستان است وهم مورد حمایت سیاسی غرب بوده است که به طا لبان بعنوان یگ گروه مشروعیت داده وسراسرسال2011 ماموران غربی وامریکایی وقت شان را درمذاکره باطالبان گذرانده اند.مذاکره ازبرلین آغازدرقطراستقراریافته است.این کار را آمریکاییها کرده اند ودرآینده هم بصورت مستقیم وغیرمستقیم انجام خواهد داد.

 

 

درسال2008 به شدت شایعه شد که جنگجویان طالب ازجنوب کشور به شمال توسط هلیکوپترهای ناتو،منتقل شده اند وهرچه زمان گذشت این مساله جدی ترمطرح شد درحال حاضرهم این مساله درمحافل امنیتی واستخباراتی بصورت یقین  بحث می شود که درسازماندهی نیروهای طاهریلداش رهبرحزب اسلامی ازبکستان،سازمان های استخباراتی غرب بخصوص انگلیستان نقش دارد آنها این کاررا بخاطربهم زدن حوزه امنیتی روسیه وآسیای میانه انجام می دهند.جنگهای خونین درخاروق تاجیکستان ارتباط مستقیم با شورشیان داشت که به یک نحوی ازافغانستان درآنجا نفوذ کرده بودند.درحال حاضر،سنگین ترین نقل وانتقالات امنیتی ونظامی درمرزهای مشترک تاجیکستان وافغانستان انجام می شود روسیه دست به اقدامات گسترده امنیتی ونظامی درمرزهای مشترک زده واین خطرازچشمان مسکو به این صورت تفسیرمی شود که پس ازسال 2014 خلا امنیتی ایجا د می شود وشورشیان با حمایتهای مشکوک استخباراتی،تهدیدات بزرگی را درحوزه امنیتی روسیه ایجاد می کنند.

 

 

روایت دوم ازقضیه اگردرست باشد که باید راست باشد،دراین صورت برخی ازاعضای ناتو دراین مورد متهم شناخته می شود.انگلیس یگانه کشوری درمیان اعضای ناتو است که بشترین انگشت اتهام بطرف آن نشانه رفته است.مقامات روسیه شاید به همین دلیل است که نسبت به حضوربلند مدت ناتودرافغانستان به دیده شک وتردید می نگیرد.این سوال بارها ازسوی مقامات کرملین عنوان شده که چرا ناتوپس ازسال 2014 می خواهد درافغانستان پایگاه نظامی داشته باشد.ناتوماموریت جنگی خود را پایان می دهد دیگراستقرار درپایگاه نظامی چه معنی دارد.مقامات ناتو وآمریکا این گونه سوال را پاسخ داده که هرگزنمی خواهند حضوردرازمدت درافغانستان داشته باشند.اعضای ناتو حضورشان را درافغانستان بگونه تعریف کرده که گویا برای زمانی اندکی درافغانستان می ماند ورقم حضورنیروها اندک خواهد بود وهدف هم آموزش،تجهیز وامورمشوره دهی نیروهای افغانستان درمقابله با شورشیان است البته این نوع پاسخ ها، هنوزشک تردید های روسیه را، برطرف نکرده آنها هم چنان نسبت به حضورنیروهای ناتو وآمریکا درافغانستان،مشکوک است.

 

 

دربروگسل سه مساله اساسی مورد بحث قرارمی گیرد.اولین مساله این است که از48 کشورعضوناتووایساف کدام کشورها،پس ازسال2014 درافغانستان می مانند این پرسشی است که درنشست امروزنا تومطرح می شود.قدرمسلم  این است که آمریکا تکلیف خود را باید روشن کرده باشد وآن به این صورت است که پس ازسال2014 درافغانستان حضوردارد.رییس جمهورکرزی نیزاعلام داشته که آنها نه پایگاه ازافغانستان خواسته.رییس جمهورنام تعداد ازپایگاه ها را نیزگرفته است.نکته دومی که می تواند دلیل محکمی برای حضورنیروهای آمریکایی پس ازسال 2014درافغانستان باید وآن را تایید نماید،مساله امضای پروتکل امنیتی ونظامی وامنیتی با آمریکا است این مساله درحال تکمیل شدن باید باشد. سند قرارداد امنیتی به این خاطرامضا می شود که چارچوب مناسبات وهمکاری دوکشوردرعرصه امنیتی ونظامی باید مشخص باشد.

 

 

گذشته ازآمریکا دومین کشوری که درافغانستان پس ازسال 2014 باید نیروهای شان را حفظ نماید،کشورانگلیستان است.گرچه این کشوردرولایت هلمند روزهای سختی را گذرانده ورقم بزرگی ازنه هزارنیروهای شان را ازافغانستان می خواهد بیرون نماید برای خروج توام با مصونیت،میلیونها دالربه طالبان داده این مساله را روزنامه دیلی اکسپرس منتشرکرده ولی معلوم شده که این پولها درارک ریاست جمهوری برای اعضای شورای عالی صلح بخاطرتشویق طالبان بصلح پرداخته شده است.سومین کشوری که اعلام کرده که می خواهد پس ازسال2014 نیرو درافغانستان داشته باشد.آلمان است.دربرگسل این مساله مورد بحث قرارمی گیرد که از48 کشورعضوناتووایساف دیگرچه کشورهای داوطلب برای ماندن درافغانستان می باشد درنشست دوروزه مقامات ناتووایساف این مساله روشن خواهد شد.

 

 

مساله دوم که درمذاکرات ناتو،دربروگسل مطرح می شود،مساله مکانهای حضورنیروها درافغانستان است آلمانها بصورت مشخص درشمال می ماند وهرگزمکان خود را تغییرنخواهد داد آنها ازهمان اول گفته بودند که ما درقندوزهستیم.دوستی با کشته شدن چند سربازآلمانی درقندوزمی گفت: مرگ می خواهی برو قندوز.آلمانها قندوزرا انتخاب کرده اند.حوزه جنوب وشرق هم بصورت قطع دراخیتارآمریکاییها وانگلیسها باید باشد.این مساله را می خواهند بصورت شفافی روشن نمایند که نیروهای داوطلب درچه مناطقی مستقرشوند.خوب بصورت قطع درنشست دوروزه ناتودراین گونه موارد، تعیین تکلیف خواهد شد.گذشته ازمساله داوطلبی کشورها ورشن شدن مکانهای آنها درافغانستان،موضوعات دیگری نیزمورد بحث قرارمی گیرد.

 

 

خبرگزاریها به نقل ازمقامات ناتو گزارش داده که درنشست امروز،مساله تعهدات مالی،امورآموزشی وماموریتهای مشوره دهی ونحوه ای تجهیزنیروهای امنیتی افغانستان نیزمورد بحث قرارمی گیرد.آقای بسم الله محمدی وزیردفاع افغانستان دراین نشست شرکت دارد نظرات ونیازهای اردوی افغانستان را با مقامات ناتودرمیان می گذارد.نشست بروگسیل با طرح چین موضوعاتی درموردافغانستان،جدی وسرنوشت سازدانسته شده است.

ایجاد بحران ازسوی پارلمان

 

ایجاد بحران ازسوی پارلمان                                                    

 

 

غاصبان اراضی دولتی،جدی ترین بحث دیروزبود.مجلس نماینده گان درصحن علنی مجلس، غصب زمینهای دولتی را،مصداق بارز،ازفساد اعلام داشت وخواهان تحقیق دراین عرصه گردید.مجلس نمایند گان درمباحث علنی خود به این مساله اشاره داشت که بیش ازیک ملیون جریب زمین دولتی توسط،زورمندان،مقامات حکومتی وعواملی مافیایی غصب شده است.درامد حاصله ازآن،به میلیارد ها دالر،تخمین زده شده است.مجلس نمایند گان برای رسیدگی به مساله غصب زمین،کمیسیونی را موظف ساخت که قضیه غصب میلیونها جریب زمین را بررسی نماید.کمیسیون نتایج تحقیقات خود را درمورد غصب زمین به پارلمان ارایه نماید واین مساله باید با سرعت،انجام شود ونام افرادی که درغصب زمینها، دست  داشته باشند،افشا شوند وبه این صورت بحران دیگری درکناربحران های جاری ازسوی مجلس نمایندگان، اضافه می  شود.

 

 

نکته ای دیگری که دربحث مجلس روی آن تاکید شد این بود که نام افراد این بارازسوی مجلس نمایندگان اعلام می شوند.البته این مساله درگذشته نیزصورت گرفت اما دیدیم که با ذکرنام افراد معدودی با ذکرمکانهای غصب شده،اشخاص خیلی سریع موضع گرفتند ونسبت به اعلان اسامی شان،درزمستان گذشته،بشدت عکس العمل نشان داد.دریک مورد آقای انوری که ازایشان نام گرفته شده بود ومواردی را که دردارالامان وقلعه فتح الله خان،نسبت داده شده بود را،آقای انوری به شدت رد کرد.ایشان درادامه اعتراض شان به اعلام نام شان گفت: زمینهای که من درکابل دارم همه اش اسناد قانونی دارد حرف آقای انوری درست است.افراد برای داراییها وجایداد های شان بدون شک اسناد قانونی دارند.

 

 

اقدام دیروزمجلس البته کارخوب اما بی ثمرومذبوحانه وبی موقع، باید باشد.ریشه مساله دراین است که تعامل بزرگی بین دولت وغاصبان وجود دارد.صدوراین قواله ها واسناد قانونی درمورد اراضی،ریشه وعواملی حکومتی ودولتی دارد.این تجربه را ما خود گذرانده ایم درولایت بامیان وولسوالی پنجاب ،هزاران جریب زمینهای مردم غصب شده کوچیها آن زمینها را همراه قواله شرعی با خود دارند زمین ها واقعا غصبی است اما غصب قانونی.محمل وپوشش قانونی روی میلیونها جریب زمین غصبی،خود دولت افغانستان است.پارلمان این بحث را به میان آورده درحالیکه شک نداشته باشیم درداخل پارلمان وهردواطاق،افرادی هستند که صدها جریب را دراختیارگرفته اند.افرادی که درغصب اراضی دست دارند ساکنان واهالی مریخ نستند.افراد یا درمجلس نمایندگان هستند ویا دراطاق سنا ویا هم اعضای کابینه ودولت ودرنهایت ازاقارب مقامات حکومتی هستند.اقارب شامل دوکته گوری نسبی وتیمی وباندی می شوند.

 

 

مجلس نمایندگان، کمیسیون تحقیق تشکیل داده که اعضای خود را بعنوان غاصب افشا نماید ویا اعضای مجلس سنا را متهم به غصب اراضی کرده باشد.فکرمی کنید مجلس با کمیسیون خود می تواند،مقامات حکومتی را افشا نماید؟ این ها پرسشهای لاجواب وسخت است.برخی گفته اند پارلمان این کاررا شناسایی کرده وتعریف مشخصی ازکارخود را درنظرگرفته است وآن این است که لیستی را تهیه وسپس با افراد متهم،واردمذاکره ومعامله می شود.اعضای مجلس نمایندگان،تجربه های خوبی دراین خصوص دارند.سخنان حضرت زاخیل وال واعضای نمایندگان یک بخش ازاین تجربیات دوطرف بود که شنیده شد.گذشته ازمسایل مرتبط وغیرعملی تحقیقات واحتمالا سوء استفاده های مالی دیگردراین ماجرا،مسایلی حل ناشده ای را خود پارلمان دارد.اعضای مجلس ازسوی وزارت مالیه متهم شده ونمایند گان هم درسخنرانی های خود ،وزیرمالیه را متهم کرده اند.

 

 

این موضوع کما کان درمعرض نقاش شدید قراردارد وحل ناشد ه است که پرونده بزرگی دیگری ازفساد وغصب اراضی را می خواهد،مجلس نمایندگان،بازنماید مساله یک ملیون سیصد هزارجریب زمین غصب شده ،داستان کوچکی نیست که آن را تنها با جمع آوری اطلاعات وافشا ورسانه ای کرد نش ،حل فصل کرد. فکرمی کنید مجلس نمایندگان اولا قادربه انجام چنین کاری می تواند باشد ودرمسیرراه گرفتار معامله با زمین داران نمی شود وبا تقوا؛ کارشان را انجام می دهد ومی تواند نام همکاران شان را افشا نماید ویا مقامات حکومتی واقارب آنها را برملا می تواند.امروزکارشناسی، بعید می دانیست که مجلس چین کاری را انجام دهد خود این فیصله ونوع شتاب زدگی نشان می دهد که نمی تواند فیصله خود را عملی نماید.سنگ بزرگی برداشته وکمیسیونی را موظف ساخت که میلیونها جریب زمین غصب شده را بررسی نماید خود برداشتن سنگ بزرگ علامت نازدن بایدباشد.

 

 

حال فرض می کنیم که مجلس می خواهد  این کاررا انجام دهد خط واستراتژی که انتخاب  کرده،افشا گری ورسانه ای کردن قضیه است ومی خواهد با این استراتژی درمبارزه، مساله  فساد را، افشا نماید. زیرا درمجلس به دونکته بعنوان استراتژی تاکید شده است یکی تحقیق ودیگری افشا تحقیقات.این عمل درذات خود امرنادرست باید باشد مجلس می خواهد با افشاگری خود چه کند؟.درکناراین همه تشنجات وبحران آفرینی مصنوعی ومهندسی شده بخاطربهم زدن انتخابات سال 2014 می خواهد با افشا غاصبان زمین،چه بدست آورد؟.افشای این مساله، کارساده ای نیست.این موضوع، عظیم ترین پیامدها را درپی خواهد داشت. افراد نام گرفته شوند آنها مگربزاخفش هستند که ساکت بمانند وهیچ حرفی ودفاعی نداشته باشند.یک مورد تجربه شد افرادی  که نام شان گرفته شد،دیدیم چه عکس العملی نشان دادند وهمه اسناد ومدارک شان را، برای اثبات حقانیت شان، می خواستند،برملا نمایند اگرقضیه ادامه پیدا می کرد آنها این توانی را داشتند که ازخود دفاع نمایند زیرا اسناد شان را، خود حکومت صادرکرده پس چه گونه می توان آنها را به محاکمه کشاند.

 

 

استراتژی مجلس آنگونه که رسانه ها اعلام کرده است، دراین مورد خوب طرح نشده واشکالات زیادی را درپی دارد .واینکه موضوعات حقوقی، تبدیل به مسایل سیاسی شود وهدف ازایجاد بحران چه است؟ وچرا ادمها بجان هم انداخته شوند وآنها دررسانه ها با هم درگیرشوند. درحالیکه مسایل حقوقی با موضوعات سیاسی بصورت مجزا ازهم باید بحث شود.آنچه که برای ما قابل درک است این است که بحث وفیصله دیروزپارلمان ماهیت حقوقی دارد زیرا صحبت ازغصب زمین است کمیسیون برای همین کارتشکیل شده است.اما اینکه می خواهد نتیجه تحقیقات را رسانه ای نماید،این مساله برای ما قابل درک نیست وتنها یک مساله را می توان ازآن استخراج کرد وآن سیاسی شدن قضیه وشدت بحران درجامعه است.یک بخش ازمجلس، عامدانه درآفرینش بحران متاسفانه دخالت داشته هنوز مصوبه تذکره،حل ناشد ه است که حالا به مساله غصب اراضی وافشا نام آدم ها دست زده ومی خواهد آن را افشا نماید این یعنی بحران آفرینی مهندسی شده.

 

 

مجلس مگرکاری دیگری ندارد که حالا چسپیده است به این گونه مسایل بحران سازی آنهم درآستانه انتخابات وطرح مسایل حاشیه ای وانحرا ف ازمساله اصلی که مساله قوانین انتخابات باشد،خود پرسش برانگیزشده است. دوقانون انتخابات درمجلس معطل وبی سرنوشت مانده،چرا؟ مگرانتخابات نباید براساس قوانین صورت بگیرد وپارلمان ازمسئولیتهای درجه اولش،همان وضع قوانین برای انتخابات است.انتخابات درآستانه وقوع است. ازامروز تا شانزده حمل 1393 ده ماه بشترباقی نمانده ولی هردوقانون مربوط به انتخابات،بدون تصویب باقی مانده است.قانون تشکیل وظایف وصلاحیتها وقانون عام انتخابات.چند قانون بحران سازدیگرهم درپارلمان برای بحث آماده شده است. قانون وزارت تحصیلات عالی وقانون منع خشونت علیه زنان .درده روزگذشته ،دیده شد که هردو قانون به دلایل سیاسی،به بن بست کشیده شد وبحران بسیارسنگینی درمورد تصویب دوقانون تحصیلات عالی وقانون منع خشونت،ایجاد شده است.

 

 

درکناراین مساله،حال مجلس نمایند گان دست به موضوع دیگری انداخته که بحران سازی آن بمراتب خطرناک تر ازقوانین دیگراست.مساله غصب زمین باید ازسوی پارلمان تحقیق شود ولی نه برای افشا گری وجنجال آفرینی رسانه ای این مساله درزمان مناسب می توانیست مورد مطالعه پارلمان باشد واسناد آن برا ی "محکمه" ونه "رسانه" باید تهیه شود واستراتژی تحقیق باید به مراجع قضایی وحقوقی بدورازاتهامات سیاسی منتهی شود.درقانون آمده تا جرم کسی ثابت نشود آن کس بیگناه است.خلق بحران وبحران آفرینیهای تصنعی کارمجلس نمایند گان نیست.مجلس باید، مسایل مورد بحث را اصل وفرع نماید آنکه دردرجه اولویت قراردارد آنها را بحث وتصویب نماید وازطرح مسایل بحران سازوسیاسی کردن قضایا جدا باید اجتناب نماید این موضوع باید قابل درک باشد که ما،ده ماه بعد ازهمین انتخابات داریم.