نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

امورکه درانتخابات 93 باید دانسته شود

امورکه درانتخابات 93 باید دانسته شود

 

 

معیارهای انتخابات بی بدیل درافغانستان،باید تعریف شود.گفته باشیم که انتخابات93 بدیل دیگری ندارد این انتخابات برگزارشده نی است.فکراینکه به انتخابات نمی رسیم وراهکارهای دیگری درسیاست افغانستان پس ازسال2014 درنظرگرفته شود را کسی قبول ندارد.انتخابات درقانون اساسی با ذکرزمانش ذکرشده.اراده مردم هم برگزاری انتخابات درافغانستان است.احزاب وگروهای سیاسی هم تاکید بربرگزاری انتخابات دارند.جامعه جهانی نیزبه این مساله پافشاری دارد که انتخابات 2014 باید برگزارشود.دیروزدرنشستی که دردفترمرکزی سازمان ملل درکابل برگزارشد،روی مساله انتخابات تاکید شد.آقای یان کوبیش،نماینده وِیژه ملل متحد درجمع رهبران شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی گفت: انتخابات درافغانستان بدیل ندارد.

 

 

دراین نشست، سفراء کلیدی کشورهای خارجی نیزحضور داشتند.هرکدام بنوبه خود تاکید روی برگزاری انتخابات داشتند.رهبران ونمایندگان شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی نیزروی برگزاری انتخابات تاکید کردند. آنها درنامه ای به جامعه جهانی ونماینده ملل متحد یادآوردشدند که انتخابات باید برگزارشود ونگرانیهای که دراین خصوص وجود دارد باید برطرف گردد. نگرانی احزاب ونهادهای مدنی، یکی درمورد قوانین انتخابات است که باید ازسوی رییس جمهور توشیح شود ودیگراینکه به ابزارهای سالم درامورانتخابات توجه صورت بگیرد.انتخابات بی بدیل،باید بدورازتقلب وجعل برگزارگردد.رهبران احزاب سیاسی تاکید دارند که سه مولفه اساسی درامرانتخابات دخالت داده شود واین عناصر،الزاما دربرگزاری یک انتخابات شفاف،منصفانه درافغانستان دخالت دارند.سه مولفه دخیل درانتخابات 93 می تواند با تشریک مساعی،موفق به برگزاری یک انتخابات شفاف وعادلانه شود.

 

 

عنصراول دربرگزاری انتخابات حکومت افغانستان است براساس قوانین نافذه کشور،ازعمده ترین مکلفیتهای حکومت برگزاری انتخابات درزمان وموقعش می باشد عوامل حکومتی موظف است که بصورت بی طرفانه انتخابات را درزمان معین برگزار نماید.درحال حاضرهمه خواسته ها ازحکومت افغانستان صورت می گیرد که انتخابات را باید بدرستی وبدورازتقلب وجعل برگزارنماید.انتخابات، قوانین دارد رییس جمهورهردوقانون انتخابات را باید توشیح نماید.ازسوی دیگرهم میکانیزهای اجرایی وعملیاتی درانتخابات باید بی طرفانه عمل نمایند کمیسیون مستقل انتخابات بی طرفانه، تسهیلات حضورمردم درپای صندوقهای رای را فراهم نماید این کمیسیون بصورت بی طرفانه تمامی اوراق ودیگرامکانات که مردم درروزرای دهی به آن احتیاج دارد را مساعد نماید.کمیشنرهای همان گونه که درقانون تشکیل وظایف وصلاحیت تصویب شده،مستقل ومورد تاید باشند نیروهای امنیتی با کمال جدیت امینت انتخابات را تامین نماید.

 

 

مولفه دوم احزاب وگروهای سیاسی وجامعه مدنی است.نقش احزاب وگروهای مدنی درچند جهت قابل مطالعه است اول اینکه احزاب سیاسی درانتخابات پیش رو به دوصورت ظاهرمی شود یک دسته ازآنها کاندید معرفی می کنند ومی خواهند درانتخابات93 کاندید شان برنده انتخابات شوند.دسته دیگرازاحزاب سیاسی کاندید معرفی نمی کنند ولی بدون تردید ازیک کاندید مورد نظرحمایت خواهند کرد بنابراین حمایت این دسته ازاحزاب ازکاندید مورد نظرشان،اهمیت زیادی دارند شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی درمرحله سوم ازفازحرکتی که معرفی تیم انتخاباتی باشد،اهمیت زیادی را برای پیروزی کاندید مورد نظرخود بخرج خواهند داد.گروهای مدنی هم درامرانتخابات نمی توانند بی تفاوت باشند آنها هم با معیارهای که دارند ازکاندید مورد نظرشان حمایت خواهند کرد.گذشته ازمعرفی کاندید انتخابات 93،احزاب وگروهای مدنی دربسیج مردم نقش تعیین کننده دارند انتخابات بدلیل اینکه ارتباط به مردم دارد ورای ونقش مردم تعیین کننده است.دراین صورت احزاب نقش مهم درامربسیج مردم می تواند داشته باشد.این مساله درحدی اهمیت دارد که ازهم اکنون گفته شده آن کاندیدی برنده خواهد شد که احزاب سیاسی ازوی حمایت نمایند.

 

 

مساله سوم که احزاب وگروهای مدنی نقش تاثیرگذاردرانتخابات دارد،اصولا همکاری احزاب درامربرگزاری انتخابات شفاف وعادلانه است.احزاب هم می توانند با حکومت افغانستان درامربرگزاری انتخابات نقش داشته باشند وهم می توانند با جامعه جهانی همکاری نمایند.آقای یان کوبیش  درنشستی که با شورای همکاری احزاب داشت به این مساله تاکید کرد که نظراحزاب برای برگزاری انتخابات شفاف  برای جامعه جهانی اهمیت زیادی دارد وی می گفت: نظراحزاب وگروهای مدنی برای ما خیلی مهم است وما به فکراحزاب احترام واهمیتی زیادی درامربرگزاری انتخابات داریم وی اضافه کرد من نظراحزاب وگروها مدنی  افغانستان را به شورای امنیت منتقل  می کنم به آنها خواهیم گفت که مردم واحزاب سیاسی درافغانستان وجامعه مدنی نظرشان درمورد انتخابات 2014 این است.همان گونه که نماینده ملل متحد تاکید به نظرات احزاب سیاسی وگروهای مدنی درمورد برگزاری انتخابات دارد،واقعا نظرات سیاسی احزاب مهم است واین هم می تواند بعنوان برجسته ترین نقش برای آنها درامرانتخابات دانسته شود.

 

 

عنصرسوم درمساله انتخابات افغانستان، نقش جامعه جهانی است.درنشست مشترک دیروزشورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی با نماینده گان جامعه جهانی  وآقای یان کوبیش روی آن تاکید شد وآن این بود که نقش جامعه جهانی درامربرگزاری انتخابات شفاف وعادلانه ازاهمیت زیادی برخورداراست همان گونه که اعلام شده است ،جامعه جهانی هزینه انتخابات را تماما پرداخت می کند واین مساله درحدی اهمیت دارد که انتخابات بدون هزینه امکان دارد واین ملیونها دالرهزینه را جامعه جهانی برای انتخابات افغانستان، متعهد شده ومی پردازد.نکته دیگری که جامعه جهانی درآن نقش دارد مساله اصول وارزشهای است که دریک انتخابات باید رعایت شود.آنها به چند مساله تاکید دارند، انتخابات باید عادلانه ، شفاف ومنصفانه برگزارشود.مساله دیگری که جامعه جهانی ونماینده ملل متحد درگفتگوی دیروزخود با رهبران شورای همکاری احزاب روی آن تاکید داشت این بود که آنها ازحکومتی حمایت می کنند که آن حکومت مشروعیت داشته باشد. حکومت مشروع مورد نظروتعریف آنها، برخواسته ازدرون یک انتخابات گسترده وشفاف است.

 

 

آقای یان به سه مساله اساسی اشاره داشت انتخابات درافغانستان برگزارمی شود بدیل دیگری وجود ندارد جامعه جهانی ازحکومتی حمایت می کند که مشروعیت داشته باشد حمایت ازیک حکومت منتخب ومشروع ازوظایف جامعه جهانی است وموضوع سوم که وی  روی آن تاکید داشت مساله بیرون آمدن حکومت خوب  ازدرون یک انتخابات گسترده است وقوی درافغانستان است.  سران احزاب به این موضوع تاکید کردند که نگرانیهای درمورد انتخابات وجود دارد که باید به یک نحوی برطرف شو.درگفتگوی رهبران شورای همکاری با نمایندگان جامعه جهانی ونماینده ویژه ملل متحد درافغانستان مساله انتخابات بصورت روشن مورد بحث قرارگرفت.این گونه نشان داده شده که آنها تعهداتی درمورد انتخابات افغانستان دارند ومی  خواهند به تعهدات خود عمل نمایند.

 

 

شکی وجود ندارد که درانتخابات شفاف وعادلانه سال 2014 عوامل زیادی تاثیرگذارباید باشد اما برجسته ترین مولفه های تاثیرگذار،سه عامل حکومت،احزاب سیاسی وگروهای مدنی وجامعه جهانی است.همان گونه که شرح داده شد هرکدام ا زاین عناصرتاثیرات مهمی دربرگذاری انتخابات باید داشته باشد.درکناراین امور، اخیرا رهبران سیاسی به مسایل دیگری نیزپرداخته اند.استاد محقق دریک تحلیل سیاسی به معیارهای کاندید93 نیزاشاره کرده است.ایشان گفته است که کاندید ویا نامزدان 93 باید واجد شرایط قابل قبول باشد چهارشرط اساسی را می توان ازصحبتهای ایشان استنباط اکرد استاد محقق گفته است که کاندید 93 باید واجد چهارشرط اساسی باشد.اول اینکه وی بیس اجتماعی قوی وبانک رای لازم را داشته باشد ومردم وی را بشناسد وبه اواعتمادداشته باشد.

 

 

شرط دوم این است که کاندید 93 باید قاطع وشجاع دربرگذاری امنیت پس ازانتخابات باشد.اراده وعزم برای ایجاد  ثبات وامنیت ازویژه گیهای کاندید مورد نظرما است. شرط سوم که ایشان روی آن تاکید داشت این بود که کاندید93 موردحمایت جامعه جهانی باشد.افغانستان به شدت به کمکهای جامعه جهانی احتیاج دارد رییس جمهورمنتخب قابل اعتماد ومورد حمایت آنها باید باشد وجامعه جهانی ازبرنامه های وی درعرصه های بازسازی،امنیت حمایت نماید وشرط چهارم کاندید93 داشتن برنامه ملی ا ست.کاندید مورد نظرباید برنامه ملی قابل قبولی را ارایه نماید ومردم نسبت به آن برنامه ها خودرا نزدیک احساس نماید.درانتخابات 93 این ها، موضوعاتی است که باید دانسته شود.

امورکه درانتخابات 93 باید دانسته شود

امورکه درانتخابات 93 باید دانسته شود

 

 

معیارهای انتخابات بی بدیل درافغانستان،باید تعریف شود.گفته باشیم که انتخابات93 بدیل دیگری ندارد این انتخابات برگزارشده نی است.فکراینکه به انتخابات نمی رسیم وراهکارهای دیگری درسیاست افغانستان پس ازسال2014 درنظرگرفته شود را کسی قبول ندارد.انتخابات درقانون اساسی با ذکرزمانش ذکرشده.اراده مردم هم برگزاری انتخابات درافغانستان است.احزاب وگروهای سیاسی هم تاکید بربرگزاری انتخابات دارند.جامعه جهانی نیزبه این مساله پافشاری دارد که انتخابات 2014 باید برگزارشود.دیروزدرنشستی که دردفترمرکزی سازمان ملل درکابل برگزارشد،روی مساله انتخابات تاکید شد.آقای یان کوبیش،نماینده وِیژه ملل متحد درجمع رهبران شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی گفت: انتخابات درافغانستان بدیل ندارد.

 

 

دراین نشست، سفراء کلیدی کشورهای خارجی نیزحضور داشتند.هرکدام بنوبه خود تاکید روی برگزاری انتخابات داشتند.رهبران ونمایندگان شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی نیزروی برگزاری انتخابات تاکید کردند. آنها درنامه ای به جامعه جهانی ونماینده ملل متحد یادآوردشدند که انتخابات باید برگزارشود ونگرانیهای که دراین خصوص وجود دارد باید برطرف گردد. نگرانی احزاب ونهادهای مدنی، یکی درمورد قوانین انتخابات است که باید ازسوی رییس جمهور توشیح شود ودیگراینکه به ابزارهای سالم درامورانتخابات توجه صورت بگیرد.انتخابات بی بدیل،باید بدورازتقلب وجعل برگزارگردد.رهبران احزاب سیاسی تاکید دارند که سه مولفه اساسی درامرانتخابات دخالت داده شود واین عناصر،الزاما دربرگزاری یک انتخابات شفاف،منصفانه درافغانستان دخالت دارند.سه مولفه دخیل درانتخابات 93 می تواند با تشریک مساعی،موفق به برگزاری یک انتخابات شفاف وعادلانه شود.

 

 

عنصراول دربرگزاری انتخابات حکومت افغانستان است براساس قوانین نافذه کشور،ازعمده ترین مکلفیتهای حکومت برگزاری انتخابات درزمان وموقعش می باشد عوامل حکومتی موظف است که بصورت بی طرفانه انتخابات را درزمان معین برگزار نماید.درحال حاضرهمه خواسته ها ازحکومت افغانستان صورت می گیرد که انتخابات را باید بدرستی وبدورازتقلب وجعل برگزارنماید.انتخابات، قوانین دارد رییس جمهورهردوقانون انتخابات را باید توشیح نماید.ازسوی دیگرهم میکانیزهای اجرایی وعملیاتی درانتخابات باید بی طرفانه عمل نمایند کمیسیون مستقل انتخابات بی طرفانه، تسهیلات حضورمردم درپای صندوقهای رای را فراهم نماید این کمیسیون بصورت بی طرفانه تمامی اوراق ودیگرامکانات که مردم درروزرای دهی به آن احتیاج دارد را مساعد نماید.کمیشنرهای همان گونه که درقانون تشکیل وظایف وصلاحیت تصویب شده،مستقل ومورد تاید باشند نیروهای امنیتی با کمال جدیت امینت انتخابات را تامین نماید.

 

 

مولفه دوم احزاب وگروهای سیاسی وجامعه مدنی است.نقش احزاب وگروهای مدنی درچند جهت قابل مطالعه است اول اینکه احزاب سیاسی درانتخابات پیش رو به دوصورت ظاهرمی شود یک دسته ازآنها کاندید معرفی می کنند ومی خواهند درانتخابات93 کاندید شان برنده انتخابات شوند.دسته دیگرازاحزاب سیاسی کاندید معرفی نمی کنند ولی بدون تردید ازیک کاندید مورد نظرحمایت خواهند کرد بنابراین حمایت این دسته ازاحزاب ازکاندید مورد نظرشان،اهمیت زیادی دارند شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی درمرحله سوم ازفازحرکتی که معرفی تیم انتخاباتی باشد،اهمیت زیادی را برای پیروزی کاندید مورد نظرخود بخرج خواهند داد.گروهای مدنی هم درامرانتخابات نمی توانند بی تفاوت باشند آنها هم با معیارهای که دارند ازکاندید مورد نظرشان حمایت خواهند کرد.گذشته ازمعرفی کاندید انتخابات 93،احزاب وگروهای مدنی دربسیج مردم نقش تعیین کننده دارند انتخابات بدلیل اینکه ارتباط به مردم دارد ورای ونقش مردم تعیین کننده است.دراین صورت احزاب نقش مهم درامربسیج مردم می تواند داشته باشد.این مساله درحدی اهمیت دارد که ازهم اکنون گفته شده آن کاندیدی برنده خواهد شد که احزاب سیاسی ازوی حمایت نمایند.

 

 

مساله سوم که احزاب وگروهای مدنی نقش تاثیرگذاردرانتخابات دارد،اصولا همکاری احزاب درامربرگزاری انتخابات شفاف وعادلانه است.احزاب هم می توانند با حکومت افغانستان درامربرگزاری انتخابات نقش داشته باشند وهم می توانند با جامعه جهانی همکاری نمایند.آقای یان کوبیش  درنشستی که با شورای همکاری احزاب داشت به این مساله تاکید کرد که نظراحزاب برای برگزاری انتخابات شفاف  برای جامعه جهانی اهمیت زیادی دارد وی می گفت: نظراحزاب وگروهای مدنی برای ما خیلی مهم است وما به فکراحزاب احترام واهمیتی زیادی درامربرگزاری انتخابات داریم وی اضافه کرد من نظراحزاب وگروها مدنی  افغانستان را به شورای امنیت منتقل  می کنم به آنها خواهیم گفت که مردم واحزاب سیاسی درافغانستان وجامعه مدنی نظرشان درمورد انتخابات 2014 این است.همان گونه که نماینده ملل متحد تاکید به نظرات احزاب سیاسی وگروهای مدنی درمورد برگزاری انتخابات دارد،واقعا نظرات سیاسی احزاب مهم است واین هم می تواند بعنوان برجسته ترین نقش برای آنها درامرانتخابات دانسته شود.

 

 

عنصرسوم درمساله انتخابات افغانستان، نقش جامعه جهانی است.درنشست مشترک دیروزشورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی با نماینده گان جامعه جهانی  وآقای یان کوبیش روی آن تاکید شد وآن این بود که نقش جامعه جهانی درامربرگزاری انتخابات شفاف وعادلانه ازاهمیت زیادی برخورداراست همان گونه که اعلام شده است ،جامعه جهانی هزینه انتخابات را تماما پرداخت می کند واین مساله درحدی اهمیت دارد که انتخابات بدون هزینه امکان دارد واین ملیونها دالرهزینه را جامعه جهانی برای انتخابات افغانستان، متعهد شده ومی پردازد.نکته دیگری که جامعه جهانی درآن نقش دارد مساله اصول وارزشهای است که دریک انتخابات باید رعایت شود.آنها به چند مساله تاکید دارند، انتخابات باید عادلانه ، شفاف ومنصفانه برگزارشود.مساله دیگری که جامعه جهانی ونماینده ملل متحد درگفتگوی دیروزخود با رهبران شورای همکاری احزاب روی آن تاکید داشت این بود که آنها ازحکومتی حمایت می کنند که آن حکومت مشروعیت داشته باشد. حکومت مشروع مورد نظروتعریف آنها، برخواسته ازدرون یک انتخابات گسترده وشفاف است.

 

 

آقای یان به سه مساله اساسی اشاره داشت انتخابات درافغانستان برگزارمی شود بدیل دیگری وجود ندارد جامعه جهانی ازحکومتی حمایت می کند که مشروعیت داشته باشد حمایت ازیک حکومت منتخب ومشروع ازوظایف جامعه جهانی است وموضوع سوم که وی  روی آن تاکید داشت مساله بیرون آمدن حکومت خوب  ازدرون یک انتخابات گسترده است وقوی درافغانستان است.  سران احزاب به این موضوع تاکید کردند که نگرانیهای درمورد انتخابات وجود دارد که باید به یک نحوی برطرف شو.درگفتگوی رهبران شورای همکاری با نمایندگان جامعه جهانی ونماینده ویژه ملل متحد درافغانستان مساله انتخابات بصورت روشن مورد بحث قرارگرفت.این گونه نشان داده شده که آنها تعهداتی درمورد انتخابات افغانستان دارند ومی  خواهند به تعهدات خود عمل نمایند.

 

 

شکی وجود ندارد که درانتخابات شفاف وعادلانه سال 2014 عوامل زیادی تاثیرگذارباید باشد اما برجسته ترین مولفه های تاثیرگذار،سه عامل حکومت،احزاب سیاسی وگروهای مدنی وجامعه جهانی است.همان گونه که شرح داده شد هرکدام ا زاین عناصرتاثیرات مهمی دربرگذاری انتخابات باید داشته باشد.درکناراین امور، اخیرا رهبران سیاسی به مسایل دیگری نیزپرداخته اند.استاد محقق دریک تحلیل سیاسی به معیارهای کاندید93 نیزاشاره کرده است.ایشان گفته است که کاندید ویا نامزدان 93 باید واجد شرایط قابل قبول باشد چهارشرط اساسی را می توان ازصحبتهای ایشان استنباط اکرد استاد محقق گفته است که کاندید 93 باید واجد چهارشرط اساسی باشد.اول اینکه وی بیس اجتماعی قوی وبانک رای لازم را داشته باشد ومردم وی را بشناسد وبه اواعتمادداشته باشد.

 

 

شرط دوم این است که کاندید 93 باید قاطع وشجاع دربرگذاری امنیت پس ازانتخابات باشد.اراده وعزم برای ایجاد  ثبات وامنیت ازویژه گیهای کاندید مورد نظرما است. شرط سوم که ایشان روی آن تاکید داشت این بود که کاندید93 موردحمایت جامعه جهانی باشد.افغانستان به شدت به کمکهای جامعه جهانی احتیاج دارد رییس جمهورمنتخب قابل اعتماد ومورد حمایت آنها باید باشد وجامعه جهانی ازبرنامه های وی درعرصه های بازسازی،امنیت حمایت نماید وشرط چهارم کاندید93 داشتن برنامه ملی ا ست.کاندید مورد نظرباید برنامه ملی قابل قبولی را ارایه نماید ومردم نسبت به آن برنامه ها خودرا نزدیک احساس نماید.درانتخابات 93 این ها، موضوعاتی است که باید دانسته شود.

شروط


شروط

 

دفترنمایندگی طالبان درقطردرحال بازشدن است.سفررییس جمهورکرزی درقطر،شامل دوبخش می شد یکی شرکت درکنفرانس بین المللی تحت عنوان "آمریکا وجهان اسلام".دراین بخش ازبرنامه رییس جمهورکرزی سخنرانی مبسوطی را درکنفرانس ایراد کرد.ایشان درسخنرانی خود به این مساله تاکید داشت که جهان اسلام وآمریکا وغرب باید درک واحترام متقابل داشته باشند وبراساس فهم متقابل با هم دیگراحترام بگذارند.ایشان تاکید داشت که جهان اسلام باید واقعیت موجود درغرب را درک نماید وبه پیشرفت های که غرب دارد احترام بگذارد وازسوی هم غرب نیزباید به ارزشها واصولی که درجهان اسلام وفرهنگ این سرزمینها،تعلق دارد،احترام بگذارد.رییس جمهور دریک بخش ازصحبتهای خود غرب وآمریکا را درمبارزه با تروریزم ناکام توصیف کرد وگفت: آنها بجای اینکه تروریزم را درافغانستان ازبین ببرد،عامل توسعه تروریزم درخاورمیانه وشمال آفریقا شده اند.مضمون سخنان رییس جمهورکرزی درمورد مناسبات غرب وجهان اسلام ومساله تروریزم به این صورت ایراد گردید.

 

امابخش دوم ازسفررییس جمهورکرزی،مرتبط می شد به مساله اصلی گفتگوباطالبان.البته قبل ازمذاکره با طالبان باید دفترنمایندگی برای طالبان درکشورقطرگشوده شود این مساله درواقع تبدیل به خواست منطقه ای وجهانی شده است.آمریکا وغرب وهمین گونه کشورهای عربی وخود قطراصراردارند که نمایندگی برای طالبان دریک دایره وحوزه خاصی،افتتاح گردد.این مساله به این دلیل حایزاهمیت شده که اصولا ده سال است که افغانستان به دنبال آدرس طالبان می گردد اما نمی تواند آنرا پیدا نماید.پاکستان طالبان را بگونه ای پنهان کرده که افغانستان قادربه پیدا کردن آنها درخا ک این کشورنشده است .چهارسال پیش ازاین رییس جمهورگفته بود طالبان درکجا است که من بسراغ آنها بروم حتی اگرتلفنی داشته باشم با آنها تماس می گیرم طالبان برادران ما است ولی برادران ناراضی.

 

 این گونه ادبیات درمورد طالبان باعث انتقادات بسیارگسترده ازرییس جمهورهم شده است ولی ایشان به این گونه انتقادات اهمیتی قایل نبوده وهمیشه درخونین ترین مراسم که عامل آن طالبان بوده، شرکت کرده وبازهم تاکید داشته که طالب برادرکجایی وچرا هموطنان خود را می کشی.درپاکستان آدرسی که افغانستان بتواند باطالبان گفتگو نماید،پیدا نشد دریک مورد در پایان سال 2009 ،افغانستان با ملاغنی برادر مرد شماره دو طالبان ازشورای کویته ارتباط برقرارکرد امان این ارتباط وتماس بضررملاغنی برادرتمام ایشان درنیمه دوم سال2010 توسط استخبارات پاکستان دستگیر وتاکنون درزندان کراچی بسرمی برد برخی گزارشها هم حاکی ازآن است که وی درگذشته است.افغانستان درخاک پاکستان هرگزبرای پیداکردن طالبان برای گفتگوموفق نبود ودرمواردی رییس جمهورازمقامات پاکستانی خواست که ما آمده ایم ازشما خواهش داریم که طالبان را برسرمیزمذاکره حاضرنمایید اما پاسخ مقامات پاکستانی این بود که ما ملاعمرنداریم که وی را برای مذاکره حاضرنماییم این عکس العمل خانم حنا ربانی کهروزیرخارجه وقت پاکستان بود.

 

شورای عالی صلح لیستی ازطالبان زندانی مورد نظرشان را، که اززندان پاکستان آزاد شوند را نیزتهیه کرد واین نام ها به مقامات پاکستان داده شد اما بجای آن، آدم های ازطالبان آزاد شدند که هیچ ربطی به خواست افغانستان نداشت ودرلیست شورای عالی صلح نبود شش سال تلاش مستمرافغانستان برای پیدا کردن طالب درخاک پاکستان برای مذاکره بی نتیجه شد.اما درخارج ازپاکستان شناسایی ومذاکره با طالبان نیزمورد توجه افغانستان بوده است.ازبهارسال2011 تیمی ازطالبان به ریاست شخصی بنام طیب آغا،دربرلین شناسایی گردید.آلمانها این گروه را درخاک خود داشت ومامورین ازآمریکا دربرلین با  گروه طیب آقا وارد گفتگو شد دراین مذاکرات ناظران آلمانی وقطری نیزشرکت کردند وسراسرسال2011 صرف گفتگو با طالبان ازبرلین تاقطرگذشت.

 

درپایان سال2011 محل مذاکرات ازبرلین به قطرمنتقل گردید مذاکرات طالبان با مامورین آمریکایی تا مارچ2012 ادامه یافت ومحتوای مذاکرات هم تاحدودی ازسوی طرفین روشن گردید.طالبان لیست پنج نفرازرهبران شان را که درزندان گوانتونما زندانی است را ارایه کرد مولوی خیرالله خیرخواه،مولوی وثیق ومولوی محمد فضل ازجمله افرادی بود که درلیست تیم طیب آقا روی آن تاکید شده بود درمقابل آمریکا هم شروطی برای ادامه گفتگو وآزادی طالبان گذاشته بود که عمده ترین آن قطع رابطه با شبکه القاعده بود.جوب آیدین مشاوررییس جمهوراوباما دریک مورد گفت: طالبان الزاما دشمن آمریکا نمی تواند باشد.افغانستان ازاین گونه گفتگوها بشدت ناراضی بود.حکومت افغانستان دلایلی قابل درکی برای نارضایتی خود داشت.

 

 اول اینکه گروه طالبان دریک موضع متکبرانه اعلام داشت که هرگزبا حکومت افغانستان مذاکره نمی کنند وحکومت افغانستان وشورای عالی صلح را برسمیت نمی شناسند طالبان اتهاماتی وابسته گی به حکومت افغانستان وارد کرد واعلام داشت که طرف ما درگفتگوهای صلح آمریکا است ونه حکومت افغانستان. ازسوی هم ،افغانستان برای صلح زحمت زیادی کشیده بود وبا تشکیل لوی جرگه درمورد صلح،شورای عالی صلح را ازدرون لوی جرگه بیرون کشید ولی شورای عالی صلح هم هرگزدرکارخود موفق نبود وطالبان درچند مورد با کارهای استخباراتی بسیارپیچیده ضربه های هولناکی به شورای عالی صلح وارد کرد.دربیستم سپتامبر2011 دریک اقدام بسیا پیچیده رییس شورای عالی صلح را استاد ربانی را بامهارت خاصی ترورکرد ودریک مورد دکان داری را، برای گفتگو فرستاد ودرسال گذشته بازهم بایک اقدام بسیارپیچیده،رییس امینت ملی اسد الله خالد را مورد حمله قرارداد وایشان را به شدت زخمی وناقص العضوکرد.

 

این گونه اقدامات خطرناک را طالبان بجای صلح با افغانستان،روی دست گرفت.نکته دوم که افغانستان ازروند گفتگوها ناراحت بود که دراین مذاکرات افغانستان بعنوان یک دولت درکجا قرارگرفته است گفتگو بین طالبان وماموران آمریکا درقطرانجام می شوند وناظران غربی وقطری درمذاکرات شرکت دارند اما ازافغانستان بعنوان یک دولت کسی درمذاکرات شرکت ندارند.افغانستان نسبت  به این روند بشدت ناراحت بود وموضع متفاوت ازروند گفتگوهای قطر را درپیش گرفت.افغانستان درمورد محل مذاکرا ت اعتراض کرد وبجای آن مکانهای بدیل را طرح کرد انقره وریاض درواقع مکانهای بدیل دوحه بود حکومت افغانستان آدم های که دراین مکانها مستقرشوند را نیزشناسایی کرد که آغا معتصم انشعابی طالبان ازشورای کویته را مورد حمایت قرارداد ومی خواست نمایندگی طالبان درریاض ویا انقره با مسوولیت آقا معتصم بجای طیب آقا،راه انداخته شود ولی این کارصورت نگرفت.

 

سرانجام مذاکرات بین افغانستان وکشورقطردرمورد نمایندگی طالبان شروع شد وسفیرافغانستان به قطرمجددا اعزام شد.افغانستان برسم اعتراض آقای خالد ذکریا سفیرخود را ازقطربه کابل خواسته بود.اما کابل این گونه تحلیل کرد که مذاکرات درقطر،یک خواست منطقه ای وجهانی است بنابراین وارد گفتگوبا مقامات قطری دراین خصوص گردید.تا به حال رییس جمهوردوباربه قطررفته وهدف ازاین دوسفردرقطر،مساله گفتگوبا طالبان وپیش ازآن ایجاد نمایندگی برای طالبان درقطراست.حکومت افغانستان بیش ازیک سال است که شروط مذاکره وتاسیس نمایندگی برای طالبان درقطررا اعلام کرده است.بصوت کلی می توان به پنج شرط اساسی افغانستان دراین مورد اشاره کرد.

 

اولین شرط افغانستان این است که مدیریت ومالکیت مذاکرات ازآن افغانستان است.افغانستان دارای حکومت مشروع وقانونی ومنتخب باید مالکیت مذاکرات را داشته باشد هدف ازاین شرط این بود که آمریکا ویا قطرچرا با طالبان مذاکره نماید جنگ درافغانستان است وماموران آمریکا با طالبان صحبت نمایند این کارمورد قبول افغانستان نمی تواند باشد مذاکرات بین الافغانی وبا مدیریت حکومت افغانستان باید جریان داشته باشد.نکته دوم که افغانستان بعنوان شرط روی آن تاکید داشت این بود که دفترقطرحیثیت نمایندگی سیاسی برای طالبان را نداشته باشد تعریف که کابل ازدفترقطربرای طالبان درنظرگرفته این است  که دفتری باشد برای تسهیل مذاکرات ونه چیزی بشترازآن.

 

شرط سوم که افغانستان روی آن تاکید داشت که باید بین افغانستان وقطرچهارچوب نمایندگی طالبان تعریف شود این مساله درقالب امضای پروتکل بین قطروکابل شرح داده شود چهارمین شرط افغانستان این بود که نمایندگان طالبان باید معرفی نامه ازسوی مقامات رهبری خود داشته باشند افغانستان با طالبانی مذاکره می کند ومی خواهد دفتری درقطرداشته باشد که آنها تایید شده ازسوی شورا کویته وزعامت طالبان باشد.پنجمین شرط افغانستان هم این شده که طالبان درقطر،برخلاف شروط توافق شده کارنکنند وسوء استفاده ازنمایندگی نداشته باشند افغانستان خواهان تضمین دراین خصوص شده است ودرسفررییس جمهورکرزی به قطراین شروط به این صورت که مطرح کردیم به یک نحوی بیان شده است ودوکشورقطروآمریکا باید به افغانستان گرانتی نمایند که طالبان ازنمایندگی سوء استفاده نمی کنند.

 

البته شروط افغانستان بلحاظ تیوریک وذهنی خیلی خوب است اما این پرسش حل ناشده است وقتیکه دفتربرای طالبان وبنام طالبان درقطرافتتاح می شود دیگراین اختیارات وصلاحیت آن  ازآن طالبان است چون دفترشان است وهرطورخواست مورد استفاده قرارمی دهند.این مساله درحالتی مطرح می شود که آمریکا وقطروکشورهای غربی قبول داشته باشند که طالبان باید دفترداشته باشند وآقای جان کیری درگفتگوی یک ساعته خود روی این مساله تاکید کرده حال چگونه می شود خواسته ها وشروط افغانستان رعایت شود یک دپلمات افغان می گفت: وقتیکه دفتربنام طالبان درقطرگشوده می شود آنها می توانند امارت اسلامی شان را تبلیغ نمایند واعلامیه صادرنمایند ومذاکره نمایند وی می گفت: هرگزفکرنمی کند که مطابق میل افغانستان،دفترطالبان درصورت که شروط را، رعایت نکنند،بسته شود.

 

طالبان هم البته برای افتتاح نمایندگی شان درقطرشروطی باید داشته باشند گفته شده آنها درابتداء می خواسته که بنام امارت اسلامی با دولت قطر،پروتکل درمورد دفترشان داشته باشد.حکومت افغانستان با این مساله به شدت اعتراض کرد.نکته دوم که طالبان دنبالش است این است که دفترقطرنمایندگی سیاسی طالبان است وآنها می توانند ازاین دفتردرجهت اهداف سیاسی خود کاربگیرند.ومساله سوم که آنها روی آن تاکید دارد این است که دفتربنام امارت اسلامی شان افتتا ح شود.طالبان درهمه جا بنام امارت شان کاروفعالیت می کنند ودرداخل کشورهم می بینیم بنام امارت اسلامی شان اجراات می کنند.آنها می خواهند درقطرنیزهمین کاررا نمایند.شروط درایجاد نمایندگی طالبان درقطرهمین ها است که بیان شد.ازمجموع بررسیها این گونه نشان داده می شود که افتتاح دفتربرای طالبان درقطربه سود این گروه تمام می شود وپنج شرط افغانستان مشکل است رعایت وعملی شود.

حاشیه ومتن


حاشیه ومتن

 

مرحله پنجم انتقال امورامنیتی،نقطه ای عطف برای اردووپولیس افغانستان است.این مساله ازاین جهت حایزاهمیت است که بعد ازشانزدهم جون 2013 نیروهای امنیتی افغانستان ازحاشیه امورامنیتی، درمتن قرارمی گیرد درشانزدهم ماه جاری تمامی مسایل امنیتی وجنگی را ازنیروهای ناتو،تحویل می گیرد واین کاربزرگی است که انجام می شود.افغانستان با شکست ارتش شوروی وسرنگونی حکومت نجیب الله،باعارضه دردناک انهدام ارتش مواجه گردید.نوازشریف صدراعظم وقت پاکستان گفته بود که این بزرگترخدمتی بود که درزمان صدارت ما انجام شد. البته سیاست مداران ضد پاکستانی این نسبت را همیشه به نوازشریف داده که وی ازافتخارات خود،نابودی ارتش افغانستان را دانسته است.

 

جزئیات این مساله واضح نیست که وی چه گونه اقدام به این کارکرده است این مساله ماهیت استخباراتی باید داشته باشد.با تشکیل اداره موقت بجای حکومت نجیب الله ،ارتش افغانستان واقعا متلاشی گردید نظام سیاسی درکشوربا اردوی افغانستان یکجا فروپاشید حال دراین انهدام حکومت پاکستان چه اندازه نقش داشته است.تحلیل گران سیاسی درکشورمی گویند به همان اندازه که درانهدام سیاسی وتشکیل حکومت موقت بجای دولت نجیب الله نقش داشته درست به همان پیمانه درفروپاشی اردوی افغانستان نیزنقش داشته است.دردهه پس ازبن 2001 نیروهای بین المللی نقش محوری را درامورامنیت داشتند.حال درشانزده هم جون2013 باید این نقش تغییرنماید. مرحله پنجم وپایانی انتقال امورامنیتی به همین دلیل نقطه عطف دانسته شده که جابجای مهمی صورت می گیرد نقش ها تغییرمی کنند.ارتش افغانستان امورامنیتی را تماما بدوش می گیرد ونیروهای بین المللی این ماموریت را بدوش نیروهای افغانستان می گذارند وعملا ازمتن به حاشیه امنیتی رانده می شود.

 

پس ازشانزدهم جون 2013 نیروهای بین المللی دیگرهیچ گونه ماموریتی امنیتی وجنگی را بدوش نخواهد گرفت.مقامات ناتو،بارها گفته اند که نقش نیروها بین المللی تغییرمی کند،این تغییرات یکی همین است که دیگرآنها ماموریتی جنگی را درافغانستان، کنارمی گذارند کاریکه درطی ده سال گذشته انجام می دادند.اولین مساله که پس ازشانزده هم ماه جون سال جاری روی می دهد،فازمشوره دهی،نیروهای بین المللی است.آنها گفته اند که مشوره دهی شان به نیروهای افغان،آغازمی گردد.تعریف قابل درک ازمشوره دهی این است که آنها به نیروهای افغانستان درجنگ با تروریزم،نقش جنگی خود را تبدیل به نقش مشاور،تقلیل می دهند.نیروهای بین پس ازاین تاریخ،مشاوران اردو وپولیس افغانستان خواهد بود.افسران ناتو،دیگراسلحه گرفته با طالبان نمی جنگند آنها به نیروها افغانستان مشوره می دهند که چه گونه با تروریستها مقابله نمایند.این نقش درآخرین نشست ناتودربروکسیل درآخرماه می2013 به تصویب رسید.

 

دومین نقش که پس ازپایان مرحله پنجم بعهده نیروهای بین المللی گذاشته می شود،مساله آموزش وتعلیمات نیروهای افغانستان است این مامول باید دردوعرصه انجام شود یکی اموزش رزمی نیروها واصول وقواعد تیوری جنگ این بخش ازآموزش عمدتا ماهیت تیوریک دارد خوب این طبیعی است که جنگ درهرصورتش قواعدی باید داشته باشد این قواعد توسط افسران ناتو به نیروهای افغانستان آموزش، داده می شوند.نکته دیگریکه درآموزش نیروها خیلی مهم دانسته شده، مساله آشنایی به سازبرگهای نظامی است که دراختیارنیروهای افغانستان گذاشته می شود.ارتش افغانستان درگذشته با سازبرگهای روسی آشنایی داشت ولی این مساله بصورت بنیادی تغییرکرده است.ارتش افغانستان درطی این ده سال گذشته، هم بلحاظ ساختاروهم بلحاظ سازبرگهای نظامی،دچارتحول شده است.درگذشته ارتش افغانستان با سیستم سربازگیری اجباری سازماندهی می شد وسرباز به خدمت رفته و انجام وظیفه می کرد. ولی حالا اردوی وپولیس افغانستان اختیاری وبا پرداخت معاش به خدمت سربازی می رود.

 

سازبرگهای جنگی هم کاملا تغییرکرده. ابزارنوع غربی احتیاج به تعلیمات دارد.مقامات ناتو فیصله کرده که افسران ،مربیان ناتوپس ازشانزدهم ماه جون سال جاری،به تعلیمات وآموزش نیروهای افغانستان،روی می اورند اصل "تعلیم" درکناراصل "مشوره" دومین وظیفه ناتودرافغانستان پس ازپایان ماموریت جنگی درنظرگرفته شده است.اصل سوم که بازهم روی آن درنشستهای مقامات ناتو،بالای آن تا کید شده، مساله تجهیز نیروهای افغانستان است.آقای اشرف غنی احمد زی،مسئول پروژه انتقال امورامنیتی دراین مورد گفته است: که بیش ازهزارکانتی نر سازبرگهای نظامی ازنوع غربی را داریم.وی ادامه می دهد که ارسال کانتی نرها ازکشورهای عضوناتو به اردوی افغانستان ادامه دارد واخیرا راه پاکستان بازومقدارزیادی تجهیزات نظامی به افغانستان رسیده است.آقای احمدی زی اذعان می دارد که سیاست نظامی ناتو درمورد ارتش افغانستان سیاست تهاجمی نیست وبه همین دلیل آنها اردوی مارا با سلاحهای دفاعی مجهزمی کنند وسلاحهای تعرضی دراخیتاراردوی افغانستان نمی گذارند.

 

مضمون اظهارات احمدزی مسئول امورانتقال به خوبی نشان می دهد که مقامات ناتو،اردوی افغانستان را، یک ارتش دفاعی تعریف کرده اند ونوع سلاحهای که دراختیارشان گذاشته، همان سازبرگهای دفاعی باید باشد.نکته ای دیگری که گاها شنیده شده این است که مقامات ناتودرمورد تجهیزات وسلاحهای تهاجمی شان به دونکته اشاره کرده یکی کاربرد این سلاحها است بصورت مشخص گفته شده که هواپیماهای جنگی که افغانستان ازناتو خواسته این طیاره ها بسیارپیچیده ونمی توان ازآنها درافغانستان استفاده شد.کادرها ونیروهای بسیارزبده لازم است که ازاین سازبرگها استفاده نمایند وارتش افغانستان این نیرو را دراختیارندارد همین مساله درمورد تخلیه پایگاه ها هم مطرح بود.مقامات افغانستان وقتیکه معترض می شوند که چرا ناتو وآمریکا ،پایگاه نظامی شان را پس ازتخلیه تخریب می کنند وچرا دراختیاراردوی افغانستان نمی گذارند.پاسخی داده این است که کابرد این پایگاه ها برای ارتش افغانستان غیرممکن است آنها گفته اند آن دسته ازپایگاه های که قابل استفاده برای اردوی افغانستان است را دراختیارافغانستان می گذارد ودلیل تخریب را غیرکاربردی برای ارتش افغانستان دانسته اند.

 

 

درمورد سازبرگهاهم همین منطق را داشته اند که تجهیزات قابل استفاده برای ارتش افغانستان گذاشته می شود بیش ازهزارکانتی نری که سازبرگ نظامی دراختیاراردو وپولیس افغانستان گذاشته شده،قابلیت کاربردی برا ی ارتش افغانستان دارد.طراحی اردوی افغانستان براساس گفته های احمدزی،ارتش دفاعی با سلاحهای تدافعی است وی گفته است به همین دلیل ناتو سلاحهای تهاجمی دراختیارارتش افغانستان نگذاشته است ونمی گذارد.نکته ای دیگری که دراین طراحی بازهم کارشناسان نظامی روی آن تاکید کرده این است که اصولا تجهیزات مدرن وتهاجمی،هزینه های جانبی بسیارزیادی دارد.غرب وناتو نمی خواهند چنین مصارفی را پس ازسال2014 برای افغانستان داشته باشند.ناتو درامراردوی افغانستان همه محاسبات مالی وهزینه های آن را کرده است.

 

درمرحله پنجم وپایانی امورانتقال که ارتش افغانستان ازحاشیه درمتن جنگ وامنیت قرارمی گیرد،پیامدهای زیادی قابل مطالعه را با خود دارد.این مساله البته برای افغانستان حایزاهمیت زیادی باید باشد که اردو وپولیس ازحاشیه درمتن قرارمی گیرد.این موضوع به دلیل حاکمیت ملی، استقلال کشوروداشتن ارتش مستقل،اهمیت زیادی دارد این مایه افتخاراست که ارتش وپولیس نقش اصلی امورامنیتی را بدوش می گیرد وازحاشیه امنیت به متن قرارمی گیرد.مقامات ناتو با اطمینان درمورد ارتش افغانستان سخن گفته اند.اردو وپولیس قادراند که امورامنیت کشور رابخوبی اداره نمایند.شورشیان قادرنیستند که ارتش وپولیس افغانستان را شکست دهند.مقامات حکومتی افغانستان نیزبا اطمینان گفته اند که می توانند امورامنیتی ازنیروهای ناتو،بدوش بگیرند وهیچ مشکلی دراین خصوص وجود ندارد.درمیدانهای عمل هم دیده شده که نیروهای اردووپولیس درجنگ رو دررو،شورشیان را شکست سختی داده اند.

 

 

تروریستها همیشه وقت درمقابله با نیروهای امنیتی،ناکام مانده اند.درهفته گذشته درکابل وزابل چهارده شورشی که سنگرگرفته بود،توسط نیروهای امنیتی قلع وقم گردید بدون اینکه  آسیبی به نیروهای امنیتی وارد شود.افغانستان تلاش دارد که نقش اردو را بیش ازآنچه که هست بالا ببرد.این منطق که نیروهای افغانستان تنها حالت دفاعی داشته باشد وسلاحهای شان دفاعی باشد را قبول ندارد وبه همین دلیل رییس جمهورکرزی ازهند دراین مورد کمک خواسته است وهمین طورازروسیه نیزدرخواستهای داشته است.ایشان بارها به غرب اخطارداده  که اگرنیروهای افغانستان را مجهزبه سلاحهای تهاجمی وسنگین نکنند،افغانستان این تجهیزات را ازجاهای دیگرتهیه خواهد کرد.

 

 

البته آگاهان این گونه اقدامات افغانستان را حمل برامورسیاسی کرده وگفته اند که ناراحتیهای رییس جمهور واخطارهای ایشان دلایلی سیاسی دارد وقتیکه با پاکستان درگیرمی شود،آن وقت به هند می رود ومی گوید: لیست سلاحهای مورد نظرارتش وپولیس افغانستان را روی میزهندیها گذاشته است وازآنها می خواهد که ارتش افغانستان را تجهیز وآموزش دهند ومحصلان افغانستان را دررشته های نظامی آموزش دهند.هروقت با آمریکا وناتو حرفش می شود آن وقت پای شوروی را درمیان می کشد.ولی واقعیت این است که اردو وپولیس افغانستان بیش ازده سال است که بصورت بنیادی،بلحاظ ساختار وسازبرگ ها دیگرگون شده است وارتش افغانستان به تمام معنا،متکی به امکانات آمریکا وناتو است.معاش،اسلحه،آموزش،مشوره،سازماندهی،ساختار،تماما،با سیاق اردوی آمریکا طراحی شده است.این مساله هم چنان درآینده حفظ خواهد شد.

 

 حال که نیروهای ناتو با انتقال امورامنیتی ازمتن به حاشیه کشیده می شوند ونیروهای افغانستان جای آنها را اشغال می کنند ودرمتن جنگ وامنیت قرارمی گیرند وماموریتها به این صورت پس از شانزدهم ماه جاری،دیگرگون می شود،بازهم وابسته گی اردوی افغانستان درشکل دیگری با سازمان ناتو وارتش آمریکا،محفوظ می ماند.با همه گرفتاریها وچالشهای پیش رو،حضورنیروهای افغانستان درمتن امورامنیتی نظامی مبارک است مردم افغانستان، مرحله پنجم انتقال را که ارتش وپولیس از"حاشیه درمتن" قرارمی گیرد را به فال نیک می گیرد.

انفجارها با چند هدف مهند سی می شود


انفجارها با چند هدف مهند سی می شود

 

 

ازیک عمل چند هدف دنبال می شود،استفاده های چند منظوره ازیک اقدام همیشه رایج بوده است.عملیات انتحاری درکشورنیزبا اهداف چند جانبه راه اندازی می شود.اولین مساله" زمان" است.رهبران عملیات انتحاری با مهارت خاصی "عنصرزمان" را درنظرمی گیرد.رییس جمهوردرقطررفت .این سفروزمان آن برای طالبان اهمیت زیادی داشت. طالبان، درحال جنگ ازفرصت زمانی استفاده کرد،موج بزرگی ازعملیات انتحاری را هم زمان باسفررییس جمهور، درچهارنقطه ازکشور،راه اندازی کرد.وامروزهم عملیات مرگباردیگری درجلوساختمان استره محکمه روی داد وطالبان مسئولیت رویداد خونین امروزرا که پانزده کشته وبیش ازچهل زخمی داشت را، نیزبعهده گرفت.البته عوامل انفجار چیزی بدست نمی آورند وهمه آنها دراین گونه عملیات کشته می شوند.

 

 

 حمله به میدان هوایی کابل،عملیات انتحاری درزابل وکشتن دوطفل معصوم درولسوالی ژیره قندهار وعملیات دیگردرشهرغزنی این عملیات خونین درزمانی انجام می شود که رییس جمهوردرقطررفته ویکی ازعمده ترین برنامه ایشان،موضوع ایجاد نمایند گی برای طالبان دردوحه است.برخی گفته اند که موج بزرگی ازانفجارات بصورت اتفاقی، همزمان شده است وبا سفررییس جمهوردرقطرهیچ ارتباطی نمی تواند داشته باشد. اما این فکرکه گفته شود، رویدادها اتفاقی بوده ، زیاد مورد پسند قرانگرفته است.دلیل مساله این است که اصولا عملیات انتحاری ماهیت استخباراتی دارد وجنگ درافغانستان اصولا استخباراتی است.همان گونه که استخبارات درانجام عملیات دقت ومهارت بی نظیری ازخود نشان می دهد یکی ازآن دقت کاریها، زمان عملیات است.زمان سفروانفجارات،برنامه ریزی شده بود ودیدیم که همه برنامه های سفررییس جمهورکرزی تحت تاثیرچهارعملیات انتحاری قرارگرفت.

 

 

دیروزهرچه خبروحدیث داشتیم همه اش حول همین چهارمحورانفجارات کابل،زابل قندهاروغزنی بود.دورویداد دریک زمان رخ می دهد ولی یکی بردیگری بشترتبلیغاتی ورسانه ای می شود.سفرقطربا انفجارات کابل همزمان شد ولی خبرانفجارات، آن هم درمیدان هوایی کابل، فضای حاکم دررسانه های داخلی وخارجی را اشغال کرد.این کاربرنامه ریزی شده استخباراتی وباضریب ومهارت خاصی طراحی شده بود.دیروزیکی ازروزنامه های غربی درمورد حمله به جان اسدالله خالد درسال گذشته مطلبی را نوشته بود که واقعا گیج کننده بود.فرد انتحاری پیش ازملاقات با اسدالله خالد رییس امنیت ملی، درزیرزمین بازرسی بدنی می شود ولی هیچی دربدن وی دیده نمی شود ازسوی هم خود آقای خالد گفته بود که این فرد حامل خبرهای مهمی ازسوی طالبان است باید وی را دید.انتحاری پس ازبازرسی بدنی به دفترآقای خالد هدایت می شود ودراولین برخورد بمبی که درداخل بدن خود جای سازی کرده بود را منفجرمی کند.

 

 

دراین مورد ازیک مقام طالب پرسیده می شود که شما چه گونه عامل خود را به نزد آقای خالد رییس امنیت ملی فرستاده بودید که نیروهای امنیتی افغانستان قادربه کفش بمب نشد.انتحاری بمب را درشرمگاه خود جا سازی کرده بود ونیروهای امنیتی قادربه کشف آن نمی شود.مقام طالب می گوید: کمیته ویژه ای داریم که این گونه کارها را برنامه ریزی می  کند ومن نمی توانم دراین مورد چیزی بگویم.کمیته ویژه وقتیکه این کارها را با این مهارت انجام می دهد،طبیعتا همین کمیته ویژه عنصرزمان را نیز،مورد مطالعه قرارمی دهد.

 

 

هدف دوم ازانجام عملیات انتحاری،نشان دادن قدرت وحضوردرمیدان است.آنها می خواهند نشان دهند که می توانند درهرجای ازکشورعملیات شان را انجام دهند میدان هوایی کابل،سوژه بسیارمهم برای نشان دادن قدرت شان بود درطی ده سال گذشته میدان هوایی کابل کم ترمورد حملات قرارگرفته واختلال درپروازها صورت گرفته است.اما عملیات دیروز درمیدان هوایی آنهم بخش نظامی میدان،نشان دهنده این بود که آنها قادرهستند که این کارها را انجام دهند وقدرت حضورشان را درجنگ وعملیات بنمایش بگذارد.

 

 

هدف سومی که باید مورد توجه قرارداد،مساله سیاسی است.طالبان با همین عملیات انتحاری،اهداف سیاسی زیادی را بدست آورده است.امروزاین گروه یک بخش ازسیاست افغانستان را بخود مشغوکرده است.مذاکره باطالبان سنگین ترین بحث سیاسی است که درافغانستان،منطقه وجهان راه افتاده است.ماموران غربی وعربی وقت زیادی برای این کارگذاشته که گفتگوی صلح باطالبان صورت بگیرد.آقای جان کیری درگفتگوی یک ساعته بارییس جمهورکرزی بشترین سخنش مرتبط به مساله مذاکره با طالبان وایجاد دفترنمایندگی برای طالبان بوده است.آقای ایمل فیضی سخنگوی رییس جمهورگفته است که مساله گفتگو باطالبان درانحصارافغانستان نیست مذاکرات با طالبان وتاسیس دفترنمایندگی برای آنها،امری ساده ای نیست این مساله گره خورده به سیاستهای خیلی ازکشورها.

 

 

سخنان آقای فیضی درست است موضوع طالبان با مسایل زیاد سیاسی گره خورده است.گفته شده که طالبان بعنوان ابزاردراختیارسیاستهای استخباراتی قرارگرفته ونمی گذارد که امورمتعلق به آنها به سادگی انجام شود.سیاست استخباراتی خیلی ازکشورها بخصوص سیاست پاکستان درامرطالبان انکارناپذیراست.درحال حاضربه دلیل اینکه مناسبات کابل واسلام آباد به اوج تیره گی خود رسیده،به همین دلیل ازطالبان درجهت فشارزیاد سیاسی برافغانستان استفاده می شود.آقای جان کیری وزیرخارجه آمریکا، درگفتگوی خود شاید گفته باشد وازافغانستان خواسته شده که هردومساله را که منافع آمریکا نیزبه آن گره خورده را به یک نحوی افغانستان حل نماید. بهبود روابط با اسلام آباد وازسرگیری گفتگوبا طالبان،هردوموضوع به یک نحوی به سیاست امریکا گره خورده است.

 

 

هدف ازعملیات انتحاری طالبان و طراحی مهندسان آن ،دست آورد های سیاسی است.حزب اسلامی به رهبری مهندس حکمتیارهم متاسفانه اقدامات ازنوع طالبان را درپیش گرفته است صاحب نظری پس ازعملیات خونین شاه شهید می گفت: حزب اسلامی تازه راه معرفی وامتیازگیری را شناسایی کرده وبا عملیات سرک سوم شاه شهید اهداف چند جانبه ای که برشمردیم را دنبال می کند.هدف نهایی ازاین همه خشونت این است که درقدرت سیاسی نقش اساسی داشته باشد.آنها بخوبی درک کرده اند که با این کشتارها بخوبی رسانه ای شده بخوبی مطرح شده وبخوبی احترام می شود وبه درستی سلام شان علیک گفته می شود بنابراین می تواند درقدرت سیاسی نقش تعیین کننده داشته باشد.

 

 

مشکل اساسی دیگراین است که سیاست مداران ما درکابل به شدت با پاکستان واستخبارات این کشوردرگیرشده اند این مساله می تواند درگسترش خشونت طالبان تاثیرگذارباشد.این همه انتحاری ازپاکستان سرازیرافغانستان می شوند.عملیات کابل وزابل را گفته است که گروه حقانی سازمان دهی کرده ودرکشتن دوکودک نیزاین گروه دخالت داشته است.قاری یوسف احمدی سخنگوی اصلی طالبان،ذبح کودکان قندهاری را ،تکذیب کرده است ولی قاری یوسف  سخنگوی طالبان شورای کویته است ونه سخنگوی گروه حقانی.

 

 

افغانستان درمورد سیاست خود نسبت به پاکستان بخاطرمنافع ملی وامنیتی خود  تجدید نظرنماید سیاست خصمانه با اسلام آباد واینکه جوانان کم تجربه ما درقالب سخنگویان مقامات کشور،موضوع مناسبات دوکشوررا یک کلاغ چهل کلاغ ویا پیازداغ کند،هرگزدرست نیست.این حرف درست است که پاکستان خیلی بد عمل کرده ومی کند دراین شکی نیست اما ما هم عیوب انکارناپذیرداریم.جامعه جهانی ازسال2001 تا 2007 درکنارما بود وتقریبا سیاست ناتو وغرب افغان محوری بجای پاکستان محوری بود.تحلیل گران پاکستانی همیشه می گفتند: که افغانستان با تیزهوشی سیاسی،مارا خلع سلاح وغرب را ازما گرفته است.این سیاست دقیق ترین سیاستی بود که ما درجنگ تروریزم ازامکانات غرب استفاده می کردیم وسیاست آنها را باخود حفظ می کردیم ولی ما این کار را نکردیم درحال حاضراین پاکستان است که غرب وسیاستهای آن را با خود هماهنگ کرده است. غربیها درخیلی ازمسایل ازجمله درمورد طالبان حرف پاکستان را گوش می دهند وبشترین مشوره ها را با پاکستانیها دارند ازاینها گذشته با تیره گی روابط هزاران طالب را ازمدارس شان مرخص وهمه را درجنگ افغانستان بسیج کرده اند.

 

 

این همه انتحاری شستشوی مغزی شده ازآنسوی مرزوارد افغانستان می شوند ومردم را می کشند انتحاریون ابزاری است که با چند منظورسیاسی،روانی وتبلیغاتی برای گرفتن قدرت درافغانستان،سازماندهی شده  است واستخبارات نقش اساسی ومحوری دراین بازیهای چند جانبه وچند بعدی را دارد.عملیات انتحاری با چند منظورطراحی می شود واهداف مورد نظرشان را دنبال می کنند عملیات انتحاری استفاده های چند جانبه برای مهندسان وطراحان آنها دارد. درمان این مصیبت ها، عزم ملی دربرابرشورشیان وتنظیم سیاست درست با خارجیان است.علیرغم اهداف متعدد که برشمردیم،ولی انتحاریون وطراحان آنها چیزی بدست نمی آورند همه آنها کشته می شوند.